فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 90 (بهار 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/03/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید هادی عربی*، حسین زندی صفحات 7-33
    سیاست گذاری اقتصادی اساسا بر نوعی رویکرد اخلاقی مبتنی است که هدف و جهت آن سیاست را تعیین می کند. در اقتصاد متعارف رویکرد «فایده گرایی»، بنیان اخلاقی سیاست ها را شکل می دهد. در فلسفه اخلاق، فایده گرایی، رقیبان دیگری از جمله «فضیلت گرایی» دارد که ابتنای سیاست ها بر آنها، نتایج متفاوتی را به دنبال دارد. در این مقاله، فضیلت گرایی به عنوان بدیلی برای فایده گرایی در سیاست گذاری اقتصادی بررسی و به این سوال پرداخته شده که این رویکرد اخلاقی، چگونه می تواند در عرض فایده گرایی، به ایفای نقش و اثرگذاری در سیاست ها بپردازد.
    در این خصوص نظام تعلیم و تربیت بسترساز بسیار مهمی برای سیاست های اقتصادی است و فایده گرا یا فضیلت گرا بودن افراد جامعه تا حد زیادی در این نظام رقم خورده و سپس زمینه را برای سیاست های اقتصادی فایده گرا یا فضیلت گرا فراهم می کند. ضمن اینکه سیاست های اقتصادی می توانند به طور مستقیم فضائل را در جامعه ترویج یا آنها را تضعیف و حتی تخریب کنند که در این صورت جامعه مجبور به پرداخت هزینه های اخلاقی و مالی فراوانی برای جبران کارکردهای از دست رفته فضائل است. رویکرد فضیلت گرا در اخلاق، به دلیل قرابت هایی که در مبانی خود با تعالیم اسلامی دارد، می تواند دلالت هایی برای اقتصادی اسلامی به همراه داشته باشد
    کلیدواژگان: اخلاق و اقتصاد، سیاست گذاری اقتصادی، فضیلت گرایی، فایده گرایی، اقتصاد اسلامی
  • محسن منطقی* صفحات 35-55
    دانش رفتار سازمانی با مطالعه پدیده های انسانی در سازمان، درصدد بهبود روند فعالیت ها است. اندیشمندان روش های متعددی را برای تحقیق رفتار سازمانی تاکنون شناسایی کرده اند. یکی از این روش ها، «تحلیل گفتمان» یا «تفاوت ها در معانی» است. در این روش محققین تلاش دارند که با به کارگیری تکنیک های متعدد ویژگی ها و خصوصیات تاریخی چیزهای گفته شده و چیزهای ناگفته را در سازمان شناسایی کنند. با مطالعه ی یافته های محققین در این حوزه که بیشتر متاثر از تفکر هرمونتیک است؛ مشاهده می شود که این روش، به جای روشنگری برای کاربران، مسیر ابهام را نشان می دهد. این در حالی است که آموزه های دانش اصول فقه می تواند راه گشای مناسبی برای شناسایی «تفاوت ها در معانی» باشد. این موضوع در مطالعات مدیریت و سازمان، مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق تلاش شده است از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شود. بر این اساس، با شناسایی مفاهیم مرتبط در حوزه تحلیل گفتمان و اصول فقه، به توصیف آنها پرداخته شده و سپس با تحلیل های عقلی، راه حل های موثر شناسایی شده و تطبیق های مناسبی بین گزاره های دانش علم اصول فقه و تحقیق در رفتار سازمانی ارائه شده است.
    کلیدواژگان: رفتار سازمانی، تحلیل گفتمان، اصول فقه
  • حمیدرضا مقصودی، سید محمدرضا امیری تهرانی* صفحات 57-73
    نظریه پردازی در دانش اقتصاد مبتنی بر پیش فرض هایی روش شناختی صورت می گیرد که دانستن این پیش فرض ها نظریه پرداز را نسبت به استحکام نظریه ای که به دنبال آن است آگاه تر می سازد. از جمله این پیش فرض ها، فردگرایی روش شناختی است که بر پیش فرض معرفت شناختی «تحویل» بنا شده است.
    تفکر اجتماعی متعارف در اولین تحویل، جامعه را از عناصر فرامادی می زداید؛ در تحویل دوم جامعه را صرفا بشری می داند و آن را از عناصر غیر بشری پالایش می کند و در تحویل سوم این عناصر بشری را دارای خصوصیات مشترک و مساوی می داند و انسان نوعی نماینده را ترسیم می کند؛ نهایتا در چهارمین تحویل با جمع جبری انسان های یکسان، نظریه اجتماعی را تولید می کند. تحویل سوم و چهارم، فردگرایی روش شناختی را در نظریه پردازی اجتماعی نمایان می سازد.
    در نوشتار حاضر پس از طرح نقش تحویل انگاری در ایجاد فردگرایی روش شناختی به نحوه ورود این پیش فرض روش شناختی به عرصه نظریه پردازی در دانش اقتصاد پراخته شده و تلاش شده است سازوکار تاثیرگذاری فردگرایی روش شناختی در ساخت نظریات اقتصادی روشن شود. مطابق با نتایج این پژوهش، فردگرایی روش شناختی در سه ساحت «انسان در مقام تعریف»، «انسان در مقام باور» و «انسان در مقام رفتار» به نظریه پردازی درباره انسان نوعی اقتصادی پرداخته است
    کلیدواژگان: تحویل گرایی، فردگرایی روش شناختی، نظریه اقتصادی، فرد نوعی، انسان عقلانی
  • محمدرضا طاهری*، فرشاد شریعت صفحات 75-96
    یکی از مهم ترین وجوه لیبرالیسم سیاسی رالز نسبت آن با حقیقت است. به گفته وی لیبرالیسم سیاسی تلقی خودش از عدالت را درست یا صادق معرفی نمی کند، بلکه آن را معقول می داند. این رویکرد رالز معضل مهم توجیه را پیش روی وی قرار می دهد. وی برای حل این معضل راه حل های متفاوتی مثل وضع اولیه، تعادل تاملی، اجماع همپوش و برقراری رابطه میان اختیار و عینیت ارائه می کند که در این مقاله طرح و سپس با روش تحلیل انتقادی، مثل تحلیل نحوه استدلال، کیفیت استنتاج نتایج از گزاره ها، انسجام و استخراج مفروضات ناگفته در استدلال، نقد می شود. در پایان نشان داده می شود که اجتناب رالز از حقیقت به موجب تحکیم سلطه فکری غرب بر جهان می شود و تنها راه رهایی از این سلطه بازگشت متفکران اسلامی به حقیقت و معناست.
    کلیدواژگان: تلقی سیاسی از عدالت، معرفت شناسی، توجیه، صدق، معقولیت
  • کاظم شیخلر* صفحات 97-117
    این مقاله تلاش می کند تاملی در رابطه میان روش شناسی پست مدرن و معرفت شناسی علوم سیاسی داشته باشد. رابطه ای که حداقل از نیمه قرن بیستم به این سو دارای تاثیرات شگرفی بر روش های پیشین داشته و بن مایه اصلی مباحث پست مدرن تلقی شده است. شالوده شکنی که بسیاری از صاحب نظران پست مدرنیسم، دریدا را پدر آن دانسته اند، به عنوان روش شناسی پست مدرن و محور مطالعات و مبنای تجزیه و تحلیل این حوزه معرفی شده است. مفهومی که حداقل به زعم دریدا صرفا در پی دگرگون سازی ساختارها نیست، بلکه در کنار این مهم به تجدید ساختاری متفاوت می اندیشد. این اندیشه نهفته که در ذات شالوده شکنی است، ارتباط وثیقی با اصول مبحث معرفت شناسی دارد که در این مجال در حوزه علوم سیاسی به آن پرداخته شده است. از دیگر دلایل ارتباط این دو مفهوم، استقلال ذاتی در بهره برداری از مفهوم علم است که به ویژه در علوم سیاسی به افزایش قدرت تحلیل مسائل مربوط می انجامد و به عنوان نتیجه بحث به آن اشاره می کند
    کلیدواژگان: روش شناسی، معرفت شناسی، پست مدرنیسم، شالوده شکنی، علوم سیاسی
  • احسان مرزبان * صفحات 119-140
    دانشمندان علوم مختلف در سال های اخیر نه تنها به سودمندی های بهره گیری همزمان از رویکردهای کمی و کیفی، بلکه به مزایای تلفیق معنایی این دو رویکرد درون بستر شناختی واحد، پی برده اند. رویکرد پسامدرن، متضمن نوعی چارچوب شناختی نوین با مدل ذهنی تازه ای در تحلیل پویایی های نوظهور است و با زیر سوال بردن تقسیم های سنتی میان کمی/کیفی یا عینی/ذهنی، در پی توسعه فضای آگاهی بشر و گشودن امکان های معرفت شناختی تازه ای به روی دانش می باشد. این پژوهش، کوششی برای بررسی امکان ادغام هستی شناسانه روش شناسی های کمی و کیفی در بستر میان رشته ای (با تاکید بر دانش آینده پژوهی) است. مدیریت عدم قطعیت های فزاینده و پدیدارشونده، پیشران اصلی مسیر تطور روش های آینده پژوهانه بوده است و ایجاد رابطه ای تکاملی و رفت وبرگشتی میان اذهان خبرگان و نرم افزارهای بسیار پیشرفته و هوشمند می تواند کلیدی برای گسترش محتوایی مفهوم منابع دانشی در آینده ای نه چندان دور باشد. یک ایده اولیه در این مسیر، مثال «دلفی پابرجا» است که با تکیه بر همین امکان، سیستم های خبره را مکمل افراد خبره ساخته و می کوشد مزایای دو روش دلفی و برنامه ریز پابرجا را در قالب روش شناختی تازه ای، با هم ترکیب کند
    کلیدواژگان: روش کمي، روش کيفي، معرفت شناسي آينده پژوهي، روش دلفي، برنامه ريزي پابرجا
  • محسن نوغانی، اعظم عباچی* صفحات 141-169
    روایت کنشی قدیمی است که هنوز هم در سراسر جامعه مدرن در هزاران شکل از رمان گرفته تا بازی های رایانه ای نمود یافته است. در عین حال هنوز حوزه تحقیق روایی از نوین ترین رویکردهای پژوهشی است. از این رو به سرعت در حال تحول می باشد. این مقاله به بررسی شکل نو ظهوری از تحقیق روایتی، به عنوان روایت در جایگاه پژوهش (NAR) می پردازد. ابتدا به بررسی فرم آشنای تحقیق روایتی می پردازیم که تحقیق در جایگاه روایت (RAN) است و بر مبنای ابزار پژوهش استاندارد (به عنوان مثال، مصاحبه ها، مجلات...)، و بر پایه مشارکت جمعی و تجارب شرکت کنندگان به طریق ترکیب روایی طراحی شده است. در ادامه آن را از نظر اشاعه و مخاطب، جمع آوری داده ها و تحلیل، بیانیه هدف و تم بررسی می کنیم. دررویکرد روایت در جایگاه پژوهش (NAR) زبان و شکل روایت، ذهنیت و تعمیم و معیارهای ارزیابی بررسی می شود. در مقابل RAN که فرایند ترکیب روایت، ثانویه است و مشارکت جمعی در پژوهش بسیار حیاتی است، در NAR روند ترکیب روایت به عنوان مهم ترین ابزار مقدماتی جمع آوری دانش است و بر تشریک مساعی شرکت کنندگان تکیه نمی کند. مقاله حاضر به کاوش در معیارهای بدیلی که برای پژوهشگران روایتی مطرح شده اند پرداخته و در کل، برخی توافق ها و همپوشی ها بین این معیارها دیده می شوند
    کلیدواژگان: روایت، روایت گری، رویکرد روایتی RAN، رویکرد روایتی NAR