فهرست مطالب

مجله مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 2، بهار و تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • آسیه ذبیح نیا عمران* صفحات 1-20
    استفاده از آموزه های مکاتب عرفانی و تطبیق آن در ادبیات، ابزاری سودمند در تحلیل متون دینی و عرفانی است؛ به این منظور، در مقاله ی حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی، دیدگاه باباجان قزوینی پیرامون اندرزهای اخلاقی با نظریات اوشو مقایسه شده است. درونمایه ی تذکره ی عرفانی کلام الملوک(1043 ق.) در مقامات عرفانی، احوال و سخنان عرفا و اولیای الهی است. جنبش عرفانی اوشو در قرن بیستم که مدعی نجات انسان بود، با نظریات عرفانی باباجان قزوینی که او نیز در پی تعلیم مضامین اخلاقی برای نجات آدمی است، درخور توجه و بازبینی است. باباجان قزوینی همچون اوشو، کمال انسان را در ترک هوای نفسانی انسان می داند. باباجان قزوینی و اوشو در پی رهایی انسان از رنج هستند و سرچشمه ی این رنج را در نفس آدمی می دانند و معتقدند که آزخواهی و طمع سبب می گردد تا آرامش و شادی از حیات آدمی بی رنگ شود. هم چنین، موضوعاتی چون توجه به عشق، ترک خودخواهی و نگه داشتن زبان، استفاده از داستان و حکایت برای تبیین موضوعات اخلاقی و گزینش زبان ساده برای تعلیم، از دیگر مضامین مشترک کلام الملوک و آرای اوشو است.
    کلیدواژگان: باباجان قزوینی، کلام الملوک، اوشو، ترک هوای نفسانی، تعلیم
  • سیده فاطمه زارع حسینی *، هانیه غلامی صفحات 21-42

    در تاریخ تصوف دو گروه به نام "اویسیه" شهرت یافته اند که هم از حیث زمان و هم از حیث مبانی، باورها و سلوکشان تفاوت هایی جدی و قابل توجه با یکدیگر دارند و می توان آنها را به "اویسیه ی قدیم" و "اویسیه ی جدید" نام گذاری کرد. در "اویسیه ی قدیم"، سالک "اویسی" با تاسی از سرگذشت اویس قرنی، و بدون سر سپردگی به شیخی زنده، از طریق ارتباط روحی و معنوی با پیامبر اکرم (ص) یا با توسل به شیخی که هرگز ندیده بود یا در قید حیات نبود، سلوک می کرد. ولی "اویسیه ی جدید" یک طریقت شیعی نسبتا نوپدید در ایران است که حدود صد سال پیش توسط جلال الدین میرابوالفضل عنقا پایه گذاری شد وتا به امروز در آنجا با قطبیت نادرعلی عنقا به حیات و تبلیغات خود ادامه می دهد. این طریقه را با توجه به تنوع و گاه تناقض آراء و تعالیم بزرگانش، می توان طریقه ای التقاطی و آمیزه ای از مباحث عرفانی، مطالب علمی (به ویژه مباحث مربوط به فیزیک، روان شناسی و انواع شاخه های آن)، جادو، احضار روح و... دانست. در این جستار برآنیم تا با مطالعه و ارجاع به آثار این گروه و سایر منابع مرتبط، ضمن معرفی مختصری از اویسیه جدید اظهارات و مدعیات آنان را مورد بررسی و نقد قرار دهیم.

    کلیدواژگان: طریقت اویسیه، اویس قرنی، اویسیه قدیم، اویسیه جدید، جلال الدین عنقا، نادرعلی عنقا
  • محمدرضا حیدری * صفحات 43-64

    شاه نعمت الله ولی ماهانی از عارفان و شاعران مشهور سده ی هشتم و اوایل سده نهم هجری است که تصوف ایرانی را وارد مرحله ی تازه ای ساخت و او از دیدگاه نفوذ معنوی در تاریخ عرفان و فرهنگ و ادب ایرانی دارای منزلتی خاص می باشد. وی از جمله افرادی است که به پیروی از ابن عربی در غزلیاتش بر مساله وحدت وجود تکیه کرده؛ غزلیاتی که سرشار از اصطلاحات دینی، عرفانی و فلسفی است.
    اگزیستانسیالیسم «existentialism» یا «فلسفه وجودی» یکی از نگرش ها و مکاتب مهم فلسفی در قرن های 19 و 20میلادی است که گاهی از آن با عنوان «مکتب اصالت وجود انسان» یاد می شود؛ زیرا محور اصلی کاوش های این فلسفه، «وجود انسان» است و به مکتب اصالت وجود انسان شهرت پیدا کرده است. اگزیستانسیالیست ها (وجود گرایان امروزی) معتقدند که وجود بر ماهیت مقدم است و انسان را که با ظهور سقراط نقش بارز دوران ابتدایی خود را از دست داده بود، در کانون توجهات خود قرار داده اند و معتقدند که او با اعمال خود ماهیتش را می سازد.
    هدف اصلی پژوهش که با روش تحلیل محتوایی و تکیه بر ابیات مرتبط با موضوع انجام می شود، این است که برخی نشانه های فلسفه اگزیستانسیالیسم را ازجمله محوریت انسان، تقدم وجود بر ماهیت و بحث آزادی مطلق او در غزلیات شاه نعمت الله بررسی نماید تا شاید از این رهگذر بتوان نقطه اتصالی میان اندیشه های شاه نعمت الله و برخی فلاسفه اگزیستانسیالیست برقرار ساخت و به این نتیجه برسد که می توان شاه نعمت الله ولی را هم از دیدگاهی مثل برخی متفکران اگزیستانسیالیست محسوب کرد. از آنجا که بررسی نظریات جدید از جمله فلسفه اگزیستانسیالیسم کمتر در تحلیل متون عرفانی مورد توجه بوده، این تحقیق می تواند نوآوری در این زمینه محسوب گردد.

    کلیدواژگان: شاه نعمت الله ولی، غزل عارفانه، فلسفه اگزیستانسیالیسم، وجود و ماهیت
  • ولی الله نصیری * صفحات 65-88

    مطالعه ی دین از منظر انسان شناسی از مهم ترین چشم اندازهایی به شمار می آید که در عصر کنونی با اقبال فراوانی روبه رو شده است. دین همواره به مثابه ی یکی از ارکان زندگی انسان، از منظرها و دیدگاه های گوناگونی مورد ارزیابی، تجزبه و تحلیل قرار گرفته است. در این میان، اندیمشندان زیادی در حوزه های مختلف مانند:الهیات، فلسفه، جامعه شناسی و انسان شناسی به ابعاد دین از منظرهای گوناگون پرداخته اند. از طرفی اندیشه های بزرگان انسان شناسی هم چون: ابن خلدون و ابوریحان بیرونی، و از دیگر سو اندیشه کسانی مانند کلیفورد گیرتز (مهم ترین انسان شناس عصر حاضر) در شکل گیری و بسط و توسعه انسان شناسی دین نقش آفریده اند. مقاله حاضر به دنبال این است تا اندیشه های دین شناسانه ی ابوریحان بیرونی و کلیفورد گیرتز را با محوریت قرار دادن رویکردشان نسبت به دین مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. در این مسیر ضمن پرداختن به این موضوع، به مسائلی نظیر تعریف دین، خاستگاه دین، نقش یا رویکرد دین از دیدگاه این دو اندیشمند پرداخته می شود.

    کلیدواژگان: ابوریحان بیرونی، کلیفورد گیرتز، دین، انسان شناسی
  • یوسف جعفرزاده *، علی صادقی شهیر صفحات 89-108

    مکتب یوگاچاره، یکی از مکاتب فلسفی فرقه مهایانه بودائی است. این مکتب بر این باور است که فقط عالم ذهن اصالت و حقیقت دارد و عالم عین، صرفا انعکاسی از عالم ذهن است و حقیقت ندارد، اما انسان ها به علت جهل و نادانی، عالم عین را حقیقی می پندارند، در حالی که آن بازتابی از مخزن آگاهی(آلیه ویجنیانه)است. از نظر این مکتب، چیز ثابتی در عالم عین وجود ندارد و در مخزن آگاهی صرفا صفات و پدیده های ناپایدار و گذران(دهرمه ها) به طور متوالی و لحظه ای در عالم عین موجود و دوباره ناپدید می شوند. از دیدگاه این مکتب، انسان باید از طریق اعمال یوگایی بر فراز همه جریانات و تموجات آگاهی و ذهن قرار گرفته و آن را متوقف و خاموش سازد. بنابراین مکتب یوگاچاره تحلیلی فلسفی و نظری از مکتب عملی یوگا دارد.
    این مقاله به ریشه ها و منابع فکری مکتب یوگاچاره در ساختار مکاتب بودایی می پردازد و قصد دارد نوع آوری این مکتب را در معرفت شناسی نسبت به سایر مکاتب بودایی نشان دهد و همین طور با روش تحلیلی و توصیفی روشن سازد که این مکتب از مکتب عمل گرایانه یوگا در جهت بحث های رهایی بخشی ذهن از اسارت رنج ها چگونه بهره برداری کاربردی داشته است.

    کلیدواژگان: مکاتب بودائی، مهایانه، یوگاچاره، آلیه ویجنیانه، عالم عین، عالم ذهن
  • مریم شعبانزاده *، نازنین دهقانزاده صفحات 109-132

    دو عنصر اساسی ادیان، شناخت خدا و تبیین سعادت بشر است. عرفان نیز مدعی شناخت حقیقی خدا و نمودن راه سعادت به بشر است. بی گمان سروده های حافظ یکی از عارفان شاخص مسلمان بیانگر عرفان، اندیشه، احساسات درونی و تفکر او نسبت به خداست. سنت آگوستین نیز که یکی از برجسته ترین عارفان مسیحی است، نگرش، اندیشه و احساسات خود درباره رابطه خود و خدا و سعادت بشر را در کتاب اعترافات منعکس کرده است. بررسی آثار این دو شخصیت برجسته می تواند هماهنگی و همدلی ارواح و جان های این دو عارف را گرچه در فواصل زمانی و مکانی دور از هم می زیسته اند، آشکار کند و نشان دهد که جان عارفان یگانه است و تلقی آنها از خدای واحد و زیبا وسعادت بشر مشابه است. اگرچه زمان و مکان بین آنها فاصله اندازد. در این پژوهش سعی شده است تا مقایسه ای بین برخی از مشخصه های عرفانی این دو عارف مسلمان و مسیحی درباره جلوه های خدا ومفهوم سعادت صورت پذیرد. محدوده ی پژوهش، دیوان غزلیات حافظ شیرازی و کتاب اعترافات سنت آگوستین انتخاب شده است. به نظر می رسد تاکنون پژوهشی مستقل درباره ی این موضوع انجام نشده است.

    کلیدواژگان: حافظ، سنت آگوستین، عرفان اسلامی، عرفان مسیحی
|
  • Asieh Zabih Nia Omran * Pages 1-20
    The use of the teachings of the mystical schools and their adaptation in literature is a useful tool in order to analysis religious and mystical texts. To this end, in the present article, based on a descriptive-analytic method and a comparative approach, Babacan Ghazvini's view of ethical counseling is compared with Osho's views. The theme of Qalam al-Muluk’s mystical reminder (1043 AD) is in the mystical authorities, stories and sayings of mystics and divine guardians. Osho's mystical movement in the 20th century, claiming human salvation, is worth paying attention to with Babajan Ghazvini’s mystical views, who also seeks to teach moral themes to save mankind. Babajan Ghazvini, like Osho, believes that quenching human sensual desires causes human perfection. Babajan Ghazvini and Osho seek to rescue humans from suffering, and they see the source of this suffering in the human soul, and believe that greed leads to peace and happiness being empty from human life. Also, issues such as paying attention to love, leaving selfishness and keeping the language, using stories and sayings to explain ethical issues and the choice of simple language to teach are Qalam al-Muluk’s  other common themes and Osho's votes.
    Keywords: : Babajan Ghazvini, Qalam Al-Muluk, Osho, Quenching Sensual desires, Teach
  • Pages 89-108

    Yogacara School is one of the philosophical schools of the Mahayana in Buddhist cult. This school believes that only the world of the mind is originality and truth, and the cosmos is merely a reflection of the world of the mind, and it is not true, but human beings, because ignorance, consider the real world as real, while it reflects From the reservoir of consciousness (Alayavijnana). From this point of view, there is not a constant thing in the same world, and in the reservoir of consciousness, only unstable and passive and temporal phenomena (Dharmas) instantaneously appear in the same world and disappear again. From the point of view of this school, man must stop and extinguish it through yoga on all the currents and chaos of consciousness and mind.
    This paper addresses the origins and sources of the Yoga School in the structure of Buddhist schools, and intends to illustrate this school in epistemology compared to other Buddhist schools, and also to clarify the method of analysis and descriptive. This school had practical application of yoga for discussing the liberation of mind from the captivity of suffering.

    Keywords: Buddhist Schools, Mahayana, Yogacara, Alayavijnana, The world outside, World of mind
  • Pages 109-132

    Hafez is one of the most skilled Persian poets that by combination of love and mysticism created effective and unique lyrics in his own time and later times to date. His poetry expresses mysticism, thoughts, internal emotions and thinking of his age. In the light of this we can perceive mystical vision through his poetry. St. Augustine also is a famous writer of the West and one of the most prominent Christian Gnostics who reflected his attitudes, thoughts and feelings into his work, especially the Book of Confessions. Studying works of these two outstanding characters can reveal harmony and empathy of the spirits and souls of the mystics, although they lived far apart, at the different time and place. This show that the lives of mystics are unique and every one call the same God, though time and place make distance between them. In this paper, we try to compare some of the mystical characteristics of these two Muslims and Christians mystic. The scope of research includes Divan-e Hafiz and The Confessions of St. Augustine and the study is conducted by analyzing content and comparing the views of these two mystic whose work is included. According to the studies conducted so far no research has been done on this topic.

    Keywords: Hafez, St. Augustine, Islamic mysticism, Christian mysticism