فهرست مطالب

روان شناسی کاربردی - سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 43، پاییز 1396)

فصلنامه روان شناسی کاربردی
سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 43، پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقالات
  • زهره صادقی، مجید صفاری نیا، فرامرز سهرابی، احمد علی پور صفحات 315-332
    هدف
    هدف پژوهش تعیین اثربخشی معنا درمانی بر کاهش افسردگی زن های آسیب دیده از عهدشکنی همسران بود.
    روش
    روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری کلیه زن های متاهل ساکن در منطقه 5 تهران در سال 1395 به تعداد 255000 نفر بود. پس از هماهنگی با مسئولان خانه سلامت شهران و نصب اطلاعیه در خانه های سلامت منطقه مذکور برای ثبت نام مراجعه کنندگان، مصاحبه مقدماتی با زن هایی انجام شد که مشکل عهدشکنی شوهر را داشتند. سپس پرسشنامه افسردگی بک 1978 در مورد آن ها اجرا شد و از میان آن ها 30 زن که نمره 30-11 را از افسردگی کسب کرده بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای دو بار در هفته مداخله معنا درمانی را به شکل گروهی دریافت کردند و هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه افسردگی بک 1978پاسخ دادند. داده ها با از استفاده تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد معنا درمانی نشانه های افسردگی زن های گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه کاهش داده و نتایج نیز در مرحله پیگیری پایدار مانده است (526/19=F، 001/0=P).
    نتیجه گیری
    معنا درمانی به عنوان روش مداخله ای موثری می تواند با احیای قدرت و مسئولیت پذیری در فرد و نیز جستجوی شخصی برای معنا و هدف در زندگی، منجر به بهبود خلق و کاهش افسردگی زن های آسیب دیده از عهدشکنی همسران شود.
    کلیدواژگان: افسردگی، زن ها، عهدشکنی، معنا درمانی
  • معصومه کردی، خالد اصلانی، عباس امان الهی صفحات 333-351
    هدف
    هدف پژوهش تعیین صمیمیت جنسی و اعتماد به عنوان تعدیل کننده های رابطه سبک دلبستگی ایمن و تعهد زناشویی بود.
    روش
    روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان زن متاهل ساکن خوابگاه های دختران دانشگاه شهید چمران اهواز در نیم سال اول سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 1500 نفر بود که از بین آن ها 200 زن متاهل به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های شیوه های رفتاری فارمن و هنر، 1999، تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، صمیمیت ارتباطی شافر و اولسون، 1981 و اعتماد رمپل، هولمز و زانا، 1986 را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون تعدیل گر تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت بین سبک دلبستگی ایمن و تعهد زناشویی (4/0=r، 001/0=P) و همچنین نقش تعدیل کننده صمیمیت جنسی (249/0-=β، 003/0=P) و اعتماد (270/0-=β، 03/0=P) در رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و تعهد زناشویی بود.
    نتیجه گیری
    از آنجا که سبک دلبستگی ایمن منجر به ایجاد اعتماد و صمیمیت جنسی می شود و کیفیت تعاملات میان فردی، تعهد و کیفیت روابط زناشویی را بهبود می بخشد؛ و از سوی دیگر صمیمیت جنسی منجر به برون ریزی مشکلات و سرزندگی و شادابی زوج ها می شود؛ از این رو برای ایجاد ساختار خانواده ایی متعادل بسیار مهم است بر شکل گیری نحوه سبک دلبستگی ایمن که پایه اعتماد و روابط زناشویی صمیمی است؛ بیش از پیش در آموزش خانواده، مشاوره های پیش از ازدواج و پژوهش های کاربردی توجه شود.
    کلیدواژگان: اعتماد، تعهد زناشویی، دلبستگی ایمن، صمیمیت جنسی
  • نوشین فتح الله زاده، لیلا سادات میرصیفی فرد، مهناز کاظمی، نادره سعادتی، شکوه نوابی نژاد صفحات 353-372
    هدف
    هدف پژوهش تعیین میزان تاثیر غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زوج ها بود.
    روش
    روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. از بین 89 زوجی که در بازه زمانی مهر الی دی ماه 1395 به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان مراجعه کرده بودند؛ 33 زوج که نمره های بالا را بر اساس نقطه برش نمره 50، در پرسشنامه وضعیت زندگی زناشویی گلمبوک-راست (1988) و نمره های پایین را بر اساس نقطه برش نمره 60، در پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) کسب کرده بودند؛ 15 زوج انتخاب و به شکل تصادفی 7 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه گواه جایگزین شدند.
    زوج های گروه آزمایش مداخله هفتگی به شیوه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب دوبا، گراهام، بریتزمن و میناترا (2009) را به شکل گروهی در سه مرحله در 6 جلسه ای 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در کیفیت روابط زناشویی (72/7=F، 008/0=P) و صمیمیت زناشویی (49/27=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری نشان داد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که میزان صمیمیت به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط زناشویی زوج ها اثرگذار است، مداخله غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش صمیمیت و بهبود کیفیت روابط زناشویی آن ها می شود. ازاین رو توصیه می شود زوج درمانگران از این روش درمانی استفاده کنند.
    کلیدواژگان: زناشویی، صمیمیت، کیفیت روابط، نظریه انتخاب
  • مریم پناهی، شبنم کاظمی جمارانی، مهدیه عنایت پور شهربابکی، مهدی رستمی صفحات 373-392
    هدف
    هدف پژوهش تعیین میزان تاثیر زوج درمانی رفتاری-تلفیقی بر کاهش دل زدگی زناشویی و ترس از صمیمیت زوج ها بود.
    روش
    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 121 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره گروه همراه، مهرآور و دین یار منطقه 2 تهران در فروردین 1395 زوج بود. از بین آن ها 29 زوج که در مقیاس های دل زدگی زناشویی پاینز، 1996 و ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (1991) نمره های بالایی کسب کردند انتخاب و سپس 16 زوج با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب و به شکل تصادفی 8 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. زوج های گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله به شیوه رفتاری-تلفیقی کریستنسن، اتکینز، باکوم و یی (2010) را هفته ای یک جلسه دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در دل زدگی زناشویی (73/32=F، 001/0=P) و ترس از صمیمیت (64/22=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پس از 2 ماه پیگیری نشان داد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که دل زدگی زناشویی و ترس از صمیمیت، رابطه زناشویی زوج ها را به شکل گسترده دچار تنش و ناکارامدی می سازد، و از آن جا که مداخله رفتاری-تلفیقی با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش رضایت و کاهش تنیدگی می شود. از این رو توصیه می شود زوج درمان گران از این روش مداخله ای به عنوان روش درمانی موثر برای کاهش دل زدگی زناشویی و ترس از صمیمیت سود جویند.
    کلیدواژگان: دل زدگی، رفتاری-تلفیقی، زناشویی، زوج درمانی، صمیمیت
  • لیلا امامی کله سر، محسن رسولی صفحات 393-410
    هدف
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورها و اسنادهای رابطه ای با شادکامی زناشویی بود.
    روش
    روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل زن ها و مردهای متاهل شهر تهران در سال 1395 بود که کم تر از 5 سال از زندگی زناشویی آن می گذشت. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 1970، تعداد نمونه 384 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری در دسترس از مکان هایی چون دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، فرهنگ سرای خانواده، بوستان گفتگو، بوستان نهج البلاغه و پارک بعثت انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس شادکامی زناشویی آزرین، ناستر و جونز (1973)، سیاهه باورهای رابطه ای ایدلسون و اپشتاین (1982) و پرسشنامه اسناد رابطه ای فینچام و برادبری (1992) بود. پس از کنار گذاشتن 69 پرسشنامه مخدوش، داده های 315 نفر به روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج حاکی از رابطه منفی بین باورها و اسنادهای رابطه ای با شادکامی زناشویی بود. از میان خرده مقیاس های باورهای رابطه ای، خرده مقیاس «مخرب بودن مخالفت» سهم بیش تری در پیش بینی شادکامی زناشویی داشت (42/0=β، 01/0=(P و از میان خرده مقیاس های اسنادهای رابطه ای، خرده مقیاس «جایگاه» پیش بینی کننده قوی تری برای شادکامی زناشویی بود (41/0=β، 01/0=(P.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت هرقدر باورهای رابطه ای زوجین منطقی تر و اسنادهای رابطه ای آن ها خوش بینانه تر باشد، شادکامی زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. از سوی دیگر از آنجا که شادکامی نقش مهمی را در پایداری زندگی زناشویی ایفا می کند؛ بنابراین پیشنهاد می شود رواندرمانگران و مشاوران با آموزش و اصلاح باورها و اسنادهای رابطه ای زوج ها، شادکامی آن ها را در زندگی زناشویی افزایش دهند.
    کلیدواژگان: اسنادها، باورها، رابطه ای، زناشویی، شادکامی
  • راضیه نظری، احمد کربلایی محمد میگونی صفحات 411-432
    هدف
    هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری کمال گرایی، بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی بود.
    روش
    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام ساکنین شهر کرج به تعداد 1614626 نفر در سال 1393 بود. نمونه برداری در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول به روش نمونه برداری چندمرحله ای منطقه های 2، 3، 5، 7 و 10، و در مرحله دوم به شکل تصادفی، 5 مرکز از هر منطقه از بین مراکز تفریحی و فرهنگی و سپس بر اساس پیشنهاد گاداگنولی و ولیسر (1998) در مورد حجم نمونه در پژوهش های الگویابی معادله های ساختاری، از هر مرکز 20 نفر به شکل داوطلبانه، و درنهایت 500 زن و مرد متاهل انتخاب شد. ابزارهای پژوهش مقیاس چندبعدی کمال گرایی فراست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت (1990)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) بود. داده های 405 نفر پس از حذف 90 پرسشنامه مخدوش و 5 آزمودنی پرت از روند پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی رابطه بین معیارهای فردی (229/0=β، 001/0=P)، سازماندهی (064/0=β، 047/0=P)، نگرانی در مورد اشتباه ها (212/0-=β، 001/0=P)، تردید نسبت به اعمال (212/0-=β، 001/0=P)، انتقادگری والدین (257/0-=β، 001/0=P) و انتظارهای والدین (141/0=β، 001/0=P) را با سازگاری زناشویی میانجی گری می کند.
    نتیجه گیری
    از آنجا که بهزیستی روان شناختی پایین زوج ها می تواند احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی را افزایش دهد، پیشنهاد می شود، در مشاوره های پیش از ازدواج و در زوج درمانی برای تداوم ازدواج به ویژه برای زوج های که علاوه بر نارضایتی و ناسازگاری های زناشویی، دارای بهزیستی روان شناختی پایین نیز هستند، بر کمال گرایی مثبت و منفی و بهزیستی روان شناختی آن ها توجه شود.
    کلیدواژگان: بهزیستی، روان شناختی، زناشویی، سازگاری، کمال گرایی
  • امین نظری، هاجر فلاح زاده، ندا نظربلند صفحات 433-452
    هدف
    هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش سرخوردگی زناشویی و افزایش کیفیت زناشویی زن ها بود.
    روش
    روش پژوهش شبه تجربی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری شامل 2146 نفر از مادران دانش آموزان پسر در سه مدرسه دوره متوسطه دوم بخش مرکزی و بخش کلیشاد شهرستان فلاورجان به نام های دبیرستان بهنام رحمانی، امام خمینی و شهید بهشتی در سال تحصیلی 95-1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 مادر انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسشنامه های سرخوردگی زناشویی کایزر (1993)، کیفیت زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستینسن، (2008) توسط آزمودنی های هردو گروه تکمیل و سپس درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 1986) در 10 جلسه 90 دقیقه ایی هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و نتایج با استفاده از طرح تحلیل کواریانس چندگانه تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج بیانگر آن بود که میانگین گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مولفه سرخوردگی زناشویی، در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش (881/15=F،001/0=P) و در مولفه کیفیت زناشویی، افزایش یافته است (594/8=F، 001/0=P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را روش موتری تلقی کرد که با کاربرد استعاره ها، فنون تنظیم هیجان و اعمال متعهدانه مبتنی بر ارزش ها، منجر به کاهش سرخوردگی زناشویی و افزایش کیفیت زناشویی زن های متاهل می شود.
    کلیدواژگان: پذیرش، تعهد، سرخوردگی، کیفیت زناشویی
|
  • Sadeghi, Zohreh, Saffarinia, Majid, Sohrabi, Faramarz, Alipour, Ahmad Pages 315-332
    Aim:This research was aimed to evaluate the effectiveness Logotherapy in reduction of depression in Women faced with infidelity.
    Method
    This research performed in a semi experimental framework with the experimental and control groups and 3months follow up. 30 of 135 people who were faced with the problem of infidelity and depressed at the same time were also selected in 5 Tehran area and assigned Randomly into two groups of equal size. The first group treated with logotherapy, The second group received no intervention. All of them completed Beck depression test, before and after the intervention. They completed demographic questionnaire too. Finally, data analyzed with statistical technique, variance between-within subjects(SPANOVA).
    Findings:The results showed that Logotherapy could reduce symptoms of depression in women with infidelity Compared with the control group ( p
    Conclusion
    logotherapy can be used to reduce depression of women caused by the infidelity of spouses.
    Keywords: depression, infidelity, Vulnerable women, Logotherapy
  • Kurdi, Masoumeh, Aslani, Khaled, Amanelahi, Abas Pages 333-351
    The aim of this study was to investigate sexual intimacy and trust as moderating the relationship between secure attachment style and marital commitment.
    Methodology
    This research was correlation and statistical population were all married women university students Chamran martyr out of which 200 were selected for behavioral practices and scales Farman and vehner (1999), marital commitment Adams and Jones ( 1997), relational intimacy Schaefer and Olson (1981) and trust Rmpl, Holmes and Zanna (1986) was completed.
    Results
    The findings showed that there is a significant positive relationship between secure attachment style and marital commitment. As well as sexual intimacy and trust relationship between secure attachment style and marital commitment make adjustments. Thus, the role of sexual intimacy and trust in applied research in the field of women seem necessary.
    Keywords: secure attachment, marital commitment, sexual intimacy, trust
  • Fatollahzadeh, Noshin, Mirseifi Fard, Leila Sadat, Kazemi, Mahnaz, Saadati, Nadereh, Navabinejad, Shokoh Pages 353-372
    Aim: The aim of present study was to determine, effect of marital life enrichment on the basis of choice theory, on quality of marital relationship and couple's intimacy.
    Method
    This quasi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with one-month follow-up. Among 89 couples who referred to Yarestan counseling center of Isfahan from October to December 2016, 33 couples who had high scores in Golombok-Rust Inventory of Marital State (1988) and lower scores in Walker and Thompson's Intimacy Scale( 1983), 15 couples were randomly selected and randomly 7 couples assigned in experimental group and 8 couples in control group. Control group received six 60-minute sessions treatment of marital enrichment based on choice theory (WDEP; Duba, Graham, Britzman and Minatrea, 2009). Data were analyzed using variance repeated measures.
    Results
    Finding indicated a significant difference between the performance of the two groups in the quality of marital relationship (F = 7.72, P = 0.008) and marital intimacy (F = 27.99, P = 0.001) in posttest and after one month of follow up.
    Conclusion
    Marital life enrichment education based on the choice theory is effective and couple therapists can use this approach in working with couples, in order to increase their intimacy and quality of their marital relationship.
    Keywords: Enrichment, marital life, choice theory, quality of relationships, intimacy
  • Panahi, Mariam, Kazemi Jamarani, Shabnam, Rostami, Mehdi Pages 373-392
    Objective
    This study examines the effectiveness of Integrated Behavioral couple therapy The decline in marital boredom and fear of intimacy.
    Methods
    Quasi-experimental study with a pretest-posttest control group and two-month follow-up The population of couples referred to counseling centers (Hamrah group, Mehr Avar and Dinyar) in Region 2 Tehran Apr 2016 to 121 couples in which the couples Marital boredom scales Pines (1996) Fear of intimacy Descutner & Thelen (1991) had earned a high score Purposefully selected and the number of 8 couples (16) In the experimental group and 8 couples (16) in the control group were assigned randomly. Participants in the experimental group underwent 10 sessions of 90 minutes, Behavioral therapy - a combination Jacobson and Christensen (1996) were And participants in the control group did not receive treatment in time. Two groups in pretest, posttest, and follow-up Marital boredom and fear of intimacy variables were measured. Data for the analysis of descriptive statistics And analysis of variance repeated measures was used.
    Results
    The results showed that couples therapy Behavioral combination of the decline in marital boredom and fear of intimacy and its components In the post-test and follow-influenced (P
    Conclusion
    Therefore, The fact that marital boredom and fear of intimacy and marital status Couples with stress and inefficiency is widespread, use of Integrated Behavioral couple therapy can be combined to improve intimacy and reduce boredom help them.
    Keywords: Integrated Behavioral Couple Therapy, Marital Boredom, Fear of Intimacy, Couples
  • Emami Kalesar, Leila, Rasouli, Mohsen Pages 393-410
    Aim: Marital happiness is the general judgment and assessment basis of marriage which reflects the joy or satisfaction which he or she experiences in the marital relationship. Given the importance of marital happiness in the family durability and stability, identifying the underlie factors of marital happiness sounds necessary. This study has aimed to investigate the relationship between relational beliefs and attributions to marital happiness.
    Methods
    This research is correlation and the population was the whole married people in Tehran with less than 5 years from their marriage. The sample through using available sampling was 315 married men and women under 5 years of their marriage. The tools used for data collecting was Azrin Marital Happiness Scale (MHS), Relational Beliefs Inventory (RBI), and Relational Attribution Questionnaire (RAM).
    Results
    Results from step-wise regression analysis, showed negative relationship between relational beliefs and relational attributions with the marital happiness; and also declared that among the relational beliefs subscales "Destructive opposition " has the greater share predicating marital happiness, and among the relational attribution subscales, the "Standing"(internal/external attributions) is the stronger predictor to marital happiness.
    Conclusion
    Based on the findings how more logical be the couple's relationship Beliefs and More optimistic attributions, they will experience more marital happiness Despite the limitation on generalizing the results to the entire population, it's suggested to the counselors and family therapists (premarital, couple and marriage enriching counseling) to focus on the relational beliefs and attribution.
    Keywords: marital happiness, relational beliefs, relational attributes
  • Raziye Nazari, Ahmad Karbalaei Mohamadmeygooni Pages 411-432
    Aim: The purpose of this study was to explain the structural model of perfectionism, psychological well-being and marital adjustment.
    Method
    This study utilized a descriptive correlational design and the statistic population of the study included of all residents of the Karaj city with the quantity of 1614626, of which 500 married persons who were eligible to enter the study were selected for sampling, through a multistage sampling. Research tools were Frost Multiple Perfectionism Scale (1990), Ryff Psychological Well-Being Scale (1989) and Spanier Dyadic Adjustment Scale (1976).
    Results
    After removal of 5 outlier subjects, structural equation modeling was used to analyze the data of 405 subjects. Results showed that psychological well-being mediate the relationship between positive perfectionism included personal standards (β=0.229, P0.01) and organization (β=0.064, P0.05) with marital adjustment. Also, psychological well-being mediate the relationship between negative perfectionism included concern over mistakes (β=-0.212, P0.01), doubts about actions (β=-0.212, P0.01), parental criticism (β=-0.257, P0.01), parental expectations (β=0.141, P0.01) with marital adjustment.
    Conclusion
    Negative perfectionism and positive perfectionism have a different impact on psychological well-being and marital adjustment. As expected a compatible marriage lasted for a long time and is satisfactory for both spouses, hence it is recommended that, in the continuation of marriage, positive and negative perfectionism and psychological well-being should be considered subsequently.
    Keywords: marital adjustment, negative perfectionism, positive perfectionism, psychological well, being
  • Nazari, Amin, Falahzade, Hajar, Nazarboland, Neda Pages 433-452
    Aim: The purpose of this study is effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on reducing marital disaffection and increasing marital quality in women.
    Methods
    This study is a quasi-experimental type based on pre-test, post-test, follow up test with control group. Sample group was chosen from 2146 mothers of high school students in Felavarjan. The population consisted of 30 women, randomly selected for test and control group. Interventional Acceptance and commitment therapy was conducted on members of test group in 10 sessions each session lasts 90 minutes. Results gathered from marital disaffection scale (Kaiser, 1993) and marital quality scales (Busby, crane, Larsen, Christensen, 2008).Test and control group were evaluated by noted tools in three step, pre-test, past-test and follow up test. Results were analyzed with multivariate analysis of covariance method (MANCOVA). Results showed that Acceptance and Commitment Therapy is effective on marital disaffection and marital quality of women.
    Results
    Test levels of significance showed that pre-test and post-test in marital disaffection decreased mean of test group toward control group (P=0.001, F=15.881). Test levels of significance showed that pre-test and post-test in marital quality decreased mean of test group toward control group (P=0.001, F=8.594).
    Conclusion
    It was observed that the acceptance and commitment therapy on reducing marital disaffection and increasing marital quality on women marital disaffection is effective.
    Keywords: Acceptance, commitment therapy, marital disaffection, marital quality