فهرست مطالب

فصلنامه علوم کشاورزی ایران
شماره 3 (پاییز 1379)

  • 655 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1379/02/23
  • تعداد عناوین: 20
|
  • بر همکنش چغندر قند به سطوح نیتروژن و آبیاری و زمان کاربرد نیتروژن
    محمد تقی آساد، خردنام، کامکار حقیقی، کریمیان، فارسی نژاد صفحه 427
    مطالعات متعددی در مورد اثر نیتروژن بر رشد و کیفیت چغندرقند (Beta vulgaris L.) صورت گرفته است ولی برهمکنش نیتروژن با سطوح آبیاری بخوبی روشن نیست. آزمایشی در دوسال (75 و 76) و در دو ایستگاه (باجگاه و کوشکک، واقع در استان فارس) با چهارمقدارنیتروژن (120, 90, 0 و150 کیلوگرم در هکتار) و سه زمان کاربرد آن، همراه به سه سطح آبیاری (10, 7 و 14 روز) به صورت کرت های خردشده در چهار تکرار اجراشد. نتایج آزمایش نشان داد که هرچند اثر دور آبیاری در ایستگاه های مختلف، متفاوت است ولی بطور کلی دور آبیاری طولانی تر باعث کاهش عملکرد ریشه در هکتار می شود، ولی درصد قند تحت تاثیر آبیاری قرار نگرفت. دور آبیاری 14 روز باعث افزایش بازده استفاده از آب شد. کاربرد نیتروژن بیشتر عملکرد ریشه در هکتار را افزایش داد، ولی اثر زمان مصرف آن در عملکرد ریشه از روند معینی تبعیت نکرد. تحلیل نتایج به صورت آزمایش مرکب نشان داد که 150 کیلوگرم نیتروژن درهکتار بیشترین عملکرد ریشه را تولید می کند. از طرف دیگر مصرف زیاد نیتروژن در تمام ایستگاه ها بجز باجگاه 75 باعث کاهش درصد قند شد. طبق نتایج تجزیه مرکب داده ها، درصد قند در تیمارهایی که تمام کود نیتروژن را در مراحل اولیه رشد دریافت کردند نسبت به تیمارهایی که دارای کود نیتروژن برابر بوده ولی در زمانهای مختلف داده شد بیشتربود. دادن کود نیتروژن در مراحل پایانی رشد چغندر قند باعث کاهش درصد قند شد. برهمکنش آبیاری و نیتروژن معنی دار نبود، ولی برهمکنش نیتروژن و سال معنی دار بود. درصد قند و میزان عملکرد ریشه در هکتار رابطه عکس نشان داد. همبستگی درصد قند با درجه خلوص منفی بود.
  • تعیین زمان آبیاری لوبیا چیتی بر اساس آتمومتر نوع پیچ تطبیق آن با پتانسیل آب در برگ
    محلوجی، سیدموسوی صفحه 445
    به منظور تعیین زمان آبیاری لوبیاچیتی و اثر تاریخ کاشت، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در شرودان از توابع فلاورجان به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار اجراگردید. کرتهای اصلی به سه تیمار آبیاری T1 تا T3 (آبیاری پس از 70 ± 3, 50 ± 3 و 90 ± 3 میلی متر تبخیر از طشت تبخیر کلاس A) و کرتهای فرعی به دو تاریخ کاشت هفتم خرداد و هفتم تیر اختصاص یافت. برای اندازه گیری میزان تبخیر، علاوه بر طشت تبخیر کلاس A، از آتمومتر نوع پیچ نیز استفاده گردید. پتانسیل آب برگ نیز قبل از طلوع و در ظهر خورشیدی روز قبل از آبیاری با استفاده ازکپسول فشاری اندازه گیری شد. علاوه برآن، اندازه گیری پتانسیل آب برگ در ساعات مختلف از طلوع تا طلوع روز قبل از آبیاری در مراحل مختلف نمو انجام گردید. در پایان فصل رشد، عملکرد و اجزای عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک اندازه گیری و شاخص برداشت محاسبه شد. رابطه میزان تبخیر از آتمومتر و طشت تبخیر با ضریب تشخیص حدود 82 درصد به صورت Epan=3.1 (1+Ea) به دست آمد که بر اساس آن 70 میلی متر تبخیراز طشت تبخیر کلاس A معادل 21.6 سانتی متر تبخیر از آتمومتر گردید. پتانسیل آب برگ در طلوع و ظهر خورشیدی روز قبل از هر آبیاری نیز به ترتیب حدود -0.5 و -1.75 مگاپاسکال بود. تفاوت عملکرد دانه در دو تیمار آبیاری T1 و T2 (به ترتیب 3585.1 و 3510.5 کیلوگرم درهکتار) معنی دار نگردید. تیمار T3 با 1925.8 کیلوگرم درهکتاردانه، کمترین عملکرد را داشت. از این نظر آبیاری پس از حدود 70 میلی متر تبخیر بهترین زمان آبیاری تشخیص داده شد. همچنین تاخیر درکاشت از هفتم خرداد به هفتم تیر باعث افت عملکرد دانه لوبیا از 3530.3 به 2484.1 کیلوگرم در هکتار گردید. شاخص برداشت در تیمارهای T1 تا T3 به ترتیب 41, 45.5 و 37 درصد به دست آمد.
  • برآورد مولفه های واریانس - کواریانس و پارامترهای ژنیتیکی صفات وزن بدن در بزهای مزخز
    رشیددی، مام جمه کاشان، ترشیزی، رحیمی صفحه 455
    در این بررسی از داده هایی که در سالهای 77-1368 از بزغاله های متولد شده در ایستگاه تحقیقاتی بز مرخز سنندج جمع آوری شده بود استفاده شد. صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و وزن یکسالگی به روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) براساس مدل دامیک متغیره برآورد شد. با افزودن یا حذف اثر عوامل ژنتیکی و محیطی مادری، سه مدل مختلف برای هریک از صفات مورد استفاده قرار گرفت. آزمون نسبت لگاریتم درستنمایی (Log L) نشان داد مدل دارای اثر عوامل ژنتیکی مستقیم، ژنتیکی مادری و اثرعوامل محیطی دایمی مادری مناسبترین مدل برای همه صفات است. وراثت پذیری مستقیم وزن تولد، شیرگیری و یکسالگی به ترتیب 0.18 ± 0.09, 0.22 ± 0.09 و 0.22 ± 0.06 بود. وراثت پذیری مادری برای صفات مذکور به ترتیب 0.02 ± 0.09, 0.06 ± 0.09 و 0.05 ± 0.06 برآورد شد. برای برآورد همبستگی بین صفات، تجزیه دو متغیره فقط برای اثر عوامل مستقیم انجام شد. همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب بین وزن تولد- وزن شیرگیری (0.32, 0.38)، وزن تولد-وزن یکسالگی (0.49, 0.52) و وزن شیرگیری-وزن یکسالگی (0.52, 0.69) برآورد شد.
  • خصوصیات فتوتیپی استرین های ایرانی Erwionia amylovora (Buril) winslow et al عامل باکتریائی بیماری اتشک درختان میوه سیب، گلابی و به
    افیونیان: رحیمیان، محمدی صفحه 463
    در این بررسی تعداد پنجاه استرین جداشده از میزبانهای سیب، گلابی، به، گل سرخ و ازگیل از مناطق قزوین، تهران، کرج، هشتگرد، طالقان، خوی، سلماس و ارومیه مورد بررسی های فنوتیپی و الکتروفورز پروتئین و پلاسمید و حساسیت نسبت به آنتی بیوتیکها قرار گرفت. استرین ها لوان و کاتالاز مثبت، قادر به تحریک واکنش فوق حساسیت در برگهای توتون و شمعدانی و تولید تراوشات باکتریایی بر روی میوه های نارس گلابی بودند. واکنش گرم و اکسیداز منفی بوده و قادر به احیای نیترات و یا تولید رنگ فلورسانت نبودند. همه استرین ها هوازی اختیاری، اوره آز منفی، قادر به تحمل نمک طعام 5% و دمای 35 درجه سانتی گراد بودند. واکنش تولید مواد احیا کننده از ساکارز در تمامی استرینها مثبت بود. تولید استوئین پس از دو روز مثبت و پس از پنج روز منفی ثبت گردید. ژلاتین به کندی هیدرولیز شده ولی هیچکدام از استرینها قادر به هیدرولیز نشاسته، کازئین، آرژینین، توئین80 و یا اسکولین نبودند. تولید اندول، گاز از گلوکز، فنیل آلانین دی آمیناز، لستیناز، فسفاتاز و یا تولید رنگ صورتی در محیط YDC در تمامی استرینها منفی بود. تمامی استرینها از گلوکز، ساکارز، گالاکتوز، مانیتول، تری هالوز، ریبوز، سالیسین، آرابینوز، سلوبیوز، اینوزیتول، فروکتوز، گلیسرول، سیترات، سوکسینات و فومارات استفاده کرده و تولید اسید یا قلیا نموده و اکثرا توانایی مصرف فرمات را داشتند ولی قادر به مصرف اینولین، اسید نیکوتینیک، نیکوتین، نیکوتین آمید، مالونات، تارتارات، آسکوربات، گلوکانات، گالاکتیورونات، پروپیونات، اگزالات، دی گلوتامیک اسید، لاکتات، بنزوات، استات و یا پلی پکتات سدیم نبودند. نقوش الکتروفورز پروتئین همه استرینها یکسان بود و در الکتروفورز ژل آگارز نیز تمامی آنها دارای دو نوار پلاسمیدی با وزن های مولکولی مشابه بودند. تمامی استرین ها در آزمون نشت دوطرفه در آگار در برابر سه آنتی سرم مصرفی یک باند رسوبی قوی ایجاد نمودند. واکنش غیراختصاصی مشاهده نگردید. آنتی ژن حاصل از باکتری کشته شده با حرارت، واکنش قوی تری نسبت به آنتی ژن تیمارنشده (سوسپانسیون باکتری زنده) تولیدنمود. کروماتوگرام حاصل از کروماتوگرافی لیپیدهای استرین ها روی صفحه نازک سیلیکاژل شامل سه لکه عمده بوده و تفاوتی بین استرین ها مشهود نبود. براساس نتایج حاصله، استرین های باکتری عامل آتشک سیب و گلابی جداشده از مناطق مختلف ایران در خصوصیات بررسی شده همانند (هموژن) و غیرقابل تمایز بودند.
  • آثار کاشت بر خصوصیات فیزیولوژیک چند رقم لولیا چیتی
    طالعی، پوستینی، دوازده امامی صفحه 477

    درسال زراعی 1372 و 1373 آزمایشهایی مشابه جهت تعیین اثرات تراکم کاشت (60, 45, 30 بوته درمترمربع) برخصوصیات فیزیولوژیکی ارقام لوبیاچیتی (تلاش، شاد و دانشجو) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در دولت آباد کرج به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. در این آزمایش ها کرت های اصلی به ارقام و کرت های فرعی به تراکم بوته در مترمربع اختصاص یافت. تاریخ کاشت در سالهای اول و دوم به ترتیب در 21 و 22 اردیبهشت ماه بود. برای ارزیابی شاخص های رشد در تیمارهای مختلف نمونه برداری هفتگی انجام گرفت علاوه بر آن در هر دو سال هنگام رسیدگی فیزیولوژیکی عملکرد دانه وعملکرد بیولوژیکی بر اساس سیزده درصد رطوبت عملکرد دانه به کیلوگرم در هکتار محاسبه گردید. در سال دوم تعداد بذرهای بارور رشد نکرده (غیرطبیعی) شمارش و درصد آن محاسبه گردید. برای تعیین اجزای عملکرد و نیز تعداد ساقه فرعی تعداد بیست بوته از هر کرت انتخاب و تعداد ساقه های فرعی، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه اندازه گیری شد. برای برآورد وزن خشک (DM) و از روی آن، سرعت رشد محصول (CGR) و سرعت رشد نسبی (RGR) روش رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. روند تغییرات CGR و RGR در طول فصل رشد بر اساس مقادیر برآوردشده ترسیم گردید. در پایان بهترین معادله بین CGR ماکزیمم با عملکرد دانه محاسبه شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی ارقام با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشته اند درحالی که با افزایش تراکم میانگین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی افزایش معنی داری یافت. براساس نتایج بدست آمده اثر سال تنها بر وزن صد دانه معنی دار بود. بطور کلی از نتایج این تحقیق می توان چنین استنباط کرد که در شرایط اقلیمی کرج بازده ارقام تلاش، شاد و دانشجو از نظر عملکرد دانه مشابه است همچنین در انتخاب ارقام و تیمارها CGR حداکثر در طول فصل رشد بعنوان شاخص فیزیولوژیکی مناسب برای توجیه عملکرد توصیه میشود.

  • بررسی ترجیح میزباینی تریپس توت Pseudodendrothrips mori Niwa (Thy; thripidae)در شرایط مزرعه و آزمایشگاه
    اعتباری، جلالی سندی، تک سخن صفحه 489
    تریپس توت Pseudodendrothrips mori با مکیدن شیره گیاهی موجب کاهش کیفیت برگ توت مورد تغذیه کرم ابریشممی شود. بررسی ترجیح میزبانی این گونه در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار از واریته های کن موچی (KM)، کاینز (KN)، ایچه نویسه (I) و شین ایچه نویسه (SI) که از ارقام اصلاح شده توت موجود در منطقه می باشند، انجام پذیرفت. برای این منظور در سه نوبت از چهار واریته فوق نمونه برداری بعمل آمد. تعداد پوره ها در یک سانتی متر مربع از سطح برگ بعنوان شاخص تراکم محاسبه گردید. نتایج حاصل از محاسبات آماری داده ها با آزمون دانکن حاکی از آنست که واریته کن موچی با میانگین3.48 ± 0.3 (±SE) عدد حشره، بیشترین تراکم را برای تریپس داشته که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری با سایر تیمارها در سطح 1% نشان می دهد. واریته ایچه نویسه با 2.2 ± 0.01 عدد حشره در رده دوم و واریته های کاینز و شین ایچه نویسه به ترتیب 1.31 ± 0.06 و 1.07 ± 0.02 عدد حشره مجموعا در رده سوم قرار گرفتند. با آزمون چند انتخابی (Poly Choice) درصد ترجیح تریپس به واریته ها معین شد. میانگین درصد ترجیح تریپس توت برای چهار واریته فوق در 13 تکرار به ترتیب 18.96, 29.38, 38.8 و 12.73 بوده. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که در شرایط آزمایشگاه واریته KM با بیشترین درصد ترجیح در گروه اول و وار یته SI با کمترین درصد ترجیح در گروه آخر قرار گرفتند و دو رقم دیگر بعنوان گروه های حد واسط منظور شدند. با توجه به تلفیق بررسی آزمایشگاهی و مزرعه می توان دریافت که تریپس توت واریته KM را از سا یر ارقام بیشتر ترجیح داده، و وار یته SI با کمترین ترجیح از مقاومت نسبی نسبت به این گونه برخوردار است.
  • تاثیر ترکیبات شیمیایی مختلف آب آبیاری بر گرفتگی قطره چکانها در آبیاری قطره ای
    مصطفی زاده، معیدی نیا صفحه 497
    به منظور مطالعه تاثیر ترکیبات شیمیایی مختلف آب آبیاری برگرفتگی قطره چکانها یک سیستم آبیاری قطره ای با استفاده از چهار کیفیت آب آبیاری که از نظر غلظت املاح و پ-هاش با یکدیگر متفاوت بودند در محل گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد آزمایش قرار گرفت. چون حساسیت قطره چکانهای مختلف در برابر گرفتگی شیمیایی متفاوت می باشد، از چهار نوع قطره چکان متداول که عبارت بودند از قطره چکانهای طولانی مسیر داخل خط، تنظیم کننده فشار، تفنگی و لوله های دو محفظه ای روزنه دار استفاده گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت املاح و پ-هاش آب آبیاری میزان گرفتگی شیمیایی قطره چکانها افزایش می یابد. گرفتگی قطره چکانها دبی، یکنواختی پخش، یکنواختی پخش مطلق و ضریب یکنواختی کریستیانسن قطره چکانها را کاهش داد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت املاح و پ-هاش آب آبیاری ضریب تغییرات دبی قطره چکانها افزایش می یابد. این تغییرات برای هر چهار نوع قطره چکان متفاوت بود. با افزایش غلظت یونهای کلسیم و بی کربنات شاخص اشباع لانژیلر، اعداد مثبت تری را نشان دادند که بیانگر افزایش پتانسیل رسوبگذاری و در نتیجه گرفتگی می باشد. کاهش اسیدیته آب آبیاری بوسیله تزریق اسید سولفوریک به درون مخزن آب آبیاری بطورچشمگیری گرفتگی قطره چکانها را کاهش داد.نتایج نشان داد که قطره چکانهای طولانی مسیر داخل خط کمترین حساسیت به گرفتگی را دارند. بطور کلی حساسیت به گرفتگی شیمیایی به ترتیب برای لوله های دو محفظه ای روزنه دار، تفنگی، تنظیم کننده فشار و طولانی مسیر داخل خط روند کاهشی داشت.
  • بررسی شاخص های مقاومت به خشکی و استفاده از روش بای پلات درهیبریدهای ذرت دانه ای
    احمدی، زینالی، رستمی، چوگان صفحه 513
    به منظور تعیین بهترین شاخص مقاومت به خشکی، آزمایشی با استفاده از طرح کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی کرج در سال زراعی 1377 اجرا گردید. کرتهای اصلی در این آزمایش، سه رژیم آبیاری (محیط بدون تنش، تنش میانی و تنش انتهایی) و کرتهای فرعی شامل هشت رقم هیبرید سینگل کراس دیررس بودند. نتایج ارزیابی هیبریدها از نظر مقاومت به خشکی با استفاده از شاخص های مختلف میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، تحمل به تنش (STI)، حساسیت به تنش (SSI) و تحمل (TOL) مورد بررسی قرارگرفت و نشان داد که شاخص های تحمل به تنش (STI) و میانگین هندسی (GMP) در جداسازی ژنوتیپ های گروهA (ژنوتیپ هایی که هم در شرایط تنش و هم در شرایط بدون تنش عملکرد بالاتری دارا هستند) از سایر گروه ها موفق تر هستند و مناسبترین هیبرید در شرایط تنش میانی و انتهایی براساس شاخص های فوق به ترتیب هیبریدهای S.C705 و S.C708 بودند. در این تحقیق روابط مابین شاخص های ذکرشده با استفاده از روش ترسیمی بای پلات نمایش داده شد ومعلوم گردید که در محیط بای پلات نیز دو شاخص STI و GMP نسبت به یکدیگر دارای بالاترین ضریب همبستگی هستند و هیبریدها به دو دسته متحمل و غیرمتحمل تقسیم بندی می شوند. بطوری که در شرایط تنش میانی دو هیبرید S.C705 و S.C647 و در شرایط تنش انتهایی هیبریدهای S.C708، S.C709 و S.C712 در ناحیه با پتانسیل تولید بالا و حساسیت پایین به خشکی (در ناحیه با مولفه یک بالا و مولفه دو پایین) واقع شدند.
  • تولید خمیر از کلیکا چرخ شده و تعیین زمان ماندگاری آن در زیر صفر درجه سانتیگراد
    معینی، سکوتی صفحه 525
    در این تحقیق هفت فرمول برای تهیه خمیر از کیلکا چرخ شده برای مصارف انسانی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات چشایی، شیمیایی و میکروبی بر روی نمونه ها پس از نگهداری در (-2o) و (-18o) درجه سانتی گراد بفاصله زمان های معین بمدت 120 و 180 روز انجام گردید. درنتیجه نمونه ای که حاوی 50 درصد کیلکا چرخ شده، 10 درصد تخم مرغ کامل، 20 درصد عدس، 8 درصد آرد گندم، 8 درصد سویا، 2 درصد پیاز و 2 درصد ادویه جات بود برای تولید انتخاب شد. برای تعیین زمان ماندگاری این فرآورده در (-2o) و (-18o) درجه سانتیگراد تغییرات نیتروژن های فرار، پراکسید، شمارش کلی باکتری و تعداد کلی فرم بمدت 120 و 180 روز در فاصله های زمانی معین انجام گردید. مقدار ازت های فرار در (-2o) و (-18o) درجه سانتیگراد پس از 15 و 60 روز برای نمونه ها به ترتیب 16.2 و 19.6 میلی گرم درصد گرم از نمونه، پراکسید 2.8 و 2.6 میلی اکی والان در کیلو، شمارش کلی فرم برای هر دو نمونه منفی و شمارش کلی باکتری های در رقت 10-2 چهار کلنی بود. لذا مدت ماندگاری برای مصرف انسانی در (-2o) درجه سانتیگراد 15 روز و در (-18o) درجه سانتیگراد 60 روز تعیین گردید. درصد پروتئین، چربی، کربوهیدرات و موادمعدنی این فرآورده به ترتیب 8.8, 3.2, 14.5 و 1.5 درصد می باشد.
  • برسی روابط ژنیتیکی ارقام مختلف سویا با نشانگرهای DAF
    شاه نجات بوشهری، صمدی، عبد میشانی صفحه 535

    روش DAF با استفاده از آغازگرهای چندنوکلئوتیدی می تواند ارقام را از یکدیگر متمایز و روابط بین ژنوتیپ های کاملا نزدیک را مشخص نماید. در این تحقیق بر اساس بکارگیری نشانگرهای DAF، میزان خویشاوندی 21 رقم سویا مورد بررسی قرار گرفت. نوارهای ظاهرشده بر روی ژل ها از نظر حضور و عدم حضور، بررسی و با تشکیل ماتریس دورویی، روابط بین ارقام توسط ضرایب تطابق ساده مورد سنجش قرار گرفت. از طریق ادغام برحسب متوسط گروه، ارقام در دو دسته با ضرایب تشابه متنوعی از 0.693 تا 0.889 دسته بندی شدند. این آزمایش نشان داد که رقمهای زراعی تحت بررسی از تنوع ژنتیکی زیادی برخوردار نبوده و گسترش پایه ژنتیکی رقمها به وسیله ادغام ژنوتیپ های پرعملکرد غریبه، نیازی جدی به شمار می رود. همچنین معلوم شد که DAF قادر به ارایه نشانگرهایی است که بخوبی می تواند در انگشت نگاری و بررسی میزان نزدیکی ارقام سویا مفید باشد.

  • بررسی آثار آبستنی، شیردهی، سن و جنس برکمیت و کیفت پشم گوسفندان ورامینی
    زارع شحنه، محمدی عمارت، کاشانیان، اسدی مقدم صفحه 547

    اثرات آبستنی و شیردهی بر روی کمیت و کیفیت پشم گوسفندان ورامینی با استفاده از 64 راس میش آبستن و شیرده و 21 راس میش غیرآبستن در قالب طرح کاملا تصادفی نامتعادل مورد بررسی قرار گرفت. از تمام میشها در ابتدای دوره قوچ اندازی از ناحیه میانی پهلوی سمت راست نرسیده به پشت حیوان نمونه برداری شد. دومین و سومین نمونه برداری نیز به ترتیب اوایل زایمان و دو ماه بعد از زایش (دوره شیردهی) انجام گرفت. درضمن اثر جنس و سن نیز بر روی کمیت و کیفیت تولید پشم با استفاده از 28 راس میش و 28 راس گوسفند نریک تا چهارساله در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی به صورت آزمایش فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفت. از قوچها در طی دو مرحله (مهر و اسفندماه) همانند میشها نمونه برداری انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که اثر آبستنی و شیردهی بر روی میزان رشد الیاف پشم معنی دار بود (P<0.01). بطوریکه میشهای آبستن و شیرده در مقایسه با میشهای غیرآبستن و غیرشیرده به ترتیب 29 و 28.7 درصد پشم کمتری تولید کردند. قطر الیاف در میشهای غیرآبستن بطور معنی دار (P<0.01) بیشتر از میشهای آبستن (29.8 میکرون در برابر 26.9 میکرون) بود. میزان رشد پشم در جنس و سنین مختلف نیز متفاوت و از نظر آماری معنی دار بود. جنس نر در مقایسه با ماده الیاف بیشتر (P<0.05) و با قطر زیادتری (P<0.01) تولید کردند. همچنین قطر الیاف در گوسفندان چهارساله بیشترین (34.0 میکرون) و در گوسفندان یکساله کمترین (26.7 میکرون) بود.

  • آثار محیط های کشت حاصل از پوست درخت، ضایعات چای، پوست برنج و آزولا به عنوان جایگزین پیت در رشد و نمو گل جعفری پاکوتاه
    خلیقی، پاداشت دهکایی صفحه 557
    تحقیق کاربرد ضایعات آلی (پوست درخت، ضایعات چای و پوست برنج) و سرخس آبزی آزولای موجود در استان گیلان به عنوان جایگزینی مناسب پیت برای پرورش گل و گیاه زینتی و محصولات گلخانه ای از پاییز سال 1375 در گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران به اجرا درآمد. ابتدا پوست درخت، ضایعات چای و پوست برنج به نسبتهای %100, 75, 50, 25, 0 با آزولا ترکیب شدند (بصورت حجمی) و سپس در جعبه های یک مترمکعبی عملیات کمپوست کردن انجام شد و پس از پنج ماه خصوصیات فیزیکی شامل وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی، درصد خلل و فرج، درصد حجمی آب و هوا، درصد ذرات جامد، ظرفیت نگهداری آب و درصد مواد آلی و خصوصیات شیمیایی شامل pH, EC، درصد کربن، درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم، ظرفیت تبادل کاتیونی و نسبت C/N اندازه گیری شدند. کشت گل جعفری پا کوتاه رقم Golden Boy در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار و دوازده تیمار به ازای هر تکرار شش گیاه اجرا گردید. (بعضی از ترکیبات حذف شدند) تیمار شاهد حاوی 50% پیت و 50% پرلیت بود. شاخص های رشد شامل وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه های جانبی و تعداد گلهای باز شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیشترین میزان رشد در محیط کشت 100% آزولا و محیط کشت 25% پوست درخت و 75% آزولا مشاهده گردید با توجه به نتایج بدست آمده و با در نظر گرفتن مسا یل اقتصادی میتوان گفت که کمپوست پوست درخت و کمپوست ضایعات چای محیط های کشت خوبی برای گیاهان زینتی هستند و جایگزینی مناسب برای پیت می باشند. در پوست درخت کمپوست شده با 50% و 75% آزولا کاهش قابل توجهی در نسبت C/N مشاهده گردید و کمپوست حاصله از نظر C/N در حد استاندارد (C/N<35) قرار داشت در حالیکه 25% آزولا نتوانست میزان C/N پوست درخت را به میزان استاندارد کاهش دهد در شرایط فعلی بعلت هزینه کارگری جهت جمع آوری آزولا، کمپوست این گیاه نمی تواند بعنوان یک بستر کشت تجارتی توصیه شود.
  • بررسی تاثیر تراکم بوته و سطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد دانه و برخی ویژگی های ظاهری دو هیبرید ذرت
    حمیدی، خابنده، محمدی صفحه 567
    به منظور بررسی تاثیر تراکمهای مختلف بوته و مقادیر متفاوت نیتروژن (اوره) برعملکرد دانه، اجزای آن و برخی ویژگی های ظاهری دو هیبرید متوسط رس ذرت (سینگل کراس 604وسینگل کراس601)، آزمایشی در سال 1374 در مزرعه آموزشی-پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران-کرج، با استفاده از طرح آزمایشی کرتهای دوبار خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار که هیبریدها به کرتهای اصلی، تراکمهای بوته به کرتهای فرعی و مقادیر مختلف نیتروژن به کرتهای فرعی فرعی اختصاص یافته بودند، اجرا گردید و عملکرد دانه درهکتار، عملکرد دانه تک بوته، اجزای عملکرد دانه شامل تعداد بلال هر بوته، تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه و برخی ویژگی های ظاهری بوته، بلال و چوب بلال نظیر تعداد برگهای بوته، تعداد برگهای بالای بلال، ارتفاع بوته و بلال، قطرسایه، طول و قطربلال، تعداد ردیف دانه روی بلال، تعداد دانه در ردیف روی بلال، طول دانه، قطر چوب بلال و وزن خشک چوب بلال هر بوته اندازه گیری شدند. عوامل مورد بررسی اثرات معنی داری را بر روی ویژگی های مورد مطالعه، به استثنای تعداد بلال هربوته، تعداد برگهای بوته، برگهای بالای بلال و طول دانه نشان دادند. همچنین اثرات متقابل معنی داری برای عوامل مورد بررسی در برخی از صفات ملاحظه گردید. بیشترین میزان عملکرد دانه تولید شده در هکتار در هیبرید سینگل کراس 601 با تراکم 8 بوته در مترمربع و مصرف 230 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار مشاهده شد و همچنین هیبرید مزبور حداکثر وزن هزار دانه را در تراکم 6 بوته در مترمربع و با مصرف 230 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار تولید کرد. سینگل کراس 604 بطور متوسط ارتفاع بوته، بلال و قطر ساقه بیشتری نسبت به سینگل کراس 601 داشت. خصوصیاتی نظیر قطر ساقه، طول بلال، قطر بلال و چوب بلال، تعداد ردیف دانه، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه با عملکرد دانه هر بوته همبستگی معنی داری نشان دادند.
  • ارزیابی آثار رفاه اقتصادی و کارایی سیاستی غذایی ارزان در ایران
    سیدحسینی، حسن پور صفحه 581
    ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، با اتخاذ سیاستهای غذای ارزان، مواد غذایی مختلف و به ویژه نان را به قیمت یارانه ای در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد. چنین سیاستهایی موجب می شوند که نوعی انتقال درآمد از تولید کنندگان/مالیات دهندگان به مصرف کنندگان صورت گیرد. انتقال درآمد از طریق بازار محصولات علاوه بر مخارج مستقیم، هزینه های غیرمستقیمی نیز ایجاد می کند. که بار اضافی انتقال در آمد نامیده می شوند. مطالعه حاضر به بررسی آثار رفاهی سیاست غذای ارزان- با تاکید بر نان ارزان، و کارایی آن پرداخته و بار اضافی انتقال درآمد را نیز مورد مطالعه قرار داده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سیاست غذای ارزان بسیار بیشتر از اندازه ای که رفاه مصرف کنندگان را افزایش داده است (به طور متوسط 4317میلیارد ریال)، باعث کاهش رفاه تولید کنندگان/مالیات دهندگان گردیده است (حدود 2.9 برابر افزایش رفاه مصرف کنندگان)، زیانهای مرده حاصل از سیاست فوق بسیار بالا (حدود 47.7 درصد عواید مالیاتی دولت در سال 1376) بوده و از این رو، کارایی آن در انتقال درآمد بسیار پایین (13 تا 58 درصد) بوده است.
  • آثار توازن کاتیون-آنیونی جیره غذائی روی توان تولیدی گاوهای شیرده
    نیکخواه، تهرانی، جامعی صفحه 591
    به منظور مطالعه آثار چهار جیره غذایی کاملا مخلوط با توازن متفاوت کاتیون-آنیون 30, 20, 10 (DCAB) و40 میلی اکی والان در 100 گرم ماده خشک در سه دوره چهارهفتگی متوالی، در چهار بلوک روی ماده خشک مصرفی، تولید شیر، چربی، پروتئین، لاکتوز، مواد جامد غیرچربی، کل مواد جامد شیر و pH خون و ادرار از دوازده راس گاو هلشتاین در دوره اول شیردهی در طرح چرخشی متوازن استفاده گردید. ماده خشک مصرفی با افزایش DCAB بطور خطی افزایش (P<0.01) یافت. مقدار شیر تولیدی (خام، تصحیح شده برحسب 3.5 و %4 درصد چربی) گاوهایی که با جیره با توازن 30 میلی اکی والان تغذیه شده بودند از جیره های دیگر بالاتر (P<0.05) بود. میانگین چربی شیر گاوهای تغذیه شده با جیره DCAB 40, 30, 20, 10 بترتیب برابر 3.05, 3.25, 3.10 و 3.33 درصد و 0.789, 0.754, 0.744 و 0.771 کیلوگرم در روز بود. میانگین پروتئین برای جیره مصرفی DCAB 40, 30, 20, 10 بترتیب برابر 2.83, 2.99, 2.95 و 2.96 درصد و 0.733, 0.696, 0.713 و 0.689 کیلوگرم (P<0.05) در روز بود. میانگین درصد مواد غیرچربی برای جیره ها به همان ترتیب معادل 8.52, 8.67, 8.69 و 8.56 بود. pH خون (7.47-7.41) و ادرار گاوها (8.08-8.23) با بالا رفتن DCAB جیره ها افزایش یافت (P<0.01). نتایج این پژوهش نشان داد که توان تولیدی گاوها با توازن کاتیون-آنیون معادل 30 میلی اکی والان در جیره های غذایی بهبود یافته است.
  • تعیین ارزش غذایی دانه لوبیا چشم بلبلی استان همدان به روش IN VIVOو ترکیب شیمیایی بوته آن
    طباطبایی، بابالار، کاشانی صفحه 601

    در این تحقیق ترکیب شیمیایی بوته و دانه لوبیا چشم بلبلی به روش تجزیه تقریبی و ضریب قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی دانه لوبیا چشم بلبلی با استفاده از حیوان زنده مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در سه منطقه ملایر، همدان و اسدآباد سه مزرعه (هر منطقه یک مزرعه) انتخاب شدند. طول و ترکیبات شیمیایی بوته لوبیا چشم بلبلی در سه مرحله شروع گلدهی، گلدهی کامل و دانه بستن برای هر سه مزرعه تعیین گردید. در هر سه مزرعه با افزایش سن گیاه طول بوته، درصد ماده خشک و درصد الیاف خام بوته روند افزایشی داشت ولی پروتئین خام کاهش یافت. بطوریکه به عنوان مثال در مزرعه مثال در مزرعه ملایر میانگین میزان ماده خشک از 22.00 درصد در مرحله شروع گلدهی به 23.05 و 27.82 درصد به ترتیب در مرحله گلدهی کامل و دانه بستن رسید. در هر سه مزرعه بین میانگین های مراحل مختلف رشد تفاوت معنی دار وجود داشت (P<0.05). درصد الیاف خام بوته لوبیا چشم بلبلی نیز در مزرعه ملایر در سه مرحله شروع گلدهی، گلدهی کامل و دانه بستن به ترتیب برابر 27.58, 24.97 و 28.28 درصد بود. در هر سه مزرعه بین مرحله شروع گلدهی و مرحله دانه بستن اختلاف معنی دار وجود داشت (P<0.05). میانگین درصد پروتئین خام بوته در مرحله شروع گلدهی، گلدهی کامل و دانه بستن در مزرعه ملایر به ترتیب برابر 19.66, 23.44 و 18.66 درصد بود. ترکیب شیمیایی دانه هر سه مزرعه نیز تعیین گردید. میانگین درصد پروتئین خام، الیاف خام، چربی خام، ان-اف-ای، خاکسترخام و ماده آلی دانه لوبیا چشم بلبلی در مزرعه ملایر به ترتیب برابر 3.97, 63.64, 2.43, 7.75, 22.21 و 96.03 درصد بود. قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی دانه هر سه مزرعه تعیین گردید. بدین منظور از ساقه یونجه که ابتدا قابلیت هضم آن تعیین شده بود به عنوان ماده خشبی جیره، و پنج راس گوسفند نر بالغ مهربان که در حد نگهداری تغذیه شدند استفاده شد. جیره گوسفندان حاوی 70 درصد دانه لوبیاچشم بلبلی و30 درصد ساقه یونجه بود. ضرایب قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی دانه هر سه مزرعه بدون محاسبه آثار متقابل و به روش جمع آوری کل مدفوع و با محاسبه آثار متقابل تعیین گردید. میانگین ضریب قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، الیاف خام، چربی خام و ان-اف-ای، بدون محاسبه اثرات متقابل مربوط به دانه لوبیا چشم بلبلی مزرعه ملایر به ترتیب برابر 69.41, 68.58, 71.12, 85.37, 82.60 و 90.04 درصد بود. در تمامی موارد ضریب هضم پس از محاسبه آثار کاهش یافتند و در مزرعه ملایر به ترتیب برابر 67.65, 64.35, 70.80, 81.44, 79.77 و 88.06 درصد بود. از لحاظ آماری بین ضرایب فوق در مزارع مختلف، اختلاف معنی دار وجود نداشت. ارزش انرژی زایی دانه لوبیا چشم بلبلی مزارع مختلف براساس کل موادمغذی قابل هضم، واحد علوفه ای بررم و لورا و انرژی قابل متابولیسم و انرژی خالص لورا تعیین شد.

  • اثرشاخص نیتروژن محلول های غذایی در تغذیه معدنی ارقام گوجه گلخانه ای در کشت هیدروپونیک
    صفحه 613
    در این تحقیق، 3 رقم گوجه فرنگی گلخانه ای به نامهای C1: NIKITA C2: HAMRA C3: ELENA بصورت هیدروپونیک مورد کشت قرار گرفتند و اثر 5 محلول غذایی مختلف بر روی آنها مور مطالعه قرار گرفت. تفاوت عمده محلولهای عذایی مختلف که بصورت S1, S2,S3, S4, S5 نشان داده شده است، در نوع نیتروژن موجود درفرمول آنها بو د، ...
  • کاربرد مدل کامپیوتری ANSWR برای محاسبه رواناب و تخمین
    پوزش شیرازی، رفاهی، شاهویی صفحه 627
    در سالهای اخیر توجه روزافزونی به بهبود و حفظ منابع آب ملی در کشور صورت گرفته است. هرز آبهای آلوده و رسوبات موجود در آنها از عوامل مهم در تخریب منابع یاد شده به شمار می روند. مدلهای ریاضی متعددی برای محاسبه هرز آب و تخمین فرسایش خاک بوجود آمده اند که مدل کامپیوتری ANSWERS یکی از این مدلها می باشد. این مدل از نوع مدلهای تبیینی بوده و با استفاده از پارامترهای توزیع یافته و یا پخشی در سطح یک حوزه آبخیز و با استفاده از داده های هر رگبارش، به شبیه سازی فرایندهای هیدرولوژیک رگبارش فوق می پردازد. در این تحقیق یک حوزه آبخیز به مساحت 24 هکتار در منطقه گرگان در نظر گرفته شد. اراضی شیبدار کشاورزی که در این حوزه قرار گرفته اند دارای شیب میانگین معادل 35 درصد می باشند. پس از ورود اطلاعات به کامپیوتر و حصول نتایج خروجی مشخص شد که حجم روان آب مشاهده شده در محیط با حجم روان آب محاسبه شده توسط مدل فوق تقریبا یکسان بوده و بیش از 96 درصد همخوانی دارد. با این وجود فرسایش خاک پیش بینی شده توسط مدل و فرسایش خاک مشاهده شده مطابقت مناسبی نداشته و عدد ارایه شده توسط مدل تا 2.5 برابر بیشتر از مقدار واقعی نیز بالغ می گردید. همچنین مشاهده شد که مدل کامپیوتری ANSWERS در بارانهای با شدت متوسط تا زیاد، بهتر از بارشهای با شدت کم عمل نموده و قابل اطمینان تر خواهد بود. در این میان از سایر مدلها نیز استفاده گردید و مشخص شد که حجم روان آب محاسبه شده در روش استدلالی تقریبا با مقدار واقعی نزدیک می باشد ولی قرابت آن کمتر از مدل ANSWERS است. همچنین حجم روان آب محاسبه شده توسط روش شماره منحنی (CN) دارای هیچگونه نزدیکی با مقدار واقعی نبوده و از اینرو در این حوزه قابل اطمینان نمی باشد. در مورد فرسایش خاک نیز باید عنوان کرد که مقدار تلفات خاک محاسبه شده توسط معادله جهانی فرسایش USLE تقریبا همخوانی مناسبی با مقدار واقعی داشته و از مدل ANSWERS در بارشهای با شدت کم قابل اطمینان تر خواهد بود. در نهایت باید عنوان کرد که با انجام تحقیقات بیشتر می توان به بهینه سازی مدلهای یاد شده و تطابق بهتر آنها با شرایط ایران پرداخت.
  • اثر تنش شوری و رطوبتی بر عملکرد ذرت
    امداد: فرداد صفحه 641
    بررسی اثر تنش های شوری و رطوبتی و اثر متقابل این دو تنش بر فرایند رشد و میزان محصول ذرت نوع هیبرید 704 در گلخانه ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج در بیست تیمار و هشت تکرار بصورت فاکتوری با طرح آماری پایه بلوک های کامل تصادفی در گلدان های پلاستیکی با وزن اولیه کاملا مشخص مورد آزمایش قرار گرفت. آب آبیاری در پنج سطح شوری با هدایت الکتریکی 0.5 (شاهد)، 6, 4, 2 و 8 دسی زیمنس برمتر و از نمک کلرور سدیم (99% خالص) برای تیمارهای یاد شده مورد استفاده قرار گرفت. تنش های رطوبتی با دور آبیاری ثابت 9, 6, 4 و 14 روز و با تخلیه تقریبی 70, 50, 30 و 90درصد آب قابل استفاده گیاه با توزین روزانه گلدانها و تعیین رطوبت موجود در خاک محاسبه و کمبود رطوبت تا درصد تعیین شده برای هر تیمار به طریق حجمی تامین شده است. آب آبشویی خاک بر مبنای ده درصد کاهش مجاز محصول جهت کاهش تجمع املاح در خاک منطقه ریشه ها محاسبه و به آب آبیاری اضافه شده است. آزمایش از مرحله 4 برگه شدن ذرت شروع تا برداشت محصول ادامه داشته و نتایج زیر بدست آمده است. تنش شوری و تنش آبی هر دو موجب کاهش سطح برگ، وزن خشک و ارتفاع گیاه گردیده است. در این فرآیند اثر تیمارهای شوری dS/m 8, 6, 4 بر روند کاهش محصول بیشتر از اثر رژیم های رطوبتی در این آزمایشها بوده است. از این دیدگاه شوری dS/m 8, 6, 4 باعث کاهش محصول به میزان 34, 17 و 49 درصد نسبت به تیمار شاهد گردیده است. ضمنا با افزایش تنش رطوبتی میزان محصول تا 31% کاهش یافته است. حداکثر عملکرد محصول در تیمارهای با تخلیه رطوبتی 30 و50 درصد و شوری 0.5 و dS/m 2 حاصل شده که بهترین آن از نظر دور آبیاری و اعمال مدیریت صحیح آن براساس 50 درصد مصرف آب قابل استفاده پیشنهاد می شود.
  • اثر خشکی کوتاه مدت بر توزیع مواد پرورده و تقسیم شیمائی آنها در گندم در مرحله پر شدن دانه
    صفحه 655
    انتقال مواد فتوسنتزی از منبع به مخزن عمدتا بوسیله قدرت منبع و قدرت مخزن کنترل می شود. لذا تنش خشکی می تواند با تاثیر بر هر یک از این دو جزء بر انتقال مواد اثر بگذارد. مجموعه ای از آزمایشها که در آنها شدتهای مختلف تنش آبی، روش های مختلف نشاندار کردن و زمانهای مختلف انتقال مواد فتوسنتزی در نظر گرفته شد، در قالب طرحهای کاملا تصادفی در شرایط گلخانه ای و اتاقک رشد اجرا شد. تنش خشکی یا به طور طبیعی و با قطع آبیاری (آزمایشهای گلدانی) و یا از طریق کاهش پتانسیل اسمزی محیط کشت (آزمایش کشت خوشه) اعمال شد. از کربن رادیو اکتیو (14C) برای ردیابی انتقال مواد فتوسنتزی و تبدیل آنها به نشاسته استفاده شد. درجه ای از خشکی کوتاه مدت که باعث پژمردگی معمولی برگ شد فتوسنتز را به طور معنی داری کاهش داد ولی تاثیر محسوسی روی توزیع مواد پرورده در گیاه نداشت. ورود مواد پرورده به دانه و تبدیل آنها به نشاسته هیچکدام تحت تاثیر این تیمار خشکی قرار نگرفتند. بهرحال ترکیب مواد پرورده نشان دار در برگ به نفع مواد محلول در اتانول تغییر یافت. ورود مواد به مخزن و تبدیل آن به نشاسته حتی وقتی مدت این نوع تیمار تنش به حدود 24 یا 40 ساعت افزایش یافت تحت تاثیر واقع نشد. بهرحال درجه ای از خشکی که باعث پژمردگی شدید (غیرقابل برگشت) برگ شد، انتقال مواد را به مخزن به طور معنی داری کاهش داد، اگر چه این کاهش به کاهش در فعالیت مخزن نسبت داده نشد. افزودن PEG با غلظت های پایین به محیط کشت خوشه ورود ساکاروز نشان دار را به مخزن به شدت کاهش داد، به هر حال این کاهش نیز غیرقابل انتساب به فعالیت مخزن بود. دلیل عدم واکنش مخزن به این تنشهای شدید کم آبی در رابطه با متدهای آزمایشی به کار رفته در متن توضیح داده شده است. نتایج این آزمایش نشان میدهد که فرایندهای انتقال مواد به دانه و تبدیل آنها به نشاسته به تنشهای خشکی کوتاه مدت تا حدودی مقاوم بوده در حالیکه ساخت مواد (فتوسنتز) به شدت تحت تاثیر این نوع خشکی قرار می گیرد که این وضعیت، منجر به غالبیت "محدودیت منبع" می گردد.