فهرست مطالب

پژوهش های ادبیات تطبیقی - سال ششم شماره 1 (پیاپی 15، بهار 1397)

نشریه پژوهش های ادبیات تطبیقی
سال ششم شماره 1 (پیاپی 15، بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/03/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • رسول کردنوقابی، نسا کرمی، آرزو دلفان بیرانوند، نجمه نظری صفحات 1-30
    خرد مفهوم پیچیده ای است که هنوز تعریف واحدی از آن ارائه نشده است. بااین حال میان صاحب نظران در این مورد که خردمندی مشتمل بر دانش، بینش، تامل، تلفیق منافع فرد با رفاه دیگران است، توافقی کلی وجود دارد. به دلیل ماهیت رازگونه خرد، این مفهوم، موضوع تحقیق در زمان ها، مکان ها و فرهنگ های مختلف بوده است. ازآنجاکه خرد بافرهنگ ارتباط نزدیکی دارد و تعریف مشخصی در فرهنگ ایران برای آن بیان نشده است، بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی تطبیقی ویژگی های رفتار خردمندانه در شخصیت زال بر اساس مدل سه بعدی خرد آردلت، به تحلیل و تفسیر خرد و ویژگی های خردمندی در شاهنامه پرداخته است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شاهنامه ی فردوسی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، شخصیت زال به عنوان فرد خردمند انتخاب شد. متن شاهنامه با روش تحلیل محتوا و با استفاده از سه فرایند پیاده سازی، کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که ویژگی های خردمند بودن شامل«دین داری و اخلاق»، «تفکر/ آگاهی»، «ادراک حقایق و عدم ذهنیت گرایی/ فرافکنی»، «همدلی/ عاطفی و حمایت/ خدمت کردن»، «ارتباط و کسب تجارب و ارزش های فرهنگی» است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که مفهوم خرد را می توان در قالب پنج بعد مختلف «معنوی، شناختی، تاملی، هیجانی، اجتماعی و فرهنگی» بیان کرد. بر این اساس این مطالعه جنبه های خردمندی را ازنظر فردوسی نشان می دهد
    کلیدواژگان: خرد، رویکردهای ضمنی و تصریحی خرد، مدل سه بعدی خرد آردلت، فرهنگ، زال در شاهنامه
  • عبدالله آلبوغبیش*، نرگس آشتیانی عراقی صفحات 31-58
    ادبیات تطبیقی در فرایند تکامل خود، روش شناسی های متنوعی را عرضه کرده است. رهیافت نقدبنیاد ادبیات تطبیقی ضمن گسستن قیدوبندهای رهیافت تاریخ گرا، بر ضرورت کشف پیوند ادبیات با دیگر هنرها و دانش ها برای استخراج و طبقه بندی قوانین عام حاکم بر ادبیات و در نتیجه، درک بهتر و جامع تر آن تاکید ورزیده است. پژوهش حاضر با تکیه بر این دیدگاه، بخشی از روایت لیلی و مجنون نورالدین عبدالرحمن جامی در مثنوی هفت اورنگ را با نگاره ای منسوب به مظفرعلی از پیروان مکتب نگارگری تبریز واکاوی کرده است. براساس پژوهش پیش رو، عناصر زمان، پیرامتنیت، توصیف و دلالتمندی جزو اصول کلی ادبیات اند؛ این مسئله از رهگذر مقایسه ادبیات با نگارگری بر ما مبرهن می شود و می توان آن را به نگارگری نیز تعمیم داد. در بخش دیگری از این پژوهش، دلالت های ضمنی نهفته در نگاره نیز استخراج شده است؛ کشف پیوند ادبیات با نگارگری می تواند میزان التذاذ هنری مخاطب حرفه ای را دوچندان سازد و نگرنده در عین قرار گرفتن در برابر یک نگاره، از هر دو لذت هنری حاصل نماید. در عین حال، دریافت مخاطب از متن نوشتاری نسبت به دریافت وی از متن دیداری متمایز است. چه، دریافت یک متن روایی به گونه ای استدلالی و در نتیجه غیرمستقیم و تدریجی رخ می دهد اما درباره یک نگاره با نوعی فهم حسی و مستقیم روبه رو هستیم. همچنین پژوهش حاضر نشان می دهد متن ادبی پس از انتقال به یک میدان دلالتگرانه دیگر، به ناگزیر بخشی از عناصر شکل دهنده خود را از دست می دهد یا این عناصر با شکل و شمایل متفاوتی ظاهر می شوند.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، رهیافت نقدبنیاد، عبدالرحمن جامی، نگارگری، مظفرعلی
  • وحید مبارک * صفحات 59-83
    مولوی درطریقت عرفان از جاده شریعت، به بیراهه نرفته است وازاینروی، آیاتقرآن و احادیث و روایات دینی، بازتاب گسترده و عمیقی در آثار او و بخصوص مثنوی دارند. این تحقیق، روایت دینی بلال را ازکتابهاینثرعربی سیره و تاریخکه ماخذ مولوی در مثنوی قرار گرفتهاند، میشناساند و سپس گشتارها و تغییراتی را که مولوی در اینانتقال، در آن روایت، روا داشته است تا بتواندآنرا از خبرسادهنویسا به متن خوانا، با ساحتها ولایه های معنایی متفاوت، تبدیل کند، با دیدی مقایسهکننده وسنجشگر، و بر اساس نظریه های تطبیقی، اما با گرایش اسلامی، سنجیدهوبه این نکته رسیدهاست که مولوی برای اعتلای متن و دمیدن فلسفه زندگی در آن، از سادگی و صنعتگریشعرموزون، تاویل وافزایش مفاهیمی چون عشق، خواب وخوابگزاری و استغراق اولیا در مصیبت و سختی ها و... بهره گرفته است. تغییرات مولوی هم به ظاهر داستان و هم به بطن داستان مربوط میشود؛ کاربستقالب شعری مثنوی، تکهتکه و طولانیترکردن داستان، افزودندوپیرفت داستانی(موذنیو بهشتی بودن بلال)، وتاویلهای جداگانه هربخش داستان و... در بخش صوری و تبدیل ابوبکر به قهرمان اصلی داستان، بهرهگیری از گفتگو برای شخصیتپردازی، خوابگزاری ابوبکر که خبر راسخ بودن ویرا در علم میدهد، شرح و بیان عشق و...در بخش معنوی، قسمتی از گشتارهای افزایشی وبازنمای اندیشه وهنرشاعری مولوی هستند.
    کلیدواژگان: تطبیق، خبرسادهتاریخی ودینی، مثنوی معنوی، گشتارافزایش، خوانایی متن
  • سهیلا صلاحی مقدم صفحات 84-107
    داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محمد مولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پنداره مانا ) (Memorable Fancy در کتاب هم چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گئورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسائل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تاثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
    کلیدواژگان: جلال الدین محمد، مثنوی، ویلیام بلیک، ازدواج، بهشت و جهنم
  • صدیقه شرکت مقدم، معصومه احمدی صفحات 108-131
    نوشتار آل احمد نمودی اجتماعی از تحولات ایران دهه های چهل و پنجاه است که در اصل به دنبال وام گیری از نوآوری های «دیگری» است. قلم وی سبک سلین، نویسنده فرانسوی، را بشدت تداعی می کند: عصبیت، کاربرد دش واژه ها، ایجاز، کوتاه نویسی، جمله های بریده، زبان محاوره ایی را در نزد دو نویسنده می آفرینند که گویی همزادند. تحلیل جامعه شناختی ادبیات، رد پای رویدادها و عناصر اجتماعی یک دوره را در متن می کاود، و تظاهر آن ها را به شکل سبک نویسندگان مختلف درمی یابد. در این مقاله، زبان عامیانه و ارتباطش با عناصر ورویدادهای اجتماعی را بررسی و نحوه نمود آن را در نوشتار سلین و آل احمد با نگاهی جامعه شناخت تحلیل نموده، و نشان داده ایم که چگونه ادبیات صرفا واکنش به رویدادها نیست بلکه در ذات، از جنس اجتماع، در برشی از زمان است، بگونه ای که نوشتار آل احمد، زبان جامعه ی آشوبزده ی دگرگرایی است که به سیاق دیگری(سلین) زبان عامیانه ی لختی را در نوشتار خود توسعه داده است
    کلیدواژگان: آل احمد، سلین، ادبیات، تحلیل جامعه شناختی، سبک
  • علیرضا پورشبانان، امیرحسین پورشبانان صفحات 132-157
    در مقاله‏ی پیش رو تلاش شده با در نظر گرفتن کتاب تنگسیر اثر صادق چوبک (1342) و فیلم اقتباس شده از آن ساخته‏ی امیر نادری (1352) به عنوان نمونه، در یک بررسی تطبیقی به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود که اقتباس سینمایی چگونه می‏تواند زوایای مختلف و ناپیدای یک متن ادبی را نشان داده و در چه مواردی نیز در نشان دادن تمام ابعاد ایده و فکر مسلط بر اثر ادبی دچار ضعف و نقصان است. در یک برآیند کلی می توان گفت با وجود وفاداری فیلم ساز به قصه‏ی اصلی در ساخت فیلم، تغییراتی در اثر سینمایی وجود دارد که برخی در نتیجه‏ی تفاوت ساختار بیان در دو رسانه‏ی مختلف ادبیات و سینماست و از آن گزیری نیست؛ دیگری تفاوت‏هایی است که فیلم‏ساز برای بهبود چارچوب انتقال محتوا و تشدید اثر حسی در انتقال به مخاطب از آنها بهره برده، که اثرات مثبت و منفی مشخصی ایجاد کرده و در نهایت برخی از تغییرات نیز به انگیزه های اقتصادی و جلب توجه مخاطب عام بیشتر و با رویکردهای تجاری است که از یک سو باعث کاهش وجه هنری در بیان فیلم نسبت به اثر ادبی و ایجاد ابهام در انتقال کامل ایده‏ و اندیشه‏ی مسلط بر اثر شده، اما از سوی دیگر میزان استقبال مخاطبان عام از قشرهای مختلف جامعه را افزایش داده است.
    کلیدواژگان: رمان تنگسیر، فیلم تنگسیر، اقتباس سینمایی، اقتباس وفادار، ادبیات تطبیقی، ادبیات تطبیقی
  • وحید نژادمحمد صفحات 153-184
    پیوند اسطوره و مضامین عرفانی در بسترهای ادبی و داستانی و در قلمرو وسیع ادبیات یکی از صورتهای بازشناسی هویت های انسانی و اجتماعی است. بررسی و کاربرد آنها در بافتهای ادبی معاصر در نزد حافظ و ژید به منظور نمایش تحولات اجتماعی، روانی و فردی بوده و صورت نمادین دارد. اگر متون مولفان حکایتی از زمان و مکان را برای ما مشخص می کنند «نمادها و اسطوره های کابردی» آنها این تعیین موقعیت های مکانی و زمانی را بسیار ملموس خواهد کرد. برخی از آنها بسیاری از مفاهیم ذهنی مثبت را نشان خواهند داد برخی دیگر انگاره های ذهنی منفی را مجسم خواهند کرد. اسطوره نه تنها به فرهنگ زندگی انسانها، بلکه به ادبیات و عرفان نیز عمیقا نفوذ کرده است. بسیاری از روایت های منظوم و منثور در نزد حافظ و آندره ژید از مفاهیم عرفانی برخوردار هستند که دسترسی به آنها نیازمند شناسایی عوامل و محتوای متن این مولفان است. در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با بررسی متون این خالقان ادبی از منظر اسطوره و مضامین عرفانی، تقارب و تفاوتهای آن را نشان دهیم.
    کلیدواژگان: ژید، حافظ، اسطوره، شعر، عرفان
|
  • Rasool Kord Noghabi, Nesa Karami, Arezou Beiranvand, Najme Nazari Pages 1-30
    Wisdom is a complex concept for which an accepted definition has not been presented yet. However, experts generally agree that wisdom consists of knowledge, insight, reflection, and the combination of an individual’s interests and others’ welfare. Due to the mysterious nature of wisdom, it has been the focus of research in different times, places and cultures. Since wisdom has a close relation with culture, and no clear definition of wisdom is available in Iranian culture, the present study analyzed and discussed wisdom and wisdom features in Shahnameh through the comparative study of characteristics of wisdom behavior in Zal based on Ardedt’s three-dimensional model. The population of this qualitative study included Ferdowsi’s Shahnameh. Through purposive sampling, Zal was selected for further analysis. Shahnameh’s content was analyzed through open coding, axial coding, and selective coding. Findings showed that wisdom features include religiosity and ethics, thinking/ awareness, perception of facts and lack of subjectivism and projection, empathy / affection and support/ service, communication and acquisition of cultural experiences and values. Furthermore, results showed that it is possible to express wisdom in five different dimensions, including spiritual, cognitive, reflective, emotional, social and cultural dimensions.
    Keywords: Wisdom, Implicit, Explicit approach to Wisdom, Ardelt's three-dimensional wisdom model, Culture, Zal in Shahnameh
  • A. Alboghobeishi * Pages 31-58
    Comparative literature has provided various methodologies in the process of its evolution and development. The American School of comparative literature, beside breaking the established limitations of the French School, has placed emphasis on the necessity of discovering the connection between literature and the other arts and human knowledge and consequently extracting and classifying the common rules governing literature. Following this point of view, the present study has, from a comparative perspective, compared part of Leyla and Majnun narrative by Nur ad-Dīn Abdurrahman Jāmī in Haft Orange Masnavi with a painting called "Qays First Glimpses at Layli" attributed to Muzaffar Ali, a follower of Tabriz Painting School. The present study is thought of as a practical example with the aim of correctly explaining the viewpoints of the American School of comparative literature. On the basis of this study, the time element, paratextuality, description, and signification are among the general principles in literature which can be extended and generalized over the other knowledge areas via the comparison of literature with the painting art. In the other section of this study, the implicit significations hidden in the folio have been extracted. Discovering the relationship and connection between literature and painting can double up a professional audience's artistic enjoyment rate and the watcher, while standing opposite the folio, can gain artistic enjoyment from the two arts. The study also indicates that a literary text, after having been transmitted to another significational area, inevitably loses some of its components or appears in a different form.
    Keywords: Comparative Literature, American School, Abdurrahman J?m?, miniature, Muzaffar Ali
  • Vahid Mobarak * Pages 59-83
    Molavi has not lost the way of mystery, hence Quran verses and hadis and religious narration reflect the great works especially in Masnavi. This study is the religious narration of Balal due to Arabic books , Seyreh and history which refers to Molavi's Masnavi, then changes which show transferring of simple news to readable texts with different meanings by analytical description, to analyze the comparative principles (French school), due to Islamic approaches, he has come to this fact that Molavi has added some points due to increase of text, inspire the life philosophy, adaptation, translation, and interpretations of main tale which caused to change characters and their importance, changing contextual text, inter-textual relations and language functions. Molavi's changes refer to form and content, the poetic format of Masnavi is to make piece, to make story longer, besides plot(Moazenio Beheshti as Balal), the separate interpretations are figurative, to change the main character of story, using conversation, dream interpreter of Abubakr which shows his honesty in knowledge. The expression of love in Manavi is part of increase gashtar, to reflect Molavi's thought and poetic art.
    Keywords: Comparative, Simple Historical Religious News, Molavi, s Masnavi, Increase Gashtar, Readable Texts
  • Sohila Salahi Moghaddam Pages 84-107
    The story of Daghughi in Mathnavi, composed by Jolaliddin Mohammad Moulavi,A mystic, poet, and thinker of th century(Hejri) (th A.D.) , and Memorable Fancy in the Marriage of Heaven & Hell , written by William Blake, poet , mystic, and thinker of th and th century(A.D.)are mystical works . In this article, these two revelations in Contrastive literature genre with aphoristic content, with attention to view point of Hans.G.Gadamer and T.S.Eliot have been analysed. Some literary works owing to their special characteristics lie at the top of all literary texts. in other words are considered classic works of art . The result shows that in revelation of Daghughi and Blake, Wisdom and aphoristic contents are coursing like blood throughout the body of text although this revelation is imaginative and spiritual, with attention to rhetorical attitude, it will help man understand life better. Narration, allegory, attitude of oratorical subjects, short sentences and proverbs influence humans in wondrous way that provide us with awareness and practical doctrines.
    Keywords: Jalale-din-Mohammad Moulavi, Daghughi, Willam Blake, Memorable Fancy
  • Sedigheh Sherkat Moghaddam, Massumeh Ahmadi Pages 108-131
    In comparative analysis, some influences and impressions are revealed that their comparison can be of great help to researchers in optimum perception of this author's literature. In this work, we use comparative analysis to show how Djalal Al-e-Ahmad’s style of writing is fundamentally similar to and affected by that of Louis Ferdinand Celine’s, in its neuroticism, brevity and the high frequency of sentence fractions which creates an almost identical colloquial tone in both authors. “Emotion” and “brevity” are the two keywords of these twin styles. The social analysis of literature studies common social factors affecting authors who lived in time frames where similar historical and cultural events took place. This method also mentions the effects of such factors on different aspects of the authors’ style. So we study the effect of similar social and environmental factors on the style of the two authors: Louis Ferdinand Celine and Djalal Al-e Ahmad, using sociological analysis.
    Keywords: Jalal Al-e-Ahmad, Louis Ferdinand Céline, Persian literature, French literature, sociological analysis
  • Vahid Nejad Mohammad Pages 153-184
    The association between myth & mystical themes in literary and narrative contexts in the extensive field of literature is one of the forms of recognizing identities of human and society. Investigating of applying theme in contemporary literary texts in Gide’s & Hafez’s works in order to represent social, psychological and individual transformations has a symbolic form. If the authors specify the time and space in a story, symbols & applied myths make these times and spaces more tangible. Some of these symbols and applied myths indicate a number of positive mental concepts, while some others portray negative ones. Myth not only into the living culture of humans, but it has also penetrated deeply into literature & mysticism. Many of the Hafez’s & Gide’s prose and poetic narratives include mystic themes understanding of which requires identifying the content and the devices used in their texts. In the present paper, it has been attempted to demonstrate the similarities & differences of these two author’s texts from a mystical and mythical point of view.
    Keywords: Gide, Hafez, myth, poetry, mysticism