فهرست مطالب

لیزر در پزشکی - سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 67، بهار 1397)

فصلنامه لیزر در پزشکی
سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 67، بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/03/29
  • تعداد عناوین: 5
|
  • سید مهدی طبایی* ، هدی برنجی اردستانی، الهه نصری، مینا سادات نادری، سهیلا دبیران صفحات 2-9
    مقدمه
    هیرسوتیسم یکی از تظاهرات شاخص بیماران با سندرم تخمدان پلی کیستیک ((PCOاست که می تواند منجر به افسردگی و اضطراب بیماران شود. لیزر از تکنیک های جدید است که در درمان بسیاری از بیماری های پوستی به ویژه برای کاهش موهای ناخواسته در افراد مبتلا به هیرسوتیسم موفق بوده است. هدف از انجام این مطالعه مقایسۀ میزان تاثیر دستگاه لیزری الکساندریت با طول موج 755 نانومتر در از بین بردن موهای زائد در بین دو گروه زنان مبتلا و غیر مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک است.
    روش بررسی
    مطالعۀ حاضر یک مطالعۀ آینده نگر و مداخله ای است که به بررسی دقیق اثربخشی لیزر الکساندریت در موزدایی زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان در مقایسه با زنان بدون سندرم تخمدان پلی کیستیک پرداخته است. در یک کارآزمایی بالینی50 بیمار مراجعه کننده به مرکز درمانی لیزر جهاد دانشگاهی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، 25 زن PCO مثبت و 25 زن PCO منفی در دورۀ زمانی مهر 1394 تا آبان 1395 تحت درمان با لیزر الکساندریت (طول موج 755 نانو متر با چگالی انرژی 22-16 ژول بر سانتی متر مربع) درچهار نوبت به فاصلۀ 6-4 هفته قرار گرفتند و پس از 6 ماه از آخرین جلسۀ درمانی مورد بررسی قرار گرفتند. از بیماران قبل از شروع لیزر درمانی و بعد از هر بار درمان عکس گرفته شد و در منطقۀ مشخص شدۀ چانه قبل و بعد از انجام درمان با لیزر شمارش موهای زاید انجام شد، سپس ثبت و با یکدیگر مقایسه گردید.
    یافته ها
    مطالعات شش ماه بعد از آخرین جلسۀ درمانی انجام گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده از لیزر الکساندریت منجر به کاهش مو به طور معنی داری در بیماران می شود به طوری که کاهش تعداد موهای زائد در افرادی که علایم سندرم تخمدان پلی کیستیک را دارا نیستند، به طور معنی داری بیشتر از افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه کاهش تعداد موهای زائد در افرادی که علایم سندرم تخمدان پلی کیستیک را دارا نیستند به طور معنی داری بیشتر از افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک است، بنابراین در درمان هیرسوتیسم در افراد PCO مثبت نیاز به درمان همزمان دارویی و تعداد جلسات بیشتر درمانی با لیزر الکساندریت نسبت به بیماران PCO منفی جهت به دست آوردن موفقیت بیشتر وجود دارد.
    کلیدواژگان: لیزر الکساندریت، سندرم تخمدان پلی کیستیک، هیرسوتیسم، رفع موهای زائد
  • ابوالفضل صفایی، محمد آقا بلوری زاده* صفحات 10-15
    مقدمه
    امروزه، منابع نور ابرپایستار کاربردهای متنوعی در تکنولوژی و پزشکی به دست آورده اند به ویژه هنگامی که این منابع شامل ناحیۀ مادون قرمز از طیف الکترومغناطیس باشند. معمولا این منابع برای تشخیص سرطان، بهبود زخم ها، سوزاندن بافت ها، تحریک عصبی برای درمان و بهبود برخی از بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند. رفتار غیرخطی در برهمکنش نور با ماده، فیزیک حاکم بر منابع نوری ابرپایستار را توصیف می کنند. به طور کلی تقریبا تمام مواد قابلیت بروز رفتار غیرخطی را دارند. اما شدت میدان الکترومغناطیسی عبوری از آن ها باید به اندازۀ کافی بالا باشد. البته این شدت برای هر ماده متغیر است. بنابراین مبنای نظری فرآیندهایی که در تولید طیف ابرپایستار حضور دارند، با اپتیک غیرخطی بیان می شود.
    روش بررسی
    برهمکنش پالس لیزر با دی الکتریک (ماده) به ویژه پالس هایی که فوق کوتاه هستند و توان بالایی دارند، باعث می شود خواص غیرخطی و پاسخ تاخیری دی الکتریک (ماده) بروز پیدا کنند. طیف ابرپایستار که از برهمکنش پدیده های غیرخطی و پاشنده ایجاد شده است با معادلۀ شرودینگر غیرخطی تعمیم یافته توصیف می شود. در این مقاله فرآیند تولید نور ابرپایستار در تار ویندمیل تک کریستال سافایر تک مد هنگامی که پالس لیزر با توان قلۀ بالا به آن وارد می شود، مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از معادلات ماکسول در نظریۀ کلاسیکی امواج الکترومغناطیسی، معادلۀ غیرخطی شرودینگر تعمیم یافته به دست می آید. برای بررسی فرآیند تولید نور ابرپایستار توسط تار ویندمیل تک کریستال سافایر تک مد، این معادله که فرآیند تولید ابرپایستار را توضیح می دهد به صورت عددی با الگوریتم رونگ- کوتای مرتبۀ چهارم حل می شود.
    یافته ها
    طیف ابرپایستار خروجی برای طول 5 و20 سانتی متر از تار ویندمیل تک کریستال سافایر تک مد شبیه سازی شده و نتایج نشان می دهند که طیف نور ابرپایستار تولید شده در مقایسه با یک مورد مشابه برای تار معمولی تک کریستال سافایر تا دو برابر می شود. ضمنا طیف خروجی ایجاد شده شامل شانه های فرکانسی نزدیک به هم در محدودۀ وسیعی می باشد. نتایج نشان می دهند که طیف ابرپایستار ایجاد شده به طور کامل ناحیۀ مادون قرمز نزدیک را پوشش می دهد و بخشی از ناحیۀ مرئی و ناحیۀ مادون قرمز میانی را در بر می گیرد. همچنین نشان داده شده است که طول تار نوری بر طیف ابرپایستار تولید شده مؤثر است.
    بحث: با توجه به پالس لیزر و پارامترهای مشخصۀ تار ویندمیل، در این مقاله اساس کار برای شبیه سازی تولید طیف نور ابرپایستار در این تار حل عددی معادلۀ غیرخطی شرودینگر تعمیم یافته بود. در حل عددی هر معادلۀ دیفرانسیل باید الگوریتمی انتخاب شود که جواب به دست آمده پایدار، دقیق و همگرا باشد. نشان داده شد که الگوریتم رونگ- کوتای مرتبۀ چهار برای حل معادلۀ غیرخطی شرودینگر تعمیم یافته مناسب است. با استفاده از این الگوریتم، طیف خروجی از تار ویندمیل برای دو طول منتخب شبیه سازی شد. همچنین نتایج به دست آمده برای تار ویندمیل با نتایجی که برای تار نوری معمولی وجود دارد، مقایسه گردید.
    نتیجه گیری
    نشان داده شد که طیف ابرپایستار شبیه سازی شده در این تحقیق، به دلیل هندسۀ خاص و ویژگی های اپتیکی تار ویندمیل تک کریستال سافایر دارای پهنای فرکانسی بسیار گسترده به ویژه در ناحیۀ مادون قرمز است. با استفاده از فیلترهای مناسب می توان فرکانس مورد نیاز را از دیگر فرکانس ها برای کاربردهای مختلف جداسازی کرد. در حالی که از یک لیزر استفاده می شود گسترۀ وسیعی از فرکانس ها در اختیار کاربران قرار می گیرد. بنابراین این منبع نور مادون قرمز برخی از درمان های پزشکی و همچنین طیف نگاری در ناحیۀ مادون قرمز را تسهیل می کند و شانه های فرکانسی ایجاد شده در آن اندازه گیری فرکانس نوری در محدودۀ مادون قرمز را توسعه می دهد.
    کلیدواژگان: نور ابرپایستار، تار ویندمیل، اپتیک غیرخطی، منبع نور مادون قرمز
  • علیرضا کشاورز، ثریا زنگنه زاده* صفحات 16-23
    مقدمه
    امروزه، حسگرهای مبتنی بر تشدید پلاسمون سطحی به علت کاربردهای وسیع در زمینۀ پزشکی، داروسازی و اندازه گیری پارامترهای شیمیایی و فیزیکی بسیار مورد توجه دانشمندان قرار گرفته اند. این حسگر ها بر اساس تغییرات شیمیایی و زیستی در محیط نمونه طراحی می شوند. در این مقاله حساسیت حسگر به تغییرات ضریب شکست نمونه مورد بررسی قرار می گیرد.
    روش بررسی
    در این تحقیق تاثیر به کار بردن آلیاژ طلا- نقره در لایۀ فلزی ساختار این حسگرها به صورت عددی به روش ضرایب بازتاب فرنل که از رایج ترین و اساسی ترین روش های بررسی اینگونه ساختارها هستند، شبیه سازی و بررسی شده است. طرح اصلی با توجه به ساختار کریشمان و استفاده از منشور BK7، لایۀ فلزی و در آخر گرافن بنا نهاده شده است. چشمۀ نوری در اینجا لیزر He-Ne با طول موج8/632 نانومتر می باشد.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهند که اثر افزودن لایه های فلزی متفاوت (طلا، طلا70 درصد-نقره30 درصد، طلا30 درصد-نقره70 درصد و نقره) در ضخامت های مختلف نتایج متفاوتی را به همراه دارد. همچنین تعداد لایه های متفاوت گرافن در هرکدام از ضخامت های فوق و لایه های فلزی نتایج گوناگونی ارائه می دهد که می تواند به عنوان یک عامل کنترلی مد نظر قرار گیرد.
    نتیجه گیری
    با بررسی شبیه سازی ها و داده ها می توان نتیجه گرفت که حسگرهای مبتنی بر تشدید پلاسمون سطحی بهترین عملکرد را در ضخامت 50 نانومتر دارند. در ضخامت 50 نانومتر به ترتیب لایۀ فلزی طلا، طلا70 درصد- نقره30 درصد برابر با نقره و سپس طلا30 درصد- نقره70 درصد بالاترین حساسیت را دارا هستند.
    کلیدواژگان: بیوحسگر، گرافن، لیگاند، آنالایت، تشدید پلاسمون سطحی
  • مطهره سادات حسینیان، علیرضا احمدی، محمدآقا بلوری زاده* صفحات 24-31
    مقدمه
    این تحقیق به منظور طراحی حسگر پلاسمونی فیبر نوری سه کانالۀ چرخ واگن جهت تشخیص نمونه های بیولوژیکی از جمله سلول های سرطانی صورت گرفته است. این حسگر طوری طراحی شده است که همزمان سه طول موج تشدید را نشان می دهد که این مشخصه یکی از مزیت های اصلی این حسگر است که دقت حساسیت آن را بالا می برد.
    روش بررسی
    نور ورودی با طول موج در محدودۀ 500 تا 700 نانومتر وارد حسگر می شود. نور پلاریزه شده به سطح فیلم فلزی برخورد می کند و باعث تحریک و نوسانات الکترون های آزاد می شود. با تغییر ضریب شکست مادۀ دی الکتریک، ثابت انتشار پلاسمون های سطحی تغییر می یابد و باعث تغییراتی در جفت شدگی بین نور و پلاسمون سطحی می شود که به صورت مشخصه های نوری در خروجی قابل مشاهده است.
    یافته ها
    در این حسگر هر سه کانال از نمونۀ مورد نظر پر شده و از روش اجزای محدود برای حل معادلۀ موج استفاده شده است سپس مقادیر ضریب جذب برای هر نمونۀ بیولوژیکی محاسبه و رسم شده است. سه طول موج تشدید برای هر نمونه به دست آمده که منحصر به فرد هستند. در این تحقیق به بررسی طول موج تشدید برای دو نمونۀ سلول سرطانیHela و PC12 و محاسبۀ حساسیت و قدرت تفکیک ضریب شکست حسگر پرداخته شده است.
    نتیجه گیری
    نمودارهای توان خروجی سلول های سرطانی از جمله PC12و Hela رسم و طول موج های تشدید هر سلول مشخص شده است که در حالت کلی قدرت تفکیک ضریب شکست و حساسیت اندازه گیری شده در این حسگر به ترتیب از مرتبۀ 103 (RIU) و (nm/RIU) 10-5است همچنین اثر تغییر طول حسگر نیز جهت اندازه‎گیری حساسیت یک نمونه مورد بررسی قرار گرفته است و نشان داده شده است که تغییرات طول حسگر بر حساسیت و نیز حجم نمونه تاثیری نخواهد داشت.
    کلیدواژگان: حسگر پلاسمونی، فیبر نوری چرخ واگن، سلول های سرطانی
  • نسیم کاشف* صفحات 32-40
    مقدمه

    با افزایش خطر ناشی از ارگانیسم های مقاوم به دارو ضروری است به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از ظهور عفونت های مقاوم و غیر قابل درمان باشیم. این راهکارهای جدید باید غیر تهاجمی باشند و کارآمد تر و سریع تر از آنتی بیوتیک های رایج عمل کنند. یکی از رویکردهای امید بخش، درمان فتودینامیکی ضد میکربی است که شامل استفاده از رنگ ها (حساسگرهای نوری) غیر سمی است که در مجاورت نور مرئی برانگیخته می شوند و در حضور اکسیژن، رادیکال های آزاد اکسیژن تولید می کنند. گونه های واکنشگر اکسیژن می توانند تمام کلاس های میکروارگانیسم ها (باکتری ها، ویروس ها، قارچ ها و انگل ها) را از بین ببرند. انتخابی بودن کشتن سلول های میکربی در مقابل سلول های نرمال میزبان اجازه می دهد تا این رویکرد به عنوان یک راهکار درمانی دیگر برای عفونت های موضعی خصوصا عفونت های مقاوم به دارو کاربرد داشته باشد.

    یافته ها

    تفاوت در ساختار سلولی کلاس های مختلف میکربی، در برهم کنش حساسگر نوری با بخش های مختلف سلولی تاثیر گذار است و می تواند بر کارآیی و مکانیسم عمل درمان فتودینامیکی ضد میکربی با عوامل بیماریزای مختلف اثر گذارد. همچنین باکتری ها مکانیسم هایی را دارند تا به استرس اکسیداتیو ناشی از aPDT پاسخ دهند.

    نتیجه گیری

    بنابراین کارآیی این روش را می توان با استفاده از حساسگرهای نوری جدید، حاملین حساسگر نوری (که رهایش آن را بهبود می بخشند) و استراتژی های تقویت واکنش های فتوشیمیایی افزایش داد و سپس کاربردی بودن این روش را ارزیابی کرد.

    کلیدواژگان: درمان فتودینامیکی ضد میکربی، مکانیسم های فتوشیمیایی، رها سازی دارو، پاسخ به استرس اکسیداتیو، تقویت درمان فتودینامیکی ضد میکربی، عفونت های موضعی
|