فهرست مطالب

نشریه علوم آبزی پروری ایران
سال سوم شماره 1 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1395/01/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • رامین شرفی، محسن سلیمانی، امیدوار فرهادیان* صفحات 1-15

    باکتری ها و زئوپلانکتون ها عناصر مهم در شبکه غذایی پلاژیک هستند و نقش مهمی را در فرآیندهای بیوژئوشیمیایی دارند. در این تحقیق باکتری های غالب در محیطهای کشت آنتن منشعب (Daphnia magna) و خاردار (Acanthocyclops robustus) تغذیه شده با کود (گاوی+ مرغی به نسبت 1:1 وزنی)، سبزیجات (جعفری+ اسفناج+ گشنیز به نسبت 1:1:1 وزنی) و جلبک سندسموس (Scenedesmus quadricauda) بررسی گردید. نتایج نشان داد که در کشت D. magna با کود و سبزیجات دارای باکتری های جنس  Acinetobacter و برای کشت با جلبک سندسموس باکتری های جنس Aeromonas غالب بودند در حالی که در کشت A. robustus تغذیه شده با کود، سبزیجات و جلبک سندسموس به ترتیب جنس های Neisseria، Enterobacteria و Alcaligenes غالب شدند. جیره های مختلف غذایی تاثیر معنی داری را بر میزان تراکم D. magnaوA. robustus، جمعیت باکتری ها، BOD و COD محیط کشت داشتند (0/05>P). بالاترین میزان جمعیت باکتریایی محیط کشت D. magna در تغذیه با جلبک سندسموس (cell/ml  104×5) و کمترین در کود (cell/ml 103×9)  بدست آمد. همچنین در کشت A. robustus با سبزیجات و جلبک سندسموس به ترتیب بالاترین و کمترین میزان جمعیت باکتریایی  cell/ml 104×4/1 و cell/ml 103×5 بدست آمد. بیشترین میزان BOD در کشت A. robustus تغذیه شده با سبزیجات (90 میلی گرم در لیتر) و کمترین آن درکشت D. magna  تغذیه شده با کود (28 میلی گرم در لیتر) بدست آمد. بیشترین میزان COD (313 میلی گرم در لیتر) و کمترین آن (43 میلی گرم در لیتر) به ترتیب در A. robustus تغذیه شده با سبزیجات و جلبک سندسموس بدست آمد. علاوه بر این، پارامترهای BOD، COD و جمعیت باکتریایی همبستگی معنی داری با تراکم جمعیت D. magna و A. robustus داشت (0/05>P). بطورکلی، یافته های این تحقیق نشان داد که نوع باکتری ها و تراکم جمعیت آنها در محیطهای کشت  زئوپلانکتونی  به گونه زئوپلانکتون و جیره غذایی آنها در طی پرورش بستگی دارد.

    کلیدواژگان: باکتریها، زئوپلانکتون، جلبک سندسموس، کود، سبزیجات، BOD، COD
  • احمد قرایی صفحات 16-30

    در این تحقیق تاثیر رقیق کننده های اسپرم بر عملکرد تکثیر به منظور افزایش درصد لقاح، چشم زدگی و تخم گشایی بررسی شد. به  این منظور تعداد 8 عدد مولد ماده به ترتیب با میانگین وزنی و طولی 295/43±1545/62 گرم و 3/85±54/37 سانتیمتر و16 عدد ماهی مولد نر به ترتیب با میانگین وزنی و طولی 180/69±623/08 گرم و 3/85±54/37 سانتیمتر و16 عدد ماهی مولد نر به ترتیب با میانگین وزنی و طولی 180/69±623/08 گرم و 5/40±38/91 سانتیمترانتخاب گردیدند. پس از جداسازی مایع تخمدانی مخلوط اسپرم ها و تخمک ها  با استفاده از چهار نوع محلول رقیق کننده اسپرم لقاح داده شدند. گروه های تیماری شامل: اول - 5/54 گرم NaCl ،2/422 گرم Triss، 3/57گرم Glycin که در 8/4 =pH تنظیم که در یک لیتر آب مقطر بطور کامل حل شد. دوم- 7/305گرم NaCl، 0/735 گرم CaCl2.2H2O که در 7/76 = pH تنظیم و در یک لیتر آب مقطر بطور کامل حل شد. سوم - مایع تخمدانی که فقط به وسیله توری از تخمک جدا شد و چهارم - آب مقطر که بعنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. ضمن تعیین حجم اسپرم،pH ، تراکم اسپرماتوکریت مخلوط اسپرم ها، پارامترهای اسپرم شناختی از قبیل مدت دوره ی تحرک، مدت زمان حرکت رو به جلو، درصد اسپرم های متحرک، و همچنین درصد چشم گشایی در  تیمار بررسی گردید. نتایج نشان داد که طول دوره ی تحرک در تیمارهای اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 7/36±83/25 ،12/65±117/80، 2/30±61/33، 1/73±40/00 ثانیه و مدت حرکت رو به جلو در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 4/71±25/63،12/63±90/00، 1/15±52/33 و 2/51±34/66 ثانیه و درصد تحرک در تیمارهای اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 6/42±66/82، 4/16±84/00، 3/53±82/50 و 2/08±73/33 و درصد چشم زدگی در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 7/14±61/66، 0/97±77/25، 6/18±55/63 و 5/02±42/59 و درصد تخم گشایی در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 5/42±55/05، 0/81±71/43، 6/25±49/60 و 4/32±37/72 بودند. تجزیه و تحلیل پارامترهای اسپرم شناختی و در صد چشم زدگی وتخم گشایی نشان داد که بین تیمار دوم با سایر تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد (0/05>p) و تیمار دوم می تواند به عنوان یک رقیق کننده مناسب جهت بهبود تکثیر ماهی شیزوتراکس زارودنی استفاده شود.

    کلیدواژگان: شیزوتراکس زارودنی، ماهی سفیدک سیستان، رقیق کننده اسپرم، سیستان
  • الهه برقی * صفحات 31-42

    گسترش ظرفیت ‏های آبزی‎پروری‎ در هر منطقه با توجه به بررسی عوامل داخلی و خارجی موثر بر آن بخش تعیین گردیده و ضروری است که توجه ویژه‎ای در تحقیقات شیلاتی به آن مبذول گردد. هدف از تحقیق حاضر تدوین راهبرد‏های مناسب به منظور توسعه بازار ماهیان زینتی در استان البرز با استفاده از روش SWOT است. بر همین اساس فهرستی از نقاط قوت و ضعف، فرصت‏ها و تهدیدها در بخش تولید و بازاریابی ماهیان زینتی استان البرز با استفاده از پرسشنامه‏های تنظیم شده در قالب ماتریس‏های ارزشیابی عوامل داخلی و خارجی تهیه گردید. نمره‎دهی به هر یک از عامل‏ ها توسط نرم افزار SPSS17 انجام شد. مجموع امتیازات مطابق نتایج برای ماتریس عوامل داخلی و خارجی به ترتیب برابر 3/61 و 3/68 محاسبه شد که هر دو عدد به دست آمده بالاتر از حد متوسط بود و نشان‏دهنده استفاده درست بخش تولید و بازاریابی ماهیان زینتی برای استفاده از قوت‏ ها و فرصت‏ های موجود برای غلبه بر ضعف ‏ها و تهدید‏ها است. لذا، راهبردهای تهاجمی با توجه به نتایج ماتریس عوامل داخلی و خارجی به عنوان مناسب‎ترین راهبرد برای توسعه بازار ماهیان زینتی برای استان البرز پیشنهاد گردید. همچنین راهبرد استفاده از روش‏های جدید پرورش ماهیان زینتی و افزایش سرمایه‎گذاری در بخش تولید و پرورش ماهیان زینتی بر مبنای ماتریس QSPM به ترتیب با میانگین 4/50 و 4/33 بیشترین نمره جذابیت را به دست آورد.

    کلیدواژگان: استراتژی، توسعه بازار، ماهیان زینتی، ماتریس SWOT، استان البرز
  • الهه حسن نتاج * صفحات 43-59

    پلی ساکاریدها، پلیمرهای زیستی ای هستند که نقش کلیدی در بهبود سلامتی ایفا می کنند. در مطالعه حاضر اثرات پلی ساکارید جدید از ریشه گیاه چوبک نکائی (Acanthophyllum glandulosum) بر شاخص های خونی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) در معرض  تحت حاد (sub-acute) جیوه بررسی شد.  تعداد 540 ماهی  در 3 تیمار مختلف (هر تیمار با سه تکرار) در مخازن  فایبرگلاس تقسیم بندی شدند: تیمار اول به عنوان تیمار شاهد قرار داده شد (فاقد محلول جیوه و پلی ساکارید)، تیمار دوم با L/ µg 60 جیوه و تیمار سوم حاوی L/ µg 60 جیوه و 1% پلی ساکارید آزمایشی بود که 24 ساعت قبل از قرار گرفتن ماهی ها در معرض جیوه به مخزن ریخته شده بود. پارامترهای هماتولوژی و بیوشیمیایی خون آنالیز شدند.  نتایج مطالعه حاضر نشان دادند که برخی فاکتورهای خونی به طور معنی داری در تیمار حاوی پلی ساکارید و جیوه در مقایسه با تیمار فقط جیوه تنظیم شدند. پلی ساکارید دارای اثرات تنظیمی بر فاکتورهایی از قبیل تعداد گلبول های قرمز (R.B.C)، هماتوکریت (Ht)، حجم متوسط گویچه (M.C.V) و کورتیزول بود. همچنین، پلی ساکارید بر مقدار هموگلوبین (Hb) و درصد غلظت هموگلوبین داخل گویچه (M.C.H.C) تاثیر گذاشت اما این تاثیر معنی داری نبود. از طرفی دیگر، پلی ساکارید هیچ گونه اثر تنظیمی بر وزن هموگلوبین داخل گویچه (M.C.H)، مقدار پروتئین و گلوکز نداشت.  نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد  که  پلی ساکارید مستخرج از ریشه چوبک نکائی  اثرات مفیدی بر میزبان داشته و احتمالا به عنوان یک پره بیوتیک عمل کرده که می تواند سلامت میزبان را بهبود ببخشد.

    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، سلامت ماهی، پر بیوتیک، پلی ساکارید، جیوه
  • سید حسین حسینی فر* صفحات 60-73

    هدف از این مطالعه بررسی اثرات سطوح مختلف دو نوع پربیوتیک الیگوفروکتوز و مخمر غیرفعال بر ترکیب میکروبیوتای روده ای بچه فیل ماهی (Huso huso) بود. این پژوهش در قالب یک طرح کاملا" تصادفی انجام شد که شامل تغذیه بچه فیل ماهی ها با جیره های غذایی حاوی 1و 2 درصد مخمر غیرفعال و 1 و 2 درصد الیگوفروکتوز به همراه یک گروه شاهد (5 تیمار و 3 تکرار) بود. بچه فیل ماهی ها با تراکم 35 قطعه در تانک های فایبرگلاس (800 لیتری) و میانگین وزنی (0/56 ± 11/40 گرم) در حوضچه های فایبرگلاس ذخیره سازی و به مدت 6 هفته با جیره های آزمایشی حاوی سطوح مختلف مخمر غیرفعال و الیگوفروکتوز تغذیه شدند. در انتهای دوره میکروبیوتای روده ای (تعداد باکتری های زیست پذیر، تعداد باکتری های اسید لاکتیک و نسبت آنها) از طریق روش مبتنی بر کشت بررسی شد. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که بکارگیری این دو نوع پربیوتیک هیچ گونه اثر معنی داری بر تعداد کل باکتری های زیست پذیر در مقایسه با تیمار شاهد نشان نداد (0/05<P). بیشترین میزان افزایش تعداد باکتری های اسید لاکتیک در تیمار 2 درصد مخمر و 2 درصد الیگوفروکتوز مشاهده شد که باتیمار شاهد اختلاف معنی داری نشان دادند (0/05>P). نسبت باکتری های اسیدلاکتیک به تعداد کل باکتری های زیست پذیر، در تمامی تیمارهای پربیوتیکی در طی دوره پرورش افزایش معنی دار نشان داد (0/05>P) که از این لحاظ بیشترین میزان در تیمار 2 درصد الیگوفروکتوز مشاهده گردید.

    کلیدواژگان: مخمر غیرفعال، الیگوفروکتوز، میکروبیوتای روده ای، باکتری های اسیدلاکتیک، فیل ماهی
  • قباد آذری *، امیر ابراهیم مقصودی فر صفحات 74-81

    با توجه به اهمیت تغذیه آبزیان از نظر کیفی و اقتصادی مطالعات متعددی در مورد جایگزینی اقلام غذایی، کاهش و حذف غذا برای تولید اورگانیک آبزیان صورت گرفته است. هدف این پژوهش حذف کامل غذای دستی با استفاده از پدیده همیاری در پرورش ماهیان گرمابی بوده است. این بررسی به مدت دوسال پی در پی در مرکز پژوهش آبزی پروری دانشکده دامپزشکی "امین آباد" صورت گرفته است. در میان ماهیان گرمابی کپور معمولی به عنوان همه چیز خوار، کپور نقره ای فیتوپلانکتون خوار و کپور سرگنده زئوپلانکتون خوار برای بررسی این پدیده انتخاب شدند. وزن ابتدایی هر یک از 30 درصد کپور معمولی و 65 درصد از کپور نقره ای و 5 درصد از کپور سرگنده به ترتیب برابر 4/5 گرم، 30 گرم و 30 گرم تعیین شد. در سال اول وزن نهایی کپور معمولی و کپور نقره ای و کپور سرگنده پس از 206 روز به ترتیب به 850 گرم، 712 گرم و 1750 گرم رسید در حالیکه وزن نهایی نمونه های پرورش تک گونه ای شاهد در کپور معمولی و کپور نقره ای به ترتیب برابر 365 گرم و 375 گرم بود. در سال دوم پرورش همیاری بدون مصرف غذا مقدار تولید برابر 4912/4 کیلوگرم در هکتار و تولید در نمونه های شاهد با مصرف غذا برابر با 4817 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. نتایج این بررسی با رشد مناسب فردی گونه های ماهی، مجموع تولید و بهای کلی حذف غذا، سودمندی بیشتری را نسبت به تولید پرورش ماهیان گرمابی شاهد با مصرف غذا نشان داده است.

    کلیدواژگان: همیاری، اورگانیک، ماهیان گرمابی، تک گونه ایی
  • کبری محمدی *، نصرالله محبوبی، عیسی ابراهیمی، یزدان کیوانی، پدرم ملک پوری صفحات 82-92

    در این آزمایش، تاثیر افزایش مقادیر مس و روی در جیره غذایی بر پارامترهای سرمی مرتبط با متابولیسم استخوان در ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان با میانگین وزنی 22/43± 56/56 گرم در 5 گروه (شامل 12 ماهی) به مدت 8 هفته با استفاده از جیره های غذایی متفاوت به میزان 3 درصد وزن بدن در روز تغذیه شدند. جیره های غذایی حاوی مس (1:1Cu و 3 :2Cu میلی گرم بر کیلوگرم غذا) و روی (7/5 :1Zn و 15 :2Zn میلی گرم بر کیلوگرم غذا) و یک گروه به عنوان شاهد (بدون افزودن مس و روی) در نظر گرفته شد. در پایان دوره، تعداد 8 قطعه ماهی از هر مخزن به طور تصادفی صید شد و از محل ساقه دمی خونگیری بعمل آمد. سپس پارامترهای سرمی مرتبط با متابولیسم استخوان نظیر کلسیم کل، فسفر معدنی، منیزیم، آلکالین فسفاتاز و ویتامین D3 مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کلسیم سرم تنها در تیمار 2Cu، نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری داشته است(P<0/05). در تیمارهای 1 Znو 1Cu، میزان فسفر سرم نسبت به شاهد کاهش معنی داری یافت (0/05>P). اگرچه میزان منیزیم و ویتامین D3 سرم در برخی تیمارها افزایش یافته است اما بطورکلی این تغییرات نسبت به تیمار شاهد معنی دار نبود (0/05<P). کاهش معنی دار (0/05>P) فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز سرم در تمامی تیمارها نسبت به گروه شاهد نیز مشاهده شد. به طور کلی، افزایش مقادیر روی و مس در جیره غذایی در غلظت های مورد مطالعه با تغییر پارامترهای سرمی مرتبط با متابولیسم استخوان همراه بوده است که می تواند تا حدی سبب برهم زدن فعالیت متابولیکی استخوان در ماهی کپور معمولی شود.

    کلیدواژگان: متابولیسم استخوان، مس، روی، عناصر کمیاب، Cyprinus carpio
|
  • Ramin Sharafi, Mohsen Soleimani, Omidvar Farhadian* Pages 1-15

    Bacteria and zooplankton are important components of the pelagic food web and major contributor to biogeochemical processes. In this research, the dominant bacteria associated with culture media of cladoceran (Daphnia magna) and copepod (Acanthocyclops robustus) fed on manure (cattle+poultry, 1:1 ratio in weight), vegetable(spinach + parsely + coriander, 1:1:1 ratio in weight), and algae (Scenedesmus quadricauda) were investigated. Results showed that D. magna fed on manure and vegetable had bacteria of Acinetobacter and with had Aeromonas bacterias while A. robustus fed on manure, vegetable and Scenedesmus dominated by bacteria of Neisseria, Enterobacteria andAlcaligenes, respectively. Effects of different diets were significant (P<0.05) on D. magna and A. robustus densities, bacterial density, BOD and COD of culture media. The highest bacteria density was obtained in D. magna culture medium fed on Scenedesmus (5×104 cell/ml) and the lowest on manure (9×103 cell/ml). In addition, at A. robustus cultures the highest and lowest bacteria were obtained 1.4×104 and 5.0×103 cell/ml, respectively. The maximum BOD was recorded on A. robustus fed on vegetable (90 mg/l) and minimum by D. magna fed on manure (28 mg/l). The maximum COD (313 mg/l) and minimum (43 mg/l) were recorded by A. robustus fed on vegetable and Scenedesmus, respectively. In addition, the parameters of BOD, COD and bacteria density had significant correlation with density of D. magna and A. robustus. As conclusion, findings of this research illustrated that type and density of bacteria were changed in different zooplankton culture media which depended on zooplankton species and their diets during cultivation.

    Keywords: Bacteria, zooplankton, Scenedesmus, Manure, Vegetable, BOD, COD
  • Ahmad Gharaei Pages 16-30

    In this study, the effects of semen diluent solutions on improvement of reproduction performance, by using the criteria such as: the rates of fertilization, percentage of eyed egg and hatching rates were studied. For this purpose eight female broods with average weight and length 1545.62±295.43 g and 54.37±3.85 cm, respectively and sixteen male broods were selected with average weight and length 623.08±180.69 g diluent solutions and 38.91±5.40 cm, respectively. After separation of eggs from coelomic fluids, they were fertilized with sperm using four different diluent solutions: 1- 5.54 g NaCl, 2.422 g Triss, 3.57 g Glycin, regulated in pH=8.4 and solution in 1L distilled water. 2- 7.305 g NaCl, 0.735 g CaCl2.2H2O, regulated in pH=8.4 and solution in 1L distilled water. 3- coelumic fluid that was separated from egg by using net and 4- distilled water as control treatment. The results showed that motility duration of sperm in 1th, 2nd, 3ed and 4th treatments was 65.25±7.36, 30.8±12.83, 73.33±2.117, 40.00±1.61 sec, the duration of forward movement was 6.25±4.71, 15.00±12.63, 52.33±1.90, 34.66±2.51 sec. and percentage eyed eggs was 16.82±6.42, 53.00±4.66, 82.50±3.84, 73.33±2.08, respectively. Percentage hatching was 55.05±5.42, 71.43±0.81, 49.60±6.25, 37.72±4.32, respectively. The results of spermatology parameters, eyed egg percentage and hatching rates showed a significant differences between the 2nd treatment with the rest (P≤0/05). Thus, it can be suggested the 2nd treatment is an effective diluents solution for improving breeding performance of S. zarudnyi.

    Keywords: Schizothorax zarudnyi, Diluent solutions, sperm motility, Sistan
  • Elham Barghi * Pages 31-42

    Sustainable aquaculture in each region is determined based on the domestic and international economic and it should be taken into account in fisheries researches. The purpose of this study was to develop an appropriate strategy for ornamental fish market in Alborz Province based on the SWOT analysis. A list of strengths, weaknesses, opportunities and threats, on the basis of the production and marketing of ornamental fish, was prepared using a set of questions within the frame work of matrix, evaluating the internal and external factors. Total scores according to the results for the internal and external matrix elements were 3.61 and 3.68, respectively, which both are above the average number and show the correct use of the ornamental fish industry to overcome weaknesses and threats using the strengths and opportunities. The aggressive strategy was proposed according to the findings of external and internal factors for the development of ornamental fish market in Alborz Province. Besides, strategy of new methods for ornamental fish culture followed by the increased investment in culture section of ornamental fish based on the QSPM matrices had the highest attractions with the averages of 4.50 and 4.33, respectively. The use of new strategies and increased investment in the production of ornamental and aquarium fish on QSPM matrix with mean of 4.50 and 4.33 received the highest attraction score.

    Keywords: strategy, Market development, Ornamental fish, SWOT, Alborz province
  • Elaheh Hassan Nataj * Pages 43-59

    Polysaccharides are known as biopolymers and shown to play key roles in therapeutic agents. In current study we examined possible efficiency of freshly derived polysaccharide from the roots of Acanthophyllum glandulosum on blood indices of rainbow trout exposed to sub acute doses of mercury chloride.540 Fish were divided into three equal triplicate groups. The first treatment was control group, the second treatment tanks contained 60 µg/1 of an aqueous solution of Hg and the third treatment contained 60 µg/1 HgCl and 1% freshly extracted polysaccharide 24 h before introduction of fish to the tanks. Serum hematological and biochemical parameters were analyzed. Results of the present study showed some hematological levels were significantly adjusted in polysaccharide and mercury exposure group compared to mercury exposure groups. Adding polysaccharide had adjustment effects on some parameters including RBC, Ht, MCV and Cortisol. Polysaccharide had not significant adjustment effect on MCHC, MCH, Hb levels, protein levels and glucose. Finally, our results confirm that the new polysaccharide has useful effects on the host and probably act as a prebiotic that can improve the host health.

    Keywords: Oncorhynchus mykiss, Fish health, Prebiotic, Polysaccharide, Mercury
  • Seyed Hossein Hoseinifar * Pages 60-73

    The aim of this study was comparative study of the effects of two prebiotics, oligofructose and inactive yeast, on intestinal microbiota of beluga (Huso huso). The study was done in a completely randomize design include feeding beluga with diet contain 1 or 2% inactive yeast and 1 or 2% oligofructose as well as a control group (5 treatments in triplicates). Beluga (11.40±0.56 g) supplied, 35 specimens stocked in each fiberglass tanks and were fed for 6 weeks with experimental diets. At the end of trial total viable lactic acid bacteria (LAB) and their proportion was studied using culture based method. Our results showed that administration of oligofructose or inactive yeast had no significant effects on total viable bacteria compared control group (P > 0.05). The highest LAB levels was observed in 2% oligofructose or inactive yeast fed fish which was significantly higher than control (P < 0.05). The proportion of LAB to total viable bacteria was significantly elevated in all prebiotic fed fish (P > 0.05) and the highest proportion observed in 2% oligofructose fed beluga.

    Keywords: Inactive yeast, Oligofructose, Intestinal microbiota, LAB, Beluga
  • Amir Ebrahim Maghsoodifar, Ghobad Azari * Pages 74-81

    Due to the importance of aquatic nutrition from quality and economic aspects in aquaculture many studies have been carried out on the replacement, decreasing and omission of feed for organic aquatic production. The aim of this study has been complete omitting of artificial feed by using the synergistic effect of warm water fish polyculture. The study was performed for two consecutive years in “Amin Abad” aquaculture research center of veterinary faculty. Amongst the warm water fish; common carp as omnivore, silver carp as phytophagous and bighead carp as a zooplanktophagous fishes were used for this phenomenon study. The composition of fish in our polyculture system was as follows: 30% common carp, 65% of silver carp and 5% of big head carp,   initial individual weight of 4.5 g, 30 g and 30 g, respectively. In the first year after 206 days the final weight of common carp, silver and big head carp were 850 g, 712 g and 1750 g, respectively. While in the control mono species culture, the final weights of common and silver carp were 365 g and 375 g, respectively. In the second year the rate of production in synergical  culture without consuming feed was 4912.4 kg/ha, whereas, in control system with the artificial feed was 4817 kg/ha.The results of this study showed that suitable individual growth of fish species, the higher total production and the total prices due to omission of feed in synergistic culture achieved the more benefits than the control cultures of warm water fish consuming the artificial feeds.

    Keywords: Synergism, Organic, Warm water fishes, Monospecies
  • Eisa Ebrahimi, Yazdan Keivany, Pedram Malekpouri, Kobra Mohammadi *, Nasrollah Mahboobi Pages 82-92

    In this study, the effects of different amounts of dietary copper and zinc on serum parameters related to bone metabolism in common carp was determined. Fish weighting 56.56 ± 22.43 g were divided into 5 groups (12 individual/group), were fed at a rate of 3% of body weight for 8 weeks. The Diet contained copper (1 and 3 mg/kg diet) and zinc (7.5 and 15 mg/kg diet) and a control dietary group with no addition of copper and zinc. At the end of the experiment, 8 fish were chosen randomly from each tank and blood samples were taken from the caudal peduncle. Then, serum parameters related to bone metabolism, including calcium, inorganic phosphorus, magnesium, vitamin D3 and alkaline phosphatase were measured. The result showed a significant increase (P<0.05) in serum calcium concentration following Cu2 treatment in comparison with control treatment. Serum phosphorus were reduced significantly in Zn1 and Cu1treatments as compared with control. Although the amounts of serum magnesium and vitamin D3 were elevated in some treatments, the overall changes did not show significant differences (P>0.05). Significant reductions (P<0.05) in the activity of alkaline phosphatase were observed in all treatments compared with controll group. Generally, increase in the levels of the copper and zinc in diet, by changing serum parameters related to bone metabolism can affect bone formation to some extent in common carp.

    Keywords: Bone metabolism, copper, zinc, trace elements, Cyprinus carpio