فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال هشتم شماره 2 (پیاپی 30، تابستان 1380)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال هشتم شماره 2 (پیاپی 30، تابستان 1380)

  • 145 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1379/10/12
  • تعداد عناوین: 14
|
  • خسرو قزوینیان، رضا جمشیدی، حبیب الله دانایی، تقی زهرایی صالحی صفحه 3
    این بررسی بر روی 4100 راس بز شهرستان سمنان در دو نوبت، انجام شد و یک ماه بعد از زایش اسفند 1373 و 5 ماه بعد از زایش تیر 1374، در دو منطقه شمال و جنوب مورد آزمایش شیرآزما GMT قرار گرفتند که تعداد 255 مورد GMT مثبت بود. نمونه های مثبت در شیشه های در پیچ دار استریل شده به آزمایشگاه منتقل و روی محیط های آگارخوندار و مک کانکی کشت شدند.، در مجموع 103 (40.3%) باکتری جدا گردید، که تعداد 63 (24.7%) مورد استافیلوکوکوس، 30 (11.7%) مورد استافیلوکوکوس ارئوس، 10 (3.9%) مورد اشریشیاکلی بود. سپس آزمایش آنتی بیوگرام روی باکتری ها انجام شد. در خاتمه نتیجه گیری شده است که درصد ابتلا به GMT مثبت در بزهای منطقه شمال یا کوهستانی بیشتر از جنوب یا کویری است و درصد ابتلا در نمونه برداری نوبت دوم بیشتر از نمونه برداری اول می باشد. همچنین بهترین آنتی بیوتیک برای استافیلوکوکوس، اریترومایسین و برای اشریشیاکلی، تتراسیکلین است.
    کلیدواژگان: ورم پستان، باکتری، بز
  • آرش شکوری، احمد سواری، سید محمد باقر نبوی، وحید یاوری صفحه 11
    بررسی عوامل فیزیکوشیمیایی دما، اکسیژن، شوری، pH، مقدار کل ماده آلی و دانه بندی در ناحیه زیر جزرومدی چهار خور منطقه ماهشهر طی مرداد 75 تا تیر 76 انجام گرفت و ارتباط بین این عوامل و تراکم پرتاران موجود در بستر خورها بررسی شد. روند تغییرات دمای آب مطابق با تغییرات دمای هوای منطقه بود اما نوسانات کمتری داشت. شوری در این خورها بالاتر از ppt 40 بود و به همین دلیل جزر خورهای هایپرهالاین محسوب می شوند. اکسیژن در سطح بالایی قرار داشته (بالای? mg/l) و pH در خور بیحد کمتر از 8 بوده است. بین مقدار کل ماده آلی و دانه بندی ریزتر از 63 میکرون همبستگی مثبت وجود داشت و در مناطق مورد بررسی غلبه با رسوبات ریزتر از 63 میکرون (رسوبات گلی) می بود. در خورهای دورق و غزاله دما، در خور غنام شوری و در خور بیحد دانه بندی ریزتر از 63 میکرون بیشترین تاثیر را بر تراکم داشته اند.
  • مجید انصاری جعفری صفحه 26
    سنگهای رسوبی دگرگون شده متعلق به فوق گروه داروار، کوارتزیت های کالادگی، بازالتهای دکن تراپ در حوزه زهکشی درجه مات بودروک و در آبراهه های فرعی زیر حوزه ساندی وادی رودخانه آکرا قابل مشاهده می باشند. بدون توجه به واحدهای سنگی لاتریت در روی تمام سنگهای این ناحیه مشاهده می شود که قسمت عمده حوزه را می پوشاند. شکل حوزه ها توسط رابطه مشهود لگاریتم طبیعی بین آبراهه های فرعی، میانگین طول، میانگین مساحت حوزه آبریز، میانگین درصد هیپسومتری زیر حوزه مات بودروک و زیر حوزه ساندی وادی کنترل می شود. تکامل یک حوزه زهکشی بیشتر تحت تاثیر عواملی از قبیل سنگ شناسی و وضعیت ساختمانی ناحیه قرار می گیرد. وجود گسل هایی در نواحی مات بودروک و نیرم واقع در حوزه مات بودروک می تواند دلیلی بر انشعابهای بیشتر زهاب ها در این ناحیه نسبت به حوزه ساندی وادی (که دارای واحدهای سنگی نسبتا یکسانی است) باشد. این عامل خود می تواند در تشکیل و تکامل بیشتر حوزه آبریز مات بودروک سهم به سزایی داشته باشند. درصد بالای هیپسومتری در اکثر زیر حوزه ها بیانگر مراحل جوانی تشکیل آنها است.
    کلیدواژگان: میزان انشعاب، میانگین سطح حوزه آبریز، هیپسومتری، زمین ریخت شناسی کمی
  • مصطفی رقیمی صفحه 41
    در منطقه سیندودورگ واقع در جنوب غربی شبه قاره هند، پراکندگی سنگهای گرانیتوئیدی با قدمت پرکامبرین گزارش شده است. بنابر مطالعات صحرایی، این سنگها به سه دسته گرانیت، گرانیت پورفیری و گرانیت میلونیتی تقسیم می شوند. مطالعات کانی شناسی که در راستای شناسایی بافت و کانی شناسی این سنگها انجام گرفته، بیانگر وجود کانی های کوارتز، فلدسپارپتاسیم دار (عمدتا میکروکلین)، پلاژیوکلاز، هورنبلند، بیوتیت، اپیدوت و زیرکن است. براساس بررسی های سنگ نگاری و ژئوشیمیایی، سنگهای گرانیتوئیدی منطقه مورد مطالعه از نوع I بوده و یک جایگاه زمین ساختی – ماگمایی از نوع گرانیتوئیدهای هم زمان تا بعد از تصادم قاره ای را نشان می دهند. به علاوه نتایج زئوشیمیایی نمونه های مورد بررسی، نشانگر همبستگی خاستگاه ماگمایی قابل توجهی در بین آنهاست، به نحوی که تمامی سنگهای گرانیتی منطقه مورد مطالعه از یک ماگمای مادر مشتق شده اند.
    کلیدواژگان: سنگهای کرانیتوئیدی، سنگ نگاری، ژئوشیمی، جایگاه ماگمایی، زمین ساختی
  • غلامعلی حشمتی صفحه 49
    به منظور بررسی تاثیر اقلیم ناحیه شرقی دریای خزر به جوامع گیاهی دشت گرگان و معرفی تیپهای گیاهی این ناحیه، این مطالعه صورت گرفت. با این بررسی، می توان شناسایی تقریبی از نوع پوشش گیاهی بخش وسیعی از مناطق شرقی دریای خزر در کشور همسایه شمالی ترکمنستان هم داشت. داده های اقلیمی 6 ایستگاه هواشناسی در منطقه دشتی استان گلستان و یک ایستگاه همجوار از کشور ترکمنستان برای یک دوره 10 ساله (1365-1355) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نقشه خطوط همباران منطقه با استفاده از اطلاعات آماری این 7 ایستگاه تهیه و اقلیم ایستگاه های منطقه به 4 روش آمبرژه، کوپن، دومارتن و گوسن تعیین گردید. پوشش گیاهی، بر روی مناطق کم ارتفاع از 20- تا 45 متر ارتفاع از سطح دریا، مستقر بوده که دارای پستی و بلندی های کوچک و در نتیجه، جهتهای مختلف بر روی این راضی می باشد. برای بررسی پوشش گیاهی از تلفیق دو روش کوچلر (ساختار گیاهی) و برون بلانکه (پراکنش پوشش) بر روی واحدهای ژئومورفولوژی منطقه استفاده شد. بررسی انجام شده نشان می دهد که در این دوره آماری بیشترین بارندگی در ماه های آذر و بهمن و کمترین آن در ماه های خرداد، تیر و مرداد به ثبت رسیده است. متوسط بارندگی منطقه، 230 میلیمتر می باشد که از سه نوع رژیم بارندگی: کوهستانی (در نتیجه برخورد توده های هوای مرطوب دریای خزر به ارتفاعات البرز)، جبهه ای (انتقال توده های هوای مرطوب از محیط پرفشار، به منطقه با توده گرم کم فشار) جابجایی (ریزش در سطوح کوچک و با شدت نسبتا خشک در روزهای گرم بهار و تابستان) نشات می گیرد. اقلیم آن از نوع نیمه خشک مدیترانه ای است که دارای زمستانهای نسبتا مرطوب و سرد و تابستانهای خشک و گرم می باشد. اقلیم و جهت جغرافیایی از عوامل عمده استقرار جوامع گیاهی خاص در منطقه می باشند. به طوری که هر چه از غرب به شرق پیشروی شود، از میزان بارندگی کاسته می شود. فعالیتهای رویشی گیاهان در این منطقه در اواخر زمستان و از اسفندماه آغاز می شود و به لحاظ تبخیر و تعرق بالا، کمبود رطوبت و حساسیت خاک نسبت به فرسایش، عمق خاک بر روی اراضی تپه ماهوری کم و میزان شوری آنها زیاد می باشد. تیپهای رویشی خشکی پسند و شورپسند بیشترین پوشش را دارند. بیشترین تراکم پوشش در جوامع گندمی و بوته ای در دامنه شمالی ماهورها می باشد که در آن مهمترین گونه های گندمی، Poa bulbosa و گونه بوته ای، Aryetisia herba alba می باشند. کمترین پوشش را دامنه های جنوبی دارند که علاوه بر گونه های مذکور، گونه های Stipa capansis و Suaeda maritime با تراکم کم دیده می شوند. در دامنه های شرقی و غربی جوامع گیاهی تقریبا با تراکم مساوی مستقر شده اند. بخش وسیعی از جنوب ترکمنستان که همجوار با مرز شمالی ایران می باشد، از اقلیم خشک برخوردار می باشد (ایستگاه هواشناسی مورد بررسی از ترکمنستان) و وضعیت فیزیوگرافی مشابهی با ناحیه مورد مطالعه دارد. با شناسایی تقریبی نوع پوشش گیاهی بخش وسیعی از مناطق شرقی دریای خزر انتظار می رود که این بخش هم از پوشش گیاهی مشابه منطقه مورد مطالعه برخوردار بوده باشد تا امکان مطالعات مشترک بین محققین کشورهای جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان را ایجاب نماید.
    کلیدواژگان: اقیلم، دشت گرگان، پوشش مرتعی، مدیترانه ای
  • محسن شاکری صفحه 57
    در این بررسی تبدیل موتورهای دیزل به موتورهای دوگانه سوز (گازوئیل و گاز طبیعی) که از جمله کم هزینه ترین راهکارها برای حل مشکلات دیزل می باشد و تکنولوژی این روش در ماشین آلات کشاورزی دیزلی از قبیل تراکتور، کمباین، خرمنکوب و دیگر موتورهای دیزلی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین این روش با دیگر روش های موجود از جمله گازسوز کردن کامل موتور دیزل مقایسه و مزایا و معایب آن از نقطه نظر زیست محیطی و اقتصادی سنجیده شده است. با بررسی آزمایشات انجام شده و تبدیل موتورهای دیزل به موتور دوگانه سوز مشکلات زیست محیطی آن از جمله تولید آلاینده های هوا، مصرف بالای انرژی و سوخت گرانبهای گازوئیل به میزان قابل قبولی کاهش می یابد. این تکنولوژی به خصوص در کشاورزی جای بررسی کاملی دارد، از جمله مزایای آن می توان به افزایش عمر مفید موتور، کاهش دفعات تعویض روغن موتور، کاهش خوردگی در اجزای موتور و مهمتر از همه قابلیت کار موتور دوگانه سوز با سوخت گازوئیل به تنهایی، اشاره کرد.
    کلیدواژگان: موتور سوخت دوگانه، موتور دیزل، آلاینده های خروجی، مصرف انرژی سوخت، کشاورزی
  • عبدالله حسن زاده قورت پنبه، امیر قلاوند، محمدرضا احمدی، سید خلاق میرنیا صفحه 67
    این بررسی به منظور ارزیابی سیر انرژی در چهار سیستم تغذیه شیمیایی، آلی، تلفیقی و شاهد در مزرعه آفتابگردان طی سالهای زراعی 1377 و 1378 در مزرعه تحقیقات کشاورزی میاندوآب واقع در 5 کیلومتری شرق میاندوآب استان آذربایجان غربی انجام شد. این آزمایش به صورت طرح کرتهای یک بار خرده شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار پیاده شد. فاکتور اصلی در این آزمایش شامل سطوح مختلف حاصلخیزی شیمیایی (40، 80، 120، 160 و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار)، آلی (6، 12، 18، 24 و 30 تن کود دامی در هکتار)، تلفیقی (40=N کیلوگرم + 24 تن کود دامی، 80=N کیلوگرم +18 تن کود دامی، 120=N کیلوگرم +24 تن کود دامی، 160=N کیلوگرم +6 تن کود دامی) و شاهد بود. ارقام هیبریدهای سان -33 و آ-اس-508 و ارقام آزاد گرده افشان رکورد و آرماورسکی فاکتور فرعی را تشکیل دادند. در این مطالعه داده های بدست آمده برای نهاده ها و ستاده ها (عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و روغن) به میزانهای معادل انرژی های مصرفی و تولیدی تبدیل شد و سپس راندمان انرژی محاسبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که انرژی تولیدی و راندمان انرژی در هر یک از سیستمهای تغذیه شیمیایی و ارگانیک با افزایش سطوح کودی و دسترسی گیاه به عناصر غذایی بیشتر افزایش یافت. راندمان انرژی دانه و روغن تولیدی در سیستمهای حاصلخیزی تلفیقی بعلت بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و تامین اکثر عناصر غذایی گیاه بیشتر از سایر سیستمهای حاصلخیزی بود. نتایج نشان می دهد که با کاربرد مخلوط کودهای شیمیایی و آلی نه تنها می توان مصرف انرژی در واحد سطح را کاهش داد بلکه می توان راندمان انرژی تولیدی را نیز بالا برد و در راستای رسیدن به کشاورزی پایدار گام برداشت. ارقام هیبرید انرژی بیشتری نسبت به ارقام آزاد گرده افشان تولید کردند و برای کشت در منطقه مناسب می باشند.
    کلیدواژگان: آفتابگردان، راندمان انرژی، سیستم تغذیه شیمیایی، آلی و تلفیقی
  • محمود مقتولی، غلامرضا حدادچی، محمدرضا چایی چی صفحه 79
    به منظور بررسی اثر کود نیتروژن و تنش موقت خشکی بر میزان اسید پروسیک سورگوم علوفه ای رقم جامبو در سال 1376 در مرکز تحقیقات کشاورزی گرگان آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. فاکتور کود ازته در سه سطح (0، 100 و 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و تنش موقت خشکی در 4 زمان (در مرحله 7 تا 8 برگی، در مرحله ظهور برگ پرچمی، در مرحله خوشه دهی و عدم اعمال تنش) در نظر گرفته شد. در هر تیمار با شروع مرحله مورد نظر آبیاری قطع و پس از ظهور علائم پژمردگی آبیاری مجدد برقرار شد. نتایج حاصله نشان داد که با افزایش کود نیتروژن در مراحل مختلف رشد رویشی و زایشی سورگوم میزان اسید پروسیک در اندام های برگ و ساقه گیاه به طور معنی داری افزایش می یابد. واکنش گیاه نسبت به سطوح کود نیتروژن در مرحله رشد رویشی شدیدتر از مرحله رشد زایشی بود به طوری که در مرحله خوشه دهی گیاه فقط به سطوح شاهد و حداکثر کود نیتروژن (0 و 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) واکنش معنی دار نشان داد و تفاوت در میزان اسید پروسیک مشاهده شد. هیچ گونه اثر معنی داری در واکنش به تیمارهای تنش موقت خشکی و همچنین اثرات متقابل آن با سطوح کود نیتروژن مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، کود نیتروژن، سورگوم، مراحل رشد، اسید پروسیک
  • ارازقلی فرنجیک، سرالله گالشی صفحه 87
    به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف کود اوره (0، 10، 20 و 30 کیلوگرم در هکتار) به صورت محلول پاشی در زمانهای مختلف رشد (اواخر پنجه زنی، ظهور سنبله و دانه بندی) بر عملکرد، اجزا عملکرد دانه دو رقم گندم تجن و خزر 1 در سال زراعی 75-1374 انجام شد. این آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه ایستگاه کشاورزی گنبد اجرا گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که تعداد پنجه و پنجه بارور، تعداد گلچه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت رقم تجن به طور معنی دار از رقم خزر 1 بیشتر بود. افزایش مقدار کود اوره به صورت محلول پاشی بر روی برگ باعث افزایش تعداد گلچه در سنبله، شاخص برداشت، عملکرد دانه، شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و درصد پروتئین دانه در مقایسه با شاهد شد. محلول پاشی کود اوره در اواخر مرحله پنجه زنی بیشترین تاثیر را روی تعداد پنجه و پنجه بارور در هر بوته، تعداد گلچه در سنبله، شاخص برداشت، شاخص سطح برگ، سطح برگ و عملکرد دانه در مقایسه با مراحل دیگر داشت.
    کلیدواژگان: گندم، محلول پاشی، کود اوره، عملکرد
  • سرالله گالشی، حسین حیدری شریف آباد، ابراهیم زینلی صفحه 99
    به منظور بررسی اثر تغییرات شدت نور بر رشد و تثبیت نیتروژن توسط گیاه شبدر زیرزمینی رقم گاس (Trifolium subterraneum L.) آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و تیمارهای شدت نوری 184، 460، 791، 1012 میکرومول کوآنتا در متر مربع در ثانیه در اطاقک رشد انجام شد. این آزمایش در محیط شنی و با استفاده از محلول غذایی بدون نیتروژن انجام گرفت. گیاهچه های رشد یافته در تیمارهای نوری بعد از 55 روز برداشت شدند. سپس تعداد گره، وزن تر گره، وزن خشک ریشه، بخش هوایی و کل بوته، مساحت برگ، درصد نیتروژن ریشه و بخش هوایی اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با افزایش شدت نور تعداد گره، وزن تر گره و سطح برگ، ماده خشک ریشه، بخش هوایی و کل هر بوته، درصد نیتروژن ریشه و بخش هوایی افزایش یافت. تاثیر افزایش شدت نور بر ماده خشک هوایی بیشتر از ریشه بود، همچنین افزایش شدت نور باعث افزایش درصد نیتروژن ریشه شد و بخش هوایی به مقدار 2.1 برابر افزایش یافت.
  • کامران رهنما صفحه 111
    افزایش روزافزون تولید آفت کشها در رابطه با مواد شیمیایی کشاورزی، از قبیل استفاده زیاد از سموم و کودهای شیمیایی منجر به ایجاد عدم تعادل در اکوسیستم کشاورزی و آلودگی محیط زیست شده است. وجود روش های جایگزین همانند کاربرد روش بیوتکنولوژی میکروبی می تواند موجب استفاده از یک فرآیند نوین شده و مصرف کمتر مبارزه شیمیایی را باعث شود. در سالهای اخیر کاربرد بیولوژیک نه تنها در بخش آفات مطرح بوده است بلکه در مبارزه علیه بیماری های گیاهی نیز در سطح زیاد بکار گرفته شده است. در این بررسی مقایسه ای بین موجودات بیوکنترل علیه عوامل بیماریزای مرگ گیاهچه به عمل آمده است. در ایران این عوامل بیماریزا سبب آسیب به صورت پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه در شرایط مختلف شده و به گیاهان زراعی مختلف حدود 20 تا 30 درصد خسارت وارد می کند. در قارچهای رده اامیست هر دو عامل بیماریزا و مایکوپارازیت موجود هستند. در میان مایکوپارازیت ها یک نمونه مناسب به عنوان مایکوپارازیت Pythium oligandrum جهت استفاده علیه عوامل بیماریزای مختلف مرگ گیاهچه مانند قارچها P. ultimum و Rhizoctonia solani وجود دارد که در مزارع فعالیت می کنند. مطالعات انجام شده بر اساس نتایج فیزیولوژی و میکروسکوپ الکترونی روی هر دو مرحله جنسی و غیر جنسی اسپور قارچ P. ultimum در شرایط آزمایشگاهی نشان داد که مایکوپارازیت P. oligandrum می تواند به داخل ریسه و سیتوپلاسم اسپورانژیم عامل بیماریزا نفوذ نموده و در محیط کشت غذایی با وجود هر دو قارچ، ااسپور آنرا نیز پارازیت نماید. بنابراین با معرفی موجودات خاکزاد مفید از این رده و ترکیبات نوین بیولوژیکی می توان سبب کاهش آلودگی محیط زیست از مواد سمی شده و از بروز مقاومت آفت و بیماری کاست.
    کلیدواژگان: مایکوپارازیت ها، مرگ گیاهچه و پوسیدگی بذور، مبارزه بیولوژیک، ترکیبات نوین
  • مصطفی نیک نژاد کاظم پور، عباس شریفی تهرانی، محمود اخوت صفحه 123
    بیماری پژمردگی گوجه فرنگی که عامل آن قارچ Fusarium oxysporum f.sp. lycopersici می باشد، یکی از بیماری های مهم گوجه فرنگی است. در این بررسی اثر چند قارچ کش ایپرودیون + کاربندازیم (رورال تی اس)، تیابندازول (تکتو)، بنلیت (بنومیل)، توپسین تیرام (هومای) و تیوفنات متیل (توپسین ام) در شرایط آزمایشگاه و گلخانه روی عامل بیماری پژمردگی گوجه فرنگی مورد مطالعه قرار گرفت. این قارچ کشها در شرایط آزمایشگاه در غلظت 30 پی.پی.ام. در محیط کشت سیب زمینی، دکستروز و آگار (PDA) بعد از 7 روز رشد قارچ را به میزان 100-78 درصد کاهش دادند. قارچکش های مذکور در غلظت 100 و 1000 پی.پی.ام. به ترتیب جهت ضد عفونی خاک و ضدعفونی ریشه نشا گوجه فرنگی در غالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بکار گرفته شدند. نتایج حاصل از کاربرد این قارچ کشها نشان داد که قارچکش رورال تی اس به ترتیب باعث کاهش بیماری به میزان 81.6 و 64.85 درصد شد. کلیه قارچ کشهای فوق روی میزان ارتفاع و وزن تر بوته های گوجه فرنگی در حضور عامل بیماری در سطح 1% در مقایسه با شاهد آلوده تاثیر معنی داری داشتند. قارچکش رورال تی اس با Ec50=0.79 از سایر سموم بکار گرفته شده در مهار بیماری مناسب تر تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: گوجه فرنگی، پژمردگی فوزاریومی، قارچ کش
  • تقی طبرسا، سید عباس علایی صفحه 133
    کمبود مواد اولیه جنگلی مشکلی است که هم اکنون صنایع تخته خرده چوب سازی کشورمان با آن روبرو است و چندی است که دست اندرکاران، فعالیتهای خود را معطوف به رفع این مشکل نموده اند. یکی از راهکارهای قابل توجه در این راستان استفاده از منابع کشاورزی می باشد. استفاده از ضایعات کشاورزی نه تنها به جایگزینی بخشی از مواد اولیه جنگلی کمک می نماید بلکه باعث ارزش افزوده محصول کشاورزی نیز می گردد. در این مطالعه امکان استفاده از کلش برنج برای ساخت تخته خرده چوب از مخلوط خرده چوبهای جنگلی و کلش برنج مورد بررسی قرار گرفت. بعد از تهیه خرده چوبها، کلش برنج و خرد کردن کلش برنج با ابزار دستی در آزمایشگاه بعضی از خواص فیزیکی از قبیل درصد ریز و درشتی، ابعاد، pH و رطوبت آنها مورد مطالعه قرار گرفت. تخته های آزمونی از مخلوط خرده چوب و کلش برنج در سه سطح 10% و 20% و 30% و یکسری تخته هم از خرده چوب خالص ساخته شد. برای اتصال خرده چوبها از رزین اوره فرم الدئید به میزان 10% وزن خشک خرده چوبها استفاده شد و شرایط پرس برای ساخت همه تخته ها عبارت از مگاپاسکال، درجه حرارت پرس 150 درجه سانتی گراد و زمان پرس 5 دقیقه بود. بعد از ساخت، تخته های به مدت ده روز در اطاق کلیما با شرایط رطوبت نسبی 65% و درجه حرارت 1±20 سانتیگراد قرار گرفتند. خواص فیزیکی شامل دانسیته، واکشیدگی ضخامتی و خواص مکانیکی شامل مقاومت به خمش استاتیک و چسبندگی داخلی اندازه گیری گردید. و نتایج آزمایشات مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که افزایش کلش برنج به خرده چوبهای جنگلی باعث کاهش دانسیته، افزایش واکشیدگی ضخامتی، کاهش مقاومت خمش و چسبندگی داخلی تخته های ساخته شده می گردد. اما تجزیه و تحلیل آماری و گروه بندی میانگین ها بر اساس آزمون دانکن نشان داد که در اغلب موارد افزایش کلش برنج تا میزان 20 درصد اثرات منفی قابل اغماض بر جای می گذارد. بنابراین استفاده از میزان 20% کلش برنج به همراه خرده چوبهای جنگلی قابل توصیه می باشد.
    کلیدواژگان: تخته خرده چوب، درصد مخلوط، کلش برنج، واکشیدگی ضخامتی، مقاومت خمشی، چسبندگی داخلی
  • جواد ترکمن صفحه 145
    به منظور کاهش میزان جذب آب و درصد تورم تخته فیبر، از دو نوع ماده پارافین ضدآب و ملاس چغندر به عنوان آهار با نسبتهای 5، 10، 15، 20 و 25 درصد محلول در فرآیند ساخت تخته فیبر استفاده شد و مقایسه با نمونه شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که میزان جذب آب و درصد تورم تخته فیبر نسبت به نمونه های شاهد به ازای 15 درصد پارافین ضدآب به ترتیب 42، 49 درصد کاهش می یابند. و در صورت استفاده از 20 درصد ملاس چغندر این کاهش به ترتیب 3 و 15.5 درصد است. پارافین ضدآب به میزان 10 درصد و ملاس چغندر به میزان 20 درصد، واکشیدگی ضخامتی را حداکثر 46 و 16.9 درصد به ترتیب کاهش می دهند. همچنین آزمایش هر تخته فیبر پس از 30 روز قرار گرفتن در رطوبت 100 درصد (غوطه وری در آب) حداکثر جذب آب 2.4 درصد است که در این مقدار جذب هیچگونه تورمی مشاهده نشده است.
    کلیدواژگان: پارافین ضد آب، ملاس چغندر، جذب آب و درصد تورم، واکشیدگی ضخامتی، تخته فیبر