فهرست مطالب

اکوبیولوژی تالاب - سال دهم شماره 3 (پیاپی 37، پاییز 1397)

نشریه اکوبیولوژی تالاب
سال دهم شماره 3 (پیاپی 37، پاییز 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/07/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمود توکلی، محمدرضا بهروز خوش قلب صفحات 5-12
    فیلماهی (Huso huso) به عنوان یکی از 5 گونه مهم ماهیان خاویاری دریای خزر می باشد. میزان صید گونه فیلماهی در آب های ایرانی دریای خزر از سال 1384 تا پایان سال 1393 به شدت کاهشی بوده به طوری که از 6/30 تن در سال 1384 به 7/6 تن در سال 1393 رسیده که کاهشی معادل1/78 درصد داشته است. سهم صید فیلماهی از کل ماهیان خاویاری صیدشده در سال 1384 معادل 1/18 درصد بود که این میزان در سال 1393 به 41 درصد افزایش یافته است. بیشترین میزان سهم صید درمجموع صید فیلماهی مربوط به سواحل شرقی آب های ایرانی دریای خزر در استان گلستان بود که معادل 58 درصد در سال 1384 و 60 درصد در سال 1393 بود. میزان خاویار استحصالی گونه فیلماهی در سال 1384 معادل 7/1 تن بود که با کاهشی در حدود 53 درصد به 8/0 تن در سال 1393 رسیده است. سهم میزان خاویار استحصالی از گونه فیلماهی از کل خاویار استحصالی از ماهیان خاویاری در سال 1384 معادل 1/9 درصد بود که این میزان در سال 1393 به 2/45 درصد افزایش یافته است. صید در آبهای ایرانی دریای خزر در حال حاضر فقط به منظور تکثیر و بازسازی ذخایر و تحقیقات انجام می گیرد
    کلیدواژگان: فیلماهی، دریای خزر، صید، ماهیان خاویاری، ایران
  • مرتضی سپهر، فریبرز جمالزاد فلاح، حمیدرضا جمالزاده، رکسانا شعبانی کسبخی، شراره کرمی راد صفحات 13-36
    پهنه بندی اکولوژیک سواحل شهرستان رودسر بر مبنای معیار های تدوین شده در سازمان محیط زیست باهدف شناسایی مناطق حساس ساحلی-دریایی صورت گرفت. در طی این پژوهش منطقه ساحلی بر مبنای مورفولوژی به زیستگاه های جداگانه تفکیک گردید و با بررسی معیار ها در زیستگاه ها و استخراج جدول ارزیابی نقشه پهنه بندی منطقه ساحلی شهرستان رودسر تهیه شد. طبق نتایج منطقه ساحلی به 18 زیستگاه تفکیک شد. سواحل ماسه ای با 8 زیستگاه و 49/79 درصد اکثر منطقه ساحلی را به خود اختصاص داد. زیستگاه شماره 17 با 84 امتیاز قابلیت منطقه حفاظت شده ساحلی- دریایی یا پناهگاه حیات وحش ساحلی- دریایی کسب نمود. 14 زیستگاه با بیش از 50 امتیاز درجه منطقه حساس ساحلی یا دریایی و 3 زیستگاه با کمتر از 50 امتیاز جزء مناطق آزاد محسوب می شوند. طبق نتایج به دست آمده اکثر مناطق ساحلی شهرستان رودسر با حساسیت متوسط و جز منطقه حساس ساحلی یا دریایی محسوب می باشد.
    کلیدواژگان: پهنه بندی ساحل، اکولوژیک، مناطق حساس ساحلی- دریایی، شهرستان رودس
  • محمد جواد مصطفی لو، فاطمه شریعتی، شهاب شریعتی صفحات 37-48
    استرهای فتالیک اسید (PAEs) به عنوان نرم کننده در صنایع پلاستیک مورد استفاده قرار می گیرند. این ترکیبات امروزه به عنوان آلاینده زیست محیطی فراگیر، سخت تجزیه پذیر، خطرناک در نظر گرفته می شوند. با توجه به اهمیت تالاب انزلی در جهان و ورود انواع رودخانه ها و پساب تصفیه نشده کارخانجات و فاضلاب شهری به این تالاب، بررسی مقدار شش نوع از استرهای فتالیک اسید شامل دی متیل فتالات (DMP) ، دی اتیل فتالات (DEP) ، دی بوتیل فتالات (DBP) ، دی ایزوبوتیل فتالات (DIBP) ، بنزیل بوتیل فتالات (BBP) و دی اتیل هگزیل فتالات (DEHP) در 22 ایستگاه در تالاب انزلی از اهداف این پژوهش می باشد. نمونه های رسوب از 22 ایستگاه در تالاب انزلی با 3 تکرار در تیر ماه سال 1395برداشته شدند. فتالات ها به روش میکرواستخراج مایع پخشی (DLLME) از رسوب جداسازی گردید و برای اندازه گیری از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز طیف سنج جرمی استفاده شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد آلوده ترین ایستگاه ها، ایستگاه شماره 13 (خروجی نهنگ روگا) در قسمت غربی تالاب با میانگین غلظت شش استر فتالیک اسید 20322 میکرو گرم بر کیلوگرم و پاکیزه ترین ایستگاه شماره 21 (سیاه درویشان) در قسمت جنوب شرقی تالاب با میانگین غلظت شش استر فتالیک اسید 699 میکرو گرم بر کیلوگرم بود. بیشترین غلظت استرهای اسید فتالیک DEHP, BBP, DBP, DIBP, DEP, DMP به ترتیب 27، 24، 3190، 3557، 236 و 13494 میکرو گرم بر کیلوگرم بود. با محاسبه مجموع غلظت فتالات ها در ایستگاه های مورد بررسی مشخص شد مقدار میانگین فتالات در رسوبات کل ایستگاه ها 4870 میکروگرم بر کیلوگرم است که بیشتر از استاندارد سازمان محیط زیست آمریکا، اتحادیه اروپا و چین می باشد.
    کلیدواژگان: آلودگی، تالاب انزلی، رسوب، فتالات
  • عباس احمدپور، حسین فتحیان، مهدی مقسمی صفحات 49-62
    برنامه ریزی صحیح برای استفاده بهینه از منابع آبی با هدف رسیدن به توسعه پایدار از اهمیت خاصی برخورداراست. آگاهی از مقدار دقیق تبخیر که یکی از پارامترهای مهم برای برنامه ریزی های منابع آب، مدیریت آبیاری و تولیدات زراعی است امری اجتناب ناپذیر می باشد. از سوی دیگر عدم کفایت ایستگاه های تبخیر سنجی و ابهام در کیفیت داده ها پژوهشگران را به سمت مدل های برآورد سوق داده است. در این مقاله با بکارگیری مدل های خطی سری زمانی SARIMA و مدل دو-خطی (BiLinear)، تبخیر ماهانه در ایستگاه ایدنک واقع در حوضه مارون استان خوزستان برآورد شد. برای مدل سازی سری زمانی از داده های تبخیر ماهانه ایستگاه ایدنک با طول دوره اماری 32 سال (1392-1360) استفاده شد. برای صحت سنجی مدل های سری زمانی SARIMA برازش یافته، از مقادیر آماره آزمون پورت مانتو، و باقی مانده ای توابع خودهمبستگی و خودهمبستگی جزیی استفاده شده و برای انتخاب بهترین مدل SARIMA، از معیار شوارتز SBC بهره گرفته شد. همچنین برای صحت،سنجی مدل های دوخطی از آماره پورت مانتئو استفاده گردید. از میان مدل های SARIMA، مدل SARIMA(1,0,1)*(1,0,1)12 و از میان مدل های دو-خطی، مدل BL(7,0,1,1) برازش یافته بر سری زمانی تبخیر ماهانه ایدنک مناسب تشخیص داده شدند. مقایسه مقادیر معیارهای آماری دو مدل مذکور نشان داد که مدل BL(7,0,1,1) با ضریب تعیین (R2) برابر با 89/0، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) برابر با 945/2 میلی متر، میانگین قدرمطلق انحراف ((MAD برابر با 618/0میلی متر از دقت بیشتری نسبت به مدل SARIMA(1,0,1)*(1,0,1)12 در برآورد تبخیر ماهانه در ایستگاه ایدنک برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: تبخیر ماهانه، مدل دو-خطی، مدل SARIMA، حوضه مارون
  • غلامرضا بناگر، برهان ریاضی اصفهانی، حسین رحمانی، مهدی نادری جلودار صفحات 63-74
    هدف از این مطالعه، ارزیابی رابطه بین کیفیت آب رودخانه و توزیع جوامع بزرگ بی مهرگان کف زی در رودخانه هراز در ایران است. در این مطالعه، جوامع بزرگ بی مهرگان کف زی در امتداد جریان رودخانه در سال 1394 در 9 ایستگاه با سه تکرار با استفاده از سوربر سمپلر (30. 5×30. 5 cm2) نمونه گیری شد. برای ارزیابی بیولوژیکی کیفیت آب از شاخص زیستی BMWP، شاخص تنوع Simpson، شاخص غنای گونه ای EPT و شاخص تشابه Pielou استفاده شد. در مجموع 3781 (بهار 769، تابستان 1092، پاییز 1095 و زمستان 825) نمونه از بزرگ بی مهرگان کف زی متعلق به 4 رده، 11 راسته و 16 خانواده شناسایی شدند. کمترین تعداد تاکسون در بهار ثبت شد، درحالی که بیشترین تعداد تاکسون در پاییز ثبت شد. ایستگاه 9 کمترین تعداد تاکسون را داشت، درحالی که بیشترین تعداد تاکسون در ایستگاه 3 ثبت شد. محاسبه نتایج نشان داد که شرایط کیفیت آب از ایستگاه 1 تا 6 مناسب و میزان قابل توجهی از آلودگی آلی در ایستگاه های 7 و 8 موجود بود و همچنین کیفیت آب ایستگاه 9 نسبتا ضعیف بود که نشان می دهد که شرایط رودخانه در این ایستگاه نامطلوب است.
    کلیدواژگان: کیفیت آب، بزرگ بی مهرگان کف زی، تنوع، رودخانه هراز
  • گل نوش وارسته، مهدی سلطانی، مهدی شمسایی مهرجانی، ابوالقاسم کمالی صفحات 75-90
    پژوهش حاضر به بررسی اثرات گیاه سنبل آبی (Eichhornia crassipes) بر تغییرات شاخص های ایمنی و آنزیم های کبدی در ماهی کوی (Cyprinus carpio carpio) در سیستم پرورش آکوآپونیک می‏پردازد. تعداد 120 عدد ماهی کوی به وزن ابتدایی 2±10 گرم و 36 عدد نشا گیاه سنبل آبی در غالب 4 تیمار با 3 تکرار در 12 آکوآریوم شامل یک گروه شاهد (بدون گیاه) ، تیمار 1 دارای 2 نشا گل سنبل آبی، تیمار 2 دارای 4 نشا و تیمار 3 دارای 6 نشا به روش آکوآپونیک کشت داده شدند. نمونه برداری از گیاهان پس از کشت و نمونه برداری از ماهیان پس از 8 هفته دوره آزمایش در تیمارها به صورت تصادفی انجام شد. پس از نمونه‏برداری، فاکتورهای ایمنوفیزیولوژیک از جمله شمارش افتراقی گلبول های سفید مانند هتروفیل، لنفوسیت، ائوزینوفیل و مونوسیت، گلبول‏های قرمز، هموگلوبولین و هماتوکریت اندازه‏گیری شد. همچنین آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز و اوره در ماهی کوی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از سیستم آکوآپونیک می تواند شاخص های ایمنی و میزان آنزیم های کبدی ماهی کوی را در سیستم آکوآپونیک افزایش دهد، به طوری که تفاوت معنی‏داری در مقایسه با تیمارهای سیستم آکوآپونیک و گروه شاهد در پایان دوره کشت برای فاکتورهای ایمنی گلبول سفید، گلبول قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین و همچنین آنزیم های کبدی در تیمار 6 بوته ای مشاهده شد (05/0p<). یافته های حاصل از این پژوهش نشان‏دهنده اثر مثبت گیاه سنبل آبی بر شاخص های خونی و آنزیم های کبدی در ماهی کوی می‏باشد که به عنوان یک ماده موثر در کشت آکوآپونیک به منظور بهره گیری از خواص مثبت فیزیولوژیک آن استفاده گردد.
    کلیدواژگان: آکوآپونیک، گیاه سنبل آبی، ماهی کوی، شاخص های ایمنی، آنزیم های کبدی
  • الهه خان قلی، مرتضی نادری، مهرداد هادی پور، مهدی عالی پور اردی صفحات 91-102
    تالاب کویری میقان به عنوان اکوسیستمی ارزشمند و شکننده در یک منطقه کویری از تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی اتفاق افتاده در دهه های اخیر به شدت متاثر شده است. با توجه به کاهش شدید میزان حق آبه ورودی به این تالاب، تلاش گردید تا ابتدا میزان نیاز بوم شناختی تالاب از نظر حجم آب برای ارائه خدمات زیستگاهی مشخص شده و با مطالعات پیشین محاسبه نیاز آبی هیدرولوژیکی، مقایسه گردد. در این مطالعه با تکیه بر تصاویر ماهواره ای و همچنین بهره گیری از رویکرد جامع در تعیین نیاز آبی تلاش شد تا نوسان سطح تالاب در یک بازه زمانی سال 1998 لغایت 2016 میلادی از تصاویر ماهواره ای لندست استخراج گردد. نتایج این پژوهش حاکی از روند کاهشی سطح آب تالاب می باشد به طوریکه سطح تالاب در دو دهه اخیر حدود 79/18 کیلومترمربع کاهش یافته است. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل نیازهای زیستی درنای خاکستری، به عنوان گونه جانوری شاخص در منطقه و همچنین میزان وسعت و تراکم پوشش گیاهی مشخص گردید که در شرایطی که سطح پوشش آب تالاب حداقل وسعتی معادل 113 کیلومترمربع داشته باشد قادر به ارائه خدمات زیستگاهی خواهد بود. این مساله علاوه بر ایجاد یک کلان زیستگاه تالابی، سبب شکل گیری خرد زیستگاه های متعدد شده که ساختار اصلی آن را پوشش گیاهی تشکیل می دهند و بقای بوم شناختی تالاب تضمین خواهد شد.
    کلیدواژگان: الاب میقان، نیاز آبی بوم شناختی، متغیرهای بوم شناختی، درنای خاکستری، SWI، NDVI
  • مجتبی علیشاهی، زهرا طولابی دزفولی، الهام اسروش صفحات 103-112
    استفاده از نانو ذرات فلزی به ویژه نانو ذرات نقره در آبزی پروری طی سال های اخیر توسعه زیادی یافته است. به طورکلی فلزات سنگین سلامت ماهیان و به دنبال آن سلامت انسان را تحت تاثیر قرار می دهند، بنابراین استفاده از روش های مختلف درمانی برای پیشگیری و درمان مسمومیت با فلزات سنگین ضروری است. یکی از روش های استفاده شده برای از بین بردن سمیت فلزات، شلاته درمانی است که به معنای استفاده از مواد شلاته کننده برای ورود به جریان خون و حذف مواد مضر از قبیل فلزات سنگین می باشد. لذا در این تحقیق سعی شد تا اثر دو ماده پنیسیلامین و EDTA که در شلاته درمانی مسمومیت فلزات سنگین استفاده می شوند، و اثر آن ها در انسان و حیوانات خونگرم به اثبات رسیده است، در کاهش سمیت نانو ذرات نقره در ماهی بومی شیربت مشخص گردد. در این تحقیق 240 عدد بچه ماهی شیربت (32/0 ±90/4 گرم) به 4 تیمار (هر تیمار در سه تکرار) تقسیم شدند. تیمار اول با خوراک حاوی50 میلی گرم در لیتر پنسیلامین، و تیمار دوم با خوراک حاوی100 میلی گرم در کیلوگرم خوراک، تیمار سوم با EDTA به میزان 100 میلی گرم در کیلوگرم و تیمار کنترل با خوراک پایه بدون افزودنی به مدت 21 روز تغذیه شدند. سپس سمیت حاد نانوذرات نقره (LC50 96 ساعته) در چهار تیمار با استفاده از روش OECD اندازه گیری و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که سمیت نانوذرات نقره در تیمار کنترل در هر چهار مرحله زمانی تعیین سمیت (24، 48، 72 و 96 ساعت) به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای تجویز پنسیلامین و EDTA بود، همچنین تیمار تغذیه شده با پنسیلامین (100 میلی گرم در کیلوگرم خوراک) بالاترین مقاومت در برابر سمیت نانونقره در هر چهار مرحله سنجش سمیت را نشان داد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تجویز خوراکی این دو ماده برای پیشگیری و درمان مسمومیت با نانوذرات نقره در ماهی قابل استفاده بوده و کارایی پنسیلامین بیشتر از EDTA می باشد.
    کلیدواژگان: پنیسیلامین، EDTA، نانو ذرات نقره، شیربت، سمیت