فهرست مطالب

مجله مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی
پیاپی 13 (بهار و تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدعلی فاطمی نیا*، فاطمه امیرآبادی فراهانی صفحات 9-35

    امروزه دانش به یکی از مهم ترین ابزاری تسلط بر جوامع مختلف تبدیل شده است. اقتصاد دانش بنیان در همه جهات توسعه پیدا کرده و بر بازارهای جهانی حاکم شده است. به درستی می توان علم را به عنوان یک منبع بسیار مهم در اقتدار ملی به حساب آورد. این تحقیق در نظر دارد با بررسی نظریات و بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) به عنوان عالی ترین و استراتژیک ترین مقام رسمی کشور یک الگوی راهبردی از توسعه علم و دانش در کشور را ارایه دهد. به این منظور تمامی سخنرانی های ایشان در مقام ولی فقیه یعنی از سال 1368 تا 1398 که مرتبط با موضوع دانش بوده مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق کیفی و ترکیبی از تحلیل محتوای جهت دار و تحلیل مضمون بوده است. مولفه های اساسی این الگوها عبارتند از ارزش ها، دکترین، اهداف و سیاست ها می باشند. از مهم ترین یافته های تحقیق می توان به دکترین اصلی این الگوی راهبردی اشاره نمود که همان دکترین اقتدار آفرینی علم از نگاه مقام معظم رهبری است.

    کلیدواژگان: توسعه علمی، اقتصاد دانش بنیان، اقتدار ملی، اقتدار علمی و الگوی راهبردی
  • نورالله قیصری* صفحات 10-36

    پیشرفت اگر چه ابعاد نظری گستردهای دارد، اما آنچه پیشرفت را الگووار میسازد، تجسم عینی پیشرفت در امور و دست آفریدها و سازه های انسانی است. اگر تمدن مفهومی انتزاعی است، اما شاخصهای آن عینی است. شهرها، ماهیت، شاکله و امور و ساختارهایی که بر زیست فردی و اجتماعی آن حاکم است، از نشانه های اساسی و همچنین مکان ظهور و شکوفایی تمدن است. پیشرفت تمدنی در شهرها قابل مشاهده و سنجش است. تجربه تاریخ گذشته نشان داده که ایده های پیشرفت نوعا بر محور شهرها و مختصات و ویژگیهای آنها صورتبندی شده است. مکتب اسلام و آموزه های آن شهر را مکان مطلوب تحقق حیات طیبه انسانی معرفی میکند، کارکردها و نقش شهرها در عینیت بخشیدن به ایده های مرتبط با وضع مطلوب حیات فردی و اجتماعی انسان در تجربه زیست مدنی انسان قابل مشاهده است. از این رو در طراحی و اجرای پروژه پیشرفت اسلامی ایرانی و همچنین در طراحی و اجرای برنامه های جامع شهر سازی به این دو وجه لازم است توجه شود. اولا شهر مکان مطلوب ظهور و شکوفایی ایده های تمدنی است و اینکه این پدیده برای خود ماهیت، مختصات، پویاییها و معضلاتی دارد. بی توجهی به این وجوه در فرایند پروژه های مرتبط با هر دو موضوع کاستیهای جبران ناپذیر ایجاد میکند. این مقاله تلاشی برای برجسته سازی جایگاه شهر در پروژه پیشرفت ایرانی اسلامی است.

    کلیدواژگان: شهر، شهر اسلامی، پیشرفت، پیشرفت تمدنی، پروژه پیشرفت ایرانی اسلامی
  • سعید ملکی، مصطفی آریان کیا* صفحات 36-62

    با فراموش شدن الگوی معماری ایرانی در مسکن معاصر رنگ اسلامی بودن از مسکن ایرانی زدوده شده است. از این رو ساخت و سازهایی به چشم می خورد که از الگوی سنتی مسکن ایرانی که آمیخته با فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی بوده فاصله گرفته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل خانه های بافت تاریخی شهر گرگان بر اساس دیدگاه سبک معماری ایرانی- اسلامی و اثرگذاری تحولات سبک معماری مدرن بر معماری ایرانی می باشد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش بررسی آن، تفسیری- تاریخی است. جامعه آماری پژوهش واحدهای مسکونی واقع در بافت تاریخی شهر گرگان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 322 محاسبه شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده اقدام به توزیع پرسشنامه ها شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون-های آماری T تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان می دهد که شاخص های وضعیت اشراف و دید داشتن با میزان ضریب 0.357، آسایش زندگی با ضریب 0.483، محرمیت با ضریب 0.297 و شاخص وضعیت امنیت تردد زنان و کودکان با میزان ضریب 0.142 در ارتباط با وضعیت سکونت ساکنین در خانه ها و بافت تاریخی شهر گرگان، بیانگر رابطه معنادار و مستقیمی می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون tتک نمونه ای نیز نشان می دهد که در سطح 95 درصد بین میزان رضایتمندی ساکنین از زندگی در بافت تاریخی با وضعیت دسترسی به خدمات و امکانات، حس تعلق به مکان، مولفه های زیست محیطی، متغیر سرزندگی و روابط همسایگی رابطه معنادار و تاثیرگذاری وجود دارد.

    کلیدواژگان: مسکن، معماری ایرانی- اسلامی، بافت تاریخی، گرگان
  • عطیه یوزباشی، سمیه رسولی پور* صفحات 63-89
    پوشاک از نمودهای عینی فرهنگ هر جامعه ای به شمار می رود. بناهای مذهبی امام زاده ها مملو از نقوش تزیینی پرباری است، که به سبب برخورداری از طرح های هنری و نقوش نمادین، می تواند در طراحی پوشاک زنانه مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال می تواند الگو و کمکی برای ایجاد و توسعه اشتغال و پیشرفت اقتصادی کشور باشد. بنابراین توسعه ی فرهنگ کارآفرینی در سطح جامعه اهمیت پیدا می کند. این مقاله، کوششی است برای مطالعه، شناخت هویت و ویژگی های بصری و ریشه های اعتقادی و مفاهیم پنهان و نمادین نقوش سنتی شهرستان دماوند و کارآفرینی و کاربرد آن ها در طراحی پوشاک زنانه. روش انجام تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای و میدانی) مورد استفاده قرار گرفته است. ابزارگردآوری داده ها، شامل: مشاهده، دوربین (عکاسی و فیلم برداری)، اسکنر، اینترنت و فیش برداری است. جامعه آماری این پژوهش، پنج امام زاده شهرستان دماوند استان تهران است و روش نمونه گیری به شکل انتخابی است. پنج نقش شاخص را از مجموعه نمونه های مورد مطالعه انتخاب و سپس برای هریک نمونه های تصویری و سه نمونه طراحی پوشاک زنانه (مانتو، کیف و کفش) با الهام از نقوش سنتی امام زاده های این شهرستان ارایه شده است. نتایج حاصل از این مطالعه، گویای آن است که منطقه مورد مطالعه، به عنوان بخشی کوچک از پهنه فرهنگی ایران، توانایی ارایه نمونه های کاربردی نقوش را در حد گسترده ای در خود دارد و طراحی پوشاک نیز قابلیت ترکیب و تغییر را دارا می باشند و قابل تعمیم به دیگر مناطق کشور و حوزه های فرهنگی هستند.
    کلیدواژگان: نقوش سنتی، امام زادگان شهرستان دماوند، الگوهای پوشاک زنانه، هویت بصری ایرانی، کارآفرینی
  • حسین عبداللهی*، سعید غیاثی ندوشن، مرتضی طاهری، غلامرضا یادگارزاده، سعیده تقی زاده صفحات 113-149
    هدف پژوهش مطالعه تطبیقی الگوی تدریس اسلامی و ایرانی پیشنهادی دانشجویان ارشد رشته های علوم انسانی دانشگاه های تهران بر پایه تجارب جهانی است تا بتوان در نهایت به الگوی تدریس اسلامی و ایرانی برای دوره ارشد رشته های علوم انسانی دست یافت. پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش مطالعه تطبیقی و نظریه زمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان دانشجویان ارشد شش دانشگاه دولتی تهران به تعداد 120 نفر در سال 1398 هستند که مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفته اند. در این پژوهش نمونه گیری نظری (اشباع نظری) صورت گرفته است. جهت تعیین روایی، از نظرخواهی توسط مشارکت کنندگان و جهت تعیین پایایی، مصاحبه ها به 10 نفر از صاحبنظران تدریس سپرده شد تا مصاحبه ها مجدد کدگذاری شوند. یافته ها تفاوت هایی میان تدریس در دانشگاه های ایران، دانشگاه های مطرح جهان و تدریس بر اساس ارزش های اسلامی و ایرانی را نشان داد. همچنین لازم به ذکر است تفاوت آشکاری میان الگوی اسلامی و ایرانی پیشنهادی دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های تهران مشاهده نشد (گرچه تفاوت هایی وجود دارد). علاوه بر این در الگوی اسلامی و ایرانی پیشنهادی این پژوهش 8 مولفه اصلی در بافتی از ارزش های اسلامی و ایرانی وجود دارد که هر یک دارای زیر بخش هایی است. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که در الگوی اسلامی و ایرانی، دانشجویان ارشد بیش از هر چیز در تدریس اساتید خود به دنبال احترام، انگیزش، ارزش مداری، دین مداری، حمایت، انسان گرایی، تعامل و کاربردی بودن هستند.
    کلیدواژگان: الگوی اسلامی و ایرانی، تدریس، دانشگاه ها، دانشجویان ارشد
  • سعید صحت*، حامد دهقانان، وحید خاشعی، وحیدرضا حلوائیها صفحات 149-178

    آنچه در خصوص عدالت سازمانی تا کنون مطرح گردیده بررسی رفتار از سوی فرادستان و ادراک از سوی زیردستان بوده است. اما طبق بیان امام علی(ع) حق، مفهومی دو سویه است و عدم رعایت حقوق فرادستان توسط زیردستان نیز می تواند منجر به شکل-گیری احساس بی عدالتی در فرادستان گشته و این ادراک با توجه به تاثیرگذاری بیشتر فرادستان بر فرآیندها و تاثیرات رفتاری آنها بر جو سازمانی، تبعاتی را به دنبال خواهد داشت که در این پژوهش برآنیم با تمرکز بر نهج البلاغه و با استفاده از شیوه پژوهش داده بنیاد (متنی) و مدل پارادایمی اشتروس- کوربین، نظریه ای را در خصوص ادراک عدالت فرادستان بسط دهیم. به عنوان نتیجه، 1232 کد بدست آمده پس از چندین بار‏ بازنگری به 242 کد تلخیص و در 37 مفهوم دسته بندی گردید. نهایتا این 37 مفهوم در قالب عوامل علی، زمینه ای، تعدیل گر، محوری، راهکارها و پیامدها، جایابی و ارتباطات آنها مشخص شد. یافته ها بیان گر آن است، علاوه بر آنکه عدالت فرادست بعدی جدید در عدالت سازمانی است، با ورود این سازه تغییری پارادایماتیک در نگرش به عدالت رخ خواهد داد و نگاه جاری را از حالت خطی و مقطع به نگاهی فرآیندی و پویا تبدیل می کند، این نگاه نسبت به فرادست منصفانه و نسبت به زیردست عزتمندانه است.

    کلیدواژگان: نهج البلاغه، عدالت سازمانی، حق، تکلیف، عدالت فرادست
  • جمال الدین سهیلی*، مهدی خاک زند، رسول پهلوان پور صفحات 177-209

    مسجد به عنوان مهمترین نمود معماری اسلامی، سنگری است که می توان از آن در جهت بازشناسی و مواجهه با تهدیدها و فرصت های پیش رو، احیای سرمایه های فرهنگی و ارزش های اسلامی استفاده نمود. بی تردید مسجد، در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و همچنین سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، و زندگی به سوی تمدن نوین اسلامی ایرانی در نیم قرن آینده، مهم ترین پایگاه نقش آفرین در این زمینه می باشد. شناسایی ویژگی ها، اصول و ارزش های موجود در معماری و شهرسازی مساجد و همچنین تطبیق متناسب آنها با نیازهای دوره معاصر، هدف پژوهش حاضر می باشد. در تحقیق حاضر به روش پیمایشی به بررسی تاثیر مدل های ادراک حسی موثر بر افزایش رضایتمندی در مساجد محله ای شهر قزوین پرداخته شده است، و نیز پس از تبیین مدل ها و مولفه های ادراک حسی، معیارهای ارزیابی موثر بر افزایش رضایتمندی در مساجد استخراج و پرسشنامه طبق طیف لیکرت تنظیم شده است، و با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) روابط بین متغیرها و میزان تاثیر آنها تحلیل گردید. یافته های تحقیق وجود رابطه معنادار بین مولفه های ادراک حسی و رضایتمندی در مساجد محله ای را نشان می دهند، که در آن میزان تاثیر گذاری شاخصه های فرهنگی و نظام اجتماعی موجود در محله از دیگر شاخصه ها بیشتر می باشد. همچنین رعایت الگوهای حسی در طراحی عناصر تشکیل دهنده مساجد باعث افزایش حس رضایتمندی شده که این امر موجب ایجاد و تقویت الگوهای معماری حسی انطباقی در مکان های مذهبی می گردد.

    کلیدواژگان: مساجد محله ای، ادراک حسی، الگوهای معماری اسلامی-ایرانی، معماری حسی انطباقی، رضایتمندی
|
  • MohammadAli Fateminia *, Fatemeh Amirabadi Pages 9-35
  • Saeed Maleki, Mostafa Aryan Kia * Pages 36-62

    Upon falling into oblivion of Iranian style of architecture in contemporary housing projects, aspects of the Islamic concept of architecture is absent from Iranian modern houses. Construction of buildings is now far from the traditional Iranian architectural style that once entailed rich Iranian-Islamic culture. This paper intends to study and analyze houses in the historical fabric of Gorgan, the capital city of Golestan Province, Iran, based on Iranian-Islamic architectural style and the influence Iranian architecture has received from the developments in modern architecture. The research method is applied-comparative and the study is interpretive-historical in nature. The statistical population consists of residential houses situated in the historical fabric of Gorgan and the ideal sample size has been calculated based on the Cochran formula 322. Questionnaires have been distributed based on simple technique of random sampling. SPSS, Excel, the One Sample t Test and the Pearson correlation coefficient have been used for data analysis. The results of Pearson test indicate “overlooking” with a coefficient of 0.357, “comfort” with a coefficient of 0.483, “privacy” with a coefficient of 0.297 and the “security of commuting for women and children” with a coefficient of 0.142 in the state of living of the settlers of houses situated in the historical fabric of the city of Gorgan, showing a meaningful and direct relation. Also, the results of One Sample t Test indicate there is a 95 percent meaningful and influential relation between satisfaction over living in the historical fabric and the degree of access to the services and facilities, sense of belongingness to the place of living, environmental indicators, the variable of liveliness, and neighborhood relations.

    Keywords: Housing, Iranian-Islamic architecture, Historical fabric, Gorgan
  • Atieh Youzbashi, Somayeh Rasulipour * Pages 63-89