فهرست مطالب

علوم پزشکی رازی - سال بیست و پنجم شماره 4 (پیاپی 169، تیر 1397)

مجله علوم پزشکی رازی
سال بیست و پنجم شماره 4 (پیاپی 169، تیر 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/04/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علی سالاری، ناهید خوشرفتار یزدی*، مهرداد فتحی صفحات 1-10
    زمینه و هدف
    شین اسپلینت شایع ترین علت آسیب های اسکلتی-عضلانی ناشی از افزایش بار می باشد. هدف از این پژوهش، مقایسه زوایای مفاصل اندام تحتانی حین فرود از گام رژه و انعطاف پذیری در سربازان دارا و فاقد شین اسپلینت بود.
    روش کار
    در این پژوهش 30 نفر از سربازان مرزبانی استان خراسان رضوی با دامنه سنی 18 تا 30 سال، به صورت نمونه گیری انتخابی در دسترس گزینش و بر اساس بروز یا عدم بروز علایم شین اسپلینت در هنگام رژه به دو گروه تقسیم شدند. اندازه گیری پارامترهای کینماتیکی شامل زوایای ران، زانو و مچ پا با استفاده از سیستمی متشکل از نشانه گذاری پوستی، عکس برداری دیجیتال(دوربین فیلمبرداری سونی، با رزولاسیون 4 مگاپیکسل) و نرم افزارAuto CAD اانجام شد. میزان انعطاف پذیری آزمودنی ها نیز با استفاده از آزمون خم شدن به جلو اندازه گیری شد. توصیف متغیرها با استفاده از روش های آمار توصیفی و بررسی نرمال بودن و همگنی توزیع داده ها، به ترتیب از آزمون شاپیروویلک و آزمون لون استفاده شد همچنین مقایسه میانگین زاویه ها و انعطاف پذیری، با استفاده از روش آمار استنباطی، تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>p آزمایش شدند.
    یافته ها
    نتایج تفاوت معنی داری را در نتایج زوایای مفاصل اندام تحتانی سربازان دارای شین اسپلینت (مچ: 001/0 p=؛ 176/6-t=، زانو: 001/0 p=؛ 824/14t=، ران: 001/0 p=؛ 231/14t=) و همچنین آزمون خم شدن به جلو (001/0 p=؛ 164/8t=) در مقایسه با سربازان فاقد شین اسپلینت نشان داد.
    نتیجه گیری
    مقایسه نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شین اسپلینت موجب تغییر در زوایای مفاصل اندام تحتانی و همچنین انعطاف پذیری بخش پایین کمر و عضلات همسترینگ می شود.
    کلیدواژگان: اندام تحتانی، شین اسپلینت، انعطاف پذیری، رژه، سرباز
  • آذر طل، بهرام محبی، رویا صادقی*، میرسعید یکانی نژاد، مریم صبوری صفحات 11-22
    زمینه و هدف
    رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت یکی از معیارهای عمده تعیین کننده سلامت بشری و راهی به منظور رسیدن به کیفیت زندگی بهتر است. سلامت زنان تضمین کننده سلامت کودکان و خانواده می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و شادکامی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی جنوب شهر تهران طراحی و انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی تحلیلی با مشارکت 461 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی جنوب شهر تهران در سال 1396 انجام شد. نمونه گیری به روش خوشه ایو چند مرحله ای انجام شد. متناسب با حجم مراجعان هر مرکز، وزن برای آن در نظر گرفته و پس از انتخاب مراکز به روش سیستماتیک از میان مراجعان هر مرکز در طول یک هفته و در مجموع در طول یک ماه نمونه ها جمع آوری شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مرتبط با سلامت آن ها، پرسشنامه رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود که به روش خود ایفا تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های استنباطی و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. سطح معنی داری برای این مطالعه 05/0>p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    اکثریت افراد شرکت کننده (55%) 257 نفر درگروه سنی بین 40-25سال قرار داشتند. میانگین و انحراف معیار همه ابعاد رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی با افزایش سن، کاهش می یافت. متغیرهای وضعیت اقتصادی، تحصیلات، بعد خانوار و وضعیت تاهل با متغیر شادکامی ارتباط معنی داری نشان دادند. زنانی که وضعیت اقتصادی خود را «کاملا کفاف زندگی را می دهد» توصیف نمودند، نمره بهتری از رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت را نسبت به سایر گروه ها کسب نمودند (14/19± 97/46). کمترین میانگین و انحراف معیار شادکامی مربوط به زنان بازنشسته (65/ 19±55/23) بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعه، متغیرهای سن، وضعیت اقتصادی، تحصیلات و برخی عوامل جمعیت شناختی به طور قابل ملاحظه ای با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و میزان شادکامی زنان ارتباط داشت. همچنین، میانگین پایین نمره شادکامی با میانگین پایین ابعاد رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت رابطه مستقیم نشان داد. پیشنهاد می شود برنامه ریزان و سیاستگزاران حوزه سلامت برای ارتقاء میزان شادکامی زنان از طریق بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت اقدام نمایند.
    کلیدواژگان: رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت، شادکامی، مراقبت سلامت، زنان
  • فاطمه صادقی، فاطمه پیمایی، سلیمان خدری، راحله رودی، شهلا رودبار محمدی، مریم رودباری* صفحات 23-36
    microRNA ها مولکول های کوچکی می باشند که ترجمه را مهار کرده یا سبب تخریب RNAپیامبر می شوند. فرایندهای وابسته به RNA جهت سنتز پروتئین های عملکردی و ساختاری سلول های یوکاریوتی ضروری می باشند. در یوکاریوت ها این پروسه با رونویسی از DNA در هسته آغاز و با ترجمه RNA پیامبر به پروتئین در سیتوپلاسم خاتمه پیدا می کند و در نهایت RNA پیامبر تخریب می شود. در فرایند پروتئین سازی مراحل مختلفی از جمله: پوشش ''5، پلی آدنیلاسیون، پردازش، خروج هسته ای و انتقال سیتوپلاسمی اتفاق می افتد که تمام این مراحل تنظیم شده تا یک بیان مطلوب صورت گیرد. به دلیل اهمیت زیادRNA درتنظیم سنتز پروتئین، واضح است که پاتوژنز قارچ ها به شدت به فرایندهای وابسته به RNA جهت کنترل عفونت متکی می باشد. RNA مداخله گر شامل RNA های دورشته ای کوچک در قارچ ها می باشد که یا توسط ژنوم اصلی قارچ یا طی فرایند ترجمه ایجاد می شوند و نقش کلیدی در خاموش سازی RNA دارد. مایکوویروس ها نیز دسته ای از RNAهای دورشته ای کوچک هستند که سبب تغییر عملکرد و حتی تغییرات فنوتایپیک در قارچ ها می گردند و در پاتوژنز قارچ نقش کلیدی دارند. مطالعات اخیر استفاده از واکسن های RNA را در درمان عفونت های قارچی موثر می دانند. هدف از این مطلعه مروری بررسیMicroRNA قارچی و نقش آن ها در بیماریزایی، تحریک سیستم ایمنی و همچنین تنظیم سنتز پروتئین می باشد. این مقاله مروری در سال 96 انجام شده و اطلاعات موجود در آن از پایگاه های اطلاعاتی معتبر نظیر PubMed، Google Scholar و Web of Science جمع آوری گردیده است و بنا به اهمیت کلیدی انواع RNA در ساز و کارهای سلول های قارچی، به بررسی انواع RNA و عملکرد آن ها و همچنین بررسی اینکه این مولکول ها چطور می توانند به عنوان یک ابزار مفید در مطالعات قارچ شناسی به ویژه ایمونوتراپی عفونت های قارچی مورد استفاده قرار گیرند پرداخته است.
    کلیدواژگان: MicroRNA، RNA مداخله گر، فرآیندهای وابسته به خاموشی ژن، بیولوژی RNA
  • بهزاد شالچی* صفحات 37-47
    زمینه و هدف
    مطالعه حاضر با هدف تبیین ارتباط بین شخصیت و همدلی پرستاران بر اساس مدل پنج عامل بزرگ شخصیتی انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل پرستاران بیمارستان های خصوصی و دولتی شهر تبریز می باشد که بخشی از آن به تعداد 282 نفر پرستار با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. پرستاران به منظور شرکت در مطالعه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی(BFI-44) و مقیاس همدلی لامونیکا را پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل رگرسیون هم زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضر حکایت از آن دارد که ابعاد شخصیتی از یک تاثیر چند متغیری بر میزان همدلی پرستاران برخوردار می باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون مشخص شد، 40 درصد از واریانس میزان همدلی بالینی بر اساس ابعاد پنج گانه شخصیت تبیین می شود (398/0=R2). از بین ابعاد پنجگانه شخصیت چهار عامل قادر به پیش بینی میزان همدلی پرستاران بوده و تنها بعد وظیفه شناسی فاقد قدرت لازم برای تبیین همدلی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه ارتباط قدرتمندی بین شخصیت و همدلی پرستاران وجود دارد، در برنامه هایی که به منظور ارتقاء سطح همدلی پرستاران و گزینش آنها طراحی می شوند، صفات شخصیتی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مدل پنچ عاملی، شخصیت، همدلی بالینی، پرستاران
  • معصومه تاراسی، معصومه اصل روستا* صفحات 48-55
    زمینه و هدف
    اسفناج (Spinacia oleracea. L) اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی، ضدآپوپتوتیک و محافظت کننده عصبی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی اسفناج بر اختلال یادگیری و حافظه فضایی و اضطراب القاشده توسط استرس مزمن بی حرکتی در موش های صحرایی نر بالغ است.
    روش کار
    60 سر رت نر نژاد ویستار به 6 گروه شامل کنترل، اسفناج200 و اسفناج400 (که روزانه با عصاره هیدروالکلی اسفناج در دوزهای mg/kg 200 و 400 گاواژ شدند)، استرس (تحت 6ساعت استرس بی حرکتی در روز به مدت 21 روز متوالی)، استرس-اسفناج200 و استرس-اسفناج400 (که علاوه بر استرس بی حرکتی، عصاره اسفناج دریافت نمودند) تقسیم شدند. یادگیری و حافظه فضایی و اضطراب حیوانات به ترتیب توسط ماز آبی موریس و ماز بعلاوه مرتفع مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    استرس مزمن بی حرکتی موجب اختلال در یادگیری و حافظه فضایی و بروز اضطراب شد. مدت زمان و مسافت سپری شده برای رسیدن به سکوی پنهان در گروه های استرس-اسفناج در مقایسه با گروه استرس کاهش معنی داری داشت (به ترتیب 01/0 P< و 05/0P<). همچنین مصرف عصاره اسفناج، موجب افزایش معنی دار مدت زمان و مسافت شناشده در ربع دایره هدف در مقایسه با گروه استرس شد (به ترتیب 01/0 P< و 05/0P<). مصرف هر دو دوز عصاره اسفناج به افزایش معنی دار درصد ورود به بازوی باز و درصد زمان ماندن در بازوی باز در حیوانات گروه های استرس-اسفناج در مقایسه با گروه استرس منجر گردید (به ترتیب 01/ 0P< و 05/0P<).
    نتیجه گیری
    عصاره اسفناج احتمالا به علت محتوای غنی انتی اکسیدانی، موجب بهبود یادگیری و حافظه فضایی و کاهش اضطراب در موش های مواجه شده با استرس بی حرکتی می شود.
    کلیدواژگان: اسفناج (Spinacia oleracea L، )، حافظه، اضطراب، استرس بی حرکتی، رت
  • امیر قربانی حق جو، علیرضا جوادزاده، الهام بحرینی*، محمد برجی، زهرا حصاری صفحات 56-65
    زمینه و هدف
    عدم تعادل بین عوامل اکسیداتیو و آنتی اکسیدان ها یکی از پیش زمینه های مهم در بروز بیماری دژنرسانس وابسته به سن ماکولای مرطوب (ARMD مرطوب) است. هدف این مطالعه تعیین فنوتیپ های پاراکسوناز و بررسی سطوح پروفایل های لیپیدی در فنوتیپ های مختلف است.
    روش کار
    از مجموع 90 بیمار، 45 بیمار مبتلا به ARMD مرطوب و 45 فرد سالم تحت نظر پزشک متخصص انتخاب شدند. فعالیت پاراکسوناز در مقابل سوبستراهای پاراکسون و فنیل استات سنجش شد. پروفایل لیپیدی و LDL اکسید شده به ترتیب با روش های رنگ سنجی و الایزا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    سه فنوتیپ AA با فعالیت آنزیمی پایین، AB با فعالیت آنزیمی متوسط و BB با آنزیمی بالا مشخص شد. اختلاف معناداری در توزیع فنوتیپ های پاراکسوناز بین بیماران ARMD مرطوب در مقایسه با افراد سالم وجود داشت (01/0=P، 17/6= chi-square). میانگین سطوح OX-LDL در سه فنوتیپ پاراکسوناز (05/0 > P) و نسبت OX-LDL/HDL در فنوتیپ های AA و AB در بیماران نسبت به افراد سالم بالاتر بود (به ترتیب 001/ 0=P و 01/. =P). تفاوت معناداری در سطوح OX-LDL بین فنوتیپ های پاراکسوناز بیماران (7/0 =P) دیده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به مولتی فاکتوره بودن ARMD مرطوب، سطوح افزایش یافته OX-LDL و OX-LDL/HDL بعنوان بیومارکرهای استرس اکسیداتیو و فنوتیپ های ضعیف و متوسط PON1 به پیشرفت بیماری کمک می کند. با توجه به وجود فنوتیپ قوی PON1 در جمعیت کمی از این بیماران، نقش اکسیداتیو عوامل موثر دیگر نیز در این بیماری قابل بررسی است.
    کلیدواژگان: پروفایل لیپیدی، LDL اکسید شده، در فنوتیپ، پاراکسوناز، دژنرسانس وابسته به سن ماکولای مرطوب
  • پیوسته صفرپور*، فرشته محمدی صفحات 66-77
    زمینه و هدف
    بر اساس مطالعات گذشته، ویتامینD ارتباط معکوسی با برخی از نمایه های قند و لیپید داشته و کمبود آن عامل خطری برای دیابت نوع2 و بیماری قلب و عروق محسوب می شود؛ لذا هدف از این مطالعه بررسی اثر فرم فعال خوراکی ویتامینD (کلسیتریول) بر پروفایل قند و لیپید و فشارخون در بیماران دیابتی نوع2 بود.
    روش کار
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور، 90 بیمار دیابتی نوع2 با سطوح 25 هیدروکسی ویتامینD سرم کمتر از 30 نانوگرم بر میلی لیتر و منتخب از کلینیک دیابت بعثت رشت در استان گیلان، به مدت 8 هفته مکمل 50000 واحدی ویتامینD یا دارونما دریافت نمودند. پیامدهای اولیه این مطالعه، سطوح 25 هیدروکسی ویتامینD، هموگلوبین گلیکوزیله سرم و کلسترول HDL (High-Density Lipoprotein) و پیامدهای ثانویه این مطالعه، قند و انسولین ناشتای سرم، مقاومت و حساسیت به انسولین، سایر اجزای لیپیدی و فشارخون بود که قبل و پس از مداخله بررسی و بین دو گروه مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    مکمل یاری با ویتامینD، منجر به افزایش معنی دار سطوح سرمی کلسیتریول و کلسترول HDL و هم چنین کاهش معنی دار کمتر از 1 درصد در هموگلوبین گلیکوزیله سرم شد (001/0>p) اما تفاوت تغییرات مقاومت و حساسیت به انسولین، توتال کلسترول، تری گلیسیرید، کلسترولLDL (Low-Density Lipoprotein) و فشارخون سیستول و دیاستول بین دو گروه مداخله و دارونما معنی دار نبود (05/0
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه، مکمل یاری هفتگی با 50000 واحد ویتامینD به مدت8 هفته، ضمن جبران کمبود سطوح سرمی این ویتامین، باعث کاهش هموگلوبین گلیکوزیله و افزایش کلسترول HDL سرم در بیماران دیابتی نوع2 شد اما تاثیری بر گلوکز و انسولین ناشتای سرم، مقاومت و حساسیت به انسولین و فشارخون در این بیماران نداشت.
    کلیدواژگان: ویتامینD، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت به انسولین، فشارخون و دیابت نوع2
  • رضا غفاری، محمد علی نصیری خلیلی*، سیروس خدادادی، غلامحسین ریاضی صفحات 78-88
    زمینه و هدف
    هورمون رشد انسانی به دلیل فعالیت های زیستی مهم و متنوع هورمون رشد، استفاده از آن برای درمان بیماری های چاقی، کوتاهی قد، سوختگی و نیز اهمیت این هورمون برای ورزشکاران در حال افزایش است. امروزه نیمه عمر پایین هورمون رشد انسانی یک چالش بزرگ در ارتباط با توسعه این دارو در دنیا است. پگیلاسیون یک رویکرد موثر جهت افزایش نیمه عمر و پایداری پروتئین های زیست دارویی است. پلی اتیلن گلیکول (PEG- Polyethylene glycol) به دلیل انحلال پذیری بالا، به عنوان یک کاندید چند منظوره برای کانژوگاسیون پروتئین های دارویی در نظر گرفته می شود. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی پگیلاسیون هورمون رشد انسانی و مطالعه بر روی نیمه عمر پلاسمایی آن پرداخته شده است.
    روش کار
    هورمون رشد انسانی توسط پلی اتیلن گلیکول متوکسی سوکسینیمیدیل کربنات (mPEG-SC) در دمای 8 درجه سانتی گراد به مدت 12 ساعت انکوبه شد. در این پژوهش به منظور بررسی تائید واکنش پگیلاسیون از SDS-PAGE، پراکندگی دینامیکی نور (DLS) و ELISA استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از SDS-PAGE راندمان بالای پگیلاسیون هورمون رشد را در شرایط آبی نشان داد. پتانسیل زتای هورمون رشد انسانی پگیله شده به عنوان شاخص بار سطحی و پایداری هورمون رشد به وسیله تکنیک DLS آنالیز شد. یافته های ELISA بیانگر افزایش نیمه عمر فرم پگیله هورمون رشد انسانی تا 12 برابر می باشد.
    نتیجه گیری
    در این پژوهش مشخص گردید، پگیلاسیون در جایگاه اختصاصی ریشه های هیستیدین و یا لیزین هورمون رشد انسانی به صورت معناداری باعث اقزایش نیمه عمر آن می شود.
    کلیدواژگان: هورمون رشد انسانی، پگیلاسیون، نیمه عمر پلاسمایی، پایداری، پلی اتیلن گلیکول
  • زهره دیدار* صفحات 89-97
    زمینه و هدف
    نانوذرات اکسیدهای فلزی اثرات ضد میکروبی در برابر دامنه وسیعی از میکروارگانیسم ها دارند. هدف از این تحقیق بررسی اثر نانوذرات ترکیبی مس و آلومینیوم- اکسید روی و اثرات سینرژیستی آنها با بیوسایدهای متداول علیه باسیلوس سرئوس است.
    روش کار
    در این تحقیق سنتز نانوذرات ترکیبی مس- اکسید روی ، آلومینیوم- اکسید روی به روش رسوب همزمان و بررسی ویژگی های نانوذرات با استفاده از FTIR، XRD و TEM صورت گرفت. اثرات ضد میکروبی نانوذرات توسط روش قطر هاله عدم رشد و اثرات سینرژیستی نانوذرات با سایر بیوسایدهای متداول توسط اندیس کسر غلظت مهاری تعیین شد.
    یافته ها
    قطر هاله عدم رشد در مورد نانوذرات اکسید روی، نانوذرات ترکیبی مس- اکسید روی و آلومینیوم- اکسید روی به ترتیب برابر با 5/16، 26 و 20 میلی متر بود. در بررسی اثرات سینرژیست نانوذرات ترکیبی با دو ماده ضد میکروبی متداول شامل پراکسید هیدروژن و هیپوکلریت سدیم مشخص گردید که هر دو این نانوذرات با این ترکیبات ضد میکروبی اثر هم افزایی و سینرژیست دارند.
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گیری کرد افزودن عناصر مس و آلومینیوم در ساختار اکسید روی سبب بهبود اثرات ضد میکروبی آن می گردد. همچنین ترکیبات ضد میکروبی متداول (پراکسید هیدروژن و هیپوکلریت سدیم) با نانوذرات ترکیبی مس و آلومینیوم- اکسید روی اثرات سینرژیستی دارند.
    کلیدواژگان: نانوذرات ترکیبی، اکسید روی، سینرژیست، باسیلوس سرئوس
  • بختیار ترتیبیان*، عباس مآل اندیش، رقیه افسر قره باغ، زینب شیخلو صفحات 98-109
    زمینه و هدف
    اخیرا موضوع سازگاری های ناشی از فعالیت ورزشی بر شاخص های قلبی و عروقی و همچنین مدت زمان ماندگاری سازگاری های مثبت ناشی از آن در دوره بی تمرینی برای فیزیولوژیست های ورزشی جالب توجه است. هدف از پژوهش حاضر اثرات 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط و 5 ماه دوره بی تمرینی بر بیومارکرهای قلبی عروقی کلسیم، فسفر، هورمون پاراتیروئید و ویتامین D در زنان یائسه غیرفعال بود.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی، 24زن یائسه کم تحرک داوطلب و واجد شرایط با میانگین سنی 53 سال و شاخص توده بدن 29 کیلوگرم برمترمربع شرکت کرده و سپس به صورت تصادفی در دو گروه تمرین(12زن) و کنترل(12زن) قرار گرفتند. گروه تمرین (12/هفته، 3جلسه/هفته، 60-50دقیقه/جلسه، 70-65% حداکثر ضربان قلب تمرین) را اجرا کردند و سپس به مدت 5 ماه دیگر نیز بی تمرین ماندند. گروه کنترل نیز سطح فعالیت جسمانی روزانه خود را به مدت 8 ماه حفظ کردند. از گروه تمرین و کنترل در حالت پایه، بعد از 12 هفته مداخله تمرینی و 5 ماه پس از دوره بی تمرینی نمونه خون برای ارزیابی سطوح سرمی گرفته شد. داده ها با آمار توصیفی و استنباطی(آزمون مانوا) در سطح معناداری (05/0≥p) بوسیله نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج بین گروهی نشان داد که هورمون پاراتیروئید تنها پس از 12 هفته مداخله تمرینی افزایش معناداری یافت (05/0≥p)، اما بین کلسیم، فسفر و ویتامین D گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله تمرینی و همچنین پس از 5 ماه بی تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    نتایج بیانگر آن است که 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط 65 الی 70 درصد حداکثر ضربان قلب تمرین سطوح سرمی هورمون پاراتیرویید (احتمالا با اثرات مستقیم آن بر دستگاه قلبی عروقی) را افزایش داد، بطوریکه برخی از سازگاری های مثبت ناشی از فعالیت ورزشی از جمله افزایش سطوح سرمی ویتامین D در زنان یائسه غیرفعال حتی پس از 5 ماه دوره بی تمرینی نیز حفظ شده بود.
    کلیدواژگان: مارکرهای قلبی، فعالیت هوازی، بی تمرینی، یائسگی
|
  • Ali Salari, Nahid Khoshraftar Yazdi *, Mehrdad Fathi Pages 1-10
    Background
    Shin splints is the most common cause of overload-related musculoskeletal injuries. The aim of this study was to comparing the lower limb joint angles during the step parade return and flexibility in soldiers with and without shin splints.
    Methods
    In this study, 30 soldiers of the border guard Training Center of Khorasan Razavi with range of 18 to 30 years, were selected as volunteers and based on the presence or absence of symptoms of shin splints during parade were divided into two groups. Measurement of kinematic parameters of angles of the hip, knee and ankle using a system of markers, percutaneous, digital imaging (camcorder, with a resolution of 4 megapixels) and Auto CAD software was used. The flexibility of the subjects was measured using sit and rich test. Shapiro-Wilk test was used to determine the normal distribution of data. Descriptive statistics and Levene's test was used to evaluate the homogeneity data, then data were analyzed by independent-samples t-test at a significance levels of p
    Results
    The results showed the significant differences in the results of lower extremity joint angles (ankle: p= 0.001; t= -6.176, knee: p= 0.001; t= 14.824, Hip: p= 0.001; t= 14.231) and sit and rich test soldiers with shin splints compared to the soldiers without shin splints (p=0.001; t= 8.164).
    Conclusion
    The results of the study showed that shin splints changes the lower limb joint angles and the lower back and hamstring flexibility.
    Keywords: Lower extremity, Shin splints, Flexibility, Parade, Soldier
  • Azar Tol Dr, Bahram Mohebbi Dr, Mirsaeed Yekaninejad Dr, Maryam Sabouri Pages 11-22
    Background
    Health promoting behaviors are one of the main determinants of human being health as a way to achieve better quality of life. This study aimed to determine effective factors on health promoting behaviors and happiness among women referred to health centers of south of Tehran.
    Methods
    This descriptive-analytical study conducted with 461 women referred to health centers of south of Tehran using multi stage and cluster sampling method in 2016. In order to data gathering, a self-administered questionnaire consisted of demographics, health promoting behaviors and Oxford happiness scales were used. Descriptive and inferential tests and multivariate variance analysis (MANOVA) were performed to data analysis. The significant level was set less than 0.05.
    Results
    The majority of participants 257(55%) was in the aged between 25-40 years old. The mean and SD of all dimensions of health promoting behaviors decreased with increasing age. Out of all demographics, economic status, level of education, family size and marital status had significant relation with happiness. Women with high economic level achieved better health promoting behaviors’ score (49.96±19.14). The less mean and SD of happiness was related to retired women.
    Conclusion
    Based on study results, age, Economic level, level of education had significant association with health promoting behaviors and happiness. Low level of happiness was related to low value of Health Promoting behaviors domains. It is a necessity to pay more attention to improve health promoting behavior to gain high level of happiness.
    Keywords: Health Promoting behaviors, Happiness, Health care, Women
  • Fatemeh Sadeghi, Fatemeh Peymaeei, Soleyman Khedry, Raheleh Roudy, Shahla Roudbarmohammadi, Maryam Roudbary * Pages 23-36
    RNA processing is essential factor for synthesis of functional and structural proteins in eukaryote cells. In eukaryote organisms it will be initiated with transcription of DNA in nucleolus and terminated to mRNA translation in cytoplasm, finally mRNA degraded. Protein synthesis followed as different steps, includes 5' capping, poly adenylating, processing and transferring from nucleolus to cytoplasm that all processing control and regulate MicroRNA are small molecules that could be inhibit the translation or degrade the mRNA. Due to the main biological role of RNA in regulation of protein synthesis, it is obvious that fungal pathogenesis is highly related to RNA. Interfrence RNAs (iRNA) are small double strand RNA in fungi that produced by fungal genome or during translation process and play a key role in RNA silencing. Mycovirus is small double strand RNA that led to phenotypic variation in fungi and has a critical role in fungal pathogenesis. The recent studies demonstrated the role of RNA in fungal infection treatment. In this review because of key role of various type of fungal RNA we will discuss our current understanding of the fungal RNA pathways and their functions as well as how RNA can be used as a tool in fungal research especially for immunotherapy of fungal infection.
    Keywords: MicroRNA, Interfrence RNA, RNA Biology, Gene silencing related RNA
  • Behzad Shalchi * Pages 37-47
    Background
    The aim of this study is explanation of associations between personality and clinical empathy on the base of big five model among nurses.
    Methods
    Statistical population of this research is all of the nurses in public and private hospital of Tabriz city. Selected from that 282 nurses with cluster sampling method. Nurses participated in the present study with answering to Big Five Inventory (BFI-44) and Lamonica Clinical Empathy Scale. Accumulated Data analyses with use of the multivariate analysis of variance (MANOVA) and multivariate analysis of regression.
    Results
    According to the findings, the dimensions of personality have a multivariate effect on the clinical empathy among nurses. As well as Analysis of multivariate regression relevant that 40% of variance of clinical empathy is explained with five dimensions of personality (R2=0.398). Through of five dimensions of personality, four factors is able to predict the clinical empathy and only consciences dimension of personality not predict the clinical empathy in nurses.
    Conclusion
    As regards to Strong correlations between personality factors and clinical empathy among nurses suggested that personality traits be taken in to consideration in programs designed to enhance empathy in nursing education and employing them.
    Keywords: Big Five Model, Personality, Clinical Empathy, Nurses
  • Masoumeh Tarasi, Masoumeh Asle-Rousta Dr * Pages 48-55
    Background
    Spinach (Spinacia oleracea L.) has antioxidant, antiinflammatory, antiapoptotic and neuroprotective properties. The aim of this study was to investigate the effect of spinach hydroalcoholic extract on chronic restraint stress-induced spatial learning and memory deficit and anxiety in adult male rats.
    Methods
    60 adult male Wistar rats were allocated to six groups: Control group, Spinach200 and Spinach400 groups (were gavaged with hydroalcoholic extract of spinach at 200, 400 mg/ kg/bw doses), Stress group (restrained in restrainers for 6hours per day for 21 consecutive days), Stress-Spinach200 and Stress-Spinach400 groups (received spinach extract in addition to chronic immobility stress). Spatial learning and memory and anxiety were examined through the Morris water maze (MWM) test and elevated plus maze (EPM) respectively.
    Results
    Chronic immobilization stress caused spatial learning and memory impairment and anxiety-like behavior. Escape latency and distance moved to reach the hidden platform had dramatic decrease in Stress-Spinach groups compare with Stress group (p
    Conclusion
    It has been concluded that due to rich antioxidant amount in spinach ethanol extract, it can improve spatial learning and memory and reduce anxiety in restraint stress exposed rats.
    Keywords: Spinach (Spinacia oleracea L.), Spatial memory, Anxiety, restraint stress, rat
  • Amir Ghorbani Haghjo Doctor, Alireza Javadzadeh Doctor, Elham Bahreini Doctor *, Mohammad Borji Doctor, Zahra Hesari Doctor Pages 56-65
    Background
    Disequilibrium between oxidative stress and antioxidant levels has been proposed as an important case of exudative age-related macular degeneration (ARMD). The aim of the present study was to investigate lipid profile and oxidized low-density lipoprotein (OX-LDL) levels within paraoxonase 1 (PON1) phenotypes together in the patients with exudative ARMD.
    Methods
    Of 90 patients, 45 exudative ARMD patients and 45 healthy controls were selected by an ophthalmologist. PON1 activity was measured in serum using paraoxon and phenylacetate as substrates. The PON1 phenotype was determined using double-substrate method. Cholesterol, triglyceride and HDL were assayed by colorimetric method. OX-LDL levels were determined by enzyme-linked immunosorbent assay method.
    Results
    Three phenotypes were determined: AA (low activity), AB (intermediate activity) and BB (high activity). The distribution of PON1 phenotypes was significantly different between the patients with exudative ARMD and control subjects (chi-square = 6.17, P= 0.01). The mean OX-LDL levels in all three phenotypes (P
    Conclusion
    Increased plasma OX-LDL levels and ratios of OX-LDL/ HDL, as biomarkers of lipoprotein oxidative stress and more common low or intermediate PON1 activity in patients with exudative ARMD, indicate that PON1 activity is insufficient to explain the increased oxidative stress observed in exudative ARMD.
    Keywords: Lipid profile, Oxidized LDL, Paraoxonase, Phenotype, Exudative Age-related macular degeneration
  • Peivasteh Safarpour Dr *, Fereshteh Mohammadi Dr Pages 66-77
    Background
    According to previous studies, vitamin D has an inverse relation with some of the lipid and glucose profiles, and its deficiency is a risk factor for type 2 diabetes and cardiovascular disease. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of vitamin D (calcitriol) on the blood glucose, lipid and hypertension profile in type 2 diabetic patients.
    Methods
    In this Double blinded randomized clinical trial, 90 patients with type 2 diabetes and serum 25-Hydroxy vitamin D levels of less than 30 ng/ml recruited from “Besat Diabetes Clinic” in Rasht, Guilan, North of Iran. The subjects took 50000 IU vitamin D supplements or placebo for 8 weeks. The primary outcomes of this study were 25 hydroxyvitamin D levels, serum hemoglobin glycosylated and HDL cholesterol, and secondary outcomes of this study, fasting blood glucose and insulin, resistance and insulin sensitivity, other components of lipid and blood pressure, which were studied before and after intervention and between the two groups were compared.
    Results
    Vitamin D supplementation significantly increased serum calcitriol and HDL cholesterol levels, as well as a significant decrease of 1% in serum hemoglobin glycosylated (p0.05).
    Conclusion
    Based on the findings of this study, weekly supplementation with 50,000 units of vitamin D for 8 weeks, while compensating for the deficiency of serum levels of this vitamin, reduced glycosylated hemoglobin and increased HDL cholesterol in type 2 diabetic patients, but had no effect on serum fasting glucose and insulin, insulin resistance and sensitivity and hypertension in these patients.
    Keywords: Vitamin D, Glycosylated hemoglobin, Insulin resistance, Hypertension, Type2 Diabetes
  • Reza Ghaffari, Mohammad Ali Nasiri Khalili *, Sirus Khodadadi, Gholamhossein Riazi Pages 78-88
    Background
    Human growth hormone (hGH) use is increasing due to its important biological functions and therapeutic applications, the use of growth hormone for the treatment of obesity, short stature, burns and the importance of this hormone for athletes. Nowadays, the short half-life of hGH is a major challenge associated with the usage of this drug in the world. PEGylation is an effective approach to increase half-life and stability of biopharmaceutical proteins. Polyethylene glycol (PEG) due to high aqueous solubility is considered as a versatile candidate for pharmaceutical protein conjugation. Accordingly, in this study the PEGylation of human growth hormone and its plasma half-life and stability were carried out.
    Methods
    hGH was PEGylated by using Methoxy PEG Succinimidyl Carbonate (mPEG-SC) at 8 °C for overnight. In this study, SDS-PAGE, Dynamic Light Scattering (DLS), and ELISA techniques were used to prove PEGylation reaction.
    Results
    The SDS-PAGE results showed high yield PEGylation of hGH under aqueous conditions. The zeta-potential, as an indicator of the Surface charge of PEGylated hGH, was analyzed by DLS technique. The ELISA results shown the increase half-life of pegylated hGH to 12 times.
    Conclusion
    In the present study, we demonstrated that the PEGylation of lysine and/or histidine residues significantly increased the half-life of the human growth hormone.
    Keywords: Human growth hormone, PEGylation, Plasma half-life, Stability, Polyethylene glycol
  • Zohreh Didar * Pages 89-97
    Background
    The purpose of this study was to investigate the effect of copper and aluminum-zinc oxide nanoparticles and their synergistic effects with conventional biocides against Bacillus cereus.
    Methods
    Synthesis of copper-zinc oxide, aluminum-zinc oxide nanoparticles performed via co- precipitation method and nanoparticle properties were investigated using FTIR, XRD and TEM. The antimicrobial effects of nanoparticles were determined by determination of the inhibition zone diameter and the synergistic effects of nanoparticles with other conventional biocides determined by the inhibitory concentration fraction index.
    Results
    The diameter of the inhibition zone for zinc oxide nanoparticles, copper doped zinc oxide and aluminum doped zinc oxide were 16.5, 26 and 20 mm, respectively. Investigation of synergist effects with two common antimicrobial agents, including hydrogen peroxide and sodium hypochlorite, have shown that the doped nanoparticles have synergistic effects with these antimicrobial compounds.
    Conclusion
    It can be concluded that the doping of copper and aluminum elements in the zinc oxide structure improves its antimicrobial effects. Also, conventional antimicrobial compounds (hydrogen peroxide and sodium hypochlorite) have synergistic effects with synthetic copper nanoparticles and aluminum oxide zinc.
    Keywords: Doped nanoparticles, Zinc oxide, synergistic, Bacillus cereus
  • Bakhtyar Tartibian *, Abbas Malandish, Roghayeh Afsargarebag, Zeinab Sheikhlou Pages 98-109
    Background
    Recently, the topic of exercises-induced adaptations on cardiovascular indexes, as well as the long-term sustainability of positive adaptations resulting from it in the period of detraining, it’s interesting for sports physiologists. The purpose of this study was to investigate the effects of 12 weeks moderate-intensity aerobic exercise and 5 months detraining on cardiovascular biomarkers in inactive postmenopausal women.
    Methods
    in this semi-experimental study, 24 sedentary post-menopausal women with having an average age of 53 yr and MBI 29 kg/m2 voluntarily and bona fide participated, and then were randomly assigned to Exercise (E, n=12) and Control (C, n=12) groups. The E group performed walking and jogging moderate-intensity aerobic exercise training (W-WJMIAEP-R) (50-60min/d, 3d/wk at 65%-70% of maximal heart rate of training for 12 weeks, and then maintained for 5 months detraining. C group maintained their normal daily physical activity level for 8 months. To measure serum levels of the E and C groups were taken blood samples at the baseline, after 12 weeks exercise intervention, and after 5 months detraining. Data analysis included descriptive and inferential (MANOVA test) statistics using SPSS-23 software, and the significance level was set at p≤0.05.
    Results
    The between-groups results showed that only serum PTH levels increased significantly after 12 weeks exercise intervention (p≤0.05), whereas serum levels of Ca, P, and Vit D after 12 weeks exercise intervention and after 5 months detraining were no significant difference in E group compared to the C group (p>0.05).
    Conclusion
    The results suggested that 12 weeks walking and jogging aerobic exercise of 65-70% maximal heart rate of training increased significantly serum PTH levels (probably with its direct effects on cardiovascular system), as some of the exercise induced-positive adaptations such as increased serum Vit D levels were maintained even after a 5 months detraining period among inactive postmenopausal women.
    Keywords: Cardiac markers, Aerobic exercise, detraining, Menopause