فهرست مطالب

جستارهای نوین ادبی - سال چهل و نهم شماره 2 (پیاپی 193، تابستان 1395)

نشریه جستارهای نوین ادبی
سال چهل و نهم شماره 2 (پیاپی 193، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سامان رحمان زاده، فاطمه مدرسی صفحات 1-20
    اسطوره روایتی قدسی از خلقتی آغازین است که با آیین، مراسمات و ادبیات جامعه پیوستگی دارد. اساطیر ریشه و بن، ادامه دهنده و مکمل اسطوره آفرینش اند. آیین ایزدی، آیینی محلی در منطقه ای کوچک از کردستان عراق است که دارای دو کتاب مقدس و مجموعه ای سروده های دینی شفاهی است. این سروده ها در مراسم هایی مانند تولد، مرگ، اعیاد و هر مراسمی که در آن زایشی نو اتفاق می افتد، خوانده می شوند. این پژوهش به بررسی عناصر اسطوره ای رایج در سروده ها و اقوالی می پردازد که با اسطوره آفرینش آغازین در ارتباط است. روش تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی است. این سروده ها مستقیما از نسخه ای گرفته شده اند که خلیل جندی ره شو به زبان کردی تدوین کرده است. عناصر اسطوره ای اصلی در این قول ها عبارتند از: در (مروارید)، بحر، خرقه، مرکب، گاو و ماهی. با دقت در عناصر اسطوره ای در متون مقدس و سروده های دینی ایزدیان که درباره آفرینش ثبت شده است، مشخص می گردد که عناصر «در»، «بحر» و «ماهی» به مبحث زمین، زنانگی و زایندگی اشاره دارند. «خرقه» با توجه محتوای متون، نشان دهنده تاثیر عناصر صوفیه و عرفان اسلامی است. «مرکب» نیز از آن خدای آسمان است. عنصر مقدس «گاو»، نمادی از خدایان آسمان و کشتن آن در عید اصلی ایزدیان، با ازدواج مقدس و اسطوره آفرینش آغازین در ارتباط است.
    کلیدواژگان: آیین ایزدی، اقوال ایزدی، اسطوره آفرینش، اساطیر ریشه و بن
  • سیدعلی محمودی لاهیجانی، محمد فشارکی، محبوبه خراسانی صفحات 21-51
    یکی از ویژگی های سروده های شفاهی اقوام آریایی- هندواروپایی، کاربرد صفت های هنری در آثار حماسی و دینی آن هاست. با پژوهش در سنت های زنده نقالی یوگسلاوی و تطبیق نتایج به دست آمده با ویژگی های ایلیاد و ادیسه، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که این صفت ها همراه با نام شخصیت ها، فرمول هایی را شکل می دهند که هومر آن ها را از سنت شعری پیش از خود فرا گرفته بود و برای پر کردن وزن اشعار از آن ها استفاده می کرد. در یشت های اوستا نیز کاربرد فرمول اسم-صفت هنری، نشان از استفاده از این تکنیک در سروده های ایران باستان دارد؛ سروده هایی که پس از نگارش شیوه های ادبی سنت شفاهی، به همان شکل در آن ها حفظ شده است.
    با دقت در شاهنامه فردوسی، فرمول های اسم-صفت هنری را به وضوح می بینیم و با توجه به شواهدی می توان گفت این فرمول ها زاده ذهن خلاق فردوسی نبوده اند بلکه به احتمال فراوان از منبع فردوسی یعنی شاهنامه ابومنصوری که ترجمه خداینامه پهلوی بوده، اخذ شده اند. از این رهگذر می توان نتیجه گرفت که خداینامه پهلوی احتمالا بر اساس سروده های شفاهی تحریر شده بوده و این قابلیت را داشته که داستان های مختلف آن پس از نگارش در مجالس گوناگون توسط خنیاگران و قوالان خوانده شود.
    کلیدواژگان: سروده های شفاهی، فرمول های اسم، صفت هنری، یشت ها، خداینامه، شاهنامه
  • سید ایوب نقشبندی، میر جلال الدین کزازی، محمد علی داوود آبادی فراهانی صفحات 53-79
    چهره شناسی پهلوانان و قهرمانان در داستان های حماسی و بررسی کارهای آن ها، ما را بیشتر به شناخت باورها، اعتقادات و اتفاقات تاریخی گذشته نزدیک می کند. همچنین، بررسی سرنوشت و منش بعضی از این پهلوانان حماسی می تواند آبشخور بسیاری از اسطوره ها و حماسه ها را به ما بشناساند. رستم یک دست در بین پهلوانان و قهرمانان داستان های شاهنامه کردی، جایگاه خاصی را داراست، او موجودی نیمه انسان و نیمه دیو است که رفتار و کردارش در طول داستان ها، تحت تاثیر وجود دوسرشتی اش قرار دارد. دوگانگی سرشتی در این شخصیت، باعث رفتارهای ناهمگون و متضاد در کردار و رفتار او می گردد و دو نیروی خیر و شر، در درون او مدام در جدالی پایان ناپذیرند. این چهره حماسی در شاهنامه کردی، رابطه تنگاتنگی با چهره های برجسته منظومه های حماسی فارسی دارد که خود قابل توجه و تامل است. در این مقاله سعی شده است شخصیت و کردارهای رستم یک دست که چهره ای ناشناخته در پهنه حماسه ملی است، معرفی و بررسی و تحلیل شود.
    کلیدواژگان: شاهنامه کردی، رستم یک دست، دیو، رستم زال
  • فاطمه زمانی، عبدالله حسن زاده میرعلی، حسن اکبری بیرق صفحات 81-105
    جریان سیال ذهن، بازگشت به گذشته و به نقد کشیدن آن، حضور شخصیت های تاریخی، بینامتنیت، درگیر شدن خواننده با متن، تاکید بر بی نهایت بودن معنا و عدم قطعیت از ویژگی های رمان های پسا مدرن است که امکان گفتگوی این آثار را با دیگر متون فراهم می کند. عباس معروفی در مجموعه آثار خود مانند پیکر فرهاد، سمفونی مردگان، سال بلوا، فریدون سه پسر داشت و غیره به اصول داستانی پست مدرنیسم به ویژه بینامتنیت پسامدرنی گرایش داشته است. پژوهش حاضر، بر مبنای نظریه منطق گفتگویی به تحلیل رمان فریدون سه پسر داشت با داستان پادشاهی فریدون در شاهنامه پرداخته است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد که در این رمان، نویسنده با بهره مندی از برخی مولفه های پسا مدرن به ساختارشکنی و نقیضه پردازی از روایت اسطوره ای فریدون در شاهنامه روی آورده است. وی از خلال دلالت های معناشناختی و ارزشی جدید، کارناوال گرایی و دورگه کردن سخن شاهنامه، جدال همیشگی بشر بر سر تصاحب قدرت را به تصویر می کشد و جامعه پدرسالار و مردسالار ایران را مورد انتقاد قرار می دهد.
    کلیدواژگان: منطق گفتگویی، باختین، شاهنامه، فریدون سه پسر داشت، عباس معروفی
  • سجاد آیدنلو صفحات 107-129
    در هجونامه منسوب به فردوسی سه بیت معروف وجود دارد که ضبط اصلی آن ها مطابق با کهن ترین منابع چنین است:درختی که تلخ آمد او را سرشت ور از جوی خلدش به هنگام آب
    سرانجام گوهر به کار آورد گرش درنشانی به باغ بهشت
    به بیخ انگبین ریزی و شیر ناب همان میوه تلخ بار آورد
    این سه بیت که به احتمال بسیار، بر الگوی دو بیت از آفرین نامه بوشکور بلخی ساخته شده، به دلیل شهرت انتساب به فردوسی و هجونامه نامدار او بسیار مورد توجه و تقلید شعرای دیگر قرار گرفته است؛ به طوری که می توان آن را یکی از پرتقلیدترین قطعات شعری منسوب به فردوسی و حتی تاریخ شعر فارسی دانست. قدیمی ترین استقبال از این سه بیت در فرامرزنامه بزرگ (اواخر قرن پنجم) است و پس از آن از سده هشتم و نهم به بعد، گویندگان مختلف به نظیره گویی آن برخاسته اند که مشهورترین آن ها چهار بیت هاتفی جامی است. در این مقاله چهارده نمونه از تقلیدها و قطعات مشابه سه بیت منسوب به فردوسی، به ترتیب تاریخی معرفی و بررسی شده است.
    کلیدواژگان: فردوسی، هجونامه، ابیات منسوب، تقلید، هاتفی
  • محمدحسن جلالیان چالشتری صفحات 131-141
    آغاز پادشاهی کیکاووس با ماجرای جنگ مازندران همراه شده است. داستان بدین قرار است که کاووس به همراه پهلوانان سرگرم باده گساری است که دیو (= اهریمن) چون رامشگری از سالار بار می خواهد تا او را به نزد کاووس ببرد. سالار بار پس از کسب رخصت از شاه، دیو را به حضور او می برد و در کنار نوازندگان جای می دهد. دیو بربط می نوازد و سرود مازندرانی در ذکر زیبایی های مازندران سر می دهد و چنان توصیفی از مازندران می کند که شاه را به کشیدن سپاه به مازندران برمی انگیزد. ادامه داستان شامل مخالفت پهلوانان و بزرگان با این اقدام و استمداد آن ها از زال برای برگرداندن رای شاه و ناکامی او در این کار و لشکر کشیدن و گرفتار شدن شاه و لشکریان در مازندران و ماجرای هفت خوان رستم و کشتن دیو سپید و رهانیدن شاه و لشکریان و فتح مازندران است.
    کلیدواژگان: شاهنامه، ماده مضارع، ماده ماضی، مصدر، ترکیب