فهرست مطالب

نشریه فیزیولوژی گیاهان زراعی
پیاپی 44 (زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/09/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید علی لطیفی، حشمت امیدی* صفحات 5-21

    این آزمایش به منظور ارزیابی اثر صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی بر تحمل به تنش کم آبی در گیاهچه های برنج، به صورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه شاهد تهران در سال 1397 انجام شد. عامل اول سطوح مختلف تنش کم آبی شامل صفر، 5/0- و 1- مگاپاسکال با پلی اتیلن گلایکول 6000 و عامل دوم سطوح مختلف پرایمینگ شامل، شاهد (بذور بدون هیدروپرایم)، پیش تیمار آبی (هیدروپرایمینگ)، نیترات پتاسیم 5/0 درصد، سویه های باکتری سودوموناس فلورسنس (PF)، سویه باکتری باسیلوس سوبتلیس (BS) و اثر توام دو باکتری PF×BS به مدت 24 ساعت در دمای 15 درجه سانتی گراد قرار گرفت. با توجه به نتایج آزمایش پرایمینگ و تنش کم آبی اثر معنی داری بر صفات مورد پژوهش داشتند. بذور برنج دارای درصد جوانه زنی بالایی بودند که بیشترین آن در پیش تیمار نیترات پتاسیم، در دو سطح شاهد و 5/0- مگاپاسکال مشاهده شد و کمترین آن 80 درصد در تلقیح همزمان باکتری ها بود. کاهش خصوصیات جوانه زنی، پارامترهای رشد، محتوای رطوبت نسبی با افزایش تنش رخ داد و همچنین افزایش رنگدانه های فتوسنتزی، محتوای آنتوسیانین در تیمار باکتری سوبتلیس با میانگین (56/12) میلی گرم بر گرم وزن تر برگ مربوط به تنش 1- مگاپاسکال، پرولین در تیمار هیدروپرایمینگ عدم تنش با میانگین (85/8) میلی گرم بر گرم وزن تر برگ مربوط به تنش 1- مگاپاسکال و همچنین فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز در تیمار نیترات پتاسیم و باکتری فلورسنس به ترتیب 72/1342 و 17/1355 درصد مربوط به تنش 1- مگاپاسکال در افزایش تنش کم آبی به دست آمد.

    کلیدواژگان: پلی اتیلن گلایکول، پیش تیمار، درصد جوانه زنی، رنگدانه و برنج
  • بهزاد محمودی، مرتضی مبلغی*، علی افتخاری، مجتبی نشایی مقدم صفحات 23-41

    به منظور تعیین اثر کاربرد برگی عناصر غذایی در مراحل مختلف رشد گیاه برنج رقم ساحل، آزمایشی طی دو سال 96-1395 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در معاونت موسسه تحقیقات برنج ایران واقع در شهرستان آمل به مرحله اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد برگی عناصر غذایی به میزان یک درصد در مراحل اواسط پنجه زنی، حداکثر پنجه زنی، آغاز تشکیل خوشه، حداکثر پنجه زنی+آغاز تشکیل خوشه و تمامی مراحل به همراه تیمار شاهد بود. بر اساس نتایج به دست آمده کاربرد برگی عناصر غذایی در مراحل مختلف رشد رویشی و زایشی اثر معنی داری بر وزن خشک بوته، شاخص کلروفیل برگ، تعداد دانه پر در خوشه، طول خوشه و عملکرد شلتوک داشت. در مقابل کاربرد برگی عناصر در مراحل مختلف رشد اثر معنی داری بر تعداد دانه پوک در خوشه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نداشت. بیشترین میانگین نیز مربوط به تیمارهای حداکثر پنجه زنی+آغاز تشکیل خوشه و تمامی مراحل و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد بود. نتایج نشان داد کاربرد عناصر ماکرو و میکرو به خصوص در مراحل انتهای رشد رویشی و اوایل رشد زایشی در رقم ساحل نقش مهمی در بهبود فتوسنتز و تجمع ماده خشک دارد. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد در رقم ساحل کاربرد برگی عناصر در مراحل حداکثر پنجه زنی+آغاز تشکیل خوشه در مقایسه با کاربرد برگی عناصر در سه مرحله، صرفه اقتصادی بیشتر و اثربخشی بالاتری خواهد داشت.

    کلیدواژگان: کاربرد برگی، خوشه، کلروفیل، وزن خشک و رقم ساحل
  • کبری مهدویان* صفحات 43-58

    اشعه ماوراء بنفش به سه نوار با طول موج های UV-A (320-390nm)، UV-B  (280-320 nm)و UV-C (254-280 nm) تقسیم می شود و اثرهای زیان باری بر روی رشد تعدادی از گیاهان دارند. در همین حال، سالیسیلیک اسیدها یک گروه از تنظیم کننده های رشد و نمو گیاهی هستند که اثرهای بیولوژیک منحصر به فردی بر رشد و نمو گیاهان دارند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی کاربرد سالیسیلیک اسید جهت کاهش تنش اشعه ماوراء بنفش در گیاه ذرت بر روی جوانه زنی، رشد اندام هوایی و ریشه، وزن تر و خشک، مقدار قندهای احیاء کننده، مالون دآلدئید و سایر آلدئیدها می باشد. گیاهان ذرت تیمار شده با سالیسیلیک اسید 5/1 میلی مولار سپس به مدت یک هفته تحت تیمار با UV-A، UV-B، UV-C در یک طرح کاملا تصادفی قرار گرفتند. این بررسی نشان داد که سالیسیلیک اسید منجر به افزایش معنی دار جوانه زنی ذرت در سطح احتمال 5 درصد شد. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان داد که UV-B و UV-C باعث کاهش معنی داری در رشد اندام هوایی، ریشه، وزن تر و خشک می شود، در حالی که در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک اسید این کاهش به طور معنی داری در سطح احتمال پنج درصد تعدیل شده است. همچنین مشاهده شد که UV-A اثر معنی داری بر رشد اندام هوایی، ریشه، وزن تر و خشک ندارد. مقدار مالون دآلدئید و سایر آلدئیدها در گیاهان تیمار شده با UV-B و UV-C به طور معنی داری در سطح احتمال 1 درصد افزایش یافتند که نشان دهنده تنش ناشی از پرتوهای UV-B و UV-C بر گیاه و فعال شدن مکانیسم های دفاعی در این شرایط است. کاهش معنی دار مقدار قندهای احیاء کننده برگ در سطح احتمال 1 درصد نشان دهنده آسیب ناشی از پرتوها بر دستگاه فتوسنتزی می باشد. از طرف دیگر افزایش معنی دار مقدار قندهای احیاء کننده در سطح احتمال 1 درصد نشان دهنده نقش سالیسیلیک اسید بر افزایش مقاومت این گیاه در برابر اشعه UV-B و UV-C می باشد. با بررسی مطالب فوق احتمالا می توان نتیجه گیری کرد که کاربرد سالیسیلیک اسید گیاه را در مقابل تابش پرتو فرابنفش حمایت می نماید.

    کلیدواژگان: سالیسیلیک اسید، قندهای احیاء کننده و مالون دآلدئید
  • فاطمه برکتی، اسلام مجیدی هروان*، امیرحسین شیرانی راد، قربان نورمحمدی صفحات 59-76

    این آزمایش با هدف بررسی اثر کاربرد هیومیک اسید بر ویژگی های فیزیولوژیک ژنوتیپ‎های کلزا در تاریخ های مختلف کاشت و گزینش ژنوتیپ‎های سازگار با شرایط محیطی جهت توسعه کشت کلزا در مناطق معتدل سرد و نیمه خشک به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 94-1393 و 95-1394 در منطقه کرج اجرا شد. در این آزمایش تاریخ کاشت در سه سطح شامل 15 مهرماه، 25 مهرماه و پنجم آبان ماه، هیومیک اسید در دو سطح شامل محلول پاشی با آب خالص (عدم کاربرد هیومیک اسید) و کاربرد هیومیک اسید (محلول پاشی به میزان دو در هزار) به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و ژنوتیپ های کلزا (Tassilo، L14، HL3721، WPN6، HW118 و Natali) در کرت های فرعی قرار گرفتند. برهم کنش تاریخ کاشت، هیومیک اسید و ژنوتیپ بر عملکرد دانه، قطر طوقه، بقای زمستانه، میزان پرولین و کربوهیدرات محلول در سطح 1 درصد معنی دار شد. نتایج نشان داد که در تاریخ کاشت 15 مهرماه وکاربرد هیومیک اسید، رقم WPN6 بالاترین میزان عملکرد دانه (5764 کیلوگرم در هکتار) و ویژگی های فیزیولوژیک را تولید نمودند. همچنین در تاریخ های کاشت تاخیری همراه با کاربرد هیومیک اسید نیز رقم HW118 با بالاترین ویژگی های مورد مطالعه، قابل توصیه می باشد.

    کلیدواژگان: بقای زمستانه، پرولین، تاریخ کاشت، قطر طوقه و عملکرد دانه
  • صدیقه غنایی*، همایون چگنی صفحات 77-91

    این پژوهش با هدف بررسی اثر سطوح مختلف خاک فسفات به همراه میکروارگانیسم های حل کننده فسفر بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا (رقم هایولا 50) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در کشت و صنعت گل چشمه آزادشهر در سال زراعی 96-1395 اجرا شد. عامل اول مصرف خاک فسفات در  چهار سطح شامل 0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار و عامل دوم استفاده از میکروارگانیسم های حل کننده فسفر در سه سطح شامل شاهد (عدم استفاده)، باکتری های حل کننده فسفر (Pseudomonas fluorescensa) و قارچ های حل کننده فسفر (مایکوریزا، Glomus mosseae) بود. نتایج نشان داد که اثر خاک فسفات بر همه صفات مورد بررسی بجز شاخص برداشت در سطح 5 درصد معنی دار بود. اثر میکروارگانیسم های حل کننده فسفر بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد روغن، فسفر دانه و فسفر برگ در سطح 1 درصد معنی دار بود. اثر متقابل خاک فسفات و میکروارگانیسم های حل کننده فسفر بر عملکرد دانه و عملکرد روغن معنی دار شد. افزایش مصرف خاک فسفات تا 150 کیلوگرم موجب افزایش عملکرد دانه شد، به طوری که عملکرد دانه در تیمار عدم مصرف خاک فسفات (شاهد) 2246 و در تیمارهای 50، 100 و 150 کیلوگرم خاک فسفات به ترتیب 2431، 2510 و 2570 کیلوگرم در هکتار بود.

    کلیدواژگان: خاک فسفات، عملکرد، کلزا و مایکوریزا
  • مرتضی کوچک دزفولی، علیرضا شکوه فر*، شهرام لک، مجتبی علوی فاضل، مانی مجدم صفحات 93-113

    به منظور تعیین زمان مناسب محلول پاشی پتاسیم و روی بر عملکرد و ویژگی های مرفولوژیک ذرت در شرایط کم آبیاری، پژوهشی در تابستان سال های زراعی 1394 و 1395  به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و سه تکرار در اهواز انجام شد. عامل اصلی شامل قطع آبیاری در سه مرحله (مرحله 12 برگی، مرحله ظهور تاسل و شاهد) و عامل فرعی شامل محلول پاشی پتاسیم (8 برگی، 12+8 برگی و شاهد) و عامل فرعی فرعی شامل محلول پاشی روی (8 برگی، 12+8 برگی و شاهد) بود. نتایج نشان داد برهمکنش تنش کم آبیاری و محلول پاشی پتاسیم و روی بر صفات عملکرد دانه، تعداد برگ، طول بلال، طول کچلی بلال، قطر بلال، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و روی برگ معنی دار بود. بیشترین مقادیر عملکرد دانه (8/1073 گرم در مترمربع)، تعداد برگ در بوته (96/14 عدد)، طول بلال (6/26 سانتی متر)، قطر بلال (8/6 سانتی متر) و نیتروژن برگ (3/4 درصد) در تیمار آبیاری مطلوب به همراه محلول پاشی پتاسیم و روی در دو مرحله 8 و 12 برگی به دست آمد. دو مرحله محلول پاشی پتاسیم و روی در شرایط کم آبیاری از طریق بهبود همه صفات اندازه گیری شده توانست تا حد زیادی خسارت ناشی از تنش را جبران نموده و عملکرد دانه را افزایش دهد.

    کلیدواژگان: آبیاری مطلوب، ظهور تاسل، عملکرد دانه و طول بلال
  • محمد ربیعی*، سیدرضا ربیعی صفحات 115-130

    به منظور تسریع رسیدگی کلزا و کاهش زمان هم پوشانی نشاکاری برنج و برداشت کلزا در در اراضی شالیزاری استان گیلان، این آزمایش با هدف بررسی اثر خشکاننده پاراکوآت، در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور رشت اجرا گردید. عامل های آزمایشی سه سطح 2/0، 4/0 و 6/0 لیتر پاراکوآت در هکتار و سه زمان کاربرد در مرحله 20، 40، 60 درصد رطوبت دانه در خورجین بود. همچنین، یک تیمار شاهد بدون مصرف پاراکوآت در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تیمار خشکاننده موجب کاهش معنی دار طول دوره رشد و تسریع 6 روزه برداشت کلزا نسبت به تیمار شاهد گردید و بر عملکرد دانه (1965 کیلوگرم در هکتار)، درصد روغن (14/43 درصد) و عملکرد روغن (848 کیلوگرم در هکتار) دارای اثر معنی داری نبود. بین تیمارهای مورد بررسی، مصرف 2/0 لیتر در هکتار پاراکوآت در مرحله 60 درصد رطوبت دانه به علت دارا بودن حداکثر قوه نامیه (1/95 درصد)، عملکرد دانه (2254 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (984 کیلوگرم در هکتار) دارای اختلاف معنی داری نسبت به تیمارهای مصرف 4/0 و 6/0 لیتر در هکتار بود. با توجه به عدم اثر منفی تیمارهای خشکاننده بر عملکرد و درصد روغن دانه کلزا، محلول پاشی این ترکیبات با کاهش دوره زمانی هم پوشانی برداشت کلزا و نشای برنج در استان گیلان، ایجاد اشتغال و جلوگیری از بلااستفاده ماندن زمین در شش ماه دوم سال و افزایش درآمد کشاورزان مناسب به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: تداخل کشت، درصد رطوبت دانه، درصد روغن، کشت دوم و محلول پاشی
  • خوشناز پاینده*، نازلی دروگر صفحات 131-144

    به منظور  بررسی اثر قارچ میکوریزا و باکتری های حل کننده فسفات بر خصوصیات کیفی و عملکرد دانه ذرت سینگل کراس 704 تحت فواصل مختلف آبیاری، این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی باسه تکرار در شهرستان حمیدیه در سال زراعی 1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل فواصل آبیاری در سه سطح (60 (شاهد)، 90 و 120 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A) در کرت های اصلی و اثر کاربرد تلفیقی میکوریزا و فسفات بارور 2 در چهار سطح شامل (عدم کاربرد میکوریزا و فسفات بارور 2 (شاهد)، میکوریزا، فسفات بارور 2، میکوریزا + فسفات بارور 2) در کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد که اثر فواصل آبیاری و اثر توام میکوریزا + فسفات بارور 2 بر ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین معنی دار بود. بیشترین عملکرد پروتئین در تیمار 60 میلی متر تبخیر از تشت و کمترین عملکرد پروتئین به تیمار 120 میلی متر تبخیر از تشت اختصاص یافت. نتایج نشان داد که کاربرد توام میکوریزا + فسفات بارور 2 عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را به طور معنی داری افزایش داد. کمترین این صفات از عدم کاربرد میکوریزا + فسفات بارور 2 به دست آمد. بهترین عملکرد دانه (6000 کیلوگرم در هکتار) در تیمار آبیاری پس از 90 میلی متر تبخیر از تشت و کاربرد توام میکوریزا و فسفات بارور 2 به دست آمد که نسبت به تیمار 120 میلمتر تبخیر از تشت و عدم کاربرد میکوریزا + فسفات بارور 2، 40 درصد افزایش نشان داد. در مجموع به منظور دست یابی به حداکثر عملکرد کمی و کیفی، کشت گیاه ذرت با کاربرد اثر توام میکوریزا و باکتری های حل کننده فسفات در شرایط 90 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: آبیاری، ارتفاع بوته، درصد پروتئین و کود بیواوژیک