فهرست مطالب

زمانه - پیاپی 25 (مهر 1383)

ماهنامه زمانه
پیاپی 25 (مهر 1383)

  • 96 صفحه، بهای روی جلد: 6,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/07/30
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سخن نخست
  • پسر خوانده استعمار!
    صفحه 2
  • گفت و گو با علی بیگدلی / معرکه کاپیتولاسیون
    صفحه 3
    ما ایرانیان کاپیتولاسیون را از سالهای 1340 به بعد و به ویژه لایحه پیشنهادی حسنعلی منصور نخست وزیر وقت به مجلس شورای ملی برای اعطای حق قضاوت کنسولی یکجانبه و بلاشرط برای مستشاران امریکائی می شناسیم و البته که بدترین و خفت بارترین نوع اینگونه قراردادها همان لایحه بود که موجب بروز اختلافات و تحولات عظیمی در امور داخلی ایران گشت. حضرت امام خمینی(ره) پرچم دار مبارزه با لایحه مزبور گردید و موج عظیمی را در مراجع تقلید و علما و فضلا و دانشگاهیان برانگیخت و می رفت تا رژیم پهلوی را با یک تزلزل سنگین مواجه کند. هرچند که تبعید حضرت امام(ره) و تبعید و حبس بسیاری از یاران و طرفداران آنحضرت علی الظاهر ناآرامی ها را فروکش ساخت اما مبارزه همچنان ادامه یافت و مراجع بزرگی چون آیات عظام میلانی، گلپایگانی و نجفی(ره) مخالفتها را هدایت می کردند. هم منصور ترور شد و هم مخالفان او سرکوب شدند اما این رویداد و مقطع تاریخی سرآغاز جنبش بزرگ ملت ایران و بازگشت روح سیاست به کالبد دیانت اسلامی گشت و سرانجام پس از بیست وپنج سال زندان و مبارزه و تبعید، طومار امریکا و حکومت دست نشانده او از سرزمین ایران برچیده شد و ایران به عزت و استقلال شایسته خودش دست یافت.
  • خیانت به طهران
    سی جلال الدین مدنی صفحه 12
    «آن گاه که عمل او (عثمان) پیروزی تو بود، کمکش کردی اما زمانی که خود به پیروزی نیاز داشت، تنهایش گذاشتی.» این سخن حضرت علی(ع) به معاویه پس از ماجرای قتل عثمان است و همان طور که می دانیم معاویه نه تنها به او کمک نکرد، بلکه حتی گویا تحریکات او در این ماجرا بی تاثیر نبوده است.
    این نحوه رفتار، الگو و مرام همیشگی سیاست تزویر و دقیقا همان چیزی است که در تاریخ روابط ایران و انگلیس مشاهده می کنیم. آنها هر وقت به ما نیاز داشتند دست دوستی دراز کردند و از سوی شاهان قاجار و پهلوی هر اقدامی که به نفع آنان بود تایید و مساعدت شد اما وقتی ما به یاری بریتانیایی ها نیاز داشتیم علیرغم همه معاهدات، نه تنها کمک نکردند بلکه پشتیبان و مشوق دشمن این سرزمین شدند. اما کجا بود آن عبرت پذیر، کجا بود آن گوش شنوا و کجا بود آن دلسوز. دقیقا پس از آنکه به خاطر سکوت و حتی تایید بریتانیای کبیر، روسیه تزاری بخش اعظم کشور ما را از پیکره اصلی آن جدا کرد و التماس های تضرع آمیز شاه ایران هیچ سنگی را در دل جرج سوم (پادشاه بریتانیا) آب نکرد، به اندک التفاتی مزورانه که از سوی انگلیس ابراز شد، دولت علیه ایران، فرانسویان را که گرچه به خاطر منافع خود اما با دل و جان کار می کردند، از ایران اخراج نمود و دوباره به سوی انگلیس، این مار خوش خط و خال، آغوش باز کرد. آغوشی منحوسی که تا وقوع انقلاب اسلامی همچنان باز بود.
  • خطای بزرگ منصور
    منیژه صدری صفحه 17
    قضاوت کنسولی یکی از مهمترین مباحث مربوط به تابعیت در حوزه حقوق بین الملل خصوصی بوده و مایه بروز مجادلات و ماجراهای تاریخی زیادی در طول تاریخ به ویژه سده های اخیر گردیده است.
    گرچه ممکن است کاپیتولاسیون به معنی حق قضاوت کنسولی برای اتباع بیگانه و مجازات مجرمین ساکن در کشورهای غیرمتبوع براساس حقوق کشور تابعه آنها عادی و ساده تلقی شود، اما اصلا اینگونه نیست و این مساله به قدری پراهمیت است که استقلال و حتی تمامیت ارضی کشوری را می تواند در معرض خطر قرار دهد. کشوری که توانسته باشد حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) را برای اتباع خویش کسب نماید عملا حاکمیت کشور امتیازدهنده بر اتباع خود و اموال و املاک آنها را از میان برداشته و شخص بیگانه می توانند کشور مزبور را بخشی از خاک کشور خویش تلقی نماید. حتی ممکن است از این هم فراتر رود و دولت متبوع آن شخص بیگانه برای دستیابی به اهداف استعماری خود قوانین مربوط به مجازاتهای خاصی را تا سرحدامکان خفیف و نازل قرار دهد و دست اتباع خود را در هرگونه اقدام ضدفرهنگی و ضدسیاسی یا اقتصادی در کشور مقابل بازگذارد. بنابراین اصل مقوله کاپیتولاسیون یک موضوع بسیار مهم در حقوق بین الملل خصوصی و مباحث مربوط به تابعیت است.
    حال باید با دقت فراوانتری موضوع کاپیتولاسیون در ایران را مورد مطالعه و بررسی قرارداد و صرف نظر از سوابق تاریخی آن که به عهد مغول یا عصر صفویه بازگردد، مصداق بارز و اسف بار آن در تاریخ معاصر را مورد سنجش و ارزیابی دقیق قرار داد. تصویب کاپیتولاسیون در زمان نخست وزیری حسنعلی منصور دست کمی از قرارداد 1919 وثوق الدوله نداشت و عدم مخالفت با آن به منزله سکوت در مقابل سلطه بیگانه بر ایران بود.
    لذا عظمت این رویداد باعث ورود تمام عیار حضرت امام خمینی(ره) به عرصه مبارزات سیاسی گردید و گرچه مخالفت با آن موجب تبعید آن حضرت گشت، در درازمدت ریشه سلطه امریکا را از ایران برکند و نقطه عطف انقلاب اسلامی شد. مقاله حاضر به این موضوع بیشتر می پردازد.
  • اعلام خطر آیت الله
    محمد رحیم روحبخش صفحه 21
    مطالعه پیرامون کاپیتولاسیون در تاریخ معاصر ایران هرگز تکراری و کهنه نخواهد شد چراکه این موضوع نقطه عطف شکل گیری نهضت اسلامی در ایران گردید که سرانجام بزرگترین تحول سیاسی تاریخ معاصر جهان را به وجود آورد. بنابراین هرچه پژوهشها درباب قضیه کاپیتولاسیون در سال 1342 و تبعات و جوانب آن بیشتر و عمیقتر شود، بر غنای مباحث تاریخی و نظریات مربوط به انقلاب اسلامی افزوده خواهد شد. مقاله حاضر بر همین اساس فراهم آمده و سعی نموده است علل و چگونگی و مراحل تصویب لایحه کاپیتولاسیون در خلال سالهای 42 و 43 و چگونگی اطلاع و موضعگیری حضرت امام (ره) و سایر مراجع تقلید بر علیه لایحه مذکور و نتیجه واکنش آن حضرات را مورد بررسی دقیق تاریخی و تحلیلی قرار دهد.
    هرچند موضع گیری علمای طراز اول در قبال کاپیتولاسیون باتوجه به استنباطات و طرز تلقی آنها از موضوع دارای شدت و ضعف بود اما روح کلی حاکم بر این واکنش حاکی از به ثمررسیدن تلاشهای مستمر و مستدام حضرت امام (ره) در سیاسی نمودن ارکان روحانیت بود. در درجه دوم مجتهدان و علمای برجسته تهران و شهرستانها که اکثرا دوست و یا شاگرد حضرت امام (ره) بودند و در درجه سوم طیف وسیع طلاب و دانشگاهیان و بازاریان و تشکلهای صنفی و مذهبی به عرصه این مبارزه بزرگ گام نهادند و می رفت تا مانند جنبش تنباکو اعتبار سیاسی مذهب را بار دیگر نمایان سازد. هرچند با تبعید حضرت امام (ره) و برخی از مجتهدان و یاران ایشان ظاهرا مخالفتها سرکوب شد اما روحانیت ایران از ادامه مبارزه دست برنداشت و لایحه کاپیتولاسیون سرانجام امریکا را از ایران محروم ساخت و یک اشتباه استراتژیک برای امریکا شناخته شد.
  • تاریخ صد ساله روحانیت
    رضا بسطامی ترجمه: رضا بسطامی صفحه 34
    حوزه های علمیه شیعه در طول تاریخ پربار خویش جایگاه علمی و عملی رفیعی کسب نموده و در جای جای عرصه تاریخ نقش حیاتی خود را نشان داده است؛ اما وقوع انقلاب اسلامی در ایران که به رهبری روحانیون به پیروزی رسید توجه علمای تاریخ و جامعه شناسی و سیاست را به شناخت این نهاد دینی و به ویژه تحولات یکصدساله اخیر آن معطوف داشته است. بنابراین بررسی و شناخت حوزه های علمیه در ایران معاصر کلید فهم بسیاری از وقایع و رویدادهای تاریخی قرن اخیر است و به ویژه در تحلیل تئوری های انقلاب اسلامی ضروری می باشد.
    حوزه علمیه ایران مرکز اصلی رویارویی و مقابله با شبیخون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی غرب علیه ایران است. حوزه با یاری علمای همراه و همگام با مردم، مبارزات مردمی را در مقابل نفوذ سیاسی کشورهایی چون انگلستان، روسیه و امریکا رهبری کرد. مواضع ضداستعماری حوزه نه فقط در چارچوب تئوری، بلکه با عمل نیز همراه گردید که منجر به سرنگونی نظام شاهنشاهی و تشکیل حکومت اسلامی شد.
    دو نقطه عطف مهم در تاریخ حوزه های علمیه ایران یکی تاسیس حوزه علمیه قم توسط مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری(ره) و دیگری ورود مرحوم آیت الله العظمی سید محمدحسین بروجردی(ره) به قم و مرجعیت عامه ایشان می باشد. این دو نقطه عطف، پرورش دهنده شرایط برای تحول اساسی در حوزه علمیه توسط حضرت امام خمینی(ره) بود که همانا بازگرداندن روح سیاست به کالبد روحانیت شیعه بود.
    هرچند در یک قرن گذشته روحانیون ایران به دفعات در صحنه سیاسی حضور داشتند و علاوه بر شکست دادن استعمار و استبداد در نهضت تنباکو به رهبری میرزای شیرازی(اعلی الله مقامه الشریف)، بزرگترین تحول سیاسی تاریخ ایران یعنی انقلاب استبداد به مشروطه را رقم زدند و حکومت شورائی را در ایران برپا داشتند؛ اما در سایر موارد اکثر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حوزه معطوف به شخص بود و اشخاصی چون مرحوم شهید مدرس و مرحوم آیت الله کاشانی در مقابل استبداد و استعمار قدعلم می کردند که اکثرا نیز به تبعید و یا شهادت آنها منجر می گشت.
    تحول حوزه های علمیه در عصر امام خمینی(ره) به گونه ای بود که تمامی سطوح روحانیت را از مرجعیت گرفته تا مجتهدین و علما و فضلا و طلاب جوان دربرمی گرفت و نهاد روحانیت را به صورت یک سازمان یکپارچه در مقابل استعمار و استبداد قرار می داد. این تحول با موفقیت کامل به پیروزی رسید و حکومت فقها و قوانین فقهی را بر ایران حکمفرما نمود و بساط حکومت غیرمشروع پادشاهی را برای همیشه از ایران برچید.
  • آجودان بهایی و ساواک کور
    محمدرضا محمدی اهری صفحه 43
  • شاهی که می خواست خدایی کند
    محمد رحیم عیوضی صفحه 50
    همچنانکه در مباحث تئوریک علوم سیاسی وارد شده است، استبداد یک کیفیت است و نه یک قالب و شکل. ممکن است یک حکومت فردی مانند حکومت پنج ساله حضرت علی(ع) به گونه ای کاملا دمکراتیک به وجود آمده و رفتار نماید و نیز یک حکومت توده ای مانند کشورهای کمونیستی دهه های پیشین و یا برخی کشورهای سرمایه داری زمان حال کاملا ماهیتی استبدادی و بی چون و چرا داشته باشند. ویژگی های خاصی از جمله نظام اقتصاد فئودالی، نیمه مستعمره گی، نخبه پروری، دست پروردگی، پنداشتهای باستانی از شیوه حکومت، فقر فرهنگی و بی ثباتی سیاسی به حکومتهای حاکم بر ایران در طول قرون متمادی خصیصه استبدادی بخشیده است که از سوی اندیشمندان علوم سیاسی به استبداد شرقی تعبیر می شود. اما استبداد برای پایداری خود ناگزیر است که براساس مقتضیات روز و تحولات زمانه پیش رود و از همین رو تشدید اقتدارگرایی در حکومت مستبدانه پهلوی ها با برخی اصلاحات و تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توام بود که در نظریات علوم سیاسی به نوسازی و دگرگونی سیاسی تعبیر می شود.
    نوسازی و دگرگونی سیاسی در کشوری چون ایران عصر پهلوی که ماهیتا استبدادی و عملا اقتدارگرایانه بود، قطعا صورت طنزگونه ای از اصل واقعی آنها در کشورهای توسعه یافته داشت. تاسیس و راه اندازی احزاب فرمایشی و افزایش عناوین مطبوعات (توام با سانسور شدید) همگی بخشی از سیاست نوگرایانه برای تداوم حکومت استبدادی پهلوی بود و از زیرساختهای واقعی اجتماعی نشات نمی گرفت. در حقیقت قرارگرفتن ایران در صف کشورهای اقماری بلوک غرب باعث اجرای برنامه های اجباری نوسازی گردیده بود که بیش از آنکه موجب اصلاح ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران شود، موجب ویرانی آن گردید و تنها دستاورد آن تحکیم پایه های اقتدارگرایانه رژیم شاه بود.
    برنامه های عمرانی شاه، روستاها را به ویرانی کشانده و شهرنشینی را با انواع مشاغل کاذب گسترش داد و ایران را که در برخی از زمینه های کشاورزی مستقل و خودکفا بود کاملا وابسته بلوک غرب نمود. استقلال سیاسی ایران نیز به کلی از میان رفت و ایران یکی از حلقه های زنجیر دفاعی امریکا در برابر شوروی گردید و درآمدهای نفتی ایران صرف خرید تسلیحات برای محافظت از منافع امریکا در منطقه شد.
    بنابراین محرک نوسازی در ایران، بیرونی و دنباله استعمار نو بود که ناگزیر به حکومت خصیصه نظامی گری و اقتدارگرائی می داد و باعث می گردید که نظام سیاسی اجتماعی ایران از داخل و خارج دچار بیماری و عارضه استبداد و نوسازی اجباری باشد و کشور را عملا در سراشیبی سقوط قرار دهد. مقاله حاضر هر سه مفهوم استبداد، اقتدارگرائی و نوسازی را مورد بررسی قرار داده و رژیم خودکامه پهلوی را براساس این مفاهیم تئوریک ارزیابی نموده است.
  • بهترین قاضی تبریز
    رحیم نیکبخت، صمد اسمعیل زاده صفحه 58
    بازوی راست امام (ره) در خطه آذربایجان بود به حدی که هرگاه به دیدار امام(ره) می رفت، از مصاحبت با او دل نمی کند، اما به او توصیه بازگشت و حضور در آذربایجان را می کردند. گوئی همین یک نفر برای دل گرمی و استقامت و راهنمائی و اتحاد مردم غیور آذربایجان کفایت می کرد. با شروع نهضت امام خمینی(ره) به یاری و همگامی با او شتافت و به قدری با آن حضرت همگام و هماهنگ بود که یکی از بدخواهان او، وی را خمینی دوم لقب داده بود. باری از تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی و شروع نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلام در ایران لحظه ای از پای ننشست و با اینکه یکی از برجسته ترین مجتهدان نجف رفته ایران محسوب می شد و از بهترین و اعاظم شاگردان اشخاصی چون مرحوم کوه کمره ای، مرحوم کاشف الغطاء و شیخ عبدالنبی نوری محسوب می شود و پس از نائل شدن به درجه اجتهاد آثار علمی فراوانی را تحقیق و تالیف نموده بود، در مبارزه عملی و جهاد فی سبیل الله نیز نستوه و پربار و پرقدرت بود. باری برای آشنائی اجمالی با شخصیت آن مجاهد شهید و روحانی مبارز مقاله ذیل را مورد مطالعه قرار دهید.
  • جهانی سازی از چشم ایران
    مرتضی شیرودی صفحه 62
    جهانی سازی از چشم ایرانمرتضی شیرودیتشدید روابط اجتماعی جهانی و پیوند هرچه بیشتر، نزدیکتر و سریعتر رویدادهای تمامی جوامع بشری با یکدیگر مشخصه ملموس و آشکار جهانی شدن است. اما آنچه که در حوزه حاکمیت ملی، اقتصاد داخلی کشورها و تداخل فرهنگی میان ملتها روی خواهد داد قدری کند و ناملموس خواهد بود و البته که پروسه جهانی سازی با لحاظ همه این پیش فرضها طراحی شده است. از زمانی که جهان اقتصاد چشم خود را بر روی واقعیت تلخ توسعه یافتگی و عقب ماندگی گشود و از زمانی که کارتلها و تراستهای چندملیتی حاکمیت ها را درنوردیدند و از آن دوره که فرار مغزها به کشورهای توسعه یافته سازماندهی و حمایت شد، زمینه های اضمحلال دولت کشورهای مستقل دنیای جدید نیز فراهم گردید و دورنمایی از دنیای آینده اقتصاد و سیاست جهانی در ذهن معدودی از نظریه پردازان شکل گرفت. از سوی دیگر اکثر ایدئولوژی های سیاسی معاصر با ایده جهانی شدن و جهان بودن پای به عرصه نهادند و به ویژه خیزش دنیای اسلام و تحقق انقلاب اسلامی در ایران با انگیزه و ایده های جهانی صورت گرفت و شعار آزادی مستضعفان و نابودی استعمارگران جهانخوار در فضای بین المللی طنین انداز شد.
    حال باید دید که جهان گرایی انقلاب اسلامی با جهانی سازی غرب چه نقطه اصطکاکهایی دارد و پیشرفتها و پسروی های هر دو ایده چگونه است. جهانی سازی بر سر جهان سوم و ایران اسلامی چه می خواهد بیاورد و احتمال تحقق آن تا چه حد است. آیا ابزارهایی چون سازمان اقتصاد جهانی، بانک جهانی، سازمان بهداشت بین الملل، سازمان حفظ محیط زیست، یونسکو، سازمان ملل و. .. غرب را در دستیابی به آرزوی دهکده جهانی یاری خواهند داد و یا بلوک بندی های احتمالی جدیدی ممکن است پروسه جهانی سازی را مجبور به تعویق یا تغییر کند، مقاله حاضر این موضوع را به تفصیل کنکاش نموده و اطلاعات قابل توجهی را در اختیار شما خوانندگان عزیز و گرامی زمانه قرار می دهد.
  • فرهنگ و مدیریت استراتژیک
    رضا غلامی صفحه 73
    یک تفاوت اساسی میان نظام فرهنگی کشور ما با سایر کشورها وجود دارد که کار ساماندهی فرهنگ را مقوله ای سهل و ممتنع می نماید و آن این است که در بسیاری از کشورها فرهنگ (عمومی، تاریخی و دینی) در خدمت موفقیتهای سیاسی و اقتصادی قرار می گیرد، در حالیکه در نظام اسلامی ما همه سازمانها و امکانات و توانمندی ها در راستای یک هدف ایدئولوژیک و فرهنگی تعریف شده اند.
    بنابراین قرار است که همه سازمانها و نهادها برای رسیدن به آن ایده بزرگ فرهنگی و در راستای تحقق آن گام بردارند که موجب و موجد مزایای فراوانی خواهد بود اما از طرفی این امر باعث گسست برنامه ریزی فرهنگی در اثر عواملی چون: مشابهت، تعارض، تضاد، نیمه کارگی، یکدست نبودن، خارج از محدوده گی، دست به دست کردن، تشریفاتی شدن، تظاهرگرائی و غیره گردیده است. سازمانها و نهادهای بسیاری هستند که بستگی به موقعیت و شرایط، خود را در امور فرهنگی همه کاره یا هیچ کاره می دانند. در پیروزی ها و موفقیتها شریک می شوند و در کوتاهی ها و اشتباهات پای خود را کنار کشیده و سلب مسئولیت می کنند. به نظر می رسد که بررسی و تطبیق و هماهنگی وظایف نهادها و سازمان های فرهنگی یا چند بعدی در زمره اقدامات اساسی برای توسعه همه جانبه و دستیابی به اهداف کلان است. و اما آنچه به عنوان مدیریت استراتژیک جای خود را در همه سازمان های دولتی و خصوصی کشورهای صنعتی و فراصنعتی بازنموده و راه کامیابی های بزرگ ملی را برای آنها هموار نموده است در کشورهای در حال رشد و از جمله ایران ما، با گامهای کوتاه و نامطمئن در حال پیش آمدن است. البته این مساله در مورد نهادهای دولتی به ویژه در زمینه های صنعتی، تجاری و خدماتی و علی الخصوص سازمان های فرهنگی مصداق کاملا بارزی دارد.
    در این مقاله با ایده های نویسنده پیرامون ضرورت و چگونگی استراتژیک نمودن مدیریت فرهنگی کشور آشنا می شوید. علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار می گیرد، اما با این حال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخه بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته می گردد.
  • آوا نگاردهای تحریف
    حسن شمسینی غیاثوند صفحه 76
    احساس دشمنی مسلمانان نسبت به رسانه های غربی یک احساس غیرواقعی نیست بلکه مبتنی بر حقایقی است که در نیم قرن گذشته تلخی های بسیاری را در کام ملتهای مظلوم جهان و به ویژه مسلمانان گذاشته است. انقلاب اسلامی ایران که به تجربه ای موفق در زمینه تاسیس و اداره حکومت اسلامی انجامید باعث گردید که تحولات دنیای اسلام در نیمه دوم قرن بیستم تنها یک احیاگری معنوی تلقی نشود، بلکه به عنوان یک خیزش سیاسی در استراتژیک ترین مناطق جهان شناخته شود که هر آن ممکن است منافع حیاتی غرب را به مخاطره جدی اندازد. بحث رسانه ها در فضای کنونی دارای بعد کاملا جدی دیگری شده که تحت عنوان جهانی شدن از آن یاد می شود و ابزارهای رسانه ای بهترین و مهمترین وسیله زمینه سازی، تحقق و تثبیت جهانی شدن محسوب می گردند.
    استفاده درست و جدی و اصولی از رسانه های جمعی از سوی کشورهای مسلمان استراتژیک ترین عملیاتی است که پیش روی آنان قرار دارد. اکنون رسانه های غربی با طراحی استعماری و صهیونیستی خود علاوه بر اینکه اسلام و مسلمانان را در نزد افکار عمومی جهان تنفرآمیز معرفی می کنند و سعی در مشوش جلوه دادن سیمای اسلام در جهان دارند، با شگردهای خاصی به ایجاد انحراف در میان خود مسلمین نیز می پردازند و با ایجاد جو روانی خاص به اختلافات شیعه و سنی، لائیسم، صوفیسم، افراط گرائی و نسبیت گرائی دینی و اخلاقی در میان آنها دامن می زنند.
    هر زمان که مسلمانان دیده بصیرت خود را بر اهمیت و کارآئی رسانه ها بازکنند و با تصمیم قاطع و اندیشه ای ژرف مدیریت امور رسانه ای خود را به عهده بگیرند، خواهند توانست پل ارتباطی خود را میان ملتهای دنیا مرمت و پابرجاکنند و علاوه بر مصون داشتن کشورها و ملتهای خود از تهاجم فرهنگی و رسانه ای غرب، زمینه های گسترش تفکر توحیدی را در سراسر جهان فراهم سازند و توهم خشونت آمیز و غیرعادلانه و غیربشری بودن اصول اسلامی و فرهنگ مردم مسلمان را از ذهن جهانیان پاک کنند. به هرحال این هم یک نوع جنگ است که اهمیت آن کمتر از جنگهای متعارف نیست و همه می دانیم که معاویه از طریق همینگونه جنگهای تبلیغی و روانی توانست حکومت بر مسلمانان را تصاحب کند. مقاله زیر بخشی از کتاب اسلام امروز (Islam Today) می باشد که این موضوع را به بحث و کنکاش نشسته و تقدیم شما می گردد.
  • ایالات متحده و «فرمول اتمی» امنیت!
    علی گل محمدی صفحه 86
    حتی توان بالقوه دستیابی به سلاحهای اتمی یک موقعیت برتر سیاسی نظامی ایجاد می کند که غرب نمی خواهد کشورهای در حال توسعه به راحتی به آن دست یابند. بنابراین منع کشورهای جهان در تولید سلاحهای هسته ای فقط برای دلسوزی به حال بشریت نیست بلکه ضامن تداوم منافع بی حدوحصر دنیای سرمایه داری نیز محسوب می شود. در حالیکه استراتژی هسته ای ناتو شدیدا مورد انتقاد و اعتراض و به سوی آینده ای نامعلوم در حال دگرگونی است، سماجت امریکا و اسرائیل بر کنترل تکنولوژی هسته ای کشورهائی چون ایران و کره شمالی مفهوم معماگونه ای می یابد. در مقاله زیر با مقوله سلاحهای هسته ای و استراتژی امنیتی و نظامی مبتنی بر آن آشنا می شوید تا معلوم شود که ترس و هراس امریکا و اسرائیل از قدرتمند شدن کشورهائی چون ایران به چه علت است.
  • خبر و نظر
    صفحه 89