فهرست مطالب

فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 24، تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/05/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمود هاشمی تبار*، احمد اکبری، مهسا درینی صفحات 1-18
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل موثر بر آن با استفاده از شاخص های استراتژی مقابله غذایی، اندازه گیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروه های غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه می بایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی موثر بوده است.
    کلیدواژگان: توسعه روستایی، امنیت غذایی، فقر روستایی، استان کرمان
  • یاسر فیض آبادی*، شبنم زاهدی صفحات 19-40
    سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به دست می آید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده می شود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد. بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه ها و استان هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه بندی مولفه های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکهدر روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص ها بر اساس اطلاعات استان ها جمع آوری شده، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع بینانه تر به نظر می رسد. همچنین علی رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که مناطق روستایی استان های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به مراتب پایین تری نسبت به استان های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه ریزی های کلان منطقه ای ضروری است.
    کلیدواژگان: نابرابری اقتصادی، نابرابری اجتماعی، توسعه روستایی، شاخص توسعه انسانی، ایران
  • حمدالله سجاسی قیداری*، شادی خوب، سید رضاحسینی کهنوج، کبری مرادی صفحات 41-70
    اقتصاد روستاییان دارای آسیب پذیری بالایی است و با کوچکترین تغییرات دچار مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی می شود. روستاییان عمدتا دارای فعالیت های کشاورزی تک ساختی هستند که با دگرگونی در آن و تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی موجب افزایش انعطاف پذیری و کاهش آسیب پذیری روستاییان می گردد. هدف این مطالعه، بررسی میزان تاثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تاب آوری مردم مناطق روستایی بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان رادکان شهرستان چناران بوده است. برای تعیین جامعه آماری نمونه در روستاهای مورد مطالعه از فرمول کوکران با میزان خطای 07/0 استفاد شد که تعداد 202 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای، رگرسیون خطی ساده) در نرم افزار SPSS و در نهایت از سیستم استنتاج فازی در محیط نرم افزار متلب (MATLAB) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد متغیر وابسته ویژگی اقتصادی با آماره پیرسون 119/0 و ویژگی اجتماعی با آماره پیرسون 256/0 با متغیر مستقل (تنوع شغلی) دارای رابطه مستقیم اما با شدت ضعیف بوده است. با استفاده از آزمون T نتایج گویای آن است که شاخص های متغیر تاب آوری در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین بین شاخص های تاب آوری (اقتصادی و اجتماعی) با متغیر تنوع شغلی رابطه معناداری وجود دارد، روستاهای مورد مطالعه در دهستان رادکان از جمله رادکان، موچنان، قیاس آباد، حکیم آباد، خریج، مغان، زینگر، گوارشگان، بهمن جان علیا و قزلحصار از لحاظ تاثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تاب آوری روستایی در وضعیت متفاوتی نسبت به هم قرار دارد.
    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، تنوع بخشی اقتصادی، مهیشت روستایی، تاب آوری، شهرستان چناران
  • علی یوسفی*، امیرمظفر امینی، مهدیه شهابی نژاد، سودابه سرایی صفحات 71-86
    بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله ی بخش میمه شهرستان شاهین شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک تر نسبت به سطوح بزرگ تر در این مناطق شده است. از سویی، بهره برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، اقتصاد زراعی، یکپارچه سازی اراضی، توسعه کشاورزی، میمه
  • علیرضا استعلاجی، یعقوب زارعی* صفحات 87-106
    وجود قدمت کشاورزی در ایران و ریشه دار بودن مضامین و محتوای سنتی آن توجه به علم ترویج، بکارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و اشاعه نوآوری های فنی را ضزوری و لازم می نماید تا جایی که نیل به توسعه پایدار کشاورزی مستلزم آموزش بهره برداران، ظرفیت سازی و ایجاد تغییر در بینش و مهارت افراد است. از همین رو نقش بی بدیل کیفیت و ارایه خدمات ترویجی در توسعه کشاورزی و توانمندسازی روستاییان موجب گردید تا پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی استان های کشور در ارائه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی در مقطع زمانی 1390 با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از 15 مولفه آمارنامه جهاد کشاورزی و بهره جویی از مدل تاپسیس فازی، با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرد. نتایج ارزیابی میزان توسعه استان های کشور در ارایه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی حاکی از آن است که توزیع ناموزون خدمات، شکاف عمیقی بین استان های کشور ایجاد نموده است. به طوری که تنها 4 استان فارس، آذربایجان غربی، خوزستان و مازندران در ارائه خدمات ترویجی کشاورزی توسعه یافته اند و سایر استان ها در وضعیتی متوسط تا محروم قرار دارد که در این میان استان های هرمزگان، قم، خراسان شمالی و خراسان جنوبی در زمره محروم ترین مناطق قرار گرفته است. بر همین اساس ارزیابی عملکرد نظام ترویج کشاورزی در استان های کشور، لزوم احداث، نوسازی، تجهیز و تقویت مراکز ترویجی در استان های محروم و بازنگری در نحوه ارایه خدمات به روستاییان را بیش از پیش آشکار می سازد.
    کلیدواژگان: اقتصاد کشاورزی، اقتصاد روستایی، نابرابری منطقه ای، خدمات آموزشی- ترویجی
  • حبیب الله فصیحی* صفحات 107-126
    در این مقاله عوامل موثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی ? تحلیلی بوده و از داده های اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوه های توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرم افزار میک مک نیز به کار گرفته شده است. یافته ها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسام آور جمعیتی و فیزیکی را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تاثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متاثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمین های کشاورزی فراهم آورده و نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیت های عظیم پالایش نفت، کارگاه های آلاینده و غیرمجاز و فعالیت هایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابسته اند و نیز وجود و رونق بازار شغل های ساده و به خصوص فعالیت های ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تاثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بوده اند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تاثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها» ، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران» ، «سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین» ، «بازار کار در تهران» و «امکان گریز از مقررات» ، کلیدی ترین عوامل محسوب می گردند.
    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، روستاهای پیراشهری، تحولات فضایی، کالبدی، شهرستان ری
  • مهدی چرمچیان لنگرودی*، علیرضا جانباز صفحات 127-144
    اعتبارات بانک کشاورزی در بخش های مختلف کشاورزی از جمله آبیاری پرداخت می شود. هدف پژوهش، تحلیل رضایت مندی باغداران استفاده کننده از اعتبارات بانکی آبیاری تحت فشار در شهرستان قائم شهر بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر امکان متغیرها از نوع توصیفی و علی- ارتباطی است. جامعه آماری پژوهش حاضراز 3160 نفر از باغداران شهرستان قائم شهر تشکیل شده است. تعداد نمونه های موردنظر این پژوهش بر طبق فرمول کوکران 150 نفر برآورد گردید که به صورت طبقه ای با انتساب متناسب در جامعه انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه، از سوی اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان بانک کشاورزی مورد تایید قرار گرفته است و مقدار ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه پژوهش برابر 79/0 محاسبه شده است. نتایج نشان داد که 7/74 درصد از باغداران پاسخگو در مجموع از اعتبارات بانکی رضایت داشته و 3/25 درصد نیز ناراضی بوده اند. پاسخگویان، از نظرجنس 7/8 درصد زن و 3/91 درصد مرد بوده اند. میانگین سنی باغداران نیز برابر 49سال بوده است. همچنین رگرسیون چندگانه نشان داد که 5/85درصد واریانس رضایت مندی باغداران استفاده کننده از شهرستان قائم شهر توسط سه عامل نگرش، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی تبیین می شود.
    کلیدواژگان: اقتصاد روستایی، باغداری، آبیاری تحت فشار، اعتبارات روستایی، رضایت باغداران
  • حسین نظم فر*، آمنه علی بخشی صفحات 145-164
    شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی ?تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتا توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
    کلیدواژگان: توسعه روستایی، تحلیل فضایی، نابرابری های فضایی، برخورداری و محرومیت، استان اردبیل
  • علیرضا کریمی*، حسین دانش مهر صفحات 165-184
    قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض به عنوان بخشی از طرح توسعه اراضی دشت های خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته ، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی موثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهره برداران ساکن در روستا است. یافته های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهره برداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند. درآمد سالیانه بهره برداران، اعتماد بین شخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهره برداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهره برداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژه های آتی فراهم سازد.
    کلیدواژگان: منابع آب زراعی، مدیریت مشارکتی، بهره برداری زراعی، مناطق روستایی، عوامل اجتماعی، دشت ارایض
  • مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان*، سیروس قنبری صفحات 185-210
    افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابر ی ها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدین سان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهم ترین شاخص های محرومیت، و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است (11289N=). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخص ها در وضعیت محرومی به سر می برند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پس انداز (219/0) ، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0) ، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها و اقلیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0) ، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساخت های روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تاثیر عامل های پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تایید کلیه این روابط دارد.
    کلیدواژگان: محرومیت روستایی، توسعه روستایی، مدل معادلات ساختاری، شهرستان پلدختر
  • حشمت الله سعدی*، فرشته عواطفی اکمل صفحات 211-226
    تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. دراین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تایید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تاکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
    کلیدواژگان: کاربری اراضی روستایی، تغییر کاربری، اراضی کشاورزی، شهرستان همدان
  • محمدشریف شریف زاده*، غلامحسین عبدالله زاده، رقیه جیوار، اسدالله دیوسالار صفحات 227-247
    هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توسعه کسب وکار خوشه های صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. داده های مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسب وکار فعال در خوشه ها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تایید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیست بوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسب وکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسب وکار، (2) هماهنگ سازی کسب وکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسب وکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسب وکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایه گذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تاثیرگذار بر کارکرد خوشه ها در توسعه واحدهای کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسب وکارها، (2) توسعه یافتگی اکوسیستم کسب وکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسب وکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسب وکار و (6) جهت گیری راهبردی کسب وکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشه های کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیت های تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و (6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفه های حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشه های صنعتی در توسعه فضای کسب وکار ارایه شده است.
    کلیدواژگان: مناطق روستایی، خوشه صنعتی کشاورزی، توسعه کسب وکار، استان مازندران