فهرست مطالب

ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی - سال سیزدهم شماره 49 (زمستان 1396)

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال سیزدهم شماره 49 (زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1397/01/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عبدالعلی اویسی، عبدالله واثق عباسی، اسماعیل علی پور صفحات 13-47
    قبض و بسط عرفانی، منشا قرآنی دارد و تا قرن هشتم هجری قمری در متون آموزشی صوفیه محل بحث بوده است. غالب مولفان این منابع معتقدند که قبض و بسط از جانب حق بر قلب سالک وارد می شود و از جمله احوال به شمار می رود. در این پژوهش، سعی شده است تا ضمن نشان دادن سیر تحول تاریخی قبض و بسط در متون آموزشی صوفیه به بررسی موارد تشابه، اختلاف و مسئله تاثیر و تاثر و طرح دیدگاه های ممتاز و شاخص راجع به قبض و بسط بر پایه روش شناسی عرفان تطبیقی پرداخته شود. پرسش اصلی تحقیق این است که قبض و بسط در سیر تحول تاریخی شان در متون آموزشی صوفیه، چقدر از معانی قاموسی خود فاصله گرفته و زمینه های معنایی و دلالت های مفهومی آن ها چگونه گسترش و تغییر یافته است؟ با توجه به بسامد بالای کاربرد اصطلاحات قبض و بسط در ادبیات عرفانی فارسی، پژوهش حاضر موجب خواهد شد تا هنگام خوانش متون عرفانی، تاویل ها و تحلیل های درستی از دیدگاه ها و سخنان موجود در آن ها انجام گیرد.
    کلیدواژگان: تصوف، اصطلاحات عرفانی، قبض، بسط، احوال
  • زهرا ایرانمنش صفحات 49-74
    مثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» از مثنوی با ترجمه رساله قشیریه و تذکره الاولیا بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار گرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، «ولی و عارف واصل»، در رساله قشیریه «مقام رضا» و در تذکرهالاولیا «تسلیم» است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغه های عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانه های دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کرده اند. سه اثر مذکور به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگی های موقتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژه ای را خلق می کنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگی های عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بوده اند.
    کلیدواژگان: گفتمان انتقادی، مثنوی، رسالهقشیریه، تذکره الاولیا، نورمن فرکلاف
  • محمد چهارمحالی، مریم شعبانزاده، محمود حسن آبادی صفحات 75-107
    تقابل» در داستان اسطوره ای حماسی سیاوش در شاهنامه چشمگیر است و به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های سازنده در وجود شخصیت ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همه رویدادها در این داستان دو اصل متقابل «زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بها دادن به پیوند خویشاوندی» در نظریه لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت می شود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش می شود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئله جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانه اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئه گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او می شود. بهانه اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است.
    کلیدواژگان: تقابل، سیاوش، شاهنامه، لوی استروس، خویشی و هم خونی
  • عاطفه سلطانی، نجف جوکار، فاطمه غلامی صفحات 109-145
    شیخ احمد جام از عارفانی است که به رغم نگاه صوفیانه و تلاش در جهت خودسازی فردی و پرورش مریدان و نشان دادن راه و رسم سلوک، به صلاح و رستگاری مردم جامعه از بن جان می اندیشد و در مجالس وعظ و نوشته های خویش موشکافانه کج روی های اجتماعی را گوشزد می کند. این نوشتار به دنبال آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین مسائل و موضوعات اجتماعی قرن پنجم را در آینه آثار احمد جام بازکاود. تا کنون بررسی مستقلی درباره اندیشه های اجتماعی وی (با تکیه بر تمامی آثار او) صورت نگرفته است. رویکرد اجتماعی وی را می توان در موضوعات شش گانه زیر جست وجو کرد: 1. طبقات اجتماعی؛ 2. نهادهای مردمی؛ 3. ملل و نحل؛ 4. مشاغل و پیشه ها؛ 5. آداب و رسوم؛ 6. اخلاق اجتماعی.
    با بررسی دیدگاه های یادشده در آثار و رسائل وی جلوه هایی از جامعه عصر سلجوقی را می توان دید. با توجه به سکوت منابع تاریخی، دربار مدار بودن مورخان و بی اعتنایی ایشان به ساز و کار حاکم بر روابط و قشربندی های اجتماعی، وجود آثار و منابع گران سنگ اشخاص دردمندی چون احمد جام که به دل مشغولی ها و فراز و فرودها و زشتی ها و زیبایی های روابط اجتماعی نگریسته است، فرصت مغتنمی است که جامعه دیروز با برخی نگرش های جامعه شناختی واکاوی گردد.
    کلیدواژگان: احمد جام، طبقات اجتماعی، نهادهای مردمی، اخلاق، عصر سلجوقی
  • علیرضا شعبانلو صفحات 147-172
    اساطیر از دیدگاهی، روایت هایی مقدس درباره مبدا و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه های ظاهرا متفاوتی درباره چگونگی و مبدا و ماده آفرینش وجود دارد اما این دیدگاه ها در ژرف ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان اند. این داستان ها بر مبنای الگویی کهن پرداخته شده اند؛ بدین گونه که قبل از آفرینش، فقط آشوب و نابسامانی است و دیگر هیچ. از دل این آشوب، نخستین موجود پیدا می شود و دیگر چیزها نیز از آن آفریده می شوند. چرخه پیدایش آشوب و تبدیل آن به نظم همواره در زندگی عینی و ذهنی بشر در جریان است و در داستان ها به صورت اژدها یا دیو، نمادینه شده است. با پیدایش دیو و اژدها سامان هستی از میان می رود اما با کشته شدن آن، موانع برقراری نظم بر طرف می شود و اوضاع نخستین یعنی آرامش باز می آید. در پژوهش تطبیقی و تحلیلی اساطیر برخی ملل، مشخص شد که فرایند پیدایش آشوب و انتقال از آن به نظم، عملی روانی و شناختی است و به دلیل اشتراک قوای شناختی انسان ها، اسطوره های بسیاری در میان ملل گوناگون یافت می شود که از لحاظ بن مایه و هدف و کارکرد یکسان و تنها از لحاظ بیان متفاوت اند از جمله اسطوره آشوب.
    کلیدواژگان: اسطوره، آشوب ازلی، آب، زمان، تاریکی
  • علیرضا محمدی کله سر، سوسن موسایی صفحات 173-201
    معمولا حدیقهالحقیقه را به دلیل در بر داشتن اصطلاحات، حکایات و مضامین عرفانی، نخستین منظومه عرفانی می خوانند. با وجود این به نظر می رسد عرفان نقشی مرکزی در این منظومه ندارد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن شناسایی مضمون و اندیشه اصلی و غالب در حدیقهالحقیقه، تاثیر آن را بر تلقی سنایی از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی نشان دهد. برای دست یابی به این اهداف، با استفاده از روشی ساختاری، به تحلیل روابط معنایی واژگان و مفاهیم اصلی پرداخته شده است. می توان گفت تقابل دنیا و آخرت مضمون و تقابل اصلی حدیقهالحقیقه را تشکیل می دهد. وابسته های معنایی طرفین تقابل نشان می دهند که تلقی سنایی از دنیا و آخرت تفاوتی با تلقی رایج در متون غیر عرفانی ندارد. قدرت این تقابل تا حدی است که معنای اصطلاحات و مولفه های عرفانی را نیز به نفع خود تغییر داده و آن ها را به عناصری به دور از باطن گرایی رایج در سنت تصوف تبدیل کرده است.
    کلیدواژگان: دنیا، آخرت، ساختار معنایی، تصوف، حدیقهالحقیقه
  • لقمان محمودپور صفحات 203-233
    «علت و معلول» و «اسباب و مسببات» از مباحث اعتقادی و کلامی صوفیه است. استنباط کلی از موضوع تاکنون این بوده که صوفیه علیت را انکار می کنند و تنها حق تعالی را موثر و فاعل حقیقی می دانند. هدف این مقاله بررسی این موضوع و تبیین چگونگی اعتقاد صوفیه به آن است. این موضوع در متون مختلف صوفیه اعم از فارسی و عربی، نثر و نظم و نیز در کتب کلامی مرتبط با موضوع مورد مطالعه قرار گرفته و آنچه که مورد اعتقاد عموم صوفیه بوده از آن ها استخراج و استنباط شده است. نتیجه آنکه در اعتقاد صوفیه «علت و معلول» چیزی است غیر از «اسباب و مسببات». کل جهان و پدیده های آن معلول یک علت است و آن «فعل خداوند» است که بی علت است و غیر از این علت و معلولی در جهان وجود ندارد. آنچه در این جهان وجود دارد و اصطلاحا «علت و معلول» نامیده می شود صوفیه آن را «اسباب و مسببات» و در اصطلاح خود «عالم حکمت» نامیده و به آن معتقد بوده اند و علت و معلول به این معنی را انکار نکرده اند. در اعتقاد صوفیه اسباب و مسببات بر اساس سنت های الهی عمل می کنند. آن ها می گویند خداوند قادر است بدون اسباب هم مسببات را پدید بیاورد که به آن «عالم قدرت» گفته اند.
    کلیدواژگان: صوفیه، علت و معلول، اسباب و مسببات، علم کلام، اشاعره و معتزله
  • عزت ملاابراهیمی، حشمت پروین صفحات 235-264
    محمد قیسی شاعر نوپرداز فلسطینی است که با استفاده از زبان سمبلیک و اسطوره ای توانسته حضوری فعال در عرصه های مقاومت این کشور داشته باشد. البته در این راه میراث کهن عربی و فرهنگ و تمدن اقوام ملل مختلف، منبع الهام شاعر بوده اند. وی افزون بر استفاده از اسطوره های بابلی، بین النهرینی و یونانی، به اسطوره های کنعانی و عربی نیز توجه وافری داشته است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی تدوین شده است، نخست از اسطوره و خاستگاه تاریخی آن و انگیزه هایی که سبب توجه شاعران فلسطینی به اسطوره پردازی شده، به اختصار سخن به میان آورده اند. سپس انواع اسطوره های به کار رفته در شعر محمد قیسی را تبیین و تحلیل کرده اند. از یافته های تحقیق برمی آید که شاعر از هر پدیده موروثی و اسطوره ای اعم از مکانی، زمانی، انسانی و دینی برای ترسیم شور و شوق ملی، عشق به وطن و بازگشت به میهن، بهره برده و توانسته سخن گوی صادقی برای بیان آلام، آرمان ها و اندیشه های خود یا هم وطنانش در داخل و خارج از سرزمین های اشغالی فلسطین باشد.
    کلیدواژگان: اسطوره، محمد قیسی، شعر مقاومت، فلسطین، سرزمین ویران
  • ناصر ناصری تازه شهری، لعیا یوسفی صفحات 265-298
    اغلب شاعران و نویسندگان برجسته برای جاودانه کردن آثارشان از انواع اسطوره ها بهره می گیرند و با همانند کردن قهرمانان خود به قهرمانان اسطوره ای، نه تنها پیوند و پلی ما بین زمان حال و گذشته ایجاد می کنند بلکه قهرمانان خود را جاودانه می گردانند. در میان شاعران معاصر شاملو به سبب داشتن روحیه مبارزه جویی بیشتر به اسطوره روی آورده است و بسامد بالای کاربرد انواع اسطوره های ملی و میهنی و حتی جهانی، او را به شاعر اسطوره ساز جهانی معروف کرده است. او در اسطوره هایش نه تنها از شخصیت های قهرمانی بلکه از اسطوره های حیوانی، گیاهی، عناصر طبیعی و آیینی برای بیان آرمان هایش بهره جسته است. هر چند جاودانگی از صفات همه اسطوره ها است اما ویژگی بارز اسطوره های شاملو حیات مجدد و تولد دوباره آنها است. در تفکر اسطوره ای او مرگ جسمانی قهرمان، حیات ابدی و جاودانی به همراه دارد تا آن حد که شاملو کلام و اشعارش را بعد از مرگ جسمانی خود، تولد دوباره اسطوره شاملو و شاملوها می داند. بنابراین، مقصود شاملو از به کار بردن اسطوره، جاودانگی و حیات بخشی به قهرمانان خود است. در این مقاله به تحلیل نمونه هایی از اسطوره های شاملو پرداخته می شود که شاعر با آوردن آن ها انگیزه رویش و تولد دوباره را اراده کرده است تا آن حد که حیاتشان را در مرگشان می داند.
    کلیدواژگان: شعر معاصر، شاملو، اسطوره، جاودانگیف مرگ سرخ
  • رقیه وهابی دریاکناری، مریم حسینی صفحات 299-337
    آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجه این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخش «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
    کلیدواژگان: اسطوره قربانی، مناسک، بهرام بیضایی، فیلم نامه، نمایشنامه