فهرست مطالب

فرهنگ و ادبیات عامه - پیاپی 13 (فروردین و اردیبهشت 1396)

نشریه فرهنگ و ادبیات عامه
پیاپی 13 (فروردین و اردیبهشت 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/02/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقاله پژوهشی
  • سارا حاج هاشمی ورنوسفادرانی*، عادل رفیعی صفحات 1-25
    استفاده از عبارات و اصطلاحات عامیانه تحصیلی در بین دانشجویان اصفهانی رواج دارد. در این مقاله این اصطلاحات از دو منظر ساخت واژی و معنایی بررسی شده است. به این منظور با توجه به تقسیم بندی شقاقی (1386) از انواع فرایند های واژه سازی، فرایند های ساخت واژی دخیل در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی تعیین شد. همچنین در بررسی قواعد معنایی در ساخت این اصطلاحات از آنچه اکرامی (1384) به عنوان عمده ترین شیوه های ساختن واژه و اصطلاح معرفی کرده است، استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش 90 دانشجوی اصفهانی بودند و ابزار جمع آوری اطلاعات ارائه پرسش نامه ای در دو بخش بود. با بررسی و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه در مجموع 160 اصطلاح عامیانه تحصیلی که دانشجویان اصفهان استفاده کرده اند، به دست آمد، سپس داده های حاصل از نظر ساخت واژی تحلیل شد که بر اساس آن فرایند های ساخت این اصطلاحات به ترتیب: ترکیب، واحد های واژگانی فراتر از واژه، گسترش استعاری، وام گیری، اشتقاق، ابداع، ترکیب- اشتقاق، کوتاه سازی و سرواژه سازی بودند و در این میان فرایند واژه سازی ترکیب با 6. 31 % بیشترین سهم و فرایند آمیزش با 62. 0% کمترین سهم را به خود اختصاص داده است. از آنجا که در زبان فارسی ترکیب و اشتقاق رایج ترین فرایند های واژه سازی هستند، انتظار می رفت پس از ترکیب، فرایند واژه سازی اشتقاق بالاترین سهم را در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی داشته باشد، در حالی که این گونه نیست.
    کلیدواژگان: اصطلاحات عامیانه تحصیلی، فرایند های واژه سازی، فرایند های ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی، شقاقی، قواعد معنایی
  • علی جهانشاهی افشار *، جواد مداحی مشیزی صفحات 27-50
    در هر جامعه، مردم با تعیین عناصری که قدرت فرامادی دارند، در حفظ خود، اطرافیان و اموالشان تلاش می کنند. یکی از مهم ترین این چاره اندیشی ها، استفاده از تعویذ است. جنبه های اسرارآمیز عناصر تعویذی برای انسان، آن ها را در مرکز هاله ای اسطوره ای و معنایی قرار داده است، چنانکه این عناصر، گاه در جایگاه یک تابو و گاهی نیز همچون شیئ ی شگون مند و توتم گونه تصور شده اند. در میان ملل گوناگون، نشانه هایی از این دوگانگی دیده می شود که دلیلی بر تقدس و رازناکی این عناصر است. تعویذ در باورهای مردم سراسر دنیا و ازجمله مردم ایران، اهمیت بسیاری دارد. مهم ترین کارکرد تعویذ از گذشته تاکنون نقش حفاظتی آن است. عناصر تعویذی، عناصری اهریمن ستیز هستند که برای دور کردن، به بندکشیدن و یا کشتن نیروهای اهریمنی، پلشتی و جذب خیرات و نیروهای خوب و سودمند به کار گرفته می شوند؛ باورمندان، بسته به نوع مشکل و آسیب، از عناصر تعویذی مختلفی استفاده می کنند؛ به نحوی که گاهی اوقات برای دورکردن نیروهای زیان کار و موجودات شرور از عناصر نامقدس و ناپاک نیز بهره می گیرند. در این پژوهش به کمک روش اسنادی و مشاهدات نویسندگان، تلاش شده است تا با کندوکاو در اعتقادات و باورهای مردم کرمان، عناصر تعویذی مشخص شود و کارکردهای آن ها به عنوان عناصری تاثیرگذار در زندگی این مردم، مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت از دل باورهای این افراد، جایگاه آن ها به مفهومی فراتر از یک عنصر عادی نمایان گردد.
    کلیدواژگان: تعویذ، عناصر تعویذی، فرهنگ عامه، جذب خیرات، دفع بلا، چشم زخم
  • احد اکبری* صفحات 51-74
    در ناحیه جنوب شرق استان فارس با وجود تنوع نژادی، زبانی و قومی، فرهنگی متنوع موسوم به فرهنگ فارسی وجود دارد که نمایانگر پیوستگی اقوام و فرهنگ های گوناگون این منطقه است. این پیوستگی به ویژه در رابطه با اشعار و موسیقی محلی جلوه بیشتری دارد. همراهی شعر و موسیقی در اجرای آوازهایی چون شروه، سرکوهی، حاجیونی، صابوناتی و جهرمی، درک هرچه بهتر از دوبیتی و تک بیتی های فرهنگ فارسی را میسر می سازد. هدف اساسی از طرح این مسئله، شناخت فرهنگ فارسی از خلال اشعار به کارگرفته شده در آوازهای محلی است. از یک طرف، گستردگی و تنوع در مضامین اشعار آوازها، با محوریت مفهوم عشق و دوری، دغدغه ها، باورها و اندیشه های مردم را می نمایاند و از طرف دیگر، پدیده آواز به واسطه حضورش در موقعیت های گوناگون زمانی و مکانی، کارکردی اجتماعی دارد. به یک معنا درک ارتباط شعر و آواز با فرهنگ فارسی در معنای آوازهای محلی نهفته است. بنابراین برای جمع آوری اشعار و درک موقعیت های اجرایی آوازها، علاوه بر اینکه از دو روش معمول کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است، تحلیل اطلاعات، بر مبنای دیدگاه های ادبی، انسان شناسی و روان شناسی قرار دارد.
    کلیدواژگان: جنوب شرق فارس، فرهنگ فارسی، شعر و آواز محلی، مضمون، عشق ودوری
  • علیرضا بهارلو*، علی اصغر فهیمی فر صفحات 75-110
    دیوارنگاری در عصر قاجار، بسته به محل اجرا و مضمون آثار آن، شامل گونه های متعددی ازجمله انواع دیوارنگاری در ابنیه سلطنتی، خانه های شخصی، اماکن عمومی و اماکن مقدس و نیز عناوین دودمانی، حماسی، نفسانی و مذهبی است. همچنین دیوارنگاره های مذهبی آرامگاه ها و بقاع متبرکه، خاصه آن هایی که موضوع معراج پیامبر(ص) را بازنمایی می کنند، در برخی بناهای این دوره مشاهده می شود. مراحل و منازل معراج پیامبر(ص) اگرچه به شیوه های مختلف در نگارگری ها و چاپ های سنگی نمود یافته و دستمایه کار هنرمندان قرار گرفته، اما کمتر در رسانه کهنی مانند دیوارنگاری و نقاشی های عامیانه قاجاری بررسی شده است. دیوارنگاره ها از نظر ساختار و زیبایی شناسی شاخصه هایی دارند که دقت در آن ها پرسش هایی را مطرح می سازد، ازجمله اینکه عناصر ساختاری و زیبایی شناختی دیوارنگاره های قاجاری- که شمایل حضرت رسول را در معراج به تصویر کشیده اند- کدام اند؟ نحوه ترسیم و ارائه این عناصر چگونه بوده و وجه تشابه یا تمایز آن ها با نمونه های مشابه در چاپ سنگی و نگارگری ادوار گذشته تا چه میزان است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته، بیانگر آن است که تعدد و میزان پراکندگی معراج نگاره های دیواری (همانند دیگر نقاشی های مذهبی بقاع)، در استان های شمالی بیشتر است و صحنه «ملاقات با شیر»، به دلیل گرایشات رایج شیعی، اهمیت و برتری دارد؛ اما در دو حوزه نگارگری و چاپ سنگی، مراحل و مراتب بیشتری از این واقعه تصویرسازی شده است. شیوه اجرا و تزیین، نحوه ترسیم عناصر و قلم گیری پیکرها، کیفیت رنگ آمیزی، قدمت رسانه، ابعاد، و به طور کلی جزئیات و ظرایف تصویر، از دیگر مباحث قابل ذکر و تطبیق در این زمینه است. محوریت و مرکزیت پیکر و شخصیت پیامبر و حمد و ثناگویی ایشان در حین عروج، تناسب پوشش و آرایش عناصر در تناسب با ویژگی های هر عصر، و نیز نبود تکنیک ژرف نمایی در کنار نمایش لحظه اوج رویداد با جنبه هایی کمابیش حماسی، از اشتراکات هر سه حوزه شمرده می شود.
    کلیدواژگان: دوره قاجار، دیوارنگاره، معراج پیامبر(ص)، چاپ سنگی، نگارگری
  • عاطفه نیکخو *، یدالله جلالی پندری صفحات 111-132
    هفت لشکر ازجمله نمونه های طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که نقالی گمنام در سال 1292ق آن را کتابت کرده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج به یکی از طومارهای جامع نقالان نیز گفته شده است.
    جنبه روایی متن عامل پیوستگی ادبیات و نمایش است. تقلید حالات و حرکات اشخاص به وسیله راوی، متن را به سمت داستان گویی نمایشی رهنمون می سازد. در این میان دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری نقال در متن طومار، علاوه بر تبیین جایگاه روایت گری او، شگردهای روایتی خاصی را درجهت افزایش توان نمایشی اثر فراهم ساخته است.
    در مقاله حاضر ویژگی های روایی طومار جامع نقالان بر اساس نظریه ژراژ ژنت و تاثیر آن در جهت دهی به ظرفیت نمایشی اثر، بررسی شده است. براین اساس، ساختمان روایت در روایت در کنار شیوه های روایتی چون نظم و وجه یا حالت به شکل گذشته نگر و آینده نگر، شکل دهی کانون روایت و رابطه کانون با راوی دانای کل ازجمله ویژگی های روایی اثر مورد بحث است که جهت دهی نمایشی متن را نیز فراهم ساخته است.
    کلیدواژگان: طومار جامع نقالان، هفت لشکر، ساختار روایت، روایتگری، جنبه های نمایشی
  • علی محمدی*، فاطمه تسلیم جهرمی صفحات 133-154
    تعزیه به نمایش های آیینی منظوم، محزون و عامیانه ای گفته می شود که بیانگر واقعه شهادت امام حسین(ع) و یارانش در سال 61ق در صحرای کربلاست. معمولا دو اصطلاح «تعزیه» و «شبیه» را به جای یکدیگر به کار می برند؛ درحالی که آن دو متفاوت اند. با تکامل این گونه عامیانه، طنز و مطایبه به شبیه نامه ها وارد شد. همچنین گونه ای نمایش تعلیمی به وجود آمد که افزون بر غم انگیزی، خنده آور و مضحک بود و تعزیه یا شبیه «مضحک» نام گرفت. طنز و مطایبه در تعزیه و شبیه نامه ها، کارکردهایی مانند تحقیر اشقیا، تشفی خاطر شیعیان عزادار و تمسخر مظاهر قدرت دارد.برخی ویژگی های زبان طنز و مطایبه در شبیه و تعزیه ها عبارت اند از: تضاد، بزرگ نمایی، کوچک نمایی و به کارگیری گفتاری عامیانه. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن بیان پیشینه طنز در این گونه، نشان می دهد که بیان طنز آمیز به همراه شگردهایش در آثار نمایشی حزن انگیز نیز وجود دارد.
    کلیدواژگان: ادبیات عامیانه، شبیه نامه، تعزیه نامه، طنز، مطایبه
  • مسعود باوان پوری*، وحید سجادی فر، نرگس لرستانی صفحات 155-172
    مردم کرد از روزگاران پیشین با نوای روح بخش موسیقی به آوازخوانی می پرداختند و بازتاب آن را در قالب «سیه چمانه» در مناطق هورامی، «گورانی» در مناطق کردنشین کردستان و کرمانشاه، و «هوره» در میان ایل کلهر و طوایف سنجانی می بینیم. هوره بخش مهمی از فولکلور قدیم مناطق ایلام، کرمانشاه، کردستان و لرستان را دربر می گیرد و در این زمینه می توان به هوره شاعرانی همچون حسینی (ایلام)، علی نظر (اسلام آباد غرب)، سلیمان (گهواره)، اول عزیز (عبدالعزیز از اسلام آباد غرب) و صیدقلی کشاورز (از روستای لاله وند بخش ماهیدشت کرمانشاه) اشاره کرد. صیدقلی یکی از هوره سرایان مشهور و نامی است که تاکنون صداهای ماندگاری از خویشتن بر جای نهاده است. وی در قالب هوره به بیان عشق خویش به معشوق، درد و تحمل هجران، گاهی «پایه موری» (هوره سوزناک و مرثیه) و نیز گاهی به اخوانیات پرداخته است. نویسندگان مقاله حاضر می کوشند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی نمونه های تصادفی از میان هوره های فراوان صیدقلی کشاورز، ضمن معرفی بیشتر این نوای سنتی، به تبیین و بررسی آن ها از دیدگاه زیبایی شناسی بپردازند.
    کلیدواژگان: فولکلور، هوره، ایل کلهر، صیدقلی کشاورز