فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:5 Issue: 2, 2004

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:5 Issue: 2, 2004

  • 186 صفحه، بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/02/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سخن نخست
    صفحه 104
  • پرویز بزی، معرفت غفاری نوین، جعفر سلیمانی راد، شیر احمد سارانی، لعیا فرزدی، عالیه قاسم زده، دجرم طهماسبی صفحه 105
    مقدمه
    داروهای محرک تخمک گزاری همچونHCG، HMG، GnRHaبه صورت پروتکل طولانی مدت به طور شایعی برای تحریک تخمک گزاری و به دست آوردن تعداد بیشتر تخمک در سیکل هایART استفاده می شود. مطالعات و تجربیات اخیر نشان داده است که میزان لانه گزینی موفق در سیکل های تحریکی، کمتر از سیکل های طبیعی می باشد. با توجه به نقش مهمی که اندومتر در پذیرش و لانه گزینی جنین دارد، در بررسی حاضر اثرات احتمالی استفاده از پروتکل استاندارد طولانی مدت تحریک تخمک گزاری بر فراساختمان اپی تلیوم لومینال و غددی در روز بیستم سیکل قاعدگی (LH+6) (زمان پنجره لانه گزینی) بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    بافت اندومتر از دو گروه کنترل و تحت مطالعه مراجعه کننده به مرکز ناباروری بیمارستان الزهراء دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی تبریز در طی سال های 82-80 در روز LH+6 با استفاده از کاتتر پایپل از فوندوس رحم دریافت شد. گروه کنترل (n=5) زنان بارور طبیعی بودند که داروی محرک تخمک گزاری دریافت نکرده بودند و گروه مطالعه (n=10) زنانی نابارور بودند که به دلیل مشکل همسر تحت درمان با پروتکل استاندارد طولانی مدت تحریک تخمک گزاری بودند که جنین در این زوجین تشکیل نشده بود. پس از آماده سازی نمونه برای میکروسکوپ نوری و الکترونی، عکسبرداری از نمونه ها انجام شد و مطالعات کمی و کیفی (مورفولوژیک و مورفومتریک) انجام شد و نتایج حاصله با استفاده از روش آماری Unpaired Student T test مقایسه گردید.
    نتایج
    نتایج به دست آمده وجود سیستم کانال های هسته ای (NCS)، میتوکندری های غول پیکر و واکوئل های کلیگوژن را در هر دو گروه نشان داد. آنالیز ها نشان داد که نسبت های حجمی ارگانل ها در اپی تلیوم لومینال و غددی از جمله یوکروماتین به هسته، RER به سلول و میتوکندری به سلول در گروه مطالعه نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش داشت (p<0.05) که نشانه فعال بودن این سلول ها نسبت به سلول های گروه کنترل می باشد.
    نتیجه گیری
    از نتایج فوق می توان استنباط کرد که داروهای فوق تکامل طبیعی اندومتر را در فاز میانی لوتئال که مقارن با زمان کاشته شدن جنین می باشد به هم زده و باعث کاهش میزان لانه گزینی خواهند شد. لذا انجام ART بدون استفاده از داروهای محرک تخمک گزاری می تواند میزان لانه گزینی موفق را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: ناباروری، اندومتر، مورفومتری، داروهای محرک تخمک گذاری، لانه گزینی، پروتکل طولانی مدت و اپی تلیال اندومتر
  • امیرحسن زرنانی، سید محمد موذنی، فاضل شکری، مژده صالح نیا، محمود جدی تهرانی صفحه 115
    مقدمه
    با وجود اینکه آنتی ژن های جنینی برای سیستم ایمنی مادر بیگانه هستند، ولی معمولا جنین دفع نمی شود و در تمام مدت حاملگی توسط سیستم ایمنی مادر تحمل می گردد. مکانیسم های ایمونولوژیکی که جنین را از خطر دفع شدن حفاظت می کنند هنوز کاملا شناخته نشده اند. یکی از نظریه های مهم در این زمینه، وجود فاکتورهای سرکوب گر ایمنی در محل تماس مادر - جنین است که موجب سرکوب پاسخ های ایمنی مادر بر علیه جنین می شوند. علیرغم مطالعات وسیعی که در مورد تاثیر مایع رویی کشت سلول های دسی جوا و جفت بر روی عملکرد سلول های مختلف سیستم ایمنی صورت گرفته، تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد تاثیر این عوامل بر روی عملکرد سلول های دندریتیک به عنوان مهمترین سلول های پاسخ ایمنی ذاتی انجام نگرفته است. هدف این مطالعه بررسی اثر مایع رویی محیط کشت سلولهای دسی جوا بر عرضه آنتی ژن توسط سلولهای دندریتیک در شرایط in vivo بود.
    مواد و روش ها
    مایع رویی کشت 48 ساعته سلول های دسی جوای موش های حامله آلوژن(Balb/c×C57BL/6) در روز دوازدهم حاملگی جمع آوری شد و تاثیر آن روی عرضه آنتی ژن توسط سلولهای دندریتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. سلول های دندریتیک طحال موش های Balb/c با استفاده از روش های چهار مرحله ای شامل هضم آنزیمی بافت توسط کلاژناز، جداسازی سلول های کم چگال با استفاده از گرادیان اپتی پرپ (Optiprep)، اتصال به پلاستیک و کشت شبانه تخلیص گردید. خلوص سلول های دندریتیک با استفاده از آنتی بادی ضد CD11c به روش فلوسیتومتری تعیین شد. سلول های دندریتیک در طی کشت شبانه با آنتی ژن بارگذاری شدند. در برخی از کشت ها سوپ دسی جوا به نسبت 5%، 10% و 20% به سلول های دندریتیک اضافه شد. سلول های مزبور به کف پای موش های هم نژاد تزریق و پس از 5 روز غدد لنفاوی ناحیه ای خارج گردید. سلول های غدد لنفاوی در مجاورت آنتی ژن کشت داده شدند و میزان تکثیر سلول ها در روز چهارم با اضافه کردن تیمیدین رادیواکتیو اندازه گیری شد.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد که سلول های دندریتیک بارگذاری شده با آنتی ژن پس از تزریق به موش لنفوسیت های اختصاصی به آنتی ژن را شدیدا حساس می کنند، به طوری که تحریک مجدد لنفوسیت های مذکوربا آنتی ژن اولیه موجب تکثیر بسیار شدید این سلول ها می گردد. (cmp=89210±3632) اضافه کردن مایع رویی کشت سلول های دسی جوا در تمام غلظت های مورد استفاده بر روی کشت سلول های دندریتیک توانایی عرضه آنتی ژن توسط این سلول ها را به طور قابل ملاحظه ای مهار کرد و میزان تکثیر لنفوسیت های حساس شده با سلول های دندریتیک مذکور در تحریک مجدد با آنتی ژن به طور معنی داری کاهش یافت. (p<0.0001) (cmp=6200±582)
    نتیجه گیری
    این اولین گزارش در زمینه اثر مایع رویی کشت سلولهای دسی جوا بر عملکرد سلولهای دندریتیک و عرضه آنتی ژن توسط آنها است. به نظر می رسد مهار عرضه آنتی ژن توسط سلولهای دندریتیک یکی از راه کارهای تحمل ایمونولوژیک مادر نسبت به جنین باشد، چرا که این سلولها به عنوان قویترین سلولهای عرضه کننده آنتی ژن می توانند آنتی ژنهای پدری را به لنفوسیت های مادر عرضه کرده و موجب القای پاسخ های مخرب ایمونولوژیک بر علیه جنین گردند.
    کلیدواژگان: سلول های دندریتیک، عرضه آنتی ژن، دسی جوا، مایع رویی کشت، حاملگی، جنین
  • علی خسرو بیگی، نصرت الله ضرغامی، جعفر نوروز زاده، معرفت غفاری صفحه 129
    مقدمه
    اختلال در تحرک اسپرم یکی از عوامل دخیل در ناباروری مردان است. تمامی فاکتورهایی که باعث آستنواسپرمی می شوند به طور کامل شناخته نشده اند. یکی از فاکتورهایی که می تواند باعث آستنواسپرمی گردد، استرس اکسیداتیو ناشی از گونه های فعال اکسیژن (ROS) است. هدف از این مطالعه مقایسه پراکسیداسیون لیپیدی، از طریق اندازه گیری یک مارکر جدید (ایزوپروستان (F2α و مالون دی آلدیید در پلاسمای سمینال مردان نرمواسپرمیک و آستنواسپرمیک و ارتباط آن با قدرت تحرک اسپرم است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مورد- شاهدی، شامل 15 نمونه نرمواسپرمیک به عنوان گروه شاهد و 15 نمونه آستنواسپرمیک به عنوان گروه مورد بود. سطح ایزوپروستان F2α پلاسمای سمینال به روش EIAبا استفاده از کیت تجاری موجود اندازه گیری شد. میزان مالون دی آلدیید با روش تیوباربیتوریک اسید (TBA) اندازه گیری گردید. جهت مقایسه داده ها، بین دو گروه از آزمون آماری Mann-Whitney مستقل استفاده شد. بررسی همبستگی بین پارامترهای کیفیت اسپرم و غلظت ایزوپروستان F2α و نیز مالون دی آلدیید با استفاده از آنالیز همبستگی Spearman انجام شد. کلیه آزمون های آماری به صورت دو دنباله ای با α برابر 0.05 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین سطوح ایزوپروستان F2α دارای اختلاف معنی داری بین دو گروه نبود. (P>0.05) اما متوسط سطح مالون دی آلدیید اختلاف معنی داری را بین این دو گروه نشان داد.(P<0.05) سطح ایزوپروستان F2α و مالون دی آلدئید هر دو دارای همبستگی معکوس معنی داری با قدرت تحرک اسپرم بود.(P<0.05)
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که پراکسیداسیون لیپیدی غشای اسپرم، ممکن است به عنوان یک عامل مهم در کاهش قدرت تحرک اسپرم مطرح نباشد اما برای حصول به یک نتیجه قطعی نیاز به انجام بررسی های بیشتر می باشد.
    کلیدواژگان: پراکسیداسیون لیپیدی، قدرت تحرک اسپرم، ایزوپرستان، مالون دی آلدئید، پلاسمای سمینال، آستنواسپرمی
  • سارا سلیمانی اصل، همایون عباسی، محمدحسین نصر اصفهانی، شهناز رضوی، محمد مردانی صفحه 139
    مقدمه
    ماست سل ها در التهاب و افزایش حساسیت و فیبروز نقش مهمی را ایفا می نمایند. این سلولها به طور طبیعی در اکثر بافت های محیطی از جمله بیضه وجود دارند. ولی مطالعات نشان داده است که تعداد آنها در بیضه مردان نابارور به طور چشمگیری افزایش می یابد و احتمالا موجب ایجاد فیبروز در اطراف لوله های سمینیفرس گشته و منجر به اختلالات اسپرماتوژنز می شود. به نظر می رسد درمان با ماست سل بلاکرها مانع از رهائی مواد وازواکتیو و در نتیجه کاهش التهاب و فیبروز در این بافت گشته که در نهایت منجر به بهبود اسپرماتوژنز می گردد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر داروی کتوتیفن بر روی پارامترهای اسپرمی و کروماتین هسته اسپرم در بیماران نابارور می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت آینده نگر بر روی 10بیمار اولیگواسپرم و 14 بیمار غیر اولیگواسپرم نابارور، مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان، بدون علت زنانه و با میزان طبیعی هورمونLH، FSH و تستوسترون، تحت درمان با داروی کتوتیفن (با دوز 1mg دو بار در روز به مدت 3 ماه) انجام گرفت. پارامترهای اسپرمی و کروماتین هسته اسپرم (رنگ آمیزی CMA3 و آنیلین بلو) قبل از درمان، 45 و 90 روز پس از درمان بررسی شد و نتایج قبل و بعد از درمان با استفاده از نرم افزار SPSS به روشPaired samples t-student test مقایسه گردید.
    نتایج
    در گروه اولیگواسپرم 45 روز پس ازدرمان از بین تمام پارامترها فقط حجم سیمن افزایش معنی داری را نشان داد. (P=0.005) اما 90 روز بعد از درمان میانگین حجم سیمن، تعداد کل اسپرم، درصد اسپرم با مورفولوژی طبیعی، اسپرم با مورفولوژی سر طبیعی و اسپرم با هیستون طبیعی افزایش معنی داری داشت. (P≤=0.05)همچنین درصد تحرک اسپرم به طور معنی داری نسبت به قبل از درمان کاهش نشان داد. (P=0.025) در این گروه 2 مورد حاملگی گزارش شد (20%). در بیماران غیر اولیگواسپرم نابارور میانگین تعداد اسپرم 45 روز بعد از درمان نسبت به قبل از درمان کاهش معنی داری داشت (P=0.03) ولی پس از 3 ماه درمان افزایش غیر معنی داری نشان داد که نزدیک به میزان قبل از درمان بود.(P<0.05) همچنین 90 روز پس از درمان درصد اسپرم با مورفولوژی طبیعی، اسپرم با مورفولوژی سر طبیعی و اسپرم با هیستون طبیعی به طور معنی داری افزایش یافته بود و درصد اسپرم با نقص پروتامین کاهش معنی داری داشت. (P≤0.05) در این گروه 2 مورد حاملگی گزارش شد (14.3%). ضمنا اختلاف معنی داری در میزان هورمون های تستوسترون، FSH وLH در هر دو گروه قبل و بعد از درمان مشاهده نشد. (P<0.05)
    نتیجه گیری
    با توجه به بهبود اسپرم و کروماتین هسته اسپرم در بیماران تحت مطالعه به نظر می رسد که داروی کتوتیفن به عنوان ماست سل بلاکر در درمان ناباروری با علت ناشناخته می تواند موثر باشد. در ضمن از آنجایی که درصد موفقیت باروری در روش های نوین درمان ناباروری وابسته به کیفیت اسپرم می باشد؛ لذا پیشنهاد می شود که در بیماران فوق الذکر قبل از درمان جهت بهبود کیفیت اسپرم از این دارو استفاده گردد.
    کلیدواژگان: ماست سل، کتوتیفن، کروماتین اسپرم، پارامترهای اسپرمی، اولیگواسپرمی، ناباروری
  • شیرین نیرومنش، مژگان سادات هاشمی فشارکی صفحه 150
    مقدمه
    در موارد متعددی از جمله مرگ داخل رحمی جنین، پارگی زودرس کیسه آب، کوریوآمنیونیت و پره اکلامپسی، متخصصین زنان جهت حفظ سلامت مادر ناگزیر به ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری می باشند. روش های ختم بارداری در رحم بزرگتر از 14 هفته شامل شروع خود به خودی انقباضات، شیاف های واژینال پروستاگلاندین E1 و E2، اکسی توسین وریدی، تزریق داخل مایع آمنیوتیک موادی مانند پروستاگلاندین F2α، اتاکرینیک اسید و سالین هایپرتونیک است. میزوپروستول یک 16 متیل آنالوگ پروستاگلاندین E1 می باشد که جهت پیشگیری از زخم معده استفاده می شود و درحال حاضر به دلیل اثرات انقباضی بر روی رحم (یوتروتونیک) و نرم کنندگی سرویکس در ختم حاملگی نیز استفاده می شود. تاکنون در ایران تاثیر این دارو در ختم حاملگی طی سه ماهه دوم بارداری بررسی نشده است؛ لذا هدف از انجام این کارآزمایی بالینی مقایسه تاثیر دو دوز 400 μg و 600 μg میزوپروستول در ختم بارداری، عوارض مادری، مدت بستری و میزان نیاز به کورتاژ می باشد تا بتوان روش موثر، ایمن و مقرون به صرفه ای را یافت که در زمان کمتری باعث ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری شود.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی 100 بیمار با اندیکاسیون ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری، طی 2 سال در بیمارستان میرزا کوچک خان بستری و به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری A و B تقسیم شدند. در گروه A میزوپروستول واژینال 400 μg و در گروه B 600 μg هر 12 ساعت و حداکثر 4 دوز در فورنیکس خلفی قرار داده شد و تاثیر این دو دوز در ختم حاملگی، عوارض مادری، مدت بستری و میزان نیاز به کورتاژ بررسی شد. برای مقایسه آماری نتایج از آزمون X2 و تست t استفاده شد.
    نتایج
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 84% در گروه A و80% در گروه B دفع کامل جنین و جفت داشتند. 14% در گروه A و 20% در گروه B تحت کورتاژ تخلیه ای قرار گرفتند. میزان موفقیت درمان (خروج جفت و جنین به طور کامل) بعد از 48 ساعت در گروه A، 98% و در گروه B و 100% بود. زمان شروع القا تا خروج جنین در گروه B 9.2±6.7) ساعت) کوتاه تر از گروه A 12.2±7.7)ساعت) بود. (p=0.003) همچنین این زمان در افرادیکه به علت مرگ داخل رحمی 7.4±2.8) ساعت) حاملگی ختم شد کوتاه تر از افرادی بود که به علت پارگی کیسه آب 11.9±9.6) ساعت) ختم حاملگی داشتند. (p=0.005) زمان خروج جفت بعد از خروج جنین در گروه A کمتر بود. (p=0.02) طول مدت بستری، عوارض مادری از جمله میزان تهوع و استفراغ، اسهال، تب، درد شکمی غیرقابل تحمل و کاهش هموگلوبین در دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت.
    نتیجه گیری
    میزوپروستول واژینال، رژیمی کاملا موثر، ایمن و مقرون به صرفه در ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری می باشد و در صورت نیاز به دفع سریع محصولات حاملگی مثل کوریوآمنیونیت و پره اکلامپسی می توان از دوز 600 μg میزوپروستول استفاده کرد. در غیر این صورت جهت کاهش هزینه از دوز 400 μg استفاده شود.
    کلیدواژگان: میزوپروستول، سه ماهه دوم بارداری، پارگی زودرس کیسه آب، ختم بارداری، مرگ داخل رحمی جنین
  • لیلی صفدریان، ریحانه پیرجانی، عباس رحیمی فروشانی، کاظم محمد، حجت الله سعیدی صفحه 159
    مقدمه
    مطالعات نشان می دهد حدود 15-10% زوجینی که در سنین باروری قراردارند با مشکل ناباروری مواجه می باشند. از طرفی حدود 20% از تمامی زنان در دوره باروری دارای میوم هستند. اگرچه میوم علت اولیه ناشایعی برای ناباروری است و به عنوان علت منفرد فقط در درصد کمی از بیماران نابارور گزارش می شود، ولی با توجه به اهمیت ناباروری در طب زنان و شیوع فیبروم رحمی در سنین تولیدمثل و اختلاف نظری که در مطالعات راجع به اثر فیبروم بر روی باروری وجود دارد، برخورد صحیح با فیبروم در بیمار نابارور از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا با توجه به تناقضات موجود در نتایج حاصل از مطالعات محققین در خصوص تاثیر میوم بر موفقیت درمان ناباروری، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر فیبروم رحم بر احتمال لانه گزینی و سقط در سیکل های فن آوری کمک باروری انجام شده است.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه هم گروهی آینده نگر، 120 سیکل فن آوری کمک باروری در بیماران نابارور دارای فیبروم و 240 سیکل فن آوری کمک باروری در بیماران نابارور فاقد فیبروم مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی در سال های 81 1380 تحت مطالعه قرار گرفته و اثرات فیبروم روی میزان لانه گزینی و وقوع سقط پس از حذف فاکتورهای مخدوش کننده با استفاده از مدل لجستیک رگرسیون مورد بررسی قرار گرفته است.
    نتایج
    نتایج نشان داد که لانه گزینی در افراد دارای فیبروم و فاقد فیبروم به ترتیب 16.7% و 28.7% بود که اختلاف از نظر آماری معنی دار است CI=1.1-2.7)، OR=1.72،. (P=0.014 ارتباط مذکور پس از حذف فاکتورهای مخدوش کننده واضح تر شد؛ به طوریکه OR تعدیل شده از 1.72 به عدد 2.17 افزایش یافت. میزان لانه گزینی در فیبروم های با اندازه کمتر از cm3 بیشتر از فیبروم های3.1-5 cm بود. میزان سقط در افراد دارای فیبروم و فاقد فیبروم به ترتیب 71.4% و 34.9% بود که نشان داد سقط به طور معنی دار در افراد دارای فیبروم حتی پس از حذف سایر فاکتورها بیشتر است.(P=0.024)
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر اثرات منفی فیبروم روی لانه گزینی و افزایش سقط را حتی پس از حذف فاکتورهای مخدوش کننده مشاهده کردیم، ولی انجام کارآزمایی های بالینی جهت بررسی تاثیر جراحی انواع فیبروم با اندازه های مختلف قبل از درمان ناباروری، ضروری است.
    کلیدواژگان: ناباروری، فیبروم، فن آوری کمک باروری، لانه گزینی، سقط، لیومیوم، مطالعه هم گروهی
  • لیل صفدریان، ریحانه پیرجانی، عباس رحیمی فروشانی، کاظم محمد، حجت الله سعیدی صفحه 170
    مقدمه ناباروری یک بحران پیچیده زندگی است که منجر به فشارهای عمیق عاطفی و روانی بر زوجین می شود. در واقع ناباروری و مراحل درمان آن زمینه های به وجود آمدن استرس است. دوره هایی از امیدواری که به دنبال غلبه برناامیدی در طول درمان پیش می آید، با هزینه های بالا و میزان موفقیت پائین درمان های پزشکی می تواند به افسردگی، اضطراب و... منجر شود. از آنجائی که قسمتی از موفقیت برنامه های کمک باروری به شیوه های سازگاری با اضطراب و استرس ناشی از درمان بستگی دارد، پژوهشی شبه تجربی به روش کارآزمایی بالینی با هدف تعیین تاثیر یکی از تکنیک های درمان رفتاری- شناختی بر کاهش اضطراب خانم های نابارور اولیه تحت درمان با روش های GIFT و ZIFT مراجعه کننده به بخش درمان ناباروری بیمارستان شریعتی تهران ازتیرماه تا بهمن ماه سال 1381 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 60 نفر خانم تحت درمان در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند (30 نفر گروه تجربی و 30 نفر گروه کنترل). دو گروه درابتدای مطالعه (روز 21 سیکل قاعدگی) توسط آزمون اضطراب حالت و صفت اشپیل برگر مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس در گروه تجربی مداخله آموزش های رفتاری - شناختی شامل بازسازی شناختی و آرام سازی تنفسی به مدت 15 تا 20 روز انجام شد؛ ولی در مورد گروه کنترل مداخله ای اعمال نشد. سپس میزان اضطراب حالت و صفت دو روز قبل از انجام عمل GIFT و ZIFT(روز 10 سیکل قاعدگی) و همچنین دو روز بعد از انجام عمل GIFT و ZIFT در هر دو گروه مورد ارزیابی قرارگرفت.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان داد میانگین اضطراب حالت و صفت در بدو مطالعه و در پایان مطالعه در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت. اما میانگین اضطراب حالت (P=0.002) و صفت (P=0.028) حین مطالعه در دو گروه اختلاف معنی داری داشت؛ به طوریکه در گروه تجربی کاهش چشمگیری در اضطراب حین مطالعه (قبل از عمل جراحی) مشاهده شد. همچنین اختلاف معنی داری بین میانگین اضطراب حالت و صفت بدو و حین مطالعه در گروه تجربی وجود داشت (P=0.000) ولی در گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود نداشت. به علاوه اختلاف معنی داری بین میانگین تفاوت اضطراب حالت و صفت حین و پایان مطالعه و بدو و پایان مطالعه بین دو گروه وجود داشت. (P<0.05)
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که آموزش های رفتاری- شناختی در کاهش اضطراب خانم های نابارور اولیه تحت درمان با روش های ART موثر است. همچنین یافته های مطالعه نشان داد که خانم های نابارور تحت مداخله آموزش های رفتاری شناختی که در پایان مطالعه از اضطراب کمتری برخوردار بودند، بطور معنی داری درمان موفقیت آمیز بیشتری را در مقایسه با گروه کنترل داشتند. با توجه به نقش آموزش های رفتاری - شناختی و حمایت عاطفی افراد نابارور تحت درمان در کاهش اضطراب و بالا بردن میزان موفقیت روش های درمانی، پیشنهاد می شود در مراکز درمان ناباروری برنامه های آموزشی و حمایتی توسط تیم درمانی بویژه روانشناسان تدوین و اجرا گردد.
    کلیدواژگان: آموزش های رفتاری - شناختی، اضطراب، ناباروری، ART، GIFT، ZIFT
  • نساء اصنافی، شهریار شفایی، مجید شربتداران صفحه 181
    مقدمه
    کیست پارااوارین کیستی با منشا پریتونیال یا لوله ای و یا بقایای مجاری ولف است. این کیست معمولا خیلی کوچک است و قطر آن حداکثر 2 cm می باشد که در بیشتر موارد به طور اتفاقی در حین عمل مشخص می شود. این کیست ها در سونوگرافی، مشخصات کیست های خوش خیم تخمدان را دارند با این تفاوت که معمولا کوچکتر و پایدار بوده و در کنار تخمدان قرار دارد. ممکن است گاهی اوقات مانند کیست های دیگر دچار چرخش، پارگی یا خونریزی گردند؛ اما این کیستها به طور نادر ممکن است بسیار بزرگ شوند. هدف از معرفی این مورد آشنایی با احتمال ایجاد کیست پارااوارین بسیار بزرگ و چگونگی تشخیص و درمان آن است.
    معرفی مورد: بیمار خانم 48 ساله ای با سابقه چهار زایمان به روش سزارین و بدون سابقه سقط (G4P4Ab0) بود که با شکایت اتساع شکم و خونریزی واژینال به درمانگاه زنان بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل مراجعه نمود. در معاینه انجام شده شکم کاملا متسع بود و توده ای با قوام نرم که از لگن تا بالاتر از ناف کشیده شده بود در آن لمس می شد. بیمار با تشخیص توده لگنی که بر اساس سونوگرافی ابدومینال تا بالای ناف کشیده شده بود، تحت عمل لاپاراتومی قرار گرفت. در حین عمل رحم به ابعاد 110 94 81 mm بزرگتر از حد طبیعی، تخمدان سمت راست طبیعی و تخمدان سمت چپ به ابعاد 50 50 mm حاوی کیستی به قطره 30 mm مشاهده شد. در کنار تخمدان سمت راست توده ای کیستیک از کنار این تخمدان تا زیر دیافراگم مشاهده شد. پس از برداشتن 20 ml مایع درون کیست جهت نمونه سیتولوژی 2800 ml مایع باقیمانده از درون کیست ساکشن شد. سپس برداشتن کیست (کیستکتومی) و برداشتن رحم و لوله ها و تخمدان های دوطرف انجام شد. جواب پاتولوژی کیست پارااوارین بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس گزارشات متعدد ارایه شده در موارد مشاهده کیست لگنی در بررسی سونوگرافی، در صورتیکه تخمدانها در کنار کیست لگنی مشاهده شوند، تشخیص کیست پارااوارین می تواند یکی از اولین تشخیص ها باشد و بر این اساس می توان روش درمانی را به روش تخلیه کیست و سپس لاپاراسکوپی و یا لاپاراتومی انتخاب کرد.
    کلیدواژگان: کیست پارااوارین، کیست لگنی، اتساع شکم، کیست تخمدان
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 187