فهرست مطالب

مطالعات جامعه شناختی شهری - پیاپی 33 (زمستان 1398)

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی شهری
پیاپی 33 (زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/12/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد سلطانی فر، علی جعفری*، کاظم علیزاده صفحات 1-22

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی در پیش بینی تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی و اخلاقی در فضای شهری می باشد. روش تحقیق از نظر دستیابی به هدف از نوع کابردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی افراد بالای 18 سال ساکن در شهر اردبیل می باشد که تعداد آنها مطابق با آخرین سرشماری نفوس و مسکن 115 هزار نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود. گردآوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت .ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد هوش هیجانی بار آن و پرسشنامه تعاملات اجتماعی، پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت اجتماعی و اخلاقی است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی و فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون پیرسون و رگرسیون بررسی شد. نتایج نشان داد با بالا رفتن هوش هیجانی افراد تعاملات اجتماعی آنها بالا رفته است. همچنین با بالا رفتن هوش هیجانی، امنیت اجتماعی و اخلاقی نیز ارتقا یافته است. در نهایت هوش هیجانی در پیش بینی تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی و اخلاقی در فضای شهری تاثیر گذار بوده است.

    کلیدواژگان: امنیت اجتماعی، امنیت اخلاقی، تعاملات اجتماعی، هوش هیجانی
  • رضاعلی محسنی*، خلیل کمربیگی، فرزاد درویشی صفحات 23-50

    وفاق اجتماعی، پایه و اساس هر نوع برنامه ریزی و سیاستگذاری در جامعه محسوب می شود، تعیین میزان و عوامل مرتبط با آن، می تواند به امر توسعه در آن جامعه کمک نماید. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین میزان وفاق اجتماعی و برخی از عوامل مرتبط با آن در جامعه ی شهری ایلام است. این پژوهش، با روش پیمایشی و داده های آن با استفاده از تکنیک پرسشنامه    جمع آوری شده است. تعداد نمونه مورد بررسی 380  نفر از شهرنشینان در شهرستان ایلام   می باشد. نتایج تحلیل آماری بر روی داده ها در دو بخش توصیفی و تبیینی ذکر شده است.  یافته های توصیفی بیانگر آن است که میزان وفاق اجتماعی عام در بین پاسخگویان در حد متوسط می باشد. نتایج آزمون F نشان داد که بین مشارکت اجتماعی، قشر اجتماعی و میزان تحصیلات با وفاق اجتماعی رابطه ی مثبت و معنی دار و متغیر تقدیرگرایی با وفاق اجتماعی معکوس و معنی دار است. همچنین کلیه ی متغیرهای وارد شده در معادله ی رگرسیون، توانستند 40/0 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند که بیشترین سهم متعلق به مشارکت اجتماعی با 36/0 و کمترین سهم متعلق به قشر اجتماعی با 09/0 بود. می توان عنوان کرد، پدید آمدن نوعی از وفاق کاذب در جامعه، از موانع اصلی ایجاد وفاق اجتماعی عام بوده که باید با در پیش گرفتن راه کارهای مناسب، در کاهش این نوع از وفاق، حرکت کرد.

    کلیدواژگان: وفاق، وفاق اجتماعی عام، جامعه ی شهری، انسجام اجتماعی
  • خیام عباسی صفحات 51-82

    در این نوشتار، پدیده ی ازخودبیگانگی در محیط شهری مسکو در داستان بلند «دل سگ»، اثر میخاییل بولگاکف مورد مطالعه قرار گرفته است. این داستان بلند، سرخوردگی نویسنده از انقلاب سال 1917م روسیه را بازتاب می دهد. پرسش مطرح شده در این نوشتار این است که پدیده ی الیناسیون انسان شهرنشین، چگونه به صورت یک الگو در ادبیات داستانی شوروی شکل گرفته و بولگاکف با چه شیوه ای در صدد طرح، توصیف و حل این مساله برآمده است؟. خاستگاه این پژوهش در پارادایم تفسیری و روش کیفی قرار می گیرد و داستان مورد مطالعه، با تکنیک «گزینش نمونه مشهور» انتخاب شده است. برای تحلیل اثر از منظر جامعه شناسی نیز تیوری های بیگانگی مارکس، ماکس وبر و زیمل مبنا قرار گرفته اند. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که بولگاکف توانسته با طرح داستان در قالب فابل و هجو، خطای نظریه ای و عمل انقلابی تاریخی (پراکسیس) در ایدیولوژی مارکسیسم لنینی - استالینی برای خلق انسان پرولتر شهری را در همان سال های اول انقلاب اکتبر تحلیل، و نتایج و پیامدهای منفی و مخرب آن را پیش بینی کند. به جز این، نویسنده اهداف فرعی تری همچون مخالفت آشکار با انقلاب اکتبر روسیه را هم دنبال و عنوان کرده است.

    کلیدواژگان: ازخودبیگانگی، ازخودبیگانگی فردی، بیگانگی شهری، مسائل شهری، داستان روسی، بولگاکف
  • احسان حیدری، احمد آذین*، محمدعلی چیت ساز صفحات 83-111
    پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی موثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز صورت گرفته است. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 500 نفر جمع آوری شد که از جمعیت 331556 نفری سرپرستان خانوار ساکن در کلانشهر اهواز به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. متغیر وابسته (عدم توسعه ی پایدار شهری)، به دو شیوه ی نگرشی و عملکردی عملیاتی شد و رابطه ی آن با متغیرهای مستقل؛ شامل شیوه ی مدیریت، قوم گرایی، تقدیرگرایی، سنت گرایی و سطح آرمان ها؛ که برگرفته از نظریات جامعه شناسان مکتب تکاملی توسعه و مکتب نوسازی توسعه است؛ فرضیه سازی و آزمون شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد و داده های به دست آمده نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل یافته ها فرضیات پژوهش را تایید کرد و تنها متغیر سنت گرایی مبتنی بر نگرش مورد تایید واقع نشد. نتایج پژوهش نشان داد که معادله ی پیش بینی میزان عدم توسعه ی پایدار شهری، 6/33 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر چندمتغیره نیز گویای آن بود که متغیرهای سطح آرمان ها، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت مستقیم و متغیرهای تقدیرگرایی، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت غیرمستقیم، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر عدم توسعه ی پایدار شهری دارند.
    کلیدواژگان: عدم توسعه ی پایدار شهری، کلانشهر اهواز، تقدیرگرایی، سطح آرمان ها، مکتب نوسازی
  • میترا حبیبی، مژده جمشیدی* صفحات 112-146

    در دوران معاصر نگاه انتقادی به مسایل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد «زندگی روزمره» و شناسایی مسایل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت های نظری و مولفه های موثر بر آن تجلی می یابد. در نیم قرن اخیر، به موازات «چرخش فضایی» نظریه های اجتماعی، «زندگی روزمره» محور مطالعات فضا و روش های شناخت آن قرار می گیرد. تعبیر فضا به امری اجتماعی، چندلایه ای و رابطه ای، پیش فرض هایی از این چرخش است. در این دوران نظریات به مثابه ی یکی از نیروهای سازنده ی فضا در نظریه ی «تولید اجتماعی فضا» مطرح می شود. همین امر ما را بر آن داشت که ضمن بررسی کلی انواع نظریات اجتماعی به سطح بندی آن ها در خوانش فضا بپردازیم؛ تا از این طریق دیدگاه جامع تری برای شناخت، تحلیل مسایل و ارایه ی راهکارهای فضایی داشته باشیم. از این رو نخست به بررسی پیش فرض های نظریات اجتماعی (سطح کلان و خرد با تاکید بر فضا، زندگی روزمره و کنش) و سپس با محوریت مفهوم کنش؛ به مثابه ی یکی از مهم ترین لایه های فضایی؛ به سه نظریه ی نمایشنامه، پرکتیس و تناقض می پردازیم. در نهایت این نظریه ها برای کاربست در خوانش فضا سطح بندی و ابعاد گوناگون آن ها بررسی می شود.  ازاین رو کلیات هر نظریه؛ با استناد به متون، اسناد کتابخانه ای و اینترنتی؛ در یک چارچوب توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی توضیح داده می شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر یک از نظریه های مورد بررسی در سطحی از خوانش فضا کاربرد و کارایی دارد.

    کلیدواژگان: سنت نظری اجتماعی، خوانش فضا، تولید فضا، زندگی روزمره، کنش
  • فیروزه خزایی کوهپر، مهناز رونقی نوتاش*، شهلا کاظمی پور صفحات 147-171

    دنیای جدید را عصر جهانی شدن نامیده اند؛ پدیده ای فراگیر با ابعاد متعدد که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و همه کشورها را درگیر نموده است. بنابراین، بررسی آثار و پیامدهای این پدیده از ضروریات علوم اجتماعی است. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی جامعه شناختی ابعاد اجتماعی و فرهنگی جهانی شدن و تاثیر آن برفرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی به عنوان ساکنین پایتخت است. بدین منظور 400 نفر از شهروندان 18 تا 65 ساله ی ساکن در مناطق 22 گانه شهرتهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و داده های تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جهانی شدن از منظر اجتماعی-فرهنگی بررسی شده و فرهنگ شهروندی نیز با مولفه هایی نظیر قانون گرایی، مسئولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی سنجیده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که رابطه ی معنی داری میان ابعاد اجتماعی و فرهنگی جهانی شدن و فرهنگ شهروندی شهروندان ساکن شهر تهران وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، رسانه های ارتباط جمعی در بین ابعاد اجتماعی و فرهنگی جهانی شدن بیشترین تاثیر را بر فرهنگ شهروندی این شهروندان دارد.

    کلیدواژگان: جهانی شدن، اجتماعی و فرهنگی، فرهنگ شهروندی، شهروندان تهرانی
  • اعظم خطیبی*، ابوالفضل نیکزاد صفحات 172-202

    فرهنگ شهرنشینی ، به علت تراکم و ناهمگونی و فقدان نسبی آشنایی نزدیک شخصی، روابط انسانی را بسیار ناشناخته، سطحی و گذرا کرده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه میان فرهنگ شهرنشینی با تعاملات اجتماعی در فضاهایشهری در شهر ملایر است. روش پیمایشی- تحلیلی است، شیوه نمونه گیری چند مرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد شده با پایایی 826/0 و واحد تحلیل فرد است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین فرهنگ شهرنشینی با تعاملات اجتماعی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. اما این رابطه بین مولفه های فرهنگ شهرنشینی (نوع دوستی، قانون گرایی، مسئولیت پذیری، فردگرایی، توجه به محیط زیست، غریبگی) با تعاملات اجتماعی متفاوت است. مسئولیت پذیری قوی ترین (500/0=r) و قانون گرایی ضعیف ترین (025/0=r) رابطه را با تعاملات اجتماعی داشتند و رابطه بین نوع دوستی با تعاملات اجتماعی منفی شد (169/0-= r). در رگرسیون چند متغیره با توجه به مقادیر Beta مسئولیت پذیری (382/0) بیشترین تاثیر و نوع دوستی (095/0-) در جهت منفی و کم ترین تاثیر را بر تعاملات اجتماعی داشتند. .نتیجه نهایی نشان داد که رابطه معنی داری بین فرهنگ شهرنشینی و تعاملات اجتماعی وجود دارد و قدرت تعیین و پیش بینی کنندگی فرهنگ شهرنشینی بر تعاملات اجتماعی بسیار قوی است(646/0). البته با برنامه ریزی های مناسب و آموزش و سرمایه گذاری فرهنگی می توان تعاملات اجتماعی را در جهت مطلوب هدایت نمود و با بازتعریف فرهنگ شهرنشینی مدرن و هویتی ایرانی شاهد رشد نوع دوستی و قانونگرایی در تعاملات اجتماعی شد.

    کلیدواژگان: تعاملات اجتماعی، فرهنگ شهرنشینی، نوع دوستی، غریبگی، مسئولیت پذیری