فهرست مطالب

فصلنامه شیعه پژوهی
پیاپی 4 (پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/06/26
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدمحسن مروجی طبسی*، نجم الدین طبسی صفحات 7-38
    اهل بیت پیامبر، یکی از محورهای اساسی وحدت آفرین میان مذاهب اسلامی است که با ظهور ابن تیمیه دمشقی در قرن هفتم هجری، و رویکرد تنش زای وی در خصوص اهل بیت، جهان اسلام دچار اختلاف و آسیب جدی شد. مواضع ابن تیمیه راجع به فضایل اهل بیت، به ویژه امام علی، از جمله مسائلی است که در عین اتفاق بر تند و زننده بودن عبارات ابن تیمیه درباره اهل بیت، در تحلیل مواضع وی بین مسلمانان اختلاف جدی وجود داشته و اعتقادی و ناصبی، یا غیراعتقادی دانستن مواضع ابن تیمیه درباره فضایل اهل بیت، دو گروه مخالفان و مدافعان سرسخت و جدی را به وجود آورده است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی در صدد ترسیم تصویری جامع از دیدگاه ها و رویکردهای عالمان مسلمان با هدف رسیدن به تحلیل واقع بینانه از مواضع ابن تیمیه راجع به اهل بیت پیامبر است.
    کلیدواژگان: اهل بیت، امام علی، فضایل، ابن تیمیه، عالمان مسلمان
  • سعید رسالتی*، عزالدین رضانژاد صفحات 39-62
    نصوص دال بر امامت ائمه اثناعشر در منابع شیعه، و وجود برخی از آنها در منابع اهل سنت، به حدی فراوان است که گاه به آسانی می توان ادعای تواتر کرد. بر این اساس، امامیه معتقدند جانشینان پیامبر اسلام (ص)، دوازده نفر از اهل بیت آن حضرت هستند که از جانب خدای متعال به امامت منصوب و به واسطه پیامبرش به مردم معرفی شده اند. فیصل نور، از نویسندگان معاصر وهابی، منکر تمامی نصوص امامت شده و به زعم خود، در کتاب الامامه والنص این مسئله را از منابع شیعه اثبات کرده است. وی در بخشی از این کتاب، پس از نقل روایاتی از پیامبر اکرم (ص)، که به ظاهر (و به زعم او) در تعارض با نصوص امامت است، فقدان نصوص امامت ائمه (ع) و جعل آنها به دست محدثان شیعه را نتیجه گرفته است. این مقاله با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی، به اختصار این دیدگاه را نقد می کند و نشان می دهد که عواملی همچون اثبات شایستگی و شجاعت حضرت علی (ع) و همچنین مهیانبودن مردم برای پذیرش امامت و جانشینی امام اول، و سرانجام تاکید بر مسئله امامت علی (ع)، موجب صدور روایاتی از این دست شده است.
    کلیدواژگان: نصوص امامت، پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، شبهات، تعارض، فیصل نور
  • فاضل گرنه زاده*، محمود قیوم زاده صفحات 63-86
    جایگاه پیامبران و ائمه (ع) یکی از مباحث کلامی است که هر یک از فرق شیعه به آن توجه کرده اند. بررسی دیدگاه های مذاهب شیعه نشان از اختلاف نظر چشمگیر میان آنان در این خصوص دارد. هر یک از فرق شیعی امامیه، اسماعیلیه و زیدیه با تکیه بر روش ها و ابزارهای معرفت شناسی دینی مقبول نزد خود، دلایل و دیدگاه های خویش را ابراز داشته اند. امامیه در قالب گرایش های عقل گرا، نقل گرا و عرفانی به استدلال در خصوص این موضوع پرداخته اند. زیدیان عمدتا با نگاهی عقل گرایانه کوشیده اند این موضوع را تبیین کنند. اما اسماعیلیان با مبنا قراردادن تاویلات باطنی متعرض این بحث شده اند. این نوشتار با استناد به منابع اصلی هر یک از فرق، در صدد تبیین دیدگاه فرق شیعی در خصوص مسئله منزلت انبیا و ائمه، و شناسایی نقاط اشتراک و افتراق آنها است
    کلیدواژگان: منزلت انبیا، منزلت ائمه، امامیه، زیدیه، اسماعیلیه، شیعه
  • آرمان فروهی*، علی اکبر عباسی صفحات 87-104
    مالک اشتر نخعی و اشعث بن قیس کندی دو شخصیت موثر در حوادث دوران خلافت علی (ع) بودند که در میان کوفیان ابهت زیادی داشتند؛ اما نفوذ آن دو همیشه یکسان نبود. جایگاه و نفوذ این دو سردار در حادثه مهم حکمیت به مقابله آنها با یکدیگر منجر شد. مسئله اصلی در این پژوهش آن است که کاهش یا افزایش نفوذ مالک اشتر و اشعث در ماجرای حکمیت تحت تاثیر چه عواملی بوده است. بدین منظور این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «موقعیت و نفوذ دو سردار یمانی تابعی از وضعیت عمومی جامعه و جو حاکم بر نبرد صفین بوده است». همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد که پیش از ماجرای حکمیت موقعیت مالک اشتر به شکل بارزی موثرتر بود. وی از طریق خطبه ها، رجزخوانی ها و همچنین عملکردش مجاهدان را برمی انگیخت؛ اما اشعث از اواسط نبرد صفین با بی میلی با سپاه علی (ع) همراهی می کرد. با وقوع جریان حکمیت موقعیت و جایگاه این دو سردار دگرگون شد و مالک منفعل و اشعث همه کاره این واقعه شد. افزایش نفوذ اشعث و هواخواهان وی سبب بازگشت مالک اشتر و یارانش شد و حتی علی (ع) را تهدید به قتل کردند. آنها در جریان حاکمیت در خصوص ذکرکردن یا نکردن اصطلاح «امیرالمومنین» برای علی (ع)، خوش بینی و بدبینی به کل عهدنامه و نیز درباره اطاعت از علی (ع) با هم اختلاف نظر اساسی داشتند. روش کار در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های استنتاج شده از منابع متقدم تاریخی را تبیین می کند
    کلیدواژگان: علی (ع)، مالک اشتر، اشعث بن قیس، حکمیت، صفین
  • علی اکبر نیکزاد*، امیرتیمور رفیعی صفحات 105-124
    دولت صفویان زمانی پا به عرصه قدرت گذاشت که ملت ایران تجربه های تاریخی متعددی از جنبش های سیاسی شیعیان و تشکیل حکومت از سوی آنان در کارنامه خویش داشت. این پیشینه تجربه خوبی از مشروعیت سیاسی را برای صفویان به ارمغان آورد. پیدایش دولت صفوی، نقطه عطفی در تاریخ اندیشه سیاسی شیعه محسوب می شود. علمای شیعه برای نخستین بار به تکوین نظریه ای برای مشروعیت «سلطنت شیعی» برخاستند. «نظریه ولایت فقیه» و «نظریه ولایت عدول مومنین» یا «ولایت پادشاه عادل» مهم ترین دستاورد نظری ای بود که به کمکش، مشروعیت «نظام سلطانی» و پادشاهی شیعی رقم خورد. سیاست نامه نویسانی چون محقق سبزواری، فیض کاشانی، محمدباقر مجلسی، و... با بهره بردن از این سنت دیرین، قرائت جدیدی از نظم سلطانی و مشروعیت آن به دست دادند. این مقاله، با استفاده از نظریه «نظام سلطانی» ماکس وبر و تعریف وی از مشروعیت و انواع آن، آرای این دسته از عالمان را بازخوانی می کند تا نوع جدیدی از نظریه مشروعیت را برای سلطنت شیعی معرفی کند.
    کلیدواژگان: نظام سلطانی، عدول مومنین، مشروعیت، محقق سبزواری، فیض کاشانی، علامه مجلسی
  • احمد مهدی زاده آری*، محمد غفوری نژاد صفحات 125-146
    حجیت خبر به عنوان یکی از منابع معرفت در شاخه های مختلف علوم دینی همچون فقه، کلام و تفسیر از دیرباز محل توجه اندیشمندان بوده است. در این نوشتار یکی از اولین مقاطع مطرح شدن این موضوع در کلام امامیه، یعنی مکتب بغداد (قرن چهارم و پنجم)، انتخاب شده و اندیشه های مهم ترین شخصیت های آن یعنی شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بررسی می شود. آنان با تقسیم خبر به دو نوع متواتر و واحد (غیرمتواتر) عموما خبر متواتر را در مسائل فقهی، تفسیری و کلامی، به ویژه در معاد و نبوت و امامت، پذیرفته اند؛ اما در خصوص خبر واحد با داشتن دیدگاه های متفاوت در پذیرش آن در فروع فقهی، در حجیت نداشتن آن در اعتقادات اتفاق نظر دارند و در این باره به دلایلی استناد کرده اند. در این نوشتار کوشیده ایم روشن کنیم که آنان به لوازم دیدگاه خویش به طور کامل توجه نداشته اند. از این گذشته، به اعتراف آنان، هیچ مانع عقلی در خصوص حجیت خبر واحد در اعتقادات وجود ندارد. بنابراین، با توجه به آنکه به نظر ایشان عقیده نوعی فعل قلبی است، می تواند مشمول ادله حجیت خبر شود.
    کلیدواژگان: خبر واحد، عقاید، معرفت، نظر، تقلید، حجیت، مکتب بغداد، سید مرتضی
|
  • Mohammad Mohsen Moravveji Tabasi *, Najmeddin Tabasi Pages 7-38
    The Household of the Prophet is one the foundational principles of Islam that results in a unity and harmony amongst the entire Muslim denominations. However, the unity has been placed in jeopardy by the emergence of Ibn Taymiyyah and his challenging viewpoints regarding the Household of the Prophet. Both proponents and opponents of Ibn Taymiyyah agree that his viewpoints are radical and offensive especially when he refers to the characteristics of Imam Ali. However it is not agreed whether all his positions are related with the set of beliefs of Islam or not.
    Employing a descriptive-analytical method, by this article we aim at depicting a comprehensive overview of the positions maintained by the Muslim scholars toward Ibn Taymiyyah, s viewpoints about the Household of the Prophet to analyze them in a more realistic way
    Keywords: The Household of the Prophet, Imam Ali, Ibn Taymiyyah, Muslim scholars
  • Saeed Resālati*, Ezzeddin Rezanejad Pages 39-62
    Not only in Shiite sources but also in Sunnite ones, the texts (Nusoos) in approval of the Imamate of the twelve offspring of the Household of the Prophet according the immediate decree of God are so abundant that could be simply considered as Motavater (Frequently Narrated). Faisal Noor, a contemporary Wahhabi writer, tends to reject all those texts in his Kitab-ul-Imama-va-Nass through the Shiite sources as he claims. In some part ofthe work, having quoted a number of Narrationsof the Prophet, he concludes that there is not any text in approval of the Imamateof the twelve offspring of the Household, claiming that all those texts have been forged by the Shiite Hadith scholars. Based on descriptive-analytical method, this article criticizes Faisal, s claim and demonstrates that the Narrations he mentions were issued by the Prophet usually as a result of his followers, not being prepared to accept Imam Ali as his successor
    Keywords: Texts of Imamate, Prophet Mohammad, Imam Ali, Faisal Noor, Demurs
  • Fazel Garnezadeh*, Mahmood Ghayyoomzadeh Pages 63-86
    The position of the Prophets and Imāms is one of the theological problems that has resulted in the development of various points of view amongst the Shiite scholars such as the Imāmis, Zaydis and Ismāilies. Every Shiite theological sect faces the problem according to its own methodology and epistemological principles. The Imamis take three different approaches toward it namely rational, mystical and Narration-oriented. The Zaydis often maintain a rational approach toward it while the Ismāilies tend to study the problem based on implicit interpretations.
    Keywords: The Position of the Prophets, Imāms, Imāmis, Zaydis, Ismāilies
  • Arman Farouhi*, Aliakbar Abbasi Pages 87-104
    Mālik Ashtar Nakhaee and Ash,ath Bin Gheys Kendi were the two prominent figures during the Caliphate of Imam Ali whose positions were changed as the event of Hakamiyyah took place in the battle of Seffin, putting them at the two sides of a dispute in which the influence of the latter surpasses that of the former while it was vice versa up to then. As an effort to answer what the reason behind the increase or decrease of their influence was, this article hypothesize that "the position and influence of the two Yamani generals were subject to the general atmosphere of the community and the battle of Seffin". Our discriptive-analytic research also shows that the dispute also resulted in the schism of Malik, s proponents so that they even fell into a conspiracy to assassinate Imam Ali, being in doubt whether to obey him as Amir-ul-Mo,menin (The Commander of the Believers) or not.
    Keywords: Imam Ali, Mālik Ashtar Nakhaee, Ash, ath Bin Gheys Kendi, Hakamiyyah, Battle of Seffin
  • Aliakbar Neekzad*, Amirteymor Rafiee Pages 105-124
    The Safavids ascended the throne in an era up to which the people of Persia had witnessed several Shiite political movements rising and falling in an attempt to establish a religiously legitimate government. The experience brought along such a legitimacy for the Safavids whose emergence was a milestone in the history of Shiite political thought, as it was then that the Shiite scholars tended to develop the theory of Shiite Sultanism, in an attempt to legitimize it. Authors like Mohaghegh-e Sabzevāri, Feyz-e Kāshāni and Mohammad Bāgher-e Majlesi who wrote works on politics during the Safavid era developed a new theory to legitimize Shiite Sultanism. Employing Max Weber, s theory of Sultanism along with his definition of legitimacy and its types, this article aims at surveying the positions of above-mentioned scholars to present a new definition for the legitimacy of Shiite Sultanism
    Keywords: Legitimacy of Shiite Sultanism, Safavid Era, Mohaghegh, e Sabzevāri, Feyz, e Kāshāni, Mohammad Bāgher Majlesi
  • Ahmad Mahdizadeh Ari, * Mohammad Ghaforinejad Pages 125-146
    For centuries, there had been a disagreement amongst the Muslim scholars over the problem that whether the Khabar (Account), as a source of knowledge in various fields of studies of religion such as jurisprudence, theology and interpretation of Quran, could be considered argumentable or not. In this article the problem is surveyed during one of the initial eras of Imami theology namely the School of Baghdad along with the positions of the outstanding figures then such as Sheikh Mufeed, Seyyed Morteza and Sheikh Toosi. They almost agree on Khabar, s being argumentable whether it is Motavāter (Frequently Narrated) or Vāhed (Narrated Once), according to their division of it. This article is an effort to prove that they had not a comprehensive perception of entire various aspects of the problem as they claim that there is not any rational barrier to consider a Vāhed Khabar argumentable
    Keywords: Khabar, e Vāhed, Khabar, e Motavāter, Being Argumentable, School of Baghdad