فهرست مطالب

صفه - پیاپی 86 (پاییز 1398)

مجله صفه
پیاپی 86 (پاییز 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/09/14
  • تعداد عناوین: 6
|
  • رشید جعفری*، نیلوفر ملک، حمید ندیمی صفحات 5-19

    تجربه حضور در مکان هایی که تداعی کننده مفاهیم، معانی و یا خاطراتی دلنشین از گذشته هستند، می تواند احساسی از جنس دلتنگی شیرین را به دنبال داشته باشد. گاه به دنبال این تجربه، احساس عاطفی تلخ و شیرینی فرد را در بر می گیرد؛ این احساس که به واسطه فقدان امری مطلوب بروز می نماید و معمولا با واژه هایی از قبیل «ای کاش» و «افسوس» همراه است، نوستالژیا نامیده می شود. معماری ای که قابلیت برانگیختن احساس نوستالژیا را در انسان داشته باشد، معماری نوستالژیک نامیده می شود. مکان های دارای این ویژگی می توانند موجب تعلق خاطر بیشتر انسان به محیط شده و وجهی از زیبایی معقول را برای کاربران آشکار نمایند که کمتر مورد توجه بوده است. احساس تداوم مطلوب گذشته، احساس آشنایی با محیط به واسطه تداعی عناصر و مفاهیم آشنا، از آثار مطلوب شکل گیری احساس نوستالژیا در معماری می باشد. این در حالی است که به اقتضای مدرنیته و تغییرات ناشی از آن، وجه نوستالژیک معماری،کمتر مورد توجه و تعمق قرار گرفته و می توان گفت تا حدودی مغفول مانده است. این پژوهش با بهره گیری از روش زمینه ای کلاسیک، در پی تبیین کیفیت ها و ویژگی هایی از یک مکان است که وجود آن ها می تواند موجب اطلاق صفت نوستالژیک به آن مکان گردد. از آن جایی که این کیفیت ها رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی مکان دارند، بر این امید است تا پایه ای برای پژوهش های کاربردی تر باشد و منجر به تهیه ابزاری برای طراحان معماری در راستای ارتقای کیفیت محیط زندگی شوند.

    کلیدواژگان: نوستالژیا، معماری نوستالژیک، نظریه زمینه ای
  • مینا جلالی، مهوش خادم الفقرایی*، زهرا ناجی اصفهانی صفحات 21-36

    کیفیت زندگی شهری، بهبود محیط زندگی در اثر ارتقای کیفی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و جغرافیایی است که بر روند توسعه ی زندگی فردی و اجتماعی در شهر اثر می گذارد و سنجش کیفیت زندگی، مستلزم درنظر گرفتن همه ی این ابعاد است. در این بین کیفیت مسکن به عنوان یکی از بنیادی ترین نیازها از جمله ملزومات سنجش کیفیت زندگی در شهر است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از پرسشنامه ی محقق ساخته و طرح سوالات باز در زمینه ی کیفیت زندگی و به طور مشخص کیفیت مسکن شهری، دغدغه های شهروندان اصفهانی در ارتباط با کیفیت مسکن شناسایی و توصیف شده است. نمونه ی مورد مطالعه 1806 نفر از شهروندان 15 تا 65 سال است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، اطلاعات مورد نیاز از آن ها جمع آوری شده است. بعد از تحلیل یافته ها با استفاده از آمارهای توصیفی و تحلیل مضمون (پاسخ های ارائه شده به سوالات باز) مشخص شد در بین 17 بعد کیفیت زندگی ارائه شده به شهروندان برای زندگی در شهر اصفهان، کیفیت مسکن، بعد از شغل و درآمد اولویت دوم را به خود اختصاص داده و از جمله مهم ترین دغدغه های شهروندان اصفهانی محسوب می شود. همچنین از نظر شهروندان مشارکت کننده در تحقیق، مسکن با کیفیت برساخته ی چهار مضمون مدیریتی مسکن (سیاست ها، قوانین و بودجه و اعتبارات)، اقتصادی (هزینه ها و بازار مسکن) کالبد مسکونی (نوبودن، بزرگ بودن و داشتن تاسیسات سالم) و محله ی مسکونی (فراخ و نو، آرام، امن، زیبا، تمیز، دارای همسایگی رضایت بخش و دسترسی داشتن به خدمات عمومی) است.

    کلیدواژگان: مسکن، کیفیت زندگی، فهم کیفت مسکن، شهر اصفهان
  • زهراسادات زمردیان* صفحات 37-59

    قابلیت رویت محیط اطراف به گونه ای که کاربر بدون خستگی چشم ناشی از انطباق های متوالی با نور کم یا زیاد قادر به انجام فعالیت خویش باشد، نیازمند وجود نور کافی در فضاست. امروزه به کمک ابزارهای شبیه سازی و با بهره گیری از شاخص های منتج از مطالعات میدانی متخصصین، امکان تخمین و محاسبه ی روشنایی و پیش بینی میزان رضایت مندی کاربران از شرایط نوری فضا است هرچند نحوه ی تفسیر نتایج به گونه ای که بیشترین هماهنگی با ادراک ذهنی کاربر داشته باشد، نیازمند تحقیقات بیشتری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین کارآمدترین شاخص در حوزه ی کفایت نور روز، رتبه بندی شاخص های این حوزه از نظر میزان هماهنگی با ارزیابی ذهنی کاربران و بررسی میزان تطابق حدود قابل قبول تعریف شده طرح ریزی شده است. بدین منظور ناحیه ی روشن پیش بینی شده به کمک شاخص های کمیت روشنایی افقی (E)، فاکتور نور روز (DF)، نور روز قابل استفاده (UDI) و اتونومی فضایی نور روز (sDA) از طریق شبیه سازی با محدوده ی روشن ترسیم شده توسط 386 دانشجوی معماری در 20 آتلیه ی طراحی متعلق به دانشگاه های شهر تهران مقایسه شد. طبق نتایج، ذهن کاربران روشنایی افقی 125 لوکس را به عنوان مرز بین ناحیه ی تاریک و تقریبا روشن و 350 لوکس را به عنوان مرز تفکیک ناحیه ی تقریبا روشن و روشن در نظر می گیرد. در میان شاخص های استاتیک، DF>2% نسبت به روشنایی افقی لحظه ای و در میان شاخص های دینامیک مبتنی بر اقلیم، محدوده های "کاملا روشن" و "تقریبا روشن" مشخص شده به کمک شاخص sDA با در نظر گرفتن مقدار 300 و 150 لوکس به عنوان حد پایین روشنایی مطابقت بیشتری با ارزیابی کاربران دارد.

    کلیدواژگان: نور روز، آسایش بصری، شبیه سازی، شاخص های نور
  • غلامرضا کاظمیان، امیرحسین معصومی فر* صفحات 83-100

    حقوق شهروندی از جمله مفاهیم نسبتا نو ظهور در علم حقوق است که با اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه در سال 1979 تجلی عینی یافت و منشور جهانی حقوق شهری در سال 2004 نیز آن را تکمیل نمود. با این حال در نیم قرن اخیر و با ارائه ی قرائت تازه ای از مفهوم شهروند توسط لفور که آن را نه به مثابه تبعه ی کشور بلکه به مثابه ساکن شهر قلمداد کرد، حقوق شهروندی وارد مرحله ی تازه ای از تطور شد که آن را دوره ی حق بر شهر می نامند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی ابعاد و مولفه های محتوایی و رویه ای حق بر شهر در قوانین شهری و شهروندی ایران به منظور ارائه تصویری دقیق از بازتاب مفهوم حق بر شهر و شهروند در قوانین مورد اشاره است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی جهت دار است. بر اساس ادبیات و مبانی نظری موضوع، چارچوب تحلیلی تحقیق، متغیرها، ابعاد، مولفه ها و مقوله های منتج از آن ارایه و سپس با استفاده از همین چارچوب، قوانین مورد نظر که به روش نمونه گیری از موارد شناخته شده انتخاب شده اند، مورد تحلیل قرار گرفتند. برای این منظور 8 قانون انتخابی در 14 مولفه از چارچوب تحلیلی امتیاز دهی شد که برآورد پایایی تحلیل یا اشتراک نظر میان آراء حقوقدانان عدد 0.875 را نشان می دهد. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان می دهد که قانون اساسی دارای بیشترن مطلوبیت محتوایی و رویه ای حق بر شهر و قانون تعاریف حریم و محدوده دارای کمترین مطلوبیت است. همچنین قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی از هرگونه محتوای ناظر بر حق شهر عاری است. به طور کلی مطلوبیت قوانین مورد بررسی از نظر رویه ای بیشتر از مطلوبیت محتوایی است. همچنین پراکندگی مطلوبیت رویه ای کم و پراکندگی مطلوبیت محتوایی در بین قوانین نسبتا زیاد است و قانونی که مشخصا شهروند را به مثابه ساکن شهر و نه تبعه ی کشور قلمداد کند، وجود ندارد.

    کلیدواژگان: شهر، شهروند، حق بر شهر، تحلیل محتوا، قوانین، ایران
  • ارژنگی سولماز*، زرگر حاج ابراهیم، فلاحی علیرضا صفحات 101-119

    سانحه آتش سوزی همواره تهدیدی برای بازارهای تاریخی ایران بوده است. در این میان، چگونگی تخلیه اضطراری جمعیت بازارها به سبب ساختار پیچیده کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و عدم تطبیق آن ها با استانداردهای ایمنی جدید، موضوعی درخور تعمق بیشتر است. در این راستا، به نظر می رسد شبیه سازی، از جهت بهینه سازی عملکرد برنامه ریزی برای تخلیه اضطراری می تواند ابزار مناسبی محسوب گردد و به بازنمایی آتش سوزی در شرایط اضطرار کمک می کند. لذا، شبیه سازی تخلیه اضطراری بازارهای تاریخی که از گلوگاه ها و راسته های پرجمعیت و کم عرض، اجناس و کاربری ها و تاسیسات آتش زا تشکیل شده است، می تواند نقاط ضعف و قوت کالبدی و چگونگی تخلیه را برای مدیران و برنامه ریزان بحران قبل از رخداد سانحه آشکار نماید. اما، پیش از شبیه سازی تخلیه اضطراری تدوین چارچوب کاربردی از مدل تخلیه اضطراری با در نظر گرفتن الگوهای رفتاری جمعیت بازار امری ضروری است. ازآنجاکه چارچوب ارائه شده با تاکید بر تعامل فضا و انسان در هنگام تخلیه است، بنابراین، ویژگی های آتش اعم از سرعت رشد آتش و دود در آن لحاظ نشده است. هدف از ارائه این چارچوب، شناسایی مقولات موردنیاز در شبیه سازی تخلیه اضطراری بازارهای تاریخی است. این مقاله مبتنی بر بررسی میدانی بازار تبریز و بازار استانبول و مطالعات کتابخانه ای متمرکز بر مفاهیم تخلیه اضطراری، بحران ازدحام جمعیت و بازشناسی ویژگی های ساختمانی موثر، مقولات موردنیاز شبیه سازی را در قالب چارچوبی عملیاتی ارائه دهد. مقاله نتیجه می گیرد، ازآنجاکه تخلیه اضطراری متاثر از تعامل رفتار انسان با فضا است، این چارچوب؛ محیط بیرونی(ویژگی های محیطی و ساختمانی) و عوامل روان شناختی و انسانی را به عنوان دو مقوله مهم فرآیند شبیه سازی تخلیه در نظر می گیرد.

    کلیدواژگان: چارچوب عملیاتی، تخلیه اضطراری، بحران ازدحام جمعیت، شبیه سازی، بازارهای تاریخی
  • امیر حق جو* صفحات 121-140

    خانه های مسکونی یکی از مهم ترین گونه های معماری ایرانی همواره مورد توجه بوده اند و بخش مهمی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه را می توان در آن ها مشاهده کرد. در دوره ی قاجار و پهلوی، معماری خانه ها تحت تاثیر تغییر رویکردهای اجتماعی ناشی از نفوذ هنر غربی بوده که خود حاصل مبادلات اجتماعی ایران و اروپا می باشد. این دوران یکی از حلقه های گسست معماری سنتی ایران بوده که تا آن زمان طبق الگوهایی مشخص و در چارچوب شکل می گرفت که مبنای آن سنت و ایده آل های سنتی جامعه آن روز بود. بررسی اجمالی خانه های سنتی شهر تبریز به خوبی سیرتحول این تغییر را نشان می دهد. این تغییرات نه تنها در فرم کلی ساختمان ها صورت گرفته است، بلکه اولویت بندی فضایی ناشی از تغییرات پلان خانه ها تاثیر مستقیم بر روی نمای آنها گذارده است. به نحوی که برخی عناصر که تا قبل از آن در فضاهای داخلی جانمایی می شد به تدریج وارد نمای ساختمان ها می شود. در این مطالعه، بررسی ساختار تزئینات و عناصر موجود در اندام های اصلی خانه ها، نما و اهمیتی که این عناصر در این پروسه به دست می آورد، موردنظر است. روشن است که سیر تحول خانه های مسکونی در تبریز، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر پیشگام مدرنیته؛ نقش مهمی در چهره ی کالبدی شهر داشته است.

    کلیدواژگان: خانه های تبریز، معماری دوره ی قاجار، معماری دوره ی پهلوی، عناصر اصلی خانه، گونه های خانه های تبریز
|
  • Jafari Rashid*, Malek Niloufar, Nadimi Hamid Pages 5-19

    Experience of being in places that associate meanings or memories related to past can lead to a sweet feeling. Sometimes with this experience, a sweat-bitter emotional feeling encompasses one. This feeling which appears as the result of lack of a desired situation and is usually associated with words expressing regret is called nostalgia. The architecture which can evoke nostalgia in people is called nostalgic architecture. Places with this affordance can lead to human’s sense of belonging to environment and present some properties of cognitive beauty that has been neglected so far. Sense of continuity of past, sense of familiarity because of associating familiar elements and meanings are the results of forming nostalgia in architecture. In the meantime due to changes caused by modernism, the nostalgic aspect of architecture has been less noticed as if it has been neglected. This research using classic grounded theory method tries to discover those properties of a place that their existence can lead to a nostalgic architecture. Therefore we hope that it works as a stepping stone to provide tools for architects in order to create nostalgic architecture by using them and improve the quality of living environment

    Keywords: Nostalgia, Nostalgic Architecture, Grounded Theory
  • Jalali Mina, khademolfogharae mahvash*, Naji Isfahani Zahra Pages 21-36

    The quality of urban life is known as the improvement made to the living environment as a result of enhancing the quality of social, economic, political, physical, and geographical aspects of life, which can affect the development process of individual and social life in cities. Measuring the quality of life entails considering all the given aspects. Of these aspects, the quality of housing is recognized as one of the fundamental needs whose assessment can greatly help the measurement of urban life quality. Accordingly, in this study, using a researcher-made questionnaire and designing open-ended questions regarding the quality of life and urban housing in particular, the authors identified and described the citizens’ concerns over the quality of housing. The sample selected for the study included 1806 citizens aged 15 to 65. By the use of cluster sampling technique, data were then collected. After analyzing data by means of descriptive statistics and content analysis (the answers given to the open-ended questions), it was clarified that among the 17 aspects of the quality of life proposed to the citizens of Isfahan, the quality of housing, as one of the most important concerns of the citizens, was selected as the second priority next to “job and income”. In addition, citizens believed that high-quality housing was constructed upon four themes, including housing management (policies, laws and budget, and credits), economy of housing (costs and housing market), residential building (newly-built, spacious houses with proper installation), and residential neighborhood (modern and spacious, quiet and safe, good-looking and clean with satisfying neighborhood and access to public services).

    Keywords: housing, quality of life, understanding the quality of life, Isfahan
  • Zomorodian Zahra Sadat* Pages 37-59


    Presence of adequate amount of light with an appropriate uniformity, results in a good environment visibility avoiding eye fatigue caused by frequent eye adaptations from over-lit to under-lit areas. With the help of simulation tools and lighting indices that are achieved from experts’ field studies, it is now feasible to estimate lighting quality for a whole year and assess occupants’ visual comfort. However, further studies are needed to ensure that these analyses lead to visually comfortable environments from the perspective of building occupants.This article aims at rating the daylight metrics in terms of their predictive ability and also determining the most accurate metric by comparing the outcomes of indicators recommended for measuring quantity of light with occupant subjective responses. To achieve this, the daylit area predicted by E, DF, UDI and sDA were compared to daylit area drawings prepared in the twenty design studios by 386 architecture students in Tehran. The results show that students consider 125 lux as a threshold between non daylit and partially daylit areas, and 350 lux for differentiating partially and fully daylit areas. Among static metrics, DF>2% performed better than horizontal illuminance (E). With regard to CBDM metrics, sDA150lux,50% and sDA 300lx,50% correctly determined partially and fully daylit areas in the studied spaces except for bright, fully daylit ones.

    Keywords: Daylight, simulation, visual comfort, daylight metric
  • Kazemian Gholamreza, Masoumifar Amir Hossein* Pages 83-100

    Citizens' rights are among the relatively new concepts emerging in the field of law, which became apparent with the Declaration of Human Rights and Citizenship of France in 1979, and the Universal Declaration of Human Rights in 2004 complemented it. However, in the last half century, with the introduction of a new reading of the notion of citizen by Lefebvre that it was regarded not as a citizen of a country but as a resident of the city, citizenship rights entered a new stage of evolution, which is the period of right to the city called. The main purpose of this article is to evaluate the content and procedural components of the right to the city in the laws of the city and citizenry of Iran in order to provide a detailed picture of the reflection of the concept of the right to the city and citizen in the laws referred to. The method used in this study is to qualitative directed content analyze. Based on the literature and theoretical foundations of the subject, the analytical framework of the research, the variables, dimensions, components and the resulting categories, and then using the same framework for analyze the laws that have been selected by sampling of known cases. For this purpose, 8 elective laws have been scored in 14 components of the analytical framework, which shows number 0.875 reliability analysis or opinion sharing among experts. The results of content analysis show that the constitution has the most content desirability and procedural desirability of right to the city and the law of definitions of frontage and limited area has the least desirability. The law of respect for legitimate freedoms and the protection of citizenship rights is also free from any observance of the right of the city. In general, the desirability of the laws examined is more procedurally than content desirability. Also, the dispersion of procedural desirability is low and dispersion of content desirability is relatively high among laws and there is no law that specifically perceives a citizen as a resident and not a citizen of the country.

    Keywords: City, Citizen-Right to City, Content Analysis, Laws, Iran