فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات تولیدات دامی
سال هفتم شماره 2 (تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/05/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • داود زحمتکش*، حمید امانلو، قادر دشتی صفحات 1-12
    هدف از این پژوهش، بررسی نهاده های مصرفی، هزینه های تولید، ترکیب مواد مغذی، عملکرد و انتشار گازهای گلخانه ای در تولید ذرت سیلو شده و علف خشک یونجه در صنعت گاو شیری ایران بود. بدین منظور هزینه نهاده ها و کیفیت مواد مغذی در تولید علوفه در 42 کشت و صنعت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محصول در تولید علف خشک یونجه و ذرت سیلو شده به ترتیب 49/7283 و 00/14256 کیلوگرم ماده خشک در هکتار محاسبه شد. نسبت تولید به هزینه در تولید علف خشک یونجه و ذرت سیلو شده به ترتیب 227/0 و 327/0 کیلوگرم به ازای هزار ریال محاسبه شد. هزینه تولید یک کیلوگرم ماده خشک علف خشک یونجه و ذرت سیلو شده به ترتیب 62/4413 و 79/3060 ریال محاسبه شد. قیمت تمام شده انواع انرژی (از جمله انرژی خالص شیردهی در سطح سه برابر نگهداری و انرژی خالص شیردهی در سطح چهار برابر نگهداری) حاصل از علف خشک یونجه از ذرت سیلو شده بالاتر بود. درآمد تولید ذرت سیلو شده، پروتئین خام و انواع انرژی تولیدی در هکتار در تولید ذرت سیلو شده نسبت به تولید علف خشک یونجه بالاتر بود. انتشار گازهای گلخانه ای در تولید هر کیلوگرم ماده خشک، هر مگاکالری انرژی خالص شیردهی در سطح سه برابر نگهداری و هر مگاکالری انرژی خالص شیردهی در سطح چهار برابر نگهداری ذرت سیلو شده کمتر از تولید علف خشک یونجه بود. نتایج نشان دهنده سودآوری بیشتر در تولید ذرت سیلو شده نسبت به تولید علف خشک یونجه بود
    کلیدواژگان: انتشار گازهای گلخانه ای، علوفه، مواد مغذی، نهاده مصرفی، هزینه تولید
  • علی شهنوازی* صفحات 13-21
    ارتقای کارایی یکی از راهکارهای مدیریت سودآوری و بهبود رقابت پذیری در واحدهای تولیدی است. در این پژوهش به منظور شناسایی راهکارهایی برای مدیریت بهینه واحدهای گاوداری شیری شهرستان میانه از تکنیک تحلیل پوششی داده ها استفاده شد و داده های مورد نیاز از راه تکمیل پرسشنامه به صورت سرشماری از 40 واحد تولیدی به دست آمد. نتایج نشان داد که فقط 9 واحد کارایی کمتر از یک داشته و امکان ارائه راهکار برای بهبود در عملکرد برای آن ها وجود دارد. میانگین کارایی واحدهای مورد مطالعه برابر با 945/0 بود که بیانگر عملکرد مناسب از لحاظ فنی در تولید شیر گاوداری های شهرستان میانه است. بر اساس یافته های این پژوهش، مصرف نهاده های برق، دارو، علوفه سیلاژی و کاه نیازمند توجه بیشتری است. همچنین از میان واحدهای برتر، واحد 31 از نظر تاثیرگذاری و تکرار در میان واحدهای مورد مطالعه متمایز بود که می توان از آن در برنامه های ترویجی استفاده نمود
    کلیدواژگان: تحلیل پوششی داده ها، کارایی، گاوداری شیری، مقیاس
  • عاطفه طیبی*، بهروز دستار، محمود شمس شرق، فرشید اشراقی صفحات 23-33
    اثر نوع بیان انرژی و الگوی اسید آمینه کل در جیره نویسی بر بازدهی اقتصادی جوجه های گوشتی سویه تجاری راس 308 با استفاده از شش تیمار، سه تکرار و تعداد 10 قطعه جوجه گوشتی (مخلوط دو جنس) در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت آزمایش فاکتوریل 3×2 انجام شد. گروه های آزمایشی شامل دو نوع انرژی قابل متابولیسم (AMEn و TMEn) و سه الگوی اسید آمینه (ان آر سی، ایوانیک و آجینوموتو) در دوره های آغازین (10-1 روزگی)، رشد (24-11 روزگی) و پایانی (42-25 روزگی) بودند. جیره های تنظیم شده بر اساس AMEn به طور معنی داری سبب افزایش مصرف خوراک (2/3983) و افزایش وزن بدن (3/2358) شد (05/0>P). در 24 و 42 روزگی، جیره غذایی تنظیم شده بر اساس AMEn نسبت به TMEn سبب افزایش معنی دار درآمد و هزینه خوراک مصرفی شد (05/0>P). جیره تنظیم شده بر اساس TMEn سبب افزایش سودآوری (2/3690 تومان)، سهم سود ناخالص از درآمد (367/42 تومان)، سهم سود از هزینه های متغیر (100/74 تومان) و بازده سود ناخالص (173/10 تومان) و همچنین سبب کاهش هزینه تولید گوشت (19/2 تومان) شد (05/0>P). الگو های اسید آمینه ان آر سی و ایوانیک سبب افزایش معنی دار سودآوری، سهم سود ناخالص از درآمد، سهم سود از هزینه های متغیر و بازده سود ناخالص و همچنین سبب کاهش معنی دار هزینه تولید گوشت شد (05/0>P). با توجه به نتایج این آزمایش، جیره نویسی جوجه های گوشتی بر اساس مقادیر TMEn و الگوهای اسید آمینه ان آر سی و ایوانیک سبب بهبود بازدهی خالص اقتصادی می شود
    کلیدواژگان: الگوهای اسید آمینه، انرژی قابل متابولیسم، جوجه گوشتی، جیره نویسی، سودآوری اقتصادی
  • محمد جواد آگاه*، سید محمدرضا هاشمی، حسین نوراللهی، مجید هاشمی، سجاد موثقی صفحات 35-46
    در این پژوهش، امکان استفاده از دانه تریتیکاله (رقم ET-82-15) در جیره جوجه های گوشتی، با و یا بدون افزودن مکمل آنزیمی، در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. در آزمایش اول، تریتیکاله در سه تیمار (تیمار 1: 100 درصد غله جیره از دانه ذرت، تیمار 2: 100 درصد غله جیره از دانه تریتیکاله بدون آنزیم و تیمار 3: 100 درصد غله جیره از دانه تریتیکاله با آنزیم) با سه تکرار به مدت 49 روز و در آزمایش دوم تریتیکاله در سه تیمار (تیمار 1: 100 درصد غله جیره از دانه ذرت، تیمار 2: 50 درصد از کل جیره با دانه تریتیکاله و تیمار 3: 100 درصد غله جیره از دانه تریتیکاله) با چهار تکرار و به مدت شش هفته در جیره جوجه های گوشتی مورد استفاده قرار گرفت. در آزمایش اول، تفاوت وزن زنده پایانی، افزایش وزن، خوراک مصرفی، درصد لاشه و سینه، گرانروی مواد هضمی و pH ژژونوم و سنگدان بین تیمار ها معنی دار بود (05/0P<). در آزمایش دوم، تفاوت وزن زنده پایانی، افزایش وزن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و درصد ران معنی دار بود (05/0P<)، ولی درصد لاشه، سینه و چربی شکمی معنی دار نبود. تامین 100 درصد غله جیره از دانه تریتیکاله سبب کاهش عملکرد تولیدی در جوجه های گوشتی شد (05/0P<). می توان نتیجه گرفت که تامین 50 درصد از کل جیره با دانه تریتیکاله (رقم ET-82-15) برای پرورش جوجه های گوشتی قابل توصیه است
    کلیدواژگان: تریتیکاله، جوجه گوشتی، عملکرد، ویژگی های لاشه
  • قربان الیاسی زرین قبایی*، علیرضا فانی، حمید حمیدیان صفحات 47-54
    به منظور بررسی اثر حالت نگهداری تخم بوقلمون در انبار قبل از جوجه کشی و همچنین حالت قرارگیری تخم در داخل دستگاه هچری بر مرگ و میر نطفه و همچنین درصد جوجه درآوری، آزمایشی در قالب فاکتوریل 2×2 با طرح پایه بلوک کامل تصادفی انجام گرفت. تخم های تولیدی یکی از سالن های پرورشی ایستگاه تحقیقات بوقلمون کشور (تاتار) به مدت چهار ماه، روزانه به چهار قسمت مساوی تقسیم شده و پس از ضدعفونی به دو صورت نوک پایین و نوک بالا در اتاق نگهداری تخم با دمای 18-15 درجه سانتی گراد و رطوبت 60-50 درصد انبار شدند. در روز هفتم، تخم های تولیدی هفته به صورت جداگانه و در یک زمان داخل دستگاه جوجه کشی قرار گرفته و در سه روز آخر جوجه کشی، هر یک از تیمارهای مشابه در دو حالت افقی و عمودی درون سینی های دستگاه هچری قرار داده شدند. نتایج حاصل نشان داد که ماه تولید تخم به عنوان بلوک تاثیر معنی داری بر میزان باروری و جوجه درآوری تخم ها دارد (001/0>P). نگهداری تخم به صورت نوک بالا در اتاق تخم سبب افزایش میزان جوجه درآوری تخم های بارور شد (05/0P>). قرارگیری تخم به صورت نوک پایین در داخل دستگاه هچری موجب بهبود جوجه درآوری و کاهش تلفات جوجه کشی شد (05/0P>). اثر متقابل حالت نگهداری نوک بالا در اتاق تخم با حالت قرارگیری عمودی در داخل هچری موجب افزایش 2/7 درصدی صفات جوجه درآوری تخم های بارور نسبت به بقیه تیمارها شد (05/0>P). لذا پیشنهاد می شود علاوه بر انجام تحقیقات بیشتر در این خصوص، جهت افزایش بهره وری و سوددهی واحدهای جوجه کشی، نگهداری در انبار تخم به صورت نوک بالا و در دستگاه هچری به صورت نوک پایین اعمال شود
    کلیدواژگان: تخم بوقلمون، جوجه درآوری، نطفه داری، وضعیت قرارگیری تخم
  • فاطمه هادیان، فرزاد قنبری*، جواد بیات کوهسار، رضا راه چمنی صفحات 55-67
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر تیمارهای تلقیح باکتریایی (لاکتوباسیلوس پلانتارم، یک میلی گرم به ازای هر کیلوگرم علوفه تازه) و اسانس های نعناع، مرزه و زیره (125 و250 میکرولیتر به ازای هر کیلوگرم علوفه تازه) بر ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تولید گاز و قابلیت هضم برون تنی سیلاژ ذرت در قالب طرح کاملا تصادفی (8 تیمار و 3 تکرار) انجام شد. گیاه کامل ذرت در مرحله دانه خمیری (حدود 30 درصد ماده خشک) به وسیله خردکن (به صورت قطعات 2 تا 3 سانتی متری) برداشت شد. تهیه سیلاژ در کیسه های پلاستیکی دو لایه انجام شد. افزودنی ها در حین سیلو کردن روی ماده سیلویی اسپری شده و سیلوها بعد از 45 روز باز شدند. ترکیب شیمیایی سیلاژ ذرت تحت تاثیر افزودنی ها قرار گرفت (05/0P<). تلقیح باکتریایی، اسانس نعناع (250 میکرولیتر) و مرزه غلظت کربوهیدرات های محلول در آب را افزایش دادند. پروتئین خام در تیمارهای تلقیح باکتریایی و اسانس مرزه (125 میکرولیتر) کاهش یافت. غلظت الیاف نامحلول در شوینده اسیدی با افزودن اسانس مرزه (250 میکرولیتر) و زیره کاهش یافت. سطوح 250 میکرولیتر اسانس های مرزه و زیره موجب کاهش حجم و پتانسیل تولید گاز شدند (05/0P<). غلظت انرژی قابل متابولیسم و اسیدهای چرب کوتاه زنجیر به وسیله سطح 125 میکرولیتر نعناع افزایش یافت (05/0P<). تلقیح باکتریایی، قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی نمونه ها را در شرایط برون تنی افزایش داد (05/0P<). سطح 125 میکرولیتر اسانس نعناع تولید توده میکروبی و بازده آن را افزایش داد (05/0P<). به طور کلی، تلقیح باکتریایی و سطح 125 میکرولیتر اسانس نعناع در بهبود ارزش تغذیه ای سیلاژ ذرت موثر بودند
    کلیدواژگان: اسانس، تلقیح باکتریایی، تولید گاز، قابلیت هضم برون تنی، سیلاژ
  • سارا کلوندی، خلیل زابلی*، مصطفی ملکی صفحات 69-82
    این پژوهش به منظور بررسی اثر فرآوری (جداسازی خاک و افزودن ملاس) بر ترکیب شیمیایی، قابلیت هضم و کینتیک تخمیر شکمبه ای سیلاژ کمپوست باقیمانده از قارچ دکمه ای (SMCS) در گوسفند مهربان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) SMCS به همراه 5/7 درصد ملاس، 2) SMCS به همراه 15 درصد ملاس، 3) SMCS خاک زدایی شده به همراه 5/7 درصد ملاس و 4) SMCS خاک زدایی شده به همراه 15 درصد ملاس بودند که به روش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شدند. ترکیب شیمیایی و فراسنجه های تخمیر همه تیمارها بعد از 60 روز تعیین شد. سپس قابلیت هضم درون تنی مواد مغذی و کینتیک تخمیر شکمبه ای سیلاژها به روش آزمون تولید گاز بررسی شد. نتایج نشان داد حذف خاک از SMCS، سبب کاهش درصد پروتئین خام (از 65/7 به 53/6 درصد) و خاکستر خام (از 46/46 به 40/36 درصد) در سیلاژها شد (05/0P<). علاوه بر این، حذف خاک سبب افزایش قابلیت هضم ماده آلی (از 32/45 به 00/49 درصد) و افزودن ملاس نیز سبب افزایش قابلیت هضم NDF (از 31/27 به 23/32 درصد) و ADF (از 95/21 به 05/25 درصد) سیلاژها شد (05/0P<). جداسازی خاک و افزودن ملاس، سبب افزایش پتانسیل تولید گاز (A) (به ترتیب از 73/34 به 18/38 میلی لیتر و از 70/34 به 20/38 میلی لیتر) در سیلاژها شد (05/0P<). همچنین افزودن ملاس، تجزیه پذیری ماده خشک سیلاژها را (از 22/79 به 07/84 درصد) افزایش داد (05/0P<). به طور کلی، جداسازی خاک از کمپوست، سبب کاهش درصد خاکستر و پروتئین خام و افزایش قابلیت هضم ماده آلی و پتانسیل تولید گاز در سیلاژ آن شد
    کلیدواژگان: ارزش غذایی، افزودنی، آزمون تولید گاز، سیلاژ کمپوست قارچ، گوسفند مهربان
  • حسام عمو پشت مساری*، سید حسن حافظیان، رستم عبدالهی آرپناهی، مرتضی ستایی مختاری، قدرت الله رحیمی میانجی صفحات 83-96
    برای تجزیه ژنتیکی صفات رشد گوسفند لری بختیاری با مدل های معادلات ساختاری و مدل های چند متغیره استاندارد از داده های فنوتیپی و شجره ای جمع آوری شده طی سال های 1390-1374 در ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند لری بختیاری استفاده شد. صفات مورد بررسی شامل وزن تولد، میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، وزن شیرگیری، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی و وزن شش ماهگی بودند. سه مدل مختلف شامل مدل چند متغیره استاندارد، مدل یک طرفه بر اساس توالی زمانی و مدل یک طرفه کامل در نظر گرفته شد. بر مبنای معیار اطلاعات انحراف (DIC)، مدل یک طرفه بر اساس توالی زمانی دارای بالاترین مطلوبیت بود. در مدل یک طرفه بر اساس توالی زمانی، ضرایب ساختاری بین وزن تولد و میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری، وزن شیرگیری و میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی و میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری و شش ماهگی به ترتیب 343/9، 03/0، 632/10 و 14/0 بدست آمدند. وراثت پذیری مستقیم صفات در مدل های استاندارد و یک طرفه بر اساس توالی زمانی به ترتیب 32/0-29/0، 2/0-22/0، 17/0-18/0، 11/0-11/0 و 16/0-16/0 برآورد شدند. روند ژنتیکی در مدل های استاندارد و یک طرفه بر اساس توالی زمانی نیز برای صفات مورد بررسی به ترتیب 6-23، 7/0- 3، 69- 129، 4/0-2/1 و 110-187 گرم در سال برآورد شدند که معنی دار بودند. تجزیه ژنتیکی صفات رشد ضرورت قرار دادن روابط علی بین صفات به منظور توسعه موثر اصلاح نژاد گوسفند لری بختیاری را نشان می دهد
    کلیدواژگان: روند ژنتیکی، صفات رشد، گوسفند لری بختیاری، مدل های معادلات ساختاری
|
  • D. Zahmatkesh*, H. Amanlou, Gh. Dashti Pages 1-12
    The aim of the current study was to evaluate the consumption of inputs, the production costs, the nutrient composition, the performance, and the greenhouse gases emission during the corn silage and alfalfa hay production in the dairy industry of Iran. Hereupon, the input costs and the quality of the nutrients in the forage production were analyzed in 42 agri-industries. The harvested crops of alfalfa hay and corn silage were calculated as 7283.49 and 14256.00 kg of dry matter per hectare, respectively. The production: cost ratios in the alfalfa hay and corn silage productions were 0.227 and 0.327 kg per 1000 Rials, respectively. The calculated production costs per kg of dry matter for alfalfa hay and corn silage were 4413.62 and 3060.79 Rials, respectively. The cost-price of the energy types (i.e. net energy for lactation at three times maintenance, net energy for lactation at four times maintenance) for alfalfa hay was greater than corn silage. The production income of corn silage was greater than the alfalfa hay. The produced crude protein and the different energy types per hectare were greater for corn silage. The greenhouse gases emission per kg of dry matter, a mega calorie of net energy for lactation at three times maintenance, and a mega calorie of net energy for lactation at four times maintenance of the corn silage production were lower than alfalfa hay production. According to the results, the corn silage production was more profitable than alfalfa hay production
    Keywords: Greenhouse gases emission, Forage, Nutrients, Input consumption, Cost of production
  • A. Shahnavazi* Pages 13-21
    Performance enhancement is one of the ways to manage profitability and improve competitiveness in manufacturing units. Regarding the position of milk production under the livestock sector, despite the dispersion and difficulty of collecting the required data, in this study, data envelopment analysis was used to identify the solutions for optimal management in livestock units of Mianeh county. Data were collected through a questionnaire in a census sampling of 40 units. The results showed that from 40 units studied only nine units had less than one efficiency score and there was a possibility to provide a solution for improvement in performance according to available information for them. Of course the average efficiency of the units studied was equal to 0.945, which indicates functionally suitable for the production of milk in the studied area. According to the research findings, consumption of electricity, medicine, forage, and straw requires more attention, as well as the unit 31 was found to be the superior unit in terms of effectiveness and repetition among the units studied.
    Keywords: Data Envelopment Analysis, Efficiency, Dairy herd, Scale
  • A. Tayebi*, B. Dastar, M. Shams Shargh, F. Eshraghi Pages 23-33
    Effect of energy expression system and total amino acid database on economical efficiency of Ross 308 broilers strain was studied by 180 broiler chicks in a completely randomized design with a 2×3 factorial arrangement. This study was performed with six treatments, three replicates and 10 broiler chicks in each replicate. Experimental groups included two systems of energy (AMEn and TMEn) and three amino acid database (NRC, Evonik and Ajinomoto) in the periods of starter (1 - 10 days), grower (11 - 24 days) and finisher (25 - 42 days). Dietary formulation with AMEn caused significant increase in feed intake (3983.2 g) and weight gain (2358.3 g) of broilers. In 24 and 42 days, dietary formulation with AMEn and then TMEn caused increase in revenue and the cost of broilers’ ration. Dietary formulation according to TMEn caused a significant increase in profitability (3690.2), gross profit share of revenue (42.367), profit share of variable costs (74.100) and gross profit returns (10.173) as well as a significant reduction in the cost of meat production (2.19) (P
    Keywords: Amino acid patterns, Metabolizable energy, Broiler chick, Diet formulation, Economic profitability
  • M. J. Agah*, S. M. R. Hashemi, H. Noorolahi, M. Hashemi, S. Movasaghi Pages 35-46
    The possibility of using triticale grain (cv. ET-82-15) in the ration of broiler chickens with or without adding enzyme supplement was investigated in this study. Two experiments were carried out in the form of completely randomized design. In the first experiment, three treatments of triticale grains with three replicates were used for a period of seven weeks including 1) corn, 2) triticale without enzyme and 3) triticale with enzyme all as 100 percent of cereal in the ration. In the second experiment, three treatments of triticale with four replicates were used for a period of six weeks including 1) corn as 100 percent of cereal in the ration, 2) triticale as 50 percent of the ration and 3) triticale as 100 percent of cereal in the ration. In the first experiment, the difference in the final weight, body weight gain, feed intake, percentage of carcass and breast, viscosity and pH of jejunum and pH of gizzard among treatments were significant (P
    Keywords: Triticale, Broilers, Performance, Carcass characteristics
  • Gh. Elyasi Zarringhabaie*, A. Fani, H. Hamidyan Pages 47-54
    This research was conducted to investigate effect of turkey egg position in storeroom, prior to hatching, and egg position in hatchery on fertility and hatching traits of eggs. The statistical method was 2×2 factorial arrangement in randomized complete block design. In this research, eggs from one breeding house of turkey research station of Iran (Tatar station) were divided daily into four groups for four mounts. Then the eggs disinfected and stored in two positions, small end up and small end down, in storeroom at 15-18 degrees centigrade and 50-60 % humidity. In seventh day, all of weekly produced eggs were transferred to incubator separately and simultaneously. In the last three days of hatching, in the time of transferring to hatchery, similar treatments were put in two horizontal and vertical positions in hatchery. The results showed that fertility and hatchability was differed significantly for month of egg production as block (P0.05). Egg position as small end down in the late three days improved eggs hatchability and decreased losses (P>0.05). Interaction of small end up eggs position in storeroom and small end down eggs position on hatchery increased eggs hatchability up to 7.2 % (P
    Keywords: Egg position, Fertility, Hatchability, Small end down, Small end up
  • F. Hadiyan, F. Ghanbari, * J. Bayat Kouhsar, R. Rahchamani Pages 55-67
    This research was conducted to investigate effects of bacterial inoculation (lactobacillus plantarum, one mg/kg of fresh forage) and essential oils of spearmint, serviceberry and cumin (125 or 250 µl /kg of fresh forage) on chemical composition, gas production parameters and in vitro digestibility of corn silage in a completely randomized design (8 treatments and 3 replicates). Whole-plant corn was harvested at the dough stage (30 percent of dry matter), and chopped to 2 and 3 cm lengths. The ensiling process was performed in two-layer plastic bags. Additives were sprayed on the chopped corn, and then mixed thoroughly. The silos were opened after 45 days. Chemical composition of corn silage was affected by additives (P
    Keywords: Essential oil, Bacterial inoculation, Gas production, In vitro digestibility, Silage
  • S. Kalvandi, Kh. Zaboli*, M. Malecky Pages 69-82
    This study was conducted in vivo to investigate effect of processing (soil removal and molasses addition) on chemical composition, digestibility and ruminal fermentation kinetic of spent mushroom compost silage (SMCS) using Mehraban sheep. Experimental treatments consisted of 1) SMCS with 7.5 % molasses, 2) SMCS with 15 % molasses, 3) soil-free SMCS with 7.5 % molasses and 4) soil-free SMCS with 15 % molasses, which were examined using a completely randomized design with a 2×2 factorial arrangement. The chemical composition and fermentative characteristics of the silages were determined after 60 days. Then, silages digestibility was determined in vivo and their ruminal fermentation kinetics were investigated using in vitro gas production method. Results showed that soil removal of SMCS resulted in a decrease in its crude protein (from 7.65 to 6.53 %) and ash (from 46.46 to 36.40 %) contents (P
    Keywords: Nutritional value, Additive, Gas production test, Spent mushroom compost silage, Mehraban sheep
  • H. Amou Posht-E Masari*, S. H. Hafezian, R. Abdollahi-Arpanahi, M. Sattaei Mokhtari, Gh. Rahimi Mianji Pages 83-96
    In order to estimate genetic parameters and genetic trends of growth traits in Lori Bakhtiari sheep using structural equation models and standard multivariate models, pedigree and phenotypic data which were collected from 1994 to 2011 in Lori Bakhtiari sheep breeding station were used. The studied growth traits included birth weight (BW), average daily gain from birth to weaning (ADG1), weaning weight (WW), average daily gain from weaning to six-month weight (ADG2) and six-month weight (6MW). Three different models including standard multivariate model (SMM), multivariate temporal recursive model (TRM) and multivariate fully recursive model (FRM) were considered. Based on DIC values, TRM had the highest plausibility. Under TRM, structural coefficients between BW-ADG1, ADG1-WW, WW-ADG2 and ADG2-6MW were estimated to be 9.343, 0.03, 10.632 and 0.14, respectively. Direct heritability estimates for mentioned traits were 0.32-0.29, 0.2-0.22, 0.17-0.18, 0.11-0.11 and 0.16-0.16, respectively. The estimated values for genetic trends under SMM and TRM were 6-23, 0.7-3, 69-129, 0.4-1.2 and 110-187 grams per year for BW, ADG1, WW, ADG2 and 6MW, respectively. The results of genetic analyses of growth traits indicated the necessity of considering causal relationships between the studied traits for developing efficient breeding program in Lori Bakhtiari sheep
    Keywords: Genetic trend, Growth traits, Lori, Bakhtiari sheep, Structural equation models