فهرست مطالب

اثر - پیاپی 75 (زمستان 1395)

فصلنامه اثر
پیاپی 75 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/26
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسام الدین احمدی*، احمد صالحی کاخکی، ناصر نوروززاده چگینی صفحات 3-18
    اردشیر بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی، دشت فیروزآباد )اردشیرخوره/ گور( را به عنوان اولین تختگاه خود انتخاب و با کمک مهندسان خبره، با به کار بستن یک نظام منسجم و منظم انتقال آب، این دشت را برای استقرار گسترده قابل سکونت کرد. این نظام مدیریت آب، چنان خوب به اجرا در آمده بود که توانست دشت را تا چهار قرن بعد از فروپاشی دولت ساسانی، به عنوان مرکزی تجاری و کشاورزی در جهان آن روز، مطرح کند. بنا بر منابع تاریخی، قسمت اعظم زمین های کشاورزی دشت فیروزآباد به باغ هایی اختصاص یافته بود که شهر گور )اردشیرخوره( را از هر دروازه تا فاصله حدود یک فرسنگ )شش کیلومتر( در بر م یگرفت. بنابراین مطالعه و شناسایی محدوده باغ های اردشیرخوره و راست آزمایی آنچه منابع تاریخی در این خصوص ذکر کرده اند، از مهم ترین اهداف پژوهش حاضر است. همچنین با توجه به رشد سریع شهرنشینی و از بین رفتن تدریجی شیوه های سنتی انتقال آب طی 50 سال اخیر، ضروری بود تا به باغداری و نقش آن در رشد صنعتی و کشاورزی شهر گور در دوران شکوفایی آن پرداخته شود. این پژوهش، با رویکردی تاریخی تطبیقی و با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای و تطبیق آنها با یکدیگر، به مطالعه محدوده باغ های اردشیرخوره در دوران ساسانی و اوایل اسلامی م یپردازد. مطالعات باستان شناختی نگارندگان، روشن ساخت که آنچه در منابع تاریخی در مورد محدوده باغ های شهر اردشیرخوره آمده است، قابل اثبات است و حتی به نظر می رسد گستره این باغ ها از هر دروازه شهر از یک فرسنگ نیز فراتر می رفته است.
    کلیدواژگان: اردشیرخوره، باغداری، دشت فیروزآباد، مدیریت آب، دوره ساسانی
  • مهدی سلطانی محمدی، محمد بلوری بناب صفحات 19-38
    ایمنی و امنیت همواره از دغدغه های اساسی انسان در طول تاریخ محسوب می شده است. لذا آدمی همواره به دنبال یافتن شیوه هایی برای کاهش اثرات عوامل تهدیدکننده ایمنی و امنیت خود بوده است. از آنجا که کشور ایران از قرون گذشته در مسیر حوادث تاریخی و در معرض انواع حمله ها و تهاجم های نظامی ملل مختلف و قبایل همسایه واقع شده بود، پدیده «دفاع » در معماری و شهرسازی اثر زیادی داشته و آثار کالبدی آن قلعه ، حصار، برج، خندق، و... است. قلعه ها استحکاماتی نظامی یا غیر نظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیای طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموما در ارتفاعات ساخته می شدند. بافران یکی از شهرهای تاریخی و کهن شهرستان نایین است که در کنار راه باستانی ری به کرمان واقع شده است. قلعه ها به عنوان مهم ترین نمود نظام دفاعی گذشته شهرها و از جمله شهر بافران، قابل توجه هستند.می توان این قلعه ها با چند رویکرد دسته بندی کرد. تعدادی از این قلعه ها در خارج از محدوده مسکونی مکان یابی شده و در کنار مزارع قرار گرفته اند. یکی دیگر از آنها نیز در کنار هسته تاریخی شهر و روی بلندترین نقطه شهر طراحی و ساخته شده است. این قلعه ها قلعه ریگ، قلعه رضی، قلعه علی آباد، قلعه سوری، قلعه حسین آباد، قلعه یکه درخت و قلعه رستم هستند. روش تحقیق نوشته حاضر توصیفی تحلیلی است، که در آن با گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با افراد مطلع و آگاهان محلی )تاریخ شفاهی( و برداشت میدانی به شکلی ارزیابانه موضوع را بررسی شده است. با توجه به اینکه در آثار مکتوب )منابع جغرافیای تاریخی، سفرنامه ها، و...( نیز اشاره ای به این قلعه ها نشده، رویکرد عمده این پژوهش مبتنی بر مشاهدات است.نتایج پژوهش مبین آن است که قلاع بافران در سه دسته الف. قلعه های مستقر بر بالاترین نقطه؛ ب. قلعه های قرار گرفته بر گرداگرد روستا به عنوان مکمل قلعه مستقر بر بلندی در کار حفاظت از آبادی؛ ج .قلعه های اربابی واقع در مزارع مسکون، قرار می گیرند که از این میان قلعه رستم به دلیل موقعیت خاص قرارگیری و ویژگی های کالبدی و معماریان های که دارد، در نظام دفاعی گذشته بافران نقش پررنگ تر و با اهمیت تری داشته است.
    کلیدواژگان: معماری دفاعی، قلاع، قلعه رستم، شهر بافران، نائین
  • عبدالله قوچانی * صفحات 39-48
    برج آجری سه گنبد شهر ارومیه از بناهای ارزشمند قرن ششم هجری است. این بنای استوان ها ی شکل که سردری مزین به نقوش زیبا و تزیینات آجرکاری و کتیبه های آجری دارد، از بناهای شاخص این دوره است. در قسمت ورودی این برج، کتیب ه هایی به خط کوفی و تراشیده شده از آجر، نقش بسته است. در قسمت پایانی کتیبه دور سردر، تاریخ محرم 580 قمری نوشته شده است. مسجد جامع نیز یکی دیگر از آثار معماری ارزشمند ارومیه است. از مشخص ه های این مسجد، محراب گچبری بسیار بزرگ و کتیبه های متعدد کوفی و نسخ و ثلث آن است. در تاریخ 1376/4/20 ، از طرف مرکز باستان شناسی، ماموریت یافتم کتیبه های دو بنای برج سه گنبد و مسجد جامع ارومیه را بررسی و قرائت کنم. در این سفرکتیبه های این دو بنا خوانده شد و با مطالعات انجا م شده، موفق به یافتن نام بانی برج سه گنبد شدم. مقاله حاضر بر اساس گزارش این ماموریت تنظیم شده است 1 و در آن کتیبه های مسجد جامع و برج س هگنبد به تفصیل بررسی شده است.
    کلیدواژگان: سه گنبد، مسجد جامع، کتیبه، شیشقاط، منصور بن موسی، محراب
  • مجتبی کاویان *، غلامحسین غلامی صفحات 49-66
    کاروانسراها مهم ترین بناهای بین راهی و منزلگاه امن کاروانیان در مسیرهای مهم بازرگانی زیارتی ایران بوده اند. ابهامات متعددی در چگونگی تحولات ساختاری و فضایی این بناهای ارزشمند در ادوار مختلف تاریخی وجود دارد و از این رو بررسی شیوه طراحی و سیر تحول کاروانسراها ضرورت دارد. مقاله حاضر با هدف آشنایی و تبیین تحولات معماری کاروانسراهای حیاط دار مرکز ایران به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای تدوین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در دوره پیش از اسلام و اوایل دوره اسلامی، کاروانسراها به صورت منازل اتراق گاهی با سازماندهی حجره های متعدد پیرامون حیاط مرکزی طرح انداخته می شدند که این شیوه طراحی بر اسکان و استراحت کاروانیان متمرکز بوده است. این شیوه طراحی به مرور زمان با تحولاتی نظیر گشایش و بزرگ شدن فضاها در گوشه ها، ایجاد رواق در جلوی حجره ها، و چهارایوانی شدن کاروانسراها تا انتهای دوره سلجوقی مرسوم بود. در دوره ایلخانی الگوی جدیدی متاثر از ترکیب کاروانسراهای چهارایوانه دوره سلجوقی با گونه چاپارخانه ای در طراحی کاروانسراها پدیدار شد که از دوره ایلخانی تا پایان دوره قاجاریه، شیوه مرسوم در طراحی کاروانسراها بود. در این شیوه فضای اصطبل برگرفته از الگوی چاپارخان ه ها، با نظم در چهار طرف کاروانسرا و در پشت حجر ه ها ساخته شد و رواق جلوی حجر ه ها به ایوانچه تبدیل شد. در دوره تیموری مدخل اصطبل از حیاط مرکزی به فضای ورودی انتقال یافت و استقرار اصطب ل ها از چهار طرف حیاط به سه طرف محدود شد. در دوره صفویه فراوانی الگوها را می توان به انفجار الگوها تعبیر کرد. در این دوره ساخت کاروانسرا به اوج پختگی رسیده و نمونه های متعدد با طرح های متنوع و مقیا س های مختلف کالبدی کارکردی از این دوره باقی مانده است. شیوه ساخت کاروانسراهای دوره قاجار را می توان تداوم الگوهای صفوی دانست. به این صورت که در دوره قاجار علاوه بر بزر گ تر شدن غرفه ها و اصطب ل ها، به جزییات فضاها بیشتر توجه شده است.
    کلیدواژگان: طراحی، سازماندهی فضایی، ویژگی های کالبدی، تحولات معماری، کاروان سراهای حیاط دار ایران
  • نیما ولی بیگ*، نوشین نظریه صفحات 67-84
    بخش زیادی از کشور ایران در شمول مناطق گرم و خشکی است که در آن تهیه آب گوارا در فصل های گرم سال همواره دشوار بوده است. معماران برای رفع معضل مردم این مناطق، یخچال های سنتی را ابداع کرده اند. هندسه یکی از عوامل اثرگذار در طراحی فرم این یخچال هاست. بررسی و گونه شناسی هندسی یخچال ها در حفظ و نگهداری این عنصر معماری موثر است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، پژوهشی درباره جایگاه هندسه در گونه شناسی فرم عناصر یخچال های استان کرمان ( به خصوص گنبد آن ها( انجام نشده است. در این پژوهش سعی شده است برای نخستین بار به جایگاه هندسه در فرم و شکل گنبد یخچال های استان کرمان پرداخته شود. این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی نوشته شده و روش تحقیق آن، تحلیلی توصیفی است. نویسندگان این مقاله با هدف بازخوانی ویژگی هندسی )پلان و نما( گنبد یخچال های کرمان سعی کرده اند عوامل موثر در شکل گیری فرم آن ها را بررسی و تحلیل کنند. با توجه به یافته های این تحقیق مشخص شد که محل قرارگیری گنبد متاثر از عوامل جغرافیایی به خصوص زاویه تابش خورشید در محل ساخت یخچال و همچنین ایستایی دیوار سایه انداز است. ابعاد دهانه گنبد بر شکل آن و کیفیت پله های ورودی به مخزن اثرگذار است. در یخچال های کوچک تر گنبد از فرم رک و پله های ورودی مخزن به صورت مستقیم است و در یخچال های بزرگ تر، فرم گنبد به صورت پلکانی و پله های ورودی مخزن مدور است.
    کلیدواژگان: هندسه عناصر معماری، یخچال های سنتی کرمان، اجزای یخدان های کرمان، گنبد یخچال های کرمان
  • منیژه هادیان دهکردی * صفحات 85-96
    خشت یکی از انواع مصالح گلین و اصلی در بناها و آثار معماری گلی بهجامانده از دوران پیش از تاریخ در مناطق مختلف ایران است. به همین دلیل مطالعه روی این مصالح و فرایندهای فرسودگی آن ها همواره مورد توجه متخصصان حفاظت و مرمت بوده است. کیفیت این مصالح که مفهومی نسبی دارد صرف نظر از کاربرد و نحوه ساخت و عمل آوری، تابعی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی مواد سازنده همچون دانه بندی و میزان چسبندگی خاک مورد استفاده و همچنین نوع کان ی های رسی و نمک های محلول و غیر محلول در آن هاست. بر این اساس و با توجه به مناطق مختلف جغرافیایی و پراکندگی آثار خشتی در ایران، در یک طرح تحقیقاتی نمونه هایی از خشت های استفاده شده در محوطه های باستانی و بناهای تاریخی مورد مطالعات شیمیایی (XRF)، کانی شناسی(XRD)، و مکانیکی (دانه بندی و شاخص خمیری) قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که خاک استفاده شده در ساخت خشت ها اساسا از نوع رس ی ماسه ای و گاه همراه سیلت است. بیش ترین اجزای ریزدانه و شب هرسی در آن ها کلریت و موسکویت و ایلیت هستند. همچنین بیش ترین کانی های رسی کائولینیت در مناطق شمالی دیده می شود، در حالی که در مناطق جنوب شرقی و فلات مرکزی[کانی ها]بیش تر از نوع مونت موری یونیت است. کائولینی تها به سبب جذب کم آب، ساختار پایدارتری دارند و در عوض مون تمورینیت ها آب بیش تری جذب می کنند و خاصیت آماس پذیری دارند. بنابراین نوع و میزان کانی های رسی در کیفیت مصالح گلی نقش مهمی ایفا می کند. وجود نمک های محلول کلرور در مناطق شمال شرقی و فلات مرکزی و جنوب شرقی، علاوه بر کاهش چسبندگی ذرات رس و از بین بردن انسجام خشت طی چرخه های تر و خشک، از طریق فرایند فیزیکی و شیمیایی موجب واگرایی ساختار رس می شود. آب شستگی ها و شیارهای عمیق در آثار گلین مناطق فوق از نشانه های این پدیده هستند. ذرات کلوئیدی اکسیدهای آهن آب دار یا لیمونیت (Fe2O3. H2O) موجود در خاک منطقه فلات مرکزی (ابیانه) باعث زردی رنگ و چسبندگی این خاک شده و به همین سبب برای ساخت اندود کاهگل از آن بسیار استفاده شده است.
    کلیدواژگان: خاک، خشت، کانی رسی، آنالیز شیمیایی، شاخص خمیری، دانه بندی
  • میثم لباف خانیکی *_علیرضا شا ه محمدپور سلمانی صفحات 97-103
    ایوان غربی یا ایوان خسرو یکی از عناصر شاخص معماری دوره ساسانی در تخت سلیمان است. این ایوان در گوشه شمال غربی محوطه مرب عشکل دور دریاچه قرار دارد. ساختار اصلی ایوان متعلق به دوره ساسانی است و در دوره ایلخانی)سده هفتم هجری(بازسازی شده است. در حال حاضر سالم ترین بخش آن، جرز شمالی است که برای استحکا مبخشی به شبکه ای از داربست فلزی مسلح شده است. وضعیت متزلزل این جرز، لزوم عملیات حفاظتی را گوشزد می کند. از این رو بخش مطالعات معماری و باستان شناسی پروژه از سال 1395 آغاز شد. این کار با همکاری سازمان میراث فرهنگی کشور و دانشگاه درسدن آلمان آغاز شده است. در فصل گذشته، علیرضا شاه محمدپور مسئولیت گروه ایرانی مطالعات معماری و مدیریت پایگاه و کریستین فوکس 1 مسئولیت گروه آلمانی را به عهده داشتند. یکی از مراحل مطالعات، به باستان شناسی اختصاص داشت و میثم لباف خانیکی، سرپرست کاوش و آنیا هایدنرایش 2 نماینده گروه آلمانی بودند. بدلیل وضعیت بی ثبات سازه، حفر گمانه ها با احتیاط صورت گرفت، بدین ترتیب که در کنار جرز شمالی تنها به بررسی بخشی از گمانه هایی که سال های قبل حفر شده بودند اکتفا شد. در کناره جرز جنوبی که کمتر در معرض خطر است، گمانه به طرف داخل ایوان گسترش پیدا کرد. نتایج به دست آمده از این بررسی به شناخت بیشتر ساختار معماری ایوان کمک کرد و تصمیم گیری در نحوه حفاظت و مرمت جرز شمالی ایوان را تسهیل نمود.