فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال دوم شماره 4 (پیاپی 8، پاییز 1379)

  • 65 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1379/07/15
  • تعداد عناوین: 11
|
  • تغییرات همودینامیک ناشی از پروفیلاکسی افدرین عضلانی در بیماران تحت بیهوشی نخاعی
    ابراهیم علیجانپور، سید مظفر ربیعی، امیر اکبری صفحه 7
    سابقه و هدف
    بیهوشی نخاعی در موارد متعدد جراحی های خاص بر بیهوشی عمومی ترجیح داده می شود، با این حال یکی از اثرات مهم آن بر روی سیستم قلب و عروق افت فشار خون و ضربان قلب می باشد. برای جلوگیری از کاهش همودینامیک در این مطالعه به بررسی میزان تاثیر افدرین عضلانی به عنوان پروفیلاکسی قبل از بیهوشی نخاعی پرداخته پرداخته می شود.
    مواد و روش ها
    تعداد 100 بیمار در ASA.class1 (انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) در محدوده سنی 60-20 سال که سابقه هیچگونه بیماری زمینه ای نداشتند به طور تصادفی به دو گروه پنجاه نفری تقسیم شدند. به گروه اول (گروه مطالعه) 15-10 دقیقه از انجام بیهوشی نخاعی 25 میلی گرم (0.5 ml) افدرین عضلانی و به گروه دوم (گروه کنترل) 0.5 cc نرمال سالین (0.9%) به عنوان پلاسبو تزریق شد. پس از اینکه هر دو گروه 500 ml محلول رینگر دریافت کردند با 2 cc لیدوکایین 5% تحت بیهوشی نخاعی قرار گرفتند. ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی در هفت زمان: قبل از تزریق عضلانی افدرین یا پلاسبو، قبل از انجام بیهوشی نخاعی و دقایق دو، پنج، پانزده، سی و چهل و پنج حین بیهوشی اندازه گیری و ثبت شد و داده ها با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه افرادی که افدرین دریافت نمودند، ضربان قلب و فشار خون قبل از بیهوشی نخاعی آنها افزایش یافت. اما این فزونی بیش از 10% پایه نبود و هیچ کدام نیاز به درمان افت فشار خون یا ضربان قلب در طول بیهوشی و عمل جراحی نداشتند. اما 28% بیماران گروه کنترل، در حین بیهوشی و جراحی برای درمان افت فشار خون افدرین و 36% آنها برای درمان برادیکاردی، آتروپین دریافت کردند. ضمنا دامنه کاهش ضربان قلب و فشار خون سیستولی و دیاستولی در گروه مطالعه کمتر از گروه کنترل بود.
    بحث: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشانگر ثبات همودینامیکی بیمارانی است که قبل از انجام بیهوشی نخاعی، افدرین عضلانی دریافت کردند. لذا در بیمارانی که تغییرات همودینامیک، بخصوص کاهش فشار خون، در آنها خطرناک است، مثل بعضی از بیماران قلبی، افراد پیر یا عمل جراحی سزارین استفاده از این روش مفید است.
    کلیدواژگان: بیهوشی نخاعی، افدرین، فشر خون سیستولی، فشار خون دیاستولی، ضربان قلب
  • اثر کافئین بر ضبط و فراخوانی حافظه در موش
    اردشیر ارضی، علی اصغر نادری صفحه 12
    سابقه و هدف
    مصرف کافیین قادر به تقویت و همچنین تضعیف حافظه است که این مساله می تواند وابسته به دوز باشد. در مطالعه حاضر با استفاده از رفتار اجتنابی غیر فعال، اثر کافیین بر ضبط و فراخوانی حافظه در موش سفید کوچک مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    موشهای سفید کوچک پس از توزین، شماره گذاری و دسته بندی به صورت ذیل تحت آزمایش قرار گرفتند: (الف) گروه تحت آزمایش، دریافت شوک الکتریکی و کافیین با دوز 5 میلی گرم بر کیلوگرم (IP)، (ب) گروه شاهد: دریافت شوک الکتریکی و سرم فیزیولوژی (IP) و (ج) گروه کنترل: صرفا شوک الکتریکی دریافت کردند. در تمام گروه ها، فاکتور تاخیر در قدم گذاری از سکو به کف سیمی محفظه و یا به عبارتی زمان لازم برای ترک نمودن سکوی پلاستیک در دو آزمون ضبط و فراخوانی حافظه مورد مطالعه قرار گرفت. جهت مطالعه ضبط حافظه، کافیین فورا پس از شوک الکتریکی تزریق شد و در مطالعه فراخوانی حافظه، کافیین 23.5 ساعت بعد از شوک الکتریکی تزریق گردید.
    یافته ها
    کافیین با دوز 5 mg/kg سبب تقویت حافظه شد ولی در مقایسه با شاهد این اثر معنی دار نبود. همچنین کافیین با این دوز سبب تقویت قابل توجه در فراخوانی حافظه شد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل نشان می دهد که کافیین با این دوز بر روی ضبط حافظه اثری ندارد در حالیکه فراخوانی را تقویت می نماید.
    کلیدواژگان: کافئین، حافظه، شوک الکتریکی، ضبط، فراخوانی
  • اثر کوتوریموکسازول و ریفامپین در درمان بروسلوز اطفال
    محمدرضا حسنجانی روشن، یدالله زاهد پاشا صفحه 17
    سابقه و هدف
    بروسلوز یکی از بیماری های عفونی شایع کشور است که کرارا در اطفال دیده می شود. از آنجاییکه درمان انتخابی مشخصی در بروسلوز اطفال وجود ندارد، این مطالعه به منظور بررسی اثر کوتریموکسازول با ریفامپین در درمان بروسلوز اطفال انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق بر روی 96 کودک مبتلا به بروسلوز انجام گرفته است. به بیماران بعد از تشخیص کوتریموکسازول و ریفامپین بمدت شش هفته تجویز گردید. کلیه بیماران نیز تا 12 ماه بعد از خاتمه درمان پیگیری شدند.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سنی بیماران 10.3±3.4 سال بود. میانگین مدت زمان بروز علایم بالینی تا تشخیص 27±17 روز بود. 82 نفر درمان را بپایان رسانیدند و تا یکسال بعد از خاتمه درمان نیز پیگیری شدند. در دو نفر (2.4 درصد) عود دیده شد.
    نتیجه گیری
    تجویز کوتریموکسازول با ریفامپین بمدت شش هفته با توجه به عود کم، رژیم درمانی مناسبی است گر چه بررسی مقایسه ای با رژیم های درمانی مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: بروسلوز، اطفال، درمان، عود، کوتریموکسازول، ریفامپین
  • مقایسه نتایج تلقیح داخل رحمی (IUI) در زوجهای نابارور به علت فاکتور مردانه با ناباروری بدون علت
    طاهره نظری، محمود حاجی احمدی، فرخنده نوذری صفحه 21
    سابقه و هدف
    تلقیح داخل رحمی یکی از روش های رایج برای درمان نازایی می باشد. این مطالعه به منظور، بررسی نتایج IUI در دو گروه نازا که شامل: ناباروری به علت فاکتور مردانه و ناباروری بدون علت می باشد صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر اساس اطلاعات موجود در پرونده 223 بیمار نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری و باروری حضرت فاطمه الزهرا (س) شهرستان بابل، صورت پذیرفت. هر کدام از بیماران با داروی کلومیفن و یا کلومیفن همراه با HMG تحت تحریک تخمک گذاری قرار گرفتند. سپس با انجام سونوگرافی واژینال پیگیری شده تا اینکه با داشتن حداقل یک فولیکول 18 mm یا بزرگتر، HCG دریافت نموده و بعد از دو هفته آزمایش BHCG انجام شد. سپس نتایج با استفاده از دو آزمون Chi-square و t.test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه از 223 بیمار تحت درمان، مجموعا 419 بار تحت IUI قرار گرفتند که 134 نفر آنها با نازایی به علت فاکتور مردانه، 234 مرتبه IUI شدند که نتیجه آن 15 مورد حاملگی بوده است (11.2 به ازا هر بیمار و 6.4% به ازا هر سیکل قاعدگی). در دو گروه نازایی با علت توجیه نشده، 89 بیمار مجموعا 185 بار، IUI شدند که نتیجه آن 4 مورد حاملگی بود و میزان حاملگی به ازا هر بیمار 4.5% و به ازا هر سیکل قاعدگی 2.1% بوده است. در 50 بیمار نابارور با فاکتور مردانه که تعداد اسپرم آنها زیر 10 میلیون در هر میلی لیتر (اولیگواسپرمی شدید) بوده است، تنها یک مورد حاملگی (0.7%) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    انجام IUI بهمراه (Controlled Ovarian Hyperstimulation) COH در درمان بیماران نازا با فاکتور مردانه به ویژه آنهایی که اولیگواسپرمی شدید نداشته باشند در مقایسه با بیماران نازا با علت توجیه نشده موفقیت بیشتری داشته است.
    کلیدواژگان: تلقیح داخل رحمی IUI، ناباروری، فاکتور مردانه، بدون علت
  • بررسی مسمومیت با آلومینیوم فسفاید و راه های درمان آن در موش سوری
    علی اکبر مقدم نیا، علیرضا فیروزجاهی، شبنم جوادیان، نرجس دیباوند صفحه 25
    سابقه و هدف
    آلومینیم فسفاید (از دسته فسفین ها) در ایران بنام قرص برنج معروف است. مسمومیت با آن خطرات غیرقابل جبرانی در پی دارد، و بوسیله افراد به قصد خودکشی نیز مصرف شده است. تاکنون پاد زهر مناسبی برای آن معرفی نشده است. این مطالعه به منظور بررسی شدت مسمومیت و نیز تلاش برای دست یابی پادزهرهای احتمالی روی موش سوری انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از موش های سوری نر به وزن تقریبی 30-20 گرم استفاده شد. اعضای حیوانات مثل قلب، ریه، کلیه و کبد پس از تماس با سم از بدن خارج شده و جهت مطالعات پاتولوژیک بوسیله فرمالین ثابت شدند. تمامی داروها بصورت تزریق IP (داخل صفاقی) مورد استفاده قرار گرفتند. میزان مرگ و میر، مدت زمان تاخیر مرگ و نیز یافته های پاتولوژیک، جز داده ها بودند که نتایج آن با استفاده از تست آماری مناسب مورد آنالیز قرار گرفتند.
    یافته ها
    دوز 40 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در این مطالعه بعنوان LD50 در نظر گرفته شد. موشهایی که تحت تاثیر این دوز قرار گرفتند، در عرض 35±15 دقیقه از بین می رفتند. نتایج پیش مداوای سدیم سلنیت نشان داد که پس از دریافت سم تغییری در زمان مرگ ایجاد نشده ولی در یافته های پاتولوژیک کاهش قابل توجهی در عوارض کبدی (ادم، تغییرات چربی) نشان داده شد (P=0.028). NAC نیز در دوزهای بکار رفته سبب بهبود قابل توجه عوارض کبدی و نیز حذف اثر نکروز گردید (P=0.0002). گروه دریافت کننده ویتامین ث نیز تاخیر قابل توجهی در زمان مرگ در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (46±12 در مقابل 250±70 دقیقه) (P<0.0005). تاثیر سدیم سلنیت در کاهش عوارض ریوی نیز قابل توجه بوده است.
    نتیجه گیری
    سدیم سلنیت تاثیری در کاهش مرگ و میر و زمان آن نداشته ولی سبب بهبود یافته های پاتولوژیک می شود. ولی NAC سبب تاخیر مرگ و میر و بهبود قطعی عوارض کبدی می شود. از طرفی ویتامین ث نیز سبب تاخیر در مرگ می شود.
    کلیدواژگان: آلومینیوم فسفاید، فسفین، ضایعات کبدی، آنتی دوت
  • برسی توزیع فراوانی عوامل باکتریال سپتی سمی نوزادان و تعیین مقاومت دارویی آنها نسبت به آنتی بیوتیکها(همدان - 78-=1377)
    رسول یوسفی مشعوف صفحه 34
    سابقه و هدف
    سپتی سمی یکی از شایعترین علل مرگ و میر نوزادان در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما می باشد. هدف از این بررسی، شناسایی شایعترین عوامل باکتریایی ایجاد کننده سپتی سمی نوزادان، تعیین مقاومت دارویی باکتریایی ایزوله شده و بررسی سایر عوامل زمینه ساز سپتی سمی در بخش نوزادان بیمارستانها می باشد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی که در بیمارستان کودکان قائم همدان از اردیبهشت ماه 77 لغایت مهر 78 انجام گرفت، کشت خون 620 نوزادن مشکوک به سپتی سمی مورد بررسی قرار گرفت. ضمنا ارتباط عفونت خونی نوزادان با وزن، جنس و سابقه بستری نیز مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تعیین مقاومت دارویی سوشهای ایزوله شده، از روش انتشار در آگار (کربی – بائر) استفاده گردید.
    یافته ها
    از مجموع 620 مورد کشت خون انجام شده، 104 مورد 16.8% کشت مثبت باکتریایی بدست آمد که شایعترین عوامل جدا شده بترتیب عبارت بودند از: پسودوموناس 26.9%، کلبسیلا 25%، استافیلوکوک اروئوس 14.4%، اشریشیاکلی 13.5%، استافیلوکوک اپیدرمیدیس 7.7% و سایر باکتری ها 9.6% بیشترین خطر عفونت در نوزادان با وزن 1500-1000 گرم به میزان 30.8% بوده است. از نظر حساسیت آنتی بیوتیکی در آزمایشگاه (In vitro) موثرترین آنتی بیوتیکها در مورد باکتری های گرم منفی و گرم مثبت به ترتیب سیپروفلوکساسین و سفتی زوکسیم می باشد.
    نتیجه گیری
    سپتی سمی هنوز مساله عمده در بخش نوزادان است و بایستی تمهیدات لازم در پیشگیری آن اندیشیده شود.
    کلیدواژگان: سپتی سمی، عوامل باکتریال، نوزادان، مقاومت دارویی
  • مقایسه دو روش اندازه گیری Glycolated Hemogolobin در دو حالت ناشتا و غیرناشتا
    هایده علاءالدوله ای، جمشید وهاب زنجانی، فرحناز صدیقیان صفحه 41
    سابقه و هدف
    از شاخصهای با ارزش برای شناسایی و درمان بیماران دیابتیک، اندازه گیری Glycolated Hemoglobin (GHB) می باشد که نشان دهنده میانگین گلوکز در طی 3-2 ماه گذشته است. روش های مختلفی برای اندازه گیری این شاخص وجود دارد (الکتروفورز، کالریمتریک،...) که هر کدام مزایا و معایبی را دارا هستند.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی – تحلیلی بوده و برای انجام طرح 30 فرد با نمونه گیری ساده از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان شهید بهشتی بابل (سالم و دیابتیک) انتخاب و از آنان در دو حالت ناشتا و غیرناشتا نمونه گیری بعمل آمد و مقدار GHb خون آنان به دو روش الکتروفورز و کالریمتریک اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین GHb با روش الکتروفورز در حالت ناشتا 10.01% و در حالت غیرناشتا 11.04% بوده است. میانگین این شاخص با روش کالریمتریک در حالت ناشتا 362.4 nmol/gHb و در حالت غیرناشتا 361.5 nmol/gHb بوده است. تفاوت معنی داری بین میانگین GHb در دو حالت ناشتا و غیرناشتا در روش کالریمتریک مشاهده نشد در حالیکه این تفاوت در مورد روش الکتروفورز معنی دار بوده است (P<0.001).
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود اختلاف معنی دار بین میانگین GHb در دو حالت ناشتا و غیرناشتا در روش الکتروفورز که روشی ساده تر می باشد، توصیه می شود که حتما از بیمار در حالت ناشتا خونگیری بعمل آید ولی در روش کالریمتریک مقدار GHb تحت تاثیر مقدار گلوکز خون در هنگام نمونه برداری نبوده، بنابراین نمونه گیری را در هر ساعتی از روز می توان انجام داد، ولی روش کالریمتریک روشی نسبتا وقت گیر بوده و کالیبراسیون باید به دقت صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله، قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c، هموگولبین A1
  • سطح اریتروپوئیتین در کودکان با درجات مختلف نارسایی مزمن کلیه
    قمر حسینی الهاشمی، هادی سرخی، عباسعلی قادری صفحه 46
    سابقه و هدف
    کلیه محل اصلی تولید اریتروپوئیتین در انسان می باشد و در نارسایی مزمن کلیه با تخریب بافت کلیه سلولهای تولید کننده اریتروپوئیتین دچار انهدام شده و کم خونی بروز پیدا کرده و با پیشرفت اختلال کار کلیه بر شدت کم خونی افزوده می گردد. در رابطه با ارتباط شدت اختلال کارکرد کلیه با کم خونی در کودکان اطلاعات کمی در دسترس می باشد و از طرفی تاثیر علت از کار افتادن عملکرد کلیه که می تواند با تخریب اولیه گلومرول یا توبول همراه باشد نیز کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است که در این بررسی مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 45 کودک با نارسایی مزمن کلیه با میزان فیلتراسیون گلومرول کمتر از 50 میلی لیتر در دقیقه به ازای 1.73 متر مربع سطح بدن به سه دسته نارسایی متوسط، شدید و مرحله انتهایی کار کلیه تقسیم و میزان هموگلوبین و اریتروپوئیتین بیماران با گروه کنترل (افراد سالم) مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    متوسط اریتروپوئیتین سرم در گروه کنترل 10.9 mIU/ml بود و بیشترین میزان اریتروپوئیتین در گروه اول با اختلال متوسط کار کلیه (13.5 mIU/ml) و کمترین میزان در گروه سوم (مرحله انتهایی کار کلیه) به میزان 9.1 mIU/ml بود. میزان اریتروپوئیتین در بیماری توبولر در سه گروه به ترتیب 13.9 mIU/ml، 13.6 و 10.5 و در بیماری گلومرولر به ترتیب 12.75 mIU/ml، 7 و 7.5 بود.
    نتیجه گیری
    مقایسه هموگلوبین و اریتروپوئیتین در سه گروه نشان می دهد که با تشدید اختلال کار کلیه به شدت کم خونی افزوده می شود و اگر چه میزان اریتروپوئیتین سرم بیماران اختلاف معنی داری از نظر آماری با افراد سالم نداشت ولی با توجه به کم خونی بیماران، دارای کاهش واضح نسبی در رابطه با شدت کم خونی بود. همچنین تفاوت آماری معنی داری در گروه بیماری توبولر و گلومرولر از نظر میزان اریتروپوئیتین سرم وجود نداشت.
    کلیدواژگان: نارسایی مزمن کلیه، اریتروپوئیتین، کم خونی، کودکان
  • گزارش یک مورد کیست دو طرفه تخمدان در جنین 33 هفته
    صدیقه اسماعیل زاده، نساء اصنافی صفحه 51
    سابقه و هدف
    کیست تخمدان در جنین بسیار نادر و بصورت تصادفی حین یک سونوگرافی روتین در طول حاملگی برای بررسی سلامت جنین ممکن است مشاهده گردد. تشکیل این کیست با تحریک هورمونی شدید مادری و جفتی همراه است.
    گزارش مورد: خانم 25 ساله ای با حاملگی اول که تحت مراقبت دوران حاملگی بوده و جهت بررسی سلامت جنین تحت سونوگرافی قرار گرفت و در سونوگرافی جنین، تصویر دو توده به ابعاد 50×60mm در دو طرف لگن جنین گزارش شده است. در سونوگرافی مجدد نیز کیستهای فوق مشاهده شد. نوزاد پس از تولد تحت نظر قرار گرفت و 4.5 ماه پس از زایمان بدون هیچ مشکلی در سونوگرافی پیگیری، کیست تخمدان برطرف شده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نحوه درمان بیمار فوق و دو طرفه بودن کیست تخمدان می توان با درمان نگهدارنده نیز نتایج مطلوب داشت و درمان جراحی را جهت موارد اورژانس (پارگی یا چرخش کیست) در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: جنین، کیست تخمدان، نوزاد، سونوگرافی، دستگاه ادراری تناسلی
  • فهرست برنامه بازآموزی و آموزش مدون دانشگاه علوم پزشکی بابل
    صفحه 56
  • چکیده انگلیسی
    صفحه 57