فهرست مطالب

نشریه روانشناسی بالینی و شخصیت
سال چهاردهم شماره 1 (بهار و تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/04/31
  • تعداد عناوین: 15
|
  • جستارهایی در روان شناسی بالینی و شخصیت
  • ماندانا نیکنام، محمد ابراهیم مداحی، عبدالله شفیع آبادی صفحات 7-17
    مقدمه
    پژوهش حاضر اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری مارلات را بر پیشگیری از بازگشت و کاهش ولع زنان وابسته به مواد، بررسی می کند.
    روش
    در یک پژوهش نیمه آزمایشی 30 زن مصرف کننده مواد با تشخیص اختلال وابستگی به مواد مخدر که دوره سم زدایی را با موفقیت در مرکز درمان اجتماع مدار بانوان (TC) تهران به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها توسط مقیاس پیشگیری از بازگشت گورسکی (1989) و مقیاس کاهش ولع فرانکن و همکاران (2002) و نیز آزمایش ادرار پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و خی دو استفاده شد.
    نتایج
    نتایج آزمون های تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در ولع مصرف و بازگشت به مواد در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معناداری بین فراوانی بازگشت وجود دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که درمان شناختی –رفتاری مارلات در کاهش ولع مصرف و پیشگیری از بازگشت زنان معتاد موثر است.
    کلیدواژگان: آموزش شناختی رفتاری مارلات، پیشگیری از بازگشت، ولع مصرف، وابستگی به مواد
  • امین نجاتی، رقیه موسوی، رسول روشن چسلی، جواد محمودی قرایی صفحات 19-31
    مقدمه
    پژوهش حاضر، اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر شدت نشانه های مرضی کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی را مورد مطالعه قرار داده است.
    روش
    در این مطالعه تجربی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مداخله نما، از میان جامعه آماری (69 زوج مادر-کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه) 30 زوج به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و مداخله نما جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش و مداخله نما در 2 مرحله با استفاده از مقیاس درجه بندی کانرز مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره جهت بررسی معناداری آماری و همچنین بررسی معناداری بالینی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    یافته های تحقیق گویای کاهش معنادار آماری و بالینی مشکلات عمومی و کاهش معنادار آماری شدت نشانه های توجه و یادگیری در کودکان مبتلا به این اختلال است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته های مطالعه حاضر و نیز در نظر گرفتن پژوهش های قبلی می توان چنین نتیجه گرفت؛ که این مداخلات، در کنار دارودرمانی دارای مزایایی جهت کنترل رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه است و دارای امتیازات و امکانات قابل توجهی جهت بهره مندی های بعدی در جمعیت ایرانی است.
    کلیدواژگان: مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد - کودک، اختلال بیش فعالی - کمبود توجه، مقیاس درجه بندی کانرز - فرم 48 سوالی والدین
  • عباسعلی حسین خانزاده، محبوبه طاهر، سیده زینت فلاح مرتضی نژاد، سیده زهرا سیدنوری صفحات 33-42
    مقدمه
    خوددلسوزی یک مفهوم جدید در روان شناسی شخصیت است که بر اساس ایده های مورد بحث در عقاید بودایی پایه ریزی شده است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدی و حرمت خود بر اساس خوددلسوزی انجام شده است.
    روش
    طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های خوددلسوزی (نف، 2003)، خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و حرمت خود (روزنبرگ، 1965) پاسخ دادند.
    نتایج
    نتیجه تحلیل همبستگی نشان داد خوددلسوزی با خودکارآمدی و حرمت خود، همبستگی مستقیم و معناداری دارد (0.01>P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد از بین خرده مقیاس های خوددلسوزی، دو خرده مقیاس خودداوری و خودمهربانی قادرند 25 درصد از تغییرات خودکارآمدی را تبیین کنند. همچنین سه خرده مقیاس خودداوری، خودمهربانی و ویژگی مشترک انسانی قادرند 13 درصد از تغییرات حرمت خود را تبیین کنند.
    بحث و نتیجه گیری
    نشان می دهد که خوددلسوزی در پیش بینی خودکارآمدی و حرمت خود دانشجویان اهمیت ویژه ای دارد.
    کلیدواژگان: خوددلسوزی، خودکارآمدی، حرمت خود
  • مهدیس مقصودلو، پرویز آزادفلاح، کاظم رسول زاده طباطبایی، روح الله منصوری سپهر صفحات 43-50
    مقدمه
    هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی ابعاد شخصیتی برونگرایی، نوروزگرایی و سایکوزگرایی آیزنک در افراد دارای چرخه های صبحگاهی - شامگاهی است.
    روش
    روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای است. تعداد 90 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (30 نفر افراد دارای چرخه صبحگاهی، 30 نفر دارای چرخه شامگاهی و 30 نفر متعادل). آن ها پرسشنامه ی شخصیت صبحگاهی - شامگاهی و پرسشنامه شخصیت آیزنک را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس انجام گرفت.
    نتایج
    نتایج تحلیل نشان داد که بین سه گروه صبحگاهی، شامگاهی و متعادل ازنظر ابعاد برونگرایی و نوروزگرایی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما سایکوز گرایی در این سه گروه تفاوت معناداری داشت و گروه شامگاهی نمرات بالاتری در این بعد کسب کردند.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که افراد دارای چرخه شامگاهی در مقایسه با افراد دارای چرخه صبحگاهی سایکوزگرایی بالاتری دارند، این تفاوت می تواند به دلیل وجوه اشتراک بسیار زیاد بین شامگاهی بودن و سایکوزگرایی باشد. به عنوان مثال، زودانگیختگی که یک ویژگی بارز افراد سایکوزگرا هست، رابطه قوی با چرخه شامگاهی دارد. از این نتایج می توان در جهت برنامه ریزی دقیق تر برای استفاده از حداکثر توانایی افراد در ساعات مفید روز، استفاده کرد.
    کلیدواژگان: چرخه صبحگاهی - شامگاهی، برونگرایی، نوروزگرایی، سایکوزگرایی
  • نسیبه منصوری، سیدعلی کیمیایی، علی مشهدی، احمد منصوری صفحات 51-60
    مقدمه
    پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی زوج درمانی خودتنظیمی بر رضایت زناشویی، سبک های هویتی و حل مسئله خانواده انجام شد.
    روش
    در این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل تعداد 10 زوج مراجعه کننده به روان پزشکان، متخصصان مغز و اعصاب و مراکز مشاوره شهر کاشمر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. زوج های گروه آزمایش در معرض مداخله 8 جلسه ای زوج درمانی خودتنظیمی (هالفورد، 1384) قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل در معرض چنین مداخله ای قرار نگرفتند. مقیاس زوجی اینریچ، پرسشنامه هویت بنیون و آدامز و حل مسئله خانواده در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری «اس. پی. اس. اس. 22» و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    : یافته های پژوهش حاضر نشان داد که زوج درمانی خودتنظیمی باعث افزایش میزان رضایت زناشویی و مهارت های حل مسئله زوج های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود. بعلاوه، زوج درمانی خودتنظیمی باعث کاهش میانگین نمره زوج ها در سبک های هویت سردرگم، پیش رس و دیررس و در مقابل افزایش میانگین نمره هویت موفق زوج ها می شود.
    بحث و نتیجه گیری
    درمجموع، زوج درمانی خودتنظیمی تاثیر بسزایی در افزایش میزان رضایت زناشویی، تعدیل سبک های هویت و افزایش مهارت حل مسئله زوج ها دارد و زوج درمانگران می توانند زوج درمانی خودتنظیمی را جهت بهبود رضایت زناشویی، سبک هویت و حل مسئله بکار گیرند.
    کلیدواژگان: زوج درمانی خودتنظیمی، رضایت زناشویی، سبک های هویتی، حل مسئله خانواده
  • نازنین گلابی، محمدحسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان صفحات 61-70
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی با مدیریت درد در افراد دچار سردرد مزمن و تعیین سهم هر کدام از این متغیرها در کاهش درد انجام شد.
    روش
    100 نفر از افرادی که در شهر تهران توسط یکی از پزشکان متخصص تشخیص سردرد مزمن دریافت کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آن ها خواسته شد پرسشنامه مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه باورهای فراشناختی و پرسشنامه درد مک گیل را تکمیل کنند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که تمامی مولفه های تنظیم شناختی هیجان با مدیریت درد ارتباط معنادار دارند. مولفه های مثبت تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و اتخاذ دیدگاه، ارتباط منفی معنادار و مولفه های منفی تنظیم شناختی هیجان شامل سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه آمیز پنداری و سرزنش دیگران، ارتباط مثبت معنادار با افزایش درد داشتند. مولفه های باور فراشناختی منفی (کنترل ناپذیری و خطر و نیاز به کنترل افکار) با متغیر درد ارتباط مثبت و از میان مولفه های باور فراشناختی مثبت، مولفه خودآگاهی شناختی با متغیر درد ارتباط منفی نشان داد. رگرسیون گام به گام نشان داد از میان مولفه های تنظیم شناختی هیجان و باور فراشناختی، نشخوار فکری قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت می کند که تنظیم شناختی هیجان و برخی از مولفه های باور فراشناختی در مدیریت درد موثرند.
    کلیدواژگان: مدیریت درد، تنظیم هیجان، باور فراشناختی، سردرد مزمن
  • لیلی سیه جانی، محمد اورکی، حسین زارع صفحات 71-79
    مقدمه
    ترک روند درمان در درمان سوءمصرف مواد همواره یکی از مشکلات عمده بوده است و دستیابی به روش های موثر برای نگهداری مددجویان تا پایان روند درمان یکی از اهداف درمانی مهم در این حوزه می باشد. هدف این پژوهش بررسی ویژگی های شخصیتی سوءمصرف کنندگان مواد به عنوان عاملی موثر در پیروی از اصول درمان و تکمیل دوره درمان و یا ترک روند درمان است.
    روش
    گروه نمونه در این پژوهش شامل 200 نفر (100 نفر زن و 100 نفر مرد) بوده که به روش دسترس از میان سوءمصرف کنندگان شیشه 20 تا 40 ساله که در کمپ های درمانی تحت درمان اقامتی بودند، انتخاب شدند. طول درمان اقامتی به مدت 28 روز (4 هفته) بود و ماندگاری در درمان به معنی به پایان رساندن دوره درمان محسوب شده است. ویژگی های شخصیتی توسط پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر در ابعاد سرشتی و منشی سنجیده شد. برای تجزیه تحلیل داده از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید.
    نتایج
    یافته ها نشان دادند، افرادی که دوره درمان خود را به پایان رساندند در ابعاد آسیب پرهیزی و پشتکار نمرات بالا و افرادی که درمان را به اتمام نرساندند در بعد نوجویی نمرات بالا کسب کرده اند.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته ها نشان دادند، افرادی که دوره درمان خود را به پایان رساندند در ابعاد آسیب پرهیزی و پشتکار نمرات بالا و افرادی که درمان را به اتمام نرساندند در بعد نوجویی نمرات بالا کسب کرده اند.
    کلیدواژگان: ویژگیهای شخصیتی، سوءمصرف مواد، متامفتامین، ماندگاری در درمان
  • سیده حکیمه موسوی، رضا رستمی، مسعود غلامعلی لواسانی صفحات 81-88
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله فراشناختی بر اضطراب، تصویربدنی و سایر علائم در مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن انجام شد.
    روش
    این مطالعه نیمه آزمایشی که یک مداخله بالینی تصادفی می باشد، با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه، برروی مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن از بین مراجعین مراجعه کننده به متخصصین جراحی زیبایی و مراکز درمان بیماری های پوست، انجام شد. 30 بیمار در دو گروه گواه و آزمایش به روش تصادفی جایگزین شدند. پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه تصویربدنی تن فیشر و پرسشنامه اضطراب بک انجام شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه هفتگی تحت مداخله فراشناختی قرار گرفت. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج آن به کمک آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. علائم بیماران در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته بود.
    نتایج
    مطالعه نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش اضطراب، بهبود تصویر بدنی، و بهبود سایر علائم مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن، این بیماران تاثیر معناداری دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    مداخله فراشناختی بر روی بهبود علائم بیماران بد شکلی بدن، کاهش اضطراب و بهبود تصویربدنی این بیماران موثر بوده است.
    کلیدواژگان: اختلال بدشکلی بدن، فراشناخت، اضطراب، تصویربدنی، مداخله فراشناخت
  • منصوره شفقی، اعظم فرح بیجاری صفحات 89-98
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر پیش بینی اختلالات بالینی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و سبک های مقابله آنان می باشد.
    روش
    جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فنی مهندسی گلپایگان می باشد که تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه ذهن آگاهی، سبک های مقابله و خلاصه علائم مرضی، مورد استفاده قرار گرفت. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای تحلیل آماری داده ها همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    تحلیل داده های این پژوهش نشان داد به جز عامل مشاهده تمام مولفه های ذهن آگاهی با اختلالات بالینی رابطه منفی معنادار داشته و از بین سبک های مقابله، مقابله مسئله مدار با بروز اختلالات بالینی رابطه منفی معنادار و مقابله هیجان مدار و اجتناب مدار رابطه مثبت معنادار داشتند. یافته ها هم چنین نشان داد عمل آگاهانه (از مولفه های ذهن آگاهی) و سبک های مقابله مسئله مدار و هیجان مدار می توانند 35.6% واریانس اختلالات بالینی را تبیین کنند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش، توصیه می شود که درمانگران از راهبردهای مقابله و تمرین های ذهن آگاهی در طرح ریزی درمان اختلالات بالینی استفاده کنند.
    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، سبک های مقابله، اختلالات بالینی
  • کبری مرادی، علیرضا آقایوسفی، احمد علیپور، پرویز بهرامی صفحات 99-109
    مقدمه
    با توجه به اهمیت روزافزون تاثیر عوامل روان شناختی در بروز و تشدید بیماری های مزمن از جمله مولتیپل اسکلروزیس، هدف پژوهش حاضر مقایسه: تنیدگی، شیوه های مقابله، تیپ شخصیتی سی و تیپ شخصیتی دی افراد دارای ام. اس. و افرادی عادی بود.
    روش
    روش تحقیق از نوع پس رویدادی یا علی مقایسه ای بوده است، جامعه آماری شامل تمام افراد عادی و بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد که در تابستان و پاییز سال 1393 به متخصصین مغز و اعصاب در استان لرستان مراجعه نموده اند. از جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، گروه نمونه ای به اندازه 150 نفر (75 فرد عادی و 75 فرد مبتلا) انتخاب شدند، سپس پرسش نامه های: استرس (رویدادها و تغییرات زندگی)، شیوه های مقابله، تیپ شخصیتی سی و تیپ شخصیتی دی بر روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد در مقیاس های تنیدگی، شیوه مقابله اجتناب و شیوه مقابله حل مسئله مدبرانه، نمره کل تیپ شخصیتی سی و مولفه بازداری اجتماعی از مقیاس تیپ شخصیتی دی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد، در تمام شاخص های مطرح شده به جز حل مسئله مدبرانه، گروه بیمار نمرات بالاتری را کسب کردند.
    بحث و نتیجه گیری
    آنچه از یافته ها برمی آید این است که استرس به عنوان عامل مهمی در تشدید علائم ام. اس. و همچنین عوامل شخصیتی و شیوه های مقابله به عنوان عوامل تعدیل کننده استرس و بیماری نقش مهمی را در بیماری مولتیپل اسکلروزیس ایفا می کند. افراد با تیپ شخصیتی دی و سی در معرض خطر فزاینده بیماری های جسمی قرار دارند. محققان این دو نوع شخصیت را به عنوان یکی از عوامل آسیب شناختی در نظر گرفته اند که ممکن است بر تندرستی و طول عمر اثر بگذارد و نیازمند درمان روان شناختی است.
    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، تنیدگی، شیوه های مقابله، تیپ شخصیتی سی، تیپ شخصیتی دی
  • مریم روشن، علیرضا آقایوسفی، احمد علیپور، اکبر رضایی صفحات 111-123
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی درمان تعامل والد – کودک، مبتنی بر تکنیک های رفتاری و مقابله درمانگری مبتنی بر تکنیک های شناختی بر کاهش شدت مشکلات رفتاری در نمونه ای از کودکان پیش دبستانی، انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطا لعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 6 ماهه بود. تعداد 90 نفر از کودکانی که دارای ملاک های اختلالات رفتاری بودند، از مهدکودک های شهرستان شاهیندز انتخاب شدند، در نهایت از این مهدکودک ها، سه گروه درمجموع از کودکان دارای اختلالات برون سازی شده به طور تصادفی انتخاب و مادران آن ها نیز به شیوه تصادفی در 2 گروه آزمایش (29 نفری) و یک گروه مقایسه (30 نفری) قرار گرفتند. هر سه گروه قبل و بعد مداخله به پرسشنامه چک لیست رفتاری کودک پاسخ دادند. برای پیگیری اثرات درمان 6 ماه بعد بار دیگر این سنجش به عمل آمد. درمان تعامل والد کودک و مقابله درمانگری در 12 جلسه هفته ای سه بار در گروه های مداخله به کار گرفته شد و در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون لوین و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که درمان تعامل والد – کودک و مقابله درمانگری به صورت معناداری در کاهش شدت مشکلات رفتاری موثر بودند. نتیجه درمان در پیگیری 6 ماهه نیز سطوح پایین تری از شدت مشکلات رفتاری کودکان را نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که هر دو درمان فوق به یک میزان در کاهش شدت علائم اثربخش بوده اما در مقایسه نتایج دو گروه درمان و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تفاوت معنی داری به دست نیامد.
    کلیدواژگان: اختلالات رفتاری کودکان، درمان تعامل والد - فرزند، مقابله درمانگری
  • رقیه محمودزاده، شهرام محمدخانی صفحات 125-134
    مقدمه
    کمال گرایی روابط پیچیده ای از حیث انواع متفاوت با اهمال کاری دارد و از طرف دیگر مطالعات اندکی به بررسی مکانیسم های زیربنایی در رابطه بین کمال گرایی و اهمال کاری پرداخته اند. ازاین رو هدف مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری به عنوان یک مولفه شناختی در رابطه بین کمال گرایی و اهمال کاری است.
    روش
    بدین منظور نمونه ای شامل 277 دانشجو (زن و مرد) در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری از چهار دانشگاه دولتی به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها دانشجویان به مقیاس کمال گرایی فراست، مقیاس اهمال کاری سولومون و راثبلوم و مقیاس سبک پاسخ نشخواری پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که کمال گرایی و نشخوار فکری پیش بینی کننده های خوبی برای اهمال کاری محسوب می شوند. همچنین بر اساس یافته های مدل یابی معادلات ساختاری روابط علی معنادار و مثبت بین کمال گرایی، نشخوار فکری و اهمال کاری وجود دارد و نقش میانجی نشخوار فکری در رابطه بین کمال گرایی و اهمال کاری تائید شد.
    بحث و نتیجه گیری
    این یافته ها نشان دهنده این است که به کارگیری نشخوار فکری به عنوان یک راهبرد مقابله ای در افراد با کمال گرایی منفی منجر به اهمال کاری و تعلل ورزی بیشتر می شود.
    کلیدواژگان: کمال گرایی، نشخوار فکری، اهمال کاری
  • ارزیابی بالینی و شخصیت
  • نادر حاجلو، محمدعلی قاسمی نژاد، سروین انصار حسین، تیمور سیدی اصل صفحات 135-142
    مقدمه
    پرسشنامه سه جنبه تاریک شخصیت ابزاری جدید برای تشخیص سریع و آسان در حوزه شخصیت است. هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مقیاس سه جنبه تاریک شخصیت بود.
    روش
    جامعه آماری شامل کلیه کاربران فعال دارای پست الکترونیک بودند که 272 نفر با استفاده روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار «ای. ام. او. اس. 22» تجزیه وتحلیل شدند.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای مولفه های شخصیت ماکیاویلیسم 0.74، ضداجتماعی 0.63 و خودشیفته 0.83 و رابطه نمره کل با هر آیتم در دامنه 0.42 تا 0.90 به دست آمد. بررسی همسانی درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ، توافق بین ارزیاب ها، آزمون باز آزمون و همبستگی سوال با نمره کل آزمون نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. بررسی های مربوط به روایی محتوا و سازه این مقیاس نشانگر روایی مطلوب پرسشنامه مذکور بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی همانند فرم اصلی، سه عامل همبسته ولی مجزا را آشکار ساخت که عبارت اند از: ماکیاویلیسم، ضداجتماعی و خودشیفته.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که پرسشنامه سه جنبه تاریک شخصیت ابزاری پایا و روا برای سنجش این سه جنبه شخصیت در جامعه ایران است.
    کلیدواژگان: شخصیت، سه جنبه تاریک، خودشیفته، ضد اجتماعی، ماکیاویلیسم
  • فاطمه سادات هاشمی نژاد، رسول روشن چسلی، سمیه منتشلو صفحات 143-152
    مقدمه
    هدف عمده ی تحقیق حاضر اعتباریابی و روایی سنجی شاخص نشانه های آغازگر میل جنسی (سی. اس. دی. اس.) روی نمونه ای از زنان متاهل 18 تا 75 سال شهر قم بود.
    روش
    160 نفر از بین زنانی که در تابستان 94 به کلینیک های تخصصی زنان و زایمان شهر قم مراجعه نمودند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و شاخص نشانه های آغازگر میل جنسی (سی. اس. دی. اس.) و پرسشنامه های ملاک (مقیاس عملکرد جنسی (اف. اس. اف. آی.)، مقیاس اضطراب و افسردگی (دی. ای. اس. اس. – 21) و مقیاس سنجش صفات پنج گانه شخصیتی نئو) را تکمیل نمودند.
    نتایج
    نتایج به دست آمده از روش ضرایب پایایی همسانی درونی این پرسشنامه رضایت بخش بودند، ازجمله آلفای کرونباخ (برای 40 ماده) که عبارت بود از 0.86. ضرایب روایی همگرا نشان داد پرسشنامه نشانه های آغازگر میل جنسی با اضطراب رابطه منفی و معنی دار، با ابعاد پرسشنامه عملکرد جنسی زنان رابطه مثبت و معنی دار و با ابعاد برونگرایی و گشودگی به تجربه پرسشنامه نئو همبستگی مثبت و معنی دار (P<0.05) وجود دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    شاخص های روان سنجی به دست آمده در این تحقیق، گویای هماهنگی نتایج با تحقیقات پیشین است و با توجه به روایی همگرا و پایایی پرسشنامه نشانه های آغازگر میل جنسی، از آن می توان در محیط های پژوهشی و بالینی، در سنجش میزان نشانه های آغازگر میل جنسی افراد استفاده کرد.
    کلیدواژگان: شاخص نشانه های آغازگر میل جنسی، اعتبار یابی، روایی و پایایی
  • فرهنگ و دانش گستری در روان شناسی بالینی و شخصیت
  • غلامحسین قائدی صفحات 153-174
    بدکارکردی های جنسی از شیوع بالایی در بیماران روان پزشکی برخوردار هستند. این بدکارکردی ها ممکن است به دلیل آسیب شناسی و رویکردهای دارودرمانی اختلالات روان پزشکی شکل بگیرند. مطالعات متعددی به بررسی رابطه بین بدکارکردی های جنسی و اختلالات روان پزشکی پرداخته اند. نتایج این مطالعات نشان می دهد اختلالات روان پزشکی نقش مهمی در شکل گیری بدکارکردی های جنسی دارند. علائم مثبت اسکیزوفرنی (مانند سایکوز و توهمات) و علائم منفی (مانند فقدان احساس لذت) ممکن است به شکل منفی باعث اختلال در روابط بین فردی و روابط جنسی گردند. افسردگی و اختلالات خلقی ممکن است ر لیبیدو، برانگیختگی جنسی، ارگاسم و بدکارکردی نعوظ تاثیر بگذارند. ضدافسردگی های کلاسیک نسبت به ضدافسردگی های نسل دوم، اثرات جانبی بیشتری بر کارکردهای جنسی دارند. همچنین، اختلالات اضطرابی بر بدکارکردی های جنسی نظیر اختلال میل جنسی، بدکارکردی نعوظ و مشکلات ارگاسم تاثیر می گذارند. بیماران دارای اختلالات خوردن، ممکن است از مشکلات جنسی رنج ببرند. اختلالات شخصیت و به ویژه اختلال شخصیت مرزی با بدکارکردی های جنسی ارتباط دارند. علیرغم تمامی این نتایج، مطالعه در این حوزه دارای محدودیت های روش شناسی اساسی می باشد که باید در مطالعات آتی، مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اختلالات روان پزشکی، بدکارکردی های جنسی
|
  • Mandana Niknam, Mohammad Ebrahim Madahi, Abdolah Shafiabadi Pages 7-17
    Introduction
    The present study examined the effect of Marlat cognitive- behavioral training in relapse prevention and craving in female with substance dependency.
    Method
    In a semi-experimental study, 24 women with diagnosis of substance dependency who successfully detoxified in Tehran therapeutic community of women Center were divided into two experimental group (15 subjects) and control group (15 subjects) selected by convenience sampling method. The experimental group received 12 sessions of Malat cognitive- behavioral training, each session in a week, while control group did not receive any training in the same time. All subjects were assessed through Gorsciʼs relapse prevention scale and Franken and colleagesʼ (2002) craving reduction scale and morphine test before treatment, randomly during the treatment, after treatment and after 3 months follow up. Data were analyzed via covariance and chi square tests.
    Results
    Results of multivariate and univariate covariance analysis showed that there is significant difference between experimental and control groups in relapse prevention and craving in post and follow up tests. Study results also showed that there is significant difference between two groups regard to relaps.
    Conclusion
    The results indicated that Marlat cognitive- behavioral training is effective in relapse prevention and craving reduction in females with substance dependency.
    Keywords: Marlat cognitive behavioral training, relapse prevention, craving, substance dependency
  • Dr Amin Nejati, Dr Roghaye Mosavi, Dr Rasoul Roshan, Dr Javad Mahmodi Gharaei Pages 19-31
    Objectives
    The aim of this study was to investigate the effectiveness of group Child-Parent Relationship Therapy (CPRT) based on filial therapy on severty of Symptoms of ADHD.
    Method
    In this experimental design, 30 Children with ADHD aged 8-11 years who medicating with drug and their mothers aged 20-45, were selected randomly in two phases and assigned into two experiment and placebo treatment groups. The instruments for data gathering in this study was “Conners Parents Rating Scale (CPRS-48)”, which was completed by the subjects (mothers) both before and after child-center play therapy skills training. Data were analysed with nonparametric tests algorithms (Mann-Whitney U Test) and Other methods of clinical significance.
    Results
    Group CPRT training significantly and clinically reduced the general behavior problems and significantly reduced the severity of symptoms of attention and learning problems in children (except of hyperactivity-impulsive) in the children of the experimental group (p
    Conclusion
    These interventions besides medications have benefits on Controlling children with ADHD. This study supports the use of filial therapy as an effective training model for Reduction of the general behavior problems in children and offers significant possibilities for future use in the Iranian populations to facilitate the development of healthy parenting attitudes and interactions between parents and children.
    Keywords: ADHD, Filial therapy, Child-Parent Relationship Therapy (CPRT), Conners Parents Rating Scale (CPRS-48)
  • Abbas Ali Hosseinkhanzadeh, Mahboobe Taher, Seyedeh Zeenat Fallah Mortezanejad, Seyyedeh Zahra Seyyed Noori Pages 33-42
    Self-compassion is a new concept in personality psychology that it is based on discussed ideas in Buddhist beliefs. The aim of present study was to investigate the role of self-compassion in explaining self-efficacy and self-esteem. The research design is correlational method, the statistical population included all students of Guilan university in 2014-2015 academic years that 320 students were selected by randomized multistage cluster sampling method and they responded self-compassion (Neff, 2003), self-efficacy (Scherer &et al, 1982) and self-esteem (Rosenberg, 1965) scales. The result of correlation analysis showed there are significant positive correlation between self-compassion with self-efficacy and self-esteem(P
    Keywords: Self-compassion, self-efficacy, self-esteem
  • Parviz Azadfallah, Kazem Rasoolzadeh, Rouh Allah Mansoori Sepehr Pages 43-50
    Introduction
    The purpose of this study, is comparing Eysenck extraversion, neuroticism and psychoticism personality dimensions in people with morning – evening cycles.
    Method
    This study was an ex post facto study. 90 M.A students of Tarbiat Modares University were selected via purposeful sampling (30 morning cycle, 30 evening cycle and 30 moderate cycle). They completed morningness - eveningness personality questionnaire and Eysenck personality questionnaire. Data analysis was performed using ANOVA.
    Results
    Analysis showed that there is no significant differences in extraversion and neuroticism between three groups, however, psychoticism was significantly different between the groups. That is, evening group showed higher scores in psychoticism.
    Conclusion
    Results, in line with previous studies, indicate that people with evening cycles have higher scores in psychoticism than people with morning cycle. This difference is probably due to the wide similarities between eveningness and psychoticism. For example, impulsivity which is one of the dominant properties of psychotic people, is strongly related to the evening cycle. These results can be useful in better planning for optimal usage of employees.
    Keywords: Morningness-Eveningness rhythm, Extraversion, Neuroticism, Psychoticism
  • Nasibe Mansouri, Seyedali Kimiaee, Ali Mashhadi, Ahmad Mansouri Pages 51-60
    The aim of present study was to investigate the effectiveness of self-regulation couple therapy on marital satisfaction, identity styles and family problem solving. For this purpose, in a quasi-experimental study, 20 couples referred to psychiatrists, neurologists and counselling centers in the city of Kashmar were selected by available sampling method and then randomly designed into tow experimental and control groups. The experimental group participated in 8 sessions of self-regulation couple therapy (Halford, 2004), while control group was not any treatment. The participants completed ENRICH Couple Scales (ECS), Objective Measure of Ego Identity Status (OMEIS-II) and Family Problem-Solving Questionnaire (FPS). Data were analyzed by SPSS20 software, using one way analysis of covariance (ANCOVA). The findings showed that self-regulation couple therapy increases the couple’s marital satisfaction and problem-solving skills. In addition, self-regulation couple therapy decreases the mean scores diffusion, foreclosure, moratorium identity styles. In contrast, this therapy increases the mean scores achievement identity style. In sum, result showed that self-regulation couple therapy might be an efficient way to improve marital satisfaction, and family problem solving. Also, couple therapists can use of self-regulation couple therapy for improving marital satisfaction, identity styles and family problem solving.
    Keywords: Self-regulation, Marital satisfaction, Identity styles, Family problem solving
  • Nazanin Golabi, Mohammadhossein Abdollahi, Mahnaz Shahgholian Pages 61-70
    The present study aims at investigating people with chronic headaches as well as use of Emotion Regulation Strategies and metacognitive beliefs to determine the role of each factor in relieving the pain. The population of this study consisted of 100 people, residing in Tehran, who had diagnosed for chronic headaches by a specialist and were selected by convenience sampling method. Then, the subjects were asked to fill in three questionnaires: Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ), Metacognitive Belief questionnaires, McGill pain questionnaire. The result showed that all cognitive-emotion regulation factors are significantly related to pain management strategies. Positive factors associated with cognitive-emotion regulation (acceptance, positive re-focus, focus on planning, positive assessment and perspective taking) and negative factors associated with cognitive-emotion regulation (self-blaming, rumination, considering as catastrophic, and blaming other) have respectively significant negative and positive relationship with pain management method. Negative metacognitive factors (uncontrollability and the need to control) are positively associated with pain variable while positive metacognitive factors, self-awareness cognitive variable, were negatively related to pain variable. According to stepwise regression analysis, among cognitive emotion regulation and metacognitive belief variables, rumination has more predictive potential. The obtained results support the view that suggests the effect of cognitive emotion regulation and metacognitive belief components on pain management.
    Keywords: Pain Management, Emotion Regulation, Meta-Cognitive beliefs, Chronic Headache
  • Lily Siahjani, Mohammad Oraki, Hossein Zare Pages 71-79
    Introduction
    Leaving treatment process during drug abuse treatment has always been one of the main problems and also accessing effective methods to keep clients to complete their treatment process is one of the important targets in this field. The aim of this study is to show that if personality traits of drug abusers can be an effective factor in whether treatment adherence and completing its procedure or giving up the therapy.
    Method
    The sample included 200 Methamphetamine abusers (100 men and 100 women), aged 20-40 and under rehabilitation treatment was selected through available sampling. Length of treatment to be completed was 28 days (4 weeks) and treatment adherence was to complete the process of therapy. Cloninger's Temperament and Character Inventory was used for scoring personality traits in temperament and character dimensions. Data were analyzed through multivariate analysis of variance.
    Results
    The results show that participants who completed their therapy had high score in harm avoidance and persistence dimensions and who failed to complete the treatment process were high scored in novelty seeking dimension.
    Conclusion
    Based on these findings and considering the effective role of personality traits on client's therapy results, implementing proper methods can be useful to help clients to complete their therapy program and to have better treatment outcomes.
    Keywords: Personality traits, Drug abuse, Methamphetamine, Treatment adherence
  • Seyyedeh Hakimeh Mousavi, Reza Rostami, Masoud Gholamali Lavasani Pages 81-88
    The purpose of this study was to determine the effectiveness of metacognitive intervention[MCI] on anxiety, body image and symptoms of BDD. The design of this study was clinical trail with control group. Using volunteers from referral to dermatology and cosmic surgery clinics, 30 participants were selected and were randomly assigned to the experimental and control groups. The Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale Modified for Body Dysmorphic Disorder [BDD-YBOCS], Fisher body test and Beck Anxiety inventory [BAI] were used as the pre and post-test measures. The intervention group received 8 weekly metacognitive intervention sessions. The control group was in the waiting list until the post-test. The analysis of covariance showed the MCI had a significant effect on controlling the symptoms of BDD, anxiety and body image. All patients in intervention group showed improvement on self-report measures at post-treatment. So, the metacognitive treatment appears promising in body dysmprphic patients.
    Keywords: Body dysmorphic disorder, meta cognition, anxiety, body image, metacognitive intervention
  • Mansoureh Shafaghi, Azam Farah Bijari Pages 89-98
    Introduction
    This study was aimed to investigate the role of mindfulness and coping styles in student’s clinical disorders.
    Method
    222 subjects are selected by convenience sampling. Data are collected from Five Facet of Mindfulness Questionnaire (FFMQ) (Baer et al, 2006), The coping inventory for stressful situation (CISS)(Endler and Parker, 1990), brief symptom inventory (BSI) (derogates, 2000).Correlation and stepwise multiple regression are used to evaluate the research hypotheses.
    Results
    The result of data analysis showed that, there is a strong negative correlation between mindfulness and clinical disorders in p
    Conclusion
    according to the findings, it's recommended that clinicians utilize coping strategies and mindfulness exercises in designing the treatment plans
    Keywords: mindfulness, coping style, clinical disorders
  • Kobra Moradi, Alireza Aghayousefi, Ahmad Alipour, Parviz Bahrami Pages 99-109
    Introduction
    According to the increasing importance of Psychological Factors Influence on the incidence and severity of chronic diseases such as multiple sclerosis purpose of this study was to compare personality types C and D, stress and coping strategies in MS patients and normal individuals
    Materials And Methods
    This study was post facto , population included all patients with multiple sclerosis, which is normal in summer and autumn 1393 Have been referred to neurologists in the province. Of the population using a sampling of 150 samples (75 normal subjects and 75 patients) were selected, And C and D type of personality questionnaires Lazarus, Folkman coping style questionnaire and a questionnaire on their life events and changes were administered. To analyze the data, manova test was used for comparison of the two groups.
    Results
    The results showed that among terms stress, avoiding and management solving strategic, personality type C and in social inhibition of personality type D between the two groups was significantly different. in other cases there was no difference. In all aspects, except for a case management solving strategic, patients received higher scores.
    Conclusion
    This is what comes of findings that Stress as a major factor in Intensify symptoms of MS and also personality factors and coping strategies As stress and disease modifying factors , Plays an important role in chronic diseases such as multiple sclerosis. patients with personality type D and C are at increased risk of physical illness. Researchers at these two characters as one of the pathological factors are considered that may affect health and longevity and require psychological treatment.
    Keywords: multiple sclerosis_type C personality_personality type D_stress_coping_multiple sclerosis
  • Maryam Roshan, Alireza Aghayousefi, Ahmad Alipor, Akbar Rezaee Pages 111-123
    Introduction
    The present study investigated the effects of parent-child interaction therapy and coping therapy on reduction of intensity of behavior problems in 3 -6 years old children.
    Method
    This study was carried out as semi experimental and pretest posttest doing with a comparison group. The sampling was made using in available method. First 5 kindergartens was chosen from which 90 individual was selected. At the end, three groups of children randomly selected and the mothers were also randomly assigned to three groups of experiment1(29) and experiment2 (29) comparison (30) group. The experimental group had 12 intervention sessions of coping therapy. The comparison group had no intervention. At the end of treatment, a post test was taken from both groups. They completed the Eyberg child behavior inventory. Quantative data were analyzed using pretest-posttest, correlation coefficient, and multiple analyses.
    Results
    indicated that after intervention :children in the experimental groups showed lower level of intensity of behavior problems as compared to control group. Comparison of the coping therapy and parent – child interaction therapy were not significant.
    Conclusion
    both of interventions were effective in reducing child behavior problems.
    Keywords: Parent-child interaction therapy, coping therapy, child behavior problems
  • Roghayeh Mahmoudzadeh, Shahram Mohammadkhani Pages 125-134
    Perfectionism has complicate relationships with procrastination in terms of different types and on the other hand, few studies have examined the underlying mechanisms in the relationship between perfectionism and procrastination. So, the purpose of this study is to investigate the mediating role of rumination as a cognitive factor in the relationship between perfectionism and procrastination. For this purpose, a sample of 277 students (male and female) at the undergraduate, master's and doctorate levels from four State University were selected in multi-stage cluster sampling method. In order to collect data, students answered Frost Multidimensional perfectionism scale (MPS), Solomon & Rothblum Academic Procrastination Scale and Ruminative Response Styles Questionnaire. In order to analyze data, multiple linear regression method and structural equation modeling (SEM) have been used. The results showed that perfectionism and rumination are considered as good predictors for Procrastination. Also there are significant and positive causal relationships between perfectionism, rumination and Procrastination. based on findings of structural equation modeling and the role of mediating of rumination in the relationship between perfectionism and Procrastination has been verified. This finding indicates that the use of rumination as a coping strategy in people with negative perfectionism leads to procrastination and negligence.
    Keywords: perfectionism, rumination, Procrastination
  • Nader Hajlo, Mohammad Ali Ghaseminejad, Sarvin Ansar Hosain, Teymoor Seyedi Asl Pages 135-142
    Introduction
    The Dark Triad scale is new tool for quick and easy recognition in the dark side of human nature. This study examined the Construct Validity of Dark Triad Questionnaire.
    Methods
    The population included all active users of email that 272 people using snowball sampling method was the selected as the sample. Data were analyzed using confirmatory factor analysis and software AMOS-22.
    Results
    Cronbach's alpha was for machiavellianism 0.74, psychopathy 0.63, Narcissism 0.83, and item-total correlations were ranging from 0.042 to 0.90, indicating high internal consistency. The internal consistency using Cronbach's alpha, test-retest, the interscorer agreement and correlation question with total scores showed that the scale had good reliability. Examine the content validity and construct validity of the scale indicates the questionnaire were acceptable. Findings from confirmatory factor analysis as the main form three distinct but correlated factors revealed the following: machiavellianism, antisocial and narcissistic.
    Conclusions
    According to these results we can say that the dark aspects of the personality questionnaire valid and reliable instrument to measure of the Dark Triad in Iran.
    Keywords: Dark Triad, narcissism, Machiavellianism, psychopathy
  • Fatemeh Sadat Hashemi Nejad, Rasol Roshan Chesli, Somaye Mantashloo Pages 143-152
    Aim: the main purpose of this study was validate Cues for Sexual Desire scale (CSDS) on the sample of married women 18 to 75 years was the city of Qom.
    Method
    Cues for Sexual Desire scale (CSDS) and FSFI, DASS-21 and NEO scales conducted on the 160 women that were referred to gynecology clinics the city of Qom. Sampling in this study is available sampling.
    Results
    The results of Cronbach's alpha coefficients of internal consistency reliability (for 40 item) were satisfactory. Convergent validity showed a significant negative correlation between cues for sexual desire and anxiety symptoms (P Discution: Psychometric indices obtained in this study indicate the results of previous research is coordinated and convergent validity and reliability due to the cues for sexual desire, it can be used in research and clinical situations , used to measure cues for sexual desire.
    Keywords: Cues for Sexual Desire scale, validate, validity, reliability
  • Gholamhossein Ghaedi Pages 153-174
    Sexual dysfunctions are highly prevalent among patients with psychiatric disorders. They may be caused by the psychopathology and pharmacotherapy of the psychiatric disorders. There are many researches that studing relations between sexual dysfunctions and psychiatric disorders. Results of these studies show that psychiatric disorders have important role in development of sexual dysfunctions. Positive (e.g., psychosis, hallucinations) and negative symptoms (e.g., anhedonia) of schizophrenia may negatively interfere with interpersonal and sexual relationships. Classic antipsychotics have more sexual side-effects than second generation antipsychotics. Depresion and mood disorders may affect libido, sexual arousal, orgasm, and erectile function. Antidepressant, especially selective serotonin reuptake inhibitors (SSRIs) cause sexual side-effects. Also anxiety disorders effect on sexual sysfunctions such as sexual desire disorder, erectile dysfunction and orgasm problems. Patients with eating disorders may suffer from sexual difficulties. Personality disorders, mainly borderline personality disorder, are also associated with sexual dysfunctions. Despite of this results, Research in this area suffers from substantial methodologic limitations that be considerd in future studies.
    Keywords: psychiatric disorders, sexual dysfunctions