فهرست مطالب

فرهنگ و ادبیات عامه - پیاپی 15 (امرداد و شهریور 1396)

نشریه فرهنگ و ادبیات عامه
پیاپی 15 (امرداد و شهریور 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/05/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقاله پژوهشی
  • محسن حسینی موخر صفحات 1-24
    بیژن و منیژه یکی از داستان های کهن ایرانی است که در سرزمین گرجستان سابقه ای دیرینه دارد. غیر از ترجمه آزادی که در قرن شانزدهم میلادی از این داستان صورت گرفت ، نقل ها وروایت های عامیانه گرجی دیگری از این داستان در دست است که تقریبا همان ویژگی های روایت های شفاهی و نقالی ایرانی را دارند. راویان گرجی با وارد کردن عناصر مسیحی و گرجی در داستان، فضا ی روایت را تغییر داده ، جزئیاتی به داستان افزوده یا از آن کاسته اند. همچنین گاه شخصیت های جدیدی را وارد داستان کرده،تغییر ها و جابه جایی ها و آشفتگی هایی را نیز در پیرنگ آن موجب شده اند. در این پژوهش که با هدف معرفی ومقایسه یکی از این روایت ها با روایت شاهنامه صورت گرفته ،ضمن ترجمه خلاصه ای از روایت گرجی ، به برخی از تفاوت ها و شباهت ها اشاره شده ، جایگاه این روایت در فرهنگ و ادب عامه مردم گرجستان بررسی شده است.
    کلیدواژگان: بیژنیانی، بیژن و منیژه، روابط ادبی، گرجستان، ادبیات عامیانه
  • مصطفی سعادت صفحات 25-45
    اجداد هندیان و ایرانیان به دو گروه از خدایان (اهورا و دیوای اوستایی) اعتقاد داشتند. در ایران دیوها از مقام خدایی به ضد خدایی تنزل مرتبه می‏یابند و اهوراها در مقام خدایی باقی می‏مانند و در هند عکس آن اتفاق می‏افتد. با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرش‏ها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینه‏ای بر خدایی دیوان نتوان یافت؟ شواهدی وجود دارد که نشان می‏دهد دیوها برای قرن‏ها توسط اجداد ما پرستش می‏شده‏اند. به منظور آشکار کردن یکی از این شواهد به بررسی نام محل‏های جغرافیایی پرداخته شد. انسان‏ها برای محل زیست و عوارض طبیعی پیرامونشان نامی بر می‏گزینند. این نامگذاری ها تصادفی نبوده‏اند (وجه تسمی های داشته‏اند)، گرچند با گذر زمان وجه تسمیه به دست فراموشی سپرده می شود. «دیو» به صورت پیش‏وند و یا پسوند در ساختار نام تعدادی از روستاها، شهرها و عوارض طبیعی ایران وجود دارد. از 130 مورد نام جغرافیایی یافت شده که دیو در ساختار آنها حضور دارد، 34 مورد مربوط به دو استان‏ گیلان و مازندران است و 96 مورد دیگر در سایر نقاط کشور پراکنده شده است. این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نام‏های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته‏اند (2=27.19، df=1، P<0.001). یافته پژوهش حاضر که نشان دهنده حضور بسیار معنی‏دار و غیر تصادفی واژه «دیو» در نام‏ محل‏های جغرافیایی مازندران و گیلان است، شایان اهمیت است و بررسی های بیشتری می‏طلبد.
    کلیدواژگان: ایران، جغرافیا، دیو، گیلان، مازندران
  • عقیل تقوی صفحات 47-70
    بسیاری از باورها و اعتقادات کهن ترکمنها را میتوان در قالب بازنمایی ها و رفتارهای آیینی آنها بازجست. آیینهایی همچون پرخوانی یا ذکر خنجر نمادی از تصورات و باورهای کهن آنها هستند، بسیاری از اعتقادات راه یافته از جوامع همجوار یا ادیان پیش از اسلام و اعتقادات اسلامی را بازتاب میدهند. در این پژوهش ضمن بازگویی اطلاعات گردآمده از میدان تحقیق تلاش شده با بهره گیری از منابع پژوهشی معتبر تحلیلی همسونگر از پدیدار شناسی نمادهای دینی- قبیله ای و آیین های ترکمن های ترکمن صحرا ارائه شود. مشخص کردن سهم و نقش اعتقادات ایرانی و اسلامی در تجلی آیین های ترکمنی هدف دیگری در این مقاله می باشد که همسو با مضمون اصلی است. بررسی انسان شناختی شمنیسم به عنوان اصلیترین قالب دینی در میان ترکمن ها و تلفیق عناصر ایرانی و تصوف اسلامی با آن بخش قابل توجهی از این پژوهش است که در مجموع نظام اعتقادی ترکمن ها را به تصویر میکشد. نظام اعتقادی در هر جامعه ای از منطق والگوی نخبگان و توده مردم تبعیت می کند که جریان دین فولکلوریک یا غیر رسمی را هم سو با جریان موجه و مقتدرانه دین رسمی به تصویر می کشد. این پدیده اصطلاحا «دین عامیانه» نامیده می شود که ترکیبی است از باورها و تصورات ابتدایی، اسطوره ها، افسانه ها و دینهای کهن اولیه و مسلک های فرعی و قبیله ای به همراه تصویری دستکاری، مجعول و متعادل شده نسبت به دین رسمی. دین عامیانه موضوع بسیار جذابی برای فلکلوریست ها، انسان شناسان و قوم شناسان است تا از خلال محتوای آن بسیاری از عناصر تشکیل دهنده و مقوم جهان-بینی و خلقیات و روحیات هستی شناختی آنها را بازشناسی کنند.
    کلیدواژگان: ترکمن های ترکمن صحرا، شمنیسم، تصوف، پرخوانی، ذکرخنجر
  • رسول بلاوی صفحات 71-87
    شهرستان کنگان )به لهجه محلی: کنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشوران جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد.
    هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
    کلیدواژگان: زبان شناسی، ادبیات عامیانه، دگرگونی های واجی، مباحث صرفی و نحوی، گویش مهاجران عرب کنگان
  • محمد جعفر یوسفیان کناری، مرجان برات طرقی صفحات 89-111
    مقاله حاضر سعی دارد تا با ردیابی شاخص های فرهنگ عامه در روند تولید متون نمایشی ایران به راهکارهای بومی سازی ادبیات نمایشی توجه نشان دهد. این مطالعه به شیوه میان رشته ای سعی دارد نقش تاثیرگذار فرهنگ عامه را در پردازش الگوهای بومی نگارش خلاق برای هنرهای نمایشی بررسی کند. حمید امجد به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان نسل متاخر ایرانی به دلیل بهره گیری از وجوه متنوع فرهنگ عامیانه در خلق و بازنمایی جهان نمایشی آثارش نمونه پژوهشی مناسبی تلقی می شود تا شاخص هایی نظیر زبان گفتار، باورها و آداب و رسوم، رفتارها یا نشانه های رایج در فرهنگ عامیانه ایران مورد تحلیل قرار گیرند.
    این تحقیق با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه مواجهه مستقیم با متن های نمایشی تدوین شده و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی تلاش می کند تا ظرفیت های بالقوه فرهنگ عامه ایران را در سازماندهی ایده و تحقق آنها به کمک شگردهای نمایشنامه نویسی را موکد سازد. یافته های این تحقیق نشان می دهد پاره ای از مهم ترین شاخص های فرهنگ عامه ایران نظیرداستان های عامیانه، ضیافت های عامیانه، زبان عامیانه به طرق گوناگون در روند خلق نمایشنامه های حمید امجد مورد توجه واقع شده است. مقایسه ای تطبیقی با برخی مفاهیم و عناصر نمایشی نظیر شخصیت پردازی، موضوع نمایشی، خلق فضاهای اقلیمی و نیز لحنی فرهنگی، کاربرد وجوه غالب متفاوتی از این حیث را نشان می دهد. در نهایت این مقاله نشان می دهد که بکارگیری عناصری از فرهنگ عامه در نحوه سازماندهی اطلاعات نمایشی به نحو قابل توجهی نشان از تمایل این نویسنده برای خلق یک الگوی درام بومی دارد.
    کلیدواژگان: فرهنگ عامه، ادبیات نمایشی، حمید امجد، پستوخانه، شب سیزدهم
  • نادعلی فلاح، مصطفی گرجی، احمد ابومحبوب صفحات 113-135
    ریخت شناسی، بررسی ساختاری اثر ادبی است که ولادیمیر پراپ با التفات به رهیافت های شکل گرایانه ارائه کرد، و با بررسی یکصد افسانه ی جادویی روسی، نمونه ای عملی از آن به دست داد. بر اساس نظریه-ی پراپ، افسانه های جادویی، به رغم تفاوت ها، در ساختار و اصول بنیادین اشتراک دارند و کار ریخت-شناسی این است که این محورهای بنیادین و مشترک را بازیابد. در این پژوهش میدانی- تحلیلی، قدیمی ترین روایت شفاهی امیر و گوهر از منظر ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است. بنابر نتایج پژوهش، خویشکاری های روایت امیر و گوهر، در انطباق با مدل پراپ، با جابه جایی با ساختار مورد نظر پراپ مطابقت می کند، ترتیب مورد اشاره ی پراپ در این روایت رعایت نمی شود. مثلا خویشکاری عروسی که معمولا در پایان داستان اتفاق می افتد، در آغاز روایت امیر و گوهر رخ می دهد، همچنان که پایان داستان که معمولا با وصال عاشق و معشوق همراه است، در روایت امیر و گوهر نامشخص تمام می-شود. علاوه بر این، شاهد جایگزینی برخی خویشکاری ها در روایت امیر و گوهر هستیم، مانند عامل کرامت یا معجزه که جای عامل جادو را می گیرد و یا رقیب که جای شریر را. با این همه و به رغم این تفاوت ها، کارکرد و بازتاب این خویشکاری ها در هر دو افسانه مشابه است. این تفاوت ها از یک سو، به تفاوت افسانه ی عاشقانه و افسانه ی جادویی برمی گردد و از سوی دیگر، به بن مایه های دینی و مذهبی افسانه ی امیر و گوهر معطوف است. در مجموع اجزا و شخصیت ها و عملکرد منظومه امیر و گوهر و خویشکاری های آن با اندکی جابه جایی از مدل پراپ پیروی می کند.
    کلیدواژگان: ریخت شناسی پراپ، بررسی ساختاری، امیر و گوهر، افسانه ی عاشقانه ی مازندرانی
  • سجاد آیدنلو صفحات 137-153
    کیخسرو، پادشاه نامدار و دادگر کیانی، در شاهنامه پس از پیروزی نهایی بر افراسیاب از فرمانروایی دست می کشد و به کوهی می رود و غایب می شود. این سرانجام شگفت در سنت شفاهی- مردمی ایران مورد توجه قرار گرفته و روایتهای متعددی در این باره پرداخته و نقل شده است. در یکی از این گزارشها کیخسرو همراه «سگی» به غار می رود و ناپیدا می شود و مردم معتقدند که او با آن «سگ» در غار، زنده و جاویدان است. بررسی بعضی نمونه-های مشابه یا تقریبا همانند این داستان نشان می دهد که در آنها نیز در کنار کسانی که زنده به آسمان عروج می-کنند یا در مغاک زمین (غار، جهان زیرین و...) جاویدانند و یا به جهان دیگر می روند و باز می آیند «سگ» به نوعی نقش و حضور دارد و چون این جانور در روایات و معتقدات باستانی بسیاری از ملل جهان به شیوه های مختلف با آن دنیا مرتبط است و راهنما و نگهبان ارواح انگاشته می شود احتمالا ملازمت آن با کیخسرو در روایت شفاهی- عامیانه ایرانی نیز برخاسته از همین باور مردمی است و در واقع «سگ کیخسرو» راهنما و محافظ او در غار و جهان دیگر دانسته می شده است.
    کلیدواژگان: سگ، کیخسرو، جهان دیگر، روایتهای شفاهی، مردمی، شاهنامه
  • ویدا ساروی، مهدی ماحوزی، محمود طاووسی صفحات 155-177
    گفت وگو از شگردها و ابزارهای اساسی نویسنده یا سراینده است تا شناختی عمیق تر از آنچه در سر دارد به مخاطب هدیه کند. این شیوه ادبی را می توان به گونه هایی نظیر؛ دیالوگ( گفت وگوی دوطرفه)، مونولوگ یا تک گویی و همولوگ یا گفت و گوی جمعی در ادبیات مشاهده کرد. اگرچه گفت و گو در ادبیات نمایشی؛ نظیر تراژدی و داستان؛ نظیر رمان، بیش از انواع دیگر کاربرد دارد، در ادبیات عامه نیز از زیبایی های خاص خود برخوردار است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی شیوه های گفت وگو و اهدافی که از آن متصور بوده است را در دوبیتی های عامیانه مازندران و خراسان، بررسی کند. براساس یافته های تحقیق می توان گفت که از مونولوگ و دیالوگ بیش از دیگر شیوه های گفت وگو در دوبیتی های عامیانه استفاده شده است. در دیالوگ، اهدافی نظیر؛ طلب بوسه از معشوق و حضور دیگری برای عشق ورزی به بحث گذاشته شده است. گفت وگوی جمعی، آن گونه که در چارچوب نظری پژوهش آمده، در دوبیتی های عامیانه دیده نشده است. پژوهشگران، دوبیتی هایی را که خطاب به جمع بوده، با هدف گواه گرفتن عاشق برای اغراض خویش در این بخش بررسی کرده اند. جدل نیز به علت کوتاهی طول کلام در دوبیتی، بسامدی نداشته است.
    کلیدواژگان: گفتگو، تک گویی، همولوگ، دوبیتی های عامیانه مازندارانی و خراسانی
  • مهری پاکزاد صفحات 179-197
    حکایت مهر و وفا یکی از حکایت های است که روایت هایی از آن هم در ادب عامیانه ی کردی در قالب بیت(داستان-های موزون و ملحون که راویان عامه به شیوه ی سینه به سینه و با صوت خوانده اند) و هم به شیوه ی قصه گویی شفاهی و از دیگر سو هم به شیوه ی منظومه سرایی در ادب کلاسیک فارسی موجود است. در این مقاله به معرفی قصه ی مهر و وفا و راویان آن در ادب فولکلور کردی پرداخته شده است و تفاوت ها و شباهت های موجود در روایت های کردی و فارسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. حاصل این که اگر بپذیریم که راویان عامه و شعرای کلاسیک، خالق اصلی و اولیه ی این داستان نیستند و منشا داستان در هیچ کدام از روایت ها از جنبه ها ی حوادث تاریخی(زمانی)، محیط جغرافی(مکانی) و خالق اصلی هیچ گونه اطلاعات موثق و مشخصی برای خواننده ندارد؛ به تبع آن در مورد تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این دو بر یکدیگر نیز نمی توان در تقدم یکی بر دیگری حکم صادر کرد اما می توان گفت ماجرای مهر و وفا در ابتدا به شیوه ی قصه رواج داشته آنگاه الهام بخش بازسرایی و بازآفرینی شعرا و بیت خوانان واقع شده است.
    کلیدواژگان: مهر و وفا، قصه، بیت، منظومه ی شعوری، فولکلور کردی
  • علی حیدری، قاسم صحرایی، مجتبی عباس آبادی صفحات 199-219
    در روزگار صفوی، محافل اجتماعی به خصوص قهوه خانه های شهر اصفهان، نقش مهمی در روابط و فعالیت-های شاعران مکتب اصفهان داشته است. در لابه لای تذکره ها و گاه سفرنامه های اروپاییان ، آنچه مشاهده می-شود، حضور شاه عباس اول و دیگر اقشار اجتماعی در قهوه خانه است. طرح غزل، نقد و اصلاح شعر شاعران، که بعضا اهل پیشه و کسب بوده اند و در عرصه ی آفرینش شعر، نیاز به تلاش و ممارست داشته اند، در قهوه-خانه ها به رشد و کمال می رسیدند. همچنین قهوه خانه ها؛ در رونق وقوع گویی و پیوند خوش نویسی و شعر این دوره، تاثیر بسزائی داشته اند. از طرف دیگر گاهی مصرف مواد مخدر در این قهوه خانه ها نیز قدرت تخییل آنان را تشدید می کرده است، تا جایی که می توان گفت یکی از دلایل بعضی از خیال پردازی شاعران آن دوره، مصرف همین مواد بوده است. چنان که در سطح واژگانی و مضمون پردازی تنی چند از شاعران صاحب طرز چون صائب به آن برمی خوریم. اگر چه ظرافت خیال و نازک اندیشی شاعران سبک هندی دلایل فراوانی دارد، اما می توان گفت مصرف مواد مخدر یکی از عوامل این شیوه بوده، که کم تر بدان پرداخته شده است. فراوانی اصطلاحات قهوه خانه و اسامی انواع موارد مخدر در شعر این دوره، تا حد زیادی گویای این واقعیت است. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی سعی شده است تاثیر قهوه خانه های اصفهان به عنوان محفلی ادبی و همچنین مصرف مواد مخدر، در این مکان ها، بر شکل گیری شعر این دوره، بررسی شود.
    کلیدواژگان: قهوه خانه ها، نقد، اصلاح شعر
|
  • Pages 1-24
    Bijan and Manijeh is one of the ancient Iranian story which has a long history on the territory of the Georgia. this story has been narrated in this contury . Apart from a free translation of the story was that in the sixteenth century, another Georgian folk versions of this story are available, which have the same features as iranian narration. Georgian narattor inserted Georgian -Christian elements in the story, and changed the narrative space ,they added details to the story or have it reduced. They also added some new characters or some Changes and displacements in the story and have been caused confusions in the plot. In this study which was conducted to compare this narration whit the narrative of Shahnameh, Meanwhile the t ranslation the summary of the Georgian version, referred to some of the differences and similarities and the Place of this story in Georgian folk culture&literature have been investigated.
    Keywords: Bezhaniani, Bijan, Manijeh, literary relations, Georgia, folklore
  • Aghil Taghavi Pages 47-70
    A large number of beliefs and old credences of Turkmen people inhabiting in Turkmen Sahra can be categorized based on the cultural reflections appeared in rituals like Porkhani or Daggers Dance. These rituals and costumes reflect the beliefs and ideas borrowed from neighboring societies or ancient religions dating back to the pre islamic era as well as Islamic ideology.
    From a different angle studying the superstitious beliefs such as believing in evil creatures, harmful ghosts, demons,fairies are indications of vicissitude history of Turkmen people.
    In this research we endeavoured to re estate information gathered from field work research as well as presenting credible research resources utilising comprehensive analysis from phenomenology of symbols of religious-tribal turkmen rituals.
    The anthropological study of Shamanism as the main religious idea among ancient turkmens and synthesis of iranian elements along with Sufism with it is the dominant content of this research paper that depicts the belief system turkmens. This phenomena is called “folk religion” that is an amalgamation of beliefs, primitive perceptions, legends, myths, ancient religions, subordinate and tribal ideologies along with manipulated and false images and lastly the official religion of the territory.
    Folk religion is an absorbing subject for folklorists, anthropologists and ethnologists so that they can record and recognise the consisting elements and worldview, mood, mentality of people in general.
    Keywords: turkmens of turkmen sahra, shamanism, Sufism, porkhani, daggers dance
  • Pages 71-87
    Kangan is one of the cities in the Bushehr province in the south of Iran. Arabic language is the second language used by people after Farsi. Most of Kangan residents came from Abadan and Khoramshahr to Bushehr since the Iran and Iraq War.And, notwithstanding many years of their migration still kept the structures and words of Arabic language. This study put the emphasis on the accent of these migrants.
    The purose of the study is to identify the rules and caracteristics of this arabic accent and its alterations and also identifying the syntax and semantics and intonation. This study is a descriptive and field study. Findings reveals that this accent is like other arabic varieties is come from the Arabic Language and many of its words come from Arabic. Some times we can feel the changes such as metathesis, and reducion and other changes. Too, rgarding syntax there is a visinity between the Kangan Arabic variety and Arabic Language.
    Keywords: linguistics, informal litrature, phonetic variation, syntax, Kangan Arabic Variety
  • Mohammad Jafar Yousefian Kenari, Marjan Barat Pages 89-111
    This paper aims to examine the major effects of popular culture of folklore culture in the production process of Iranian dramatic literatureand studying the solutions for localizing the literature. This interdisciplinary study, tries to discuss the effective roll of folklores roll of developing Indigenous patterns of creative writing for the dramatic arts. Hamid Amjad, as one of the Iranian contemporary dramatists, uses various aspects of folk culture in create and representing dramatic world, and his works are proper example for research for studying some factors such as
    language and tone, beliefs and customs, behaviors and subjects, and common signs of Iranian folklore culture.
    This study is organised with gathering library data and the method of direct expose of dramatic texts, and with analytical method tries to determine the potential of Iranian folklore culture in organizing the ideas and realize them using techniques of playwriting. Findings of this research shows that some of the most important indexes of Iranian folklore culture, like folk tales, folk feasts and folk language was attend in creating dramatic texts by Hamid Amjad. Comparative comparison with some dramatic concepts and elements, like characterizations, subject, creating folk spaces and native language and culture, shows the different aspects of this usage. finally, research shows that using the elements from folklore.
    Keywords: popular culture, Dramatic literature, Hamid Amjad, The Rear Den, The thirteenth Night
  • Nadali Fallah, Mostafa Gorji, Ahmad Abumahbub Pages 113-135
    Vladimir Propp's morphology of the structure of literary work by taking the strategies of formalism presented with a check of one hundred AfsanhY Russian magical, practical sample lost it. According to Propp theory, AfsanhHay magical, in spite of differences in the structure and morphology of the fundamental principles in common and working to restore the underlying common axis.In the analytical field research, oral narrative QdymyTryn Amir and jewel - the romantic MnzvmhHay Mazandaran examined from the perspective of Propp's morphology. RvaytHay many of the myths common among people who are both long and short forms (MynyMalysty) is. According to the results, KhvyshkaryHay story of Amir and pearls, in compliance with Prop model, and thus the AsharhY Prop displacement can be seen in this narrative has not been met.The sum of the parts and ShkhsytHa and system performance with a small displacement Amir and pearls and KhvyshkaryHay follow Propp's model stems. The story of Amir and that is the essence of KhvyshkaryHayy some thirty models Prop YkGanh not like: a dream or uncertain situation at the end of the narrative, the dignity of the place of magic or miracle behalf, in any case where the wedding end of story to happen at the beginning and at the end of the story of Amir and pearls occur in an uncertain situation all the screw. Of course, this AftraqHa with magical fairy tale romance BrmyGrdd AfsanhY properties.
    Keywords: morphology Propp, Structure, Amir, pearls, AfsanhY AshqanhY Mazandaran
  • Pages 137-153
    Keyxosrow in the Shahname after the final victory over Afrasiyab, goes to a mountain and disappears. In one of the oral- popular narrations of this wonderful disappearance, Keyxosrow goes to cave with a dog. Dog is seen in some other stories that in them a person ascends to sky or lives in under world and or goes to other world and returns. Dog in ancient beliefs and stories of many nations connected with another world and is supposed guard and guide of spirits. Probably dog of Keyxosrow in Iranian oral tradition is based on this mythical and ritual motif and in fact , dog is his guard and leader in cave.
    Keywords: Dog, Keyxosrow, other world, Popular Narrations, shahname
  • Pages 155-177
    Conversation is one of the basic devices and techniques used by the writers and poets to bestow a deeper understanding of their intensions to the reader. This literary device has three manifestations in literature: Dialogue, monologue, and homologue. Although dialogue is mostly used in dramatic literature e.g. tragedy and stories e.g. novel, it has its special aesthetics in folk literature. Through a descriptive analytical method, this study was set out to investigate the approaches types in dialogues and the purposes behind them in the couplets of Mazandaran and Khorasan. Results indicated that dialogues and monologues were mostly used in folk literature. In dialogue, purposes such as asking for a kiss from the beloved and the presence of another lover are discussed. Public dialogues, within the theoretical framework of this study, were not observed in couplets. The researchers have investigated couplets addressing the public based on the purpose of the lover asking for witness to his own purposes and intentions.
    Key terms: dialogue, monologue, homologue, folk couplets Mazandarani and Khorasani
    Vida Saravi: Ph.D. candidate in Persian language and literature, Roudehen Islamic Azad University (corresponding author).
    Mahdi Mahuzi, Associate prof. of Islamic Azad university Branch of Roudehen. Mahmud Tavossi, prof.of Islamic Azad university Baranch of Roudehen.
    Keywords: Dialogue, monologue, folk couplets, mazandarani, khorasani
  • Mehri Pakzad Pages 179-197
    This thesis is a study of one of the enchanting stories of love in post Islam Iran. Mehr-o-Vafa has 1309 versess and the rhytme is Mafaylon Mafaylon Folon. Poet dedicated it to Shah Abbas Safavid and Etemadol Dowleh Hatam Beig, and imitating the style of Khosrow-Shirin arranged and organized a poetic introduction for it. õThis thesis is a study of comparative literature, particularly poetry of the lyric literature (fiction epopee) in Persian and Kurdish, which has long been of interest to researchers. Since this thesis the folk tradition of oral literature of Kurdish Mehr-o-vafa story with Shoori Kashi's Meho-vafa from eleventh century And with the knowledge that where there is a story of Folk kind and deal with another version of the narrative can not easily determine which version is older than the other. This research tries to idendify more narrators and compare roots and causes of why this story is rewritten by Kurdish poets in the Western parts of our country? Adapting the story of Mehr-o-Vafa in the narrative tradition of oral literature of Kurdish with Shoori Kashi's in Persian classical literature from all aspects, including the translation and aesthetic aspects will be done throughout this research.
    Keywords: Mehr-o-Vafa, Kurdish folk narrative, Persian narrative, Shoori Kashi
  • Mojtaba Abbas Abadi Pages 199-219
    Social circles, particularly tea-houses of Esfahan in Saffavi age have had an important impact on Esfahan school poet's relations and activities. In biographies (Tazkare) and sometimes European logbooks we notice the presence of Safavi sociable king, first Shāhabbās, and other social groups in Tea-houses. Planning of Gazal, criticism and correction in poetry of poets who were frequently tradesmen and in poetry creation they were required to have more practices in tea-houses, stimulated their rhythmical poetic gift. Also; Tea-houses have had a great effect on the prevalence of stating reality and the link of calligraphy of the period. sometimes consuming narcotics in these places has aggravated their imagination power to such an extent that it can be accounted as one of the reasons in the poet's visionary in this period which was less studies. So that it can be found at the lexical and thematic level of several poets such as Şā,ib having a particular style. High frequence of Tea-house terms and different kinds of narcotic names in the period poetry is an evidence of this reality. In this article Descriptive analytical method we discuss some practices developing rhythemic nature of novice poets.
    Keywords: tea-house, criticism, correction of poetry, narcotics