فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال دهم شماره 6 (پیاپی 47، بهمن و اسفند 1387)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال دهم شماره 6 (پیاپی 47، بهمن و اسفند 1387)

  • 90 صفحه، بهای روی جلد: 7,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/01/15
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مرتضی صادقی، مجید متولی باشی، زهره حجتی صفحات 7-13
    سابقه و هدف
    سرطان پستان شایع ترین بدخیمی در بین زنان و اولین عامل مرگ آنها در میانسالی است. از اینرو شناخت ژنهای دخیل در این بیماری نظیر کلاژناز تیپ4 که در جدائی سلولها از بافت پایه و بدخیمی آنها نقش داشته، از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه به بررسی ارتباط یک پلی مورفیسم عملکردی (C/T) در پروموتور این ژن با کاهش سن شیوع و همچنین محل متاستاز در بیماران سرطان پستان خواهد پرداخت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد – شاهدی بر روی 90 بیمار مبتلا به سرطان پستان دارای متاستاز و 100 نفر افراد سالم انجام شد. برای بیماران هر دو ماه یکبار تستهای کلینیکی و کارهای درمانی انجام می شد. افراد تحت مطالعه بعد از تعیین ژنوتیپ به سه نوع CC، CT و TT تقسیم بندی شدند و نوع ژنوتیپ هر گروه با نوع متاستاز، سن متاستاز و همچنین منطقه درگیر در متاستاز بررسی شد. ابتدا برای ناحیه ژنی مربوط پرایمر طراحی شد و این ناحیه از طریق تکنیک PCRتکثیر شد و سپس با هضم آنزیم محدودکننده محصولات PCR، ژنوتیپ تک تک افراد برای این ناحیه مشخص گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که از 90 بیمار متاستازی 37 نفر دارای سن زیر 47 سال بودند. 41 نفر دارای متاستاز به غدد لنفاوی و 21 نفر دارای متاستاز به استخوان های پهن لگن و کتف بودند. همچنین ارتباط معنی داری بین وجود آلل T و کاهش سن بدخیمی به زیر 47 سال (001/0>p و 8/21-4/2: 95CI% و 3/7: OR) وجود داشت و همچنین در افراد دارای این آلل احتمال متاستاز به استخوان های پهن دو برابر بیشتر از متاستاز به غدد لنفاوی بود.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه وجود آلل Tدر پروموتور کلاژناز تیپ4 در افراد سرطانی یک فاکتور خطر برای کاهش سن متاستاز و همچنین احتمال متاستاز به استخوان های پهن (کتف و لگن) در مقابل غدد لنفاوی را بیشتر می کند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، پلی مورفیسم، متاستاز
  • محمدجعفر گلعلی پور، انه محمد غراوی، ثریا غفاری، رامین آذرهوش صفحات 14-22
    سابقه و هدف
    هیپرگلیسمی می تواند موجب تغییرات هیستولوژیک و مورفولژیک کلیه گردد. این مطالعه با هدف بررسی اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی برگ گیاه گزنه(Urtica dioica) بر تغییرات هیستولوژیک و مورفومتریک کلیه در موش صحرایی هیپرگلیسمیک انجام شد.
    مواد و روش ها
    30 سر موش صحرایی نر ویستار به سه گروه شاهد، دیابتی وحفاظتی تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین (80mg/kg) در موش های گروه دیابتی القا شد. در گروه حفاظتی در5 روز اول عصاره گزنه (100mg/kg/day) از طریق تزریق داخل صفاقی دریافت وسپس با استرپتوزتوسین دیابتی شدند. پس از انجام آزمایشات کلیه حیوانات در محلول بافر فرمالین فیکس و رنگ آمیزی گردید.
    یافته ها
    میانگین گلوگز خون در پایان هفته پنجم در گروه کنترل، دیابتیک و حفاظتی به ترتیب 4/99، 7/454 و 6/303 تعیین شد که در گروه حفاظتی در مقایسه با گروه دیابتی کمتر بود (05/0>p). نسبت وزن کلیه به وزن بدن در گروه شاهد، دیابتی و حفاظتی به ترتیب 42/0، 51/0 و 48/0 تعیین شد (05/0>p). مساحت گلومرول در گروه شاهد، دیابتیک و حفاظتی به ترتیب 3/1335، 8/1441 و 4/1326 میکرومترمکعب تعیین گردید (05/0>p). قطر گلومرول ها در گروه دیابتی (2/162 میکرومتر) نسبت به گروه های شاهد (1/156) و حفاظتی(2/153) افزایش یافت. در گروه دیابتی یافته های آسیب شناسی به نفع گلومرول اسکلروز بود. ساختار کلیه در گروه حفاظتی مانند گروه شاهد بود.
    نتیجه گیری
    عصاره برگ گزنه یک اثر حفاظتی در جلوگیری از افزایش میزان گلوکز خون داشته و می تواند از تغییرات مورفومتریک و هیستوپاتولوژیک کلیه در موش های هیپرگلیسمیک جلوگیری کند.
    کلیدواژگان: گزنه، دیابت، قند خون، کلیه، گلومرول، هیپرگلیسمی، استرپتوزوتوسین
  • محمدرضا نیکروش، مهدی جلالی، علیرضا فاضل صفحات 23-30
    سابقه و هدف
    فرمالدهید یکی از ترکیبات شیمیایی است که در سطح گسترده ای در صنعت و نیز برای مقاصد بهداشتی و فرآورده های دارویی استفاده می شود. پژوهش قبلی حاکی از اثر آن بر ساختار لوله های سمینیفر بافت بیضه و کاهش روند اسپرماتوژنز بود. در این پژوهش تغییرات احتمالی جمعیت سلول های لیدیگ و روند گسترش عروق بافت بیضه نیز مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    20 موش نر بالغ نژاد Balb/c به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی برای مدت 10 روز با مقدار 0.25mg/kg فرمالدهید محلول در سرم فیزیولوژی مورد تجویز داخل صفاقی قرار گرفتند. این عمل در گروه کنترل فقط با مقدار مشابهی از سرم فیزیولوژی تکرار گردید. پس از پایان دوره، همه نمونه ها پس از بیهوشی قطع نخاع گردیده و بیضه های آنان پس از آماده سازی بافتی با استفاده از متدهای ایمونوهیستوشیمیایی مبتنی بر بکارگیری آنتی بادی PCNA مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از شمارش سلول های لیدیگ در بافت بینابینی لوله های سمینیفر نشان داد که به شکلمعنی داری تعداد این سلول ها در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل بود (به ترتیب 42 در مقابل 66 سلول در میلیمتر مکعب). بعلاوه در گروه تجربی، در سلول های باقیمانده درجاتی از چروکیدگی و پیکنوز دیده شد که نشانگر کروماتولیز سلولی است.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تجویز فرمالدهید ممکن است تغییرات ساختاری بارزی در دستگاه تولید مثلی جنس نر از جمله بافت بینابینی بیضه پدید آورده و با تحت تاثیر قرار دادن جمعیت سلول های لیدیگ منجر به مرگ آنها شود.
    کلیدواژگان: فرمالدهید، ایمونوهیستوشیمیایی، بافت بینابینی بیضه، موش
  • ابراهیم علیجانپور، امید موقرنژاد، فرشته نظیری، شهرام سیفی، علی بیژنی صفحات 31-35
    سابقه و هدف
    درد، تهوع و استفراغ بعد از عمل شایعترین مشکلات بیماران در اتاق ریکاوری و پس از آن می باشد. این مطالعه با هدف تعیین مدت زمان بی دردی و عوارض آن در استفاده از بوپیواکائین و لیدوکائین به همراه بوپرونورفین با بوپیواکائین تنها انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کارآزمائی بالینی بر روی 187 نفر از بیماران 60-16 ساله مراجعه کننده به بیمارستانهای بابل که کاندید جراحی هرنیارافی و ارتوپدی اندام تحتانی بودند انجام شده است. بیماران به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول 2 میلی لیتر لیدوکائین5% همراه 50 میکرو گرم بوپرونورفین، گروه دوم 2 میلی لیتر بوپیواکائین (5/0%) همراه 50 میکروگرم بوپرونورفین و گروه سوم 2 میلی لیتر بوپیواکائین (5/0%) تنها دریافت کردند. اطلاعات به دست آمده شامل سن، جنس، طول بی دردی بر اساسVisual-Analogue Scoreو تهوع و استفراغ و نیز خارش و احتباس ادراری بررسی و ثبت شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که زمان متوسط شروع درد در گروهی که تحت درمان با بوپیواکائین و بوپرونورفین (8 ساعت) قرار داشتند بیشتر از لیدوکائین و بوپرونورفین (8/5 ساعت) و بوپیواکائین تنها (4 ساعت) بوده است (001/0>p). همچنین مدت زمان شروع درد شدید (نیاز به مسکن) در گروه بوپیواکائین و بوپرونورفین (8/10 ساعت) بیشتر از گروه های دیگر (9/7 و 3/6 ساعت) بود (001/0>p). میزان تهوع و استفراغ بین گروه ها اختلاف معنی داری نداشت، اما خارش و احتباس ادراری در گروهی که تحت درمان با بوپیواکائین و بوپرونورفین قرار گرفتند بیشتر از سایر گروه ها بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که استفاده از ترکیب بوپیواکائین و بوپرونورفین موجب بی دردی طولانی تری شده است. لذا این ترکیب برای بی حسی نخاعی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: بوپیواکائین، بوپرونورفین، لیدوکائین، زمان بی دردی، تهوع و استفراغ، بی حسی نخاعی
  • پرویز امری، سیدمظفر ربیعی، عباس سلیمانی، ابوالقاسم قاسمی، محمدحسین پور، علی بیژنی صفحات 36-41
    سابقه و هدف
    یکی از اهداف اداره بیهوشی در بیماران چشمی اورژانس، جلوگیری از آسپیراسیون محتویات معده و افزایش فشار داخل چشم (Intraocular Pressure، IOP) هنگام لوله گذاری داخل تراشه می باشد. برای جلوگیری از آسپیراسیون محتویات معده از تکنیک لوله گذاری سریع با کمک ساکسی نیل کولین استفاده می شود که باعث افزایش فشار داخل چشم می شود. در این تحقیق اثر نیفیدیپین زیر زبانی برروی فشار داخل چشم بدنبال لوله گذاری داخل تراشه پس از تجویز ساکسی نیل کولین بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمائی بالینی 64 بیمار کلاس I انجمن بیهوشی امریکا (ASA Class) در محدوده سنی60-15 سال که بطور انتخابی کاندید اعمال جراحی غیرچشمی بودند، بطور تصادفی به دو گروه32 نفره تقسیم شدند. روش بیهوشی در هر دو گروه یکسان بود. در گروه مطالعه20 دقیقه قبل از القای بیهوشی10mg نیفیدیپین زیر زبانی و در گروه شاهد10 قطره دارو نما به همان روش استفاده شد. اندازه گیری فشار داخل چشم با تونومتر شیوتز یکبار قبل از تجویز نیفیدیپین و دارونما (قبل از القای بیهوشی) و در دقایق 5، 3 و1 بعد از القای بیهوشی انجام شد.
    یافته ها
    در بررسی بعمل آمده، فشار داخل چشم قبل از القای بیهوشی در گروه نیفیدیپین و شاهد بترتیب 8/2±5/12 و2/3±9/13 میلی متر جیوه بود که به لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود. متوسط فشار داخل چشم در دقایق 5 و 3، 1 در گروه نیفیدیپین به ترتیب 9/2±3/13، 2/3±3/14، 9/2±6/11 میلی مترجیوه و درگروه شاهد 5/3±9/17، 5/3±5/21، 2/3±9/16 میلی متر جیوه بود (001/0>p). همچنین سیر تغییرات فشار داخل چشم نسبت به پایه در دو گروه معنی دار بود (001/0>p)، اما تغییرات فشار خون سیستولیک و ضربان قلب در دو گروه اختلافی نداشتند.
    نتیجه گیری
    طبق این بررسی، افزایش فشار داخل چشم بدنبال لوله گذاری داخل تراشه با ساکسینیل کولین پس از تجویز نیفیدیپین زیر زبانی بسیار اندک بوده لذا میتوان از این شیوه در مواردیکه تغییرات شدید فشار داخل چشم برای چشم تهدید کننده است (مثلا در ترومای نافذ چشمی) جهت القای سریع بیهوشی عمومی و لوله گذاری داخل تراشه ای استفاده کرد.
    کلیدواژگان: فشار داخل چشمی، ساکسی نیل کولین، نیفیدیپین، لوله گذاری داخل تراشه
  • ناهید سخاور، معصومه میرتیموری صفحات 42-48
    سابقه و هدف
    امروزه اذهان پژوهشگران بدلیل عوارض داروهای شیمیایی، ایجاد آلرژی و مقاومتهای دارویی به برخی از آنها مجددا متوجه استفاده بهینه از طب سنتی شده است. با توجه به آمار بالای سزارین و اینکه بسیاری از این بیماران، بعد ازعمل دچار ناراحتی های گوارشی آزاردهنده می شوند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر زیره سبز و شیرمنیزی در جلوگیری از ایجاد عوارض بعد از سزارین اورژانس می باشد.
    مواد وروش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی 150 بیمار پس از انجام عمل سزارین اورژانس انجام شد. بیماران بطور تصادفی به دو گروه مساوی تجربه و شاهد تقسیم شدند، پس از شروع رژیم غذایی به منظور جلوگیری از بروز عوارض گوارشی در گروه شاهد شربت شیر منیزی و در گروه تجربه زیره سبز آسیاب شده سه بار در روز تجویز شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده و معاینه بیماران ثبت گردید.
    یافته ها
    در گروه شاهد در مقایسه با گروه تجربه، دیستانسیون خفیف شکم در35 نفر(6/46/%) در مقابل 15 نفر (20%)، درد کولیکی شکم در 24 نفر (32%) در مقابل 4 نفر (3/5%)، سوزش سر دل در 40 نفر (3/53%) در مقابل 10 نفر (3/13%)، دفع گاز دیررس در 30 نفر (40%) در مقابل 5 نفر (6/6%)، اجابت مزاج دیررس در 10 نفر (3/13%) در مقابل 1 نفر (3/1%) و میانگین مدت بستری در بیمارستان (5/3±50 ساعت در مقابل 3±36 ساعت) تفاوت آماری معنی داری را نشان داد (05/0>p)،ولی دیستانسیون شدید شکم در10 نفر (3/13%) در مقابل 3 نفر(4%)، تهوع در 6 نفر (8%) در مقابل 2 نفر (6/2%)، استفراغ در 4 نفر (3/5%) در مقابل 10 نفر (3/13%) تفاوت معنی دار نداشت. در دو گروه متغیرهای تاثیر گذار بر عوارض گوارشی همگن بودند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که زیره سبز آسیاب شده در کاهش عوارض گوارشی بدنبال سزارین اورژانسی مشابه و حتی موثرتر از شیر منیزی می باشد.
    کلیدواژگان: زیره سبز، سزارین، شیر منیژی، عوارض گوارشی
  • نادیا بنی هاشم، ابراهیم علیجانپور، حسینعلی شریف، حکیمه آل رضا، مهرداد طاهری، علی بیژنی صفحات 49-53
    سابقه و هدف
    لرز متعاقب بیهوشی نخاعی عارضه ای شایع و نامطلوب است که می تواند منجربه اختلال در مانیتورینگ حین عمل، افزایش مصرف اکسیژن واسیدوز لاکتیک شود. مپردین به عنوان درمان انتخابی لرز متعاقب بیهوشی معرفی شده است. از آنجائیکه این دارو را نمی توان برای تمام بیماران بکار برد، این مطالعه به منظور مقایسه اثر ترامادول و مپریدین در درمان لرز بعد از بیهوشی نخاعی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 40 بیمار بین سنین 22 تا 51 سال (ASA Class I) که متعاقب بیهوشی نخاعی دچار لرز شدند، انجام گرفت. بیماران بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول (20 نفر) 0.5mg/kg مپردین و به گروه دوم (20 نفر) 0.5mg/kg ترامادول متعاقب لرز تزریق گردید. زمان بهبود لرز، دپرسیون تنفسی، تهوع و استفراغ در طی عمل و ریکاوری مانیتور و ثبت شده و نتایج بدست آمده مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    پاسخ به درمان در هر دو گروه مشابه و همه بیماران به درمان پاسخ دادند. زمان بهبودی در گروه مپریدین 3/80 ثانیه و در گروه ترامادول 114 ثانیه بود (001/0>p). اما تفاوت معنی دار آماری در شاخص های تنفسی، سطح هوشیاری، تهوع و استفراغ در اندازه گیری های قبل و بعد از عمل مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که ترامادول می تواند مانند مپریدین در درمان لرز بعد از بیحسی نخاعی موثر باشد.
    کلیدواژگان: مپریدین، ترامادول، بیهوشی نخاعی، لرز
  • محسن زارع، کمال الدین عابدی، محسن رحیمی نژاد، غلامحسین حلوانی، ابوالفضل برخورداری، ابراهیم ولی پور صفحات 54-61
    سابقه و هدف
    سر و صدا یکی از فاکتورهای خطر تهدید کننده سلامت از جمله پرفشاری خون می باشد. ساکنین اطراف فرودگاه و خلبانان بعلت تماس مزمن با سر و صدا بیشتر در معرض پرفشاری خون می باشند. این مطالعه به منظور تعیین رابطه بین مواجهه با سر و صدای هواپیما بر پرفشاری خون کارکنان فرودگاه انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد - شاهدی بر روی 145 نفر از افراد در معرض صدای هواپیما (گروه مورد) و 132 نفر (گروه بدون مواجهه) انجام شد. کلیه نمونه ها مرد بوده و گروه کنترل نیز از نظر ویژگی های دموگرافیک با گروه مواجهه یافته همسان سازی شدند. فشار خون نمونه ها ابتدای شیفت کاری و در دو نوبت استراحت و نشسته به فاصله 10 دقیقه توسط پرستار با تجربه اندازه گیری و ثبت شد. سپس فشارخون به گروه های طبیعی، بالای حد طبیعی، پرفشاری خون درجه I، II وIII و فشار خون غیرطبیعی تقسیم بندی شد. اندازه گیری صدا با دستگاه صدا سنج مدل cel-440 به روش ایستگاه بندی صورت گرفت و سپس Leq محاسبه گردید. پس از تکمیل پرسشنامه داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که میانگین فشار خون سیستولیک گروه مورد 3/1±3/12 و گروه شاهد 9/0±6/11 بود که بین آنها اختلاف معنی داری وجود داشت (03/0=p)، در حالیکه میانگین فشار خون دیاستول در گروه مورد و شاهد به ترتیب 8/0±9/7 و 7/0±8 بوده و تفاوت آنها معنی دار نبود. ریسک نسبی ابتلا به فشار خون غیرطبیعی در پرسنل فرودگاه نسبت به گروه کنترل (5/21-3/2: 95CI %) شانزده ممیز چهار دهم بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که فشارخون سیستولیک در کارمندان فرودگاه در مقایسه با گروه کنترل افزایش دارد، بنابراین پیشنهاد می نمائیم که با پایش مداوم فشارخون کارگران در معرض صدا به موقع از عوارض آن جلوگیری بعمل آید.
    کلیدواژگان: فرودگاه، هواپیما، پرفشاری خون، سر و صدا
  • محمدتقی صالحی عمران، ستار جعفری صفحات 62-66
    سابقه و هدف
    مقاومت به انسولین یک عامل خطر برای بسیاری از بیماری های قلبی - عروقی بوده که اثرات آن بر روی علل و پیش آگهی بیماری بطور شفاف مشخص نمی باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شاخص مقاومت به انسولین حین بستری (Admission Insulin Resistance Index، AIRI) با پیش آگهی بیماران غیر دیابتی با تشخیص سندرم حاد عروق کرونر (ACS) انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 90 نفر از بیماران غیر دیابتی با تشخیص ACS در 3 گروه آنژین صدری (UA) و انفارکتوس با و بدون صعود قطعه STEMI) ST و NSTEMI) در بخش CCU بیمارستان شهید بهشتی انجام شد. جهت تشخیص انفارکتوس میوکارد از سه معیار علائم بالینی، افزایش سطح آنزیم های قلبی و تغییرات نوار قلب (EKG) استفاده شد. کلیه بیماران از نظر وقوع عوارض و کسر جهشی بطن چپ 15 روز بعد از بستری مورد بررسی قرار گرفتند. از تمامی بیماران پس از پذیرش، در حالت ناشتا 5 سی سی خون گرفته شد و سطح انسولین و قند خون ناشتا اندازه گیری شد. سایر اطلاعات لازم شامل ابتلا به دیابت، فشار خون، هیپرلیپیدمی، سیگار کشیدن، جنس، سن و سابقه خانوادگی مثبت برای بیماران ثبت گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران، توزیع جنسی و توزیع ریسک فاکتورهای قلبی (مصرف سیگار، فشارخون، هیپرلیپیدمی، بیماری عروق کرونر و سابقه فامیلی) بین سه گروه اختلاف معنی داری نداشتند. میانگین AIRI در گروه NSTEMI، STEMI و UA بترتیب 6/6±9/6، 8/10±5/10و 8/8±6/8 بود. ضمنا میانگین AIRI در بیماران عارضه دار و بدون عارضه تفاوت معنی داری نداشتند (1/9±9/7 در مقابل 8/8±7/8).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که شاخص مقاومت به انسولین زمان بستری، در شناسایی بیماران غیردیابتیک مبتلا به اختلال عملکرد بطنی همراه با سندرم حاد کرونری ارتباط ندارد.
    کلیدواژگان: سندرم حاد کرونر، شاخص مقاومت به انسولین زمان بستری، بیماران غیر دیابتی
  • لیلی سخاوت، مژگان کریمی زارچی، افسرالسادات طباطبایی صفحات 67-72
    سابقه و هدف
    از گذشته اعتقاد بر این بوده است که بیماران پس از جراحی های شکم باید تا زمان برگشت صداهای روده ای ازراه دهان مواد غذایی دریافت نکنند. مطالعه زیر با هدف بررسی اثر تغذیه زودهنگام بعد از سزارین بر عوارض گوارشی و رضایتمندی بیماران صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه کار آزمایی بالینی در بیمارستان شهید صدوقی یزد 220 زن سزارین شده بطور تصادفی به دو گروه 110 نفر (گروه تغذیه زودهنگام) 2 ساعت بعد از سزارین و 110 نفر دیگر (گروه کنترل) 12 ساعت بعد از عمل، تقسیم شدند و سپس مایعات و در صورت تحمل رژیم جامد دریافت داشتند. دو گروه از نظر زمان شروع صداهای روده ای، دفع گاز، وجود تهوع و استفراغ، رضایتمندی بیماران و مدت بستری شدن در بیمارستان با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    در گروه تغذیه زودهنگام صداهای روده ای زودتر شنیده شد، همچنین در این گروه دفع گاز، دفع مدفوع و تحمل زودتر بود. تحمل رژیم غذایی عادی در گروه تغذیه زودهنگام زودتر اتفاق افتاد (1/2±6/8 در مقابل 9/5±9/20، 00/0=p). عوارض گوارشی در دو گروه تفاوت معنی دار نداشت. میانگین مدت بستری شدن بر حسب ساعت در گروه تغذیه زودهنگام 3/4±6/26 و در گروه تغذیه دیرهنگام 8/3±1/54 بود 00/0=p. میزان رضایتمندی بیماران در گروه تغذیه زودهنگام بیشتر از گروه تغذیه دیرهنگام بود (1/12±2/79 در مقابل 9/ 13±1/50، 01/0=p).
    نتیجه گیری
    تغذیه زودهنگام بعد از سزارین می تواند باعث شروع زودتر رژیم عادی، کوتاه شدن مدت بستری در بیمارستان و رضایتمندی بیشتر بیماران گردد.
    کلیدواژگان: زودهنگام، دیرهنگام، تغذیه، عوارض گوارشی، سزارین
  • محمدعلی جهانی، ابوالفضل رستگار، محمدحسین پور، علی بیژنی صفحات 73-79
    سابقه و هدف
    بخش اورژانس بیمارستانها در شرایطی که حیات انسان به مخاطره می افتد، می بایست در جهت رفع آن عوامل و نجات جان افراد نیازمند، به کمک های فوری پزشکی اقدام نماید. عواملی همچون نیروی انسانی، فضا و تجهیزات می توانند معرف میزان آمادگی و کارایی بخش اورژانس و ملاک مقایسه بیمارستانها خواهند بود. هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت نیروی انسانی، فضا و تجهیزات اورژانس بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی بابل براساس استانداردهای ملی درسال1386می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش بر روی مسئولین فنی اورژانس، سرپرستاران، مترون و سوپر وایزر، مدیر بیمارستان های دانشگاه مذکور به روش مقطعی صورت پذیرفت و داده ها بوسیله پرسشنامه جمع آوری گردید.
    یافته ها
    از نظر نیروی انسانی رده های پایین، متوسط تعداد نیروی خدماتی و بهیار بترتیب 1 و کمتر از 1 نفر در هر شیفت کاری بود. متوسط زیربنای اورژانس برای هر تخت زیر 50 متر مربع بوده بنحویکه بیمارستان امیرکلا با کمبود شدید فضای فیزیکی اورژانس مواجه بود. از نظر تجهیزات پزشکی سرمایه ای تعدادی از اقلام پایینتر از حد استاندارد و تعدادی از آن ها بالاتر از حد استاندارد بود ولی از نظر تجهیزات پزشکی مصرفی اختلافی با استانداردها ملی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان از نیاز به افزایش نیروی انسانی سطوح پایین و نیز نیاز به دوره های مربوط به مدیریت اورژانس و تریاژ در سطوح بالاتر می باشد. در بخش تجهیزات سرمایه ای نیاز به ترمیم و جایگزینی تعدادی از اقلام ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: نیروی انسانی، فضا، تجهیزات، اورژانس، بیمارستان، بابل
  • سیدجلیل سیدی اندی، داود شجاعی زاده، عزیزاله باطبی، سیدمصطفی حسینی، رزیتا رضایی صفحات 80-87
    سابقه و هدف
    کنترل و ارزشیابی خدمات بهداشتی و درمانی اولین گام ضروری در ارائه صحیح خدمات بوده و یکی از مهمترین عوامل ارزشیابی، میزان رضایتمندی مراجعین است. در این پژوهش میزان رضایتمندی مددجویان و بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی– درمانی شهری تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران از نحوه ارائه خدمات بهداشتی - درمانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش مقطعی بر روی 496 نمونه از بین افراد مراجعه کننده به 25 مرکز بهداشتی– درمانی شهری انجام گرفت. اطلاعات بر اساس مقیاس لیکرت و با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد.
    یافته ها
    میانگین (± انحراف معیار) سن مراجعین مورد مطالعه 5/12±30 سال و 7/69% از آنان زن بوده اند. میزان رضایت کلی بیماران در خدمات چهارگانه درمانی 5/60% و در خدمات چهارگانه بهداشتی 6/64% برآورد گردید. میزان رضایتمندی در خدمات پزشکی (6/68%) و تنظیم خانواده (4/69%)، در سطح بالایی بوده و برعکس در خدمات دندانپزشکی (5/51%)، داروخانه (3/45%) و واکسیناسیون (8/57%) میزان رضایتمندی، نسبتا پایین تر بود. در مورد سه خدمت دیگر یعنی آموزش بهداشت، بهداشت مادر و کودک و نیز تزریقات و پانسمان، درصد رضایتمندی متوسط و بینابینی دیده شد. مراجعین ساکن در فاصله کمتر از 3 کیلومتر (در خدمات بهداشتی و نیز درمانی) و نیز دارای تحصیلات کمتر بطور معنی داری از میزان رضایت بالاتری برخوردار بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه که ارائه خدمات در برخی موارد در حد مطلوب نمی باشد، پیشنهاد می گردد که با برقراری سیستم ارجاع مناسب و نظارت موجب ارتقای رضایت مندی مراجعین را فراهم آورند.
    کلیدواژگان: رضایت، بیمار، مشتری، خدمات بهداشتی، درمانی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
|