فهرست مطالب

طب اورژانس ایران - سال چهارم شماره 4 (پاییز 1396)

مجله طب اورژانس ایران
سال چهارم شماره 4 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نامه به سردبیر
  • حمیدرضا آقاباباییان*، محمد منیعی، صادق احمدی ماژین صفحات 140-142
    یکی از معیارهای توسعه جوامع، ارائه مراقبت های بهداشتی درمانی لازم به تمام مردم است. یکی از مهمترین ارکان مراقبت های درمانی را مراقبت های اورژانسی به خصوص نوع پیش بیمارستانی آن تشکیل می دهند. مراقبت های پیش بیمارستانی به مواردی می گویند که از بالین بیمار شروع و در بخش اورژانس بیمارستان ختم می شوند. سازمان های اورژانس جهت ارائه خدمات اورژانسی و مراقبت های پیش بیمارستانی خود 4 گروه را تربیت می کنند: 1) امدادگر اورژانس (First responder) ؛ 2) تکنسین اورژانس پایه (EMT – Basic)؛ 3) تکنسین اورژانس میانی (EMT - Intermediate)؛ 4) تکنسین اورژانس پیشرفته (EMT - Paramedic). تجویز دارو برای مصدومین و بیماران نیازمند یکی از چندین وظیفه دو گروه آخر یعنی تکنسین های اورژانس میانی و پیشرفته می باشد که سالانه خواه یا ناخواه تعداد زیادی از بیماران و مصدومان را مورد درمان قرار می دهند. استفاده صحیح و به موقع از داروها می تواند بسیاری از خطرات جانی که برای مددجو یا حادثه دیده ایجاد شده را به حداقل برساند و مددجو را از خطر مرگ برهاند. کاملا آشکار است که افرادی که از دارو جهت درمان بیماران استفاده می کنند، علاوه بر داشتن اطلاعات دقیق و صحیح، باید منابع دارویی مطمئنی نیز در اختیار داشته باشند تا بتوانند گام اول در درمان را درست و با اطمینان بردارند. در حال حاضر کلیه داروهای اورژانسی در فوریتهای پزشکی کشور ما در یک جعبه بدون عایق و در شرایط متغیر دمایی نگهداری می گردند. هر چند بعضی شرکت های دارویی تغییرات کم و متغیر دمایی را دلیلی بر از بین رفتن مواد موثر داروها نمی دانند اما شرایط در فوریتهای پزشکی بسیار متفاوت و سخت تر از شرایط آزمایشگاهی می باشد. در برخی کشورها از جمله کشور ایران بعضا دمای هوای کابین آمبولانس در زمستان از 30- درجه در اردبیل تا 65+ درجه در گرمای تابستان در خوزستان می تواند متفاوت باشد. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند داروها در یک محیط خشک بین 15 الی 25 درجه و بسته به اقلیم و آب و هوای منطقه تا حداکثر 30 درجه سانتیگراد نگهداری شوند. اطلاعات کمی مبنی بر مقاومت داروها در شرایط دمایی متغیر موجود است. جانسون و همکاران در ایالت یوتای آمریکا در سال 1992 پژوهشی آزمایشگاهی بر روی سه داروی آتروپین، نالوکسان و لیدوکایین به همین منظور انجام دادند و بیان نمودند که تغییر قابل ملاحظه ای در غلظت داروها مشاهده نشد. ملانی جی و همکاران در سال 2005 در انگلستان پژوهشی روی 11 دارو در دمای 15- درجه سانتیگراد انجام دادند و دریافتند برخی از این داروها در صورت انجماد پایداری شان نسبتا کاهش می یابد. همچنین در دستورالعمل دارویی برخی داروها از جمله آتروپین، کلسیم و مورفین حداکثر درجه حرارت قابل ذخیره سازی 30 درجه سانتیگراد می باشد و همچنین اسپری آلبوترول (nebulized albuterol) نیز باید در دمای 25 درجه سانتیگراد نگهداری گردد.
    بدیهی است دارو درمانی در فوریتهای پزشکی، که خود نیز خط اول درمان در اورژانسهای پزشکی، حوادث و بلایا می باشد، بسیار با اهمیت است و بعضا تزریق یک داروی آتروپین و یا آدرنالین می تواند جان انسانی را در لحظه اول بیماری نجات دهد. بنابراین بررسی تاثیر شرایط سخت اقلیمی برخی استانها بر کیفیت و سلامت داروهای مورد استفاده در اورژانس پیش بیمارستانی، نیازمند تحقیق و بررسی می باشد. نویسندگان در نظر دارند تا اهمیت بررسی پایداری داروهای اورژانس پیش بیمارستانی در شرایط اقلیمی متفاوت را گوشزد نموده، به امید اینکه محققان محترمی که توانایی و امکانات انجام چنین کاری را دارند بتوانند به بررسی این موضوع بپردازند تا نتایج احتمالی به سمع و نظر مدیران رسانده شود تا اقدامات اصلاحی در صورت لزوم انجام گردد.
  • مهرداد اسماعیلیان، داود محمدی *، مهدی نصر اصفهانی، مجید زمانی صفحات 143-145
    شکستگی لگن بعد از ترومای سر شایع ترین علت مرگ در بیماران ترومایی می باشد و علت اصلی مرگ در این بیماران، خون ریزی و شوک هیپو ولمیک ناشی از آن است. تشخیص و درمان سریع و مناسب، می تواند در بهبود پیامد نهایی این گونه بیماران تاثیر گذار باشد. درمان اصلی شامل فیکس کردن لگن و احیائ همودینامیک بیمار با استفاده از مایعات ایزوتونیک و فراورده های خونی تا فراهم شدن شرایط لازم برای عمل جراحی یا آنژیوگرافی است. یافته های جدید نشان می دهند که فیبرینوژن نقشی حیاتی در دستیابی و نگهداری هموستاز، به ویژه در بیمارانی که به میزان قابل ملاحظه ای خون از دست داده اند، دارد. به نظر می رسد غلظت فیبرینوژن پلاسما که یک گلیکوپروتئین کلیدی در آبشار انعقادی است، به طور مستقل با خونریزی مرتبط باشد و انفوزیون پروفیلاکسی کنستانتره فیبرینوژن باعث کاهش خونریزی شود. سطح فیبرینوژن به عنوان یک عامل تعیین کننده در پیشگویی مرگ و میر 28 روزه بیماران مبتلا به خونریزی شدید ترماتیک معرفی شده است. تزریق کنستانتره فیبرینوژن در مقایسه با FFP نتایج بهتری در بهبود پیامد و کاهش نیاز به سایر اجزای خونی داشته و موجب افزایش احتمال بقا بدون افزایش ریسک ترومبو آمبولی وریدی شده است. مطالعه ای در سال 2015 نشان داد که 2/19 درصد از بیماران دچار خونریزی شدید ناشی از تروما دارای فیبرینوژن زیر 2 گرم در لیتر بوده اند. نویسندگان این نامه 60 بیمار مبتلا به شکستگی تروماتیک لگن با میانگین سنی 30/20 ± 12/51 سال (85 – 11) را مورد بررسی قرار دادند (30/58 درصد مرد). 42 (0/70 درصد) مورد با شکستگی راموس یک یا دو طرفه، 17 (3/28 درصد) مورد با شکستگی بال ایلیاک و یک (7/1 درصد) مورد با شکستگی استابولوم مراجعه کرده بودند. 7/16 درصد بیماران هموگلوبین زیر 10 میلی گرم در دسی لیتر و 7/21 درصد فشار خون سیستولیک زیر 90 میلی مترجیوه در بدو ورود به بخش اورژانس داشتند. میانگین سطح خونی فیبرینوژن در این گروه از بیماران 24/40 ± 85/261 (368-200) میلی گرم در دسی لیتر بود. به عبارتی با توجه به رنج نرمال تعریف شده برای کیت مورد استفاده برای مطالعه (شرکت مهسا یاران) هیچ یک از بیماران در محدوده هیپوفیبرینوژنمی (زیر 200 میلی گرم در دسی لیتر) قرار نداشتند. به نظر می رسد شاید متغیر هایی نظیر شدت تروما، ویژگی های نژادی، بیماری های زمینه ای، شدت خونریزی، نوع شکستگی و... نیز در میزان فیبرینوژن پلاسما و کاهش آن به دنبال خونریزی تاثیر گذار باشند. در هر صورت اظهار نظر نهایی در مورد تاثیرات تزریق فیبرینوژن به جای فراورده هایی نظیر FFP نیازمند مطالعات بیشتر و دقیق تر با در نظر گرفتن سایر متغیر های تاثیر گذار در پیامد این گونه بیماران دارد. با این حال با توجه به مطالعات تایید کننده نقش فیبرینوژن در بهبود پیامد بیماران با خونریزی شدید، به نظر می رسد اندازه گیری سطح پلاسمایی فیبرینوژن و تزریق آن برای بیماران مبتلا به هیپوفیرینوژنمی، راهکار عاقلانه ای در مدیریت این گونه بیماران باشد.
  • مقاله اصیل
  • حمیدرضا آقاباباییان، سید احمد موسوی، مریم دستورپور، نسیم کامیار، مینا فرخیان، بهزاد مصفا، احسان بهرامپور، صادق احمدی ماژین صفحات 146-152
    مقدمه
    وسایل تیز و برنده از عوامل خطر عمده برای انتقال عفونت های منتقله از راه خون می باشد. از این رو این مطالعه با هدف تعیین جنبه های اپیدمیولوژیک مواجهه شغلی با وسایل تیز و برنده در اورژانس پیش بیمارستانی شهر دزفول، ایران در سال 94-1393 انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش مقطعی بر روی 140 نفر از پرسنل فوریتهای پزشکی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به روش سرشماری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته شامل مشخصات دموگرافیک و سلامت فردی، شیوع و علل مواجهه با وسایل تیز و برنده، میزان آگاهی، شرایط روحی – روانی، گزارش مواجهات، اقدامات و پیگیری ها بود. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری از جمله کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بطور کلی 75 درصد از شرکت کنندگان در یک سال گذشته حداقل یکبار با وسایل تیز و برنده مواجهه داشتند. بیشترین مواجهه (09/41 درصد) حین رگ گیری از بیمار بود. 2/54 درصد از کل مواجهات در حین انتقال اتفاق افتاده بود. همچنین 3/69 درصد از مواجهه پرسنل با ترشحات آلوده بیمار متاسفانه گزارش نشده بودند. 63 درصد مواجهات با وسایل تیز و برنده در شیفت شب اتفاق افتاده بود. بین سابقه کاری و فراوانی مواجهات همبستگی وجود داشت (19/0=r، 02/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر حاکی از بالا بودن میزان مواجهات شغلی با وسایل تیز و برنده بین پرسنل فوریتهای پزشکی مورد مطالعه بود که تعداد قابل توجهی از این موارد گزارش نشده بودند.
    کلیدواژگان: آسیب های شغلی، اپیدمیولوژی، سرویس اورژانس پیش بیمارستانی، آسیب با سرسوزن
  • سید ابوذر فخر موسوی، سید مهدی ضیا ضیابری*، سروش فلزی نصیری، جوانه جعفرشاد صفحات 153-157
    مقدمه
    ببیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه به دلایل متفاوتی نظیر هیپوکسی، هیپرکاپنی، اسیدوز تنفسی، آلکالوز تنفسی و متابولیک، هیپوکالمی، بیماری ایسکمیک قلبی و کورپولمونل و همچنین مصرف داروهایی نظیر تئوفیلین و بتا آگونیستها در خطر بروز تاکی دیس ریتمی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع انواع تاکی دیس ریتمی در حمله حاد این بیماری طراحی شده است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، بیمارانی که با تشخیص حمله حاد بیماری مزمن انسدادی ریه به بخش اورژانس مراجعه کرده بودند از جهت شیوع تاکی دیس ریتمی در نوار قلبی بدو ورود و توزیع آن بر اساس سن، جنس، سابقه بیماری زمینه ای، سابقه مصرف مواد و سیگار، سابقه بستری قبلی و مرگ و میر مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها با نرم افزار آماری SPSS-21 آنالیز شد و 05/0 > p به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    292 بیمار با میانگین سنی 11/12 ± 35/67 سال مورد ارزیابی قرار گرفتند (6/72 درصد مرد). شیوع دیس ریتمی معادل 138 بیمار (3/47 درصد) بود. ریتم سینوسی نرمال و تاکی کاردی سینوسی به ترتیب با فراوانی 7/52 و 6/35 درصدی، شایعترین ریتم های زمینه ای بودند. شیوع تاکی دیس ریتمی ها به طور معنی داری در بیماران با سابقه مصرف مواد مخدر (049/0 = p)، مصرف سیگار (011/0 = p) و دارای بیماری زمینه ای (017/0 = p) بالاتر بود و از نظر سنی (240/0 = p)، جنسی (062/0 = p) و وجود سابقه بستری قبلی (159/0 = p) تفاوتی در این خصوص روئیت نشد. در نهایت (7/93 درصد) 268 بیمار از بخش اورژانس ترخیص شدند و 18 نفر (3/6 درصد) مردند. شیوع تاکی دیس ریتمی ها در فوت شدگان 78/77 درصد در مقابل 78/44 درصد در بیماران ترخیص شده بود (007/0 = p).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها، شیوع کلی تاکی دیس ریتمی در بیماران مبتلا به حمله حاد بیماری مزمن انسدادی ریه در مطالعه حاضر معادل 3/47 درصد بود. شایع ترین تاکی دیس ریتمی ها به ترتیب عبارت بودند از تاکی کاردی سینوسی، فیبریلاسیون دهلیزی، تاکی کاردی دهلیزی چند مرکزی و ریتم ایدیوجانکشنال. شیوع تاکی دیس ریتمی در افرادی فوت شده، با سابقه مصرف سیگار و مواد مخدر و همچنین دارای بیماری زمینه ای به طور معنی داری بالاتر بود.
    کلیدواژگان: شیوع، دیس ریتمی، بیماری انسدادی مزمن ریه، بخش اورژانس، نوار قلبی
  • مهدی هرورانی، عبدالقادر پاک نیت، علی جدیدی، هاجر صادقی، پوران وروانی فراهانی، محمد گلی طالب، مسعود بساطی، مهدی صفرآبادی * صفحات 158-163
    مقدمه
    از منظر اخلاق پرستاری امروزه حفظ حریم بیماران به عنوان بخشی از حقوق بیمار اساس و بنیاد مراقبت از بیمار، می باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان رعایت حریم بیماران بستری در بخش اورژانس انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در بخش های اورژانس بیمارستان های آموزشی شهر اراک انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس و از بیماران بستری در بخش اورژانس انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای روا و پایا بود که علاوه بر اطلاعات دموگرافیک حاوی 25 سوال جهت بررسی ابعاد فیزیکی، اطلاعاتی و روانی – اجتماعی حریم بیماران بود. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه تحلیل شدند.
    یافته ها
    در نهایت اطلاعات حاصل از 300 بیمار با میانگین سنی 22/7 ± 41 سال مورد بررسی قرار گرفت (60 درصد مرد). از میان بیماران مورد مطالعه 2/62 درصد بیماران میزان رعایت حریم خود را ضعیف و فقط درصد اندکی7/1 درصد از شرکت کنندگان میزان رعایت حریم خود را در سطح خوب ارزیابی کردند. در مطالعه حاضر میزان رعایت حریم بیماران با سن (04/0 = p)، وضعیت تاهل (04/0 = p) و سطح تحصیلات (03/0 = p) ارتباط معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر به نظر می رسد که میزان رعایت حریم بیماران از دیدگاه ایشان توسط پرسنل درمانی مراکز مورد مطالعه در حد ضعیف باشد.
    کلیدواژگان: فضای شخصی، حریم، حقوق بیمار، خدمات اورژانس، بیمارستان، بیماران
  • ایرج گلی خطیر، سید محمد حسینی نژاد، زهرا نوری قارن سرایی، فرزاد بزرگی، فاطمه جهانیان، حامد امینی آهی دشتی، سید حسین منتظر صفحات 164-168
    مقدمه
    روش های مختلفی برای جااندازی مفصل شانه طراحی شده اند و از روش کوخر (فلکشن، ادداکشن و اکسترنال روتیشن) و ترکشن کانترترکشن به عنوان قدیمی ترین این روش ها یاد می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه این دو روش در جااندازی دررفتگی قدامی شانه طراحی شده است.
    روش کار
    این مطالعه نیمه تجربی به مدت یک سال و بر روی بیماران 16 تا 60 ساله مراجعه کننده به بخش اورژانس به دنبال دررفتگی قدامی شانه صورت گرفت. بیماران با دو روش کوخر یا ترکشن کانترترکشن جااندازی شدند و از نظر زمان جااندازی، میزان کاهش درد، میزان موفقیت و عوارض عروقی عصبی مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    150 بیمار با میانگین سنی 3/11 ± 11/32 سال به طور تصادفی به دو گروه ترکشن کانترترکشن (67 نفر) و کوخر (83 نفر) تقسیم شدند (7/86 درصد مرد). دو گروه از نظر سن (52/0 =p ) و جنس (679/0 =p ) در وضعیت یکسانی قرار داشتند. تفاوت معنی داری بین دو گروه از جهت میزان کاهش درد بعد از انجام جااندازی وجود نداشت (05/0 < p). میانگین مدت زمان جااندازی در گروه ترکشن 08/35 ± 27/72 و در گروه روتیشن 35/24 ± 34/62 ثانیه بود (0001/0 > p). همچنین طول مدت بستری در گروه ترکشن 48/0 ± 00/3 در مقابل 61/0 ± 08/3 ساعت بود (382/0 = p). تعداد موارد شکست در جااندازی در گروه ترکشن 1 (49/1 درصد) مورد و در گروه روتیشن 6 (22/7 درصد) بود (129/0= p). در نهایت 2 (40/2 درصد) آسیب خفیف شبکه بازویی در مسیر عصب اولنار در گروه روتیشن اتفاق افتاد و در گروه ترکشن عارضه عصبی روئیت نگردید.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج مطالعه حاضر دو روش کوخر و ترکشن کانترترکشن از شرایط یکسانی در رابطه با میزان کاهش درد بعد از جااندازی و کل طول مدت بستری در بیمارستان برخوردار بودند ولی در روش کوخر مدت زمان انجام جاندازی کوتاهتر بود و میزان موارد شکست درمان در این روش به نسبت بالاتر گزارش گردید.
    کلیدواژگان: دررفتگی شانه، ترکشن، روتیشن، جااندازی، تروما
  • حامد بصیر غفوری، نادر توکلی، محمدرضا یاسین زاده، نیلوفر اباذریان، امیر نویانی، مهدی آزرم نیا * صفحات 169-173
    مقدمه
    امروزه با توجه به پیشرفتهای ایجاد شده در مدیریت زخم های تروماتیک، پیشگیری از عفونتهای ثانویه به دنبال این حوادث به عنوان یک چالش جدی مطرح شده است. استفاده از آنتی بیوتیک ها به منظور پروفیلاکسی جهت کاهش عفونت اگر چه نسبت به قبل بسیار کم رنگ تر شده است ولی همچنان به عنوان یکی از روش های کاهش عفونت مورد بحث می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان مصرف و نحوه تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در زخمهای تروماتیک درمان شده در بخش اورژانس و مقایسه آن با استانداردهای جهانی می باشد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در بخش اورژانس بیمارستان شهدای هفت تیر، تهران، ایران انجام گرفت. بیماران دچار زخم تروماتیک ساده به روش غیراحتمالی آسان انتخاب شدند. قبل از ترمیم زخم محقق زخم بیماران را از نظر شکل ظاهری، محل زخم، علت ایجاد زخم، طول و عمق زخم، مدت زمان ایجاد زخم و وجود یا عدم وجود آلودگی ظاهری مورد ارزیابی قرار داد و اندیکاسیون و یا عدم اندیکاسیون تجویز آنتی بیوتیک را بر اساس توصیه های رفرانسهای مورد تایید رشته طب اورژانس مشخص نمود. محقق مجددا بیماران را پس از ترمیم زخم در مورد دریافت و یا عدم دریافت آنتی بیوتیک پروفیلاکسی و مدت تجویز مورد پرسش قرار داد. داده ها پس ازجمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع 296 بیمار با میانگین سنی 74/14 ± 56/31 سال مورد بررسی قرار گرفتند که 6/81 درصد مرد بودند. جهت 268 نفر (5/90درصد) از بیماران مورد مطالعه آنتی بیوتیک تجویز شد. در حالی که تنها حدود 58 نفر (6/19درصد) از بیماران اندیکاسیون تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی را داشتند. تمام بیمارانی که اندیکاسیون دریافت آنتی بیوتیک داشتند، آنتی بیوتیک پروفیلاکسی دریافت نمودند. بر طبق نتایج این مطالعه جهت 210 نفر از بیماران (71 درصد) آنتی بیوتیک پروفیلاکسی بدون اندیکاسیون تجویز شد. بین میانگین مدت زمان تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در مطالعه حاضر و مدت زمان استاندارد توصیه شده جهت زخم های تروماتیک ساده تفاوت معنی داری وجود داشت (0001/0 = p). زمان تجویز آنتی بیوتیک در مورد زخم های با آلودگی واضح (018/0 = p) و زخم های دارای اندیکاسیون تجویز آنتی بیوتیک میانگین زمان تجویز از 3 روز بیشتر بود (007/0 = p). جنسیت بیماران، نوع زخم و محل آناتومیک زخم تاثیر معنی داری بر میانگین مدت زمان تجویز آنتی بیوتیک با میزان توصیه شده نداشتند (05/0 < p).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه جهت 71 درصد از بیماران با زخم تروماتیک ساده آنتی بیوتیک پروفیلاکسی بدون وجود اندیکاسیون تجویز شد و میانگین مدت زمان تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی بیشتر از توصیه های استاندارد بود.
    کلیدواژگان: آنتی بیوتیک پروفیلاکسی، بخش اورژانس، عفونت زخم
  • حمیدرضا مرتضی بگی، امیر غفارزاد، ملک سادات نعیمی* صفحات 174-179
    مقدمه
    لارنژیال تیوب و کامبی تیوب از جمله ابزاری هستند که برای برقراری راه هوایی در بیماران مورد استفاده قرار می گیرند. این مطالعه با هدف مقایسه میزان موفقیت و مدت زمان لوله گذاری با استفاده از لارنژیال تیوب و کامبی تیوب توسط دستیاران طب اورژانس انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی که در سال 1395 در شهر تبریز، ایران انجام گرفت کلیه دستیاران طب اورژانس دانشگاه علوم پزشکی تبریز مشارکت نمودند. تعداد دفعات تلاش و همچنین مدت زمان لازم جهت لوله گذاری موفق با استفاده از لارنژیال تیوب و کامبی تیوب و برقراری راه هوایی در یک مولاژ آموزشی توسط هر یک از شرکت کنندگان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 52 نفر دستیار طب اورژانس در 3 گروه (سال اول 17، سال دوم 16و سال سوم 19 نفر) و با میانگین سن 21/9 ± 24/36 سال در این مطالعه شرکت نمودند (53/61 درصد مرد). تمام دستیاران در تلاش اول موفق به جاگذاری موفقیت آمیز لارنژیال تیوب و کامبی تیوب شدند. متوسط زمان جاگذاری کامبی تیوب و لارنژیال تیوب توسط دستیاران سال سوم (به ترتیب 01/2±5/7 و 21/1±39/6) به طور معنی داری کمتر از دستیاران سال دوم (به ترتیب 87/2±25/9 و 24/2±06/8) و دستیاران سال اول (به ترتیب 54/3±06/13 و 43/2±76/11) بود. میانگین زمان جاگذاری کامبی تیوب (15/3±9/9) به طور قابل توجهی بیشتر از جاگذاری لارنژیال تیوب (88/2±71/8) بود (05/0 > p).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه دستیاران طب اورژانس در تلاش اول موفق به جاگذاری لارنژیال تیوب و کامبی تیوب بر روی مولاژ آموزشی شدند. ولی زمان مورد نیاز برای تعبیه لارنژیال تیوب در مقایسه با کامبی تیوب کمتر بود.
    کلیدواژگان: مدیریت راه هوایی، لوله گذاری، طب اورژانس، مولاژ آموزشی
|
  • Hamidreza Aghababaeian*, Mohammad Maniey, Sadegh Ahmadi Mazhin Pages 140-142
    One of the indices of development in a society is providing the necessary healthcare for all people. One of the most important pillars of healthcare is emergency care, especially the pre-hospital type. Pre-hospital emergency care starts on the patient’s bedside and ends in the emergency service of a hospital. Proper and timely use of drugs can minimize threats to patients’ lives and keep them from dying. It is obvious that those who use drugs for treating patients need to have a safe deposit of drugs in addition to accurate and correct information to be able to take the first step of treatment correctly and safely. Currently, all emergency drugs in pre-hospital emergency care of Iran are kept in a box with no insulation and in an environment with temperature changes. Although some drug companies do not consider little changes in temperature as a cause of change in drug effectiveness, the conditions in medical emergencies are very different and harder than laboratory environments. In some countries including Iran, the temperature of the ambulance cabin may vary from -30°C in winter in Ardebil to °C in summer in Khouzestan. However, world health organization (WHO) suggests storing drugs in a dry environment between 15°C and 25°C and based on the climate of the region up to a maximum of 30°C. Little data exists regarding the stability of drugs in changing temperatures. Johansen et al. carried out a study in this regard on atropine, naloxone, and lidocaine in Utah in 1992 and reported that no considerable change was found in the concentration of drugs. In 2005, Priston et al. carried out a study in the UK on 11 drugs in -15°C and found that some of the drugs have relatively lower stability if frozen. In addition, in the drug instructions of some drugs including atropine, calcium, and morphine the highest storing temperature is indicated to be 30°C and nebulized albuterol should also be stored in 25°C. Obviously, drug treatment is very important in pre-hospital emergency services, which in turn is the first line of treatment in medical emergencies, accidents and disasters and sometimes an injection of atropine or adrenaline can save someone’s life at the onset of a problem. Therefore, the effect of extreme climates of some provinces in Iran on the effectiveness and safety of the drugs used in pre-hospital emergency services should be studied and evaluated. The authors have decided to point out the importance of drug stability in pre-hospital emergency service in various climates hoping that researchers who have the ability and equipment for doing this research evaluate this topic so that the obtained results are shared with managers and any possible corrective measures needed are taken.
  • Davood Mohamadi * Pages 143-145
    Pelvic fracture is the second most common cause of death in trauma patients after head trauma; and the major reason for death in these patients is hemorrhage and its resulting hypovolemic shock. Rapid and proper diagnosis and treatment can improve the outcome of these patients. The main treatment consists of fixation of the pelvis and resuscitation of patient’s hemodynamic using isotonic liquids and blood products until the condition is favorable for surgery or angiography. New findings show that fibrinogen plays a vital role in reaching and maintaining homeostasis, especially in patients that have lost a significant amount of blood. It seems that concentration of plasma fibrinogen, which is a key glycoprotein in the coagulation cascade, is independently related to hemorrhage and prophylaxis infusion of fibrinogen concentrate can decrease bleeding. Fibrinogen level has been introduced as a determining factor in prediction of 28-day mortality of patients with heavy traumatic bleeding. Compared to fresh frozen plasma (FFP), injection of fibrinogen concentrate has had better results in improvement of outcome and has decreased need for other blood components and has led to an increased probability of survival without increasing the risk of venous thromboembolism. A study in 2015 showed that 19.2% of the patients with severe hemorrhage due to trauma had a fibrinogen level less than 2gr/L. Writers of the current letter evaluated 60 patients with traumatic pelvic fracture with the mean age of 51.12 ± 20.30 years (11-85) (58.30% male). 42 (70.0%) cases had presented with 1-sided or double sided ramus fracture, 17 (28.3%) cases with iliac wing fracture and 1 (1.7%) case with acetabulum fracture. 16.7% of the patients had a hemoglobin level less than 10 mg/dL and 21.7% had systolic blood pressure less than 90 mmHg on admission to emergency department. Mean blood level of fibrinogen in this group of patients was 261.85 ± 40.24 mg/dL (200-368). In other words, considering the normal range described for the kit used for this study (Mahsa Yaran Company, Iran) none of the patients were in the hypofibrinogenemia zone (
  • Hamidreza Aghababaeian*, Ahmad Moosavi, Maryam Dastorpoor, Nasim Kamyar, Mina Farrokhiyan, Behzad Mosaffa, Ehsan Bahrampour, Sadegh Ahmadi Mazhin Pages 146-152
    Introduction
    Sharp tools are among the major risk factors for transmission of blood borne infections. Therefore, the present study was carried out with the aim of determining epidemiologic aspects of occupational exposure and injury with sharp tools in emergency medical service (EMS) of Dezfoul, Iran, in 2014-2015.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out on 140 EMS staff who met the inclusion criteria, using census method. The tool used for data gathering was a questionnaire prepared by the researcher including demographic and personal health data, prevalence and cause of injury with sharp tools, knowledge, mental state, reporting exposure, measures taken, and follow-ups. Data were analyzed using statistical tests such as chi square.
    Results
    Overall, 75% of the participants had been exposed to sharp tools at least once in the past year. Most injuries had occurred during venipuncture of the patient (41.09%). 54.2% of all exposures had happened during transfer. In addition, sadly, 63.9% of the exposures of the staff to patients’ infected secretions were not reported. 63% of injuries with sharp objects had occurred in the night shift. There was a correlation between working experience and frequency of exposure (p=0.02, r=0.19).
    Conclusion
    The results of the present study are indicative of the high occupational exposure to sharp tools among staff of the studied EMS, a significant number of which had not been reported.
    Keywords: Occupational injuries, epidemiology, emergency medical services, needle stick injuries
  • Seyed Abouzar Fakhr Mousavi, Seyed Mehdi Zia Ziabari *, Soroush Felezi Nasiri, Javaneh Jafarshad Pages 153-157
    Introduction
    Patients with chronic obstructive pulmonary disorder (COPD) are at risk of developing tahcydysrhythmia due to various reasons such as hypoxia, hypercapnia, respiratory acidosis, respiratory and metabolic alkalosis, hypokalemia, ischemic cardiac diseases, and cor-pulmonale as well as using drugs such as theophylline and beta-agonists. The present study was designed with the aim of evaluating the prevalence of various types of tachydysrhythmia in acute exacerbation of COPD.
    Methods
    In this cross-sectional study, patients presenting to emergency department (ED) who were diagnosed with acute COPD exacerbation were evaluated regarding tachydysrhythmia prevalence in their electrocardiogram (ECG) on admission and its distribution based on age, sex, history of underlying illness, history of addiction or smoking, previous hospitalization, and mortality. Data were analyzed using SPSS 21 statistical software and p
    Results
    292 patients with the mean age of 67.35 ± 12.11 years were evaluated (72.6% male). Prevalence of dysrhythmia was 138 patients (47.3%). Normal sinuous rhythm and sinus tachycardia were the most common underlying rhythms with 52.7% and 35.6% prevalence, respectively. Prevalence of tachydysrhythmia was significantly higher in patients with a history of drug abuse (p = 0.049), smokers (p = 0.011), and those with an underlying disease (p = 0.017). Yet, no difference was detected based on age (p = 0.240), sex (p = 0.062) and previous hospitalization (p = 0.159) in this regard. Finally, 268 (93.7%) patients were discharged from ED and 18 (6.3%) died. Prevalence of tachydysrhythmia in those who died was 77.78% compared with 44.78% in those who were discharged (p = 0.007).
    Conclusion
    Based on the findings, overall prevalence of tachydysrhythmia in patients with COPD was 47.3% in the current study. The most common tachydysrhythmias were sinuous tachycardia, atrial fibrillation, multifocal atrial tachycardia, and idiojunctional rhythm. The prevalence of tachydysrhythmia was significantly higher in those who died, had a history of smoking and drug abuse, and those with an underlying disease.
    Keywords: Prevalence, arrhythmias, cardiac, pulmonary disease, chronic obstructive, emergency service, hospital, electrocardiography
  • Mahdi Harorani, Abdol Ghader Pakniyat, Ali Jadidi, Hajar Sadeghi, Pouran Varvanifarahani, Mohammad Golitaleb, Masoud Basati, Mahdi Safarabadi * Pages 158-163
    Introduction
    Today, from the viewpoint of nursing ethics, maintaining the privacy of patients as a part of patient rights is the base and foundation of caring for the patient. Therefore, the present study was done with the aim of evaluating the extent to which the privacy of patients hospitalized in emergency department (ED) is maintained.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out in EDs of educational hospitals in Arak, Iran. Convenience sampling was used to include patients hospitalized in ED. The tool used for data gathering was a valid and reliable questionnaire that consisted of demographic data as well as 25 questions to assess the physical, informational and mental-social aspects of patient privacy. Gathered data were analyzed with SPSS software version 16.
    Results
    In the end, data extracted from 300 patients with the mean age of 41 ± 7.22 years were evaluated (60% male). Among the studied patients 62.2% of the participants rated the maintenance of their privacy as poor and only a few (1.7%) of them rated their privacy maintenance as good. In the present study, maintaining the privacy of the patients had a significant correlation with age (p = 0.04), marital status (p = 0.04), and level of education (p = 0.03).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, it seems that from the patients’ point of view, maintenance of their privacy by the staff is poor in the studied centers.
    Keywords: Personal space, privacy, patient rights, emergency service, hospital, patients
  • Iraj Golikhatir, Seyed Mohammad Hosseininejad*, Zahra Noori Gharansaraii, Farzad Bozorgi, Fatemeh Jahanian, Hamed Aminiahidashti, Seyed Hossein Montazer Pages 164-168
    Introduction
    Various methods have been designed for shoulder reduction and Kocher method (flexion, adduction and external rotation) and traction counter-traction are introduced as the oldest methods. Therefore, the present study was designed aiming to compare these two methods in reduction of anterior shoulder dislocation.
    Methods
    This quasi experimental study was conducted on 16 to 60 year-old patients presenting to emergency department following anterior shoulder dislocation during 1 year. Patients underwent reduction via Kocher or traction counter-traction methods and were compared regarding reduction time, pain relief rate, success rate and neurological vascular complications.
    Results
    150 patients with the mean age of 32.11 ± 11.3 years were randomly divided into 2 groups of traction counter-traction (67 individuals) and Kocher (83 individuals) (86.7% male). The 2 groups were similar regarding age (p = 0.52) and sex (p = 0.679). There was no significant difference regarding pain relief after reduction between the 2 groups (p > 0.05). Mean reduction time was 72.27 ± 15.08 seconds in the traction group and 62.34 ± 24.35 seconds in the rotation group (p
    Conclusion
    According to the results of the present study, Kocher and traction countertraction methods were similar regarding pain relief after reduction and total duration of hospitalization, but reduction time was shorter in Kocher method and treatment failure rate was reported to be higher in this method.
    Keywords: Shoulder dislocation, traction, rotation, dislocation, trauma
  • Hamed Basir Ghafouri, Nader Tavakoli, Mohammad-Reza Yasinzadeh, Niloofar Abazarian, Amir Noyani, Mehdi Azarmnia * Pages 169-173
    Introduction
    Currently, considering the advances made in management of traumatic wounds, preventing secondary infections following these accidents is considered a serious challenge. Although using antibiotics for prophylaxis to reduce infection has become less popular, it is still discussed as a method of reducing infection. The aim of the present study is to evaluate the rate and route of antibiotic prophylaxis prescription in traumatic wounds treated in emergency department (ED) and compare it with international standards.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out in the ED of Shohadaye-Hafte-Tir Hospital, Tehran, Iran. Patients with simple traumatic wounds were included via easy nonprobability method. Before wound healing, the researcher evaluated the patient’s wound regarding appearance, site, cause of injury, length and depth of the wound, time since occurrence of injury, and presence or absence of evident contamination, and determined presence or absence of indication for prescribing antibiotics based on recommendations of approved references in emergency medicine. The researcher asked the patients questions regarding receiving or not receiving antibiotic prophylaxis and its duration after the healing of the wound. Data were analyzed using SPSS-21 after gathering.
    Results
    Overall, 296 patients with the mean age of 31.56 ± 14.74 years were evaluated, 816% of which were male. For 268 (90.5%) of the studied patients, antibiotics was prescribed. However, only 58 (19.6%) had indications for prophylaxis prescription. All of the patients who had indications for receiving antibiotics had received antibiotic prophylaxis. According to the results of this study, antibiotic prophylaxis was prescribed without indications in 210 (71%) of the patients. There was a significant difference (p=0.0001) between the duration of antibiotic prophylaxis prescription in this study and the standard duration recommended for simple wounds. Duration of antibiotics prescription was more than 3 days regarding wounds with evident contamination (p=0.018) and wounds with indication of antibiotic prescription (p=0.007). Sex of the patients, wound type, and anatomic site of injury did not have a significant effect on the mean duration of antibiotics prescription compared to the recommended rate (p > 0.05).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, for 71% of the patients with simple traumatic wounds, antibiotic prophylaxis was prescribed without presence of indications and the duration of antibiotic prophylaxis prescription was longer than the standard recommendations.
    Keywords: Antibiotic prophylaxis, emergency department, wound infection
  • Hamidreza Morteza Bagi, Amir Ghafarzad, Malak Sadat Naeimi * Pages 174-179
    Introduction
    Laryngeal tube (LT) and combitube (CT) are among devices used for establishing the airway in patients. This study was done with the purpose of comparing the success rate and duration of intubation when emergency medicine (EM) residents used LT or CT.
    Methods
    In this cross sectional study, carried out in Tabriz, Iran, in 2016, all EM residents of Tabriz University of Medical Sciences were included. Number of attempts and time required for successful intubation via LT and CT and airway management were evaluated for each participant using a manikin.
    Results
    A total of 52 EM residents in three groups (First Year: 17, Second Year: 16, and Third Year: 19) with the mean age of 36.24 ± 9.21 years participated in this study (61.53% male). All the residents were successful in inserting LT and CT on the first attempt. Mean duration of CT and LT placement in third year residents (7.5 ± 2.01, 6.39 ± 1.21, respectively) was significantly shorter than second year residents (9.25 ± 2.87, 8.06 ± 2.24, respectively) and first year residents (13.06 ± 3.54, 11.76 ± 2.43, respectively). Mean duration of CT placement (9.9 ± 3.15) was significantly greater than LT placement (8.71 ± 2.88) (p
    Conclusion
    Based on the results obtained in the present study, EM residents were successful in LT and CT placement into a manikin on the first attempt. However, time required for placement of LT was shorter than CT.
    Keywords: Airway management, intubation, emergency medicine, manikins