فهرست مطالب

مطالعات علوم پزشکی - سال سی‌ام شماره 7 (مهر 1398)

مجله مطالعات علوم پزشکی
سال سی‌ام شماره 7 (مهر 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/07/09
  • تعداد عناوین: 9
|
  • نیما شیخ بیگلو، مجید بوذری* صفحات 513-522
    پیش زمینه و هدف

    اسینتوباکتر بومانی یک باکتری گرم منفی و عامل طیف وسیعی از عفونت های شدید بیمارستانی است. این باکتری به علت ویژگی های ذاتی و توانایی قابل توجه در کسب سریع ژن های مقاومت، به بسیاری از عوامل ضد میکروبی مقاوم و به مشکلی اساسی برای بیمارستان ها تبدیل شده است. در سال های اخیر استفاده از باکتریوفاژهای لایتیک جهت حذف سویه های MDR اسینتوباکتر بومانی از مراکز کلینیکی مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، هدف از مطالعه حاضر، جداسازی باکتریوفاژ لایتیک علیه یک ایزوله ی MDR اسینتوباکتر بومانی جدا شده از عفونت های سوختگی بود.

    مواد و روش کار

    برای جداسازی فاژ لایتیک، نمونه های مختلف حاوی فاژ احتمالی شامل آب برکه، آب رودخانه، آب دریا، پساب شهری و خاک یک پارک جنگلی، به وسیله ی روش آگار دو لایه و آزمایش لکه گذاری مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    باکتریوفاژ لایتیک Ab72p علیه ایزوله ی MDR اسینتوباکتر بومانی، از پساب شهری جدا و به عنوان عضوی از خانواده ی مایوویریده طبقه بندی گردید. پلاک های ایجاد شده به وسیله ی فاژ Ab72p، پلاک های 1 تا 2 میلی متری کاملا شفاف و بدون هاله بودند. فاژ Ab72p دارای سری متقارن به قطر تقریبا 11 نانومتر و دمی قابل انقباض به طول 22-17 نانومتر بود. ژنوم فاژ Ab72p، DNA دو رشته ای بود و در حدود kb 46 تخمین زده شد. فاژ Ab72p در دماهای بالا (تا 70 درجه ی سانتیگراد) و دامنه ی وسیعی از pH (3 تا 11) بسیار پایدار و دارای زمان جذب مناسب (99 درصد ذره های فاژی در طی 10 دقیقه جذب باکتری میزبان شدند) و میزان تولید نتاج بالایی (در حدود 200 ذره ی فاژی به ازای هر سلول عفونی شده) بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این تحقیق فاژ Ab72p می تواند گزینه ی مناسبی جهت تهیه ی مخلوط فاژی علیه ایزوله های اسینتوباکتر بومانی باشد.

    کلیدواژگان: باکتریوفاژ، Ab72p، اسینتوباکتر بومانی، مقاوم به دارو، پساب
  • رقیه افسرقره باغ، بختیار ترتیبیان، عباس مآل اندیش*، محمد رحمتی یامچی، زینب شیخلو صفحات 523-530
    پیش زمینه و هدف

    اخیرا نتایج مطالعات نشان می دهد که سطوح سرمی ویتامین D به عنوان ریسک فاکتوری برای دستگاه قلبی عروقی و همچنین مارکر مهم عضلات اسکلتی و شاخص توده بدن است. بنابر این، هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین شاخص های اکوکاردیوگرافی، قدرت عضلانی و شاخص توده بدن با ویتامین D در زنان یائسه کم تحرک بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه توصیفی - همبستگی، تعداد 54 زن یائسه کم تحرک با میانگین سنی 54 سال به عنوان نمونه شرکت نمودند. ویژگی های عمومی و آنتروپومتریکی قد، وزن و شاخص توده بدن آزمودنی ها بترتیب با استفاده از متر دیواری، ترازوی دیجیتالی و دستگاه DXA ارزیابی شدند. شاخص های قلبی عروقی با استفاده از اکوکاردیوگرافی داپلر و قدرت عضلانی بالا تنه و پایین تنه بترتیب با یک تکرار بیشینه دستگاه پرس سینه و اسکات اسمیت اندازه گیری شدند. قدرت دست با استفاده از یک دینامومتر دستی در زاویه 90 درجه از آرنج اندازه گیری شد. سطوح سرمی ویتامین D نیز با کیت الایزای ویتامین D  از نمونه های خونی حاصل از ورید بازویی اندازه گیری شد. اطلاعات مربوطه با بکارگیری روش آماری توصیفی و استنباطی ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری (05/0>p) و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین سطوح سرمی ویتامین D با سطح مقطع آئورت و انتگرال سرعت زمان آئورت ارتباط منفی و معنی داری وجود داشت (05/0>P)، درحالی که بین سطوح سرمی ویتامین D با سایر شاخص های قلبی و همچنین قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه و شاخص توده بدن رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0p>).

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج بیانگر آن است که شاخص های قلبی، قدرت عضلانی و شاخص توده بدن در زنان یائسه تحت تاثیر سطوح سرمی ویتامین D قرار نمی گیرند، درحالی که شاخص های عروقی مانند سطح مقطع آئورت و انتگرال سرعت زمان آئورت با سطوح سرمی ویتامین D دستخوش تغییر می یابند که این تغییرات به صورت معکوس می باشد.

    کلیدواژگان: شاخص های قلبی عروقی، قدرت عضلانی، شاخص توده بدن، ویتامین D، یائسگی
  • احمدرضا افشار، علی تبریزی* صفحات 531-536

    استئوئید استئوما در دست نادر است. درگیری شست و بند دیستال ان بسیار کم دیده شده است. در این گزارش ما بیمار نوجوان 14 ساله ای با تورم دردناک بند دیستال انگشت و clubbing را توصیف می کنیم. در رادیوگرافی انجام شده در بند دیستال ضایعه لوسنت با حاشیه اسکلروتیک وجود داشت. یافته های ازمایشگاهی نرمال بود. علایم به نفع عفونت وجود نداشت. بعد از اکسیزیون ضایعه براساس یافته های پاتولوژی استئوئید استئوما تایید شد. یک ماه بعد از خارج کردن کامل توده و کورتاژ ضایعه علایم بیمار کاملا برطرف شد.براساس این گزارش استئوئید استئومای یکی از علل تورم لوکال دردناک و clubbing انگشتان است. یکی از تشخیص های افتراقی مهم در تورم دردناک انگشتان دست می باشد که بایستی همیشه مد نظر باشد. اکسیزیون جراحی و خارج کرن توده و کورتاژ ضایعه در درمان استئوئید استئومای انگشتان کارامد است.

    کلیدواژگان: شست، دست، استئوئید استئوما
  • مهرناز روزبهی، عباسعلی گائینی، رضا نوری*، محمدرضا کردی صفحات 537-547
    پیش زمینه و هدف

    تمرین استقامتی تاثیرگذاری زیادی در کنترل فشار اکسایشی دارد اما تعامل تاثیر تمرین استقامتی و استانوزولول بر ظرفیت اکسیدانی و آنتی اکسیدانی کم تر بررسی شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تعامل تمرین استقامتی و استانوزولول (با دوز زیاد) بر بیان ژن و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پرواکسیداز (GPX) بافت کبد موش های صحرایی نر نژاد ویستار است.

    مواد و روش کار

    بدین منظور 32 سر موش با سن 12 هفته و میانگین وزن اولیه 16±289 گرم به چهار گروه کنترل (8n=)، تمرین استقامتی (8n=)، تمرین استقامتی+استانوزولول (8n=)، و استانوزولول (8n=)، تقسیم شدند. موش های دریافت کننده آستروئید هفته ای یک بار تزریق درون عضلانی استانوزولول (5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) داشتند. برنامه تمرین استقامتی پیش رونده تا کرانه شدت 75 درصد VO2max به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته روی نوارگردان اجرا شد. مقادیر بافتی SOD و GPX به روش الایزا و بیان SOD و GPX به روش RT-PCR سنجیده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه با سطح معنی داری 05/0P < تحلیل شد.

    یافته ها

     نتایج پژوهش حاضر نشان داد بیان SOD در گروه استانوزولول در مقایسه با گروه کنترل، تمرین (001/0 P <) و تمرین استقامتی+ استانوزولول افزایش معنی داری داشت (01/0 P<). به علاوه، بیان SOD در گروه تمرین استقامتی+ استانوزولول در مقایسه با گروه کنترل و تمرین استقامتی افزایش معنی داری داشت (01/0 P<). بیان GPX و فعالیت آنزیمی آن در گروه تمرین استقامتی+ استانوزولول در مقایسه با گروه استانوزولول افزایش معنی داری داشت (05/0 P<). فعالیت آنزیمی SOD در گروه های استانوزولول، تمرین استقامتی و گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (001/0 P<). درحالی که تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. مقادیر بافتی مالون دی آلدئید در گروه استانوزولول در مقایسه با سایر گروه ها افزایش معنی داری داشت (001/0 P<).

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد، تزریق استانوزولول باعث افزایش هم زمان بیان SOD، GPX و مالون دی آلدئید شده است. درحالی که تمرین ورزشی توانسته است آثار اکسیدانی استانوزولول را کاهش دهد.

    کلیدواژگان: آستروئید آنابولیک آندروژنی، آنتی اکسیدان، مالون دی آلدئید، تمرین استقامتی
  • محمدرضا رضایی پور* صفحات 548-555
    پیش زمینه و هدف

     خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی با تمرین ورزشی و کاهش وزن کاهش می یابد، اما ارزش مستقل این دو برنامه مشخص نیست. این مطالعه به طور جداگانه تاثیر تمرینات فیزیکی و کاهش وزن بر پروفایل خطرساز قلبی (CRP) زنان میانسال بی تحرک را مورد بررسی قرار داده است.

    مواد و روش کار

    هفتاد و شش نفر در یک مطالعه نیمه تجربی با گروه کنترل برای مدت 12 هفته به 4 گروه تقسیم شدند: گروه ورزشی (S، 20 نفر)، گروه دارای رژیم غذایی با محدودیت انرژی (E-rD، 19 نفر)، گروه ورزشی با افزایش رژیم غذایی (S-bD، 20 نفر) و گروه کنترل (C، 17 نفر). میزان کاهش انرژی با تمرین جسمانی در S و محدودیت انرژی در E-rD برابر بود (تقریبا 15٪ نیاز روزانه به کالری). گروه S-bD همان مقدار تمرین ورزشی را انجام داد ولی به دلیل افزایش 15 درصدی میزان مصرف کالری، در تعادل انرژی باقی ماند. اجزای تشکیل دهنده CRP در آغاز و پس از مطالعه اندازه گیری شدند.

    یافته ها

     کاهش وزن بدن به طور مشابه ای بین گروه  S(8/2 ± 9/5- کیلوگرم) و  E-rD(9/2 ± 4/5- کیلوگرم) کاهش یافت، در حالی که در S-bD (9/2 ± 9/0- کیلوگرم) و  C(6/5 ± 2/0- کیلوگرم) پایدار بود. سطح TC و LDL-C در S نسبت به C کاهش یافت (برای هر دو  P <0.001)، اما در  E-rD معنی دار نبود (P> 0.05). تغییرات TC  و LDL-C با تغییرات وزن بدن همراه بود (P <0.05). افزایش سطح HDL-C در گروه S-bD مشاهده شد (P <0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    کاهش وزن به دنبال ورزش، لیپوپروتئین های پروآتروژنیک را کاهش می دهد، در حالیکه فعالیت بدنی ای که با مصرف انرژی جبران می شود، سطح HDL-C را افزایش می دهد.

    کلیدواژگان: متابولیسم لیپید، عوامل تنظیم کننده لیپید، میانسال، اضافه وزن، فعالیت بدنی، مشکلات و ورزش، رژیم غذایی کاهش وزن
  • احسان استبرقی، مجید صادقپور، سیما ستوده، کیومرث امینی* صفحات 556-564
    پیش زمینه و هدف

    باکتری گرم منفی سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب مهم بیمارستانی بوده که به دلیل داشتن مقاومت ذاتی و اکتسابی به آنتی بیوتیک های متعدد قابل رویت در روش های تشخیصی بالینی برای ارزیابی باکتری فوق می باشد. هدف از این مطالعه جداسازی ژن های بتالاکتاماز ESBL از باکتری سودوموناس آئروژینوزا جداشده از نمونه های بالینی با استفاده از روش multiplex PCR  است.

    مواد و روش کار

    درمجموع جدایه انسانی از عفونت های مختلف که جمع آوری شده، پس از جداسازی باکتری و استخراج DNA ژن های  vim، gim-1،sim-1، imp، spm-1 با روش multiplex PCR موردمطالعه قرار گرفتند.

    یافته ها

     از 70 جدایه نمونه های انسانی از عفونت های مختلف و از تمامی گروه های سنی جمع آوری شده، ژن های  sim-1، imp، vim،-1 spm ، gim-1  جهت شناسایی مقاومت دارویی در سودوموناس آئروژینوزا از مجموع نمونه بالینی موردمطالعه تعداد 61 نمونه(14/87درصد) از کل سویه ها مثبت بودند و ژن های VIM، gim-1،sim-1، در نمونه ها مشاهده گردید. ژن های vim، gim-1،sim-1، در نمونه ها به ترتیب درصدهای 42/21 و 28/27 و 92/24را دارا هستند. دراین بین دو ژن imp و spm در نمونه ها مشاهده نشد.

    بحث و نتیجه گیری

     متالوبتالاکتامازها به دلیل ایجاد مقاومت به طیف وسیعی از آنتی بیوتیک های مورداستفاده علیه عفونت های سودوموناسی بسیار حائز اهمیت بوده و بررسی و تشخیص سریع این آنزیم ها در باکتری های مقاوم به کارباپنم ها ازلحاظ اپیدمیولوژیک و همچنین به منظور انتخاب آنتی بیوتیک موثر و جلوگیری از انتشار چنین عفونت هایی در بیمارستان ها لازم و باارزش است. از میان ژن های موردبررسی تنها دو ژن imp، spm-1 مشاهده نشد درحالی که سایر ژن های مقاومت در جدایه ها به خوبی قابل رویت بودند.

    کلیدواژگان: سودوموناس آئروژینوزا، ژن های بتالاکتاماز وسیع الطیف ESBL، multiplex PCR
  • محمد کاظم سبزه ای، اسدالله تناسان، مریم شکوهی، بهناز بصیری* صفحات 565-574
    پیش زمینه و هدف

    بیماری های مادرزادی قلب یکی از شایع ترین ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان و علت اصلی مرگ ناشی از بیماری های مادرزادی می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی و عوامل خطر بیماری های مادرزادی قلب و پیامد ناشی از آن در نوزادان بستری در بخش مراقبت ویژه بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی گذشته نگر تمام نوزادانی که بین سال های 95-1391 در بخش مراقبت ویژه نوزادان با تشخیص بیماری مادرزادی قلب بستری شده بودند بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک مادران و نوزادان جمع آوری شد. داده های مطالعه با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

     از مجموع 2800 نوزاد بستری، 97 نوزاد (3/4 درصد) به بیماری مادرزادی قلب مبتلا بودند که 60 نوزاد (9/61 درصد) مذکر بودند. میانگین وزن هنگام تولد نوزادان برابر با 30/524±81/2568 گرم و میانگین سن حاملگی نوزادان برابر با 62/2±65/36 هفته بود. 22 درصد والدین باهم نسبت خویشاوندی داشتند، و در 20 درصد نوزادان سابقه فامیلی بیماری مادرزادی قلب وجود داشت و حدود 50 درصد مادران بیماری زمینه ای داشتند. شایع ترین بیماری مادرزادی قلب در نوزادان به ترتیب نقص دیواره بین بطنی (VSD) با شیوع 1/37 درصد، نقص دیواره بین دهلیزی (ASD) با شیوع 8/28 درصد و مجرای باز شریانی با شیوع 28/8 درصد تشخیص داده شد. و 15 نوازد (5/15 درصد) در طول مطالعه فوت کرده اند.

    بحث و نتیجه ‏گیری

    نقص دیواره بین بطنی و بین دهلیزی شایع ترین بیماری مادرزادی قلب در نوزادان بود و بروز بیماری مادرزادی قلب با مصرف داروهای ضد فشارخون در مادر ارتباط داشت.

    کلیدواژگان: شیوع، عوامل خطر، بیماری های مادرزادی قلب، نوزاد
  • علی ایمانی، وحیده کریمی، محمدرضا دین محمدی، فاطمه مرادی* صفحات 575-581
    پیش زمینه و هدف

    استفاده از همودیالیز سرد به عنوان تلاشی در جهت کنترل هیپوتانسیون های حین همودیالیز از سال 1980 شروع شد و بعد از این سال ها محققین متوجه شدند که همودیالیز سرد نه تنها دوره های افت فشارخون حین همودیالیز را می کاهد بلکه تاثیرات مفید دیگری بر کفایت دیالیز، سلامت کلی و کیفیت زندگی دارد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه، یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود که به صورت تصادفی، متقاطع دو سوکور در دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام شد. 42 بیمار همودیالیزی به دو گروه 20 نفر (گروه اول) و 22 نفر (گروه دوم) تقسیم شدند. سپس گروه اول به مدت 4 هفته همودیالیز استاندارد (دمای مایع همودیالیز c°37) و به طور هم زمان گروه دوم همودیالیز سرد (دمای مایع همودیالیز c°35) دریافت کردند، سپس نوع همودیالیز گروه ها عوض شد. میزان کفایت دیالیز بیماران به صورت ماهانه یعنی سه بار، قبل از شروع مطالعه، بعد از 4 هفته اول و دوم با دادن اطلاعات لازم به نرم افزار پیشنهادی وزارت بهداشت که در سیستم کامپیوتر بخش همودیالیز بیمارستان ولی عصر (عج) شهر زنجان موجود بود، محاسبه گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد میانگین KTV در مرحله سرد و استاندارد، به ترتیب، 71/1 و 46/1 و بعد از چهار هفته دوم، به ترتیب، 69/1 و 32/1 بود. یعنی همودیالیز سرد به طور معنی داری سطح KTV را بهبود بخشیده بود (001/0P<). بعد از چهار هفته اول، میانگین URR در مرحله سرد و استاندارد، به ترتیب، 30/76 و 14/66 و بعد از چهار هفته دوم، به ترتیب، 91/79 و 20/69 بود. یعنی همودیالیز سرد به طور معنی داری سطح URR را بهبود بخشیده بود (001/0P<).

    بحث و نتیجه گیری

    همودیالیز سرد باعث بهبود قابل توجهی در کفایت همودیالیز می گردد.

    کلیدواژگان: همودیالیز سرد، کفایت همودیالیز، همودیالیز
  • عادل عبدی، لیلا مهدیزاده، نرگس زینال زاده*، سید غلامرضا نورآذر صفحات 582-589
    پیش زمینه و هدف

    اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یکی از اختلالات روانی شایع دوران کودکی است که 3-7درصد از کودکان را در سراسر جهان درگیر می کند. هر دو عامل ژنتیکی و محیطی در بروز این اختلال سهیم می باشند. ازجمله ژن های دخیل در بروز اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، ژن های مسیر دوپامینرژیک هستند. دوپامین مهم ترین انتقال دهنده عصبی است که نقش مهمی در تعدیل شناخت، خلق وخو و عملکرد حرکتی مغز دارد. یکی از ژن های مسیر دوپامینرژیک، ژن انتقال دهنده دوپامین DAT1 یا SLC6A3 است. DAT1 دارای چندشکلی های مختلفی است که از آن جمله می توان به چندشکلی rs27072 در ناحیه 3’UTR ژن اشاره کرد. هدف مطالعه حاضر، بررسی همراهی چندشکلی 3’UTR-rs27072 ژن DAT1 و استعداد ابتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در میان کودکان منطقه شمال غرب ایران می باشد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 196 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و 140 کودک شاهد در دامنه سنی 6 تا 12 ساله صورت پذیرفت. استخراج DNA از نمونه های خونی کودکان انجام شد و سپس ژنوتیپ کودکان مبتلا و شاهد نسبت به چندشکلی 3’UTR-rs27072 با استفاده از روش PCR-RFLP بررسی گردید. تحلیل آماری داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

    یافته ها

     فراوانی ژنوتیپ های GG، TT و GT چندشکلی rs27072 ژن DAT1 در گروه بیمار به ترتیب 112(73/57 درصد)، 8 (12/4 درصد) و 74 (14/38 درصد) و در گروه شاهد به ترتیب 74 (86/52 درصد)، 7 (5 درصد) و 59 (14/42 درصد) بود و بر طبق نتایج، تفاوت معنی داری بین گروه های شاهد و بیمار مشاهده نشد (05/0<p).

    بحث و نتیجه گیری

     نتایج مطالعه حاضر بیانگر این است که بین چندشکلی rs27072 ژن DAT1 و اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در کودکان شمال غرب ایران همراهی معنی داری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: اختلال نقص توجه، بیش فعالی، rs27072، ژن DAT1، همراهی ژنتیکی، ایران
|
  • Nima Shaykh, Baygloo, Majid Bouzari* Pages 513-522
    Background & Aims

    Acinetobacter baumannii is a gram-negative pathogen that causes a wide range of hospital-acquired infections. Due to its intrinsic traits and its remarkable abilities to quickly acquire resistance genes, it has become resistant to most antimicrobial agents and a major problem for hospitals. In recent years, application of lytic bacteriophages has been considered to eradicate multi-drug resistant (MDR) A. baumannii from the clinical setting. The purpose of this research was to isolate a lytic bacteriophage against MDR A. baumannii isolate obtained from an infected burn site.

    Materials & Methods

    Different samples including lake, river and seawater, soil and municipal wastewater were tested for phage isolation by spot test and agar overlay method.

    Results

    Lytic bacteriophage Ab72p against MDR A. baumannii isolate was isolated from municipal wastewater sample and classified as a member of Myoviridae family. The plaques formed by lytic phage Ab72p were completely clear plaque and had a diameter of 1-2 mm without halo. Phage Ab72p had an about 11 nm (in diameter) icosahedral head and a 17-22 nm (in length) contractile tail. The genome of phage Ab72p was double-stranded DNA with about 46 kb. Phage Ab72p was a very stable lytic phage in the high temperatures (up to 70 ºC) and wide range of pH (3 to 11), with an appropriate adsorption rate (99% adsorbed within 10 minutes), and large burst size (200 PFU per infected cell).

    Conclusion

    Phage Ab72p could be appropriate choice to prepare phage cocktail against A. baumannii isolates.

    Keywords: Bacteriophage, Ab72p, Acinetobacter baumannii, Multi-drug resistant, Wastewater
  • Roghaiyeh Afsargharehbagh, Bakhtyar Tartibian, Abbas Malandish*, Mohammad Rahmati Yamchi, Zeinab Sheikhlou Pages 523-530
    Background & Aims

    Recently, results of studies have shown that serum levels of vitamin D are considered as a risk factor for the cardiovascular system as well as important markers of skeletal muscle and body mass index (BMI). Therefore, the purpose of this study was to investigate the relationship between echocardiography indices, muscular strength, and BMI with vitamin D in sedentary postmenopausal women.

    Materials & Methods

    In this descriptive correlational study, 54 postmenopausal women (54.57±6.16 yrs) participated. General and anthropometric characteristics of height, weight, and BMI in subjects were measured by wall-meter, a digital scale, and DXA machines, respectively. Cardiac indices were measured using an echocardiography Doppler machine. Upper and lower body strength were measured via one-repetition maximum (1-RM) on the chest press and Squat Smith machines, respectively. Handgrip (HG) strength was assessed using an HG dynamometer at the angle of 90 degrees from the elbow. Vitamin D levels were measured using ELISA kit vitamin D from blood samples brachial vein. Data analysis was done using SPSS-23 software with descriptive and inferential (Pearson-Correlation Coefficient) statistical methods at a significance level of P<0.05.

    Results

    The results showed that there was a significant negative relationship between vitamin D and cross-section of the aorta and aortic velocity time integral (AOVTI) (P<0.05). While there is no significant relationship between serum levels of vitamin D and cardiac index, muscle strength of upper & lower limbs, and BMI (P>0.05).

    Conclusion

    The results suggest that cardiac index, muscle strength, and BMI in postmenopausal women are not affected by serum levels of vitamin D while vascular indices such as a cross-section of the aorta and AOVTI are affected by serum levels of vitamin D.

    Keywords: Cardiovascular indices, Muscle strength, BMI, Vitamin D, Menopause
  • Ahmadreza Afshar, Ali Tabrizi* Pages 531-536

    Osteoid osteoma is the third most common benign bone tumor. It is often seen in metaphysis and diaphysis of long bones especially femur and tibia. Osteoid osteoma is very rare in hand, thumb, and distal phalanx. In this report we present a 14-year-old patient suffering from painful swelling in the distal phalanx of thumb and clubbing. Radiography showed lucent's lesion with sclerotic margin. Laboratory findings were normal. There was no evidence confirming infection. After excision of the lesion, osteoid osteoma was confirmed based on pathological findings. One month after excision, the patient`s pain was completely resolved.  Based on this report, osteoid osteoma is one of the reasons for local painful swelling and finger clubbing. This is one of the main differential diagnoses of painful finger swelling which should always be considered. Surgical excision and lesion curettage are efficient methods in the treatment of phalangeal osteoid osteoma.

    Keywords: Thumb, Hand, Osteoid osteoma
  • Mehrnaz Roozbehi, Abasali Gaeini, Reza Nouri*, Mohammad Reza Kordi Pages 537-547
    Background & Aims

    The purpose of this study was to investigate the interaction effect of endurance training and stanozolol (high dose) on gene expression and activity of superoxide dismutase (SOD) and glutathione peroxidase (GPX) in liver tissue of healthy male Wistar rats.

    Materials & Methods

    Forty male Wistar rats (12-weeks old weighing 289 ± 16 gr) were randomly divided into 4-groups: control (n=10), endurance training (n=10), endurance training+ stanozolol (n=10), and stanozolol (n=10). Endurance training+ stanozolol and stanozolol groups received a weekly intramuscular injection (5mg/kg of body weight) of stanozolol. Endurance training+ stanozolol and endurance training groups were submitted to a progressive running program on a treadmill, for 6 weeks and 5 days per week with 70-75% of VO2max. The content protein of SOD and GPX in liver tissue were measured by ELISA and SOD and GPX mRNA were measured by RT-PCR method. Data were analyzed by one way ANOVA test and statistical significance was defined as P<0.05.

    Results

    The results showed that SOD mRNA expression in stanozolol group increased significantly Compared to control, endurance training (P<0.001), and endurance training+ stanozolol (P<0.01). In addition, SOD mRNA expression in endurance training+ stanozolol increased significantly compared to the control and endurance training (P<0.01). GPX mRNA expression and activity enzyme of GPX in endurance training+ stanozolol increased significantly compared to stanozolol group (P<0.05). The activity enzyme of SOD in stanozolol, endurance training, and endurance training+ stanozolol increased significantly compared to the control group (P<0.001). The content of liver tissue malondialdehyde in stanozolol group also increased significantly compared to other groups (P<0.001).

    Conclusion

    It seems that injection of stanozolol increased both of SOD, GPX, and malondialdehyde. Whereas endurance training decreased oxidant effects of stanozolol.

    Keywords: Anabolic androgenic steroids, Anti-oxidant, Malondialdehyde, Endurance training
  • Mohammadreza Rezaeipour* Pages 548-555
    Background & Aims

    Cardiovascular risk is reduced by both sports training and losing weight, but the independent value of these two plans is unclear. This study examined the influence of physical exercise and weight loss on cardiac risk profiles (CRP) in overweight inactive middle-aged women.

    Materials & Methods

    Seventy-six individuals in a quasi-experimental design with a control group were classified for 12-week into four groups: a sports group (S, n = 20), a group with energy-restricted diet (E-rD, n = 19), a sports group with boosted diet (S-bD, n=20), and a control group (C, n = 17). The rate of energy reduction was equal (approximately 15% of the daily need for calories) to physical exercise in S and energy restriction in E-rD. The S-bD group performed the same amount of exercise but remained in energy balance due to the 15% increase in calorie intake during training. The components of CRP were measured at baseline and post-study.

    Results

    Body weight was similarly diminished between S (-5.9 ± 2.8 kg) and E-rD (- 5.4 ± 2.9 kg), whereas it stayed stable in S-bD (-0.9 ± 2.9 kg), and C (-0.2 ± 5.6 kg). Levels of TC and LDL-C were lowered in S compared to C (P <0.001 for both), but not found in E-rD (P > 0.05). Changes in TC and LDL-C were associated with changes in body weight (P < 0.05). In S-bD, a rise in HDL-C was observed (P < 0.001).

    Conclusion

    Weight loss due to exercise reduces pro-atherogenic lipoproteins, whereas physical activity compensated by energy consumption raises the HDL-C level.

    Keywords: Lipid Metabolism, Lipid Regulating Agents, Middle Aged, Overweight, Physical activity, Problems, Exercises, Weight Loss Diet
  • Ehsan Estabraghi, Majid Sadeghpour, Sima Sotoudeh, Kiumars Amini* Pages 556-564
    Background & Aims

    Gram-negative bacterium Pseudomonas aeruginosa (P. aeruginosa) is an important hospital opportunistic pathogen, due to its intrinsic and acquired resistance to several antibiotics found in clinical laboratories for identification of Pseudomonas aeruginosa. The aim of this study was to isolate ESBL beta-lactamase genes from Pseudomonas aeruginosa isolated from clinical specimens using multiplex PCR.

    Materials & Methods

    In total, human isolates from different infections that were collected after isolation of bacteria and extraction of DNA of vim, gim-1, sim-1, imp, spm-1 genes were studied by multiplex PCR.

    Results

    Of 70 isolates of human specimens from different infections and of all age groups, sim-1, imp, vim, -1 spm, and  gim-1 genes were used to detect drug resistance in Pseudomonas aeruginosa from the total clinical samples studied, 61 samples (87.14%) were positive from all strains and VIM, gim-1,and sim-1 genes were observed in samples. The percentage of vim, gim-1, and sim-1 genes in samples were 21.22, 27.28 and 24.92, respectively. In this regard, imp and spm genes were not observed in the samples.

    Conclusion

    Metalobetalactamas is very important due to its resistance to a wide range of antibiotics used against pseudomonas infections, and the rapid detection of these enzymes in epidemiological and carbapenem resistant bacteria . In summary, Choosing an effective antibiotic and preventing the spread of such infections in hospitals is necessary and valuable.

    Keywords: Pseudomonas aeruginosa, ESBL, Multiplex PCR
  • Mohammad Kazem Sabzehei, Asadollah Tanasan, Maryam Shokouhi, Behnaz Basiri* Pages 565-574
    Background & Aim

    Congenital heart disease is one of the most common congenital anomalies in infants and is the leading cause of death from congenital diseases. The purpose of this study was to determine the prevalence and risk factors of congenital heart disease (CHD) and its outcome in infants admitted to NICU.

    Materials & Methods

    In this cross-sectional retrospective study, all infants who were admitted to the NICU of Besat Hospital from 2012 to 2017 with diagnosis congenital heart disease were studied. Demographic data of mothers and infants were collected. Data were analyzed using SPSS software version 16.

    Results

    Of 2800 hospitalized infants, 97 (96.3%) infants suffered from congenital heart disease that 60 of them (61.9%) were males. The mean birth weight of infants was 2568.81±524.30 g and the mean gestational age of newborns was 36.66±2.62 weeks. 22 percent of the parents were relatives, in 20% of infants there was a family history of congenital heart disease and 50% of mothers had an underlying disease. The most common congenital heart diseases were ventricular septal defect (VSD) (37.1%), an atrial septal defect(ASD)(28.8%), and patent ductus atreiousus (PDA) (8.28%). 15 (15.5%) of the infant died.

    Conclusion

    Ventricular septal defect and atrial septal defect were the most common congenital heart disease in newborns which may be related to maternal use of antihypertensive drugs during pregnancy.

    Keywords: Prevalence, Risk Factors, Congenital Heart Diseases, Neonate
  • Ali Imani, Vahideh Karimi, Mohammad Reza DinMohammadi, Fatemeh Moradi* Pages 575-581
    Background & Aims

    The use of cold hemodialysis began in 1980 as an attempt to control hypotension during hemodialysis and after these years the researchers realized that Cold hemodialysis not only reduces the periods of hypotension during hemodialysis, but also has other beneficial effects on the adequacy of dialysis, overall health, and quality of life.

    Materials & Methods

    This randomized, double-blind, cross-sectional clinical study was carried out at Zanjan University of Medical Sciences. A total of 42 hemodialysis patients were divided into two groups: 20 (first group) and 22 (the second group). Then, the first group received standard hemodialysis (hemodialysis temperature 37 ° C for 4 weeks) and simultaneously the second group received cold hemodialysis (hemodialysis temperature 35 ° C) for 4 weeks, then the type of group hemodialysis was changed. The degree of adequacy of dialysis patients was performed on a monthly basis for three times (before the start of the study, after the first and second 4 weeks) and the data which was available in the hemodialysis computer system of Vali-e-Asr Hospital in Zanjan was calculated using the Ministry of Health's proposed software.

    Results

    The results showed that mean KTV in cold and standard stage was 1. 71 and 1. 46, respectively and after the second four weeks the mean KTV in cold and standard stage was 1. 69 and 1. 32, respectively. Cold Hemodialysis significantly improved KTV level (P <0. 001). After the first four weeks, the mean URR in the cold and standard phase was 76. 30 and 66. 14, respectively, and after the second four weeks, mean URR in the cold and standard phase was 79. 91 and 69. 20, respectively. Hemodialysis significantly improved URR levels (P <0. 001).

    Conclusion

    Cold hemodialysis significantly improves the adequacy of hemodialysis.

    Keywords: Cool Hemodialysis, Hemodialysis adequacy, Hemodialysis
  • Adel Abdi, Leila Mehdizadeh Fanid, Narges Zeinalzadeh*, Seyed Gholamreza Nourazar Pages 582-589
    Background & Aims

    Attention deficit hyperactivity disorder (ADHD) is the common mental disorder in childhood which affects 3-7 percent of children all over the world. Both genetic and environmental factors contribute to this disorder. Among the genes involved in the incidence of ADHD, dopaminergic pathway genes can be mentioned. Dopamine is the most important neurotransmitter that plays an important role in modulating the cognition, mood, and motor function of the brain. DAT1 or SLC6A3 gene (dopamine transporter gene) is involved in the dopaminergic pathway and harbors several polymorphisms, among them the rs27072 is located in the 3'-UTR region of the gene. The purpose of this study was to investigate the association between DAT1 3'UTR-rs27072 polymorphism and ADHD susceptibility among children from Northwest of Iran.

    Materials & Methods

    This case-control study involved 196 ADHD children and 140 controls. DNA was extracted from blood samples of children. Then, we investigated the DAT1 rs27072 polymorphism among patients and control children using PCR-RFLP method and evaluated the results by statistical methods.

    Results

    Frequencies of genotypes GG, TT, and GT was 112 (57.73%), 8 (4.12%) and 74 (38.14%) inpatient group and 74 (52.86%), 7 (5%) and 59 (42.14%) in control group, respectively. According to the results, there was no significant association between case and control groups (p>0.05).

    Conclusion

    The results of this study indicate that there is no significant association between DAT1 rs27072 polymorphism and ADHD in children from Northwest of Iran.

    Keywords: Attention deficit hyperactivity disorder, rs27072, DAT1 gene, Genetic association, Iran