فهرست مطالب

نشریه فرهنگ و ادبیات عامه
پیاپی 18 (بهمن و اسفند 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین رضویان، مریم جلیلی دوآب صفحات 1-37
    برای اثبات تاثیر گویش مادری نویسنده و شاعر در هر اثر می توان از هنجارگریزی گویشی به عنوان یکی از شواهد کمک گرفت. هنجارگریزی گویشی یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی های لیچ است. در این نوع هنجارگریزی، ساختی غیر از زبان هنجار وارد زبان ادب می شود که می تواند ردپایی از جغرافیای شاعر یا نویسنده باشد. در میان تحقیقات انجام شده در زمینه هنجارگریزی، پژوهشی که به طور اخص به تاثیر محیط و جغرافیای شاعر و چرایی استفاده از هنجارگریزی گویشی پرداخته باشد، انجام نشده است. در این تحقیق برآنیم که هنجارگریزی گویشی را در آثار نثر و شعر حسین پناهی بررسی کنیم و به تاثیر محیط زندگی در شعر و نثر وی بپردازیم. بدین منظور شانزده اثر1 نثر و شعر وی به طور کامل بررسی و مقایسه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در آثار دوره اول، پناهی تاثیر بسیاری از محیط خود و زندگی عشایری دوران کودکی گرفته است. او با کاربرد واژه ها و اصطلاحات گویش لری در آثارش، تصاویری از خاطرات دوران کودکی و اوضاع زندگی عشایری را نشان داده و رنج و شادی را درهم آمیخته است؛ اما در دوره دوم آثار او، ردپای کمتری از محیط و زندگی عشایری به چشم می خورد. در بیشتر آثار این دوره- که درباره نگاه او به دنیا و مسائل آن همانند عدالت، درد بیداری و... است- هنجارگریزی های گویشی کمتر است.
    کلیدواژگان: گویش لری، هنجارگریزی، هنجارگریزی گویشی، حسین پناهی
  • رحمان ذبیحی صفحات 29-46
    دائره المعارف های کهن از زمره مهم ترین منابع حفظ فرهنگ عامه در تاریخ ادبیات فارسی شمرده می شوند. ازجمله این متون نزهت نامه علایی اثر شهمردان بن ابی الخیر است که در سال های پایانی سده پنجم هجری تالیف شده است و علاوه بر طبقه بندی علوم رایج روزگار، مشتمل بر عناصر مهم و بنیادین فرهنگ عامه است. یکی از زمینه های مهم نمود فرهنگ عامه در این اثر، ذکر آیین ها و باورهای عامیانه درباره نباتات است. مولف ضمن طرح مطالب علمی و شبه علمی که حاصل استفاده از منابع پیشین و مشاهدات و تجربیات خویش است، باورها و آیین های بسیاری درباره ثمردهی، خواص گیاهان و درختان، شیوه دفع آفات، دفع چشم زخم، بهبود و ازدیاد ثمر، دلالت برخی امور بر رخدادهای جوی چون دلالت بانگ قورباغه بر آمدن باران، ارتباط درخت و انسان، تهدید نمایشی درخت و گرفتن تضمین ثمردهی از آن، نقش نباتات در تعبیر خواب و ویژگی های عجیب دیگر ذکر کرده است. موضوع این پژوهش استخراج، دسته بندی و بررسی آیین ها و باورهای عامیانه نباتی در نزهت ن امه و کنکاش در کم و کیف، سرچشمه ها و زمینه های آن و همچنین سنجش این متن بی
    بدیل با برخی متون مشابه در این زمینه خاص است.
    کلیدواژگان: دائره المعارف های کهن، نزهت نامه علایی، فرهنگ عامه، نباتات، آیین ها و باورها
  • امید ویسکرمی، محمد رضایی، حسین کیا صفحات 47-65
    باورهای عامه بخش بزرگی از فرهنگ و ادبیات هر قوم را تشکیل می دهد و برای تحقیق در افکار، عقاید، فرهنگ، تمدن و همچنین رفع مشکلات و دشواری های موجود در فهم اشعار و متون برجای مانده هر قوم باید دقیقا مورد بررسی قرار گیرند.
    یکی از باورهای عامیانه ایرانیان، اختلاج است. خلاف طب قدیم و جدید- که آن را حرکتی غیرارادی در اندام ها و اعضای بدن می داند- قدما حوادث و پیشامدهایی را که ممکن بود برای شخص، متعلقان، خویشان و دارایی او رخ دهد، به اختلاج اعضای بدن نسبت می دادند و با توجه به آن پیشگویی هایی می کردند که با طب قدیم و یافته های علم پزشکی و روان شناسی امروز قابل تفسیر و تبیین نیست. باورهای عامه درباره اختلاج آن قدر گسترده بود که در ادبیات منثور و منظوم فارسی از کتاب کلیله و دمنه گرفته تا شعر شعرای گذشته، همچون اشعار خاقانی، نظامی، کمال الدین اصفهانی، سعدی، صائب تبریزی و شعرای معاصر، چون فروغ فرخزاد و قیصر امین پور بازتاب پیدا کرده است.
    در این پژوهش که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن از روش کتابخانه ای استفاده شده است، پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژه اختلاج و مبانی فیزیولوژیک این عارضه و علل حادث شدن آن در بدن انسان، جایگاه اختلاج در باورهای عامیانه ایرانیان قدیم و بازتاب آن در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اختلاج یکی از باورهای عامیانه ایرانیان قدیم بوده است و اگر عضوی از بدن شخص می جهید، آن را نشانه وقوع رویدادی خوش و ناخوش می دانسته اند.
    کلیدواژگان: اختلاج، باورهای عامیانه، طب قدیم، آثار منظوم و منثور
  • سجاد آیدنلو صفحات 67-103
    در ابیات و اشعار بعضی از شعرا از گذشته تا دوره معاصر، اشاره هایی به نامها و داستانهای ملی- پهلوانی ایران یافته می شود که ماخذ آنها شاهنامه فردوسی، منظومه های پهلوانی پس از آن و متون ادبی و تاریخی رسمی نیست بلکه توضیح و گزارش آنها را باید در روایتهای نقالی (طومارها) و صورت شفاهی- عامیانه برخی داستانهای شاهنامه جست. راه یابی این گونه تلمیحات حماسی به شعر فارسی به دلیل رواج فن نقالی و داستان گزاری شفاهی در ادواری از تاریخ اجتماعی ایران و علاقه همگانی به این روایتها بوده است. در این مقاله بدون اینکه استقصایی تام صورت گرفته باشد، بیست و هفت اشاره داستانی به نامها و روایات نقالی و شفاهی- مردمی در شعر سخنوران مختلف از سده ششم تا امروز آورده و بررسی شده و یازده تلمیح مبهم نیز که احتمالا برگرفته از این نوع روایتهاست برای توجه و تحقیق پژوهشگران معرفی شده است.
    کلیدواژگان: تلمیح، روایات نقالی، طومار، روایتهای شفاهی، مردمی، شعر فارسی
  • علی جهانشاهی افشار، سید امیر جهادی حسینی صفحات 105-130
    قصه های عامیانه گزارشگر سرگذشت ها و ماجراهای افرادی از طبقات مختلف اجتماعی و عموما کم آوازه است که برحسب تصادف، با وقایع و حوادثی عبرت انگیز، حکمت آمیز و شگفت رو به رو شده اند. این قصه ها جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم سرچشمه می گیرد. درواقع، سرچشمه این قصه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر وجود قصرهای مرموز، باغ های سحرآمیز، چاه ها و فضاهای تیره و تار، دیو، پری، اژدها، سحر، رعد و برق، سعد و نحس، خواب های گوناگون، داروی بیهوشی و رمل و اسطرلاب و و نظایر آن از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصه های ایرانی و کلا قصه هایی است که در مشرق زمین و سرزمین هایی چون هند، به وسیله قصه نویسان ساخته و پرداخته شده است.
    از جمله قصه های عامیانه آشنا، قصه امیرارسلان نامدار است که آخرین قصه عامیانه فارسی با ویژگی های قصه کهن است. در این قصه، عمده ویژگی های قصه عامیانه فارسی خصوصا جادو، بروز یافته است. جادو به ترفندهایی گفته می شود که در قصه ها برخی افراد انجام داده و می توانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را تغییر داده و کارهایی خارق العاده انجام دهند. در این گونه قصه ها، جادوگران می توانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر به وجود بیاورند(پیکرگردانی) و یا حوادث آینده را پیشگویی کنند. نویسندگان بر آنند تا جادو و جادوگری را به عنوان یکی از ویژگی های قصه عامیانه در این اثر مورد تحقیق و بررسی قرار دهند
    کلیدواژگان: امیر ارسلان نامدار، جادو، طلسم، پیکرگردانی، پیشگویی
  • عظیم جباره ناصرو، رقیه (پریچهر) کوهنورد صفحات 131-152
    شناخت جنبه های گوناگون فرهنگ و آگاهی از شیوه تفکر هر قوم با بررسی باورها و آیین ها، ضرب المثل ها و عقاید عامه مردم آن سرزمین امکان پذیر است. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه زن در باورها و فرهنگ عامیانه مردم شهرستان جهرم در استان فارس است. در این پژوهش که بر اساس مکتب فرهنگ و شخصیت در انسان شناسی انجام گرفته است، ترکیبات رایج درباره زنان واکاوی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این منطقه کهن، زنان در اغلب امور، جایگاهی فرودست و پایین تر از مردان داشته اند. درنگ در فرهنگ و ادبیات عامیانه ی این شهرستان نشانگر این حقیقت است که قوانین حاکم بر روابط خانوادگی و اجتماعی، مردسالارانه بوده است؛ زنان اغلب در حاشیه هستند و به مردان وابسته اند. صفاتی که برای زنان به کار می رود، در بیشتر موارد، صفت های ناشایستی است که در توجیه مردسالاری و اعمال خشونت علیه زنان به کار رفته است. روش تربیتی و آموزشی و الگوهای فرهنگی رایج در میان مردم نیز، نقش زیادی در انفعال زنان و ایجاد نابرابری بین زن و مرد داشته است.
    کلیدواژگان: جهرم، خانواده، زن، فرهنگ عامه
  • منصوره عرب، میرجلال الدین کزازی صفحات 134-252
    تاریخ فرهنگ و هنر ایران پیش از اسلام و پس از آن نشان می دهد ایرانیان اگر بخشی از تنشان از جامه بیرون باشد، آن را بی شرمی می دانند و مایل هستند جامه ای بپوشند که سرتا پایشان را فرا بگیرد.اما در بررسی آثار ادبی به نمونه هایی بر می خوریم که به برهنگی سر یا پا اشاره شده است .
    همان طور که پوشش ها ،مجموعه ای از پباورهای فرهنگی هر جامعه را نشان می دهند،هر نوع برهنگی(سر، تن و پا)هم دارای مفاهیم نمادین فرهنگی و اجتماعی است که بررسی و شناخت آنها در آثار ادبی راهگشای پژوهش های انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی است و نتایج آن به بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم ودرک بهتر آثار ادبی و حفظ هویت فرهنگی کمک می نماید؛زیرا ادبیات زبان بیان فرهنگ و تمدن هر کشوری است ونمادها چکیده اسطوره ها و بیانگر آداب و آیین اقوام اند وبه دلیل چند لایگی و چند مدلولی رمز و راز یک فرهنگ را با خود حمل می کنند.
    پای برهنه در ادب فارسی نماد احترام و بزرگداشت ، بندگی و تواضع، اشتیاق و وصال ،بی توجهی به خلق و زینت دنیا، مجازات ، سوگواری ، نذر، حاجتمندی و فقر است .عقلای مجانین نیز پابرهنه اندتابا ظاهر دیوانگان بهتر بتوانند انتقاد و اعتراضشان را به گوش دیگران برسانند.
    در این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای به نمادشناسی پای برهنه در آثار نظم و نثر فارسی از آغاز تا دوره مشروطه پرداخته شده است.
    کلیدواژه ها
    «نماد»؛ «پای برهنه»؛ «پوشش»؛ «ادبیات فارسی»
    موضوعات
    مردم نگاری
    عنوان مقاله [English]
    نمادشناسی پای برهنه در ادب فارسی(از آغاز تا دوره مشروطه)
    نویسندگان [English]
    mansureh arab1؛
    1teacher

    چکیده [English]
    تاریخ فرهنگ و هنر ایران پیش از اسلام و پس از آن نشان می دهد ایرانیان اگر بخشی از تنشان از جامه بیرون باشد، آن را بی شرمی می دانند و مایل هستند جامه ای بپوشند که سرتا پایشان را فرا بگیرد.اما در بررسی آثار ادبی به نمونه هایی بر می خوریم که به برهنگی سر یا پا اشاره شده است .
    همان طور که پوشش ها ،مجموعه ای از پباورهای فرهنگی هر جامعه را نشان می دهند،هر نوع برهنگی(سر، تن و پا)هم دارای مفاهیم نمادین فرهنگی و اجتماعی است که بررسی و شناخت آنها در آثار ادبی راهگشای پژوهش های انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی است و نتایج آن به بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم ودرک بهتر آثار ادبی و حفظ هویت فرهنگی کمک می نماید؛زیرا ادبیات زبان بیان فرهنگ و تمدن هر کشوری است ونمادها چکیده اسطوره ها و بیانگر آداب و آیین اقوام اند وبه دلیل چند لایگی و چند مدلولی رمز و راز یک فرهنگ را با خود حمل می کنند.
    پای برهنه در ادب فارسی نماد احترام و بزرگداشت ، بندگی و تواضع، اشتیاق و وصال ،بی توجهی به خلق و زینت دنیا، مجازات ، سوگواری ، نذر، حاجتمندی و فقر است .عقلای مجانین نیز پابرهنه اندتابا ظاهر دیوانگان بهتر بتوانند انتقاد و اعتراضشان را به گوش دیگران برسانند.
    در این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای به نمادشناسی پای برهنه در آثار نظم و نثر فارسی از آغاز تا دوره مشروطه پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: نماد، پای برهنه، پوشش، ادبیات فارسی
  • فاطمه الهامی صفحات 153-181
    «سیتک» (Seytak) نام دیگر دوبیتی در گویش سیستانی است که زبانی ساده و روان دارد و برای هر فارسی زبانی قابل فهم است. این نوع شعر به میزان گسترده ای از دیگر انواع ترانه ها در بین مردم سیستان رایج است. موضوع اغلب این دوبیتی ها عشق و زندگی است؛ شادی ها، غم ها، دلبستگی ها، گله مندی از مشکلات زندگی، ناله از بی وفایی، بدعهدی زمانه و مردم، انتظار، کار و باورهای اعتقادی همه و همه در آن ها نهفته است. مقاله حاضر ضمن بررسی موضوعی انواع ترانه های سیستان، برآن است تا به تحلیل محتوایی سیتک ها بپردازد تا اندیشه مرکزی و فکر اصلی هنرمند را در آن واکاوی کند و از این طریق به شناخت بهتر تاریخ و فرهنگ مردم سیستان و درک اندیشه ها، اعتقادات، احساسات و آداب و رسوم زندگی آنان دست یابد. درون مایه این دوبیتی ها در چهار عنوان کلی اعتقادی، عاشقانه، فعالیت های شغلی و مفاهیم اجتماعی دسته بندی شده و مفاهیم جزئی تر زیرمجموعه آنها قرارگرفته است. مفاهیم عاشقانه با 54 %، محتوای اجتماعی با 4/22 %، مفاهیم اعتقادی با 15 %و فعالیت های شغلی با 57/8 % به ترتیب از مهمترین مفاهیمی بوده که در محتوای دوبیتی ها مشاهده می شود. بسامد بالای مفاهیم عاشقانه حاکی از این است که عشق در سیتک های سیستان حضوری زنده و ماندگار دارد.
    کلیدواژگان: ادبیات عامیانه، دوبیتی، سیستان، سیتک، درون مایه
  • سهیل روزبه، فردوس آقا گل زاده، حیات عامری صفحات 183-205
    در زبان فارسی تلویح نقش مهمی در گفتمان دارد، همچنین استنباط آن از طرف شنونده بسیار مهم می باشد. هدف از این تحقیق تحلیل داده های زبان فارسی با توجه به فرهنگ فارسی زبانان در تهران و طبقه بندی انواع تلویح بر اساس رویکرد های مختلف می باشد. مسئله ای که وجود دارد این است که سخنگویان فارسی زبان پیام مورد نظر گوینده را چگونه استنباط می نماید. این پژوهش با توجه به موضوع مقاله مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است که داده ها به روش میدانی از مکالمات روزمره مردم عادی کوچه و خیابان شهر تهران بدست آمده است. برای بدست آوردن و استخراج جملات تلویحی،50 ساعت از مکالمه های فارسی زبانان در 13 موقعیت متفاوت ضبط و ثبت شده است. بعد از استخراج جملات حاوی تلویح ، آنها را طبقه بندی نموده و بر اساس فرضیه-های تحقیق مورد توصیف و تحلیل کیفی قرار گرفتند. دستاورد تحقیق نشان می دهد که تلویح در ارتباطات و تعاملات فارسی زبانان در قالب معنای تلویحی به صورت تلویح مکالمه ای عام، تلویح سنجشی،تلویح مکالمه ای خاص و تلویح قراردادی بازنمایی می شود و همچنین ساخت های دستوری همچون جملات شرطی و ساخت پرسش های توضیحی می تواند با پیش فرض موارد خاص در بوجود آوردن متون دارای معانی تلویحی تاثیرگذار باشد.در پایان به این نتیجه رسیدیم که بافت موقعیت و فرهنگ عامل بسیار تعیین کننده و موثری در تحلیل مکالمات بودند. چرا که معانی و تفاسیر در بافت موقعیت قابل دستیابی بودند.
    کلیدواژگان: کاربردشناسی، تلویح مکالمه ای، تلویح سنجشی، تلویح قراردادی، اصول همکاری
  • عارف کمرپشتی، مریم سلیمان پور صفحات 208-232
    زبان یکی از اصلی ترین اجزای فرهنگ است که باعث برقراری ارتباط و تبادل اندیشه می شود. زبان عامه از عناصر معنوی فرهنگ عامه و جزء گنجینه های ادب فارسی است که در آثار ادیبان پارسی به کار گرفته شده است. این زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و ادبیات عامه است؛ فرهنگی که شامل باورها، افسانه ها، مثل ها، ترانه ها و... است. بهره گیری از زبان عامه در ادبیات دوره مشروطه نمود بیش تری داشته است. شعر این دوره بیشتر پسند خاطر عام یافته است تا خاص. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی آخرین منظومه های غنایی فارسی؛ «زهره و منوچهر» ایرج میرزا و «ایرج و هوبره» لاربن را از منظر واژگان، اصطلاحات، کنایات و ضرب المثل ها، که عناصر چهارگانه زبان عامه اند، مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با وجود تشابه وزن، قالب، درون مایه و زبان دو منظومه، کاربرد زبان عامه در ایرج و هوبره نسبت به زهره و منوچهر کمتر است؛ چرا که زمان ایرج میرزا اقتضا می کرد که با مردم به زبان خود آنان سخن بگویند و بنویسند و از به کارگیری لغات و اصطلاحات و مثل ها و تکیه کلام های آشنای مردم خودداری نکنند. از طرفی دیگر، زبان آثار جمال زاده، میرزاده عشقی، نسیم شمال و دهخدا که زبان دوره مشروطه به حساب می آمد بر زبان شعری ایرج میرزا بی تاثیر نبوده است، در حالی که زبان لاربن به زبان معیار بسیار نزدیک است.
    کلیدواژگان: زبان عامه، زهره و منوچهر، ایرج میرزا، ایرج و هوبره، لاربن
|
  • Pages 1-37
    This paper tries to show that we canuse dialect deviation as an evidence for demonstrate effectiveness of native dialect of writer and poet in his/her literatures.For showing effects of dialect at literature can be used dialectical deviation. Dialectical deviation is one of eight deviations of Leach. At this type of deviation, abnormal construction will enter the Literature Language that can trace the geography of the poet or author.Among the researches down in the field of deviation;there is no research about the impact of the poet environment and geography particularly and why usingdeviation. At this paper, we are going to review dialectical deviation in the Hossein Panahi prose and poetry and discuss the impact of the environment on his verse and prose. For this purpose sixteen proses and poetries of Hossein Panahi investigated and comparedcompletely. The results show that in the literaturesof the first period, Panahi accepted impact of his environment and the live of nomadic childhood.By using words and phrases of Larry dialect in his literatures; he is shown images of childhood memories and nomadic life conditions. Thus, he is mixed suffering and joy. But in the second period of his literature, there is fewer trace of environment and nomadic life. In line with the theme, works format of this period that is about his view of the world and its problems such as justice, awakening pain,etc.there is less dialect deviation.
    Keywords: Larry dialect, deviation, dialect deviation, Hossein Panahi
  • Pages 29-46
    Old encyclopedias are among the most important sources of preserving the folklore in Persian literature. Among these texts is Alaei’s Nezhatnameh authored by Shahmardan Ebn Abelkheyr in the late fifth century. In addition to the classification of the common science of its era, it includes the important and fundamental elements of folklore. Refering to the rituals and folk beliefs about plants is one of the most important themes of popular culture in this work. In addition to providing scientific and pseudo-scientific facts derived from earlier sources and his own observations and experiences, the author has alluded to a large number of beleifs and rituals with respect to productivity, properties of plants and trees, fighting off the pests, repelling the evil eye, improving and increasing the yield, some of the implications of climate events such as the frog cries signifying the coming of rain, the relationship between trees and humans, false threatening of the tree to guarantee its productivity, the role of plants in dream interpretation, and other odd characteristics. The purpose of this study is to extract, sort, and check the plant-related folk rituals and beliefs in Nezhatnameh as well as quantitatively and qualitatively explore its origins and backgrounds besides an unmatched evaluation of this text with some similar texts in this particular field
    Keywords: Key words: Old encyclopedias, Alaei's Nezhatnameh, Folklore, plants, beliefs, rituals
  • Omid Veiskarami, Mohammad Rezaei, Hosseyn Kia Pages 47-65
    Folklore makes up a vast part of a society’s culture and literature. To have a fine understanding of what one is looking for beliefs, culture and civilization of any society and its folklore should precisely be studied. This also can be helpful in understanding the vague and problematic areas found in old literary texts and poetry.
    Of Iranian's folklore is Ekhtelaj which is considered unintentional both in ancient and modern medicine. The early people attributed what might happen a person himself, his relatives and / or properties to Ekhtelaj and made predictions which are not justifiable based on ancient and modern medicine as well as modern psychology.
    Ekhtelaj was so influencing among people and their folklore that exists in all written literary works( i.e. prose and verse).This can be found in Kelileh and Demnneh,in works of old poets (e.g Khaghani, Nizami,Kamaladin Isfahani,Saeb Tabrizi) as well as contemporary poets (e.g.Forough Farokhzad and Gheisar Aminpour).
    To collect information, survey library methods were used. The present research deals with this leading issue in Persian literature. It has been given a try to define its literal definition, discuss its idiomatic concept, elaborate on its physiological aspect and then the most important part focuses on Ekhtelaj in folklore and its reflection in Persian Literature. The study results reveal that Ekhtelaj was a main element in ancient Iranian's folklore and its occurrence would be interpreted as a case of something good and /or something unpleasant.
  • Pages 67-103
    In poetry of some poets (from past to contemporary) is found allusions to some Iranian heroic names and stories that their sources not Shahname or heroic verses or other formal literary or historical texts and their explanation or story is in scrolls of storytellers or oral-popular narrations from stories of Shahname. These bardic allusions have entered in formal Persian poem because that storytelling has current and attached in junctures of Iranian social- cultural history. In this paper- without any deep investigation- has been recommended and studied twenty and seven bardic- vulgar allusions in verses of different poets from sixth century to contemporary. Furthermore we argument about eleven ambiguous allusions that their sources probably in scrolls and popular narrations.
    Keywords: Allusions, Bardic Stories, Oral, Vulgar Narrations, Persian Poem
  • Pages 131-152
    Understanding the different aspects of culture and awareness of every people' thought method, is possible by studying the beliefs and rituals, proverbs and The public opinion of people in that country. The aim of this study was study the woman' place in beliefs and public culture of Jahrom city in Fars province. in this study that was performwd according to academy of cultur and characters in anthropology that explored and analyzed the common features and compositions about women. The results show that in this ancient region, women in most affairs have a dominated and worse position than men. The hesitancy in public culture and literature of this city points that laws governing on family and social relationships, is totally patriarchal and women are often marginalized and they rely men heavily. Characteristics that used for women, in most cases, are inappropriate and animal properties to justify patriarchy and violence against women. pedagogy, educational method and also common pattern of culture among people had more important role in women affairs and making the inequality between women and men.
    Keywords: jahrom, family, woman, public culture
  • Pages 153-181
    Couplet is called Seytak in Sistani dialect that is simple and easy to understand for all Persian-speaking persons. Seytak is more extensively common among Sistani people than the other kinds of songs. The theme of most of these couplets (Sytak) is love and life. Several concepts such as joys, sorrows, concerns, interests, as well as complaining of life’s problems and difficulties, disloyalty, expectation, eagerness and waiting, working and religious beliefs can all be seen in these couplets. The present paper deals with examining the themes of different types of Sistani songs. It also intends to review the artist’s main thought and original thinking by investigating the Seytak in terms of thematic analysis in order to achieve a better understanding of the culture, history, beliefs, traditions, feelings and customs of life of the people who live in Sistan region. The themes of these couplets are classified under four main categorizations including faith, romance, business activities, and social concepts. The other concepts are conveniently categorized under these four main headings. According to the findings, 54% romance concepts, 22/4% social content, 15% of the issues related to faith and 8/57% business activities as the most important concepts were observed in the couplets. The greatest percentage of romance concepts emphasized on using love as an enduring and frequently used literary element in Sistani Seytak.
  • Soheil Roozbeh, Øferdows Agha Golzadeh, Hayat Ameri Pages 183-205
    In Persian language, implicature has an important role in discourse and also inference by listener is of great importance. The purpose of this study is analysis of Persian data and categorizing different forms of implicature. The problem is how Persian speakers infer the intended message conveyed by the speaker. The study is based on a descriptive-analytical approach. Data of this study are the 50-hour recorded conversations of people in 13 situations in Tehran. After finding implicatures, they were classified. They were described and analyzed based on the hypotheses. It is concluded that in Persian, implicit meaning is shown by generalized conversational implicature, scalar implicature, particularized conversational implicature and conventional implicature. Moreover, grammatical structures including conditional sentences and wh.q structures can create implicit meaning with assuming special cases and resulting in impliatures. Finally we reached to the conclusion that the context of situation and culture are crucial and influential factors in analyzing the conversations. Since meaning and interpretation could be inferred in the context of situation.
    Keywords: Pragmatics, conversational implicature, scalar implicature, conventional implicature, cooperative principles
  • Aref Kamarposhti, Maryam Soleymanpoor Pages 208-232
    Language is one of the main components of culture giving rise to the formation of communication and exchange of ideas. The folk language which has been used in Persian literary works considered as both one of the treasures of Persian literature and spiritual elements embedded in folk culture. It is an integral part of folk culture and literature, which includes beliefs, myths, parables, songs, etc. The use of folk or common language, is more evident in the literature of Constitutional period. The poetry of this period appears to be more of a demonstration for general approbation than for specific. Accordingly, the descriptive-analytical method has been used in this study to investigate the four elements of common language including lexicon, idioms, allusions and proverbs in the latest Persian lyrics namely "Zohreh and Manouchehr" composed by Iraj Mirza and "Iraj and Houbara" composed by Qasem Larbon. The findings suggest that although there is a similarity in prosody, form, content and linguistic features of these two rhymed systems, the common language usage seems to be less in "Iraj and Houbara" than "Zohreh and Manouchehr" due to the time in which the use of idioms , parables and boilerplate was inevitable.Language of poetry applied by Iraj Mirza has also been influenced by such language while it is more close to the standard language in the works of Larbon.