فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 108، فروردین 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/01/30
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محسن رضاییان صفحات 1-2

    اخیرا Sengupta و Honavar در مقاله خود تحت عنوان « اخلاق انتشار»، فهرست سوالاتی را معرفی کرده اند که نویسندگان می توانند قبل از ارسال مقاله خود، مسائل مربوط به اخلاق انتشار آن را بررسی نمایند[1]. در این سخن سردبیری، این فهرست سوالات با کمی تغییر خدمت نویسندگان فرهیخته مجله دانشگاه تقدیم می گردد تا آنها قبل از ارسال مقاله خود به مجله، به این سوالات پاسخ دهند. در صورتی که پاسخ تمامی این سوالات مثبت باشد، آنگاه آنان می توانند مقاله خود را به مجله دانشگاه سابمیت نمایند. 1.آیا طرح مطالعه ی شما در کمیته اخلاق معتبری به تصویب رسیده است؟ اگر بلی، کد اخلاق را ضمیمه نمائید.
    2.اگر نوع مطالعه ی شما کارآزمایی بالینی است، آیا طرح آن را در یک مرکز معتبر ثبت کارآزمایی بالینی، به ثبت رسانیده اید؟ اگر بلی، شماره ثبت کارآزمایی بالینی را ضمیمه نمائید.
    3.آیا نهایت دقت را به عمل آورده اید تا از هرگونه دستکاری در مواد، وسایل، فرآیندها و داده ها اجتناب شود؟
    4.آیا داده های ارائه شده را دوبار چک کرده اید؟ چه در خلاصه فارسی، چه در خلاصه انگلیسی، چه در متن مقاله؟
    5.آیا نهایت دقت را به عمل آورده اید که از کپی کردن مطالعات قبلی، حتی اگر مربوط به خودتان باشد، اجتناب نمایید؟
    6.آیا نهایت دقت را به عمل آورده اید که هرکجا برداشت خود را از مطالعات قبلی ارائه نموده اید، به منبع مناسب خود ارجاع دهید؟
    7.آبا نهایت دقت را به عمل آورده اید که همزمان مقاله خود را به دو مجله و یا بیشتر از دو مجله ارسال نکرده باشید؟
    8.آیا اسم تمام افرادی که در انجام پژوهش نقش کلیدی داشته اند را در زمره نویسندگان مقاله ثبت کرده اید؟
    9.آیا اسم افرادی که در انجام پژوهش نقش کلیدی نداشته اند را در زمره نویسندگان مقاله ثبت نکرده اید؟
    10. آیا تمام نویسندگان متن نهایی مقاله را خوانده و تایید کرده و خود را مسئول آنچه که در مقاله آمده است، می دانند؟
    11. آیا هرگونه تعارض در منافع نویسندگان را به طور شفاف برای سردبیر مجله اعلان کرده اید؟

  • فتح الله پورعلی، لیلا روفه گری نژاد صفحات 3-14
    زمینه و هدف

    کاهش مصرف نمک یکی از راهکارهای پیش گیری و کنترل بیماری های غیرواگیر است. نان یکی از منابع مهم نمک است و کاهش میزان نمک آن می تواند نقش اساسی در کاهش دریافت نمک در جامعه داشته باشد. لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر کاهش غلظت نمک طعام و جایگزینی آن با کلرید پتاسیم بر روی خواص حسی و شیمیایی نان بربری صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    بررسی حاضر یک مطالعه آزمایشگاهی است که در آن 7 نوع نان بربری شامل 6 تیمار آزمایشی (3 نمونه دارای غلظت های متفاوت نمک طعام و 3 نمونه دارای غلظت های مختلف مخلوط کلرید سدیم و کلرید پتاسیم) و یک نمونه شاهد (دارای 1 درصد کلرید سدیم) تهیه و مورد آزمایش های شیمیایی (خاکستر، سدیم، پتاسیم، نسبت سدیم به پتاسیم و نمک طعام) و حسی (شکل، سطح رویی و زیرین، رنگ، بافت، قابلیت جویدن، عطر و بو، طعم و عدد کیفی) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Duncan آنالیز شد.

    یافته ها

    کاهش میزان نمک (کلرید سدیم یا مخلوط کلرید سدیم و کلرید پتاسیم) نمونه ها باعث کاهش خاکستر، سدیم، نمک طعام و نسبت سدیم به پتاسیم گردید. از نظر ارزیابی ویژگی های حسی، با توجه به امتیازات کسب شده هیچ کدام از تیمارها از لحاظ شکل، ویژگی های سطح رویی و زیرین، رنگ (به جزء تیمار دارای 25/0 درصد کلرید سدیم)، بافت، قابلیت جویدن، عطر و بو، طعم (به جز تیمار بدون نمک) و عدد کیفی نان تفاوت معنی داری با نان شاهد نشان ندادند (05/0p>).

    نتیجه گیری

    کاهش مقدار نمک نان بربری تا حدود نصف مقدار فعلی به منظور تولید نان هایی با مقدار نمک کم تر، از نظر نتایج آزمون های حسی و شیمیایی نان های تولید شده امکان پذیر است و مشکلی از لحاظ آزمون های مذکور در تولید نان بربری کم نمک و جایگزینی نمک طعام آن با کلرید پتاسیم وجود ندارد.

    کلیدواژگان: بربری، کلرید پتاسیم، نان، نمک طعام، ویژگی حسی، ویژگی شیمیایی
  • رامین بیرانوند، مصطفی ثانی، محمود آذرگون صفحات 15-26
    زمینه و هدف

    شرایط شغلی به عنوان یکی از عوامل مهم زمینه ساز در ایجاد اختلالات اسکلتی-عضلانی شناخته می شود که امروزه شایع ترین آن ها ناهنجاری ها و دردهای ستون فقرات هستند. هدف از انجام تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت اسکلتی-عضلانی در کارکنان زیرسطحی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نداجا) و ارتباط آن با سنوات خدمت و سطح سلامت جسمی و روانی ایشان بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق توصیفی که در سال 1395 انجام شد، تعداد 300 نفر از کارکنان زیر سطحی نداجای بندرعباس به عنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب شدند. سطح سلامت جسمی و روانی این افراد با استفاده از پرسش نامه استاندارد SF-36 مورد ارزیابی قرار گرفت و در ادامه نیز وضعیت های غیرطبیعی با استفاده از خط کش منعطف، گونیامتر، اسکولیومتر و هم چنین شیب سنج مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت داده های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی (تعداد، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (همبستگی Pearson) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد بین سنوات خدمت کارکنان زیر سطحی نداجا و ناهنجاری های کایفوز و سر به جلو ارتباط معنی داری وجود دارد (به ترتیب 042/0=P، 374/0=r و 033/0=P، 390/0=r)، این درحالی است که بین سنوات خدمت و سایر وضعیت های اسکلتی-عضلانی این افراد ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). نتایج هم چنین نشان داد که از نظر آماری ارتباط معنی داری بین وضعیت اسکلتی-عضلانی و سطح سلامت جسمی و روانی نیروها وجود ندارد (05/0<P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد که شرایط شغلی و محیط کار در زیردریایی ها می تواند در بروز وضعیت های غیرطبیعی تاثیرگذار باشد. این یافته ها ضرورت توجه بیشتر به وضعیت سلامتی کارکنان زیرسطحی و به ویژه در زمینه طراحی تمرینات ورزشی و اصلاحی را بیش از پیش نمایان می کند.

    کلیدواژگان: وضعیت های غیرطبیعی، سلامت جسمی، سلامت روانی، زیردریایی، بندرعباس
  • سید مجید علوی مهر، امیرعلی جعفرنژادگرو، مهدی مجلسی صفحات 27-38
    زمینه و هدف

    شیوع کف پای صاف در کودکان در مطالعات گذشته 20% تا حدود 78% گزارش شده است. کف پای صاف ممکن است طی راه رفتن موجب ایجاد انحراف مکانیکی اندام تحتانی گردد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آنی کفی طبی بر نرخ بارگذاری، ایمپالس و گشتاور آزاد در کودکان پسر دارای کف پای صاف طی راه رفتن بود.

    مواد و روش ها

    طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. این پژوهش در سال 1395 در آزمایشگاه بیومکانیک ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان انجام شد. 15 کودک دارای کف پای صاف (افتادگی ناوی کولار بیشتر از 10 میلی متر) از بین دانش آموزان مدارس شهر همدان در این پژوهش شرکت کردند. مقادیر کینتیکی و کینماتیکی حرکت به ترتیب توسط صفحه نیرو و سیستم تحلیل حرکتی ثبت گردید. آزمون آماری t زوجی جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    کفی طبی مولفه داخلی -خارجی نیروی عکس العمل را طی فاز هل دادن حدود 6/12% افزایش داد (015/0=P). زمان رسیدن به اوج مولفه عمودی نیروی عکس العمل طی فاز میانه استقرار حدود 9/5% (044/0=P) و زمان رسیدن به اوج مولفه داخلی -خارجی طی فازهای تماس پاشنه و هل دادن به ترتیب حدود 1/10% (001/0>P) و 4/3% (029/0=P) در شرایط استفاده از کفی طبی افزایش داشت. کفی طبی میزان ایمپالس مولفه قدامی -خلفی نیروی عکس العمل را نیز به میزان 6/10% افزایش داد (045/0=P).

    نتیجه گیری

    کفی طبی مورد استفاده احتمالا می تواند اثرات مثبت بر روی مقادیر نیروهای عکس العمل زمین داشته باشد. با وجود این، کفی طبی مورد استفاده در پژوهش حاضر مقادیر گشتاور آزاد و نرخ بارگذاری عمودی را تغییر نداد.

    کلیدواژگان: ارتز پا، نیروی عکس العمل زمین، کاهش قوس پا، گشتاور
  • آرش شهبازیان خونیق، امید حسنی، سمیرا سلیمانی صفحات 39-52
    زمینه و هدف

    رفتارهای پرخطر، سلامت و بهزیستی افراد را با خطر مواجه می سازد؛ بنابراین شناخت عوامل موثر بر آن اهمیت فراوانی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مولفه های هوش اخلاقی و اجتماعی در رفتارهای پرخطر دانشجویان انجام شد.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 383 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش اخلاقی دانشجویان Lennick و Kiel، هوش اجتماعی Tromso و رفتارهای پرخطر جوانان استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    ضرایب همبستگی نشان داد به جز روابط مولفه دلسوزی با مصرف الکل و مولفه های راست گویی و بخشش با گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی که معنی دار نبودند، بین سایر مولفه های هوش اخلاقی و مولفه های رفتارهای پرخطر روابط منفی معنی دار وجود داشت (01/0p<). همچنین به جز روابط پردازش اطلاعات اجتماعی و مهارت های اجتماعی با گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی و رابطه آگاهی اجتماعی با گرایش به خشونت و سیگار کشیدن که معنی دار نبودند، بین سایر مولفه های هوش اجتماعی و مولفه های رفتارهای پرخطر روابط منفی معنی دار وجود داشت (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مولفه های هوش اخلاقی و هوش اجتماعی توانستند به طور معنی داری تمامی مولفه های رفتارهای پرخطر را پیش بینی نمایند.

    نتیجه گیری

    هوش اخلاقی و هوش اجتماعی نقش مهمی در کاهش بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان دارند؛ بنابراین در برنامه های آموزشی برای پیشگیری و کاهش رفتارهای پرخطر دانشجویان باید به هوش اخلاقی و هوش اجتماعی توجه ویژه داشت.

    کلیدواژگان: هوش اخلاقی، هوش اجتماعی، رفتارهای پرخطر
  • آتنا سادات قریشی، مهدی محمودی، محمدرضا حاجی زاده، محمود شیخ فتح اللهی، محمدرضا شفیع پور، علیرضا خوشدل صفحات 53-62
    زمینه و هدف

    دیابت نوع 1 (دیابت ملیتوس) یک بیماری وابسته به متابولیسم می باشد. شایع ترین شکل دیابت نوع 1، نوع خود ایمن آن است. آلفا 1- آنتی تریپسین](AAT)[Alpha1-ntitrypsin یک عضو از خانواده مهار کننده سرین پروتئاز می باشد و نقش اصلی آن، حفاظت از تخریب بافت ها توسط پروتئازها است. بنابراین نقص یا کمبود آن خطر ابتلا به بیماری های مختلف را افزایش می دهد. این مطالعه جهت مقایسه فعالیت پروتئین آلفا 1- آنتی تریپسین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با افراد سالم انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی، روی 42 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 بین رده سنی 28-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان رفسنجان در سال 1394 انجام شد. افراد سالم، دانشجویان دختر و پسر بومی رده سنی 18 تا 28 سال دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بودند که از لحاظ سن و جنس با بیماران دیابتی همسان سازی شدند. فعالیت AAT به روش ظرفیت مهاری تریپسین (TIC(Trypsin Inhibitory Capacity)) مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های آماری مجذور کای، t مستقل و ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

    میزان TIC سرم افراد مبتلا به دیابت نوع 1 با مقدار (μmol/min/ml) 40/0± 35/2 به طور معنی داری پایین تر از میزان TIC افراد سالم با مقدار ((μmol/min/ml 36/0±36/3 بود (001/0p<).

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد فعالیت AAT در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 کمتر از افراد سالم است. بنابراین AAT می تواند به عنوان یک هدف دارویی برای دیابت نوع 1مطرح شود.

    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، آلفا1-آنتی تریپسین، ظرفیت مهاری تریپسین
  • پریناز امیری مقدم، مهدی علی مردان زاده، صالحه صبوری صفحات 63-74

    مالتیپل اسکلروزیس (MS[WU1]) یک بیماری خودایمنی عصبی پیشرونده است که معمولا شروع آن اواخر دهه سوم و سال های اول دهه چهارم زندگی فرد است. پاتوژنز این بیماری، از بین رفتن غلاف میلین سلول های عصبی در سیستم اعصاب مرکزی (CNS[WU2]) و به دنبال آن، از بین رفتن سلول های عصبی است. کنترل این بیماری توسط دسته ای از داروها صورت می گیرد که عمدتا تعدیل کننده سیستم ایمنی هستند. فینگولیمد اولین داروی خوراکی تایید شده برای کنترل فرم عودکننده و بهبود یابنده بیماری است. این دارو از یک متابولیت قارچی مشتق شده و استفاده از آن سابقه ای طولانی در طب سنتی چین داشته است. مکانیسم اثر دارو از طریق اثرات آنتاگونیستی عملکردی بر روی گیرنده های اسفنگوزین 1 فسفات است که لنفوسیت ها را در گره های لنفاوی به دام انداخته و موجب کاهش تعداد در گردش آنها در CNS می گردد. کارآیی فینگولیمد در مقایسه با پلاسبو و درمان های خط اول تزریقی مانند اینترفرون ها در کارآزمایی های بالینی به اثبات رسیده است. عوارض جانبی شایع این دارو خفیف بوده و به میزان بالایی توسط بیماران قابل تحمل است. فینگولیمد بر اساس عبور از جفت و اثرات تراتوژنیسیته در بررسی های بارداری در حیوانات در دسته C قرار دارد و به علت ترشح در شیر، شیردهی توسط مصرف کنندگان آن توصیه نمی شود.
    با توجه به مصرف خوراکی فینگولیمد و عوارض خفیف آن، این دارو می تواند در درمان MS مفید باشد. البته با توجه به عوارض نادر اما جدی مانند عفونت های ویروسی سیستمیک، ادم ماکولای چشم و عوارض قلبی، لازم است شرایط بالینی و مشکلات زمینه ای بیمار توسط پزشک کاملا بررسی شود.

    کلیدواژگان: مالتیپل اسکلروزیس عودکننده و بهبود یابنده، فینگولیمد، تنظیم کننده های گیرنده اسفنگوزین 1 فسفات
  • احمد جبرالدینی، فاطمه حیدری، سیده فائزه تقوی، محمدرضا شکوه صفحات 75-84
    زمینه و هدف

    عفونت دستگاه ادراری (Urinary tract infection) به وجود میکروب های بیماری زا در دستگاه ادراری اطلاق می شود. اشریشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه شایع ترین باکتری های مسبب عفونت دستگاه ادراری می باشند. با توجه به وجود مکانیسم های مقاومت آنتی بیوتیکی متنوع، درمان این عفونت ها با مشکل مواجه شده است. بنابراین انتخاب آنتی بیوتیک مناسب در کنترل و بهبود عفونت نقش موثری دارد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین فراوانی و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در سویه های اشریشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه جدا شده از بیماران سرپایی مبتلا به عفونت ادراری در بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) شهرستان گراش است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 1300 نمونه ادرار بیماران سرپایی مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) شهرستان گراش در 6 ماهه اول سال 1396 انجام گرفت. سویه های مورد نظر با استفاده از آزمون های بیوشمیایی و محیط های کشت افتراقی شناسایی و تعیین هویت شدند. الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های مورد مطالعه به روش دیسک دیفیوژن (Kirby-Bauer) بررسی شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری کای دو استفاده گردید.

    یافته ها

    از 1300 نمونه ادرار مورد مطالعه، نتیجه کشت 247 (19 درصد) نمونه مثبت شد. تعداد 148 نمونه ادرار از نظر اشریشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه مثبت (3/11 درصد) بود. از این تعداد 108سویه اشریشیا کلی (97/72 درصد) و40 سویه کلبسیلا پنومونیه (03/27 درصد) جدا شد. بیشترین و کمترین مقاومت آنتی بیوتیکی در اشریشیا کلی به ترتیب نالیدیکسیک اسید (3/59 درصد) و نیتروفورانتوئین (2/22 درصد) بود. در سویه های کلبسیلا پنومونیه بیشترین میزان مقاومت به نیتروفورانتوئین (5/67 درصد) و کمترین میزان مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین (25 درصد) مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    عفونت دستگاه ادراری ناشی از اشریشیا کلی در مقایسه با کلبسیلا پنومونیه فراوانی بیشتری دارد. جهت درمان اولیه عفونت های ادراری استفاده از آنتی بیوتیک های نیتروفورانتوئین، سیپروفلوکساسین و کوتریموکسازول توصیه می شود.

    کلیدواژگان: عفونت دستگاه ادراری، اشریشیا کلی، کلبسیلا پنومونیه، الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، گراش
  • فاطمه مجلل، مجید حاجی مقصودی، حمید پهلوان حسینی صفحات 85-90
    زمینه و هدف

    کزاز بیماری مرگباری است که توسط سم باسیل گرم مثبت کلستریدیوم تتانی ایجاد می شود. بروز سالیانه این بیماری در جهان یک میلیون نفر در سال است. علایم تیپیک بیماری شامل تریسموس، خنده شیطانی و اپیستوتونوس می باشد. علت اصلی مرگ در فاز ابتدایی بیماری اسپاسم عضلات حنجره و در فاز تاخیری دیس ریتمی می باشد.
    شرح مورد: بیمار آقای 88 ساله با شکایت اصلی اختلال تکلم، درد گردن و محدودیت در باز نمودن دهان به اورژانس مراجعه کرد. با توجه به سابقه زخم، عدم واکسیناسیون کزاز، علایم و نشانه های کلینیکی و نتایج حاصل از بررسی ها بیماری کزاز برای بیمار مطرح شد. بعد از شروع تتابولین و واکسن کزاز برای بیمار و تجویز مترونیدازول، بیمار در بخش مراقبت های ویژه بستری شد. بیمار به مدت 13 روز در بخش مراقبت های ویژه تحت درمان حمایتی بود و در نهایت به دنبال شوک سپتیک و نارسایی چند ارگانی فوت شد.
    بحث: کزاز یک بیماری نادر و خطرناک است که با توجه به اجرای برنامه کشوری واکسیناسیون برای اطفال و زنان باردار، بروز کزاز بالغین در کشور به صور چشمگیری کاهش داشته است. وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برنامه جامع ایمن سازی کشوری شامل ایمن سازی کزاز را از سالهای ابتدایی دهه شصت تدوین و به دانشگاه ها جهت اجرا در بیمارستانها، درمانگاه ها و مراکز بهداشتی ابلاغ کرد. با وجود کاهش چشمگیر در کزاز بالغین و حذف کزاز نوزادی همچنان سالانه تعدادی بیمار مبتلا به کزاز در رده سنی بالغین از جمله بیماری که در این مقاله گزارش شد، ثبت می گردد.

    نتیجه گیری

    کزاز یک بیماری با شیوع پایین اما خطرناک است. برنامه های پیشگیری جامع در کشور منجر به کاهش بروز این بیماری در کشور شده است. برای کنترل و ریشه کنی این بیماری لازم است خلاهای موجود در برنامه های پیشگیری کزاز شناسایی شده و تمهیدات لازم برای اصلاح آنها اندیشیده شود.

    کلیدواژگان: کزاز، اختلال تکلم، پیشگیری
|
  • M. Rezaeian Pages 1-2
  • F. Pourali, L. Roufegari-Nejad Pages 3-14
    Background And Objectives

    Reducing salt intake is one of the strategies for preventing and controlling noncomunicable diseases. Bread is one of the important sources of salt, and reducing its salt content can play a major role in reducing salt intake in the community. Therefore, this study was conducted to evaluate the effect of reducing the consumption of salt and substituting it with potassium chloride on the sensory and chemical characteristics of Barbari bread.

    Materials And Methods

    The present research is a laboratory study in which 7 types of Barbari bread including 6 experimental treatments (3 samples with different concentrations of salt and 3 samples with different concentrations of mix of sodium chloride and potassium chloride) and one control (containing 1% sodium chloride) prepared for chemical (ash, sodium, potassium, sodium to potassium ratio, and salt) and sensory (shape, upper and under surface, color, texture, chewingability, aroma and odor, taste, and quality number) tests. Data were analyzed using one-way ANOVA followed by Duncan post hoc test.

    Results

    Reducing the amount of salt (NaCl or NaCl: KCl) reduced the ash, sodium, salt, and Na/K ratio. According to the sensory characteristics assessment, the treatments had no significant difference with the control bread with regard to form, characteristics of upper and under surface, color (except 0.25% NaCl), texture, chewingability, aroma and odor and taste (except the without salt treatment), and the quality number of the bread (p>0.05).

    Conclusions

    Reducing the amount of Barbari salt to about half of the present value is possible, in order to produce breads with less salt content, in terms of sensory and chemical evaluation of the produced breads and there is no problem with the mentioned tests in the production of low-salt Barbari bread, as well as the replacement of its salt with potassium chloride.

    Keywords: Babari, Potassium chloride, Bread, Salt, Sensory properties, Chemical properties
  • Ramin Beyranvand, Mostafa Sani, Mahmoud Azargoun Pages 15-26
    Background And Objectives

    Occupational conditions are known as one of the most important factors underlying musculoskeletal disorders. Nowadays the most common musculoskeletal disorders are spinal deformity and spinal column pain. The aim of this study was to evaluate the musculoskeletal condition and its relationship with years of service and level of physical and mental health in Islamic Republic of Iran Navy (NEDAJA) submarine crews.

    Materials And Methods

    In this descriptive study conducted in 2016, 300 NEDAJA submarine crews of Bandar Abbas were selected as subjects. Physical and mental health levels were evaluated using the SF-36 questionnaire and then the postural anomalies were evaluated using flexible ruler, goniometer, scoliometer, and inclinometer. Finally, the research data were analyzed using descriptive statistics (Number, percentage, mean, and standard deviation) and inferential statistics (Pearson’s correlation).

    Results

    The results showed there was a significant relationship between the years of service and kyphosis and forward head angles of NEDAJA submarine crews (p=0.042, r=0.374 and p=0.033, r=0.390, respectively) while this relationship was not statistically significant between the years of service and other musculoskeletal conditions (p>0.05). The results also showed there was not statistically significant relationship between musculoskeletal condition and the level of physical and mental health of NEDAJA submarine crews (p>0.05).

    Conclusion

    According to the results of this study it seems that the occupational conditions and working environment in submarines can be effective in postural deformities. These findings showed there is a need to pay more attention to the health status of submarine crews especially in the field of training and corrective exercises.

    Keywords: Postural abnormalities, Physical health, Mental health, Submarine, Bandar Abbas
  • Seyed Majid Alavi Mehr, Amirali Jafarnezhadgero, Mahdi Majlesi Pages 27-38
    Background And Objectives

    The prevalence of flexible flat foot in children was reported between 20 -78% in previous studies. Flat foot can result into mechanical deviations in lower limb alignment during walking. The purpose of this study was to evaluate the immediate effects of medical insole on loading rate, impulse, and free moment in children with flat foot during walking.
    Material and

    Methods

    The present study was a clinical trial done in Sport Biomechanics Laboratory of Islamic Azad University of Hamadan in 2016. Fifteen children with flat foot (Navicular drop greater than 10 mm) from Hamadan schools participated in this study. The kinetic and kinematic data were recorded by the force plate and motion analysis system, respectively. Paired sample t-test was used for statistical analysis.

    Results

    Using medical insole, the mediolateral ground reaction force component increased by 12.6% during push­-off phase (p=0.015). In the medical insole condition, the time to reach the peak of vertical ground reaction force component during mid-stance increased by 5.9% (p=0.044). In the medical insole condition, the time to reach the peak of mediolateral ground reaction force component during heel-contact and push-off increased by 10.1% (p

    Conclusion

    The used medical insole in this study can possibly have positive effects on the amplitudes of ground reaction forces. However, this medical insole did not have any significant effect on the vertical loading rate and free moment values.

    Keywords: Foot orthose, Ground reaction force, Low arch foot, Moment
  • A. Shahbaziyan Khonig, O. Hasani, S. Soleymani Pages 39-52
    Background And Objectives

    High-risk behaviors endanger the health and well-being of individuals. Therefore, it is important to recognize the factors that affect it. So the aim of this study was to investigate the role of moral and social intelligence components in high-risk behaviors of students.

    Materials And Methods

    The research method was descriptive. The population consisted of all male and female students studying at Kurdistan University of Medical Sciences in the 2016-2017 academic year that according to Krejcie and Morgan’s table, 383 students were selected by multistage cluster sampling method. For data collection Lennick and Kiel’s students’ moral intelligence questionnaire, Tromso Social Intelligence Scale (TSIS), and the youth high-risk behaviors scale were used. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis (stepwise).

    Results

    Correlation coefficients showed that except the sympathetic component with alcohol consumption and the components of truth and forgiveness with the tendency to high-risk sexual behaviors that were not meaningful, there were significant negative relationships between the other components of moral intelligence and the components of high-risk behaviors (p

    Conclusion

    Moral intelligence and social intelligence play an important role in reducing the incidence of high-risk behaviors in students. Therefore, in the educational programs for the prevention and reduction of high-risk behaviors among students, moral intelligence and social intelligence require more attention.

    Keywords: Moral intelligence, Social intelligence, High-risk behaviors
  • A.S. Ghoreishi, M. Mahmoodi, M.R. Hajizadeh, M. Sheykhfathollahi, M.R. Shafipour, A.R. Khoshdel Pages 53-62
    Background And Objectives

    Type 1 diabetes (diabetes mellitus) is a disease associated with metabolism. The most common form of type 1 diabetes is its autoimmune type. Alpha-1-antitrypsin (AAT) is a member of the serine protease inhibitors family and its role is to protect tissue degradation by protease. Hence, its defect or deficiency significantly increases the risk of various diseases. This study aimed to compare the activity of alpha-1 antitrypsin protein in patients with type 1 diabetes with healthy individuals.

    Materials And Methods

    This descriptive study carried out on 42 patients with type 1 diabetes between the ages of 18-28 years old who referred to the Diabetes Clinic in the city of Rafsanjan in 2015. Healthy people were chosen among native male and female students aged from 18 to 28 years of Rafsanjan University of Medical Sciences who were matched for age and sex with the patients. AAT activity by trypsin inhibitory capacity (TIC) was studied. For statistical analysis the chi-square test, t-test, and Pearson correlation coefficient were used.

    Results

    The amount of TIC in the patients with type 1 diabetes was 2.35 ±0.40 (μmol/min/ml) which was significantly lower than the amount in the healthy individuals that was 3.36 ±0.36 (μmol/min/ml) (P-value

    Conclusion

    The results of this study revealed that AAT activity in the patients with type 1 diabetes was lower than the healthy individuals. Therefore, it can be stated that AAT can be introduced as a potential target for treatment of type 1 diabetes.

    Keywords: Type 1 diabetes, Alpha-1 Antitrypsin, Trypsin Inhibitory Capacity
  • P. Amirimoghadam, M. Alimardanzadeh, S. Sabouri Pages 63-74

    Multiple sclerosis (MS) is a progressive neurological autoimmune disease that usually starts in the late third and early forth decades of life. Demyelination of neurons in the central nervous system (CNS) and, subsequently, loss of nerve cells is the known disease pathogenesis. The disease is controlled by a class of medicines which are mainly immunomodulators. Fingolimod (FIN) is the first approved oral medication for controlling relapsing-remitting type of MS. It is chemically modified form of a fungus metabolite with long history of use in traditional Chinese medicine. Its mechanism of action is through functional antagonism of sphingosine-1 phosphate receptors which leads to lymphocyte entrapment in lymphoid tissues and reduction of their circulating number in the CNS. FIN efficacy comparing with placebo and first line therapies for MS (e.g. Interferon) has been proved through several clinical trials. Common side effects of FIN are usually mild and are well tolerated. FIN can pass through placenta and has been assigned to pregnancy category C according to the observed effects in animal studies. Since the drug molecule is secreted into milk, lactation during consumption is not recommended.
    Considering oral administration and mild side effects of FIN, it can be useful in management of MS. However, due to the incidence of some rare but serious adverse effects such as systemic viral infections, macular edema, and cardiovascular complications, physicians should investigate patient’s clinical status and underlying comorbidities carefully.

    Keywords: Relapsing-remitting multiple sclerosis, Fingolimod, Sphingosine-1-phosphate receptor modulators
  • A. Jabrodini, F. Heidari, S.F. Taghavi, M.R. Shokouh Pages 75-84
    Background And Objectives

    Urinary tract infection (UTI) is the presence of pathogens in the urinary tract. Escherichia coli and Klebsiella pneumoniae are the most common bacteria responsible for UTI. Due to the variety of antibiotic resistance mechanisms, treatment of these infections has been difficult, therefore, selection of appropriate antibiotic has an effective role in controlling and improving the infection. The present study aimed to determine the frequency and antimicrobial resistance patterns in Escherichia coli and Klebsiella pneumoniae strains isolated from outpatients with UTI referred to Amiralmomenin Ali hospital in Gerash city.

    Materials And Methods

    This cross-sectional study was performed on urine specimens of 1300 outpatients referred to Amiralmomenin Ali hospital in Grash, during a six-month period from April to September 2017. Strains were identified using biochemical tests and differential cultivation environments. The antibiotic resistance pattern of strains was investigated by Kirby-Bauer method. Chi-square test was used for data analysis.

    Results

    Among 1300 urine samples, 247 samples (19%) were positive for bacterial growth. 148 urine samples (11.3%) were positive for Escherichia coli and Klebsiella pneumoniae, among them 108 Escherichia coli strains (72.97%) and 40 Klebsiella pneumoniae strains (27.03%) were isolated. The most and the least antibiotic resistance in Escherichia coli was to Nalidixic Acid (59.3%) and Nitrofurantoin (22.2%), respectively. For Klebsiella pneumoniae strains, the most and the least antibiotic resistance was observed to Nitrofurantoin (67.5%) and Ciprofloxacin (25%), respectively.

    Conclusion

    The UTI caused by Escherichia coli is more common in comparison with Klebsiella pneumoniae. For the initial treatment of urinary tract infections, the use of Nitrofurantoin, Ciprofloxacin, and Cotrimoxazole antibiotics is recommended.

    Keywords: Urinary tract infection, Escherichia coli, Klebsiella pneumoniae, Antibiotic resistance pattern, Gerash
  • F. Mojallal, M. Hajimaghsoudi, H. Pahlavanhosseini Pages 85-90
    Background And Objectives

    Tetanus is a lethal disease caused by Gram-positive Clostridium tetani bacteria toxin. The annual incidence of this disease in the world is one million people per year [1]. Typical symptoms include trismus, risus sardonicus, and opisthotonos. The main cause of death in the primary phase is laryngeal muscle spasm and in the late phase is dysrhythmia [1].
    Case Report: An 88-year-old man referred to the emergency department with the chief complaint of dysarthria, neck pain, and limitation of opening the mouth. Considering the history of wound, no previous tetanus vaccination, clinical signs and symptoms, and the results of the studies, the tetanus disease was established for the patient. After taking the tetabulin and tetanus vaccine for the patient and administering metronidazole, the patient was admitted to the intensive care unit (ICU). The patient was under supportive care for 13 days in the ICU, and eventually died of septic shock and multiple organ failure.

    Discussion

    Tetanus is a rare dangerous disease, that after implementation of the vaccination program for children and pregnant women, adult tetanus incidence has dramatically reduced in the country. Unfortunately, when clinical manifestation precipitates, even in the case of medical interventions, 13.2% of cases lead to death [6]. The Ministry of Health and Medical Education has drafted a comprehensive national immunization program, including immunization of tetanus from the early years of sixty decade and impart it to universities to run in hospitals, clinics, and health centers [7]. Despite the dramatic decrease in adult tetanus and the elimination of neonatal tetanus, a number of adult's tetanus, including the current case in this article, are still recorded annually.

    Conclusion

    Tetanus is a rare but serious disease. Comprehensive prevention programs in the country have led to reduction of tetanus incidence in the country. To control and eradicate this disease, it is necessary to identify the gaps in Tetanus Prevention Programs and consider the necessary measures to correct them.

    Keywords: Dysarthria, Tetanus, Prevention