فهرست مطالب

مجله فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران
پیاپی 4 (زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اصغر توفیقی*، عباس ابراهیمی کلان، بهرام جمالی قراخانلو صفحات 211-221
    مقدمه

    انفارکتوس قلبی وخیم ترین پیامد بیماری کرونری است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری رزوراترول و تمرین هوازی بر تغییرات بافتی قلب در موش های صحرایی مبتلا به انفارکتوس قلبی حاد ناشی از ایزوپروترنول می باشد.

    روش ها

    50 سر موش صحرایی نر با محدوده سنی 10-8 هفته ای و وزن 200-180 گرمی تهیه و سپس به طور کاملا تصادفی به پنج گروه 10 تایی گروه شاهد (CON)، ایزوپروترنول (ISO)، ایزوپروترنول + رزوراترول (ISO + RES)، ایزوپروترنول + تمرین (ISO + EXE) و ایزوپروترنول + رزوراترول + تمرین (ISO + RES + EXE) تقسیم شدند. تمرین هوازی هفته ای 5 جلسه دویدن روی نوارگردان با سرعت 22 متر/دقیقه به مدت 30 دقیقه و برای 8 هفته بود و گروه رزوراترول نیز به همان مدت و روزانه mg/kg 25 رزوراترول از طریق گاواژ دریافت کردند. پس از اتمام پروتکل، به غیر از گروه شاهد در بقیه گروه ها با تزریق ایزوپروترنول (دوز mg/kg/day 150) در دو روز متوالی انفارکتوس قلبی القا شد. 24 ساعت پس از آخرین تزریق، حیوانات بیهوش، الکتروکاردیوگرام (ECG) ثبت و سپس بافت قلبی جدا و تشریح گردید.

    یافته ها

     موش های صحرایی گروه شاهد دارای الگوهای ECG طبیعی و بدون انحراف بودند. تزریق ایزوپروترنول در بقیه ی گروه ها باعث اختلال در الگوی   ECG شد. در گروه ISO اندازه انفارکتوس قلبی، میلوپراکسیداز (MPO) و آپوپتوزیس افزایش معنی دار و نیز میزان سوپراکسید دیسموتاز (SOD) کاهش معنی داری نسبت به گروه CON پیدا کرد) 0/001 (p <. پیش درمانی با رزوراترول و تمرین ورزشی مانع از کاهش SOD و افزایش اندازه انفارکتوس قلبی، MPO و آپوپتوزیس گردید که در گروه ترکیبی معنادارتر از سایر گروه ها بود) 0/01  < p .

     نتیجه گیری

     ترکیب رزوراترول و تمرین ورزشی از طریق کاهش تولید سوپراکسید، پراکسیدهای چربی و فعال سازی دفاع آنتی اکسیدانی از قلب در برابر تولید استرس اکسیداتیو  پس از ایسکمی محافظت می کند.

    کلیدواژگان: انفارکتوس قلبی، تمرین هوازی، رزوراترول
  • لاله رضایی، هما مناهجی*، شهربانو عریان، سید محمد نوربخش، زهرا بهاری صفحات 222-231
    مقدمه

    از نقش گیرنده NMDA، در ارتباط با تداوم دردهای پاتولوژیک اطلاعات روشنی در دست نیست. بعلاوه پدیده تقویت طولانی مدت یاLTP  در نخاع درحفظ و توسعه دردهای نوروپاتیک نقش مهمی دارد. هدف از این مطالعه بررسی نقش گیرنده گلوتاماتی NMDA و تغییرات الکتروفیزیولوژیک  شاخ خلفی نخاع به دنبال ایجاد آسیب عصب نخاعی L5 می باشد.

    روش ها

    در این مطالعه از مدل نوروپاتیSNL استفاده گردید. در آزمایشات رفتاری از تارهای فون فری جهت سنجش آلودینیای مکانیکی از یک روز قبل از ایجاد مدل  نوروپاتی و تا روز 7 بعداز آن استفاده شد. تزریق داخل صفاقی ممانتین10 mg/Kg   به عنوان آنتاگونیست گیرنده NMDA از یک ساعت قبل از ایجاد SNL تا هفت روز پس ازآن ادامه داشت. القای LTP و ثبت از نورون های WDR شاخ خلفی در روز 7 پس ازSNL  بوسیله بساط ثبت تک واحدی نخاع به دنبال اعمال محرک پر فرکانس صورت گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که به دنبال ایجاد SNL آلودینیای مکانیکی ایجاد می گردد. تزریق  روزانه ممانتین  باعث افزایش معنی دار (0/01 < p) آستانه درد در روزهای 5، 6  و 7 (روزهای اوج درد) گردید. نتایج بررسی های الکتروفیزیولوژی نشان داد که در روز 7 پس از  SNL کاهش معنی داری (0/001 < p) در آستانه فعال سازی و یا به عبارتی تقویت طولانی مدت LTP فیبرهای C و Aδ در مقایسه با گروه شم ایجاد شده است. تجویز روزانه ممانتین توانست مانع القایLTP شود.

     نتیجه گیری

     به نظر میرسد که گیرنده های NMDA در پیدایش پلاستیسیته حاصل ازتداوم درد نوروپاتی نقش داشته باشند. استفاده از ممانتین با کنترل درد نوروپاتیک می تواند چشم انداز جدیدی برای درمان دردهای نوروپاتیک باز کند

    کلیدواژگان: آلودینیا، ممانتین، نورون های NMDA، WDR، LTP
  • حمید نجفی پور*، محبوبه یگانه حاج احمدی، حمیدرضا نصری، زهرا صادقی صفحات 232-241
    مقدمه

    بیماریهای غیرواگیر علت حدود 29/2% مرگها می باشند. پرفشاری خون یکی از مهمترین عوامل ناتوان کننده در بین این بیماریها است. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع بیماری پرفشاری خون و ارتباط آن با سایر ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی- عروقی در کرمان بود.

    روش ها

    این مطالعه از نوع مقطعی است که در 5900 نفر جمعیت 75-15 ساله کرمانی انجام شد. اطلاعات فشارخون، قند و چربیهای خون، آنتروپومتری، اعتیاد، مصرف سیگار، میزان فعالیت بدنی و وضعیت روانی (اضطراب و افسردگی) از طریق مصاحبه، معاینه بالینی و انجام آزمایشات پاراکلینیکی جمع آوری شد. جهت آنالیز آماری، از برنامهSTATA11 استفاده شد.  متغیرهای دسته بندی شده و متغیرهای عددی به ترتیب با استفاده از آزمون کای اسکور و آزمون تی مقایسه شدند. همچنین برای بررسی رابطه بین پرفشاری خون با دیگر عوامل خطر بیماری قلبی عروقی از روش رگرسیون پواسون استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین سنی شرکت کنندگان 33/5 سال  و 45/1% آنها مرد بودند. شیوع پرفشاری خون در کل 18/4%  (20/2% در مردان و  16/7%  در زنان) و در افراد با فعالیت فیزیکی کم، سطح تحصیلات کم، معتاد به تریاک و افراد دارای اضافه وزن و چاق بطور معنی داری بیشتر و در سیگاری ها کمتر از  غیر سیگاری ها بود. گروه سنی بالای 65 سال (67/7%) و  افراد بی سواد بیشترین میزان شیوع پرفشاری خون را نسبت به سایر گروه های سنی یا دارای مدرک تحصیلی داشتند. در آنالیز چند متغیره، افراد وابسته و مصرف کنندگان تفننی تریاک به ترتیب 36% و 42%  خطر پرفشاری خون بیشتری داشتند. فعالیت فیزیکی کم 31%  (0/01 <p ) و قندخون، تری گلیسرید و کلسترول بالا هم به ترتیب 76، 21 و 14 درصد خطر فشار خون بالا را افزایش دادند که در مورد قند خون معنی داری قوی وجود داشت  (0/001 <p). شیوع پرفشاری خون در مردان نسبت به زنان بیشتر بود  (0/001 < p). فعالیت فیزیکی کم شیوع پرفشاری خون را به طور معنی داری افزایش داد (19/8% در مقابل 13/9% ، 0/009 = p).

    نتیجه گیری

    شیوع پرفشاری خون در جمعیت بالغ شهر کرمان نزدیک  5/18 درصد بود و همبستگی مثبتی با مصرف تریاک، سن، چربیها و قند خون بالا، سطح تحصیلات پایین ، فعالیت فیزیکی کم و چاقی داشت.

    کلیدواژگان: اعتیاد به تریاک، پرفشاری خون، چاقی، دیابت، سیگار، فعالیت فیزیکی
  • فاطمه زارع مهرجردی، حمیدرضا پازوکی طرودی، منصوره سلیمانی، مرجان عجمی، ناهید ابوطالب* صفحات 242-249
    مقدمه

    ریموت ایسکمیک پره کاندیشنینگ (RIPC = remote ischemic preconditioning) پدیده ای است که در طی آن دوره های کوتاه مدت ایسکمی در یک اندام دور موجب حفاظت بافت از آسیب های ناشی از ایسکمی طولانی می گردد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی نقش نیتریک اکساید در ایسکمی پره کاندیشنینگ کلیه بر صدمات ناشی از ایسکمی-ریپرفیوژن مغزی در بافت هیپوکامپ می باشد.

    روش ها

     60 موش سوری نر نژاد BALB/C با وزن 35-30 گرم به طور تصادفی در شش گروه قرار گرفتند. گروه sham، گروه  IR(ایسکمی گلوبال مغزی)، گروهIPC  (ایسکمی موقت کلیه)، گروه (IPC+IR) RIPC، گروه L-NAME + IPC + IR (تزریق L-NAME 30 دقیقه قبل از (IPC، گروه L-NAME + sham + IR.  سه روز بعد از ایسکمی مغزی، میزان تراکم سلولی در ناحیه CA1 هیپوکامپ و میزان نیتریک اکساید(NO)  بافت هیپوکامپ در گروه های مختلف اندازه گیری شد.

    یافته ها

    RIPC  از کاهش تراکم سلولی در ناحیه CA1 هیپوکامپ به دنبال ایسکمی جلوگیری کرد (0/05 ≥ p). افزایش در میزان نیتریک اکساید  هیپوکامپ در گروه RIPC در مقایسه با گروه IR مشاهده شد (0/05 ≥ p). مهار نیتریک اکساید به وسیله L-NAME، اثرات محافظتی  RIPC بر کاهش صدمات بافتی در هیپوکامپ ایسکمیک را مهار کرد (0/01 ≥ p).

     نتیجه گیری

    افزایش نیتریک اکساید در طی RIPC  از صدمات ناشی از ایسکمی-رپرفیوژن  در ناحیه هیپوکامپ جلوگیری می کند.

    کلیدواژگان: ایسکمی پره کاندیشنینگ کلیه، ایسکمی-رپرفیوژن مغزی، موش سوری، نیتریک اکساید
  • مریم کاظمی، نامدار یوسف وند* صفحات 250-256
    مقدمه

    اعمال نرمال غده تیرویید، به حضور عناصر کمیاب برای سنتز و متابولیسم هورمون های تیروییدی وابسته است. منگنز و وانادیوم دو عنصر مهم در حفظ سلامت تیرویید می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان تغییرات هورمون های تیروییدی، منگنز و وانادیوم سرم، در شرایط کم کاری تیرویید القا ء شده با پروپیل تیواوراسیل بود.

    روش ها

    تعداد 21 سر موش صحرایی بالغ نر به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل از آب آشامیدنی فاقد دارو  و گروه تیمار با دوز پایین، 1 میلی گرم پروپیل تیواوراسیل در 100 میلی لیتر آب و گروه تیمار با دوز بالا، 10 میلی گرم از این دارو  در 100 میلی لیتر آب آشامیدنی به مدت 45 روز دریافت نمودند. تحت بیهوشی عمیق از حیوانات خونگیری و سپس نمونه های سرم جمع آوری گردید. سطح سرمی هورمون های تیرویید توسط روش رادیوایمیونواسی و میزان عناصر سرم توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی فاقد شعله، اندازه گیری شد.

    یافته ها

     در گروه های تیمار، میزان هورمون های تیروکسین و تری یدوتیرونین سرم بصورت معنی داری کاهش  نشان داد.0/001  < p . مقدار منگنز در هر دو دوز افزایش نشان داد 0/05< p   در دوز کم و 0/001 < p    در دوز بالا در صورتیکه  افزایش سطح وانادیوم سرم، معنی دار نبود.

     نتیجه گیری

     کم کاری تیرویید القاء شده وابسته به دوز با پروپیل تیواوراسیل، باعث کاهش سطح هورمون های تیروییدی و افزایش غلظت منگنز سرم می گردد اما بر میزان وانادیوم سرم اثر معنی داری ندارد. لذا در صورت تجویز این دارو، هومیوستازی منگنز ممکن است دستخوش تغییر گردد که بررسی این موضوع در شرایط مختلف از جمله در درمان پرکاری تیرویید نیازمند تحقیقات بیشتری است.

    کلیدواژگان: پروپیل تیواوراسیل، کم کاری تیروئید، منگنز، وانادیوم
  • محمد زمانیان*، محمدرضا حاجی زاده، علی شمسی زاده، الهام حکیمی زاده، محمد مومن زاده، مرتضی امیر تیموری، محمد الله توکلی صفحات 257-262
    مقدمه

    ورزش شدید و طولانی سبب خستگی عضلانی می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مکمل نارینژین بر خستگی عضلانی و برخی شاخص های بیوشیمیایی مرتبط با خستگی در موش های صحرایی ماده بود.

    روش ها

    در این مطالعه تجربی، 20 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تیمار با mg/kg80 نارینژین تقسیم شدند. نارینژین به صورت خوراکی روزانه به مدت 30 روز تجویز شد. در روز سی ام ورزش شنا وامانده ساز انجام و سطح سرمی گلوکز و فعالیت لاکتات دهیدروژناز اندازه گیری شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مدت زمان خستگی عضلانی در گروه دریافت کننده مکمل نارینژین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری طولانی تر بود. نارینژین همچنین سطح سرمی گلوکز را افزایش (0/01 < p) و فعالیت لاکتات دهیدروژناز را کاهش داد (0/001 < p).

     نتیجه گیری

     مطالعه حاضر نشان داد که نارینژین می تواند به طور قابل توجهی خستگی عضلانی ناشی از ورزش را به تعویق بیاندازد.

    کلیدواژگان: تست شنا وامانده ساز، خستگی عضلانی، موش صحرایی، نارینژین
  • غلامعلی حمیدی*، اژدر حیدری، حمیدرضا بنفشه، سمانه سادات علوی، الهه اربابی، مهسا هادی زاده، سیده مریم حسینی صفحات 263-270
    مقدمه

    درد نوروپاتی دیابتی نوعی درد مزمن است که با حساسیت بیش از حد نسبت به محرک های غیر آسیب رسان (آلودینیا) و محرک های آسیب رسان (هایپرآلژزیا) مشخص می شود. مطالعات مختلف نشان می دهند، در نوروپاتی دیابتی نیتریک اکساید، پروستاگلاندین 2 E، سایتوکاین های پیش التهابی و آدیپوسایتوکاین ها مانند لپتین افزایش می یابند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آنزیم سیکلواکسیژناز-2 و سیستم نیتررژیک بر سطح سرمی لپتین در درد نوروپاتی دیابتی بوده است.

    روش ها

     دیابت در موش های بزرگ آزمایشگاهی با استفاده از استرپتوزوتوسین (mg/kg 60، داخل صفاقی) القاء شد. موشهای دیابتی با استفاده از داروهای سلکوکسیب mg/kg) 5)، ال-آرژینین  mg/kg) 50 (و  mg/kg)50) L-NAME به صورت جداگانه و ترکیب سلکوکسیب با ال -آرژینین و سلکوکسیب با L-NAME تحت درمان قرار گرفتند. سپس سطح سرمی لپتین 14 روز پس از القای دیابت مورد سنجش قرار گرفت.

    یافته ها

     به غیر از گروه دریافت کننده ال- آرژینین در سایر گروه ها کاهش معنی داری در سطح سرمی لپتین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/001>p). سطح سرمی لپتین در گروه دریافت کننده ال- آرژینین به طور معنی داری افزایش یافت.

     نتیجه گیری

    مهار سیکلواکسیژناز- 2 سبب کاهش سطح لپتین شده که بخشی از این تاثیرات در ارتباط با سیستم نیتررژیک می باشد.

    کلیدواژگان: لپتین، سلکوکسیب، سیکلواکسیژناز-2، نوروپاتی دیابتی، نیتریک اکساید
  • محدثه محمدی ساردو، محمد نبیونی، باقر امیرحیدری، علی ماندگاری* صفحات 271-280

    سد خونی-بیضوی یک فراساختار منحصر به فرد در بیضه پستانداران بالغ می باشد که با فراهم کردن یک ریز محیط مناسب باعث فرایند اسپرم زایی طبیعی می گردد. دانستن مکانیسم های مرتبط با عملکرد های سد خونی-بیضوی می تواند جهت معرفی اهداف جدید برای توسعه داروهای ضد بارداری در مردان مورد استفاده قرار گیرد. ضمنا درک مکانیسم های مولکولی بعضی از مختل کنندگان سد خونی- بیضوی از قبیل کادمیوم و بیس فنولA، نه تنها روش هایی را برای مدیریت اختلالات تولید مثلی القاء شده توسط سموم فراهم می کند، بلکه کاندیداهای مولکولی جدیدی برای توسعه داروهای ضد بارداری معرفی می نماید. سد خونی- بیضوی از ساختارهای همزیست اتصالات محکم، تخصیص یافتگی های اکتوپلاسمیک قاعده ای، دسموزوم ها و اتصالات شکافدار بین سلول های سرتولی مجاور تشکیل می شود. برخی از پروتئین های اتصالی در سد خونی- بیضوی نقش ساختاری داشته و برخی دیگر دارای نقش تنظیمی می باشند. مطالعات نشان داده است که باروری در جنس نر می تواند توسط آلاینده های مختلفی آسیب ببیند. گزارش هایی در خصوص آسیب های تولید مثلی از قبیل کاهش تعداد اسپرم ها، کاهش کیفیت مایع منی، ناباروری، القاء سرطان و سایرآسیب های پاتولوژیکی در نتیجه تماس با آلاینده های محیطی متعدد در مردان وجود دارد. همچنین مشخص شده است که برخی از این ترکیبات (کادمیوم، بیس فنول A، فتالات ها، پرفلویورواکتانوییک اسید) اثرات خود را به وسیله هدف گیری کردن اتصالات در سد خونی- بیضوی اعمال می کنند. در این مقاله مروری یافته هایی درباره ساختار و عملکرد سد خونی- بیضوی و نیز آسیب های بیضوی القا شده توسط آلوده کنندگان محیطی در مردان از قبیل تخریب سد خونی- بیضوی به طور خلاصه ارایه می شود.

    کلیدواژگان: آلاینده های محیطی، اتصالات سلولی، اختلالات تولید مثلی، سد خونی-بیضوی
|
  • Asghar Tofighi*, Abbas Ebrahimi Kalan, Bahram Jamali Qarakhanlou Pages 211-221
    Introduction

    Myocardial infarction is the worst consequence of coronary disease. The present study aimed at evaluating the effect of resveratrol (RES) supplementation and aerobic training (EXE) on cardiac tissue alteration in rats with acute myocardial infarction due to isoproterenol (ISO) application.

    Methods

    Fifty male Wistar rats (age; 8-10 weeks, weight; 180-200 g) were randomly divided into five groups (n = 10): control, ISO, ISO + RES, ISO + EXE and ISO + RES + EXE groups. The EXE groups ran for 8 weeks and 5 times per week on treadmill at speed of 22m/min for 30 minutes. Rats in the RES groups received daily 25 mg/kg of resveratrol orally for 8 weeks. At the end of the experiment all animals received subcutaneous injection of isoproterenol (150 mg/kg/day) on two consecutive days. Twenty-four h after the second injection of isoproterenol all animals were anesthetized and EEG patterns were recorded. Then myeloperoxidase activity, superoxide dismutase and apoptosis were measured in the isolated cardiac tissue.

    Results

    The results showed that rats in control group had a normal ECG patterns without deviation. Isoproterenol caused disturbances in the ECG pattern. In ISO group, rate of infarction size, MPO and apoptosis were significantly increased, and level of SOD was decreased (p < 0.001). Pretreatment with resveratrol and exercise training led to significantly decreased in infarction size, MPO and apoptosis and significantly increased in SOD. These changes in the ISO + Ex + Res group was significant than other groups (p < 0.01).

    Conclusion

    The combination of resveratrol and aerobic exercise by reducing the production of superoxide, lipid peroxides and activation of antioxidant defense helps to protect the heart against oxidative stress and development of apoptosis after ischemia.

    Keywords: Aerobic training, Myocardial infarction, Resveratrol
  • Laleh Rezaee, Homa Manaheji*, Shahrbanoo Oryan, Syyed Ali Noorbakhsh, Zahra Bahari Pages 222-231
    Introduction

    Role of NMDA receptors in persistence of pathological pain is not clear. In addition, long-term potentiation (LTP) has a crucial role in development and maintenance of neuropathic pain. The aim of this study was to investigate the role of glutamate NMDA receptor and electrophysiological changes in spinal dorsal horn following L5 spinal nerve ligation.

    Methods

    The model of spinal nerve  ligation (SNL) was used in this study. In behavioral experiments to evaluate mechanical allodynia, Von frey filaments were used from a day before induction of neuropathy up to 7 days after neuropathy. Memantin 10 mg/Kg, i.p.,  as NMDA antagonist, was injected one hour before SNL up to 7 days afer SNL. LTP induction  and dorsal horn WDR neurons recording was performed by spinal single unit set up on day 7 after high frequeny stimulus (HFS) induction.

    Results

    SNL induced mechanical allodynia . Daily injection of memantin increased thershold of pain significantly (p < 0.01) at the period of maximum pain (days 5, 6 and 7). Electrophsiological recording showed a significant decrease in the thershold of activation of C and Aδ fibers or LTP induction (p < 0.001) 7 days after SNL, compared to sham group. Daily administration of memantin prevented  induction of LTP.

    Conclusion

    It seems that NMDA receptors are involved in development of plasticity during neuropathic pain. Control of neuropathic pain by memantin might open a new insight  in treatment of neuropathic pain.

    Keywords: Allodynia, LTP, Memantin, NMDA receptors, WDR
  • Hamid Najafipour*, Mahboobeh Yeganeh Hajahmadi, Hamidreza Nasri, Zahra Sadeghi Pages 232-241
    Introduction

    Non-communicable diseases account 29.2% of deaths. Hypertension is one of the most debilitating factors among these illnesses. The prevalence of hypertension and its relationship with other cardiovascular disease risk factors in Kerman was the purpose of this study.

    Methods

    This is a cross sectional study performed on 5900 Kerman adults 15- 75 years old. Information on blood pressure, blood glucose and lipids, anthropometry, opium addiction, smoking, physical activity and mental health (anxiety and depression) were collected by interview and clinical examination and paraclinical laboratory findings. For statistical analysis STATA11 was used.  Qualitative variables and the quantitative variables were compared using the chi-square and t-test respectively.  Poisson regression was used to examine the relationship between hypertension and other cardiovascular risk factors.

    Results

    The mean age of participants was 33.5 years, and 45.1% were male. The prevalence of hypertension was 18.4% in total (20.2% in males vs.16.75% in females), and it was significantly higher in subjects with low physical activity, addicted to opium, diabetics, overweight and obese. The highest prevalence was seen in age group above 65 years (66.5%). Illiterates had higher prevalence of hypertension (36 % more risk compared to educated people). In multivariate analysis, risk of hypertension in dependent and fancy consumers of opium was 36% and 42% higher than non-consumers, respectively. High levels of blood glucose, cholesterol and triglyceride increased risk of hypertension by 76%, 21% and 14%, respectively (most significance for   blood glucose, p < 0.001). Male gender had significant effect on the risk of hypertension. Low physical activity, significantly increased prevalence of hypertension (19.8% vs. 13.9%, p = 0.009).

    Conclusion

    The prevalence of hypertension in Kerman was about 18.5 percent and was positively associated with opium addiction, age, lower education, low physical activity, high serum glucose, overweight and obesity.

    Keywords: Addiction, Diabetes, Hypertension, Low physical activity, Obesity, Smoking
  • Fatemeh Zare Mehrjerdi, Hamidreza Pazoki Toroudi, Mansoureh Soleimani, Marjan Ajami, Nahid Aboutaleb* Pages 242-249
    Introduction

    Remote ischemic preconditioning (RIPC) is an episode of intermittent sub lethal and brief ischemia in one organ, which causes protection against severe ischemia in another remote organ. The main purpose of this study was to assess the relevance of nitric oxide (NO) in renal ischemic preconditioning during brain ischemia-reperfusion in hippocampal tissue.

    Methods

    60 male BALB/C mice weighting 30-35g randomly were divided into six groups. Sham-operated group, IPC group (transient renal ischemia), IR group (global brain ischemia), RIPC (IPC+IR) group, L-NAME + IPC + IR group (L-NAME was injected 30 min before RIPC), L-NAME + sham + IR group. Three days after brain ischemia, the cell density in hippocampal CA1 subregion and the level of nitric oxide (NO) in hippocampus tissue were measured in different groups.

    Results

    RIPC prevented the reduction in cell density in hippocampal CA1 area following ischemia (p ≤ 0.05). The level of nitric oxide was significantly increased in the hippocampus in comparison with the IR group (p ≤ 0.05). L-NAME reversed the protective effects of RIPC on ischemic hippocampal damage by inhibition of nitric oxide (p ≤ 0.01).

    Conclusion

    Increased nitric oxide during RIPC can protect the hippocampus against damage caused by ischemia-reperfusion.

    Keywords: Brain ischemia-reperfusion, Mice, Nitric oxide, Renal ischemic preconditioning
  • Maryam Kazemi, Namdar Yousofvand* Pages 250-256
    Introduction

    The normal activity of thyroid depends on the presence of some trace elements required for the synthesis and metabolism of thyroid hormones. Manganese (Mn) and Vanadium (Vn) are two important elements for maintaining thyroid health. The aim of this study was to investigate serum levels of Mn, V, triiodothyronine (T3) and thyroxine (T4) after hypothyroidism induced by propylthiouracil (PTU).

    Methods

    Twenty-one male adult rats divided into three groups. The control group received tap water. Low-dose treatment group received 1 mg PTU in 100 ml tap water and high-dose treatment group received 10 mg PTU per 100 ml of tap water for 45 days. Under deep anesthesia, blood samples were obtained. Serum levels of thyroid hormones and the trace elements ) Mn and Vn) were measured by radioimmunoassay and flameless atomic absorption, respectively.

    Results

    PTU decreased serum levels of T3 and T4 in a significant dose-dependent manner in two treatment groups (p < 0.001) .The Mn level increased by the both doses (p < 0.05 and p < 0.001) but Vn serum level did not change significantly.

    Conclusion

    PTU-induced hypothyroidism decreases thyroid hormones and increases serum level of Mn but not Vn. Administration of PTU changes manganese homeostasis. Further studies are required to ensure this consequence during treatment of hyperthyroidism by PTU.

    Keywords: Hypothyroidism, ­Manganese, Propylthiouracil, Vanadium
  • Mohammad Zamanian*, Mohammad R. Hajizadeh, Ali Shamsizadeh, Elham Hakimizadeh, Mohammad Moemenzadeh, Morteza Amirteymouri, Mohammad Allahtavakoli Pages 257-262
    Introduction

    Strenuous and prolonged exercise cause muscle fatigue. The purpose of the present study was to investigate the effect of naringin supplementation on muscle fatigue and some biochemical parameters related to fatigue in female rats.

    Methods

    Tenty female Wistar rats were randomly divided into 2 groups including control and 80 mg/kg naringin treatment. Naringin was administered by oral gavage once daily for 30 days. On the 30th day, the rats performed an exhaustive swimming exercise, and serum glucose level and lactate dehydrogenase activity were measured.

    Results

    The time to exhaustion was significantly prolonged in naringin supplementation group compared to the control group. Naringin increased serum glucose level (p < 0.01) and reduced lactate dehydrogenase activity (p < 0.001).

    Conclusion

    Naringin can significantly delay exercise-induced muscle fatigue.

    Keywords: Exhaustive swimming test, Muscle fatigue, Naringin, Wistar rat
  • Gholam Ali Hamidi*, Azhdar Heydari, Hamidreza Banafshe, Samaneh Sadat Alavi, Elahe Arbabi, Mahsa Hadizade, Maryam Hosseini Pages 263-270
    Introduction

    Diabetic neuropathy is a chronic disease characterized by allodynia and hyperalgesia. Many different studies show that nitric oxide, prostaglandin E2, preinflammatory cytokines and adipocytokines such as leptin increase in diabetic neuropathy. The purpose of this study was to investigate the effect of Cyclooxygenase-2 enzyme and nitrergic system on serum level of leptin in diabetic neuropathy.

    Methods

    Diabetes was induced in rats by streptozotocin (60 mg/kg, i.p). Separate groups of rats were treated with celecoxib (5 mg/kg), L-arginine (50 mg/kg), L-NAME (50 mg/kg), combination of celecoxib and L-arginine, and combination of celecoxib and L-NAME. Serum level of leptin was measured 14 days after streptozotocin injection.

    Results

    The leptin level significant decreased in all experimental groups (p < 0.01) except for L-arginine group which showed an increase in the leptin level.

    Conclusion

    Inhibition of cyclooxygenase 2 can reduce the serum level of leptin in diabetic neuropathy. Nitrergic system is partly responsible for this effect.

    Keywords: Celecoxib, Cyclooxygenase-2, Diabetic neuropathy, Leptin, Nitric oxide
  • Mohaddeseh Mohammadi Sardoo, Mohammad Nabiuni, Bagher Amirheidari, Ali Mandegary* Pages 271-280

    The blood-testis barrier (BTB) is a unique ultrastructure in adult mammals’ testis, which creates a unique microenvironment for normal spermatogenesis. Knowing the BTB mechanisms of actions can be used to reveals new targets for male contraceptive development. Meanwhile, understanding the molecular mechanisms of some BTB disruptors  such as cadmium and bisphenol-A not only provide approaches to manage toxicant-induced reproductive dysfunctions but it also illustrates new candidates molecules for contraceptive developments. The BTB is constituted by coexisting tight junctions (TJ), basal ectoplasmic specializations (basal ES), desmosomes and gap junctions between adjacent Sertoli cells. Some of the junctional proteins function as structural proteins of BTB and some other have regulatory roles. Studies have shown that male fertility can be impaired by various toxicants. Exposure of men to several environmental toxicants is reported to be associated with reduced sperm counts, poor semen quality, and infertility in addition to their effects to induce cancer and other pathological conditions. Some of them (cadmium, bisphenol A, phthalates, perfluorooctanoic acid) are known to exert their effects by targeting junctions in the blood -testis barrier. In this review, we will summarize the findings on the BTB structure and function as well as environmental pollutant-induced testicular injuries in men, such as BTB disruption.

    Keywords: Blood-testis barrier, Cell junctions, Environmental pollutants, Reproductive dysfunctions