فهرست مطالب

سیاست جهانی - سال ششم شماره 2 (پیاپی 20، تابستان 1396)

فصلنامه سیاست جهانی
سال ششم شماره 2 (پیاپی 20، تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقاله پژوهشی
  • حمیرا مشیرزاده، حیدرعلی مسعودی* صفحات 7-31
    زیربنای تفکر بین المللی کشورها در حوزه روابط بین الملل، نحوه نگاه به «دیگری» است. طبعا تفکر بین المللی در ایران نیز رابطه نزدیکی با ادراکات از «دیگری» دارد. این مقاله به این موضوع می پردازد که دانش پژوهان روابط بین الملل در ایران چگونه استعاره را به عنوان یک رویه تاثیرگذار زبانی، برای صورت بندی مقوله «دیگری» به کار می گیرند. این مقاله با تکیه بر چارچوب تحلیلی و روش تحلیل استعاری به بررسی سازه های استعاری درباره مقوله «دیگری» در متون دانشگاهی روابط بین الملل ایرانی می پردازد. محققان روابط بین الملل در سال های اخیر تلاش کرده اند تحقیقات نوینی را با هدف کشف و بررسی مفاهیم و اظهارات استعاری در قلمرو متون دانشگاهی انجام دهند. در این مقاله با الهام از روش تحلیل استعاری جاکل، مصادیق مقوله «دیگری» به عنوان قلمرو مقصد از دل متون برگزیده دانشگاهی روابط بین الملل استخراج شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند. مقاله نشان می دهد که استعاره های توزیع کنندگی، پزشکی/ بدن، بازی و موجودات غیرانسانی بیش از آنکه تلاشی برای ارائه توصیف «دیگری» باشند، نسبت «خود» را با «دیگری»ها در بستر سیاست بین الملل مشخص می کنند. در مقابل، از استعاره های نظامی، دینی و روان شناختی برای تولید معنای مستقیم درباره مصادیق «دیگری» خصم یعنی آمریکا و اسرائیل استفاده می شود.
    کلیدواژگان: استعاره، روابط بین الملل، دیگری، رویه زبانی، هویت، ایران
  • خلیل الله سردارنیا * صفحات 33-58
    این مقاله به بررسی مساله بقای رژیم های سیاسی در شیخ نشین های حوزه خلیج فارس متمرکز شده است و از چشم انداز نظریه رانتریسم متاخر به این سوال پرداخته است که ظرفیت های جدید و اصلاحات اقتصادی در وضعیت کنونی و استمرار آن در آینده تا چه اندازه می تواند در بقای سیاسی و استمرار دولت های رانتیر عربی در منطقه خلیج فارس موثر باشند.؟ یافته های این پژوهش ( که بیانگر فرضیه نیز هستند) نشان می دهند که آمیزه ای از مولفه های کلاسیک و متاخر رانتیریسم همچون راهبردهای سرکوب- کنترل، رفاهی، خرید اطاعات سیاسی از طریق شبکه های حمایتی فاسد و پیروپروری، آزاد سازی سیاسی و اقتصادی کند و تدریجی در شکل تاکتیکی توانسته اند از دگرگونی سیاسی شیخ نشین های عربی حوزه خلیج فارس جلوگیری کنند، در این باره به رغم توانایی تبیین نظریه رانتریسم متاخر، این تئوری به دلیل تقلیل گرایی عمدتا اقتصادی و تا حدی سیاسی، بی توجهی به مولفه های فرهنگی و عدم قدرت پیش بینی برای لحاظ انقلاب خاموش و انتظارات فزاینده در جوانان، تحصیلکردگان و طبقه متوسط و دلایل دیگر، در تبیین بی ثباتی و احتمالا انقلابی این دولت ها در آینده از کفایت کامل برخوردار نیست. این پژوهش این گونه نتیجه گیری می کند که تحولات در درون شیخ نشین های حوزه خلیج فارس در جهت افزایش گرایش به تغیرات دموکراتیک در جریان است و عدم پیش برد سناریوهای آزادسازی از بالا می تواند گرایش به دگرگونی انقلابی را در درون این جوامع تقویت کند.
    کلیدواژگان: شیخ نشین های خلیج فارس، رانتیریسم متاخر، آزاد سازی، دموکراسی
  • مهدی عباس زاده فتح آبادی*، احمد رمضانی صفحات 59-84
    دریای جنوب چین بخشی از اقیانوس آرام است که چین مدعی مالکیت مطلق بر 80 درصد آب های آن می باشد و در این باره با دیگر مدعیان مانند؛ فیلیپین، ویتنام، مالزی، برونئی، اندونزی و تایوان اختلاف دارد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چین در دریای جنوبی چه سیاست ها و اهدافی را دنبال می کند و این اهداف و سیاست ها چه تاثیری بر روابط منطقه ای چین داشته است؟ بعلاوه منازعات چین با کشورهای همجوار در حوزه دریای جنوب چین نیز مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چین به دلیل رشد اقتصادی و همچنین نیاز به منابع، در پی گسترش قدرت و نفوذ خود در دریای جنوبی است و این سیاست به تشدید منازعه در روابط چین با کشورهای حوزه پیرامونی این دریا و قدرت های ذی نفوذ منجر شده است. در این پژوهش از چشم انداز نظری واقع گرایانه به تجزیه و تحلیل سیاست چین در حوزه دریایی دریای جنوب پرداخته شده است، هم چنین سعی شده است از شواهد و داده های کمی تجربی در بررسی مساله مورد تمرکز مقاله اسفاده شود. روش پژوهش بکارگرفته شده روش تبیینی است و شواهد و داده نیز از منابع کتابخانه ای استخراج شده و بکارگرفته شده است.
    کلیدواژگان: سیاست خارجی، چین، دریای جنوبی، واقع گرایی، منازعه
  • امیر نیاکویی *، عسگر صفری صفحات 85-122
    این مقاله از چشم انداز واقع گرایی نئوکلاسیک بر تجزیه و تحلیل راهبردهای ایران در زمینه پیش برد برنامه هسته ای پس از 1382، پرداخته است و این گونه توضیح می دهد که بررسی راهبردهای هسته ای ایران در طول دوره زمانی 1382 تا 1395 حاکی از تغییر و نوسان در این راهبردها است و با توجه به این که در طول این دوره زمانی راهبرد یکسانی در پیش برد برنامه هسته ای ایران وجود نداشته است، به طور مشخص هدف این مقاله بررسی علل و متغیرهای تاثیرگذار در راهبردهای هسته ای متفاوت ایران و پاسخ گویی به این پرسش است که: چه عواملی باعث تغییر در راهبرد هسته ای ایران در طول سال های مذکور شده و چگونه می توان این تغییر در راهبرد هسته ای ایران را تبیین نمود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نوع راهبرد و رفتاری که ایران در قبال موضوع هسته ای اتخاذ کرده است آمیزه ای از تعامل عوامل بیرونی (نظام بین الملل) و عوامل داخلی (ساختار و قدرت داخلی و نوع ادراک نخبگان تصمیم گیرنده سیاست خارجی ایران) بوده است. در دوره زمانی 1382 تا 1395 هرکدام از دولت ها با توجه به ظرفیت های داخلی و برداشتهای خود، فشارهای ساختاری نظام بین الملل را ترجمه کرده و به آن پاسخ داده اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.
    کلیدواژگان: سیاست خارجی، راهبرد هسته ای، تغییر، رئالیسم نئوکلاسیک، ساختار داخلی، برداشت نخبگان
  • فرزاد محمدزاده ابراهیمی *، محمدرضا ملکی، سعید وثوقی صفحات 123-153
    این مقاله بر میراث سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه برای دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید ایالات متحده متمرکز شده است. با روی کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر برمسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه وجهت گیری سیاست خارجی این کشور را متحول کرد، بحث، گمانه زنی و انتقادات درباره دکترین و اصول سیاست خارجی امریکا روندصعودی به خودگرفت و نظرات مختلفی دراین راستا ارائه شد. برخی تحلیلگران سیاست خارجی دولت اوباما را سردرگم، فاقد جهت گیری فکری یا ایدئولوژیکی خاصی دانسته و او را درتصمیم گیری ضعیف و مردد قلمدادکردند. درمقابل، برخی سیاست خارجی دولت اوباما را عملگرایانه وبرخی واقعگرایانه ارزیابی می کنند. برجسته ترین میراث سیاست خارجی اوباما تغییرجهت گیری راهبردی امریکا از خاورمیانه به شرق دور ومعطوف کردن توجه و منابع ایالات متحده به سمت آسیا اقیانوسیه بود. کدام رویکرد نظری روابط بین الملل تحلیل و تبیین مناسبی از سیاست خارجی ایالات متحده دردوره اوباما و علت این تغییرجهت گیری ارائه می دهد؟ پژوهش حاضر درتلاش است با بهره گیری از روش تحلیلی تبیینی، نشان دهد اگر سیاست خارجی دولت اوباما از زاویه نظریات روابط بین الملل موردبررسی قرارگیرد نمی توان نزدیکی اصول سیاست خارجی او به نظریه واقعگرایی را ازنظر دورداشت. دراین راستا پس ازبررسی نظریه واقعگرایی، می توان نشان دادکه چگونه سخنان، اقدامات و سیاست های اوباما نشان دهنده اصول واقعگرایی سیاسی وبه تبع آن میراثی است که برای جانشین خود برجای گذارده است.
    کلیدواژگان: واقعگرایی سیاسی، ایالات متحده، سیاست خارجی اوباما، دکترین ترامپ
  • محمدحسن شیخ الاسلامی، حسین شاه مرادی * صفحات 155-187
    شبه جزیره کره به عنوان سرزمینی کهن و استراتژیک جایگاه یکی از پیچیده ترین و دشوارترین معماهای صحنه بین الملل است. به شکلی که بحران هسته ای کره شمالی و دوپارگی شبه جزیره نه تنها مردمان آن سرزمین، بلکه معادلات قدرت در منطقه را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. هرچه زمان بیشتری از این جدایی می گذرد، تفاوت ها در دوسوی شبه جزیره هم بیشتر می شود و به تبع آن وحدت مجدد دو کره که آرزوی دیرین مردم آن سرزمین است نیز پیچیده تر و سخت تر می گردد. در مباحث مرتبط با اتحاد مجدد دو کره، ابعاد اقتصادی و فرهنگی شدیدا حیاتی و چالش برانگیز خواهند بود، به طوری که انتظار می رود با وقوع چنین رخدادی، کره متحد بیش از پیش در معادلات اقتصادی و فرهنگی منطقه و جهان تاثیر گذار باشد. از یک سو، کره جنوبی به رغم برخورداری از قدرت اقتصادی، به تنهایی توان مدیریت و پرداخت هزینه های وحدت را نخواهد داشت و همچون توسعه اقتصادی در بخش جنوبی شبه جزیره، کره متحد نیز برای توسعه به کمک های بین المللی نیاز مبرم خواهد داشت. در بعد فرهنگی نیز، اتحاد موفقیت آمیز دو کشور پیش از هرچیز، مستلزم درک مردمان دو سوی شبه جزیره از تفاوت های ناشی از هفت دهه جدایی است. دولت کره متحد با چالش های فرهنگی بسیاری دست و پنجه نرم خواهد کرد و یکی از مهم ترین کارکردهای فرهنگی آن، اصلاح ذهنیت مردمان بخش شمالی از باورهایی است که بر مبنای محوریت شخصیت کیم ایل سونگ و سپس فرزند و نوه اش شکل گرفته اند.
    کلیدواژگان: اتحاد، اقتصاد، فرهنگ، کره شمالی، کره جنوبی
  • سیدعلی منوری *، بنفشه رستمی صفحات 185-210
    یکی از تحولات اساسی در امنیت منطقه ای خلیج فارس در شرایط کنونی، میل به ائتلاف و اتحاد کشورهای عربی منطقه با ایالات متحده آمریکا به منظور مدیریت بحرانهای امنیتی منطقه خاورمیانه بویژه سوریه و یمن است. همکاری های آمریکا و کشورهای عربی خلیج فارس در شرایطی است که پیش از این در دوران اوباما، ایالات متحده به منظور رقابت با چین، استراتژی چرخش به سمت پاسیفیک در پیش گرفته بود و پیوندهای استراتژیک خود را با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به حداقل رسانده بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تبیینی- توصیفی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که بحران های سوریه و یمن و نقش ایران به عنوان تهدید مشترک، چگونه منجر به بازسازی اتحاد و ائتلاف کشورهای عربی خلیج فارس و ایالات متحده خواهد شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سه عامل نقش برجسته ایران درتحولات منطقه پس از روی کار آمدن دولت شیعی در عراق ، حضور روسیه در تحولات امنیتی خاورمیانه و خلیج فارس و منافع مشترک آمریکا و کشورهای عربی در مبارزه با تروریسم می تواند در تقویت همکاری ها و اتحاد آنها برای حل و فصل منازعات منطقه ای موثر باشد.
    کلیدواژگان: نظم منطقه ای، بحران های امنیتی، موازنه تهدید، اتحاد امنیتی
  • محمد جواد هراتی*، علی آزرمی صفحات 215-239
    خیزش های مردمی که از آغاز سال 2011 میلادی در تعدادی از کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا رخداد، بسیاری از تحلیل گران و پژوهشگران سیاسی را با این دو پرسش مهم مواجه نموده است که ماهیت و ویژگی بنیادی این جنبش ها چیست؟ و عمده ترین علل این تحولات سیاسی کدام است. پس از آن تبیین ها و تحلیل های مختلفی پیرامون این تحولات مطرح شد و مجامع مختلفی به علل این تحولات پرداختند. در این میان ارزیابی نهادهای بین المللی و بویژه بانک جهانی از علل این تحولات اهمیت دارد و موضوع درخور توجه برای پژوهش است. سئوال پژوهش حاضر این است که از نظر نهادهای بین المللی و بصورت مشخص بانک جهانی علل اصلی تحولات سیاسی در کشورهای عربی چیست. نگارندگان بر این باورند که نهادهای مذکور، تحولات سیاسی در کشورهای عربی را در قالب مدل «حکمرانی خوب» تحلیل و تبیین نموده و جنبش های مذکور درخاورمیانه را به ضعف این مدل از حکمرانی در کشورهای مورد بحث ارتباط داده اند. بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است تا در قالب چهارچوب مفهومی مذکور و با رویکردی نوآورانه به تبین علل انقلاب های عربی بپردازد. اگرچه تحلیل مذکور به عنوان تحلیی یک جانبه، دارای نواقصی است و برخی مولفه های مهم در تحولات این کشورها را در نظر نگرفته است.
    کلیدواژگان: جنبش های عربی، بانک جهانی، حکمرانی خوب، حکومت های خودکامه
  • حامد فقیه زاده گرجی، محسن اسلامی * صفحات 241-271
    این مقاله با پرداختن به عناصر شکل دهنده هویت یهودیان اسرائیلی و رژیم اسرائیل به دنبال آن است که امکان بروز تغییرات در رفتارهای این واحد سیاسی را نسبت به دگرهایش بررسی کند. سوالی که بررسی شده است این است که موجودیت اسرائیل ریشه در کدام عناصر هویتی دارد و آیا امکان تحول در نگرش و رفتار اسرائیل محتمل است؟ فرضیه این مقاله اینگونه مطرح شده که اسطوره های هویت ساز دینی و نژادی در طی تاریخ در برسازی اسرائیل دخیل بوده و رفتار اسرائیل را شکل داده است، لیکن تجاربی موجب شده که در درون جامعه اسرائیل تمایلاتی در جهت تغییر شکل بگیرد. اما در عمل تغییر اساسی در مواضع اسرائیل دیده نشده است. نگاه مختصر تاریخی و توجه به « دگر» های برساخته شده ناشی از مواضع خاص هویتی اسرائیل و چگونگی واکنش اسرائیل به آنها از نکات مورد بررسی این مقاله است. این مهم مورد تاکید قرار گرفت که برساخته شدن هویت اسرائیل و دگرهای آن با توجه به محیط خاص امنیتی که اسرائیل در آن محصور است، رفتار خاصی را برای اسرائیل رقم می زند که تاثیرات و عواقب خاصی را بر جای نهاده است. از طرفی تجارب زیستن در این محیط و نیز تاثیرات اندیشه های جدید علی رغم در حاشیه ماندگی ، ممکن است بتواند در مواضع سنتی اسرائیل تاثیر بر جای گذارد که در این صورت در رفتار و سیاست خارجی این رژیم نمود می یابد. روش تحقیق این مقاله توصیفی، تحلیلی و تاریخی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است.
    کلیدواژگان: هویت، یهودیت، رزیم صهیونیستی، بنیادگرایی یهودی، سازه انگاری