فهرست مطالب

کلام اسلامی - پیاپی 106 (تابستان 1397)

نشریه کلام اسلامی
پیاپی 106 (تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/04/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حمیدرضا شاکرین* صفحات 9-25
    عقل و خرد یکی از منابع مهم معرفت اعتقادی است و روش کاربست آن از اهمیت بسیاری برخوردار است. تاریخ علم کلام شاهد جریانات مختلفی در این زمینه بوده است. آنچه در این مقاله دنبال می شود نگاهی به رویکرد کلام دیرپای عقلی / فلسفی در سنت فکری تشیع، و دیگری جریان نوپای کلام تفکیکی و سنجش آن دو است. روش تحقیق در این بحث، اسنادی و تحلیلی است و ماحصل آن این است که فارغ از برخی اختلافات مصداقی، رویکرد تفکیکی، در صورت گریز از عقل استدلالی و ضوابط منطقی، تهی از هرگونه پشتوانه معتبری بوده و سرانجام به ندانم گویی و بن بست معرفتی خواهد انجامید.
    کلیدواژگان: عقل، عقل نوری، قیاس برهان، کلام عقلی، نگره تفکیک
  • محمد باقر پور امینی* صفحات 27-51
    مبانی معرفتی وهابیت بر محور اسلوب نقلی و نفی اسلوب عقلی استوار است. سلفیان وهابی به عنوان سرسخت ترین عقل گریزان، علاوه بر عدم پذیرش عقل به مثابه یک منبع مستقل شناخت در کنار کتاب و سنت، در اصل توانایی عقل برای فهم دین و کاربرد آلی آن تاملاتی داشته، نقش عقل را به مثابه ابزار، فهمنده و مفسر کتاب و سنت نمی پذیرند. در نگاه نص گرایان سلفی حجیت ظاهر کتاب و سنت، نفی تاویل متشابه و حجیت فهم صحابه نیز به عنوان روش های شناخت تلقی می گردد که در خدمت معنا شناسی این جریان فکری قرار می گیرد. در این نوشتار برای تحلیل انتقادی مبانی معرفتی وهابیت بر روش آیت الله سبحانی تکیه می شود، ایشان به عنوان یک متکلم عقل گرا در مباحث کلامی، نقش ممتازی را در مواجهه با وهابیت ایفا نموده و مبانی معرفتی آنان را نقد کرده است. وی افزون بر استفاده از روش های عقلی، از مبانی مورد پذیرش مخالفان خویش همچون نقل نیز سود جسته است.
    کلیدواژگان: وهابیت، آیت الله سبحانی، معرفت نقلی، معرفت عقلی، شناخت معنا
  • علی فقیه* صفحات 53-67
    علامه طباطبایی عصمت انبیاء از معصیت را به وسیله دلیل «تلازم هدایت الهی و عصمت» اثبات می‎کند. این دلیل از ابتکارات علامه است که با استفاده از تفسیر قرآن به قرآن و قرار دادن چند دسته از آیات، عصمت انبیاء از گناه را اثبات کرده است. مسئله این است که دیدگاه ایشان در جهت اثبات عصمت به وسیله این دلیل چگونه است، و آیا اشکالات مطرح شده بر آن وارد است یا خیر؟ استدلال ایشان متشکل از سه مقدمه برگرفته از آیات قرآن است: 1. انبیاء مهتدی به هدایت الهی هستند 2. هیچ نوع ضلالتی متوجه هدایت یافتگان به هدایت الهی نیست 3. هر معصیتی ضلالت است.
    نتیجه
    انبیاء از معصیت که ضلالت است معصوم‎ اند. این مقاله در صدد است که با استفاده از روش تحلیل و توصیف، به تبیین این دلیل و پاسخگویی به اشکالات آن پرداخته و نشان داده است که اشکالات مطرح شده بر این دلیل، وارد نمی‎باشد.
    کلیدواژگان: عصمت، هدایت، معصیت، علامه طباطبایی
  • علی ربانی گلپایگانی*، مسلم زمانیان صفحات 69-86
    «کتاب» در قرآن کریم کاربردهای متعددی دارد. یکی از این کاربردها «علم الکتاب» است، این تعبیر دوبار در قرآن استعمال شده است؛ یک بار در مورد کسی که بخشی از «علم الکتاب» را دارا بوده، و یک بار در مورد کسی که از تمام «علم الکتاب» آگاه بوده، و بر رسالت پیامبر(ص) در برابر مشرکین گواهی می دهد. در تعیین منظور از «کتاب» و حقیقت آن اختلاف شده که آیا مراد، لوح محفوظ است، یا کتب آسمانی پیشین، و یا قرآن کریم؛ و نیز عالم به تمام «علم الکتاب» آیا خداوند است، یا جبرئیل، یا علمای اهل کتاب، یا ائمه:. با تحلیل و بررسی آیات و روایات روشن می شود که منظور از علم الکتاب همان حقیقت قرآن کریم است که هم در لوح محفوظ بوده، و هم جامع کتاب آسمانی است؛ و مصداق آگاهان از تمام «علم الکتاب» هم بعد از پیامبر6، ائمه اطهار: هستند.
    کلیدواژگان: علم الکتاب، لوح محفوظ، علم امام
  • مهدی فرمانیان، رضا پور علی سرخه دیزج صفحات 87-108
    بر اساس روایات شیعه و اهل سنت و نیز دیدگاه مفسران اسلامی، مراد از «اذن واعیه» (گوش شنوا) در آیه دوازدهم سوره حاقه حضرت علی(ع) است. به اعتقاد مفسران فریقین تطبیق «اذن واعیه» بر حضرت علی(ع) بر کمال علم و دانش آن حضرت دلالت دارد، از این رو علمای امامیه آیه شریفه «و تعی ها اذن واعیه» را یکی از دلائل نقلی امامت آن حضرت دانسته اند. ابن تیمیه حدیث دال بر نزول آیه مذکور در شان حضرت علی(ع) را دروغ پنداشته و گفته است «اذن واعیه» اختصاص به ایشان نداشته و هر کسی می تواند با اطاعت از فرامین الهی مصداق آن باشد. ابطال این دو مدعای ابن تیمیه و اثبات استواری استدلال به این آیه شریفه، موضوع پژوهش این نوشتار است.
    کلیدواژگان: ابن تیمیه، اذن واعیه، امامت حضرت علی(ع)، حدیث متواتر
  • عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی، محمدحسن بشیری صفحات 109-130
    شیخ ابراهیم و شیخ احمد دو برادر از خاندان کفعمی در قرن نهم و اوایل قرن دهم هستند. گرچه شیخ ابراهیم اثر مستقل کلامی ندارد؛ اما می‏توان اندیشه‏های کلامی او را از دیگر آثارش به‏خصوص «المقام الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی» به دست آورد. شیخ ابراهیم با بیان توقیفی بودن اسماء الهی و تبیین هماهنگی وحدت ذات الهی با کثرت صفات، به توضیح صفات الهی پرداخته است؛ توضیحاتی که با تبیین‏های عقلی مسئله قابل تطبیق است. او هم‏چنین بر مطالعه‏ی آفرینش حکیمانه‏ی خدای سبحان تاکید دارد. شیخ احمد با تالیف «معارج الافهام إلی علم الکلام» اندیشه‏های کلامی خود را ارایه کرده است. وی در تبیین مسایل اعتقادی از اصول و قواعد منطقی و فلسفی بهره گرفته و روش استدلالی او به صورت تلفیقی و با استفاده از عقل و نقل سامان یافته است؛ به این‏صورت که مستدل‏شدن یک مسئله‏ی کلامی یا به عقل است، یا به نقل، و یا به هر دو. شیخ احمد با این الگو دلیل هر مسئله را اقامه کرده است. او در بسیاری از مسایل اختلافی میان متکلمان و فیلسوفان، هم‏رای با متکلمان است.
    کلیدواژگان: ابراهیم کفعمی، احمد کفعمی، روش عقلی، روش نقلی، روش تلفیقی، روش‏ شناسی کلامی