فهرست مطالب

پژوهشنامه عرفان
سال یازدهم شماره 21 (پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/07/09
  • تعداد عناوین: 11
|
  • سید مرتضی حسینی، حسین اسعدی* صفحات 1-14

    در این مقاله به طرح برهان فنی آقا محمدرضا قمشه ای در اثبات حقیقت لابشرط مقسمی پرداخته و نشان داده ام که چگونه این برهان با دو تقریر معروف از جمله تقریرهای گوناگون برهان صدیقین خویشاوندی دارد، بلکه با دو تقریر از برهان صدیقین به دفاع از ایده بنیادین برهان آقا محمدرضا قمشه ای پرداخته و با مدد جستن از اصول و تصریحات ملاصدرا، به نقدهای احتمالی و ازجمله نقد استاد جوادی آملی، پاسخ داده ام. آقا محمدرضا قمشه ای از نظر در طبیعت وجود، ضرورت ازلی آن را نتیجه گرفته و افزوده اند که قید بشرط لا، نقشی در این ضرورت ندارد، چراکه مفهوم وجود از طبیعت وجود بدون هرگونه ملاحظه غیر، اعم از حیث تعلیلی و حیث تقیدی انتزاع و حمل می شود. لذا وجود لابشرط مقسمی، حضرت حق است و نه وجود بشرط لا که در آن ملاحظه غیر مطرح می شود. باید آگاه بود که به مقتضای اصالت وجود مفهوم وجود دارای فرد است و موخر از اثبات نحوه خاصی از وجود نیست. از این مطلب در اثبات طبیعت وجود در خارج استفاده شده است که مفهومی بنیادین در اثبات آقا محمدرضا قمشه ای می باشد.

    کلیدواژگان: : لابشرط مقسمی، آقا محمدرضا قمشه ای، طبیعت وجود، اثبات، برهان
  • طاهره خوشحال *، مهدی عرب صفحات 15-33

    تقابل های دوگانه، یکی از بنیادها و مفاهیم اساسی در نقد ساختارگرایی و نظریات زبان شناسی و نشانه شناسی است. این روش می کوشد تقابل ها را در محور جانشینی بیابد و با یافتن تقابل های بنیادین به بافت های کلان برسد و از طریق رسیدن به بافت های کلان، اندیشه ها و تئوری های اصلی را تشخیص دهد. عطار یکی از بزرگ ترین عارفان شاعر است که احوال و اندیشه های ویژه خود را دارد؛ درنتیجه زبان عرفانی او نیز نشانه های خاصی را دارا است. یافتن این نشانه ها در زبان عرفانی عطار به شناخت مشرب عرفانی او یاری می رساند. با کاربست تقابل های دوگانه می توان این نشانه ها و نشانه های متقابل آن ها را که در زبان عرفانی عطار غایب هستند، یافت و زبان عرفانی او و درنتیجه احوال و اندیشه هایش را دقیق تر شناخت. این پژوهش با مطالعه آثار عطار کوشیده است تقابل هایی که به وسیله آن ها می توان بافت های عرفانی را در زبان عطار مشخص کرد، بیابد و با یافتن آن تقابل ها، گفتمان های عرفانی عطار را تشخیص دهد و از این طریق مشرب عرفانی او را روشن تر نماید. در پایان پس از بررسی تقابل ها نشان می دهد که عطار در گفتمان های عشق، سکر و فراق به سرمی برد و در راه سلوک، جذبه را از جهد برتر می داند.

    کلیدواژگان: عطار، زبان عرفانی، تقابل های دوگانه
  • رضا روحانی*، حامدرضا کریمی ملایر صفحات 35-58

    نظریه اسفار اربعه عرفانی یکی از جامع ترین تقریرات صورت گرفته از سلوک عملی است. هرکدام از این چهار سیر دارای تاثیراتی عملی و بعضا خودآگاه و ناخودآگاه در زندگی سالک است. این تاثیرات موجب انگیزش ها و هیجاناتی در ذهن و عمل سالک است که براساس فلسفه پدیدارشناسی در مراحل مختلف احوال و اقوال او قابل شناسایی است. یکی از مهم ترین تاثیرات و پدیدارهای این اسفار، انواع مختلف سکوت و انزوا از خلق و در مقابل آن گفتن و خروشیدن در خلق، در سیری دیگر است که می بایست براساس نشانه یابی آن ها در زندگی سالک، تمایز داده شوند. مولوی یکی از بهترین نمونه عرفایی است که در سلوک خود هم دچار سکوت و خاموشی و هم دچار هیجانات روحی سرایش و گفتار بوده است. این جستار در پی تبیین علل و ارتباط این نوع از متناقض نمایی سکوت و گفتار در احوال او براساس پدیدارشناسی اصول اسفار اربعه است.

    کلیدواژگان: اسفار اربعه، حالات عرفانی مولوی، خاموشی مولوی، سخن گویی مولوی
  • امیر غنوی* صفحات 59-81

    ترسیم مسیر سلوک معنوی دغدغه بزرگ عارفان مسلمان بوده و بخش بزرگی از ادبیات عرفانی به آن اختصاص یافته است. اما آنچه مغفول مانده سهم بزرگ غزالی در این عرصه است. این نوشته تاملی است انتقادی در طرح غزالی در احیاءالعلوم. در تحلیل این طرح تلاش شده است تا کلمات خود غزالی در  نوشته هایش مبنای توضیح باشد و هدف سلوک و هر یک از مراحل سیر تصویر شود. در نقد طرح غزالی تاکیدی خاص بر ارزیابی مستندات قرآنی و روایی غزالی بوده و تحلیل های ارائه شده از  واژه ها و تعابیر قرآنی نیز نقد شده است. نتایج این تحقیق ترسیم دقیق مراحل سلوک در کتاب احیاء العلوم الدین غزالی است و بررسی نقادانه هدف سلوک و ساختار طرح او.

    کلیدواژگان: مسیر سلوک، غزالی، احیاء العلوم الدین، محبت خدا
  • علیرضا فاضلی* صفحات 83-103

    امام رضا(ع) برای تبیین رابطه خالق و مخلوق از تمثیل آیینه بهره می جویند، این تمثیل به خاطر ژرفای آن مورد توجه یکی از عرفای شیعه واقع شده است. سید قطب الدین نیریزی از این تمثیل مباحث مهمی را در حکمت الهی و جهان شناسی عرفانی مثل ربط حادث به قدیم، وجود اضافی ماسوی الله و نحوه قیومیت خداوند استنباط می کند. این نوشتار، ابتدا به بررسی بستر این رویکرد که جواز تمثیل از ناحیه اولیای الهی است، می پردازد. سپس رهیافت عرفانی او و عناصر آن مورد تدقیق قرار می گیرد، در این راه ابتدا چیستی صورت در آیینه و نظرات مختلف درباره آن سپس کیفیت انتشار نور، مظاهر مختلف نور از نظر قطب الدین نیریزی و خوانش او از سخن امام رضا(ع) درباره حقیقت نور بررسی می گردد؛ در انتها کوشش می شود ارکان این تمثیل رضوی که قطب الدین را به پیدا کردن آن ها برانگیخت اما به صراحت از آن ها نگفت، یافته شود. نتیجه شاخص این موردپژوهی، مبتنی بودن این تمثیل عرفانی به منبع اصیلی چونان فرمایش امام رضا(ع)  باشد.

    کلیدواژگان: امام رضا(ع)، تمثیل، قطب الدین نیریزی، وجود اضافی، نور ابداع
  • فرزاد قائمی* صفحات 105-125

    پیوند تصوف و تشیع، یکی از ویژگی های توسعه تشیع در سده های هشتم و نهم بود که مصادیق ادبی تاثیر تصوف در فرهنگ تشیع این دوره کمتر بررسی شده است. در این جستار، برای مشاهده این کیفیت، یک متن حماسی از سده نهم- دهم (شاهنامه اسدی) انتخاب شده است. پیوند دو عامل عرفان و مذهب در این اثر حماسی، متن را به نمونه گذار ژانر حماسه ملی به حماسه دینی تبدیل کرده است و از آن با عنوان «حماسه ملی- دینی» می توان یاد کرد. این جستار به پیوند آرای شیعی و صوفیانه در این متن، به ویژه نمودهای نظریه نور محمدی(ص) در این اثر، و تحلیل کیفیت این تعامل و نشان دار کردن متن برای تعیین زمان سرایش آن پرداخته و  درنهایت، سطوح ایدئولوژیک و سبک اندیشگی این متن حماسی برمبنای رویکرد سبک شناختی، تحلیل شده است.

    کلیدواژگان: : شاهنامه اسدی، عرفان و تصوف، اشراق، تشیع، حماسه، گفتمان
  • احد فرامرز *، فاطمه سادات کتاب چی صفحات 127-143

    اطلاق نور بر خدا در آیه 35 سوره نور مسائل فلسفی و عرفانی فراوانی را به میان آورده است. نحوه حمل نور بر خدا از چهار جهت معناشناسی، منطقی، فلسفی و عرفانی اهمیت دارد. مسئله تحقیق حاضر تحلیل انتقادی دیدگاه ابن عربی در نحوه حمل نور به خدا است. بیشتر مفسران سده نخست تا اوایل سده پنجم این اطلاق و اسناد را استعاره می انگاشتند، اما محیی الدین ابن عربی بر حقیقی انگاری اطلاق نور بر خدا تاکید دارد. برمبنای نظر ابن عربی، نور اسم خاص است و بر اسم جامع الله به طریق حمل تفصیل بر اجمال حمل شده است. محیی الدین در تحلیل اطلاق نور بر خدا دو رویکرد وجودشناختی و معرفتی دارد. این دو رویکرد در مواضع فراوان از آثار ابن عربی تحلیل منسجم و سازگار دارد. روش این مقاله در تحلیل دیدگاه محیی الدین بهره مندی از تحلیل سه وجهی منطقی شامل تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی است.

    کلیدواژگان: نور، ظل، ابن عربی، خیال، رویکرد وجودشناختی، رویکرد معرفتی
  • زهرا منصوری، محمد ابراهیم مال میر* صفحات 145-168

    اهتمام سنایی غزنوی در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه در جهت طرح مسائل عرفانی، اخلاقی و حکمی است. این مسئله، سخنش را گاه سرشار از رموزی کرده که درک آن ها مستلزم پژوهش در منابع علوم عقلی و عرفانی است.
    بیت «با وجودش ازل پریر آمد/ پگه آمد ولیک دیر آمد» دربردارنده توجهات دقیق سنایی به مسئله «ازل» و مراتب آن است؛ اینکه «پریر آمدن» کنایه از قدمت در وجود است؛ اما ازل با این قدمت، نسبت به قدم الهی متاخر است؛ لذا از «قدیم مطلق» بودن خداوند در سلسله بطون زمان و در تطابق با عالم «غیب مطلق» و «احدیت العین» بودن او در مراتب وجود، حکایت دارد.
    در این پژوهش به تبیین دقیق سلسله «بطون زمان» که در انطباق با «مراتب عالم» و «مراتب وجود» قرار دارد، پرداخته شده است. نتیجه این کاوش نشان داد که نظر به ذوبطون بودن و سلسله طولیه صعودی متعدد زمان و وجوه برزخی آن ها به تناسب عوالم و حضرات کلیه وجودیه، نسبت ازلی بودن به خداوند، نسبتی نارواست؛ زیرا خداوندکه قدیم مطلق است، بسیار فراتر از مرتبه ازل و درحقیقت، خالق آن است.

    کلیدواژگان: سنایی غزنوی، ازل، بطون زمان، مراتب عوالم، مراتب وجود
  • فاطمه مجیدی*، فاطمه ابویسانی صفحات 169-186

    متناقض نما به عنوان یکی از ویژگی های بارز کلام عطار، برآمده از تجربیات و مکاشفات عمیق درونی اوست که در پی فراتر رفتن او از دنیای مادی و مواجه با حقایق برتر به دست می آید. گستره عرفان عطار بسیاری از حقایقی را که ما آن ها را در تضاد هم می بینیم درکنار هم تعریف می کند و زبان عرفان که گویای ناب ترین لحظات عارف است در پی خصلت متناقض نمای تجربه عرفانی، پارادوکسیکال می شود. به این ترتیب تامل در ژرفای این تقابل ها و تناقض ها و روابط دوسویه آنان، ما را به حقیقت عرفان عملی عطار نزدیک تر می کند. براساس پژوهش حاضر که ده متناقض نمای عرفانی ازجمله تقابل های «غم و شادی»، «درد و درمان»، « حیرت و یقین» و... بررسی شده است روابط طرفین تقابل در هشت گروه تقسیم می شود. اشکال این پارادوکس ها به صورت های: حضور هم زمان دوطرف تقابل در شخصیت انسان کامل، عین هم شدن طرفین، حرکت دایره وار سویه های متناقض نما، رابطه طولی(لازم و ملزوم)آنان، تحول معنایی یکی از طرفین و برتری آن بر طرف دیگر، تضاد طرفین، گذر از هر دو طرف برای درک حقیقت عرفان، یکسانی طرفین در نظر عارف، قابل ملاحظه است.

    کلیدواژگان: زبان عرفان، تقابل عرفانی، متناقض نما، غزلیات عطار
  • محمد میری* صفحات 187-207

    آموزه های فراوان دینی پیرامون اسمای حسنای الهی و تاکید بر احصای اسما و دعوت به تخلق به اخلاق الله ، موجب شد تا عارفان از صدر اول تاریخ عرفان اسلامی، سخن از بهره های سلوکی سالکان از اسمای الهی به میان آورند. این اندیشه کم کم تکامل بیشتری یافته تا خود را در زبان عارفان، در قالب پیوندهای سه گانه «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله نشان داد. ابن عربی و پیروان او در ترویج این اندیشه نقش اساسی داشته اند. در مکتب ابن عربی هرکدام از سالکان در مراحلی از تخلق و یا تحقق به هر اسم، عبد آن اسم نیز نامیده می شود. این دست از سالکان، مطابق برخی نظریات، در سفر دوم از اسفار اربعه، به فنای صفاتی و اسمائی راه یافته و از تجلیات و عطایای اسمایی بهره مند خواهند بود.
    نوشتار پیش رو بر آن است تا با بررسی دیدگاه مکتب ابن عربی پیرامون بهره های سلوکی از اسمای الهی، پنجره ای به سوی مبحث مهم اسماء الله در حوزه عرفان عملی برای محققان باز کند.

    کلیدواژگان: مکتب ابن عربی، بهره های سلوکی اسماء الله، تعلق، تخلق و تحقق به اسماء الله، تجلیات اسمائی، عبادله
  • الهه هادیان * صفحات 209-231

    در اندیشه عارفان، جهانی متمایز از خداوند وجود ندارد و آنچه غیر یا ماسوی الله خوانده می شود، مظاهر و مجالی تجلیات وجود الهی هستند، وجودی که خویش را در جهان آفرینش به نمایش می گذارد.
    نگاه عارف برخلاف عالم و فیلسوف که به جهان از جهت ساختار طبیعی یا هستی شناختی نظر می افکنند، معطوف به مظهریت اسما و صفات حسنای الهی بودن آن است که بهره مند از آموزه های قرآنی نیز می باشد و این بهره مندی در آثار عرفانی امام خمینی کاملا مشهود است؛ تاآنجاکه می توان آن را ازجمله شاخصه های عرفان امام نسبت به شناخت جهان یا تفسیر عرفانی از جهان دانست.
    در بیان عارفان علت وجودی حجاب هستی، میل ذات الهی به جلوه گری خود است و این موضوع به خوبی در حدیث قدسی معروف به «کنز مخفی» مشاهده می شود.
    با سیری در آثار امام خمینی، چنین به دست می آید که ایشان دیدگاه های تفسیری خاصی درخصوص آیات مرتبط با نگرش عرفانی نسبت به جهان و رابطه خدا و خلق دارند که در این نوشتار با نگاهی به محوری ترین آیات تفسیری از نگاه ایشان درخصوص ویژگی های جهان، برخی از آرای تفسیری خاص و مهم ایشان در این زمینه واکاوی می شود.

    کلیدواژگان: امام خمینی، رابطه خدا و خلق، وحدت وجود، تجلی، تفسیر عرفانی