فهرست مطالب

روان پرستاری - سال پنجم شماره 5 (پیاپی 23، آذر و دی 1396)

نشریه روان پرستاری
سال پنجم شماره 5 (پیاپی 23، آذر و دی 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد عباسی *، منیجه شهنی ییلاق صفحات 1-8
    مقدمه
    هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سبک تبیینی خوش بینانه و هویت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدائی با ناتوانی های یادگیری شهر اهواز بود.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک روش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده سبک اسنادی کودکان (CASQ-R) و مقیاس هویت تحصیلی (AIS) بودند. نمونه پژوهش شامل 27 دانش آموز پسر پایه پنجم و ششم ابتدائی با ناتوانی یادگیری، که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، است که با روش تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. قبل از آموزش خودتعیین گری از دو گروه، پیش آزمون های سبک تبیینی خوش بینانه و هویت تحصیلی گرفته شد. سپس، به گروه آزمایشی خودتعیین گری آموزش داده شد و به گروه شاهد آموزشی ارائه نشد. پس از اتمام دوره آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون های سبک تبیینی خوش بینانه و هویت تحصیلی گرفته شد. بعد از هفت هفته از پایان دوره آموزشی مجددا از هر دو گروه آزمون های فوق، به عنوان پیگیری، گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل های کوواریانس نشان داد که آموزش خودتعیین گری باعث افزایش معنی دار سبک تبیینی خوش بینانه (0/002> P) و هویت تحصیلی (0/003> P) در دانش آموزان می شود. همچنین، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش خودتعیین گری در طول زمان بر سبک تبیینی خوش بینانه (0/002> P) و هویت تحصیلی (0/002 > P) در دانش آموزان اثر پایدار دارد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه آموزش خودتعیین گری سبب افزایش سبک تبیینی خوش بینانه و هویت تحصیلی در دانش آموزان شد. پیشنهاد می شود متخصصان تعلیم و تربیت آموزش خودتعیین گری را به عنوان روشی مهم برای پیامدهای روانشناختی مطلوب در کودکان دارای ناتوانی های یادگیری به کار گیرند.
    کلیدواژگان: خود تعیین گری، سبک تبیینی خوش بینانه، هویت تحصیلی، ناتوانی های یادگیری
  • اصغر جعفری *، معصومه بهبودی صفحات 9-17
    مقدمه
    سالمندی مرحله ای از فرآیند زندگی بعد از میانسالی است که با مشکلات روانی- عاطفی، وابستگی به دیگران، احساس تنهایی و کاهش توانایی های جسمانی همراه است. تمرینات ورزش هوازی به ایجاد تمرکز، کاهش اضطراب و تجربه عواطف مثبت در سالمندان کمک می کند. از این رو پژوهش حاضر به منظور اثربخشی تمرینات ورزش هوازی در کاهش احساس تنهایی و ارتقاء سطح شادکامی سالمندان انجام شد.
    روش کار
    روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 سالمند به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین سالمندان بالای 60 سال در منطقه 8 تهران انتخاب شدند و به روش تصادفی و به طور مساوی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و فرگوسن و شادکامی آکسفورد جمع آوری شدند. تمرینات هوازی در 10 جلسه گروهی برای شرکت کنندگان در گروه آزمایش اجرا گردید و بعد احساس تنهایی و شادکامی در پس آزمون اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تمرینات ورزش هوازی می تواند احساس تنهایی سالمندان را به طور معناداری کاهش دهد و سطح شادکامی آنان را به طور معناداری ارتقاء دهد (01/0 > P).
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که تمرینات هوازی روش حرکتی - درمانی مناسبی برای کاهش احساس تنهایی و ارتقاء شادکامی سالمندان می باشد. لذا به منظور کاهش احساس تنهایی و ارتقاء سطح شادکامی سالمندان، پیشنهاد می شود سالمندان به انجام تمرینات هوازی روزانه تشویق شوند.
    کلیدواژگان: تمرینات ورزش هوازی، احساس تنهایی، شادکامی، سالمندان
  • عباس امان الهی *، نیلوفر رفاهی، غلامرضا رجبی صفحات 18-25
    مقدمه
    یک ازدواج آرمانی، یک تعهد مادام العمر است، چون ازدواج تنها شکل رابطه ای است که در آن فعالیت جنسی مورد انتظار است. افرادی که حداقل تعامل جنسی کافی را با همسرانشان ندارند، ممکن است برای رفع نیازهای جنسی خود به سایر گزینه ها مثل جست وجوی رابطه دیگر روی آورند. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اختلال کارکرد جنسی بر اساس عزت نفس جنسی و صمیمیت با همسر در دانشجویان زن با و بدون اختلال کارکرد جنسی بود.
    روش کار
    روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیش بین بود. جامعه این پژوهش کلیه زنان متاهل دانشجوی دانشگاه های شهر اهواز در سال 95-96 بود که از این میان 270 دانشجو به روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های شاخص کارکرد جنسی زنان روزن، عزت نفس جنسی زینا و شوارز و صمیمیت واکر و تامپسون پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز و نرم افزار 23-SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به تفکیک اختلال کارکرد جنسی در دانشجویان بود و تحلیل ممیز نشان داد، عزت نفس جنسی و صمیمیت به ترتیب بهترین ملاک های تفکیک زنان با اختلال کارکرد جنسی از زنان بدون اختلال کارکرد جنسی است (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج می توان با آموزش مناسب جهت بالا بردن عزت نفس جنسی و صمیمیت زوجین از اختلال کارکرد جنسی آن ها پیش گیری کرد.
    کلیدواژگان: اختلال کارکرد جنسی، صمیمیت، عزت نفس جنسی
  • سیمین زغیبی قناد، طیبه فاطمینیک، سیروس عالیپور * صفحات 26-33
    مقدمه
    ضایعه نخاعی طیف وسیعی از ناتوانی ها را برای بیماران مبتلا به آن در بردارد. یکی از دغدغه های اصلی این بیماران توانایی سازگاری با تکالیف متعدد زندگی روزمره است. از این رو، پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی نقش کیفیت خواب، حمایت اجتماعی و خستگی در خودکارامدی زندگی روزمره در بیماران دارای ضایعه نخاعی بپردازد.
    روش کار
    157 نفر از افراد دارای ضایعه نخاعی مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهر خرم آباد مقیاس خودکارامدی زندگی روزمره، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه نشانگان خستگی و مقیاس کیفیت خواب را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و روش بوت استراپ تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و کیفیت خواب هم به طور مستقیم و هم از طریق ابعاد هیجانی و جسمانی خستگی بر خودکارامدی زندگی روزمره اثرگذار هستند. در مجموع، کیفیت خواب، حمایت اجتماعی و خستگی 43 درصد از واریانس خودکارامدی زندگی روزمره را تبیین کردند.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی و کیفیت خواب در بیماران دارای ضایعه نخاعی بر خستگی موثر است و بنابراین، با حس کارامدی در این افراد رابطه دارد.
    کلیدواژگان: حمایت اجتماعی، کیفیت خواب، خودکارامدی زندگی روزمره، خستگی، بیماران دارای ضایعه نخاعی
  • کبری شاهری، محمد مرادی بگلویی *، محمد ابراهیم ساریچلو، محمود علیپور صفحات 34-42
    مقدمه
    اسکیزوفرنی یک اختلال شدید و ناتوان کننده است که در کنار تاثیرات منفی این بیماری بر خود فرد، تاثیرات منفی فراوانی بر مراقب اصلی این بیماران می گذارد و می تواند موجبات اضطراب را در آنان فراهم آورد. درمان فراشناختی به عنوان یکی از درمان های موثر برای طیف وسیعی از اختلالات اضطرابی مورد تایید قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان فراشناختی گروهی بر میزان اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی بود.
    روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از میان کلیه مراقبین بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی بستری شده در بیمارستان 22 بهمن قزوین، 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در نهایت با توجه به ملاک های ورود به پژوهش، تعداد 45 نفر به صورت تصادفی به دو گروه مداخله (23 نفر) و کنترل (22 نفر) تقسیم بندی شدند که با ریزش سه نفر از گروه مداخله تعداد هر کدام از گروه ها به 20 نفر تقلیل یافت. گروه مداخله طی 10 جلسه گروهی 90 دقیقه ای با فاصله 6 روز تحت مداخله فراشناختی ولز قرار گرفتند و در این مدت برای گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی انجام نگرفت. پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اسپیلبرگر به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس مختلط بین- درون آزمودنی ها (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) و با نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین اضطراب صفت- حالت در گروه مداخله، پس از مداخله درمانی فراشناختی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است (01/0 > P). این نتایج بیانگر آن است که آموزش فراشناخت درمانی گروهی در بهبود اضطراب اثربخش بوده و در پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون، اضطراب گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است. همچنین بین میانگین نمره اضطراب گروه آزمایش در مرحله پیگیری نسبت به مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 > P)، که نشان دهنده تداوم اثربخشی این درمان تا مرحله پیگیری بود.
    نتیجه گیری
    مراقبین بیماران اسکیزوفرنی که تحت درمان فراشناختی قرار گرفتند، نمره اضطراب پایین تری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی می شود.
    کلیدواژگان: اضطراب، درمان فراشناختی، اسکیزوفرنی، مراقبین
  • رباب زارعی شبخانه *، محمدرضا خدایی اردکانی، مسعود کریملو، مهدی رهگذر صفحات 43-48
    مقدمه
    شناسایی عوامل خطر بیماری بازگشتی اسکیزوافکتیو به منظور افزایش فاصله تا عودهای آن اهمیت فراوانی دارد. در این اختلال تکرار شونده، کنترل روند بیماری بعد از درمان یکی از مراحل درمان است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر طول زمان تا عودهای مکرر بیماران دچار اختلال اسکیزو افکتیو، انجام شده است.
    روش کار
    پرونده 212 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزو افکتیو تحت درمان در مرکز رازی تهران که آخرین ترخیص آن ها از ابتدای سال 1392 تا خرداد 1394 بود، بررسی و علاوه بر زمان های مراجعه و ترخیص از بیمارستان، متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات، سابقه مصرف سیگار، الکل و مواد روان گردان و شغل به عنوان عوامل احتمالی تاثیرگزار در روند بیماری ثبت گردیدند. مدل بازگشتی توام با شکنندگی تحلیل بقا بر طول زمان تا عودهای مکرر بیماران مذکور با استفاده از الگوریتم EM در مدل gaptime برازش وپارامترها به کمک برنامه R نسخه 3-2-1 برآورد گردید.
    یافته ها
    5/74 درصد بیماران مرد، 33 درصد مجرد و 67 درصد دارای سابقه مصرف سیگار بودند. پارامتر شکنندگی (021/0 = P و 232/0 =θ ̂) معنی دار شد. متغیرهای جنسیت (001/0 > P)، تحصیلات (001/0 > P)، وضعیت تاهل (017/0 = P)، شغل (035/0=p) و سابقه مصرف مواد (041/0 = P) از عوامل خطر تاثیرگزار بر روند عودهای مکرر بیماران اسکیزوافکتیو شناخته شدند. معنی دار شدن واریانس شکنندگی (021/0 = P و 23/0 =θ ̂) بیان کننده تغییرات آشکار در خصوصیت های غیر قابل مشاهده فردی بیماران است.
    نتیجه گیری
    مردان 78/0 برابر بیش از زنان، افراد بی سواد 91/0 برابر بیش از افراد پایین تر از دیپلم و 43/1 برابر بیش از افراد بالاتر از دیپلم، افراد مجرد 83/0 برابر افراد متاهل، مصرف کنندگان قرص های روان گردان 91/0 برابر و مصرف کنندگان الکل 83/0 برابر بیش از سایرین، همچنین افراد شغل آزاد و خانه دار و بیکار به ترتیب 85/0، 81/0 و 83/0 برابر شاغلان سریع تر شانس تجربه عودهای بعدی را دارند.
    کلیدواژگان: اختلال اسکیزو افکتیو، تاخیر در طول زمان تا عود بعدی، مدل پیشامدهای بازگشتی توام با شکنندگی، آنالیز بقا
  • راضیه موسوی دیوا، نصیره مقدم، امید امانی * صفحات 49-56
    مقدمه
    خانواده با به اشتراک گذاشتن باورهایی مشترک، به اعضای خود کمک می کند تا در موقعیت های بحرانی معنادهی مناسبی را کسب کرده و یک چشم انداز امیدوار کننده و مثبتی را در نظر داشته باشند. همسو با عملکرد مهم خانواده در سازگاری افراد با مشکلات، گرایش معنوی افراد نیز نقش تعیین کننده ای را در پذیرش مشکلات و سازگاری با آن ایفا می کنند. این پژوهش با هدف مقایسه عملکرد خانواده و سلامت معنوی در زنان مبتلاء و درمان یافته از سرطان پستان با همتایان غیر مبتلاء انجام گرفت.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع مطالعات مورد شاهدی بود که در سال 1396 انجام گرفت. در این مطالعه تعداد 50 نفر از زنان مبتلاء به سرطان پستان، 50 نفر از زنان قطع درمان شده از سرطان پستان به همراه 50 نفر از زنان غیر مبتلاء که به شیوه نمونه گیری هدفمند از بیمارستان شهدای تجریش تهران انتخاب شده و از لحاظ سلامت معنوی و عملکرد خانواده مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در برگیرنده پرسشنامه سلامت معنوی و عملکرد خانواده بوده و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS v. 22 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که مولفه های حل مشکل، ارتباط و نقش ها در متغیر عملکرد خانواده و مولفه های سلامت وجودی و نمره کل سلامت معنوی زنان مبتلاء به سرطان پستان تحت درمان به طور معنی داری پایینتر از دو گروه از زنان قطع درمان شده از بیماری و همتایان غیر مبتلاء بود (05/0 > P). همچنین در مقایسه نتایج بدست آمده بین زنان مبتلاء و درمان یافته از سرطان پستان نیز تفاوت معنی داری به دست آمد، به طوری که زنان تحت درمان نمرات کمتری را در مولفه های سلامت مذهبی و نمره کل سلامت معنوی را بدست آوردند (05/0 > P). در مقایسه نمرات زنان قطع درمان شده و و زنان غیر مبتلاء نیز مشخص گردید که تنها در مولفه سلامت وجود متغیر سلامت معنوی بین دو گروه تفاوت وجود دارد که با بررسی میانگین های بدست آمده مشخص گردید که زنان قطع درمان شده در این زیر مقیاس نمرات کمتری را دریافت کرده اند.
    نتیجه گیری
    پیامد عملکرد خانواده و سلامت معنوی به صورتی مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت روان بیماران مبتلاء به سرطان پستان و تسریع در روند بهبود جسمانی اثرگذار می باشد. با توجه به این یافته ها ارائه مداخلات مبتنی بر خانواده درمانی و معنویت درمانی در جهت بهبود عملکرد خانواده و افزایش سلامت معنوی از جمله اولویت های پژوهشی می باشد.
    کلیدواژگان: سلامت معنوی، عملکرد خانواده، شیمی درمانی، سرطان پستان
  • فاطمه امامقلیان، محمد جواد حسین آبادی فراهانی *، مینا کشاورز صفحات 57-63
    مقدمه
    معنویت به عوان یکی از ابعاد انسان نقش مهمی در سلامت بر عهده دارد. شناسائی هوش معنوی و مراقبت معنوی به ویژه در دانشجویان پرستاری به عنوان ارائه دهندگان خدمات سلامتی در آینده نزدیک از اهمیت بالائی برخوردار است، لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین هوش معنوی و شایستگی های دانشجویان پرستاری در ارائه مراقبت های معنوی انجام گردید.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی-همبستگی 185 دانشجوی در حال تحصیل در ترم های سوم تا هشتم مقطع کارشناسی به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند.جهت جمع آوری داده ها از فرم مشخصات فردی و پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده و پرسشنامه شایستگی های دانشجویان پرستاری برای ارایه مراقبت های معنوی پس از انجام روایی محتوا و پایایی به روش همسانی درونی استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی و با نرم افزار Spss16 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شایستگی دانشجویان برای ارائه مراقبت معنوی وجود دارد(p=0.001 ، r=0.23). میانگین نمره هوش معنوی 19/15 ± 18/116 و میانگین نمره شایستگی ارائه مراقبت معنوی 18/53± 90/9بود. علاقه به حرفه پرستاری با هوش معنوی و شایستگی مراقبت معنوی(p<0.05) مرتبط بود و ترم تحصیلی دارای همبستگی معکوس با شایستگی مراقبت معنوی بود (r=-0.28)(p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه شاید بتوان گفت توجه به هوش معنوی و ظرفیت های انسانی و معنوی دانشجویان به عنوان یک نقطه قوت بتواند زمینه ساز آینده حرفه ای موفق تر و مطلوب تر در ارائه مراقبت جامعه نگر باشد .همچنین پیشنهاد می گردد ورود افراد علاقه مند به رشته پرستاری بتواند سبب توجه بیشتر دانشجویان پرستاری نسبت به معنویت و مراقبت معنوی بیماران گردد.
    کلیدواژگان: معنویت، هوش معنوی، مراقبت معنوی، مراقبت جامعه نگر، دانشجویان پرستاری
|
  • Mohammad Abbasi *, Manijeh Shehni Yailagh Pages 1-8
    Introduction
    This study aimed at examining the effects of teaching self-determination skills on the optimistic explanatory style and academic identity of primary male students with learning disabilities in Ahwaz city, Iran.
    Methods
    The present study was a field experimental study with pre-test/post-test and follow-up. The sample consisted of 27 primary male students with learning disabilities who were enrolled in the academic year of 2013-2014. The participants were selected using the random sampling method, and randomly assigned into two groups of experimental and control. Data were collected using the Children’s Attribution Style Questionnaire-Revised (CASQ-R) and Academic Identity Scale (AIS). Before teaching self-determination to the experimental group, the pre-tests of the optimistic explanatory style and academic identity were administrated to both groups. Then, the teaching package of self-determination was administered to the experimental group and no training was provided to the control group. After the completion of the course, the optimistic explanatory style and academic identity post-tests were administrated to both groups and seven weeks later were administrated again.
    Results
    Results showed that teaching self-determination significantly increased the optimistic explanatory style (P
    Keywords: Self-Determination, Optimistic Explanatory Style, Academic Identity, Learning Disabilities
  • Asghar Jafari *, Masoumeh Behboodi Pages 9-17
    Introduction
    Elderliness is a stage of the life process after midlife, which is associated with psycho-emotional problems, dependency to others, loneliness and decreased physical abilities. Aerobic exercises help elderly in focusing, decreasing anxiety and experiencing positive emotions. Therefore, this study aimed at investigating the effect of aerobic exercises on reducing loneliness and promoting the level of happiness in elderly.
    Methods
    In this experimental study with pretest-posttest and control group, 30 elderly (age > 60) were selected through simple random sampling among elderly in the region 8 of Tehran and equally assigned into the two groups of experimental and control (n = 15, each group). Data were collected using the questionnaires of Rossel and Fergosen loneliness and Oxford happiness. Aerobic exercises treated on participants in the experimental group in 10 group sessions and after that, loneliness and happiness were measured in posttest and the data were analyzed using MANCOVA.
    Results
    Results showed that aerobic exercises can significantly reduce loneliness and promote the level of happiness of elderly (P
    Conclusions
    The results provide some evidence to suggest that aerobic exercises can be an appropriate motor-therapy technique for reducing loneliness and promoting happiness in elderly. Therefore, in order to reduce loneliness and promote happiness in the elderly, it may be useful for the elderly to be encouraged to do daily aerobic exercises.
    Keywords: Aerobic Exercise, Loneliness, Happiness, Elderly
  • Abbas Amanelahi *, Niloofar Refahi, Gholamreza Rajabi Pages 18-25
    Introduction
    An ideal marriage is a lifelong commitment. As marriage is the only form of relationship where sexual relationship is expected, much emphasis is made bout marital sexuality and monogamy. Those who do not have sufficient sexual interactions with their partners might engage in other options, such as ending the relationship and seeking other relationships to fulfill their need. The aim of the current research was to predict sexual dysfunction based on sexual self-esteem and intimacy with spouse among female college students with and without sexual dysfunction disorder.
    Methods
    The research method was correlational and predictive. The statistical population included all married female students of universities of Ahvaz in the academic year of 2016 to 17 among whom 270 students were selected based on inclusion and exclusion criteria and using the purposive-available sampling method. The participants replied to Rosen's Female Sexual Function Index, Zeanah and Schwarz's Sexual Self-esteem Scale, and Walker and Thompson's Intimacy Scale. For data analysis, discriminant analysis method and SPSS-23 software were used.
    Results
    Results indicated that linear combination of research variables could differentiate between sexual dysfunction among students and discriminant analysis showed that sexual intimacy and self-esteem were the best criteria for distinguishing females with sexual dysfunction from those without sexual dysfunction, respectively (P
    Conclusions
    According to the results, sexual dysfunction could be prevented among couples with appropriate training to increase sexual self-esteem and intimacy.
    Keywords: Sexual Dysfunction Disorder, Intimacy, Sexual Self-esteem
  • Simin Zeqeibi Ghannad, Tayebe Fateminik, Sirus Alipoor * Pages 26-33
    Introduction
    Spinal cord injury includes a range of disabilities for patients. One of the main concerns of these patients is the ability to adapt to various tasks of daily life. Thus, the present research aimed at investigating the role of social support, sleep quality, and fatigue in people with spinal cord injury.
    Methods
    Overall, 157 people with Spinal Cord Injury referring to Welfare Organization of Khorramabad city completed the Daily Living Self-Efficacy Scale, Multidimensional Scale of Perceived Social Support, the Fatigue Symptom Inventory, and the Sleep Quality Scale. Data were analyzed using path analysis and the Boot Strap method.
    Results
    The results showed that social support and sleep quality both directly and through emotional and physical dimensions of fatigue influenced daily life self-efficacy. In summary, social support, sleep quality, and fatigue explained 43% of daily life self-efficacy variance.
    Conclusions
    These findings showed that social support and sleep quality in patients with spinal cord injury affect fatigue and thus, are related to the feeling of efficacy in people with spinal cord injury.
    Keywords: Social Support, Sleep Quality, Daily Life Self-Efficacy, Fatigue, People with Spinal Cord Injury
  • Kobra Shaheri, Mohammad Moradi Baglooei *, Mohammad Ebrahim Sarichloo, Mahmood Alipour Pages 34-42
    Introduction
    Schizophrenia is a severe and disabling disorder which, along with its negative effects on a patients, has numerous negative impacts on primary caregivers of these patients and can cause anxiety in them. Metacognitive therapy as one of the most effective therapies is used for treating a wide range of anxiety disorders. This study aimed to examine the effect of group metacognitive therapy on level of anxiety in caregivers of patients with schizophrenia.
    Methods
    This clinical trial was followed by a pretest-posttest design with a control group. Among all caregivers of patients with schizophrenia hospitalized at 22nd Bahman Hospital in Qazvin, 60 individuals were selected using a simple random sampling method. Finally, considering the inclusion criteria, 45 individuals were randomly selected and assigned to two experimental (23 individuals) and control (22 individuals) groups. Since three people from the experimental group abandoned the study, the number of participants placed in each group decreased to 20 people. With six-day intervals, the experimental group took part in ten 90-minute group metacognitive therapy sessions developed by Wells. However, during this time, no therapeutic interventions were conducted on the control group. Spielberger State-Trait Anxiety Inventory was used as an assessment tool in the pretest, posttest, and the two-month follow-up. Data were analyzed via SPSS 23 using descriptive statistics and mixed between-within subjects ANOVA (repeated measures analysis of variance).
    Results
    Results of the present study demonstrated that after conducting the metacognitive therapeutic intervention, a mean score of state-trait anxiety obtained by the experimental group significantly decreased compared to that of the control group (P 0.05), which showed the continuation of therapy effectiveness until the follow-up.
    Conclusions
    The caregivers of schizophrenic patients who underwent the metacognitive therapy obtained lower anxiety scores compared to the control group. Therefore, the results suggests that this therapy may lead to a decrease in anxiety among caregivers of patients with schizophrenia.
    Keywords: Anxiety, Metacognitive Therapy, Schizophrenia, Caregivers
  • Robab Zareie Shabkhaneh *, Mohammad Reza Khodaei Ardakani, Masoud Karimlou, Mahdi Rahgozar Pages 43-48
    Introduction
    Identifying risk factors of recurrent relapses interval durations in patients with schizoaffective disorder in order to increase the intervals of relapses is important. Controlling the disorder procedure in this recursive disorder is one of the treatment stages. This study aimed to identify some risk factors of recurrent relapses intervals in patients with schizoaffective disorder.
    Methods
    Medical records of 212 treated patients with schizoaffective disorder in Tehran Razi Mental Center were investigated. In addition to the recurrent relapses and hospital discharge times, factors including gender, marital status, education, and history of substance abuse, alcohol and psychedelic pills usage were also investigated as possible influential factors in the process. Gap time recurrent frailty model of survival analysis was fitted to the data and model parameters were estimated using EM algorithm with R3.2.1 software.
    Results
    Of the patients, 74.5%, 33% and 67% were male, single and with history of smoking, respectively. Frailty parameter was significant (θ = 0.232, P = 0.021). Gender (P
    Conclusions
    Significance of the frailty parameter indicated that the impact of entered individual factors on relapse intervals in patient with schizoaffective disorder was unmeasurable. Male patients indicated 0.78 times more than females, illiterates 0.9 times less than those with diplomas, singles 0.83 times more than married people, psychotropic pills consumers 0.91 times and alcohol consumers 0.83 times more than others, and self-employed people, housewives and unemployed ones experienced subsequent relapses 0.85, 0.81 and 0.83 times faster.
    Keywords: Schizoaffective Disorder, Delayed Relapses, Recurrent Gap-Time Model with Frailty, Survival Analysis
  • Razie Mousvi Diva, Nasire Moghadam, Omid Amani * Pages 49-56
    Introduction
    Family by sharing common beliefs helps its members to deal with critical situations and have a positive outlook in mind. In line with the important function of a family in coping with problems, people's spiritual orientation also plays a decisive role in the acceptance of the problems and compatibility with them. This study aimed to compare the performance of family and spiritual health in women with the breast cancer, breast cancer-treated women and their healthy counterparts.
    Methods
    In this case-control study, 50 women with breast cancer, 50 breast cancer-treated women and 50 healthy women were selected by purposeful sampling from Shohadaye Tajrish Hospital in Tehran and were compared in terms of spiritual well-being and family functioning. The data collection tool was a questionnaire of spiritual health and family functions. The data were analyzed using multivariate analysis of variance by the SPSS 22 software.
    Results
    Results showed that components of problem solving, communication and roles in the variables of family function, existential well-being and the total score of spiritual well-being of women under the breast cancer treatment were significantly lower than the other two groups of women stopping the treatment and the healthy women (P
    Conclusions
    The family function and spiritual health directly and indirectly affects the mental health of patients with breast cancer and the process of physical recovery. According to these findings, providing family-therapeutic and spiritual therapy-based interventions to improve family function and increase spiritual well-being is among the research priorities.
    Keywords: Spiritual Health, Family Function, Chemotherapy, Breast Cancer
  • Fatemeh Emamgholian, Mohammadjavad Hosseinabadi-Farahani *, Mina Keshavarz Pages 57-63
    Introduction
    Spirituality as one dimensions of human have an important role in health. Identification spiritual intelligence and spiritual care especially in nursing students as future health provider is very important. Thus this study aimed to determine relationship between spiritual intelligence and competences in providing spiritual care in nursing students.
    Methods
    This descriptive-correlational study was conducted on 185 undergraduate nursing students selected through the census method. Data were collected using a personal demographic information form, Spiritual Intelligence Questionnaire and the competences in providing spiritual care scale. Validity and reliability with internal consistency was conducted. Data were analyzed using descriptive and analytical statistics in SPSS-16.
    Results
    Spiritual intelligence and competences in providing spiritual care had a positive and significant relationship(r=0.23, p=0.001). Mean scores of spiritual intelligence was 116.18 ± 15.19 and mean scores of competences in providing spiritual care was 90.9±18.53. Students interested in nursing had a positive relationship with spiritual intelligence and competences in providing spiritual care (p
    Conclusion
    According to the results intention to spiritual intelligence and humanity and spiritual capacities in nursing students as powerful point can provide better professional future in holistic care. Also entry of people interested to nursing can appeal attention of nursing students to spirituality and spiritual care for patients.
    Keywords: Spirituality, Spiritual intelligence, Spiritual care, Holistic care, Nursing students