فهرست مطالب

نشریه پژوهش های ماهی شناسی کاربردی
سال هشتم شماره 1 (بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/02/12
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسن هاشمی*، محسن صفائی، احسان کامرانی، علی سالار پوری صفحات 1-8

    پارامترهای جمعیتی چغوک نقره ای معمولی (Gerres oyena) در ذخیره گاه زیست کره حرا در استان هرمزگان از شهریور 1395 تا مرداد 1396 موردمطالعه قرار گرفت. نمونه برداری با استفاده از روش های مختلف شامل ترال قایقی، مشتا، خوربند و تور محاصره ای (پاکشی) به صورت ماهانه انجام شد. درمجموع 823 عدد ماهی چغوک نقره ای مورد زیست سنجی قرار گرفتند. میانگین طول کل برای چغوک نقره ای 35/1±5/8 سانتی متر که در دامنه 9/3 تا 5/13 قرار داشتند. رابطه طول کل- وزن کل برای چغوک نقره ای معمولی به صورت 21/3L0088/0= W به دست آمد. بر اساس یافته های این تحقیق پارامترهای رشد L∞ وK برای چغوک نقره ای به ترتیب 18 سانتی متر و 5/1 (در سال) برآورد شد. بیشینه سن 1/2 سال و میزان مرگ ومیر طبیعی (M) 68/2 در سال تخمین زده شد. بر اساس داده های فراوانی طولی به دست آمده می توان گفت که جمعیت غالب این گونه در منطقه بیشتر افراد جوان بوده که بر نقش حمایتی مناطق پوشیده از مانگرو به عنوان نو زادگاه این ماهیان تاکید می نماید.

    کلیدواژگان: خلیج فارس، ذخیره گاه زیست کره حرا، چغوک معمولی نقره ای، پویایی جمعیت
  • حسن تقوی*، ماریا محمدپور، محمدرضا رحیمی بشر صفحات 9-19

    در این پژوهش شاخص های وضعیت، هپاتوسوماتیک و گونادوسوماتیک گونه های جنس Alosa مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه بر داری از 5 ایستگاه (رودسر، کلاچای، چابکسر، چمخاله و کیاشهر) در سواحل شرقی گیلان در سال 1394 انجام پذیرفت. در مجموع 693 قطعه  شگ ماهی نمونه برداری شدند که در فرمالین 10 درصد فیکس و به آزمایشگاه انتقال یافتند سه گونه شگ ماهی براشنی کووی (Alosa.braschnikowi)، شگ ماهی دریای خزر (A.caspia)، شگ ماهی مهاجر (A.kessleri) شناسایی شدند، که به ترتیب 354 نمونه (08/51 درصد)، 78 نمونه (25/11 درصد) و 261 نمونه (67/37 درصد) محاسبه شدند. نمونه ها در 7 کلاسه سنی (1تا 7سالگی) قرار داشتند که بیشترین درصد فراوانی گونه براشنی کووی در سن 3 سالگی (83/39 درصد)، گونه خزری در سن 4 سالگی (18/37 درصد) و گونه مهاجر در سن 4 سالگی (23/40 درصد) بود. بیشترین میانگین وزن و طول در گونه براشنی کووی مشاهده شد که به ترتیب 173/05±75/32 گرم و 270/27±39/38 میلی متر بود.کمترین میانگین وزن و طول در گونه خزری مشاهده شد که بترتیب 137/53±52/83 گرم و 247/66±32/11 میلی متر به ثبت رسید. شاخص وضعیت،  گنادوسوماتیک و هپاتوسوماتیک در سه گونه براشنی کووی، خزری و مهاجر به ترتیب (01/0±18/0 ، 01/14±0/0 و 01/0±12/0) ، (04/0±9/0 ، 06/0±9/0 و 03/0±77/0) و (02/0±12/1،  04/0±08/1 و  02/0±2/1) محاسبه گردیدکه دارای اختلاف معنی داری با هم نبودند (p>0/05). نسبت جنسی گونه های براشنی کووی و مهاجر 1:1 (تعدادماده: نر) بود، در حالی که این میزان در گونه خزری 33/1:1 بود.

    کلیدواژگان: Alosa braschnikowi، A، caspi، A، kessleri، هپاتوسوماتیک، گونادوسوماتیک، وضعیت
  • عیسی حاجی رادکوچک*، رحمان پاتیمار، محمد هرسیج، ارسلان بهلکه صفحات 20-29

    در این پژوهش برخی ویژگی های زیست شناسی شامل نسبت جنسی، شاخص گنادوسوماتیک، هم آوری و قطر تخمک جمعیت ماهی کاراس (C. gibelio) در مناطق مورد مطالعه از اسفند ماه 1393 تا مهر ماه 1394 مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری به صورت ماهانه صورت گرفت و تعداد 247 نمونه از سد گلستان و 208 نمونه از سد وشمگیر با تور پره صید شدند. نسبت جنسی ماهیان صید شده از سد گلستان برابر 23/10 : 1 و نسبت جنسی ماهیان صید شده از سد وشمگیر برابر 56/1:10 بود. بالاترین میانگین شاخص گنادوسوماتیک (GSI) در منطقه سد گلستان برای جنس ماده خرداد ماه و برای جنس نر اردیبهشت ماه مشاهده گردید که برای مادها و نرها بترتیب 20/12 و 28/3 بدست آمد و در منطقه سد وشمگیر برای هر دو جنس ماده و نر در خرداد ماه مشاهده گردید که برای مادها و نرها بترتیب 15/11 و 93/2 بدست آمد. بیشینه طول کل و وزن در منطقه سد گلستان برای ماده ها بترتیب برابر 00/196 میلی متر و 35/141 گرم و برای نرها 00/156 میلی متر و 42/52 گرم و در منطقه سد وشمگیر برای ماده ها بترتیب برابر 00/240 میلی متر و 60/280 گرم و برای نرها 00/179 میلی متر و 75/81 گرم ثبت گردید. کمینه، بیشینه و میانگین هم آوری مطلق در منطقه سد گلستان بترتیب برابر با 71/327، 09/83134 و 67/13272 و در منطقه سد وشمگیر 82/4857، 00/430416 و 02/65270 و کمینه، بیشینه و میانگین هم آوری نسبی (تخم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در منطقه سد گلستان بترتیب برابر با 93/147، 02/5432 و 48/1002 و در منطقه سد وشمگیر بترتیب برابر با 94/100، 34/10722 و 99/1283 محاسبه شد. میانگین قطر تخمک ها در منطقه سد گلستان 64/0 میلی متر و از 11/0 تا 39/1  و  در منطقه سد وشمگیر 62/0 میلی متر و از 13/0 تا 11/1 متغیر بود.

    کلیدواژگان: Carassius gibelio، تولیدمثل، سد گلستان، سد بوستان
  • احمدرضا جبله*، رسول قربانی، حامد کلنگی، غلامعلی بندانی، سعید شربتی صفحات 30-38

    هدف از تحقیق حاضر بررسی تنوع ژنتیکی بچه ماهیان کلمه (Rurilus rutilus caspicus) حاصل از زاده های مولدین وحشی، پرورشی و ترکیبی با استفاده از 5 نشانگر ریزماهواره (CA1،CA7،CypG27،Lid1،Rru4) بود. در مجموع 90 عدد بچه ماهی (30 نمونه از هر جمعیت) صید و جهت بررسی های ژنتیکی در الکل اتیلیک 96 درصد به منظور استخراج DNA نگهداری شد. متوسط تعداد الل در سه جمعیت وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 4/10، 4/10 و 9 بود در مجموع، تعداد 29 الل در هر سه جمعیت مشاهده گردید. تعداد آلل موثر از زاده های وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 78/6، 58/7 و 80/6 آلل در سه جمعیت بود. فراوانی الل در میان جمعیت های وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 7، 8 و 8 بود. همه کاهش فراوانی الل در ماهی وحشی به خاطر هم خوانی و رانش ژنتیکی بود. میانگین ارزش هتروزیگوسیتی مشاهده شده (Ho) در زاده های جمعیت وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 85/0، 77/0 و 85/0 بود.  همچنین هتروزیگوسیتی موثر (He) در جمعیت وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 828/0، 859/0 و 849/0 بود. حدوا همه جایگاه ها انحراف از تعادل هاردی-واینبرگ را نشان دادند. فاصله ژنتیکی در میان جمعیت زاده های وحشی، پرورشی و ترکیبی به ترتیب 459/0، 298/0 و 684/0 به دست آمد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع درون افراد 90 درصد بود، درحالیکه این تنوع در میان آن ها تنها 3 درصد بود. مقدار متوسط ضریب تمایز Fst  (032/0) نشان می دهد که تمایز ژنتیکی کم بین سه جمعیت می تواند توسط تعداد الل کم در سطح جمعیت توضیح داده شود. علاوه بر این، مهاجرت طبیعی (Nm) بین دو ایستگاه 394/7 به دست آمد. تجزیه و تحلیل خوشه UPGMA بر اساس فاصله ژنتیکی نشان داد که جمعیت پرورشی و ترکیبی در یک شاخه جداگانه از شاخه جمعیت وحشی قرار دارند.

    کلیدواژگان: بچه ماهی کلمه، Rutilus rutilus caspicus، تنوع ژنتیکی، سیجوال، نشانگر ریزماهواره
  • رحیم عبدی*، علی غلامی، سولماز شیرعلی، زهرا بصیر صفحات 39-47

    گزارش های متعددی مبنی بر وجود تفاوت های هیستومورفولوژی ساختار ایمنی طی فصول سرد و گرم در ماهیان وجود دارد. در این تحقیق تعداد 10 قطعه تاسماهی ایرانی سالم و هم اندازه برای هر فصل و به تعداد مساوی برای هر جنس به ترتیب از استخرهایی با دمای 30/7 و 90/27 درجه سانتی گراد از انستیتو تحقیقات بین المللی ماهیان خاویاری دکتر دادمان رشت صید و مورد مطالعه قرار گرفت. پس از زیست سنجی نمونه هایی به طول 5/0 سانتی متر از نواحی قدامی، میانی و خلفی روده تهیه و در محلول فرمالین ده درصد قرار داده شدند. سپس از نمونه ها به روش استاندارد و معمول تهیه مقاطع بافتی برش هایی به ضخامت 6-4 میکرون تهیه و رنگ آمیزی H&E بر روی آنها انجام گرفت. نتایج مشاهدات نشان داد که تعداد سلول های لنفوسیتی در داخل بافت پوششی روده در دو فصل سرد و گرم تفاوت معنی داری را نشان داده و تراکم آن ها در فصل سرد بیشتر از فصل گرم بود (p<0.05). این بافت ها می توانند با تولید لنفوسیت های فراوان نقش ایمنی زایی بسیار مهمی در سیستم دفاعی به ویژه در فصل سرد داشته باشند. این امر بیانگر تاثیرپذیری سیستم ایمنی از تغییرات دما در فصول مختلف سال بویژه در فصل سرد می باشد.

    کلیدواژگان: هیستومورفولوژی، ساختار لنفاوی، روده، تاسماهی ایرانی
  • ناصر کوسج*، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور صفحات 48-57

    طی سال های اخیر فعالیت های طبیعی و انسانی توانسته میزان زیادی آلاینده های فلزی را وارد اکوسیتم های آبی نماید. این آلاینده ها قادرند که در طول زنجیره غذایی بصورت تجمعی افزایش پیدا کنند. تحقیق حاظر به بررسی میزان فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت عضله ماهی شورت Silago Sihama در سه منطقه استان هرمزگان (قشم، بندرخمیر و بندرپل) به دلیل اهمیت آنها پرداخته است. 180 نمونه ماهی شورت در سه منطقه مورد مطالعه در طول دو فصل تابستان و زمستان نمونه برداری انجام شد. پس از زیست سنجی، نمونه های ماهی شورت به روش هضم شیمیایی آماده سازی شدند و میزان فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس توسط دستگاه جذب اتمی قرایت گردیدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که از لحاظ غلظت عناصر سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت عضله ماهی شورت بین مناطق مورد مطالعه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود دارد p<0.05)). همچنین از نظر غلظت عناصر سرب، نیکل، روی، آهن و مس دربافت عضله ماهی شورت در سه منطقه مورد مطالعه بین دو فصل تابستان و زمستان از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده شد p<0.05)). بطوریکه هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ماهی شورت در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه دیگر می باشد. مقایسه غلظت فلزات در بافت عضله ماهی شورت با مقادیر استاندارد نشان داد که غلظت فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس کمتر از استانداردهای FAO,WHO و EPA است. ارزیابی خطر غذایی مصرف گونه مورد مطالعه نشان دهنده آن بوده است که مصرف این ماهی با میزان مصرف فعلی از نظر فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس خطری برای مصرف کنندگان آن ندارد.

    کلیدواژگان: ارزیابی پتانسیل ریسک، هضم شیمیایی، ماهی شورت Silago Sihama، دستگاه جذب اتمی و استان هرمزگان
  • مهدی سهراب نژاد، محمد سوداگر*، محمدرضا قمی، محمد مازندرانی صفحات 58-69

    در مطالعه حاضر، تاثیر جایگزینی پودر ماهی با کنجاله سویا بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و باکتری های اسید لاکتیک روده فیل ماهیان جوان مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان با 9 جیره (40 درصد پروتئین خام) که در آن سطح جایگزینی کنجاله سویا  با آرد ماهی 0% (کنترل)، 40% و 80%  سطح  مولتی آنزیم افزوده شده 0، 01/0% و 02/0% بود، به مدت 12 هفته تغذیه شدند. افزودن پودر سویا در جیره منجر به کاهش رشد گردید به طوری که ماهیان در تیمار با سطح جایگزینی 80 درصد کنجاله سویا  با آرد ماهی دارای کم ترین وزن نهایی و بالاترین ضریب تبدیل غذایی بودند، در تیمارهای بدون کنجاله سویا غلظت بالاتر آنزیم (2 گرم در کیلوگرم) منجر به متوسط وزن نهایی بالاتر و ضریب تبدیل بهتری گردید. نتیجه مشابه زمانی که کنجاله سویا به میزان 40 درصد جایگزین پودر ماهی شد، ایجاد گردید که نشان دهنده تاثیر مثبت آنزیم در سطح بالاتر بر عملکرد رشد بوده است. با این وجود، تفاوت بین وزن نهایی ماهیان در جیره های مختلف با یکدیگر معنی دار نبود (05/0 > p). ماهیان تغذیه شده با جیره های افزوده شده با 0 و 40 درصد پودر سویا حاوی 2 گرم در کیلوگرم آنزیم دارای بیشترین درصد پروتئین لاشه بوده اند (05/0 > p). مقدار چربی لاشه ماهیان بین 08/11 درصد تا 74/11 درصد بوده و تفاوت بین تیمارها مشاهده گردید. پروفیل اسید های چرب لاشه تحت تاثیر تیمارهای غذایی قرار گرفت. ماهیان تغذیه شده با جیره کنترل و تیمارهای حاوی آنزیم (بدون افزودن سویا) و همچنین تیمارهای شماره 4 و 5 (حاوی 0 و 1 گرم در کیلوگرم آنزیم و 40 درصد سویا) دارای بیشترین میزان اسید های چرب امگا-3 و ایکوزاپنتانوییک اسید بودند. جیره حاوی 80 درصد سویا بدون افزودن آنزیم دارای کم ترین میزان اسید های چرب امگا-3، اکوزا پنتانویک اسید و دکوزا هگزانوییک اسید بود (جیره 7). جیره های آزمایشی سبب افزایش معنی دار تعداد باکتری های لاکتوکوکوس لاکتیس، لاکتوباسیلوس کارواتوس، لاکتوباسیلوس پلانتاروم، پدیکوکوس پنتاساسیوس، مجموع باکتری های هوازی و بی هوازی گردیدند. بالاترین مقدار باکتری های یاد شده در تیمار حاوی 80 درصد پودر سویا جایگزین پودر ماهی و 2 گرم آنزیم در کیلوگرم اتفاق افتاد. نتیجه این مطالعه نشان داد که کنجاله سویا بهمراه مکمل آنزیمی در سطح 2 گرم در کیلوگرم می تواند تا 40 درصد جایگزین پودر ماهی در جیره غذایی فیل ماهیان پرورشی گردد.

    کلیدواژگان: کنجاله سویا، عملکرد رشد، اسیدهای چرب، باکتری های اسیدلاکتیک روده، فیل ماهی
  • معصومه ملکی*، محمدرضا ایمانپور، ولی الله جعفری، حامد کلنگی میاندره صفحات 70-79

    دوره های گرسنگی طی مراحل رشد و نمو ماهی می تواند روی شاخص های رشد  و فراسنجه های خونی ماهی تاثیر بگذارد. به منظور بررسی اثرات رشد جبرانی بر شاخص های رشد و پاسخ های فیزیولوژیکی (گلوکز، پروتئین کل و کلسترول) مطالعه ای به مدت 8 هفته روی بچه ماهیان کپور معمولی (Cyprinus carpio) با وزن اولیه 87/. ± 88/13 گرم انجام گرفت. بچه ماهیان در چهار گروه 0 (تیمار1)، 2روزه (تیمار2)، 4روزه (تیمار3) و یک هفته (تیمار4) گرسنگی و هر یک با 3 تکرار متحمل دوره های گرسنگی و سیری شدند . در پایان آزمایش نمونه های خون برای آنالیز بیوشیمیایی از هر یک از تیمارهای آزمایشی گرفته شد و متابولیت های مورد نظر از طریق اسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. نتایح نشان داد شاخص های رشد از جمله وزن نهایی، نرخ رشد، نرخ رشد ویژه و افزایش وزن بدن در تیمار شاهد با تیمار 2 روز و یک هفته گرسنگی اختلاف معنی داری داشتند (05/0<P) ولی بین تیمارهای 1 روز گرسنگی با تیمار شاهد اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0>P). همچنین فاکتور وضعیت و ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نداشت (05/0>P). مقادیر گلوکز بین گروه شاهد با تیمار گرسنگی اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0<P) ولی در پروتئین کل و کلسترول بین تیمار شاهد و تیمار گرسنگی اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که این ماهی توانایی سازگاری فیزیولوژیکی را تحت دوره های کوتاه مدت گرسنگی و تغذیه مجدد دارد.

    کلیدواژگان: گرسنگی، رشد جبرانی، فراسنجه های خونی، کپور معمولی
  • ابراهیم ستوده*، زینب اسحاق نژاد، رعنا بهادری، سید حسین مرادیان صفحات 80-88

    در مطالعه حاضر اثرات عصاره های ماکروجلبک های سارگوسوم (Sargassum cristaefolium) و گراسیلاریا (Gracilaria pygmaea) بر عملکرد رشد و شاخص های خونی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. قزل آلای رنگین کمان (با میانگین وزن اولیه 23/0 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: گروه تغذیه شده با جیره شاهد (جیره پایه فاقد عصاره)، و سه گروه تغذیه شده با جیره حاوی 500 (mg/kg) عصاره ماکروجلبک سارگوسوم (SA)، جیره حاوی 500 (mg/kg) عصاره ماکروجلبک گراسیلاریا (GL) و جیره حاوی 250 (mg/kg) عصاره ماکروجلبک سارگوسوم و 250 (mg/kg) عصاره گراسیلاریا (SA+GL) انجام شد. غذادهی ماهیان به صورت دستی و روزانه در 4 نوبت و در حد سیری انجام شد. تعویض آب روزانه و قبل از اولین وعده غذایی صورت گرفت و آزمایش به مدت 8 هفته انجام شد. نتایج نشان داد که شاخص های رشد مانند میانگین وزن نهایی، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش وزن (WG)  و فاکتور وضعیت (CF)  در میان گروه های مختلف تفاوت معنی داری ندارد 05/0>P. شاخص کبدی در ماهیان تغذیه شده با جیره های شاهد و حاوی سارگوسوم به طور معنی داری بالاتر بود 05/0<P. در بین شاخص های خونی میزان هموگلوبین در ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی گراسیلاریا به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد بالاتر بود. در بین ترکیبات بیوشیمیایی خون نیز میزان تری گلیسیرید در گروه تغذیه شده با جیره شاهد نسبت به گروه های تغذیه شده با جیره های حاوی سارگوسوم و ترکیبی از سارگوسوم و گراسیلاریا بالاتر بود 05/0<P. در مجموع می توان بیان کرد افزودن عصاره های ماکروجلبک های سارگوسوم و گراسیلاریا در جیره قزل آلای رنگین کمان اثرات قابل ملاحظه ای بر عملکرد رشد و تغذیه و شاخص های خونی این ماهی ندارد.

    کلیدواژگان: عملکرد رشد، مکمل غذایی، تغذیه، جلبک های قهوه ای، جلبک های قرمز، قزل آلای رنگین کمان
  • کیوان عباسی رنجبر*، عطا مولودی صالح، سهیل ایگدری، علینقی سرپناه صفحات 89-96

    در این مطالعه مقایسه خصوصیات اندازشی و شمارشی و پارامترهای زیستی، شامل پارامترهای رابطه طول-وزن و شاخص وضعیت ماهی کولی ارومیه (Alburnus atropatenae) در رودخانه‌های مهابادچای، قلعه‌چای و گدارچای حوضه دریاچه ارومیه مورد مقایسه قرار گرفت. در مجموع تعداد 20 صفت اندازشی و 7 صفت شمارشی اندازه‌گیری و شمارش شد. آنالیز واریانس یک‌طرفه برای مقایسه هر یک از صفات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین جمعیت‌های مورد مطالعه درکلیه صفات به جز صفات طول چنگالی، فواصل شکمی- سینه‌ای و شکمی- مخرجی، طول پیش‌پشتی و پس‌پشتی، طول سر و قطر چشم تفاوت معنی‌داری با یکدیگر داشتند (05/0p<). آنالیز تجزیه به مولفه‌های اصلی (PCA)، تحلیل همبستگی کانونی (CVA) و خوشه‌ای (Cluster Analysis) با این صفات مورد بررسی قرار گرفت که نتایج CVA  جمعیت گدارچای را جدا از دو جمعیت دیگر نشان داد همچنین آنالیز خوشه‌ای نیز این نتایج را تایید کرد. همچنین در صفات شمارشی، جمعیت‌های مورد مطالعه در صفات شعاع‌های منشعب باله پشتی و مخرجی و خار آبششی پایین تفاوت معنی‌داری با یکدیگر داشتند. پارامترهای مربوط به رابطه طول- وزن و شاخص‌وضعیت نیز محاسبه شد. بر اساس نتایج حاصل از رابطه طول-وزن مقدار b، 26/3 و 75/2 همچنین شاخص‌وضعیت 02/1 و 18/1 به‌ترتیب برای جمعیت‌های مهابادچای و قلعه‌چای محاسبه شد. بالابودن شاخص‌وضعیت نشان دهنده وضعیت نسبتا مطلوب برای زیست این گونه در زیستگاه‌های مورد مطالعه می‌باشد.

    کلیدواژگان: اندازشی و شمارشی، تجزیه به مولفه های اصلی، مهابادچای، شاخصوضعیت
|
  • Hassan Hashemi*, Mohsen Safaie, Ehsan Kamrani, Ali Salarpouri Pages 1-8

    Population parameters of Common silver-biddy (Gerres oyena) were studied in Hara Biospher Reserve from September 2016 to August 2017. All fishes were sampled by boat trawl, beach seine and trapping barriers. Growth parameters were determined using the monthly length–frequency data. The Mean total length was calculated 8.5±1/35 cm for Common silver-biddy. The value of L∞ and K were calculated 18 cm and 1.5 yr-1 respectively. The rate of natural mortality (M) were estimated 2.68 yr-1. The length-weight relationship were determined as W= 0.0088 L 3.21 and W= 0.00887L 3.21 for Common silver-biddy. Results showed these fishes were juvenile and emphasized on supporting roles of creeks for Gerridae as nursery ground.

    Keywords: Persian Gulf, Hara Biospher Reserve, Gerres oyena, Population parameters
  • Hassan Taghavi*, Maryam Mohammadpour, Mohammadrza Rahimibashar Pages 9-19

    In this study, hepatosomatic, gonadosomatic and condition of Alosa species were studied. A sampling were done from 5 stations (Rossdar, Clachay , Chaboksar, Chamkhala and Kiyoshahr) was arried out on the eastern coast of Gilan in 2016. A total of 693 sampling fish were collected. Samples were transferred to the laboratory in 10% formalin formaldehyde. Three species of Alosa namely Alosa.braschnikowi, A.caspia and A.Kessleri were identified, which were 354 samples (51.08%), 78 samples (25.3% 11%) and 261 individuals respectivetly (37.67%) were calculated.Fish were divide into 7 age classes (1 up to 7 years old), the highest percentage of A.braschnikowi population at age 3 (39.83%), A.caspia at age 4 (37.18%), and A.Kessleri species at age 4 (23 .40%). The highest mean (± standard error) in weight and length was observed in the A.braschnikowi species, which was 32.75 ± 05.027 grams and 38.39 ± 27.27 mm respectively. The lowest mean (± standard error) in weight and length was observed in A.caspia, which was 83.52 ± 53.13 and 11.32 ± 66.27 mm, respectively.In the three studied species of A.braschnikowi, A.caspia and A.Kessleri, the status index, gonadosomatic and hepatosomatic index (0.18 0.01, 0.12 ± 0.01 and 0.12, 0.01), (9.0 ± 0.04) 0.0 ± 0.06 and 0.77 ± 0/0) and (1.12 ± 0.0, 1.08 ± 0.04 and 1.2 ± 0.0), has no significant differences (p> 0.05). The sex ratio of the A.braschnikowi and A.Kessleri was 1: 1 (male: female), but in the A.caspia it was 1.33: 1.

    Keywords: Alosa braschnikowi, A.caspi, A.kessleri, Hepatosomatic, Gonadosomatic, Condition
  • Eisa Hjirad Koochak*, Rahman Patimar, Mohammad Harsij, Arsalan Bahalkeh Pages 20-29

    This study conducted to study some biological traits of Carassius gibelio in Golestan dam and Voshmgir dam  from February to September 2015. During the study, 247 specimens from Golestan dam and 208 specimens from Voshmgir dam were sampled using small beach seine. The sex ratio of fish caught from Golestan dam to 1:10/23 and  the sex ratio of fish caught from the dam Voshmgir1: 10/56. The highest average gonadosomatic index (GSI) in Golestan dam for female to male June and May, respectively, were observed for females and males respectively 12/20 and 3/28 in the dam area Voshmgir for both female and male was observed on June 11/15 and 2/93 respectively for females and males respectively. The maximum total length and weight of Golestan dam area for females and males respectively 196/00 mm, 141/35 gr and 156/00 mm, 52/42 gr and in the dam area Voshmgir for females respectively 240/00 mm, 280/60 gr and for males was 00/179 mm, 81/75 gr. Minimum, maximum and mean absolute fecundity in Golestan dam with 327/71 respectively, 83134/09 and 13272/67 and in the dam area Voshmgir 4857/82, 430416/00 and 65270/02 and minimum, maximum and average were Relative fecundity (eggs per kg body weight) respectively in Golestan dam with 147/93, 5432/02 and 1002/48 and in the dam area Voshmgir respectively, with 100/94,  10722/34 and 1283/99 respectively. The mean diameter of 0/64 mm eggs in Golestan dam and from 0/11 to 1/39 and 0/62 mm and 0/13 to 1/11 Voshmgir dam area was variable.

    Keywords: Carassius gibelio, reproduction, Golestan dam, Voshmgir dam
  • Ahmadreza Jabaleh* Pages 30-38

    The aim of present study was to compare levels of genetic polymorphism between offspring of  wild , farmed and mix of them of Roach (Rurilus rutilus caspicus) using five microsatellite loci  (CA1, CA7, CypG27, Lid1, Rru4). Genetic diversity was investigated by studying samples collected from three population, 90 fish, thirty specimen form each population. All samples fixed in ethanol 96% until DNA extraction. The average number of alleles in wild, farmed and mixed brood stock offspring were 10.4 and 10.4 and 9 alleles, respectively. A twenty nine total alleles were observed in all three populations. The numbers of effective alleles of wild, farmed and mixed offspring were 6.78, 7.58 and 6.80 alleles in each population, respectively. The Allele frequency among wild, farmed and mixed population were 7, 8 and 8, respectively.  All frequency decline in wild fish due to inbreeding and genetic drift. The mean of observed heterozygosis (Ho) values were 0.85, 0.77 and 0.85 in wild, farmed and mixed offspring respectively. Also effective heterozygosis (He) were 0.828, 0.859 and 0.849 in wild, farmed and mixed offspring respectively. Approximately, all of loci showed deviation from Hardy-Weinberg equilibrium. The genetic distance among of wild, farmed and mixed offspring populations were 0.459, 0.298 and 0.684, respectively. The results of Molecular Variance Analysis revealed that genetic diversity within individual was 90 percent, while among them was 3 percent. The Fst value was 0.032 that indicates the low genetic differentiation between the three populations which could be explained by the low number of alleles in three populations. Furthermore, the Natural Migration (Nm) between two stations was obtained 7.394. UPGMA cluster analysis based on genetic distance showed that the breeding population and combined in a separate branch of the branches are wild population.

    Keywords: Fingerling roach, Rutilus rutilus caspicus, genetic diversity, Syjeval, microsatellite markers
  • Rahim Abdi*, Ali Gholami, Solmaz Shirali, Zahra Basir Pages 39-47

    There were numerous reports that lymphatic structure organs differences in histomorphological structurs during cold and warm seasons. 10 healthy Persian sturgeon with same size respectively was taken from pools in both winter and summer, with water temperature of 7/30 and 27/90 ° C from Beheshti sturgeon cultivation and breeding centre of the international sturgeon research institute of doctor Dadman of Rasht. After biometric, 0.5 centimeter samples of anterior, middle and posterior of intestine were removed and placed in formalin fixative solution. Then, the samples were prepared using standard methods and conventional tissue sections, 4-6 microns thick slices were prepared and stained by H&E. Results showed the number of lymphocyte in intestinal epithelial tissue in both cold and warm season, showed a significant difference and their density of it was more in the cold season compared to warm season (p<0.05).This shows the immune system influence of temperature changes especially in cold seasons.

    Keywords: Histomorphology, lymphatic structure, intestine, Persian sturgeon
  • Naser Koosej*, Hojatollah Jafariyan, Abdolvahed Rahmani, Abdolrahman Patimar, Hosna Gholipoor Pages 48-57

    In recent years, anthropogenic and natural activities have caused high levels of metal contamination into the aquatic ecosystem. These pollutants can accumulate in the food chain. The present study examined the amount of metals such as lead ,Nickel, Zink, Copper and Iron in the muscle tissue of Silago Sihama because of their importance in three regions of the Hormozgan province.Sampling was done in three station (Qeshm, Khamir Port and Pol Port) and two seasons, winter and summer. After bioassay, the samples of Silago Sihama were prepared through Chemical digestion method and the amount of metals was measured using atomic absorption device. The results obtained for the concentration of metals (Pb, Ni, Zn, Cu and Fe) in muscle of short fish showed that, there were significant differences between stations (Qeshm, Khamir Port and Pol Port), and also between winter and summer seasons (p<0.05). In both cases in the winter and summer, lead ,Nickel, Zink, Copper and Iron concentrations in Qeshm were significantly higher than Khamir Port and pol Port. Comparison of the metal concentrations in fish muscle tissue shorts with standard values showed that the concentrations of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron were lower than FAO, WHO and EPA standards. Food risk assessment of case study specie indicates that the consumption of Silago Sihama with the current consumption rate causes no danger to consumers from the viewpoint of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron.

    Keywords: Potential health risk assessment, Chemical digestion, Silago Sihama, Atomic absorption spectrometry, Hormozgan province
  • Mehdi Sohrabnezhad, Mohammad Sudagar*, MohamadReza Ghomi, Mohamad Mazandarani Pages 58-69

    In this study, the effects of replacing fish meal with soybean meal on growth performance, feed efficiency, body composition, fatty acid profile and gut lactic acid bacteria of beluga sturgeon, Huso huso. Nine diets were formulated (40% crude protein) in which soybean meal was replaced by fish meal at 0 (control), 40 and 80% supplemented and with three multi-enzyme level 0, 1 or 2 g/kg of Kemin multi-enzyme. Fish were fed on experimental diets for 12 weeks at 1% body weight. Addition of soybean meal decreased growth performance and the effect was more pronounced when with increasing levels of soybean meal (P<0.05) and minimum final weight occurred at 80% of fish meal replaced by soybean meal. Body fatty acid composition was affected by dietary treatments. Fish fed the control diet; diets with enzyme supplementation (without the addition of soybean meal) as well as diets 4 and 5 (40% soybean meal; 0 or 1 g/kg enzyme) had the highest n-3 and eicosapentaenoic acid. In contrast, soybean meal at an inclusion level over 40% negatively influenced n-3 fatty acid. The lowest content of eicosapentaenoic acid and docosahexaenoic acid and n-3 fatty acid was observed in fish fed diets with 80% soybean meal without the inclusion of enzyme (treatment 7). Addition of soybean meal at both 40 and 80% replacement level regardless of enzyme supplementation increased the number of gut Lactococcus lactis, Lactobacillus carvatus, Pediococcus pentaseceous, Lactobacillus plantarum, total aerobic counts and total anaerobic counts. The highest number of bacterial counts occurred in diet containing 80% soybean meal with 2 g/kg enzyme (treatment 9) (P<0.05). The results of this study indicated that soybean meal with enzyme supplementation at 2 g/kg can substitute 40% for fish meal in commercial diets of great sturgeon.

    Keywords: Soybean meal, Growth performance, Fatty acids, Gut lactic acid bacteria, Beluga
  • M. Maleki*, M.R Imanpour, V.Jafari, H.Kolangi Miandare Pages 70-79

    Starvation periods of fish in during the developmental stages on growth indices and blood factors can be affected. The effects of compensatory growth on growth indices and physiological responses (glucose, total protein and cholesterol), study for 8 week investigated in Juveniles of common carp (Cyprinus carpio). The fish were divided in 4 experimental groups with initial weight (13/88±0/88 gr) in triplicate that included: 0 (T1) 2 days (T2), 4 days (T3) and a week (T4) starvation and refeeding periods each with 3 replicates were suffered. At the end of testing blood samples for biochemical analysis of each of the treatments used and metabolites were measured by spectrophotometry methode. Results showed growth indices including the final weight, growth rate, specific growth rate and body weight gain in the control and treatment 2 days a week of starvation were significantly different (p<0.05) but between treatments 1 day starvation and control there was no significant difference (p>0.05). The condition factor and feed conversion ratio in all treatments no significant difference (p>0.05). glucose levels between treatment starvation and control groups showed significant differences (p<0.05) but the total protein and cholesterol were not significantly different between control and starved treatments (p>0.05). The results suggest that commomcarp has the physiologic adjustment ability to short-term starvation and re-feeding period.

    Keywords: starvation, hematology, commoncarp, compensatory growth
  • Ebrahim Sotoudeh* Pages 80-88

    this experiment was carried out to investigate the effects of supplementing two macroalgae Sargassum cristaefolium and Gracilaria pygmaea extracts in feed on some growth indices, hematology and blood constituents of juvenile rainbow trout (Onchorhynchus mykiss). Rainbow trout were randomly divided into four groups: a control group was fed with basal diet, and three treated groups fed with basal diet supplemented with 500 (mg/kg) S.cristaefolium (SA), 500 (mg/kg) G.pygmaea (GL) and 250 (mg/kg) S.cristaefolium + 250 (mg/kg) G.pygmaea (SA+GL) for 8 weeks. The fish were fed 4 times by hand to apparent visual satiation and water was changed every day. Results showed that growth factor such as final fish weight, specific growth rate (SGR), weight gain (WG) and condition factor (CF) were not significantly different among treated groups (P > 0.05). Hepatosomatic index (HSI) was significantly higher in fish fed control or SA diets (P < 0.05). Among the blood parameters, hemoglobin levels in fish fed diet containing gracilaria was significantly higher than the control group (P < 0.05). Among the biochemical composition of blood, group fed the control diet had higher triglycerides level compared to the groups fed diets containing sargassum or a mix of sargassum and gracilaria (P < 0.05). These results indicated that dietary supplementation of sargassum and gracilaria extracts in rainbow trout feed had not significant impacts on growth performance and blood parameters of this fish.

    Keywords: Growth performance, Dietary supplement, Nutrition, Brown algae, Red algae, Rainbow trout
  • Keivan Abbasi*, Atta Mouludi-Saleh, Soheil Eagderi, Alinaghi Sarpanah Pages 89-96

    This study was conducted to compare the morphometric and meristic characters and biological parameters including length-weight relationship parameters and condition factor comparison of Urmia bleak (Alburnus atropatenae</em>) from Mahabad-Chaie, Ghale-Chaie and Gedar-Chaie rivers of Lake Urmia basin.  A total of 20 morphometric and 7 meristic traits were measured. Morphometric data was standardized to eliminate the effects of allometric growth. One-way ANOVA analysis were used for comparison of traits. The results of morphometric data showed a significant differences in all traits except fork length, ventral- pectoral and ventral- anal distance, pre and post dorsal length, head length and eye diameter. PCA, CVA and Cluster analysis were performed with these traits. CVA showed that Gedar-Chaie population distinguished from other populations, confirming by Cluster analysis. Also, studied population in terms of meristic traits showed a significance differences in branched rays of dorsal and anal fins lower gill rakers. Also, length-weight (LWRs) parameters and condition factor were estimated. Based on the results, the b</em> values was 3.26 and 2.75 also condition factor were calculated 1.02 and 1.18 for the Mahabad-Chaie and Ghale-Chaie populations, respectively. Higher condition factor reflects the relatively favorable condition of their habitat in the studied rivers.

    Keywords: Morphometric, meristic, Principal Component Analysis, Mahabad-Chaie, Condition factor