فهرست مطالب

راهبردهای توسعه روستایی - سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، تابستان 1396)

نشریه راهبردهای توسعه روستایی
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/08/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله پژوهشی
  • وکیل حیدری ساربان*، حمدالله سجاسی قیداری، علی مجنونی توتاخانه صفحات 137-156
    سرمایه روان شناختی به عنوان نیرویی در جهت بهبود عمل کرد فرد و سازمان، افزایش قدرت نفوذ، نهاد و سکونت گاه های انسانی، افزایش درآمد و ایجاد مزیت رقابتی نگریسته می شود. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سرمایه روان شناختی در بهبود رضایت مندی شغلی کشاورزان می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شد که تعداد30 پرسشنامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 72/0 الی 79/0 به دست آمد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل بهره برداران کشاورزی شهرستان اردبیل می باشد (29000N=)، که از این میان تعداد 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی متغیرهای تحقیق با افزایش رضایت مندی شغلی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. هم چنین، در آزمون رگرسیون چندگانه خطی متغیرهای خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی توانایی تبیین 41/0 درصد از تغییرات متغیر رضایت مندی شغلی را دارا می باشند.
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، سرمایه روان شناختی، شهرستان اردبیل
  • مهدی جوانشیری، خدیجه بوزرجمهری*، ام البنین هراتی، حمیده محمودی صفحات 157-180
    اعتبارات خرد با هدف ارائه خدمات مالی به گروه های کم درآمد در کشورهای درحال توسعه در سه دهه اخیر مطرح شده است. این اعتبارات با اعطای وام به روستاییان به ویژه آن هایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را می دهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالی شان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهاده های کشاورزی تامین نمایند. این تحقیق نیز با هدف بررسی نقش اعتبارات خرد در توسعه روستایی، با تاکید بر تاثیر عوامل جغرافیایی در جذب اعتبارات مذکور در دو ناحیه کوهستانی (کارده) و دشتی (میان ولایت) شهرستان مشهد، انجام گرفته است و بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای و به لحاظ روش شناسی، از نوع توصیفی – تحلیلی است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل خانوارهایی که در بین سال های 1394-1390 حداقل یک بار وام دریافت کرده اند، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 207 خانوار روستایی به عنوان حجم نمونه برآورد گردید و سپس به نسبت خانوارها در هر ناحیه تقسیم شد. نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی و عملیات پیمایشی (پرسشنامه) در بین خانوارهایی که اعتبارات دریافت کرده اند، جمع آوری شده است. و از آزمون های آماری ویلکاکسون (برای تحلیل تفاوت دوره قبل و بعد)، فریدمن و کای دو، T تک نمونه ای و هم بستگی برای تحلیل داده ها بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی اعتبارات در بین ساکنین روستایی نواحی کوهستانی و دشتی تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی ازنظر مشکلات و موانع دریافت وام و درجه رضایت مندی، تفاوت معنی داری بین این دو ناحیه وجود دارد و میزان رضایت مندی در ناحیه دشتی بیشتر است. هم چنین نتایج آزمون نا پارامتری ویلکاکسون برای سنجش میزان تفاوت موجود در دو دوره زمانی قبل و بعد از استفاده از اعتبارات خرد روستایی در هر دو جامعه نمونه، نشان می دهد که پرداخت اعتبارات خرد منجر به ایجاد تغییرات قابل توجهی در کلیه محورها شده است و این تغییرات از دیدگاه استفاده کنندگان کاملا معنی دار است. نتایج آزمون T تک نمونه ای نیز نشان دهنده اثرات مناسب اعتبارات بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی موردمطالعه می باشد. نتایج حاصله از تحلیل نا پارامتری هم بستگی (اسپیرمن) میان مولفه های موردبررسی نیز نشان دهنده وجود رابطه مستقیم بین مولفه های تاثیرگذار توسعه اقتصادی نقاط روستایی است. به عبارت دیگر با افزایش مقادیر هر یک از مولفه ها، سایر ابعاد نیز افزایش معنی داری را نشان می دهند
    کلیدواژگان: اعتبارات خرد، توسعه روستایی، توسعه کشاورزی
  • احسان خسروی، سعید غلامرضایی*، مهدی رحیمیان، مرتضی اکبری صفحات 181-194
    امروزه توسعه تعاونی های کشاورزی در بسیاری از کشورها، راهبردی کلیدی در توسعه ی روستایی است. در این راستا نباید از نقش کلیدی کارآفرینی سازمانی در موفقیت سازمان ها به خصوص در تعاونی های کشاورزی غفلت کرد. از این رو، تحلیل وضعیت کارآفرینی سازمانی به منظور حرکت فزاینده تعاونی ها و بنگاه ها و سایر سازمان‏های مختلف به سمت توسعه آن برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، امری ضروری است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی وضعیت کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی بود. جامعه آماری تحقیق شامل 1012 نفر از اعضای تعاونی های مرغ داران گوشتی فعال استان کرمانشاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با فن انتساب متناسب و با استفاده از روش فرمول کوکران به تعداد 220 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه تعدیل یافته استاندارد اسچیپرز و همکاران (2008) و آنتونسیک و هیسریچ (2001) بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و کارشناسان در زمینه موضوع مورد پژوهش تایید شد. در این تحقیق از روش آلفای کرونباخ جهت سنجش و تایید پایایی استفاده گردید. در پژوهش حاضر جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که کارآفرینی سازمانی در تعاونی ها شامل چهار بعد ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی و نوسازی راهبردی بود. لذا بر اساس یافته ها، پیشنهاد می گردد مدیران و اعضا تعاونی های کشاورزی با حمایت از ایده ها و نظرات کارآفرینانه اعضاء تعاونی ها، زمینه را برای تقویت کارآفرینی سازمانی در تعاونی ها فراهم آورند تا از این طریق زمینه و الزامات لازم برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی فراهم گردد.
    کلیدواژگان: توسعه ی روستایی، کارآفرینی سازمانی، تعاونی های کشاورزی، تعاونی های مرغ داران
  • جمشید عینالی، احمد رومیانی*، آسیه اسماعیلی صفحات 195-212
    امروزه فعالیت گردشگری به عنوان یکی از پر درآمدترین فعالیت های جهانی دارای ارزش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که می تواند نقش مهمی در جهت توانمند سازی توسعه منطقه محروم به دنبال داشته باشد. هدف از این مطالعه اولویت بندی مناطق گردشگری در سطح استان کردستان به منظور معرفی در جهت سرمایه گذاری است تا بتواند زمینه مناسبی برای تحرک بخشی به اقتصاد منطقه و برنامه ریزی بهتر برای توسعه مبتنی بر گردشگری در سطح استان باشد بنابراین به دنبال پاسخ گویی به این سوال که کدام منطقه از لحاظ جاذبه گردشگری دارای بهترین شرایط سرمایه گذاری در توسعه منطقه مورد مطالعه می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل وایکور و تاپسیس استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مناطق نمونه گردشگری مجموعه پارک تفریحی آبیدر، دریاچه زریوار، روستای اورمان تخت هر کدام با ضریب 007/0، 071/0 و 103/0 و رتبه 1، 2 و 3 و از سوی دیگر، مناطق نمونه گردشگری دریاچه زریوار، مجموعه پارک تفریحی آبیدر و روستای اورمان تخت هر کدام با ضریب 872/0، 851/0و 77/0 و با رتبه 1، 2 و 3 با استفاده از مدل تاپسیس به ترتیب دارای بالاترین سطوح برخورداری از معیارهای مورد نظر بوده اند.
    کلیدواژگان: سرمایه گذاری، توسعه اقتصادی، مدل تاپسیس و ویکور، استان کردستان
  • پریسا نجفلو، عنایت عباسی*، همایون فرهادیان صفحات 213-230
    تحقیق توصیفی– همبستگی حاضر با هدف تحلیل رفتار اطلاع یابی انگورکاران استان زنجان و با استفاده از راهبرد پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر انگورکاران استان زنجان در تمام شهرستان ها در سال زراعی 1392 بود .(N=32871) حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ، 379 نفر برآورد گردید (n=379). نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری با انتساب متناسب تعداد افراد هر شهرستان به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی و ظاهری آن با استفاده از نظرات پانلی از متخصصان کشاورزی بررسی، بازبینی و اصلاح شد. پایایی پرسشنامه با محاسبه مقدار آلفای کرونباخ در مرحله پیش آزمون، برای بخش های مختلف پرسشنامه، بین 73/0 تا 86/0محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که نزدیک به 80 درصد انگورکاران رفتار اطلاع یابی ضعیف تا متوسط داشتند. در مقایسه شهرستان های مختلف، به جز شهرستان خرمدره که دارای بیشترین درصد انگور کار در خوشه رفتار اطلاع یابی متوسط می باشد، بقیه شهرستان ها دارای بیش ترین درصد انگورکار در خوشه رفتار اطلاع یابی ضعیف بودند. علی رغم این که انگورکاران در خوشه های سه گانه (رفتار اطلاع یابی ضعیف، متوسط و بالا) به کارشناسان مرکز خدمات کشاورزی دسترسی دارند، ولی این منبع اطلاعاتی جزو منابع پرکاربرد آنان نمی باشد. در مقابل، اعضای خانواده و سایر کشاورزان نقش مهم تری در رفع نیازهای اطلاعاتی آنان ایفا می کنند. انگورکاران خوشه های مختلف از نظر برخی از ویژگی های فردی، حرفه ای و مدیریتی با هم تفاوت داشتند.
    کلیدواژگان: استان زنجان، انگورکار، تحلیل خوشه ای، رفتار اطلاع یابی
  • بهمن خسروی پور*، منا درانی، امید مهراب قوچانی صفحات 231-246
    ناامنی غذایی از مقوله هایی است که تاثیر جدی بر وضعیت تغذیه افراد جامعه به جای می گذارد. ناامنی غذایی و گرسنگی، تبعات جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری به همراه دارد. تامین امنیت غذایی جامعه یکی از اهداف کلان برنامه ریزی های توسعه اقتصادی اجتماعی است. هدف اصلی مطالعه حاضر سنجش میزان سطوح ناامنی غذایی در شهرستان باوی از توابع استان خوزستان بود. مطالعه حاضر پژوهشی پیمایشی و از نوع توصیفی مقطعی می‏باشد. جامعه مورد مطالعه کلیه خانوارهای روستایی در بخش مرکزی شهرستان باوی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 198 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رادیمرکرنل (1998) بهره گرفته شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که درمجموع تنها حدود 12 درصد از پاسخ گویان این مطالعه در وضعیت امنیت غذایی و حدود 87 درصد پاسخ گویان انواع ناامنی غذایی بدون گرسنگی، با گرسنگی متوسط و با گرسنگی شدید را تجربه کرده بودند. هم چنین نتایج نشان داد که بیش ترین فراوانی مربوط به دسته ناامن غذایی بدون گرسنگی بود. نتایج نشان داد که زنان در وضعیت ناامن‏تر غذایی نسبت به مردان قرار دارند. هم چنین سطح تحصیلات سرپرست خانوار منجر به ایجاد تفاوت در وضعیت ناامنی غذایی خانوار شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که درآمد، وارد معادله رگرسیونی عوامل تاثیرگذار بر ناامنی غذایی خانوار شد و 29 درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین نمود.
    کلیدواژگان: ناامنی غذایی، شهرستان باوی، استان خوزستان، رادیمرکرنل
  • بهرام ایمانی*، سهیلا باختر، سعید جعفری صفحات 247-264
    کشاورزی ارگانیک یک سامانه مدیریت تولیدی جامع نگر است که موجب بهبود سلامت کشت بوم از طریق حفظ و تقویت تنوع زیستی، چرخه های زیستی و فعالیت زیستی خاک می شود، اما بر سر راه این سامانه موانع و مشکلات فراوانی قرار دارد. از این رو شناسایی عوامل بازدارنده و پیش برنده از دیدگاه روستاییان امری ضروری است. بنابراین هدف تحقیق حاضر ارزیابی دیدگاه جوامع روستایی در رابطه با عوامل بازدارنده و پیش برنده کشاورزی ارگانیک است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 64 روستایی بالای 20 خانوار بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 50039 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 356 نفر برآورد گردید که برحسب تعداد جمعیت موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. شاخص های درنظر گرفته شده برای تنظیم پرسشنامه در چهار زمینه اقتصادی، فنی و اطلاعاتی، مدیریتی و اجتماعی در دو بعد بازدارنده و پیش برنده در قالب 42 متغیر تنظیم گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss19 و lisrel بهره گرفته شد. براساس نتایج حاصله، در بین عوامل بازدارنده کشاورزی ارگانیک عامل اجتماعی، دارای بیش ترین میزان بازدارندگی و عوامل اقتصادی دارای کم ترین میزان بود. در بین عوامل پیش برنده نیز عوامل فنی و اطلاعاتی بیش ترین تاثیر را بر پیش برد کشاورزی ارگانیک داشته است و عوامل اقتصادی کم ترین تاثیر را بر پیش برندگی کشاورزی ارگانیک دارا بوده است.
    کلیدواژگان: عوامل بازدارنده، عوامل پیش برنده، کشاورزی ارگانیک، مناطق روستایی
  • علی قاسمی اردهایی، رضا نوبخت *، نیره رستمی صفحات 265-279
    توسعه پایدار روستایی از محورهای مورد توجه برنامه ریزان روستایی است که یکی از ملزومات آن، وجود جوانان در مناطق روستایی است. بر این اساس، هدف اصلی مقاله شناخت عوامل فردی (شغل و مهارت های شغلی) و زیرساختی (امکانات و زیرساخت ها) موثر در نگهداشت جوانان در مناطق روستایی است. با استفاده از روش پیمایش از 549 جوان 15 الی 30 ساله ساکن در 27 روستای شهرستان اهر به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای اطلاعات جمع آوری شده است. نتایج آزمون های آماری دو متغیره و مدل سازی چند سطحی (HLM) نشان می دهد، جوانان روستایی تمایل چندانی برای ماندن در موقعیت های روستایی ندارند. از عوامل فردی موثر در این عدم تعلق به روستاها می توان به سن، وضعیت تاهل، تحصیلات، ارتباط با خویشاوندان در شهر و نیز وضع اشتغال و نوع مهارت شغلی اشاره نمود. افرادی که از سرمایه انسانی بالاتری برخوردارند و در عین حال بیکار و دارای مهارت های فنی و ساختمانی و غیرکشاورزی هستند، تمایل به ماندگاری شان در روستاها کمتر است. همچنین، جمعیت زیاد در روستا و وجود امکانات و تسهیلات رفاهی بیشتر در روستا به عنوان عوامل زیرساختی، در کاهش تمایل جوانان به ترک روستا موثر است. با توجه و اهمیت قائل شدن به سرمایه انسانی نیروهای جوان روستایی و توسعه امکانات و تسهیلات رفاهی و مهارت های کشاورزی جدید در نقاط روستایی کم جمعیت، می توان گام های اولیه را در ایجاد توسعه پایدار روستایی برداشت.
    کلیدواژگان: مناطق روستایی، توسعه روستایی، تحلیل سلسله مراتبی، ماندگاری جوانان، سرمایه انسانی
|
  • Vakil Heidari Sraban *, Hamdollah Sojasi Qeidari, Ali Majnoony Tootkhane Pages 137-156
    Positive Psychological Capital is defined as the positive and developmental state of an individual as characterized by high self-efficacy, optimism, hope and resiliency. The main purpose of this paper is to explain the psychological capital effects on improvement of village farmer’s job satisfactions in the Ardabil County. The study sample consists of farmers in the Ardabil Province and 380 people were selected by convenience sampling. The sample size was determined based on Cochran's formula and the required data was collected through questionnaires. A questionnaire was used for data collection. The questionnaires face and content validity were confirmed by professors and experts, and its reliability was confirmed based on Cronbach's alpha (0.71-0.82). For data analysis, the SPSS software was used. The results of Pearson correlation test showed that there was a significant correlation between all research variables and job satisfactions with the reliability of %95. Moreover, the variables of optimism, resiliency and self-efficacy contained %41 of dependent variables in linear multiple regression test. Finally, according to the results of analysis, practical suggestions are presented.
    Keywords: psychological capital, job satisfaction, Ardabil County
  • Mahdi Javanshiri, Khadijeh Bozarjomehri *, Omolbanin Harati, Hamideh Mahmoudi Pages 157-180
    Not so long ago, the main obstacle to the development of undeveloped countries was thought to be the lack of capital. However, today it is believed that capital is a necessary condition for development, but not the sufficient one. Therefore, one of the strategies to achieve economic development is to make use of an efficient financial system to circulate stagnant capitals in the community. Accordingly, micro-credits were introduced in developing countries over the past 30 years, aiming to provide low-income groups with financial services. These funds are used to provide villagers with loans, particularly those who are active in production. The availability of liquidity helps villagers meet their financial needs and start a production process and get agricultural products for plantings. The study also aimed to examine the role of microcredits in rural development, with emphasis on the impact of geographical factors in attracting such funds in mountainous and plain rural area of the Mashhad County. This study is an applied research carried out in a descriptive-analytical method. Based on Cochran's formula, 207 rural households were selected. The ratio of households in each area was also calculated by Cochran's formula to be a total of 90 households from mountainous areas, and 118 households from plain areas that were selected. The required data were collected from library sources and the survey (questionnaires) among the households that received the funds. The results showed that the effectiveness of microcredits is not significantly different in mountainous and plain areas. However, there is a significant difference between the two areas considering the difficulties and satisfaction level of villagers in getting the loans, such that villagers in plain areas were more satisfied than those in mountainous areas.
    Keywords: microcredits, Rural Development, agricultural development
  • Ehsan Khosravi, Saeed Gholamrezai *, Mehdi Rahimian, Morteza Akbari Pages 181-194
    Nowadays, development of agricultural cooperatives is a key strategy for rural development in many countries. In this regard, the key role that Organizational entrepreneurship plays in organizational success, especially in the agricultural sector, should not be ignored. The main purpose of this study is to determine the status of organizational entrepreneurship in agricultural cooperatives. The statistical population consisted of poultry cooperative members of the Kermanshah province in the west of Iran (N=1012). A sample of 220 respondents was selected using Cochran's formula by the stratified random sampling method. To collect data, a questionnaire adapted from the standard questionnaire developed by Antonice and Histrich (2001) and Scheepers et al. (2008) was used. The validity of the questionnaire was confirmed by faculty members at the Universities of Tehran, Lorestan and agricultural cooperative experts in the Kermanshah Province. Cronbach's alpha was used to estimate the reliability of the questionnaire. The reliability was found to be acceptable. In this study, the data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics, which was conducted by using the SPSS20 software. The results showed that organizational entrepreneurship in cooperatives included four dimensions of risk-taking, innovation, proactiveness, and strategic renewal. It is recommended that the managers of cooperatives and members use innovative ideas of the members of cooperatives to prepare the grounds for strengthening organizational entrepreneurship in cooperatives so that the possibility and requirements for sustainable rural development is provided.
    Keywords: Rural Development, Development of organizational entrepreneurship, Agricultural cooperatives, Poultry cooperatives
  • Jamshid Einali, Ahmad Romyani *, Asiye Esmaili Pages 195-212
    Today, tourism is an activity is one of the high income activities in the world that has economic, social and cultural development values and it can play an important role in the development of underdeveloped regions. The purpose of this study is the prioritization of tourist areas of Kurdistan. The study seeks to answer which of the tourist attraction regions have better conditions for direct investment and development. The type of this research study is applied descriptive analytical method of research, and library and field study methods (observation, interviews, and questionnaires) were used for collecting data. In order to analyze data VIKOR and TOPSIS models were used. The results using TOPSIS indicate that the samples areas for tourism such as the Abider, Zarivar Lake, Village Oraman Takht amusement park each have a coefficient of 0.007, 0.071, and .103 and with rank of 1, 2 and 3 and the other samples tourism areas Zarivar Lake, Abider tourism area, and Village Oraman Takht amusement park each with a coefficient of 0.872, 0.851 and 0.77 and with rank 1, 2 and 3 respectively.
    Keywords: Economic investment, economic development, VIKOR, TOPSIS models, the Kurdistan Province
  • Parisa Najafloo, Enayat Abbasi *, Homayon Farhadian Pages 213-230
    The main purpose of this study is to investigate the factors affecting grape producer's information seeking behavior in the Zanjan province. The research was a descriptive and correlational study that was conducted by using a survey method. The statistical population consisted of all grape producers in 2014 cropping seasons (N =32871) in the Zanjan province. Using Krejcie and Morgan's (1970) sample-size Tale, 379 grape producers were selected as the sample population (n =379). The samples were selected through convenience sampling method. Data were collected by using a questionnaire, which was validated by a panel of agricultural extension and education and horticulture experts and the reliability was gained through a pilot test with Cronbach's alpha coefficient between 0.73 and 0.86. The data were analyzed by using the SPSS software. The results of the research showed that about 80 percent of farmers had weak to moderate information seeking behavior. Among the cities, Khoramdeh had the highest percentage of grape producers in the moderate seeking behavior cluster and the other cities had the highest percentage of grape producers in the low seeking behavior clusters. Although the grape producers in different clusters had a high level of access to the agricultural management experts, this information source was not one of the highly usable sources. In contrast, family members and other farmers play an important role in meeting their information needs. Grape producers in different clusters of information seeking behavior had different individual, professional and management characteristics
    Keywords: Information Seeking Behavior, Grape Producer, Cluster Analysis, Zanjan Province
  • Bahman Khosravipour *, Mona Dorani, Omid Mehrab Ghoochani Pages 231-246
    The main purpose of the present study is to measure the food insecurity status of the Bawi Township in the Khuzestan province. This is a cross sectional descriptive study. The population used in this study included all of the rural families in the central part of the Bawi district. Among them, 198 people were selected using the convenience sampling method. Data was collected by using the Radimer-Cornel questionnaire. The results revealed that in total only 12 percent of the respondents were food secure and 87 percent experienced on of the forms of food insecurity such as food insecurity without hunger, with medium hunger and with serious hunger. The results also showed that the highest frequency was related to food insecure without hunger. The results showed that women are in a more food insecure situation than men. Also, the educational level of the heads of households led to a difference in the household's food insecurity. In addition, the results showed that income entered the regression equation of factors affecting household food insecurity and determined 29% of the variation of the variance of the dependent variable.
    Keywords: Food insecurity, Radimer-Cornel questionnaire, Bawi Township, Khuzestan province
  • Bahram Imani *, Soheyla Bakhtar, Saied Jafari Pages 247-264
    Organic farming is a holistic production management system which enhances agro ecosystem health by maintaining and enhancing biodiversity, biological cycles and soil biological activity. However, there are many obstacles in the way of implementing this system. . Hence, identifying the barriers and promoters of rural perspective is essential. The purpose of this study is to evaluate the aspects of rural communities in relation with the barriers and promoters of organic farming. This research study is an applied research that is based on a descriptive analytical approach. The statistical population used in this study consists of 64 villages with over 20 households in the central part of the city of Ardabil with a total population of 50039. According to the Cochran formula, the sample size was estimated to be 356. In order to gather the required information library and field methods were used. The indicators that were designed for preparing the questionnaire were economic, technical-information, management and social factors in two dimensions of restrictive and leading factors in the form of 42 variables. The SPSS19 and Lisrel software packages were used in order to analyze the data. Based on the results, among the organic farming restrictions, social factors had the maximum amount of restricting effect and economic factors had the minimum amount of restricting effect. Among the promoting factors, technical and informational factors had the greatest impact on the advancement of organic agriculture and the economic factors had the least impact.
    Keywords: Restrictive factors, Leading factors, Rural Development, Organic agriculture, Rural areas
  • Ali Ghasemi Ardahaee, Reza Noubakht *, Nayereh Rostami Pages 265-279
    Entrepreneurship and sustainable rural employment are the main concerns of rural planners. One of the most basic requirements for this is that young people remain in the rural areas. Accordingly, the aim of this paper is to identify individual and structural factors that are effective in keeping young people in rural areas. Statistical results of the bivariate and multilevel modeling (HLM) shows that rural youth are not willing to stay in rural regions. One may cite the following individual factors contributing to this lack of interest in staying in rural areas: age, marital status, education, communication with relatives in the city, as well as employment status and job skills. People with higher human capital who have technical skills and building related non-agricultural skills are not interested in staying in rural areas. Moreover, the increased population in the villages and lack of social welfare facilities in village are highly effective in reducing the tendency of young people to stay in the villages.
    Keywords: entrepreneurship, employment, rural youth, youth retention, human capital