فصلنامه مطالعات مدیریت بر آموزش انتظامی
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 46، تابستان 1398)

مان و منابع در هر سازمان محدود است. انتظار داشتن آمادگی رزمی جهت پاسخگویی به هر گونه تهدید، کمترین توقع از کارکنان آموزش دیده ارتش است. برآورده نمودن چنین انتظاری مستلزم داشتن آموزشی است که نسبت به زمان فعلی، فاصله کمتری داشته و به هنگام باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مدیریت زمان در فرایند آموزش ضمن خدمت کارکنان ارتش انجام گرفته است. این پژوهش کیفی از نظر نوع استفاده کاربردی به روش تحلیل متن می باشد. فرآیند گردآوری داده ها، مشتمل بر 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته از متخصصین حوزه آموزش ضمن خدمت کارکنان ارتش که مطلع، صاحب نظر و مسلط به موضوع پژوهش بودند، انجام شد. نمونه گیری گلوله برفی تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها به طور هم زمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی با بکارگیری نرم افزار اطلس تی آی انجام شد. تحلیل داده ها با کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) منجر به استخراج 473 کد گردید این کدها به سه مقوله اصلی (عوامل فردی، عوامل محیطی و عوامل سازمانی) و 21 مقوله فرعی دسته بندی شدند. مقوله کلی اول عوامل محیطی مدیریت زمان و دارای 6 مقوله فرعی است مقوله کلی دوم عوامل فردی مدیریت زمان و دارای 7 مقوله فرعی است. مقوله کلی سوم عوامل سازمانی مدیریت زمان و دارای 8 مقوله فرعی است. در نهایت مولفه های مدیریت زمان در فرآیند آموزش ضمن خدمت کارکنان ارتش از دید مصاحبه شوندگان و پژوهشگران و نویسندگان کتب مدیریت زمان به تصویر کشیده شده، محورهای اصلی و فرعی مقولات و ارتباط بین آنها از طریق تبیین آنها، احصاء گردید.

آموزش کارکنان به عنوان یکی از اصلی ترین روش های بهسازی نیروی انسانی می تواند با ایجاد تغییر در نظام فکری مدیران و کارکنان نسبت به سازمان و افزایش توانایی های شغلی آن ها، سهم عمده ای در عملکرد داشته باشد. به همین منظور محقق این پژوهش با توجه به دوره های آموزشی حین خدمت برگزار شده در مجموعه پلیس دیپلماتیک ناجا، تصمیم به بررسی تاثیر آموزش های مذکور بر عملکرد آنان دارد. لذا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی محسوب می گردد. روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. جامعه آماری تعداد 200 نفر از کارکنانی است که در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت نموده اند که حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 127 نفردر نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری متغیرهای پژوهش، پرسشنامه بوده است که پایایی سوالات برای آموزش ضمن خدمت 78/. و برای عملکرد 74/. محاسبه گردید. جهت تعیین روایی سوالات از پرسشنامه خود محقق ساخته که به تایید نخبگان رسید استفاده و به منظور بررسی داده ها، از آزمون استنباطی نظیر: آزمون اسپیرمن و رگرسیون چند متغییره استفاده شده است. نتایج حاصل بیان گر ارتباط معنادار و تاثیر برای تمامی سوالات پژوهش می باشد که در آزمون پیرسون مولفه کیفیت آموزش با 798/.ومولفه مواد درسی 774/. بالاترین میزان شدت همبستگی را کسب نموده اند که در آزمون رگرسیون چند متغیره مولفه های مذکور مجددا بالاترین میزان تاثیر را به ترتیب با عدد 781/.، 642/. را بدست آورده اند.

هدف از این تحقیق آسیب شناسی آموزش تیراندازی در استفاده از کانون توجه افراد مبتدی و ماهر در کارکنان مرکز آموزشی مالک اشتر اراک می باشد.روش طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی کابردی است. جامعه این پژوهش کلیه نظامیان سرباز و افسر مرکز آموزشی مالک اشتر اراک می باشند. آزمودنی های این پژوهش، شامل 30 نفر از نظامیان سرباز و افسر مرکز آموزشی مالک اشتر اراک می باشند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. طبق دستورالعمل معاونت تربیت و آموزش ناجا هر آزمون شونده در پایان آموزش 15 دقیقه فرصت داشت تا 13 شلیک (سه شلیک هم محور کردن و 10 شلیک نمره) با اسلحه کلاشینکف شبیه ساز به طرف سیبل لیزری شلیک نماید. تیراندازی در سه مرحله و تحت سه شرایط کانون توجه درونی، بیرونی و کنترل اجرا و به سوی هدف شلیک شد (هر شرایط 13 شلیک). توزیع داده ها در متغیرهای وابسته از طریق آزمون شاپرو - ویلک[1] بررسی شد. برای تحلیل داده ها در هریک از گروه ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد همچنین جهت مقایسه دو گروه در شرایط مختلف از آزمون تحلیل واریانس مرکب (3: مراحل اندازه گیری × 2: گروه) و برای مقایسه های جفتی نیز از آزمون بونفرونی استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دقت تیراندازی افراد مبتدی در شرایط مختلف توجهی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دقت تیراندازی افراد ماهر در شرایط مختلف توجهی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس مختلط با فرض کرویت ماچلی (0/05 <P) نشان داد که اثر اصلی گروه های آزمایش معنادار (F(1,28)=15/91، 0/001= P، 0/54= η2)، اثر اصلی شرایط توجه نیز معنادار (F(3,84)=0/453/1، 0/001=P، 0/47= η2) ولی تعامل گروه با شرایط توجه معنادار نمی باشد (F(3,84)=1/95، 12/0=P).یافته های پژوهش نشان داد که هردوی افراد مبتدی و ماهر در شرایط توجه بیرونی نسبت به شرایط کنترل و درونی عملکرد بهتری در مهارت تیراندازی داشتند.

یکی از مزایای رقابتی که دانشگاه ها در این محیط آشوبناک به آن نیاز دارند، چابکی سازمانی است. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی بود. روش این تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی فارس بوده که یک نمونه 152 نفری از میان آنها به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه ها توسط محقق تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیر های نوآوری، شراکت، تکنولوژی، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی با چابکی سازمانی رابطه معناداری (P< 0/001) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که این متغیرها تقریبا 79 درصد از تغییرات چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی را پیش بینی می کنند. طبق یافته های تحقیق، متغیرهای نوآوری، شراکت، تکنولوژی، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی تاثیر زیادی بر چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی دارند . بنابراین، دانشگاه های علوم پزشکی بایستی برنامه هایی برای ارتقا نوآوری داشته باشند، به توانمند سازی نیروی انسانی اهمیت بیشتری بدهند، شراکت بیشتری با دیگر دانشگاه ها و بخش های مختلف جامعه داشته باشند و فرهنگ چابکی را در درون دانشگاه ها بهبود ببخشند.

هدف کلی از پژوهش حاضر مطالعه جهت گیری های ارزشی و فرهنگی با الگوی قضاوت اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه شیراز بود. تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه شیراز بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 219 نفر از اعضای هیئت علمی و 370 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو مقیاس محقق ساخته جهت گیری ارزشی مشتمل بر انواع مادی، اجتماعی و معنوی و مقیاس جهت گیری فرهنگی مشتمل بر انواع فردی، بخشی و فرابخشی مبتنی بر چارچوب پرهیزگار(2002) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شد. داده های مربوطه با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. از دیدگاه اعضای هیئت علمی و دانشجویان جهت گیری فرهنگی غالب جهت گیری فرابخشی و جهت گیری ارزشی غالب جهت گیری معنوی می باشد. همچنین میانگین هر یک از انواع جهت گیری ارزشی و جهت گیری فرهنگی، از نظر نمونه پژوهش، بالاتر از میانگین نظری بوده است. بنابراین بر اساس مقدار t به دست آمده تفاوت بین این میانگین ها با میانگین نظری در سطح 0001/0 معنی دار می باشد.

از اینکه آموزش با سرعت و در برخی موارد آرام در حال تغییر است مطلب کمی هست. سازوکارهای یادگیری افراد از شیوه مبتنی بر ورق به سمت وسایل الکترونیکی در حال حرکت است. افزایش بازی های آموزشی موجود در رایانه شخصی، تبلت و تلفن همراه و نیز توجه جامعه دانشگاهی به این بازی ها شاهد این مدعا است. به طور همزمان ماهیت مطالبی که افراد باید یاد بگیرند در حال تکامل است. چنانکه انباشت دانش و فناوری به دسترسی، تسهیم و به کارگیری دانش مبدل شده است. در آمریکا درک دوباره صلاحیت مدارس در قالب معیارهای Common Core State کوششی است که به آن تغییرها واکنش نشان دهند. در آخر نحوه سازماندهی، ارائه و مدیریت آموزش نه فقط در آموزش عالی؛ بیشترین انتقال را امکان پذیر خواهد کرد. امروز دیگر آموزش بعد از دوره راهنمایی از طریق اینترنت و ارائه مدرک معتبر امکان پذیر شده است.