فهرست مطالب
فصلنامه لیزر در پزشکی
سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 65، پاییز 1396)
- تاریخ انتشار: 1396/10/03
- تعداد عناوین: 5
-
-
صفحات 3-9مقدمهداربستهای زیستتخریبپذیر بههمراه بیوسرامیکها زیستسازگاری بسیار خوبی را در بسیاری از کاربردهای مهندسی بافت از خود نشان دادهاند و توانستهاند رشد سلولهاو همچنین سازمانیابی سهبعدی شبهبافتی آنها را سبب گردند، انتظار میرود لیزرهای کمتوان بتوانند این روند را بهبود بخشند.روش بررسیدر این مطالعه اثر لیزر کمتوان Ga- Al-As با طولموج 830 نانومتر (و توان خروجی 400mW) از فاصله یک سانتیمتری بهمدت 100 ثانیه در روزبر زیستسازگاری وزیستفعالی داربست کامپوزیتی PLGA-PEG-Hydroxyapatite در روزهای 7 و 14 بررسی شده است.یافته هابرمبنای نتایج بهترتیب بلور هیدروکسیآپاتیت نسبت به کامپوزیت و کوپلیمر، زیستسازگاری بیشتری دارند و این میزان طی زمان افزایش مییابد. لیزر بر زیستسازگاری هیدروکسیآپاتیت در هر دوزمان اندازهگیری معنیدار است وباعث افزایش آن میشود ولی این اثر بر کوپلیمر مورد آزمایش بهطورکلی معنیدار نیست.
تابش لیزر در کامپوزیت باعث افزایش اندک و معنیدار زیستسازگاری میگردد همچنین بهترتیب بلور هیدروکسیآپاتیت نسبتبه کامپوزیت و کوپلیمر زیستفعالی یا بیواکتیویته بیشتری دارند و باعث افزایش فعالیت آنزیم آلکالنفسفاتاز میشوند و این میزان طی زمان افزایش مییابد هر دوی این روندها دارای تفاوت معنیدار میباشند. اما، اثر لیزر بر زیستفعالی یا بیواکتیویته هیدروکسیآپاتیت در هر دوزمان اندازهگیری معنیدار نیست وباعث افزایش آن نمیشوداین اثر بر کوپلیمر مورد آزمایش نیز بهطورکلی معنیدار نیست. درخصوص کامپوزیت هم میتوان گفت که تابش لیزر باعث افزایش اندک زیستفعالی در روز چهاردهم میگردد ولی این تغییر مختصر معنیدار نمیباشد.بررسی اثر لیزر بهتنهایی نیز بیانگر عدم تفاوت معنیدار در افزایش بقاء و بیواکتیویته سلولها و فعالیت آنزیم آلکالنفسفاتاز در گروه تابش لیزر میباشد.
نتیجهگیری: تابش دوز و طولموج لیزرمورد آزمون در این مطالعه میتواند موجب بهبود زیستسازگاری هیدروکسیآپاتیت و کامپوزیت شود ولی بر کوپلیمر بی اثر است. همچنین این تابش بر بیواکتیویته و میزان آنزیم آلکالنفسفاتاز سلولها در مجاورت مواد مورد آزمون بیتاثیر بوده است.کلیدواژگان: لیزر کمتوان، زیستسازگاری، زیستفعالی، داربستهای زیستتخریبپذیر -
صفحات 10-16مقدمهنرخ روبهرشد جمعیت جهان و نیاز روزافزون به مواد غذایی، استفاده بیرویه از مواد شیمیایی و سموم آفتکش در صنعت کشاورزی را درپی داشته است و این موضوع موجب آلودگیهای زیستمحیطی در آب، خاک، هوا و در پی آن بروز مسمومیتهای حاد و مزمن در انسان و سایر جانداران گردیده است. طیف وسیعی از این مسمومیتها ازطریق آفتکشهای ارگانوفسفره ایجاد میشود لذا، تحقیق در زمینه فهم سازوکار اثرسموم با رویکرد کاهش بیماریها و عوارض حاد و مزمن ناشیاز استفاده سموم و مواد شیمیایی از اهمیت بهسزایی برخوردار است.روش بررسیاثر تترااتیلپیروفسفات بهعنوان یک سم ارگانوفسفره بر ساختار و پایداری هموگلوبین انسان بالغ و همچنین اثرات همولیزی این سم با استفاده از تکنیکهای طیفسنجی نوری ماوراء بنفشمرئی نرمال و دمایی و تبدیل فوریه مادون قرمز (ATR/FTIR) با روشهای تیتراسیون با سم و نیز انکوباسیون در زمانهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج با نمونه شاهد مقایسه گردید.یافته هامیزان پتانسیل همولیزی سم برروی سلولهای قرمز خونی درمقایسه با نمونههای کنترل منفی و مثبت بررسی شد که نشانگر افزایش فعالیت همولیزی سم تترااتیلپیرو فسفات با افزایش غلظت سم برروی سلولهای قرمز خون میباشد. براثر برهمکنش تترااتیلپیروفسفات با پروتئین هموگلوبین در بخش گلوبین و مرکز هم، تغییراتی القا میگردد و این پروتئین در اعمال شرایط حرارتی درحضور سم رفتار دوگانهای را از خود نشان میدهد. براساس دادههای طیفسنجی تبدیل فوریه مادون قرمز نیز ساختار دوم هموگلوبین در برهمکنش با این سم دچار تغییرات نگردیده است.نتیجه گیریاین ترکیب در غلظتهای بسیار پایین توانایی لیز سلولهای قرمز خون و همچنین القای تغییرات در سطح پروتئین هموگلوبین و نفوذ به پاکت هیدروفوب را دارا است، همچنین در شرایط حرارتی این توانایی را دارد که ساختار پروتئین را فشردهتر نماید. تترا اتیلپیروفسفات پتانسیل تغییر ساختار دوم هموگلوبین را ندارد.کلیدواژگان: هموگلوبین، سم تترااتیلپیروفسفات، طیفسنجی نوری، همولیز
-
صفحات 17-22مقدمهتوسعه پالسهای فوق سریع لیزری ما را قادر به استفاده از اندرکنشهای قوی و جایگزیده اپتیک غیرخطی و دستکاری اپتیکی در داخل سلولهای زنده در مقیاس نانو نموده است. در نقطه تمرکز، چگالی توان نور بالا بوده و هر پالس باعث ایجاد یک حباب میکروسکوپی می شود که بافت سلولی اطراف خود را از هم جدا می کند. از تجمع هزاران حباب در کنار یکدیگر می توان یک برش بسیار ظریف در بافت سلولی ایجاد نمود. بهعلت دارا بودن بازده تبدیل بالا، تولید و جذب نور فرابنفش میتواند بهعنوان یک فرآیند احتمالی در نقطه تمرکز اتفاق افتد. علاوهبراین، نور فرابنفش میتواند نزدیک به نقطه کانونی توسط پدیده تولید هارمونیک سوم ایجاد شود. از این رو، مطالعه پایداری پدیده تولید هارمونیک سوم در کاربردهای پزشکی ازجمله نانوجراحی از اهمیت بالایی برخوردار است.روش بررسیمطالعه پایداری پدیده تولید هارمونیک سوم را با بررسی رفتار نور در داخل یک بلور اپتیکی با پذیرفتاری غیرخطی مرتبه سوم انجام میدهیم. برای این منظور، با توصیف کوانتومی پدیده به مطالعه جایگزیدگی نور با استفاده از نسبت وارون اشغال و آمار افت و خیر ترازهای انرژی میپردازیم. با استفاده از تحلیل این دو پارامتر میتوان ویژگی گستردگی توابع موج نور را مورد بررسی قرار داد. برای یک تابع موج کاملا گسترده، مقدار نسبت وارون اشغال برابر با معکوس ابعاد فضای هیلبرت و برای یک تابع موج کاملا جایگزیده این مقدار برابر 1 است. در سمت مقابل نیز، آمار ترازهای انرژی حالتهای گسترده از آمار ویگنر و حالتهای جایگزیده از آمار پواسونی پیروی میکند.یافته هانتایج بهدستآمده نشان میدهد درحالیکه نور حاصل از پدیده تولید هارمونیک سوم در میدانهای الکتریکی ضعیف و یا بلورهای اپتیکی با پذیرفتاری مرتبه سوم کوچک جایگزیده است، اعمال میدان الکتریکی به حد کافی قوی میتواند سبب غیرجایگزیدگی نور و درنتیجه ناپایداری پدیده تولید هارمونیک سوم در بلورهای اپتیکی با پذیرفتاری غیرخطی مرتبه سوم مناسب گردد.نتیجه گیریمیدان الکتریکی و پذیرفتاری مرتبه سوم بلور اپتیکی، عوامل موثر در پایداری/ناپایداری پدیده تولید هارمونیک سوم هستند.کلیدواژگان: نانوجراحی، تولید هارمونیک سوم، جایگزیدگی نور، آمار ترازهای انرژی
-
صفحات 23-29هدفمطالعه میانکنش نانومیله طلا با غلظتهای گوناگون آنزیم کندرواتیناز بهمنظور بهینهکردن نانومیله طلا با رویکرد سامانه هدفمند حامل دارویی برای بهبود روند بازسازی اکسونها و ترمیم ضایعات نخاعی.روش بررسینانومیله طلا با روش رشد دانه سنتز شد و مطالعات ساختاری و مورفولوژی نانومیله طلا و بررسی رزونانس پلاسمون سطحی با استفاده از دستگاه طیفسنجی و میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات پلاسمونیک رزونانس سطحی نانومیله طلا در اثر میانکنش با غظتهای مختلف آنزیم توسط تکنیکهای طیفسنجی، فلورسانس و دورنگنمایی دورانی بررسی شد. همچنین فعالیت آنزیمی درحضور غلظتهای مختلف نانومیله طلا، برای طراحی سامانه هدفمند انتقال دارو انجام شد.
یافتهها: تغییرات پلاسمونیک نانومیله طلا برای بهبود در نقش حامل دارویی نشان داد که اضافهکردن آنزیم و میانکنش آنزیم با نانومیله طلا نهتنها منجر به ازدسترفتن ساختار نانومیله طلا نمیشود بلکه مطالعات فلورسانس نشانداد که میتواند سبب تقویت شدت سیگنال فلورسانس نیز شود. از طرف دیگر مطالعات فعالیت آنزیم در حضور غلظتهای مختلف نانومیله طلا، نشان داد که دو غلظت 5/12 و 25 نانو مولار نانومیله طلا بهترین نتیجه را در زمینه فعالیت آنزیم و حفظ ساختار نانومیله طلا دارد.
بحث و نتیجهگیری: از کاربردهای نانومیله طلا استفاده از آن در عرصههای پزشکی و درمانی بهعنوان سامانه انتقال دارو است و یکی از آنزیمهای کلیدی که برای درمان ضایعات نخاعی استفاده میشود، آنزیم کندرواتیناز است. مطالعات نانومیله طلا درحضور غلظتهای مختلف آنزیم نشان داد که علاوه بر عدم از بین رفتن ساختار، افزایش سیگنال فلورسانس برای کاربردهای حسگری نیز مشاهده شد. همچنین با توجه به مطالعات فعالیت آنزیم، غلظت 5/12 نانومولار نانومیله طلا برای طراحی سامانه هدفمند انتقال دارو برای این آنزیم مفید به نظر میرسد.کلیدواژگان: نانومیله طلا، آنزیم کندرواتیناز، سامانه انتقال دارو -
صفحات 30-44رادیکالهای آزاد اکسیژندار (ROS) و رادیکالهای آزاد نیتروژندار (RNS)، بهعنوان محصولات جانبی متابولیسم بهطور مداوم در سیستمهای بیولوژیکی تولید و منجر به آسیب DNA، پروتئینها و لیپیدها میشوند. مطالعات اخیر حاکی از نقش ROS در واکنشهای آنزیمی، انتقال پیام و فعالشدن عوامل نسخهبرداری هستهای میباشد. زنجیره انتقال الکترون میتوکندری، NADPH اکسیداز موجود در غشاء سلولهای فاگوسیتکننده، سیتوکرومP450 مونواکسیژناز شبکه آندوپلاسمی، گزانتین اکسیداز، واکنش فنتون و هابر- ویس مسئول تولید ROS در سیستمهای سلولی میباشند. ROS عملکرد پروتئینها را از طریق تنظیم پروتئینهای حساس به اکسیداسیون- احیا،، بیان ژن، پروتئینهای اتصالی حساس به اکسیداسیون احیاء، آنزیمهای تغییر-دهنده حساس به اکسیداسیون- احیاء و تنظیم ترن اور پروتئین تغییر میدهد. سلولهای سرطانی بهدلیل شرایط هیپوکسی، جهش ژنهای هستهای و میتوکندریایی، فعالشدن انکوژنها و ازدسترفتن ژنهای سرکوبگر تومور، نسبتبه سلولهای نرمال ROS بیشتری تولید میکنند. در سلولهای سرطانی، سطح پایین تا متوسط ROSبرای نمو، تمایز و بقاء سلولی ضروری میباشد ولی در سطوح بالا منجر به مرگ سلولی میشود. شواهد اخیر حاکی از نقش ROS بهعنوان پیامرسان در تهاجم سلولهای توموری، رگزایی و متاستاز میباشد. این مقاله مروری بر منابع تولید رادیکالهای آزاد، پیامدهای افزایش ROS در سلولها و نقش آن در عملکرد سلولهای سرطانی تاکید دارد.کلیدواژگان: لاسترس اکسیداتیو، سرطان، NADPH اکسیداز، انکوژن
-
Pages 30-44