فهرست مطالب

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال بیستم شماره 1 (پیاپی 97، فروردین و اردیبهشت 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/03/15
  • تعداد عناوین: 5
|
  • آیدین باغبانی اسکویی، سمانه اکبرپور، مریم توحیدی، عطیه آموزگار، لادن مهران، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی صفحات 1-9
    شیوع و بروز بیماری های قلبی و عروقی در منطقه خاورمیانه نسبت به سایر نقاط جهان بیشتر گزارش شده است. کم کاری و پرکاری تحت بالینی تیروئید از جمله عوامل خطر برای بروز بیماری های قلبی و عروقی به شمار می آیند. هدف مطالعه ی حاضر، ارزیابی نقش اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید در بروز حوادث قلبی و عروقی در جامعه ی ایرانی است.
    روش ها
    پس از این که بیماران با اختلال آشکار عملکرد تیروئید از مطالعه خارج شدند، تعداد 3822 نفر (شامل 1/44 درصد مرد) وارد مطالعه شدند که بر اساس سطح هورمون های تیروتروپین و تیروکسین آزاد به سه گروه یوتیروئید، کم کاری تحت بالینی و پرکاری تحت بالینی طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید و بروز حوادث قلبی و عروقی از مدل مخاطره متناسب Cox استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد 4/46 سال بود. در ابتدای مطالعه، تفاوتی از نظر میزان ابتلا به حوادث قلبی و عروقی (197 مورد) بین گروه ها مشاهده نشد. به دلیل عدم وجود برهم کنش بین ابتلا به حوادث قلبی و عروقی و گروه های اختلال عملکرد تیروئید با پیامدها، افراد مبتلا به حوادث قلبی و عروقی کنار گذاشته شدند. در طول مدت 2/11 سال پی گیری، 387 نفر به حوادث قلبی و عروقی مبتلا شدند. در مدل های تعدیل شده برای سن و جنس، ارتباطی بین وضعیت های تحت بالینی عملکرد تیروئید و حوادث قلبی و عروقی مشاهده نشد. مقدار نسبت خطر (فاصله اطمینان 95 درصد) مدل تعدیل شده چند متغیری برای گروه های کم کاری و پرکاری تحت بالینی تیروئید نسبت به گروه یوتیروئید برای بروز حوادث قلبی و عروقی به ترتیب (07/2–85/0)32/1 و (55/1–51/0)89/0 محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    در ابتدای مطالعه و مراحل پی گیری، ارتباطی بین اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید و بروز حوادث قلبی و عروقی مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: کم کاری تحت بالینی تیروئید، پرکاری تحت بالینی تیروئید، بیماری های قلبی و عروقی، مطالعه هم گروهی
  • ریحانه یوسفی، آتوسا سعیدپور، آزاده متقی صفحات 10-21
    مقدمه
    برخی مطالعات انسانی مصرف مکمل اسپیرولینا را در بهبود شاخص های تن سنجی موثر دانسته اند. مطالعه ی حاضر نیز با هدف بررسی اثرات تجویز هم زمان رژیم غذایی کاهش وزن و مکمل جلبک اسپیرولینا بر روی این شاخص ها و متابولیسم گلوکز در بزرگسالان چاق و دارای اضافه وزن انجام شد.
    مواد و روش ها
    52 نفر به طور تصادفی به مدت 12 هفته، به دو گروه مورد (دریافت کننده روزانه 2 گرم اسپیرولینا) و شاهد (دریافت کننده دارونما) تقسیم شدند. بررسی داده های تن سنجی و شاخص های گلایسمی شامل قند خون ناشتا، انسولین و ارزیابی مدل هموستازیس مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای مطالعه انجام شد.
    یافته ها
    تعداد 38 نفر از شرکت کنندگان (31 نفر زن) با میانگین سنی 40 سال و نمایه ی توده بدن 9/32 کیلوگرم بر مترمربع مطالعه را به پایان رساندند. در گروه دریافت کننده اسپیرولینا کاهش وزن بدن و نمایه توده بدن در پایان مطالعه به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود، میزان تغییرات در گروه اسپیرولینا و شاهد به ترتیب 97/1±22/3- کیلوگرم در مقابل 86/1±45/1- کیلوگرم و 79/0±23/1- کیلوگرم بر مترمربع در مقابل 68/0±63/0- کیلوگرم بر مترمربع بوده است (به ترتیب، 01/0 =P و 008/0=P). کاهش چربی بدن نیز در گروه اسپیرولینا نسبت به شاهد به طور معنی داری بیشتر بود (74/1±28/2- کیلوگرم در مقابل 55/1±22/1- کیلوگرم، 01/0 =P). به علاوه پس از پایان دوره ی مداخله، کاهش مقاومت به انسولین در گروه اسپیرولینا نزدیک معنی داری گزارش شد (05/0 =P).
    نتیجه گیری
    دریافت مکمل جلبک اسپیرولینا می تواند کاهش وزن بدن و بهبود خفیف مقاومت به انسولین را به دنبال داشته باشد، که احتمالا بیانگر اثر هم افزایی جلبک اسپیرولینا همراه با رژیم غذایی کاهش وزن می باشد.
    کلیدواژگان: اسپیرولینا، چاقی، مقاومت به انسولین
  • حمیدرضا توکلی، فاطمه رحمتی نجار کلایی، اسما ملکمی، علیرضا دیزوی صفحات 22-30
    مقدمه
    نتایج پژوهش های پیشین نشان داده اند که برخی از اجزای غذایی می توانند با کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) مرتبط باشند، اما مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین دریافت غذاهای فوری و این بیماری پرداخته اند. هدف از این مطالعه ی مورد- شاهدی، بررسی ارتباط بین مصرف غذاهای فوری با NAFLD در مردان بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 100 مورد NAFLD و 300 شاهد نرمال همسان شده بر اساس سن در استان یزد انجام گرفت. از تمام افراد، پرسش نامه ی نیمه کمی بسامد خوراک 147 قلمی و پرسش نامه ی ساده فعالیت بدنی جمع آوری شد. قد و وزن افراد به روش استاندارد اندازه گیری شد. کل غذاهای فوری دریافتی از مجموع سوسیس، کالباس، همبرگر و پیتزا به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، مجذور کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد.
    یافته ها
    میانگین مصرف غذاهای فوری در موردها نسبت به شاهدها بالاتر بود (به ترتیب 3/7±5/19 در برابر 2/4±5/10 گرم در روز). مصرف بیشتر غذاهای فوری به میزان قابل توجهی با مصرف بیشتر انرژی، پروتئین، کل چربی، اسیدهای چرب اشباع، کلسترول، کولا، آب میوه های صنعتی و گوشت قرمز و مصرف کمتر میوه ها، سبزی ها، حبوبات و لبنیات در ارتباط بود. مصرف بیشتر غذاهای فوری با افزایش خطر NAFLD همراه بود (نسبت شانس 83/3؛ فاصله اطمینان 95% :97/7-84/1، 0001/0=P). این ارتباط پس از تعدیل برای عوامل مخدوش کننده ی سن، سیگار کشیدن، فعالیت بدنی، نمایه ی توده ی بدنی و انرژی دریافتی، با اندکی کاهش در نسبت شانس، معنی دار باقی ماند (نسبت شانس 31/3؛ فاصله اطمینان 95%: 38/8-31/1، 009/0=P).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج مطالعه ی حاضر، رابطه ی مثبت قابل توجهی بین دریافت غذاهای فوری و خطر NAFLD در مردان وجود دارد. تحقیقات بیشتر در زمینه ی عوارض احتمالی مصرف غذاهای فوری مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: کبد چرب غیرالکلی، غذاهای فوری، مورد، شاهدی
  • الهام خانی سانیج، فریبرز هوانلو، سجاد احمدیزاد صفحات 31-37
    مقدمه
    با توجه به روند رو به رشد چاقی و اضافه وزن و نیاز به راهکار اساسی جهت حل این مسئله، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی تناوبی در شرایط هایپوکسی بر پاسخ هورمون گرلین آسیل دار و میزان اشتها در افراد دارای اضافه وزن بود.
    مواد و روش ها
    آزمودنی ها شامل 8 نفر دانشجوی مرد غیر فعال داوطلب با میانگین نمایه ی توده ی بدنی 5/1±40/28 از دانشگاه شهید بهشتی در آزمون فعالیت ورزشی تناوبی شامل 5 مرحله فعالیت 4 دقیقه با شدت 85 درصد ضربان قلب بیشینه و فواصل استراحت فعال 2 دقیقه با شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه، روی دوچرخه کارسنج در دو ارتفاع 3300 و 2700 متری برابر با کاهش فشار سهمی اکسیژن به میزان 14 درصد و 15 درصد، طی دو جلسه با فاصله یک هفته به صورت توازن متقابل شرکت کردند. خون گیری، 15 دقیقه پیش و 10، 20، 40، 60، 80 دقیقه پس از فعالیت انجام شد.
    یافته ها
    شدت هایپوکسی تفاوت معنی داری بر میزان پاسخ گرلین آسیل دار (180/0P=) و اشتها (215/0(P= نداشت، اما صرف نظر از شدت هایپوکسی، فعالیت ورزشی در این شرایط کاهش معنی داری را در میزان اشتها ایجاد کرد (046/0P=).
    نتیجه گیری
    از آنجا که میزان گرلین آسیل دار و اشتها در پاسخ به فعالیت ورزشی در هر دو شدت هایپوکسی کاهش یافته است و تفاوتی بین دو ارتفاع مشاهده نشده است، بنابراین به نظر می رسد فعالیت در شرایط هایپوکسی در ارتفاع پایین تر که قابلیت دسترسی برای افراد دارای اضافه وزن دارد، می تواند به عنوان راهکاری برای کنترل اشتها و کاهش وزن افراد دارای اضافه وزن پیشنهاد شود.
    کلیدواژگان: فعالیت تناوبی، هایپوکسی، هورمون گرلین آسیل دار، میزان اشتها، اضافه وزن
  • فاطمه علمی، سید حمید زرکش اصفهانی، ستاره پژوه نیا، عباس سلیمانی، نیلوفر ساسانی، رویا دانش آذری صفحات 38-49
    مقدمه
    آنتاگونیست به طور کلی ماده شیمیایی قابل پیوند با اتصال به گیرنده ی سلولی و یا نوعی دارو است که در سلول با اتصال به گیرنده های آن سلول عمل پیوند لیگاند-گیرنده را انجام می دهد ولی باعث پاسخ و واکنش از سوی سلول نمی شود. آنتاگونیست در داروشناسی، تقلیدکننده ی عمل آگونیست در سلول است ولی با مسدود کردن محل اتصال مانع از اتصال و عمل آگونیست می شود. در گذشته یافتن آنتاگونیست معمولا از طریق آزمون و خطا و به دنبال آزمایش های فراوان صورت می گرفته است. در حال حاضر با پیشرفت علم و شناسایی ساختار مولکول ها و روش های انتقال پیام، امکان طراحی هوشمند و هدف مند برای آنتاگونیست ها در کوتاه ترین زمان به وجود آمده است. طراحی این فرآیند بر پایه ی دو دیدگاه کلی پایه گذاری شده است که عبارتند از: 1) طراحی دارو بر اساس هدف مورد نظر، که می تواند یک گیرنده باشد و 2) طراحی بر اساس ساختار یک مولکول کوچک داروئی، که می تواند از انتقال پیام جلوگیری کند. ساختار پایه ی آگونیست در فرآیند طراحی دارو، دچار تغییراتی می شود که باعث تبدیل به آنتاگونیست می شود که آن را به مولکولی با سطح بالایی از فعالیت آنتاگونیستی و کمترین میزان عوارض جانبی بر روی سلول های زنده، تبدیل می کند. در این مقاله ی مروری به انواع راهبرد های جدید طراحی آنتاگونیست برای سیتوکین ها و هورمون ها (با تاکید بر لپتین و هورمون رشد به عنوان نمونه) پرداخته شده است. از آن جایی که هورمون ها دارای نقش های متعدد در شرایط فیزیولوژیک مختلف هستند و سیتوکین ها به عنوان تعدیل کننده های ایمنی عمل می کنند، طراحی آنتاگونیست برای آن ها و یا گیرنده آن ها می تواند نقش به سزایی در درمان بیماری های خودایمن، التهابی، بیماری های بدخیم و غیره داشته باشد.
    کلیدواژگان: آنتاگونیست، راهبردهای طراحی، سیتوکین، هورمون
|
  • Aidin Baghbani-Oskouei, Samaneh Akbarpour, Maryam Tohidi, Atieh Amouzegar, Ladan Mehran, Farzad Hadaegh Prof, Fereidoun Azizi Prof Pages 1-9
    Introduction
    Higher prevalence and incidence of cardiovascular disease (CVD) has been reported in the Middle-East compared to other regions. Subclinical hypothyroidism and hyperthyroidism have been shown to be related with increased risk for CVD. We aimed to investigate the relation of subclinical thyroid dysfunction with the incidence of CVD among an Iranian population.
    Materials And Methods
    After excluding patients with overt hypothyroidism and hyperthyroidism, a total of 3822 participants entered the study (44.1% men). According to their thyrotropin and free thyroxin levels, they were categorized into 3 groups: Euthyroid, subclinical hypothyroidism and subclinical hyperthyroidism. Multivariable Cox proportional hazard models were used to assess the relation of subclinical thyroid dysfunctions with incident CVD.
    Results
    Mean age (SD) of the participants was 46.4 (12.0) years. At baseline, no significant difference was observed in the frequency of prevalent CVD cases (n=197) between all groups. Since there was no significant interaction between prevalent CVD and thyroid function states with outcomes, participants with prevalent CVD were not excluded. A total of 387 CVD events occurred during a median follow-up of 11.2 years. Even in the age and sex adjusted model, no association was observed between different subclinical thyroid dysfunctions and incidence of CVD. The multivariable hazard ratios (95% CI) of subclinical hypothyroidism and subclinical hyperthyroidism for CVD events as compared with euthyroid state were 1.32 (0.85–2.07) and 0.89 (0.51–1.55), respectively.
    Conclusion
    Both at baseline and in follow-up, no relation was observed between different subclinical thyroid dysfunctions and the prevalence and incidence of CVD
    Keywords: Subclinical hypothyroidism, Subclinical hyperthyroidism, Cardiovascular disease, Cohort study
  • Reyhaneh Yousefi, Atoosa Saidpour Dr, Azadeh Mottaghi Dr Pages 10-21
    Introduction
    This study was conducted to determine the possible effects of combined administration of a weight reducing diet and spirulina supplements on the anthropometric measures and glycemic markers in obese and overweight subjects.
    Materials And Methods
    Fifty-two subjects (25≤BMI
    Results
    Thirty-eight individuals who completed the intervention, included 38 participants (7 males) with an average age of 40 years and BMI of 32.9 kg/m2. Reduction of body weight and body mass index (BMI) were significantly higher in the SP group, compared to the placebo group (-3.22±1.97 kg vs. -1.45±1.86 kg, P=0.008 and -1.23±0.79 kg/m2 vs. -0.63±0.68 kg/m2, P=0.01). Body fat was also considerably reduced in the SP group, compared to the placebo group (-2.28±1.74 vs. -1.22±1.55, P=0.01). In addition, HOMA-IR reduced marginally, significant in the SP group (P=0.05).
    Conclusion
    Consumption of spirulina plays a significant role in body weight and BMI reduction and also leads to a slightly ameliorated glucose metabolism, demonstrating possibly a synergistic effect of spirulina along with weight reduction diet on improving glucose metabolism and body weight.
    Keywords: spirulina, obesity, HOMA, IR
  • Hamid Reza Tavakoli, Fatemeh Rahmati-Najarkolaei, Asma Malkami, Alireza Dizavi Pages 22-30
    Introduction
    Although previous investigations have shown that some dietary components can be associated with non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD), few studies have investigated the association between fast food intake and this disease. The aim of this case-control study was to examine the relationship between fast food intake and NAFLD in male adults.
    Materials And Methods
    This study was conducted on 100 NAFLD cases and 300 age-matched normal controls. Total data were collected using a 147-item semi-quantitative food frequency questionnaire (FFQ) and physical activity questionaire. Height and weight were measured by standard methods. Data were analyzed using chi-square, t tests and logistic regression model and P
    Results
    Mean fast food consumption in cases were higher than controls (19.5±7.3 vs 10.5±4.2 gr/day, respectively). Higher intake of fast foods was significantly associated with higher intakes of energy, protein, total fat, saturated fatty acids, cholesterol, cole, artificial juices and red meats and lower intakes of fruits, vegetables, legumes and diary products. A higher fast food intake was associated with a higher risk of NAFLD (OR, 3.83; 95%, CI 1.84-7.97; P
    Conclusions
    There was a significant positive relationship between fast food intake and NAFLD in males, emphasizing the need for raising more awareness among individuals on the possible complications of fast food consumption, to decrease their consumption and reduce risk of disease.
    Keywords: Non, alcoholic fatty liver disease, NAFLD, Fast food, Case control
  • E. Khani, F. Hovanlu, S. Ahmadizad Pages 31-37
    Introduction
    Considering to the importance of the obesity pandemic, the purpose of the present study was to compare the effect of hypoxia intensities on responses of Acylated Ghrelin and appetite to interval exercise in overweight subjects.
    Materials And Methods
    Subjects were eight healthy males (age, 22.14±2.11 yrs; height,175.28±7.69 cm; weight, 87.03±5.95 kg; BMI, 28.4±1.5 kg/m2), who voluntarily participated in the study. The exercise protocol, conducted in a hypoxic chamber in a counterbalance manner, included 30 minutes interval exercise at 5 sets of 4 min exercise at 85% at maximal heart rate and 2 min active rest at 50% maximal heart rate at an elevation 2700 and 3300 meters equal to decrease of oxygen pressure to 14% and 15%. Blood platelet indices including acylated ghrelin and appetite index were measured 15 minutes before and at 10, 20, 40, 60 and 80 minutes after exercise.
    Results
    Hypoxic intensities had no significant influence on acylated ghrelin (p=0.180) and appetite (p=0.215) but interval exercise in hypoxia, irrespective of hypoxic intensity was effective on appetite (P=0.046).
    Conclusion
    Based on the results of present study, it could be concluded that interval exercise in hypoxia, irrespective of hypoxic intensity is effective on appetite, indicating that exercise at lower hypoxia that is accessible for overweight subjects, can be recommended for controlling apetite and weight reduction
    Keywords: Interval Exercise, hypoxia, Acylated Ghrelin, Overweight, Appetite
  • Fatemeh Elmi, Hamid Zarkesh-Esfahani Sayyed, Setareh Paghouhnia, Abass Soleimani, Niloofar Sasani, Roya Daneshazari Pages 38-49
    Introduction
    Antagonist is a chemical substance or drug that has the ability to bind to the cell receptor by the ligand-receptor process, but is not able to trigger a response. Antagonists, pharmacologically, mimic the action of an agonist on the cell. It prevents, however, the attachment and function of the agonist or allows the binding but not the appropriate function by blocking the binding site of the agonist on the cell surface. In the past, antagonist production required much experimentation, trial and error whereas today, with advances in science and identification of molecular structure and signaling techniques, the possibilities of intelligent designs for antagonists in the shortest time possible have arisen. This process is based on two general viewpoints that
    include: Drug design based on target that can be a receptor or based on the structure of a small molecule as a drug that can block the signaling. The basic structure of an antagonist changes during drug design and hence there could be an antagonist with high levels of activity and minimal side effects. This review studied the new strategies of designing antagonists for cytokines and hormones (focusing on leptin and growth hormone). Since hormones play multiple roles in different physiological conditions and cytokines act as immune modulators, designing antagonists for them or their receptors can play an important role in the treatment of autoimmune-inflammatory-and neoplastic diseaseS
    Keywords: Antagonist, Design strategy, Cytokine, Hormone