فهرست مطالب

مسائل اجتماعی ایران - سال نهم شماره 1 (پیاپی 24، بهار و تابستان 1397)

نشریه مسائل اجتماعی ایران
سال نهم شماره 1 (پیاپی 24، بهار و تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • جمال ادهمی* صفحات 5-27
    هدف مطالعه حاضر بررسی میزان بیگانگی اجتماعی و فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج و عوامل موثر بر آن است. در سال های اخیر مفهوم بیگانگی توجه فزاینده متخصصان علوم اجتماعی را به خود جلب نموده است که عموما به معنای جهت گیری منفی احساسات ناهماهنگ فرد، احساس بی معنایی زندگی، احساس جدایی از خویشتن و بیزار بودن از ارزش های جامعه تعریف می شود. در پژوهش حاضر با استنباط از نظریه های بیگانگی، سرمایه اجتماعی و نظریه های جامعه شناسی دین چارچوب نظری تدوین و از آن فرضیه های تحقیق استخراج شدند و با روش های اسنادی کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه خود اجرا اطلاعات لازم جمع آوری شد. بنابراین جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج است که از بین آنها نمونه ای با حجم 392 نفر از دانشکده های مختلف به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. یافته ها حاکی از آن است که میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان براساس شاخص هایی چون احساس بی قدرتی، بی هنجاری، احساس انزوا، احساس بیگانگی از خود و احساس بیگانگی فرهنگی کمتر از حد متوسط و احساس بی معنایی دانشجویان بالاتر از حد متوسط است. همچنین میانگین میزان سرمایه اجتماعی، رضایت اجتماعی، دین داری و قدرت تصمیم گیری دانشجویان بالاتر از حد متوسط و میانگین سرمایه فرهنگی و میزان بهره گیری از رسانه های جهانی (ماهواره و اینترنت) در بین آنها پایین تر از حد متوسط به دست آمد و همچنین نتایج نشان داد که بین متغیرهای مذکور به استثنای میزان استفاده دانشجویان از رسانه های جهانی با میزان بیگانگی دانشجویان همبستگی معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین متغیرهای مذکور، سه متغیر قدرت تصمیم گیری، سرمایه فرهنگی و دین داری 7/18 درصد از کل واریانس بیگانگی در بین دانشجویان را تبیین می کنند.
    کلیدواژگان: بیگانگی اجتماعی و فرهنگی، سرمایه اجتماعی و فرهنگی، قدرت تصمیم گیری، رضایت مندی، دین داری
  • مهدی امیرکافی*، عبدالطیف کاروانی صفحات 29-51
    تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیرات عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی هویت سازمانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر کرمان تشکیل داده اند. نمونه تحقیق برابر با 396 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شده اند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای عدالت توزیعی و عدالت تعاملی تاثیر مستقیمی بر تعهد سازمانی ندارد، بلکه تاثیر آنها غیرمستقیم و از طریق هویت سازمانی صورت می گیرد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای اصلی تحقیق شامل عدالت توزیعی، عدالت تعاملی و هویت سازمانی همذات پنداری، احساس غرور و احترام 72 درصد از تغییرات تعهد سازمانی را توضیح می دهند. در مجموع نتایج به دست آمده از محاسبات آماری نشان می دهد که قضاوت پرستاران در مورد منابع دریافتی و همچنین ارزیابی آنان در خصوص منصفانه بودن برخورد سرپرستاران و سایر مسئولان بیمارستان در تقویت هویت سازمانی اثر تعیین کننده ای دارد. درواقع برخورد عادلانه و از روی انصاف مسئولان، احساس یگانگی و تعلق پرستاران را به بیمارستان افزایش می دهد، ارزش و منزلتشان را در گروه کاری و بیمارستان بهبود می بخشد، و همچنین احساس غرور و افتخار را در میان پرستاران به عنوان عضوی ارزشمند از تیم پرستاری برمی انگیزد. علاوه بر این، یافته ها آشکار ساختند که هویت سازمانی متشکل از سه بعد همذات پنداری، احساس غرور و احترام سطوح بالاتری از تعهد سازمانی را پیش بینی می کند. یافته اخیر دلایل و شواهد قانع کننده ای در مورد اهمیت و نقش هویت سازمانی در تبیین تعهد سازمانی پرستاران ارائه می کند و از کاربرد مدل های هویت محور در محیط سازمانی پرستاران حمایت می نماید.
    کلیدواژگان: عدالت توزیعی، عدالت تعاملی، همذات پنداری، غرور، احترام و تعهد سازمانی
  • حسین بنی فاطمه، صادق صالحی، محمد عباس زاده، سارا کریم زاده* صفحات 53-78
    تبیین ‏های مختلفی در ارتباط با مصرف کالاها و خدمات ارائه می شود. اما این پژوهش، به تبیین جامعه ‏شناختی مصرف با بهره‏ گیری از رویکرد نوین بازتابی پرداخته و به بعد اخلاقی آن در کنش‏ های روزانه از سوی شهروندان توجه نموده است. دو هدف اساسی آن بررسی اخلاق در انتخاب‏ های مصرف روزانه و همچنین تاثیرپذیری متقابل آن از تعاملات شهروندی‏ حکومتی در شرایط جامعه مورد مطالعه است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه‏ های عمیق نیمه ساخت ‏یافته در حول محورهای اساسی تحقیق از 2 0 نفر از شهروندان ارومیه‏ ای جمع ‏آوری شده‏اند. تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای و با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ‏منظور دستیابی به مقوله هسته و مدل پارادایمی نشان داد علاوه بر عدم توجه به اخلاق در انتخاب های مصرف روزانه شهروندان، نوعی الگوی رفتاری اعتراضی به سیاست ‏های حکومتی و ساختاری هم در بین مشارکت‏ کنندگان در حال شکل‏ گیری است که با عنوان مصرف بازتابی نام‏گذاری شده است. مقوله مصرف بازتابی نشانگر آن است که الگوی مصرف فعلی در بین شهروندان تنها نوعی واکنش حاصل از ناخرسندی از عملکرد حکومت در حوزه محیط ‏زیست و بی ‏توجهی به حفاظت از آن در تصمیم ‏گیری ‏های کلان است. مصرف بازتابی معرفی ‏‏شده در این مطالعه نوعی مصرف سیاسی انفعالی است.
    کلیدواژگان: اخلاق مصرف، رویکرد نوین بازتابی، مصرف سیاسی انفعالی
  • حمدالله سجاسی قیداری*، یاسر عرب تیموری صفحات 79-99
    امروزه توجه به محیط زیست در تمامی بخش های کشور بالاخص محیط های روستایی اهمیت یافته است. به همین دلیل حفاظت از محیط به عنوان یک مسئولیت اجتماعی همگانی تلقی می گردد که همگان از جمله روستاییان در آن سهیم هستند. زیرا روستاییان به واسطه شیوه زندگی و فعالیت بیشترین ارتباط را با محیط و منابع موجود در آن دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل میزان مسئولیت پذیری اجتماعی روستاییان نسبت به پایداری محیط انجام شد. برای این منظور از روش شناسی توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پیمایش با ابزار پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه پژوهش را 213 خانوار روستایی چهار دهستان شهرستان خواف تشکیل داده اند. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که براساس شاخص ها و مولفه های ابعاد پنج گانه مسئولیت پذیری اجتماعی مستخرج از ادبیات نظری استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که خانوارهای روستایی نمونه در برخورداری از مولفه های ابعاد زیست محیطی، اخلاقی و اجتماعی در وضعیت ضعیف، در مولفه های بعد اقتصادی در وضعیت متوسط و در مولفه های بعد قانونی در وضعیت خوبی قرار دارند. همچنین با استفاده از مدل اولویت بندی کوپراس بین روستاهای مورد مطالعه درخصوص برخورداری از مسئولیت پذیری اجتماعی رتبه بندی انجام گرفت که روستای مزرعه شیخ با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای برآباد در رتبه دوم قرار دارند. به عبارت دیگر، روستاییان ساکن در این روستاها احساس مسئولیت بیشتری نسبت به محیط زیست دارند. لذا می توان گفت در شرایط موجود، حفظ محیط زیست به عنوان یک دغدغه اجتماعی و اخلاقی و رفتار جمعی در بین روستاییان شکل نگرفته است. چنین وضعیتی می تواند ناشی از ضعف در اجرای دقیق و اصولی قوانین زیست محیطی، ضعف در آگاهی بخشی های زیست محیطی در محیط های روستایی باشد که مستلزم تقویت است.
    کلیدواژگان: مسئولیت پذیری اجتماعی، پایداری، محیط زیست، مناطق روستایی
  • فردین منصوری*، مژگان حسینی قمی، حسین مصلحتی صفحات 101-123
    فساد اقتصادی و اداری همواره نابسامانی های بسیاری برای جامعه بشری به دنبال داشته و سیاست های دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار می دهد و باعث هدررفتن منابع ملی می شود. بنابراین مطالعه و تحقیق در زمینه فساد اقتصادی و اداری، شناسایی زمینه ها و پیامدهای آن به خصوص توسط مراکز مدنی مستقل ضروری است. زیرا بدون شناخت این پدیده راه حل های مقابله ای، با بن بست روبه رو خواهد شد. مطالعه کیفی حاضر به بررسی زمینه های اجتماعی رواج فساد اقتصادی و اداری می پردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش شناسی کیفی، 28 مصاحبه عمیق انجام شده است، که 16 مصاحبه با مدیران شهرداری تهران و 12مصاحبه با مدیران بانک ها (بانک صادرات و پاسارگاد) بوده است. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک (موضوعی) تحلیل شدند. یافته های این مطالعه کیفی، 5 تم و مضمون اصلی به دست داد که تحت عنوان مهم ترین زمینه های اجتماعی وقوع فساد اقتصادی و اداری شناخته شدند که عبارتند از پایبندی مذهبی و اخلاقی، اعتماد نهادی، آزادی های مدنی، نظام خویشاوندپروری اداری و میزان قبح فساد در جامعه. با توجه به مضامین به دست آمده از یافته های تحقیق می توان گفت که عدم پایبندی مذهبی و اخلاقی در افراد زمانی که با عدم وجدان کاری و اخلاق حرفه ای باشد، عدم اعتماد نهادی با کاهش رضایت شغلی، تعهد سازمانی، کاهش اطمینان و ایجاد انحراف شغلی، عدم شفاف سازی و گردش آزاد اطلاعات به علت عدم آزادی های مدنی، وجود نظام خویشاوندپروری اداری با به وجودآوردن امور خلاف قانونی چون اختلاس، پارتی بازی، فروش اطلاعات محرمانه سازمان و نظایر آن، عدم قبح فساد از طریق تبدیل آن به یک ارزش در جامعه می توانند زمینه ساز رواج فساد اقتصادی و اداری باشند.
    کلیدواژگان: فساد اقتصادی و اداری، زمینه های اجتماعی، پایبندی مذهبی، اعتماد نهادی
  • سهیلا میرشمس شهشهانی، آسیه سادات طباطبایی، احسان امینیان* صفحات 125-146
    پژوهش پیش رو به دنبال الگوبندی و تحلیل چگونگی بازنمایی کلیشه های جنسیتی در موسیقی رپ فارسی است. برای نیل به این هدف، این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی 95 آهنگ رپ فارسی به روش نمونه گیری هدفمند با استراتژی نمونه گیری حداکثر تغییرات، مقولات مرتبط با کلیشه جنسیتی بازنمایی شده در رپ فارسی را شناسایی و مورد تحلیل قرار داده است. در این زمینه سه مقوله اصلی و ده مقوله فرعی قابل شناسایی است. مقولات اصلی در بحث بازنمایی زنان در رپ فارسی «زن در موضع فرودست» (با مقولات فرعی مادرسنتی، دختر قربانی در شرایط حاد اجتماعی، ارجحیت نقش مردانه برای زنان و زن شکست خورده) و «زن فریبکار» (با مقولات فرعی دختر به عنوان سوژه جنسی و معشوق بی وفا) بوده و مردان نیز با مقوله اصلی «مرد در موضع فرادست» (با مقولات فرعی روابط دوستانه مبتنی بر مردانگی، نقش پدری در خانواده، اقتدار مردانه و مرد منفعت گرا بوده) در رپ فارسی بازنمایی شده و مضامین آنها در راستای کلیشه های جنسیتی موجود قابل تحلیل است. در یک تحلیل نهایی، فضای بسیاری از آهنگ های رپ فارسی مردانه بوده و مخاطب شان مردان هستند. در این اشعار، زن تحت فضای فکری پدرسالارانه و کلیشه های جنسیتی مسلط در جامعه، ناخودآگاه به عنوان یک هدف و سوژه نادیده گرفته می شود، و اصولا زن، هویت و دغدغه هایش جایگاهی در این اشعار ندارد. حتی در بسیاری از آهنگ های سبک اجتماعی اعتراضی رپ فارسی نیز مسائل زنان جامعه ایران از چشم اندازی مردانه بیان شده که شاید بتوان گفت به بازتولید همان ساختارهای نابرابر اجتماعی در جامعه که علیه زنان است منجر می گردد.
    کلیدواژگان: کلیشه های جنسیتی، موسیقی رپ فارسی، بازتولید فرهنگی، رسانه
  • علی یعقوبی چوبری* صفحات 147-168
    هدف این‏ مقاله، سنخ‏ شناسی، دلایل و انگیزه‏ های وقوع قتل عمد در بین متهمان زندان لاکان رشت است. در مطالعه مزبور، با تکیه بر روش کیفی و نمونه گیری هدفمند از تکنیک ‏های مصاحبه نیمه ‏ساختاریافته فردی و گروهی استفاده شده است. برای این منظور با 10 نفر به‏ صورت فردی و سه نفر به ‏صورت گروهی مصاحبه شد. سپس مصاحبه ‏ها به شیوه نظریه زمینه ای مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این تحقیق نشان داد دو گونه عمده در قتل‏ های زندان لاکان رشت بیشتر مشاهده می ‏شود: قتل‏های مواجه ه‏ای و قتل ‏های عمدی. عمده‏ ترین دلایل قتل در سطوح عینی و ذهنی عبارتند از نزاع و درگیری، فحاشی، اختلافات مالی، طلاق، اعتیاد، فقدان مهارت‏ های ‏اساسی‏ زندگی، همنشینی با دوستان ناباب، اثبات مردانگی در فرایند نزاع و درگیری، دعوای ناموسی، عدم درک از عواقب جرم، طرح‏واره ‏ها و تکانه‏ های عصبی، تحریک‏ بزهکار، ناکامی‏ ها و سرخوردگی‏ های زندگی. بدین ‏ترتیب، همه مقوله ‏های مزبور در ذیل هسته مرکزی «ضعف کنترل در فرایند پیوند اجتماعی» قرار دارند. بنابراین، با تضعیف اجتماعات سنتی، کنترل‏ های اجتماعی غیررسمی از کارآمدی لازم جهت محافظت از آماج جرم برخوردار نیستند و افراد با خصوصی‏ شدن خشونت روبه رو هستند.
    کلیدواژگان: سنخ شناسی قتل، نظریه زمینه ای، اثبات مردانگی، پیوند اجتماعی، فردی شدن
  • فاطمه جواهری*، مهری سادات آرامی، زهرا سادات روح الامین صفحات 169-188
    اقدام داوطلبانه برای نقادی و ارزیابی عملکرد خویش و تلاش برای اصلاح آن، خصیصه بارز هر نوع فعالیت علمی است. از این رو تصمیم گرفته شد وضعیت مجله مسائل اجتماعی ایران، با تکیه بر روش تحلیل محتوای کمی و کیفی در فاصله سال های 13831396 مورد بررسی قرار گیرد. اطلاعات به دست آمده پیرامون روند رشد مجله، محتوای مقالات، خصوصیات نویسندگان و خصوصیات داوران تنظیم شده است. درمجموع می توان گفت مجله مسائل اجتماعی ایران از حیث معیارهای کمی و کیفی رشد قابل اعتنایی داشته هرچند که از حیث ضریب تاثیر و احراز جایگاه بالا در مقایسه با برخی مجلات مشابه مستلزم تقویت و بهبود بیشتر است.
    کلیدواژگان: مسائل اجتماعی ایران، مجله علمی، پژوهشی، دانشگاه خوارزمی
  • محمدرضا طالبان*، محسن نوغانی صفحات 189-202
    مقاله ای با عنوان «تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری» از سیدحسین سراج زاده، توکل آقایاری هیر و نشمین خضری در مجله مسائل اجتماعی ایران (بهار و تابستان 1396) به چاپ رسید که در آن برخی نارسایی ها به چشم می خورد که مبنای نقد حاضر قرار گرفته است. آگاهی از این نارسایی ها شاید بتواند مانع از تکرار آنها شده و تحقیقات آتی را در مسیر درست تری قرار دهد.
    مقاله مذکور به طور خلاصه کوشیده است با تاکید بر دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درخصوص پدیده تکدی گری و مواجهه با آن به این پرسش پاسخ دهد که «چرا شهر تبریز متکدی ندارد؟» (ص29) برای رسیدن به پاسخ این سوال از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شده و براساس نتایج جمع بندی شده از مصاحبه با نمونه ای هدفمند از 20 شهروند تبریزی، 11 مقوله تبیینی حول یک مقوله هسته به نام «فرهنگ مقابله ای» استخراج گردیده است که به زعم نویسندگان محترم تبیینی معتبر برای فقدان تکدی گری در تبریز است.
  • سید حسین سراج زاده*، نشمین خضری صفحات 203-209
    مقاله «تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری» که در شماره بهار و تابستان 1396مجله مسائل اجتماعی ایران منتشر شده، مورد نقد عالمانه همکاران ارجمند آقایان دکتر محمدرضا طالبان و دکتر محسن نوغانی قرار گرفته است. این نقد در همین شماره مجله (بهار و تابستان 1397) چاپ شده است. با تشکر از همکاران محترم به خاطر طرح دیدگاه های انتقادی خود، در این نوشته تلاش می شود به نقد مطرح شده به اجمال پاسخ داده شود.
    نقد طالبان و نوغانی دارای سه محور اصلی به شرح زیر است:1. طرح تحقیق دارای تورش انتخاب است و مطالعه مورد انتخاب شده یعنی شهر تبریز نمی تواند ما را به یک تبیین علی قانع کننده برساند؛
    2. روش انتخاب شده یعنی روش کیفی و نظریه زمینه ای برای موضوع تحقیق مناسب نیست؛
    3. نویسندگان مقاله دانش عامیانه را بر دانش علمی مرجح دانسته اند، در حالی که دانش عامیانه در مقابل دانش علمی فاقد ارزش و اعتبار است.
    در ادامه با همان ترتیبی که نقدها مطرح شده اند به آنها پاسخ داده می شود.
  • هادی سلیمانی قره گل* صفحات 211-220
    کتاب گزارش وضعیت اقشار آسیب پذیر و آسیب دیدگان اجتماعی عنوان مجموعه مقالاتی است که به سفارش موسسه غیردولتی رحمان تهیه و تدوین و با همکاری انتشارات آگاه در بهار 1397 منتشر شده است. این موسسه هدف از ورود به این موضوع را گزارشگری اجتماعی با هدف بهبود و ارتقای وضعیت اجتماعی می داند. این پیش فرض و انگاره راهبر در بین دست اندرکاران موسسه سفارش دهنده وجود داشته است که داشتن تصویری واقعی، علمی و بی طرف از مسائل اجتماعی، نخستین گام برای سیاست گذاری مناسب و برنامه ریزی اصولی در هر جامعه است.
    سعید معیدفر، جامعه شناس و دانشیار بازنشسته دانشگاه تهران، مدیریت علمی طرح ناظر به تدوین کتاب را بر عهده داشته اند. ایشان از جمله افراد صاحب نظر و شناخته شده در حوزه بررسی مسائل اجتماعی ایران بوده و تالیفات و ترجمه های متعددی در این حوزه به قلم ایشان منتشر شده است: جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی (ترجمه) ، مسائل اجتماعی ایران (جامعه شناسی قشرها و گروه های آسیب پذیر) از جمله این آثار می باشد.
|
  • Jamal Adhami * Pages 5-27
    This study aimed to investigate the social and cultural alienation among students of Islamic Azad University of Sanandaj. Alienation generally means negative orientation of conflicted feelings, feeling of meaninglessness, feeling of being withdrawn from self, and hatred toward social values. In this study, the theory of alienation, theory of social capital and theories of sociology of religion were applied to form the theoretical framework and the hypotheses. Using self-administered questionnaires, data were collected based on the library- survey method. The population of the study comprises all students of Islamic Azad University, Sanandaj branch. Using stratified sampling method, 392 students were selected from the related faculties. The results indicated that the social alienation of students based on indicators such as the feeling of powerlessness, self-alienation, cultural alienation and anomalies were less than the average; however, sense of meaninglessness among students was above the average. Furthermore, the average for the social capital, social satisfaction, religiosity and decision-making power was higher than the average while cultural capital, using global media (satellite and the internet) were lower than the average. The test results indicate that there is a weak inverse correlation between the aforementioned variables (all variables except for the student's use of the global media) and alienation of students. The multivariate regression analysis showed that these variables could determine 0.187 percent for the total variance of variables. The effective variables are decision-making power, national identity and cultural capital, respectively.
    Keywords: Social, Cultural Alienation, Cultural, Social Capital, Decision, Making, Satisfaction, Religiosity, Global Media, Azad University of Sanandaj
  • Mehdi Amirkafi *, Abdollatif Karevani Pages 29-51
    Present research aimed to study the effects of organizational justice on the organizational commitment, focusing on the mediating role of organizational identity. The statistical population includes all working nurses at Kerman city public hospitals. Also the sample includes 396 subjects selected through stratified sampling. Results of structural equation modeling showed that the distributive justice and interactional justice did not have direct effect on organizational commitment but had indirect effect through organizational identity. The findings indicated that the main variables of research, including distributive, interactional justice and organizational identity -identification, pride and respect- explain 72 percent of the variances of the organizational commitment.
    Generally, the results obtained through statistical calculations show that the nurses’ judgments on the received resources and also their evaluations of the fairness of the supervisors’ and hospital administrators’ treatments is a key determinant in strengthening organizational identity. In fact, the fair treatment of the hospital administrators increase nurses’ sense of oneness and belonging to hospital, improve their worth and status in the work groups and hospital. it provokes the sense of pride among the nurses as the valuable members of the nursing team, too. Moreover, the findings revealed that organizational identity which is composed of three dimensions, including identification, sense of pride and respect, predict higher levels of organizational commitment. Also, the findings provide convincing indications about the importance and role of organizational identity in explanation of organizational commitment and support the application of the identity- based models in nurses’ organization setting.
    Keywords: Distributive justice, Interactional Justice, Identification, Pride, Respect, Organizational Commitment
  • Hossein Banifateme, Sadegh Salehi, Mohammad Abbaszadeh, Sara Karimzadeh * Pages 53-78
    Various explanations are offered about the consumption of goods and services. This study has investigated the sociological explanation of consumption with a new reflexive perspective and has focused on its moral dimension in the citizens’ everyday actions. There are two main goals in this study; the first one is identifying the role of morality in the everyday consumption patterns and the second one is the investigating of the governmental-citizenship interactions on the morality of consumption. By adopting deep semi-structured interview among Urmia citizens, data were collected from 20 informants and by using coding process the authors found that not only there is a lack of attention to morality in consumption choices among the participants but also there is a kind of protesting behavioral pattern regarding structural and governmental policies that is named “reflexive consumption”. Reflexive consumption indicates that current consumption pattern among citizens is a reaction to government’s poor performance in environmental issues and lack of environmental friendly policies in macro level decision making. Reflexive consumption here is a kind of passive political consumption. In a paradigmatic model, casual conditions, predisposing factors and selective strategy that lead to core category are classified.
    Keywords: Morality in Consumption, New Reflexive Approach, Protesting Behavioral Patterns, Governmental, Citizenship Interactions, Paradigmatic Model
  • Hamdollah Sajasi Qeydari *, Yaser Arab Teymouri Pages 79-99
    Nowadays attention to the environment is important in all parts of the country especially in rural areas. Therefore, environmental protection is considered as a public social responsibility that everyone, including the villagers contribute to. Villagers connect to environment and natural resources through their lifestyle and activity. Present study was conducted in spring 1395 with the aim of analyzing the social responsibility of villagers regarding environmental sustainability. For this purpose, descriptive-analytical methodology was used using library resources and field study (survey and questionnaire tool). The statistical population of the study consisted of 213 rural households in four districts of Khaf city. A randomized stratified sampling method was used to collect data using a researcher-made questionnaire, which was based on indicators and components of the five dimensions of social responsibility extracted from theoretical literature. Findings of this study indicate that rural households are poor in environmental, ethical and social dimensions, moderate in economic dimension, and good in legal aspects. Also, using Cooper's prioritization model, villages were ranked based on their level of social responsibility. The village of Mazraeh Sheikh obtained the highest score and the village of Barbad was ranked second. In other words, villagers living in these villages have more responsibility toward environment. Thus it can be said that in existing conditions, preservation of the environment has not formed as a social and moral concern and collective behavior among villagers. Such a situation could be due to the weakness in strict and principled implementation of environmental laws and lack of environmental awareness in rural environments.
    Keywords: Social Responsibility, Sustainability, Environment, Rural regions
  • Fardin Mansouri *, Mojgan Hosseini Qomi, Hossein Maslehati Pages 101-123
    Economic and administrative corruption make governmental policies inconsistent with benefits of the majority of society and waste national resources. Thus study and research in this regard, recognizing grounds that lead to corruption and its consequences, specially studies done by independent civil centers, is necessary because without knowing the problem, every countervailing measure taken, leads to dead end. Present qualitative study, is dedicated to investigation of social grounds effecting spread of corruption. the main goal of present study is to investigate the role of individual, characteristic, social, cultural and organizational factors in corruption committed. Deep interviews were conducted using qualitative methodology at management level in municipalities and banks of Tehran (Saderat and Pasargad Banks). Data was analyzed with thematic method. Findings showed that five main themes can be categorized under the title of ''the most important social grounds for commitment of corruption'': Religious and ethical commitment, institutional trust, family favoritism, civil freedom, and unacceptability of corruption in society. Based on findings economic and administrative corruptions would occur through people’s lack of religious and moral adherence, lack of work conscience and professional ethics, lack of institutional trust with decrease in job satisfaction and organizational commitment, trust reduction and job deviation, lack of transparency and free circulation of information due to lack of civil freedoms, existence of administrative systems based on kinship relations which cause some unlawful matters such as embezzlement, favoritism, selling the secret organizational information and etc., and finally lack of corruption’s disapproval in society.
    Keywords: Social context, Economic, administrative corruption, Cultural factors, Religious commitment, Institutional trust, Thematic analysis
  • Soheila Mirshams Shahshahani, Asie Sadat Tabatabai, Ehsan Aminin * Pages 125-146
    Current research patterns and analyzes representations of gender stereotypes in Persian rap music. This study uses qualitative content analysis method and reviews 95 Persian rap songs using non-probabilistic and purposeful sampling method. Related categories of gender stereotyped in Persian rap are thus identified and analyzed.
    There are three identifiable major categories and ten sub categories. The main issues in women's representation in the Persian rap are "Woman in Subordinate Position" (with subcategories of Traditional mother, girl victim in acute social conditions, men’s preferred role for women and failed woman) and "Cheating Woman" (with sub-categories of girl as Sexual Subject and Faithless lover) and men are also in the main category of "man in an upright position" (with the subcategories of friendly relations based on masculinity, role of the father in the family, fathers’ acute social conditions, Masculine authority, Profit-oriented man) in the Persian rap, and their themes can be analyzed in line with existing gender stereotypes.
    In a final analysis, many of the Persian rappers’ songs are masculine and their audience are men. In these poems, a woman under patriarchal intellectual space and dominant gender stereotypes in society is unconsciously ignored as a goal and subject, and basically, women, their identities and their concerns do not have a place in these poems. Even in a lot of social songs and Persian rap protest songs The expression of women's issues in the Iranian society has been expressed in male perspective, which can be said to lead to the reproduction of the same unequal social structures in society against women.
    Keywords: Gender Stereotypes, Persian Rap Music, Cultural Reproduction, Media
  • Ali Yaghoobi Choobari * Pages 147-168
    Present study aims at typology and motives of murder convicts in Rasht Lakan prison. By means of qualitative method, this research conducted 10 individual and 3 as a group in-depth semi-structured interviews. Data was analyzed using grounded theory approach. Results showed that there are two main types of murder: exposure murders and deliberate killings. Major objective and subjective reasons for murder include conflict, financial disagreements, divorce, drug addiction, obscenity, lack of basic life skills, company of bad friends, expressing masculinity, honor killing, lack of understanding of the consequences of crime, nervous impulses, excruciating delinquent, failures and frustrations of life. All the above categories can be united under the central core category of "weak control in social bonding process". Results show that because of weakened traditional institutions, means of informal social control have lost their ability to prevent crime and people are facing individualization of violence.
    Keywords: Murder typology, Grounded theory, Expressing masculinity, Social bonding, Individualization
  • Fatemeh Javaheri *, Mehri Sadat Arami, Zahra Sadat Roholamin Pages 169-188
    Voluntarily effort to evaluate one’s own function, self-criticism and to improve achievements is the prominent feature of any kind of scientific activity. Thus, the editorial board made the decision to review the performance of the Journal of Social Problems of Iran over 2004-2017 using content analysis research method.
    Collected information has been organized based on journal development trend, articles’ content, journal accreditation and finally authors’ and reviewers’ features. Generally speaking, journal of social problems of Iran has considerably improved in terms of qualitative and quantitative criteria, although it is required to improve its status in impact factor and quartile standard especially in comparison with other similar journals.
    Keywords:
    Keywords: Self, Reflection, Social Problems of Iran, Kharazmi University
  • Seyed Hossein Serajzadeh *, Nashmin Khezri Pages 203-209
  • Hadi Soleimani Gharegol * Pages 211-220