فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال هجدهم شماره 5 (پیاپی 124، امرداد 1398)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال هجدهم شماره 5 (پیاپی 124، امرداد 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/05/02
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محسن رضاییان* صفحات 415-416

    مطالعات هم گروهی (Cohort Studies) اطلاعات گران بهایی را درباره مواجهه با عوامل گوناگون با پیامدهای مرتبط با آنها روشن می نمایند. معمولا در ابتدای مطالعات هم گروهی، شرکت کنندگان اطلاعات وسیعی با پر کردن پرسش نامه های مختلف در اختیار محققین قرار می دهند. آنها هم چنین نمونه های بیولوژیکی نظیر نمونه های خون، ادرار، ناخن و موی خود را ارائه می نمایند. به جهت تعداد زیاد نمونه های بیولوژیکی و هزینه های گزاف برای تجزیه و تحلیل آنها، این نمونه ها در ابتدا مورد آزمایش قرار نگرفته، بلکه برای انجام مطالعات بعدی در مکانی امن نگهداری می شوند. با در اختیار داشتن این نمونه ها، محققین قادر به دو نوع طراحی جدید خواهند بود. نخستین طراحی با عنوان مطالعات مورد- هم گروهی (Case - Cohort Studies) شناخته می شود. نوع دوم طراحی نیز با عنوان مطالعات مورد - شاهدی لانه گزینی شده (Nested Case- Control Studies) مورد خطاب قرار می گیرد [2-1].
    در یک مطالعه مورد-هم گروهی، محققین یک زیر گروه (Subset) از شرکت کنندگان را در ابتدای مطالعه، مشخص می نمایند. سپس اطلاعات کامل و دقیق مواجهه در این افراد را با اطلاعات مشابه در تمامی افراد شرکت کننده در مطالعه که پیامد مورد نظر در آنها رخ داده است، مورد مقایسه قرار می دهند. بنابراین، این مطالعه از نظر طراحی یک مطالعه هم گروهی است که در آن ابتدا داده های مواجهه و سپس پیامد اندازه گیری شده است، اما نسبت به یک مطالعه هم گروهی معمولی ارزان تر است، چون فقط اطلاعات مربوط به بخشی از شرکت کنندگان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این مطالعه، هم چنین این امکان را برای محققین فراهم می نماید تا که اطلاعات مربوط به زیر گروه انتخاب شده را با انواع مختلف گروه های بیمار (Case) مقایسه نمایند. با این وجود، تجزیه و تحلیل های مربوط به این نوع طراحی پیچیده تر از تجزیه و تحلیل های مربوط به یک مطالعه هم گروهی معمولی و یا یک مطالعه مورد - شاهدی لانه گزینه شده می باشد [2].
    در یک مطالعه مورد - شاهدی لانه گزینی شده، در واقع محققین این امکان را دارند که یک مطالعه مورد - شاهدی را در درون یک مطالعه هم گروهی در حال اجرا طراحی نمایند. در این نوع طراحی، موارد، کلیه اعضاء گروهی هستند که به بیماری یا پیامد مورد نظر مبتلا شده اند. با این وجود، برای هر مورد، یک یا بیش تر از یک مورد شاهد به شکل تصادفی از اعضاء کوهورت انتخاب می شود که از نظر سن و جنس با موارد، هم سان شده اما هنوز مبتلا به بیماری و پیامد مورد نظر نشده اند. در مطالعات مورد- شاهدی لانه گزینی شده این طور فرض می شود که اطلاعات به دست آمده از گروه کنترل، نماینده وضعیت مواجهه در میان تمام اعضاء کوهورت است که در زمان تشخیص بیماران، هنوز به بیماری و یا پیامد مورد نظر مبتلا نشده اند. اگرچه تجزیه و تحلیل مطالعات مورد- شاهدی لانه گزینی شده از مطالعات مورد- هم گروهی ساده تر است، اما مشکل این است که برای هر گروه از بیماران باید یک گروه مجزا از افراد سالم انتخاب نمود [2].  
    کلیدواژگان: مطالعات مورد - هم گروهی، مطالعه مورد - شاهدی لانه گزینی شده
  • راضیه رضایی، محمد فتحی* صفحات 417-426
    زمینه و هدف
    فاکتور 2 افزایش دهنده میوسیت های نوع c (MEF2c) موجب فعال سازی ژن های عضله کند انقباض می شود که در فعالیت استقامتی نقش دارند. هدف این مطالعه، تعیین اثر یک دوره فعالیت استقامتی شدید بر بیان ژن MEF2c  در عضله اسکلتی تند و کند انقباض موش صحرایی نر نژاد ویستار است.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی حاضر 14 موش صحرایی (24±231 گرم) بعد از آشناسازی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (7 سر) و تجربی (7 سر) تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه استقامتی (30 متر در دقیقه، 50 دقیقه در جلسه، 6 جلسه در هفته به مدت 14 هفته) را روی تردمیل اجرا کرد. 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه بی هوش و تشریح شدند. عضله نعلی (کند انقباض) و عضله بازکننده بلند انگشتان (تند انقباض) خارج و با استفاده از روش واکنش زنجیره پلی مراز میزان بیان ژن MEF2c اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل داده ها تحلیل شدند.
    یافته ها
    بیان ژن MEF2c در عضله تند انقباض گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بیش تر بود (001/0=p) و بیان ژن MEF2c در عضله نعلی گروه تجربی نسبت به گروه کنترل پس از 14 هفته فعالیت استقامتی به طور معنی داری افزایش یافت (022/0=p).
    نتیجه گیری
    فعالیت استقامتی شدید موجب افزایش بیان ژن MEF2c در عضلات اسکلتی تند و کند انقباض می شود و این تغییر بیان ژن، احتمالا زمینه کسب خصوصیات استقامتی در هر دو عضله را فراهم می کند.
    کلیدواژگان: فعالیت استقامتی، ژن MEF2C، عضله نعلی، موش صحرایی، عضله بازکننده بلند انگشتان
  • امیرعلی جعفرنژادگرو*، سید مجید علوی مهر صفحات 427-440
    زمینه و هدف
    کمردرد یک بیماری ارتوپدی مرسوم است که رابطه معقولی با ناهنجاری کاهش قوس پا دارد. هدف از این پژوهش تعیین اثر تمرین مقاومتی با تراباند بر طیف فرکانس الکترومایوگرافی عضلات تنه و اندام تحتانی بیماران مبتلا به کمردرد دارای کاهش قوس پا طی راه رفتن بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1397 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. ابتدا 30 مرد دارای عارضه کمردرد با پای پرونیت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = 15 نفر) و تجربی (تعداد = 15 نفر) تقسیم شدند. از یک سیستم الکترومایوگرافی برای ثبت فعالیت عضلات ناحیه کمر و اندام تحتانی طی راه رفتن استفاده شد. از آنالیز واریانس دو طرفه جهت تحلیل آماری داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    طی مرحله پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در گروه تجربی، فرکانس میانه عضله ساقی قدامی (013/0=P) طی فاز پاسخ بارگیری کوچک تر و فرکانس میانه عضله مایل خارجی (015/0=P) طی فاز پاسخ بارگیری بزرگ تر می باشد. به علاوه، طی مرحله پس آزمون در مقایسه با مرحله پیش آزمون در گروه تجربی، فرکانس میانه عضله مایل خارجی (029/0=P) طی فاز هل دادن بزرگ تر می باشد. هم چنین، طی فاز پاسخ بارگیری اثر عامل گروه بر فرکانس میانه عضلات دو سررانی (015/0=P) و راست کننده ستون مهره ها (009/0=P) معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به بالا بودن فعالیت عضله ساقی قدامی در بیماران کمردرد با پای پرونیت در مقایسه با افراد سالم، کاهش معنی دار فرکانس میانه عضله ساقی قدامی طی پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون طی فاز پاسخ بارگیری نشان از اثرات مثبت این برنامه تمرینی دارد.
    کلیدواژگان: الکترومایوگرافی، پای پرونیت، تمرین، راه رفتن، کمردرد
  • زهره دیدار* صفحات 441-454
    زمینه و هدف
    بیوسورفکتانت ها، مولکول های آمفی فیلیک تولیدی توسط میکروارگانیسم ها هستند که به علت فعالیت سطحی کاربردهای مختلفی از جمله پاک کنندگی، امولسیون سازی و پراکنده کنندگی در صنایع مختلف دارند. هدف از این تحقیق تعیین اثر بیوسورفکتانت استخراجی ساکارومایسس سرویسیه در برابر تشکیل بیوفیلم استافیلوکوکوس اورئوس (PTCC 1112)، استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس (PTCC 1440) و استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس PTCC 1435)) است. اثر این نوع بیوسورفکتانت در خارج کردن بیوفیلم باکتری های مذکور نیز بررسی گردید. 
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی، پس از کشت ساکارومایسس سرویسیه جهت تولید بیوسورفکتانت و استخراج بیوسورفکتانت تولیدی، بررسی اثر بیوسورفکتانت تولیدی در جلوگیری از تشکیل بیوفیلم باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس، اپیدرمیدیس و ساپروفیتیکوس با استفاده از میکروپلیت پلی استایرن 96 چاهک و قرائت جذب در طول موج 570 نانومتر توسط الایزا ریدر صورت گرفت. جهت بررسی میزان خارج کردن بیوفیلم های میکروبی تشکیل شده نیز از روش جذب سنجی استفاده شد. داده ها توسط آنالیز ANOVA انجام شد. میانگین تیمارها به روش دانکن در سطح اطمینان 99 درصد مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    بررسی ویژگی های بیوسورفکتانت تولیدی ساکارومایسس سرویسیه نشان داد که این نوع بیوسورفکتانت دارای اندیس امولسیفیکاسیون حدود 55% است. میزان فعالیت بیوسورفکتانت جداسازی شده توسط تکنیک پخش روغن تعیین شد و منطقه جایگزینی روغن برابر با 5/0±5/2 سانتی متر مربع بود. با بررسی اثر بیوسورفکتانت تولیدی توسط ساکارومایسس سرویسیه در جلوگیری از تشکیل بیوفیلم مشخص گردید که بیش ترین اثر را بر بیوفیلم باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس داشت. بیوسورفکتانت سبب خارج شدن بیوفیلم کلیه باکتری های مورد مطالعه گردید.
    نتیجه گیری
    بیوسورفکتانت ساکارومایسس سرویسیه اثرات ضد بیوفیلمی قوی بر روی بیوفیلم باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس، اپیدرمیدیس و ساپروفیتیکوس دارد.
    کلیدواژگان: بیوسورفکتانت، ساکارومایسس سرویسیه، استافیلوکوکوس
  • محمد علی گل، صفیه سادات کاظمی، یاسر سلیم آبادی، مصطفی نصیرزاده*، زهره طیبی صفحات 455-468
    زمینه و هدف
    از جمله توصیه های سازمان بهداشت جهانی جهت پیش گیری از پوکی استخوان، به عنوان یک موضوع سلامتی خصوصا در میان دختران، افزایش فعالیت بدنی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین علل انجام فعالیت بدنی دانش آموزان دختر درخصوص پوکی استخوان، مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی، طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه توصیفی حاضر در میان 470 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر رفسنجان به روش سرشماری در سال تحصیلی 97-1396 انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه و شامل مشخصات جمعیت شناختی، آگاهی در خصوص پوکی استخوان، 24 سوال مبتنی بر سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی بود. هم چنین 11 سوال فعالیت بدنی را ارزیابی می نمود. روایی ابزار بر اساس نظر متخصصان و پایایی به کمک ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل و آزمون هم بستگی Pearson انجام گردید.
    یافته ها
    تعداد مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر 470 نفر بودند. سطح آگاهی دانش آموزان در خصوص پوکی استخوان نامطلوب (نمره 6 از 15) بود. تعداد 253 نفر (8/53 درصد) دانش آموزان دارای فعالیت بدنی متوسط بودند. بین میانگین نمره فعالیت بدنی با موانع درک شده، هم بستگی معکوس و معنی داری دیده شد (001/0>P، 1/0-=r). اما بین فعالیت بدنی با سایر سازه ها و مشخصات جمعیت شناختی ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0<P).
    نتیجه گیری
    با توجه به آگاهی و فعالیت بدنی نامطلوب دانش آموزان، طراحی و اجرای مداخلات آموزشی پیشنهاد می گردد. هم چنین شناسایی سایر تعیین کننده های موثر بر انجام فعالیت بدنی همانند عوامل قادر کننده و تقویت کننده ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: پوکی استخوان، فعالیت بدنی، الگوی اعتقاد بهداشتی، دختران، رفسنجا
  • پریسا صداقتی*، بهار محمدی، فرزانه ساکی صفحات 469-482
    زمینه و هدف
    شیوع بالای تغییرات راستای وضعیت بدنی در دوران سال مندی، استفاده از روش های نوین اصلاحی را برای اصلاح ناهنجاری های وضعیتی در این افراد ضرورت می یابد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرینات مبتنی بر رویکردهای نوین اصلاحی بر وضعیت پاسچر و عملکرد ستون فقرات زنان سال مند بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان سال مند60 تا 65 سال دارای کیفوز بیش تر از 42 درجه در شهرستان پاوه در سال 1397 بودند که 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه در تمرینات اصلاحی منتخب مبتنی بر اصول آکادمی ملی طب ورزش آمریکا شرکت نمودند. میزان زاویه کیفوز، عملکرد ستون فقرات پشتی قبل و بعد از انجام تمرینات ارزیابی شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی و آنالیز کوواریانس چند متغیره انجام گردید.
    یافته ها
    مقایسه میانگین نتایج پیش آزمون و پس آزمون فاصله زائده آکرومیال، زاویه کیفوز و اکستنشن ستون فقرات (001/0=p) و اتساع قفسه سینه (002/0=p) در گروه مداخله بهبود معنی داری نشان داد. مقایسه میانگین نتایج فاصله زائده آکرومیال، زاویه کیفوز و اکستنشن ستون فقرات در سال مندان دو گروه، تفاوت معنی داری در جهت بهبود در گروه مداخله نشان داد (001/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به جامعیت برنامه تمرینات اصلاحی این پژوهش، می توان پیشنهاد کرد که متخصصین از اثرات مثبت آن در اصلاح وضعیت بدنی سال مندان استفاده کنند.
    کلیدواژگان: تمرین، سال مند، کیفوز، وضعیت بدنی
  • فاطمه دوست محمدی*، رضا وزیری نژاد، محسن رضاییان صفحات 483-496
    زمینه و هدف
    نتایج تحقیقات گذشته نشان داده است که اجزای رژیم غذایی می توانند با بیماری کبد چرب غیر الکلی
    (None-alcoholic fatty liver disease; NAFLD) در ارتباط باشند. اما مطالعات معدودی به مطالعه تاثیر مصرف فست فودها بر ابتلاء به NAFLD پرداخته اند. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه بسامد مصرف ماهانه دوازده نوع فست فود در دو گروه مبتلا به NAFLD و افراد غیر مبتلا می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد-شاهدی با مشارکت 192 نفر در دو گروه مبتلا و غیر مبتلا به NAFLD، 40-20 ساله مراجعه کننده به بخش سونوگرافی بیمارستان مرادی شهر رفسنجان در سال 1396 انجام شد. دو گروه از لحاظ سن، جنس، فعالیت بدنی، شاخص توده بدنی و وضعیت اقتصادی همسان سازی شدند. چک لیست اطلاعات عمومی، فعالیت فیزیکی و اطلاعات تغذیه ای توسط پرسش گر کورسازی شده نسبت به نتیجه گزارش سونوگرافی، تکمیل شد. اندازه خطر بر اساس مقادیر نسبت شانس  (Odds ratio; OR) با حدود اطمینان 95 درصد برای بررسی قدرت ارتباط بین متغیرهای بسامد مصرف مواد غذایی فوری و ابتلاء به NAFLD محاسبه گردید.
    یافته ها
    میانگین مصرف ماهانه دوازده نوع فست فود در گروه مورد بیش تر از شاهد بود، اما این اختلاف تنها در خصوص بندری (013/0=p)، هات داگ (018/0=p)، فلافل (034/0=p) و چیز برگر (001/0p<) از لحاظ آماری معنی دار بود. با افزایش تعداد دفعات مصرف سالانه فست فودها خطر ابتلاء به کبد چرب نیز افزایش داشت (003/0 =p).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج، به نظر می رسد رابطه مثبت معنی داری بین مصرف فست فودها و ابتلاء به NAFLD وجود دارد. تحقیقات بیش تر در خصوص عوارض احتمالی مصرف فست فودها لازم است.
    کلیدواژگان: کبد چرب غیر الکلی، غذاهای فوری، مطالعه مورد-شاهدی
  • طاهره عبداللهی فراشاه*، احمد انتظاری، موهبت والی اصفهانی، فریبا تقی زاده، احسان سعادت صفحات 497-504
    زمینه و هدف
    احتراق یک خطر محتمل در جراحی مدرن است. پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان آگاهی کارکنان از منابع احتراق و راه های پیش گیری از آن در اتاق عمل های بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال 1396 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی، روی 120 نفر از پرسنل اتاق عمل، به صورت پرسش نامه و تمام شماری صورت گرفته است. میانگین نمره، برحسب (100-0) به سه سطح ضعیف، متوسط و خوب تقسیم بندی شد و با استفاده از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب هم بستگی pearson مورد تجزیه قرار گرفت.
    یافته ها
    3/58 درصد از کارکنان دوره های آموزشی را گذرانیده بودند، در حالی که 2/89 درصد از کارکنان، برگزاری کلاس های آموزشی و 3/93 درصد، برگزاری برنامه آموزشی را ضروری دانستند.
    نتیجه گیری
    اکثر پرسنل، آگاهی کافی در این رابطه را ندارند، لذا پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی جهت افزایش آگاهی کارکنان برگزار گردد.
    کلیدواژگان: احتراق، کارکنان اتاق عمل، پیش گیری از حریق، یزد
  • الهام رضایی، احمد جبرالدینی، علی یار پیروزی، فاطمه حیدری* صفحات 505-512
    زمینه و هدف
    علی رغم پیشرفت های چشم گیر در عرصه بهداشتی در سراسر دنیا، عفونت های انگلی روده ای یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی، خصوصا در کشورهای در حال توسعه می باشند. هدف از این مطالعه تعیین شیوع عفونت های انگلی روده ای در شهرستان گراش می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) شهرستان گراش در 1396 انجام شد. نمونه های جمع آوری شده با استفاده از روش های مستقیم و تغلیظی فرمالین دترژنت ارزیابی شد.
    یافته ها
    از 5100 نمونه، 172 مورد (3/3 درصد)، آلوده به انگل های روده ای بودند. بیش ترین فراوانی مربوط به بلاستوسیتیس هومینیس با 126 مورد (3/73 درصد) بود. حداکثر میزان آلودگی در گروه سنی 50-30 سال با 70 مورد (7/40 درصد) مشاهده شد. بیش ترین میزان شیوع در فصل زمستان با 63 مورد (6/36 درصد) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    شیوع تک یاخته های روده ای نسبت به آلودگی های کرمی بیش تر است. به طور کلی، نتایج حاصل فراوانی نسبی عفونت های انگلی روده ای را در شهرستان گراش نشان داد.
    کلیدواژگان: انگل های روده ای، شیوع، شهرستان گراش
|
  • R. Rezaei, M. Fathi* Pages 417-426
    Background and Objectives
    Myocyte enhancer factor 2c activates the genes of the slow-twitch muscle, the muscle which plays role in endurance activity. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of a program of intensive endurance activity on MEF2c gene expression in fast and slow twitch skeletal muscles in wistar rats.
    Materials and Methods
    In this experimental study, 14 males wistar rats (231 ± 24 grams), after familiarization were randomly assigned into control (n=7) and experimental (n=7) groups. The experimental group performed an endurance activity program (30 m/min, 50 min, 6 sessions per week for 14 weeks) on motorized treadmill, and 48 hours after the end of the last session of endurance activity were anesthetized and sacrificed then the soleus (slow-twitch) and extensor digitorum longus (fast-twitch) muscles were removed. Real time PCR was used to determine expression levels of MEF2c gene and the data were analyzed by independent t-test.
    Results
    The MEF2c gene expression in fast-twitch muscle of the experimental group was significantly more compared to the control group (p=0.001), and the expression of MEF2c gene in soleus muscle of the experimental group significantly increased after 14 weeks endurance activity compared to the control group (p=0.022).
    Conclusion
    Intensive endurance activity increases MEF2c gene expression in slow and fast twitch skeletal muscle which this change in gene expression probably provides grounds to obtain endurance characteristics in slow and fast twitch skeletal muscles.
    Keywords: Endurance activity, MEF2c gene, Soleus muscle, Rat, Extensor digitorum longus muscle
  • A. Jafarnezhadgero*, S.M. Alavi Mehr Pages 427-440
    Background and Objectives
    Lower back pain is a common orthopedic illness that has a reasonable relationship to pronated foot. The aim of this study was to determine the effects of resistance training with Thera-Band on the electromyography frequency domain of trunk and lower limb muscles of patients with both low back pain and pronated feet during walking.
    Materials and Methods
    This clinical trial study was carried out at the University of Mohaghegh Ardebil in 2018. At first 30 men with low back pain and pronated feet were selected by convenience sampling and then randomly divided into control (n=15) and experimental (n=15) groups. An electromyographic system was used to record the activity of trunk and lower limb muscles during walking. Two-way ANOVA was used for statistical analysis.
    Results
    During the post-test phase compared with the pre-test phase in the experimental group, the median frequency of the tibialis anterior muscle (p=0.013) was lower during the loading response phase and the median frequency of the abdominal external oblique muscle (p=0.015) was larger during the loading response phase. In addition, during the post-test phase compared with the pre-test phase in the experimental group, the median frequency of the abdominal external oblique muscle (p=0.029) was higher during the push off phase. Also, during the loading response phase, the main effect of the group on the median frequency of biceps femoris (p=0.015) and erector spine (p=0.009) was statistically significant.
    Conclusion
    Considering the high activity of the tibialis anterior muscle in the patients with low back pain with pronated feet compared to the healthy subjects, there was a significant reduction in the median frequency of the tibialis anterior muscle during post-test compared with the pre-test during the loading response phase that shows the positive effects of this exercise protocol.
    Keywords: Electromyography, Pronated feet, Training, Gait, Low back pain
  • Z. Didar* Pages 441-454
    Background and Objectives
    Biosurfactants are amphiphilic molecules produced by microorganisms that due to  surfactant activity, have several applications in different industries such as cleaning, emulsification, foaming and dispersion. The aim of this study was to investigate the effect of biosurfactant extracted from saccharomycess cerevisiae on biofilm formation of staphylococcus aureus (PTCC 1112), staphylococcus saprophyticus (PTCC 1440) and staphylococcus epidermidis (PTCC 1435). The effect of this biosurfactant on the removal of the mentioned bacteria’s biofilms was also assessed.
    Materials and Methods
    In this laboratory study, after Saccharomycess cerevisiae cultivation for producing biosurfactant  and extraction of the produced biosurfactant , the effect of the extracted biosurfactant in preventing the formation of biofilms of staphylococcus aureus, staphylococcus saprophyticus and staphylococcus epidermidis was assessed using  96-well polystyrene microplate and absorbance reader at 570nm by ELISA reader. The same method was used for determining the ability of biosurfectant in removal of biofilms. Statistical analysis was performed by ANOVA. The means of treatments were compared with Duncan's method at a confidence level of 99%.
    Results
    The results showed that biosurfactant of saccharomycess cerevisiae had an emulsification index equal to 55%. The biosurfactant activity was determined via  the oil displacement method and the area of displaced oil was 2.5±0.5 cm2. The results showed  the biosurfactant produced by saccharomycess cerevisiae had the most effect on preventing biofilm formation by staphylococcus aureus and staphylococcus saprophyticus. Biosurfactant caused the all tested bacteria’s biofilms to be removed. 
    Conclusion
    Biosurfactant produced by saccharomycess cerevisiae has strong  anti-biofilm activity against biofilms of Staphylococcus aureus, epidermidis and saprophyticus.
    Keywords: Biosurfactant, Saccharomycess cerevisiae, Staphylococcus
  • M. Aligol, S. S. Kazemi, Y. Salim Abadi, M. Nasirzadeh*, Z. Tayyebi Pages 455-468
    Background and Objectives
    Increasing physical activity, as a health issue, especially among girls, is one of the recommendations of the World Health Organization for the osteoporosis prevention. The present study  was designed and implemented with the aim of determining the causes of physical activity among students regarding osteoporosis based on health belief model (HBM).
    Materials and Methods
    This descriptive study was conducted among 470 pre-university female students of Rafsanjan city by census method in 2017-18. The data collection tool was a questionnaire including demographic characteristics, knowledge about osteoporosis and 24 questions based on HBM constructs, and it also assessed 11 physical activity questions. The tool validity was based on experts' opinion and reliability was determined using Cronbach's alpha coefficient. Data were analyzed using one-way ANOVA, independent t-test and Pearson's correlation test.
    Results
    The number of participants in this study was 470 students. The knowledge related to osteoporosis among students was undesirable (score 6 out of 15). 253 (53.8%) of students had moderate physical activity. There was a significant reverse correlation between the mean score of physical activity and perceived barriers (r=-0.1, p<0.001). But there was no significant relationship between physical activity and other structures and demographic characteristics (p> 0.05).
    Conclusion
    Due to undesirable physical activity and knowledge of students, designing and implementing educational interventions are recommended. It is also necessary to identify other determinants affecting physical activity, such as enabling and reinforcing factors.
    Keywords: Osteoporosis, Physical activity, Health belief model, Girls, Rafsanjan
  • P. Sedaghati*, B. Mohamadi Mohamadi, F. Saki Pages 469-482
    Background and Objectives
    Due to high prevalence of postural changes during aging, modern corrective methods can be used to improve posture abnormalities. Therefore, the present study aimed to examine the effect of  trainings based on modern corrective approaches on posture status and spine function of elderly women.
    Materials and Methods
    In this randomized clinical trial study, the statistical population included the elderly women aged 60 to 65 years with kyphosis more than 42 degrees in the city of Paveh in 2018, of which 30 were selected by convenience sampling and  randomly divided into two groups of experimental and control. The experimental group participated in the selected corrective training sessions, based on the principles of USA’s National Academy of Sports Medicine, for 6 weeks, 3 sessions a week and 60 minutes each session. The angle of kyphosis and function of spine were measured before and after intervention. Data analysis was performed using paired t-test and multivariate analysis of covariance.
    Results
    Comparing the mean of pre/post test results showed a significant improvement in the angle of kyphosis, spine extension, distance acromion (p=0.001) and chest expansion (p=0.002) in the experimental group. The comparison of findings between the two groups showed a significant difference for the improvement of the angle of kyphosis, spine extension, distance acromion and chest expansion (p=0.001) in the experimental group.
    Conclusion
    Given the comprehensiveness of the corrective trainings program in this study, experts can use its positive effects in corrcting posture of elderly people.
    Keywords: Training, Elder, Kyphosis, Posture
  • F. Doost Mohammadi*, R. Vazirinejad, M. Rezaeian Pages 483-496
    Background and Objectives
    Previous studies have shown that dietary components can be associated with non-alcoholic fatty liver disease )NAFLD). However, few studies have investigated the effect of fast foods consumption on the NAFLD. The purpose of this study was to determine and compare the frequency of monthly consumption of twelve fast food types in two groups of NAFLD and healthy individuals.

    Materials and Methods
    This case-control study was carried out with 192 participants in two groups of patients with and without NAFLD, 20-40 years old who referred to the ultrasound clinic of Moradi hospital in Rafsanjan in 2017. The two groups were matched in terms of age, sex, physical activity, body mass index and economic status. General information, physical activity and nutritional information checklists were completed by a blinded questioner on the allocation of people in the two groups. Risk values based on OR (Odds ratio) with 95% confidence intervals were calculated for checking the strength of the relationship between fast foods consumption and NAFLD.
    Results
    The means of twelve fast foods monthly consumption were more in the cases than these means in the controls. But this differences were statistically significant only for Bandary,s food (p=0.013), Hot dog (p=0.018), Felafel (p=0.034) and cheeseburger (p<0.001). The more the number of annual frequency of fast foods consumption, the more the NAFLD risk (p=0.003).

    Conclusion
    Based on the results, there seems to be a significant positive relationship between fast food consumption and NAFLD. More research is needed on the possible side effects of fast food consumption.

    Keywords: Non-alcoholic fatty liver disease, Fast-food, Case-control study
  • T. Abdollahi*, A. Entezari, M. Vali Esfahani, F. Taghizade, E. Saadat Pages 497-504
    Background and Objectives
    Combustion is a potential risk in modern surgery. The present study was carried out to determine the staff’s awareness level of combustion sources and its prevention methods in the operating rooms of hospitals affiliated to Yazd University of Medical Sciences in 2017.
    Materials and Methods
    This descriptive study was conducted on 120 operating room personnel using a questionnaire and a census. The mean score (0-100) was classified into three weak, moderate, and good levels, and analyzed using independent t-test, one-way ANOVA and Pearson's correlation coefficient.
    Results
    Of the staff, 58.3% had passed the training courses, while 89.2% and 93.3% of the staff considered conducting the training classes and holding the training program necessary, respectively.
    Conclusion
    Most of the personnel do not have enough knowledge in this regard. Therefore, it is suggested that training courses be conducted to raise awareness of employees.
    Keywords: Combustion, Operating room staff, Fire prevention, Yazd
  • E. Rezaee, A. Jabrodini, A. Pirouzi, F. Heidari* Pages 505-512
    Background and Objectives
    Despite significant promotion in the health care across the world, intestinal parasitic infections are one of the most important and common health problems, especially in the developing countries. The aim of this study was to determine the prevalence of intestinal parasitic infections in Gerash city.
    Materials and Methods
    This descriptive study was conducted on  the individuals referred to Amir Almomenin Hospital of Gerash, from March 2017 to March 2018. Collected  samples were assessed using direct wet mount and formalin-detergent concentration methods.
    Results
    Out of 5100 stool samples, 172 cases (3.3%) were found to be infected with intestinal parasites. Blastocystis hominis (126 cases, 73.3%) had the most frequency. The maximum infection rate (70 cases, 40.7%) was observed in the age group of 30-50 years. The most prevalence of parasitic infections was in the winter (63 cases, 36.6%).
    Conclusion
     The prevalence of intestinal protozoa is higher than worm’s infections. Generally, the results showed the relative prevalence of intestinal parasitic infections in Gerash city.
    Keywords: Intestinal parasitic, Prevalence, Gerash city