فهرست مطالب

نشریه نامه هنرهای تجسمی و کاربردی
پیاپی 3 (بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/01/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد اصغری صفحات 5-14

    این مقاله می کوشد با کاوش در اندیشه سانتایانا، مبانی زیبا شناسی او را بیان کند. ازنظر این فیلسوف دایره شمول زیبایی شناسی بسیار وسیع و گسترده است و لذا همانند علم فیزیک با امور خاصی سروکار ندارد. لذا هنر و زیبایی شناسی نه به عنوان یک علم بلکه ابزاری در خدمت بشر محسوب می شود. مفهوم کلیدی در زیبایی شناسی سانتایانا «حس زیبایی» است. بر همین اساس یکی از مبانی زیبایی شناسی او «احساسی بودن زیبایی» است. سانتایانا معتقد است که زیبایی چیزی است که ما تجربه می کنیم، ارزشی است که احساس می کنیم. چون زیبایی هر چیزی، وابسته به ادراک ما از شیء محسوس زیباست و کسب میزان لذتی است که از آن متلذذ می شویم. حاصل این نگاه تجربه گرایانه به هنر این است که «اصالت طبیعت و تبیین روان شناختی و فیزیولوژیکی هنر» نیز از دیگر مبانی زیبایی شناسی تلقی شود. علاوه بر این ها، می توان به «اخلاقی بودن هنر» به عنوان یکی دیگر از مبانی اشاره کرد؛ زیرا به زعم این فیلسوف باید هنر را در قالب اخلاق ببینیم. باید گفت که ازآنجاکه در اندیشه این فیلسوف خیر و زیبایی به هم گره خورده است «افلاطون گرایی» نیز به عنوان یکی دیگر از مبانی زیبایی شناسی وی به شمار می آید. سانتایانا زیبایی شناسی را نه بخشی از روان شناسی و نه رشته ای از فلسفه می داند. سرانجام اینکه نگاه سانتایانا به هنر نه یک نگاه نظام مند فلسفی از نوع کانت یا هگلی بلکه از نوع خاص پراگماتیسمی است. پراگماتیسمی بودن نگاه او به هنر نتیجه نفوذ تفکرات جیمز ودیویی است.

    کلیدواژگان: زیبایی شناسی حس زیبایی شان اخلاقی هنر افلاطون گرایی و سانتایانا
  • مریم بختیاریان، محمد ضمیران صفحات 15-28

    یوهان کریستوف فریدریش فون شیلر، شاعر نمایشنامه نویس، نقدپرداز و نظریه پردازی است که توانست نظریه های خویش را در آثار ادبی اش به شهودی شاعرانه مبدل کند؛ و همچنین به زعم آثار ادبی خویش توانست در تنویر افکار و ارتقاء درک و شعور سیاسی مردم آلمان سهم بسزایی داشته باشد. او در طرح نظام استتیک خود باهدف غلبه بر «دوگانه انگاری» کانتی و زدن پلی میان ضرورت طبیعی و آزادی اخلاقی و نیز هماهنگ ساختن دو انگیزه حسی و عقلی و ایجاد وحدت که عمده ترین دغدغه فیلسوفان پس از کانت بود؛ آموزش زیباشناختی و هنر را تنها ابزار کارآمدی معرفی کرد که مصون از تحولات و تغییرپذیری های تاریخی و اجتماعی بوده و تنها به وسیله آن ها می توان بر معضلات و مشکلات روان شناختی، اجتماعی و سیاسی غلبه کرد که به زعم مدرنیته و روشنگری برای انسان مدرن، پیش آمده اند. ازاین رو اصل توازن گرایی یکی از نکات برجسته در نظریه های اوست. او همچنین سعی کرد تا مجددا قلمرو زیباشناسی را به سایر قلمرو تجربه های بشری نزدیک سازد. این مقاله به تبیین رابطه میان زیبایی و انسانیت در اندیشه شیلر اختصاص دارد که ادعا داشت انسان مدرن برای تحقق انسانیت و آزادی خویش به تجربه زیبا شناسانه و آموزشی زیباشناختی نیازارد.

  • عبد الرسول چمانی صفحات 29-43

    پرسش حقیقت در هنر ازجمله موضوعات بحث برانگیزی است که از دیرباز در تاریخ زیبایی شناسی مطرح بوده و به شکلی ضمنی پرسش هایی دیگر را مفروض قرار می دهد؛ یعنی ماهیت حقیقت و فهم آدمی را. گادامر ازجمله فلاسفه معاصری است که توجهی خاص به این موضوع کرده و در مسیر فلسفی خود به نقد زیبایی شناسی کانت می پردازد. او آگاهی زیباشناختی را انتزاعی می داند که اثر هنری را از بستر خود یعنی تاریخ و تجربه آدمی جدا می کند. انتزاع ملازم با تجربه زیبایی شناختی به طور تصنعی حقیقت را در گستره دانش مفهومی علوم تجربی محدود نموده و منکر حقیقت غیر مفهومی علوم انسانی و هنر می شود. گادامر انگاره حقیقت در مفهوم نامستوری را با مقوله فهم پیوند زده، فهم و حقیقت را دارای منشی تاریخی و هرمنوتیک می داند. در نگاه او اثر هنری با ما سخن می گوید و از خلال چالشی همیشگی با آدمی و زندگی او واقعه حقیقت اتفاق می افتد. در این نوشتار سعی شده ضمن تحلیل برخی مفاهیم زیبایی شناختی گادامر، برتبیین هستی شناختی تجربه اثر هنری که همانا تبیین نسبت میان حقیقت و هنر است، تاکید شود. خواهیم دید که در مواجهه با اثر هنری نمی توان ناظر محض بود؛ اثر هنری با دگرگونی واقعیت، حقیقت آن را برملا می کند.

    کلیدواژگان: گادامر، نقد زیبایی شناسی، زیبایی شناسی هرمنوتیک، حقیقت و هنر، تجربه اثر هنری
  • حبیب الله ایت اللهی، مهران هوشیار صفحات 45-61

    تفاوت های زیر بنایی هنر در دو فرهنگ شرق و غرب، ناشی از تفاوت در طرز تلقی و نگاه انسان به مضامین، موضوعات و کل جهان هستی است. انسان شرقی و غربی اما نه به فراخور محل تولد و یا مرزهای جغرافیایی که بر اساس معیار و ملاک روشنایی و نور دیدگان وجودی خود است که اهل غروب یا از اهالی اشراق می گردد. در این تحقیق تاریخی - تحلیلی که به شیوه کتابخانه ای انجام پذیرفته، هدف اصلی جدای از امر قضاوت و تعیین صحت و یا سقم این دو دیدگاه و معرفی الگویی برای خواننده، تلاشی است جهت بیان بخش کوچکی از این تناقض معنایی پیرامون واژه انتزاع و منطق کاربرد آن در هنر شرق و غرب که با نمونه هایی تصویری به صورت تطبیقی و توصیفی تقدیم می گردد. در انتها این مفهوم استنتاج می گردد که چشم دل هر انسانی که با طلوع نور عرفان آشنا می گردد به درجه ای از دل آگاهی دست می یابد که تمام حجاب ها از پیش رویش کنار می رود، این دل آگاهی و ساحت عرفانی دست یافتنی نخواهد بود مگر به مدد برخوردی معنوی، انتزاعی، نگاهی آرمانی و دیدگاهی خیالی و مجرد.

    کلیدواژگان: انتزاع، فرمالیسم، ریالیسم، نگارگری
  • مهدی کشاورز افشار، محمدرضا پورجعفر صفحات 63-74

    مهاجرت پدیده ای جامعه شناختی است که از آن به عنوان یکی از راه های مبادله فرهنگی بین جوامع مختلف یاد می شود. یکی از مهم ترین انواع مهاجرت ها، مهاجرت هنرمندان است. این امر انتشار سبک ها و شیوه های هنری در گستره های جغرافیایی متفاوت را در پی داشته و باعث هم آمیزی سنت های هنری مختلف و ترکیب تجارب هنرمندانه می شود. این مقاله تاثیر این پدیده جامعه شناختی را در انتشار سبک نگارگری در هند در دوران صفوی موردبررسی قرار داده و از رهگذر یک تحقیق تحلیلی - تاریخی، به این نتیجه رسیده است که مهاجرت هنرمندان نگارگر ایرانی عمدتا به دلیل جابه جایی های دستگاه قدرت و حکومت و حمایت یا عدم حمایت های شاهان و دربار صورت می گرفته است. در نمونه موردی این مقاله نیز مهاجرت نگارگران ایرانی به دربار گورکانی به سبب قطع حمایت پادشاه صفوی و حمایت پادشاه گورکانی رخ داده که این امر باعث شکل گیری یک مکتب نگارگری جدید یعنی مکتب گورکانی شده است. ازاین رو این نوشتار به این نتیجه رسیده است که از مهم ترین دلایل شکل گیری مکتب نگارگری گورکانی، مهاجرت هنرمندان ایرانی به هند است و این مکتب نگارگری حاصل یک پدیده جامعه شناختی - زیباشناختی است.

    کلیدواژگان: مهاجرت هنرمندان، انتشار هنر، نگارگری ایرانی، نگارگری هند، جامعه شناسی هنر
  • کامران افشار مهاجر صفحات 75-86

    تفکر بصری که عبارت است از توانایی تبدیل اطلاعات به تصاویر، اشکال و علایم گرافیکی باهدف برقراری بهتر ارتباط، در دهه های اخیر موردمطالعه و پژوهش های متعددی واقع شده که در این پژوهش، تاثیر این یافته ها در طراحی و صفحه آرایی کتاب های درسی شرح داده می شود. این تحقیق کاربردی، به روش توصیفی - تحلیلی و شیوه کتابخانه ای صورت پذیرفته است. در طراحی و ساختار کتاب درسی دانشگاهی باید مراحل فرآیند یادگیری مانند: آغاز، انجام یا تداوم و تحکیم در نظر گرفته شود. در اصول طراحی کلارک، حقایق موجود در کتاب های درسی به سه گروه: اشیاء محسوس، داده های ثابت و شرح ها تقسیم می شود؛ او معتقد است که اشیاء محسوس را باید به صورت دیاگرام همراه با متون توصیفی ارایه نمود و داده های ثابت هم در قالب جدول ها و فهرست های علامت دار ارایه گردد. با استفاده از نگاره های گرافیکی مانند دیاگرام ها، نمودارها، نقش ها، نقوش ساده شده و ریزنقش ها و برخی راه حل های بصری مانند سایه روشن، طرح های جذاب یا طنزآمیز و رنگ های چشمگیر می توان بر مفاهیم لازم تاکید کرد و منظور مولف و طراح را برآورده ساخت. سازمان دهنده های گرافیکی نیز نسبت به متن، در یکپارچه سازی اطلاعات موثرتر عمل می کنند و خود شامل دیاگرام های درختی، ماتریس ها و نقشه های مفهومی می شوند. در پایان نتیجه گیری می شود که ارایه اطلاعات به صورت جدول و همراه با نمادها و علایم تصویری، موثرتر از ارایه اطلاعات ارایه شده به صورت واژگان در جدول است و جدولی که در آن فقط از واژگان استفاده شده از ارایه اطلاعات به صورت واژگان در متن موثرتر خواهد بود. استفاده از کادرهای رنگی و ریزنقش هایی که نوعی نشاط به کتاب بیفزاید، بسیار سودمند است و کدهای بصری سازمان یافته، قابلیت اطلاع رسانی زیادی دارند.

    کلیدواژگان: تفکر بصری، کتاب درسی دانشگاهی، طراحی، گرافیک
  • سمیه محسنیان، محمدتقی اشوری صفحات 87-101

    مطالعات بیانگر آن است که فرآیندهای فرسایش و روند تخریب آثار در مخازن موزه ها با توجه به چالش های فراوانی که بیشتر مخازن موزه ها با آن مواجه هستند و همچنین وجود شرایط نامساعد، به سرعت تا مرز فروپاشی کامل آثار کاغذی (به دلیل ماهیت حساسشان) ادامه خواهد یافت، لذا باید برای کندتر کردن روند فرسایش در آثار کاغذی در مخازن، راهکارهای اساسی اندیشیده شود. در این راه اجرای راهبردهای حفاظت پیشگیرانه در مخازن موزه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله به منظور آشنایی با راهبردهای حفاظت پیشگیرانه در ابتدا به ملاحظات نظری درباره حفاظت پیشگیرانه پرداخته شده است و سپس راهبردهای حفاظت پیشگیرانه موردبررسی قرارگرفته است. راهبردهای حفاظت پیشگیرانه به طور اجمالی در این مقاله به چهار بخش: مدیریت ساختمان مخزن، مدیریت شرایط محیطی مخزن، مدیریت یکپارچه آفات و مدیریت بحران در مخزن موزه تقسیم شده است. در ضمن برای تبیین بهتر و مختصرتر راهبردهای مذکور، از نمودارهایی استفاده شده است. در ادامه مقاله، به مدیریت نگهداری و انبارش آثار کاغذی در مخزن پرداخته شده و پس ازآن نتایج یافته ها به همراه پیشنهادهایی برای حفاظت بهینه از آثار کاغذی بر اساس راهبردهای حفاظت پیشگیرانه در مخزن، ارایه گردیده است.

    کلیدواژگان: حفاظت پیشگیرانه، مخزن موزه، آثار کاغذی، نگهداری و انبارش
|