فهرست مطالب

فصلنامه فرایند مدیریت و توسعه
سال بیست و دوم شماره 3 (پیاپی 72، پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/12/10
  • تعداد عناوین: 5
|
  • حبیب الله طاهرپور کلانتری* صفحات 3-26
    ارزشیابی عملکرد کارکنان، یکی از ابزارهای مدیریت در ایران است. ادراک کارکنان از عدالت در ارزشیابی عملکرد، به عنوان یک عامل مهم در پذیرش و رضایت کارکنان از ارزشیابی عملکرد، در پژوهش های اخیر، مورد مطالعه قرار گرفته شده است. هدف این پژوهش، تبیین ارتباط ادراک کارکنان از عدالت و رضایت از ارزشیابی عملکرد است. این پژوهش، میدانی، توصیفی، کاربردی و همبستگی است. جامعه آماری، شامل همه کارکنان رسمی و پیمانی در یک سازمان دولتی است. در این پژوهش از پرسش نامه والش شامل 79 پرسش استفاده شده است. با تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب گشتاوری پیرسون، مشخص گردید: به استثنای عنصر تعیین انتظارات عملکرد با عنصر واکنش به آخرین درجه بندی عملکرد، میان عناصر عدالت سیستمی با عناصر رضایت کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد ارتباطی مثبت وجود دارد. همچنین، میان همه عناصر عدالت شکلی با همه عناصر رضایت کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد، ارتباطی مثبت وجود دارد. همچنین، به استثنای تعیین عدالت میان فردی کل با واکنش به نظام ارزشیابی از عناصر رضایت کارکنان، میان باقی عناصر عدالت میان فردی با عناصر رضایت کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد ارتباط مثبت وجود دارد. سرانجام، میان همه عناصر عدالت اطلاعاتی با همه عناصر رضایت کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد ارتباط مثبت وجود دارد.
    کلیدواژگان: عدالت، عدالت سازمانی، عدالت توزیعی، عدالت سیستمی، عدالت شکلی، عدالت اطلاعاتی، ارزشیابی عملکرد
  • سمیه محمدی*، غلامحسین فیروزفر صفحات 27-46
    تصمیم عقلایی برون سپاری وظایف فرعی در سازمان ها می تواند از طریق شاخص های ظرفیت انعطاف پذیری، بیشینه سازی مزایای مالی، برآورده سازی، پوشش گسترده فعالیت ها، کاهش مخاطره (ریسک) و بدهی و تمرکز بر شایستگی های محوری منجر به سود و همچنین یک مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب شود. در این پژوهش، تصمیم برون سپاری وظایف فرعی دستگاه های اجرایی شهرستان بیرجند، بر مبنای مدل گروال و با استفاده از آزمون آماری t تک نمونه ای ارزشیابی شد. از لحاظ روش شناختی، این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و از نظر هدف شناختی، یک پژوهش کاربردی است. حجم نمونه این پژوهش بر اساس جدول مورگان، 59 دستگاه اجرایی از میان 70 اداره شهرستان بیرجند انتخاب شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه پژوهشگرساخته مبتنی بر طیف هفت تایی لیکرت استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پنج معیار دیگر مدل گروال، مانند بیشینه سازی مزایای مالی، تمرکز بر شایستگی های محوری، پوشش گسترده خدمات، کاهش ریسک و بدهی و برآورده سازی (توجه و واکنش) در تصمیم گیری برون سپاری لحاظ شده و فقط معیار انعطاف پذیری در تصمیم برای برون سپاری خدمات در سازمان های دولتی شهرستان بیرجند مدنظر قرار نگرفته است.
    کلیدواژگان: برون سپاری، تصمیم به برون سپاری، بیشینه سازی مزایای مالی، شایستگی های محوری، پوشش گسترده خدمات، کاهش ریسک
  • فرج الله رهنورد* صفحات 46-67
    حاکمیت خوب یکی از مدل های تعالی حاکمیتی در عصر پیش رو است که به دلیل کاربرد آن از سوی بانک جهانی برای پایش ادواری حاکمیت در گستره جهانی، معروف شده است. بی شک، حاکمیت خوب نمی تواند مدلی جامع برای سنجش تعالی حاکمیت در همه کشورها با شرایط محیطی متفاوت باشد. از این رو، هدف این پژوهش شناخت محدودیت های ذاتی حاکمیت خوب با رویکرد انتقادی است تا بتوان با اقتباس از آن، مدلی مناسب را برای سنجش تعالی حاکمیت در ایران تدوین کرد. 
    این پژوهش از نوع انتقادی تحلیلی است که در درجه نخست، محدودیت های مدل حاکمیت خوب از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان علمی، شناسایی و از طریق تحلیل محتوایی متون اسلامی، مدل اولیه حاکمیت شایسته اسلامی تدوین گردید. با تحلیل انتقادی مدل حاکمیت خوب از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران، محدودیت های کلیدی زیر آشکار گردید: 1. ابتنای مدل بر ارزش های نئولیبرالیستی؛ 2. کم توجهی مدل به حاکمیت چندسطحی؛ 3. تعمیم الگوی حاکمیتی کشورهای غربی به دیگر کشورها؛ 4. چارچوب علمی متزلزل و 5. تعارض ذاتی برخی از شاخص های سنجش. این نارسایی ها در مجموع، قابلیت تعمیم این مدل را به ایران زیر سوال برده است. از این رو، تدوین مدل حاکمیت شایسته اسلامی، یک ضرورت راهبردی محسوب می شود که در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مدل اولیه آن با دوازده بعد تهیه شد.
    کلیدواژگان: حاکمیت خوب، تعالی حاکمیت، سبک های حاکمیت، حاکمیت اسلامی
  • ساناز رهنورد*، رامز صفری صفحات 69-89
    رشد کاربرد برون سپاری در عصر پیش رو بیشتر ناشی از گسترش فضای رقابتی و به کارگیری برون سپاری به عنوان یک راهبرد در این عرصه است. امروزه این اصطلاح ناظر بر انتقال وظایف یا فرایندهای غیراصلی به بیرون از سازمان و انجام آن ها از طریق پیمانکارانی است که در نقش شرکای تجاری ظاهر می شوند. از این رو، برون سپاری فرصتی است برای سازمان ها تا به وظایف اصلی و کلیدی خود بپردازند. بی شک، ارزشیابی چنین راهبردی به نوبه خود می تواند در خلق دانش جدید و بهبود فرایند مدیریت برون سپاری کمک کننده باشد. با چنین نگاهی، در این پژوهش نه تنها اثربخشی برون سپاری در شرکت های توزیع برق مورد ارزشیابی قرار گرفت؛ بلکه میزان تاثیرپذیری آن از مدیریت برون سپاری نیز بررسی شد. برای این منظور از میان 40 شرکت توزیع برق در سطح کشور، 38 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب و داده های موردنیاز به روش پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شد.
    تحلیل یافته های پژوهش نشانگر آن است که راهبرد برون سپاری در کاهش هزینه توفیق چندانی نداشته، اما از نظر چابکی سازمانی و تمرکز بر شایستگی های محوری به طور نسبی موفق بوده است. در ضمن، یافته های پژوهش نشان می دهد که از ابعاد مدیریت برون سپاری تنها متغیرهای مدیریت دانش و اداره کار، اثربخشی برون سپاری را تحت تاثیر قرار داده اند.
    کلیدواژگان: ارزشیابی اثربخشی، مدیریت برون سپاری، مدیریت مالی، کاهش هزینه، تمرکز بر شایستگی و چابک سازی
  • الهام گویلی کیلانه*، فرخ مصطفوی صفحات 91-113
    موضوع ترک خدمت کارکنان، مشکلی است که سازمان ها از دیرباز به آن پرداخته اند. ترک خدمت کارکنان، فرآیندی است که می تواند در هر سازمانی اتفاق بیفتد و از چند روز تا چند سال به طول انجامد. تمایل به ترک خدمت از مراحل مقدماتی ترک خدمت واقعی است و این مساله باعث شده است که در سال های اخیر، اقدامات گوناگون مدیریت منابع انسانی مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر اقدامات منابع انسانی (مدیریت کارراهه، تناسب فرد شغل، جبران خدمات، ارزیابی عملکرد، کنترل شغلی) بر تمایل به ترک خدمت و نقش متغیر میانجی درگیری شغلی است. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کارکنان سازمان های دولتی شهر تهران است. روش پژوهش از نوع توصیفی، کاربردی، علی و میدانی است و برای جمع آوری داده های موردنیاز، پرسش نامه ای بر اساس مبانی نظری با تعداد 57 پرسش تهیه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های آماری تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها نشان داد که اقدامات منابع انسانی بر درگیری شغلی تاثیر دارد و از طریق آن نیز بر تمایل به ترک خدمت تاثیرگذار است.
    کلیدواژگان: تمایل به ترک خدمت، درگیری شغلی، اقدامات منابع انسانی، مدیریت کارراهه، تناسب فرد شغل، جبران خدمات، ارزیابی عملکرد، کنترل شغلی
|
  • Farajollah Rahnavard* Pages 46-67
    Nowadays, good governance is one of governance excellences which is famous around the world because it is used by the World Bank as a survey tool for periodical monitoring of governace around the world. Without doubt, good Govrnance could not be a comprehensive model for measuring governance excellence in different countries with different situational conditions. Hence, the purpose of this paper is to recognize limitations of good governance model with a contingency approach, and to develop a native model for measuring governance excellence in Iran.

     This research is an analytical-critical method. A deep interview was used to identify twelve limitations regarding good governance, and by analyzing Islamic contents, an elementary model was developed. Results indicate that the good governance model suffers from following limitations: 1) a root in neo-liberalism values: 2) ignoring a multi-layer governance: 3) generalizing a western model of governance to other countries; 4) a loose scientific framework for modeling: and 5) inhenrent conflict among measuring indicators. In general, these deficiencies put a question on its generalization to the Islamic regimes. Hence, a model of decent Islamic governance was developed through analytical review on Islamic contexts.
    Keywords: Good Governance, Governance excellence, Governance patterns, Islamic Governance
  • Elham Gavili Kilaneh*, Farrokh Mostafavi Pages 91-113
    Employee’ turnover is a problem at which organizations traditionally has focused on it. Employee' turnover is a process that can happen in any organization and last for few days or several years. Turnover intention is a Primary stage of real turnover and leads to considering different human resource management practices in recent years. The main goal of this research is to investigate impacts of human resources practices (career management, person-job fit, compensation, performance appraisal, job control) on turnover intention; mediating effect of job engagement. The research statistical population is consisted of public organizations employees in Tehran. The methodology of the study is descriptive, applied, causality and field study. To collect the required data, a questionnaire designed based on theoretical foundations that contains 57 questions. To Statistical analysis, techniques such as path analysis and multiple regression are implemented. Results showed that human resource practices have significant effect on job engagement through its effect on turnover intention.
    Keywords: turnover intention, Job engagement, HR practices (Career management, person-job fit, compensation, performance appraisal, job control)