فهرست مطالب

پژوهشنامه مددکاری اجتماعی
پیاپی 12 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/31
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جعفر میکائیلی، مرتضی خورسندی، فاطمه السادات همایونی* صفحات 1-41

     گزارش ها و داده های آماری گویای وضعیت بحرانی ایران در رابطه با شادی و شاخص های مربوط به آن هستند. از سوی دیگر، زندگی پرهیاهو در کلان شهرهای عظیم مانند شهر تهران، به دلیل شتاب روزافزون سرعت زندگی و بروز مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان، افراد را مستعد خمودگی، افسردگی و احساس ناخشنودی ساخته و این امر سلامت روانی افراد و درنتیجه سلامت جامعه را از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد تهدید قرار می دهد. این مطالعه از نوع تحقیقات همبستگی و مقطع عرضی بوده که با روش پیمایش در جامعه آماری جمعیت فعال (65-15سال) شهر تهران و با نمونه 371 نفری (نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای) انجام شده است. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که میزان اثرگذاری متغیرهای اجتماعی: سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و متغیرهای اقتصادی: بیکاری و درآمد بر شادی جمعیت فعال شهر تهران تا چه اندازه ای است؟ برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و از روش تحلیل مسیر به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده شد. بر اساس نتایج، بین انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی، میزان درآمد خانوار و سن با شادی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد. بر اساس دیگر نتایج بین میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، جنسیت و وضعیت تاهل افراد با شادی رابطه معناداری وجود نداشت. در نهایت مدل تحلیل مسیر نشان داد که انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و میزان درآمد خانوار اثر مثبت معناداری بر شادی افراد داشته و این متغیرها قادرند 34 درصد از واریانس کل تغییرات شادی را تبیین کنند.

    کلیدواژگان: شادی، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، درآمد، بیکاری
  • سید علیرضا افشانی*، علی روحانی، نگین نعیمی صفحات 43-79

    در طول تاریخ، مرگ در کنار زندگی به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی از دغدغه های مهم بشری بوده است. در این میان مواجهه با فقدان های نابهنگام معمولا سلامت روان، روابط اجتماعی و تعاملات خانوادگی داغدیدگان را دچار نقصان می کند. بااینکه مطالعاتی در ابعاد جمعیت شناختی، آداب و آیین خاکسپاری و بعد مناسکی آن در علوم اجتماعی انجام شده است؛ ولی به ندرت مطالعات جامعه شناسانه عمیقی با توجه به زمینه های اجتماعی و فرهنگی در مورد چگونگی مواجهه داغدیدگان با فقدان های ناگهانی، فرایند واسازی خود و نقش شبکه های حمایتی چون بستگان در این فرایند به چشم می خورد. بر این اساس پژوهش حاضر به منظور کشف فرایند مواجهه داغدیدگان و بستگانشان با فقدان های غیرمنتظره و نقش بستگان در فرایند واسازی انجام گرفت. برای فهم این فرایند از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای برای گردآوری داده ها استفاده شد. بنابراین از داغدیدگان درجه یک که حداقل 4 ماه و حداکثر 4 سال از فوت عزیزانشان می گذشت؛ مصاحبه های ساختار نیافته عمیقی انجام گرفت. تحلیل داده ها نیز هم زمان با فرایند گردآوری آن، در سه فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. سپس جدول مفاهیم و یافته های تحقیق در قالب خط داستان و مدل پارادایمی ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان داد پیوندی که میان داغدیدگان و بستگانشان برقرار است و مبادلات احساسی و رفتاری نشات گرفته از آن، پویایی های خاصی را شکل می دهد، به گونه ای که این پویایی ها نشان دهنده شکل گیری دوآلیسم انتظارات عاطفی از بستگان در داغدیدگان است که در نهایت به واسازی یا واچینی عاطفی در میان داغدیدگان و بستگانشان منجر می شود.

    کلیدواژگان: فقدان نابهنگام، داغدیدگان، بستگان، انتظارات عاطفی، واسازی - واچینی عاطفی
  • مرضیه نصیر*، ولی الله فرزاد، مژگان سپاه منصور، فریبا حسنی، مهدیه صالحی صفحات 81-106

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل سرمایه گذاری راسبالت (رضایت زناشویی، کیفیت روابط جایگزین، اندازه سرمایه گذاری، تعهد زناشویی و پایداری روابط زناشویی) بر روی زنان در شرف طلاق شهرستان دزفول بود. نمونه، شامل 150 نفر از زنان در شرف طلاق بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس سرمایه گذاری راسبالت و شاخص ناپایداری ازدواج ادواردز و همکاران (MII). از روش های آماری تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون، جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده در سطح p<0/05 و p<0/01 نشان داد که اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی و اندازه سرمایه گذاری بر پایداری روابط زناشویی با میانجی گری تعهد زناشویی در زنان در شرف طلاق، مثبت و معنادار و اثر غیرمستقیم کیفیت روابط جایگزین بر پایداری روابط زناشویی با میانجی گری تعهد زناشویی در زنان در شرف طلاق، منفی و معنادار است.

    کلیدواژگان: مدل سرمایه گذاری، رضایت زناشویی، کیفیت روابط جایگزین، اندازه سرمایه گذاری، تعهد زناشویی، پایداری روابط زناشویی
  • الهام محمدی* صفحات 107-141

    نوع شبکه اجتماعی که توصیف کننده محیط بین فردی است برای بررسی هدفمند وضعیت سلامت جمعیتها قابلیت کاربرد دارد. در این پژوهش شناسایی انواع شبکه اجتماعی در میان سالمندان و مقایسه سلامت (جسمی و روانی) در انواع شبکه های شناسایی شده، مد نظر است. مطالعه به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه SF-12 و چک لیست ویژگی های ساختاری و تعاملی شبکه اجتماعی صورت گرفت. حجم نمونه 230 نفر از سالمندان بازنشسته بالای 60 سال عضو کانونهای بازنشستگان کشوری و آموزش و پرورش شهر کرج بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تعیین انواع شبکه از تحلیل خوشه ایچند میانگینی و برای مقایسه وضعیت سلامت (جسمی و روانی) در انواع شبکه از آزمون واریانس یکطرفه استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، چهار نوع شبکه اجتماعی در میان سالمندان شناسایی شد: متنوع، خویشاوند محور، دوست محور و خانواده محور. مقایسه نمرات سلامت (جسمی و روانی) در میان انواع شبکه نشان داد که افراد متعلق به شبکه متنوع، بالاترین نمرات سلامت جسمی و روانی و افراد متعلق به شبکه خانواده محور، پایین ترین نمرات را بدست آوردند. افراد دارای شبکه های متنوع و خویشاوند محور در سلامت (جسمی و روانی) به طور معناداری نمرات بالاتری نسبت به افراد متعلق به شبکه خانواده محور داشتند. نوع شناسی شبکه های اجتماعی سالمندان با توجه به اهمیت دیدگاه فرد در محیط در مددکاری اجتماعی، به مددکاران اجتماعی سالمندی،یک چارچوب ارزیابی خوب  برای بررسی وضعیت سلامت (جسمی و روانی) به دست می دهد.

    کلیدواژگان: سلامت، شبکه اجتماعی، نوع شناسی، سالمندان
  • اسماعیل قربانی، مهدی کرمانی*، حسین بهروان، حسین اکبری صفحات 143-184

    این پژوهش به واکاوی تجربه زیسته و شناخت ادراک عاملان اجتماعی پیرامون پدیده روسپی گری می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری، از لحاظ نتایج پژوهش کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1396-1397) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 16 نفر از عوامل بازار روسپی گری (روسپی، واسطه و مشتری) به روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، 80 مقوله فرعی، 20 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب «روسپی گری، برون داد درگیری در چرخه فقر، بی پناهی و بهره کشی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تاثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «نقصان در قوانین مرتبط با خانواده و زنان» و «بی ثباتی در شرایط اقتصادی - اجتماعی جامعه» و شرایط مداخله ای شامل «محدودیت ها و محرومیت های ناشی از فرهنگ سنتی»، «ازدواج نامناسب»، «اعتیاد و تسریع در گرایش به روسپی گری»، «خشونت خانگی»، «ضعف مهارت های اجتماعی»، «خانواده متزلزل» و «سوابق تحصیلی» و شرایط علی شامل «بی پناهی اجتماعی»، «رونق بازار بهره کشی جنسی» و «فقر تشدید شونده خانوار» بوده است. همچنین روسپیان راهبردهایی همچون «انطباق فعال با وضع موجود» و «مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته» را به کار می برند که منجر به پیامدهایی شامل: «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت» و «خانواده زدایی از زندگی روزمره» می شود.

    کلیدواژگان: روسپی گری، بازار روسپی گری، نظریه زمینه ای، مشتری، واسطه
  • ستار پروین، زینب فعله گری*، مرجان کیانی صفحات 185-240

    به دلایل مختلف، تاخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادراک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیل شده است اما با توجه به تفاوت های زیست شناختی و مختصات فرهنگی جامعه ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته دختران از تاخیر در ازدواج و استراتژی های مواجهه با آن با روش شناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافته های پژوهش در دو محور اصلی تجربه های زیسته و گونه شناسی استراتژی های مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصه جدال سنت و مدرنیته قرار گرفته اند. از طرفی با پذیرش ارزش های مدرن، سن ازدواجشان افزایش یافته و از طرف دیگر، جامعه سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمی تابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربه فشارهای اجتماعی به سبب تاخیر ازدواجشان شده است.

    کلیدواژگان: تجربه زیسته، دختران، تاخیر در ازدواج، تحلیل تماتیک
  • محمد زاهدی اصل، فاطمه حسینی* صفحات 245-274

    بررسی و شناخت رابطه سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان بالای 25 درصد شهرستان های قصرشیرین و سرپل ذهاب استان کرمانشاه است. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوالات است که آیا بین سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی و متغیرهایی مانند درصد جانبازی، زمان جانبازی و مدت ازدواج رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق پیمایشی و از نوع تبیینی می باشد، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 235 نفر جانباز بالای 25 درصد به دست آمد. اعتبار ابزار سنجش با روش صوری و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ به تایید رسید در نهایت داده ها با ابزار پرسشنامه به روش مصاحبه گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss آزمون T و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.بین سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان رابطه معناداراست. رابطه بین متغیر درصد جانبازی با رضایت از زندگی به لحاظ آماری معنادار نیست. اما متغیرهای زمان جانباز شدن، مدت ازدواج، رابطه معناداری با میزان رضایت از زندگی زناشویی در بین جانبازان مورد مطالعه دارند. در این پژوهش رابطه سطح کلان با سطح خرد مورد سنجش و تایید قرار گرفت. در نتیجه با افزایش سلامت اجتماعی رضایت از زندگی زناشویی جانبازان نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش مدت ازدواج میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان کاهش می یابد، اما افزایش درصد جانبازی تاثیری در میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان ندارد.

    کلیدواژگان: سلامت اجتماعی، رضایت، زندگی زناشویی، جانبازان، کرمانشاه
|
  • Jafar Mikaeili, Morteza Khorsandi, Fatemeh Homayouni* Pages 1-41

    Reports and statistical data indicate the critical state of Iran in terms of happiness and its related indexes. On the other hand, a tumultuous lifestyle in a metropolis such as Tehran makes people susceptible to being depressed and unhappy. An increasing speed of life and many social and economic problems threaten the psychological health of people and affect the society in different social, economic and cultural dimensions as a result. This study is a correlational and cross-sectional one, which is performed using a survey method for the active population of Tehran (15-65 years) with a sample of 371 members (multistage cluster sampling). Accordingly, in this study, we seek to answer the question of “how social variables (social capital, social trust, social coherence and Social participation) and economic variables (unemployment and income) affect the active population's happiness in Tehran?”. To analyze the data, descriptive statistical analysis methods, inferential statistics and path analysis method are used. The results indicated that, there was a significant positive correlation between “social coherence, social   participation and social trust” and “happiness”. Also, between “household income and age” and happiness. According to other results, there was no significant relationship between “educational level, employment status, gender and marital status of people” and “happiness”. Altogether, the path analysis model shows “social coherence, social participation, social trust, household income” has a significant positive effect on people's happiness and these variables can make up for 34 percent of the total variance of “happiness” changes. 

    Keywords: Happiness, Social Capital, Social Trust, Social Coherence, Social Participation, Income, Unemployment
  • Seyedalireza Afshani*, Ali Ruhani, Negin Naeimi Pages 43-79

    Over the course of history, death, in addition to life, has been a social phenomenon of major concern for human beings. Sudden demise, among other things, disrupts mental health, social interactions, and family relationships of the bereaved. Although there is a huge body of research on demography, burial, and rituals of death, few researchers have addressed sociological aspects of death in detail with reference to social and cultural backgrounds of how the bereaved behave in the event of sudden demise, the process of self-deconstruction, and the role of supporting agents such as relatives. The aim of the present study was to identify the behavior pattern of the bereaved and their relatives in the event of sudden death and the role the relatives played in the deconstruction process. Allied to this, a qualitative approach and the Grounded Theory were employed to collect the data. The bereaved who lost their loved ones within 4 months to 4 years ago gave in-depth unstructured interviews. The data were analyzed via open, axial, and selective codings. Afterwards, the results and findings were presented in tables in a story line based on the paradigmatic model. The results showed that the connections between the bereaved and their relatives and the consequent behavioral and emotional exchange shaped certain dynamisms. These dynamisms signified the establishment of a dualism about the emotional expectations of the bereaved from their relatives resulting in the emotional deconstruction between them.

    Keywords: Sudden Death, The Bereaved, Relatives, Emotional Expectations, Emotional Deconstruction- Disintegration
  • Marzieh Nasir*, Valiolah Farzad Pages 81-106

    The aim of the present research is investigating the Rusbult Investment Model (Marital Satisfaction, Quality of Alternative Relationships, Investment Size, Marital Commitment and Marital Relationship Persistence), on women who are on the verge of divorce in the city of Dezful. The sample consisted of 150 women on the verge of divorce who were selected through the availability sampling method. The instruments used consisted of Rusbult’s scale of investment and the Marital Instability Index (MII) by Edward et al. (1987). Pearson correlation coefficients and path analysis Methods were used for data analysis. The results at p<0.05 and p<0.01 showed a significant positive indirect effect of marital satisfaction, and investment size on the marital relationships persistence by mediated marital commitment on women on the verge of divorce, and a significant negative indirect effect of quality of alternative relationships on marital relationships persistence by mediated marital commitment on the women verge of divorce.

    Keywords: Investment Model, Marital Satisfaction, Quality of Alternative Relationships, Investment Size, Marital Commitment, Marital Relationships Persistence
  • Elham Mohammadi* Pages 107-141

    Social network types are a composite describing the interpersonal milieu and can be used for examination of the health and well-being of the population. This study tries to identify different types of social network used by retired elderly individuals and to compare their health when using the different identified network types. This study used a survey method. The SF-12 questionnaire (a shortened form of the SF-36 questionnaire) and a checklist of structural and interactional characteristics were used for gathering data.  Collected through convenient sampling, the study sample consisted of 230 retired elderly individuals, aged over 60 who were members of the Civic Retiree Center and Educational Retiree Center of Karaj. The K-means cluster analysis was used for derivation of social network types and a One-Way ANNOVA was adopted for comparing health among the groups. Four types of social networks were identified among older adults: diverse, family-focused, kin-focused and friend-focused. Respondents who belonged to diverse network had the highest health (physical and mental) scores and those with a more family-focused network had the lowest health score. Comparisons showed that the elderly individuals embedded in diverse and kin-focused networks had significantly higher health scores than those with a more family-focused network. Considering the importance of the individual in the environment perspective in social work, social network typology can give social workers a good assessment framework for understanding the health status of retired adults.

    Keywords: Health, Social Network, Typology, Elderly Individuals
  • Ismaeel Ghorbani, Mahdi Kermani*, Hosean Behravan, Hossein Akbari Pages 143-184

    This study examines the life experiences and perceptions of prostitutes. The research design is an exploratory qualitative one and is based on the interpretive paradigm, in terms of the results it is applied and in terms of the criteria of the time it is cross-sectional. Through a systematic analysis of in-depth interviews with 16 participants (prostitutes, procurers, and customers) the grounded theory was conducted based on Strauss and Corbin's approach. After open and axial coding, 80 subcategories and 20 main categories were extracted. Ultimately, based on selective coding, the central phenomenon was formulated in the form of "prostitution, conflict resolution in the cycle of poverty, insecurity and exploitation". The results of the research showed that the central phenomenon was influenced by a set of underlying conditions including "deficiency in household and women-related laws" and "instability in socio-economic conditions" and interventional conditions including "deprivations from traditional culture", "inappropriate marriage", "addiction and acceleration of the propensity for prostitution", "domestic violence", "weak social skills", "shaky family" and "educational background",  and causal conditions included "social insecurity", "the prosperity of the market for exploitation" and "the increasing poverty of the household." Prostitutes also use strategies such as "active compliance with existing status" and "cross-sectional/non-enforced resistance" that results in "incapacitated risk aversion", "continuous exposure to violence" and "removing family from everyday life."

    Keywords: Prostitution, Prostitute Market, Grounded Theory, Customer, Procurer
  • Sattar Parvin, Zynab Felegari*, Marjan Kiani Pages 185-240

    For various reasons, the delay in marriage (whether based on social norms or on the basis of self-perceptions) has become a living experience for some girls and boys, but due to the biological differences and cultural coordinates of the Iranian community, this may create a different situation for girls. Accordingly, the purpose of this paper is to study the life experiences of girls facing marriage delays and strategies for dealing with them. This study has adopted a qualitative methodology, using deep and semi-structured interviews for data collection and a thematic analysis method for analyzing the data. To this end, interviews with 20 girls aged over 30 living in the city of Karaj were carried out and theoretical saturation was obtained. The research findings are described in two main aspects of life experiences and typology of exposure strategies. The results of the research indicate that girls are in conflict with tradition and modernity. On the one hand, with the adoption of modern values, their marriage age has increased and on the other hand, the traditional Iranian society does not recognize these cultural and value changes, which has caused problems for girls and has given them the experience of social pressure due to their delay in marriage.

    Keywords: Life Experience, Girls, Delayed Marriage, Iran, Thematic
  • Fatemeh Hossini* Pages 245-274

    The present study is intended to investigate and identify the relationhip between social health and marital life satisfaction among veterans of war with a disability of over 25 percent in Sar-Poul-Zehab and Ghasr-e Shirin cities of Kermanshah. This study sought to answer this question: Is there a significant relationship between social health and marital life satisfaction? The controlling variables were percentage of disability, time of accurance of disability, and duration of disability. this research is survey-based and explanatory. Using the Cochran formula, the research sample was determined 235 veterans of war with a disability of over 25 percent. The reliability of the assessment tool was affirmed though formal methods and its validity using the Cronbach alpha. Finally, the data were collected through questionnaires along with interviews and were analyzed using the SPSS software, a t-test and the Pearson test. The findings showed a significant relationship between social health and marital life satisfaction among the war veterans. There was no significant relationship between the percentage of disability and marital life satisfaction. However, there was a significant relationship between time of ocurrance of disability, marriage duration, and marital life satisfaction. The innovation in this study, was the evaluation and confirmation of the relationship between macro and micro levels. It was concluded that higher social health would result in more satisfaction in the marital lives of war veterans with disabilites. Furthermore, marital life satisfaction among these veterans declined with a longer duration of married life. However, the percentage of their disability did not influence their marital life satisfaction.

    Keywords: Social Health, Satisfaction, Marital Life, War Veterans With Disabilities, Kermanshah