فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 13 (بهمن 1398)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 13 (بهمن 1398)

  • ویژه نامه عراق
  • تاریخ انتشار: 1398/12/13
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عابد اکبری صفحه 4
  • حسن احمدیان صفحه 14

    می توان مشارکت کنندگان و حامیان تظاهرات علیه عادل عبدالمهدی در عراق را به دو مجموعه تقسیم کرد: نخست، جریان های مردمی و به ویژه نسل جوان عراق هستند که تجربه نظام پیشین را در ذهن ندارند و عمدتا تحت تاثیر رسانه های ارتباط جمعی و عمدتا بی توجه به پتانسیل عراق رهیده از بحران های ویرانگر، مطالبات عمدتا اقتصادی خود را مطرح می کنند و مجموعه دوم، جریان ها، احزاب و تشکل های سیاسی را شامل می شود که با مشاهده قدرت و اثرگذاری جریان اعتراضی، با انگیزه های مختلفی وارد آن شدند و تیرهای خود را به سمت دولت عبدالمهدی نشانه رفتند. تضاد با نقش آفرینی کشورهای خارجی در عراق و حمایت آنها از نظام سیاسی به بخشی از اعتراضات تبدیل شد. بااین حال، باید توجه داشت که ایران در نقش حامی بسیاری از نیروهای مسلط بر سامان سیاسی عراق، در طول سالیان گذشته به تدریج مورد انتقاد نیروهای معترض قرار گرفته است. نکته محوری درباره جهت گیری اعتراضات علیه ایران، همزمانی آن با «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران است. فشار بر مناطق و کشورهای متحد ایران بخشی از رویکرد اعلامی ایالات متحده علیه ایران است که به طور مستقیم و غیرمستقیم دنبال می شود. هدف محوری آمریکا در عراق امروز، برخلاف گذشته، ضربه زدن به ایران متمرکز است. مهم ترین صادرات ایران به عراق در دوره پس از سال 2003 اجماع سازی سیاسی بوده است که در فضای جدید ازسوی ایالات متحده به چالش کشیده می شود. چالش عمده ایران در فضای نوین عراق به تصدی گری آن بازمی گردد. سطح بالای تصدی گری مستقیم ایران، آسیب پذیری آن را در برابر فشارهای ساختاری و سیاست دشمنان و رقبا بالا می برد. دوایر تصمیم ساز در تهران باید بر دو محور در عراق جدید متمرکز شوند: نخست، انتقال از تصدی گری مستقیم به تصدی گری غیرمستقیم از طریق شرکا و متحدان؛ دوم و مهم تر از آن، کنترل توانمندی مخرب و قابل توجه رقبا و دشمنان در جهت دهی به افکار عمومی عراقی علیه ایران و سیاست آن در عراق.

  • قدرت احمدیان، فرشته بهرامی پور صفحه 21

    آنچه در این مقطع اکثر کشورهای منطقه از جمله عراق به آن نیاز دارند، وجود دولت مرکزی قدرتمند با اعمال اصول حکمرانی هوشمند است که با سیاست ها و استراتژی های خود موجب انسجام بیشتر جامعه و شکل گیری هویت ملی به جای هویت محلی شود. تنش های عراق را می توان در سه سطح تحلیل کرد: سطح اول، مداخله قدرت های فرامنطقه ای به ویژه ایالات متحده در عراق؛ سطح دوم، مداخله بازیگران منطقه ای؛ و سطح سوم، تنش های داخلی است که به دو دسته تنش های قومی مذهبی و تنش های عمومی تقسیم می شوند. بسیاری از عراقی ها اکنون از وضعیت ناامنی، بیکاری، نبود خدمات عمومی و فساد سیاسی و غیره سرخورده اند. این موارد سبب کاهش مشروعیت دولت شده است. اعتراضات عراق موج جدیدی از امنیتی کردن فضای منطقه علیه ایران را ایجاد می کند و قدرت های فرامنطقه ای عمدتا دلایل این اعتراضات و منشا آن را به ایران و حضور آن در عراق منتسب می کنند. عراق و تحولات آن آثار مستقیمی بر ایران و معادلات آن در سطح منطقه و جهان دارد؛ به همین دلیل، باید زمینه های تنش در عراق را تا حد امکان و با توجه به الگوی حکمرانی هوشمند کاهش داد. دولت های پس از صدام نتوانستند قانون و عدالت؛ دولت الکترونیک؛ شهر هوشمند؛ دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی، شرکت موثر در نهادهای بین المللی؛ تامین امنیت که اعتماد به نظام و درنهایت، مشروعیت را به دنبال دارد؛ و توزیع قدرت و ثروت را به طور مساوی در بین گروه های مختلف عراق تقسیم کنند؛ ازاین رو، لازم است دولت عراق با توجه به خواسته های عمومی مردم، در راستای اعمال حکمرانی هوشمند اقدام نماید. حمایت از روند تقویت دولت عراق و کمک به تقویت زیرساخت های اقتصادی این کشور و شتاب بیشتر آن در حوزه دولت الکترونیک به عنوان یک گام اساسی در مبارزه با فساد ازجمله اقداماتی است که ایران می تواند درقبال دولت عراق انجام دهد.

  • علی اکبر اسدی صفحه 33

    ابتنای اعتراضات اخیر عراق بر محرومیت، فساد و ناکارآمدی حکومت؛ همراهی قابل توجه مرجعیت با اعتراضات مسالمت آمیز؛ و بهره گیری بازیگران خارجی از فضای سیاسی و اعتراضی از اصلی ترین ویژگی های تحولات سیاسی جدید و اعتراضات مردمی در عراق محسوب می گردد. در سطح داخلی، احزاب و گروه های عراقی سعی کرده اند که اهداف و منافع خاص خود را در تحولات اعتراضی دنبال کنند و عمدتا از دریچه اهداف و منافع گروهی و بخشی به اعتراضات بنگرند. درخصوص بازیگران خارجی باید گفت که ایران و آمریکا، دو بازیگر اصلی عراق، در تحولات چند ماه اخیر نیز نقش کانونی داشته اند. در جریان تحولات اخیر عراق، جمهوری اسلامی ایران بر لزوم توجه به مطالبات مشروع مردم تاکید کرده است؛ اما رهبران ایران با اشاره بر عواقب بحران های امنیتی و ناآرامی های متداوم، بر لزوم مدیریت بحران و توجه به امنیت به عنوان اصل اساسی در همسایه غربی خود تاکید کرده اند. آمریکا در تحولات اخیر ترجیح داده است خود را در قالب یک بازیگر منتقد و همراه با جریان اعتراضی مطرح، و از وضعیت جاری انتقاد کند؛ همچنین نقش ایران را در وضعیت و مشکلات جاری عراق بزرگ نمایی کند تا از نفوذ ایران در عراق بکاهد. در آینده میان مدت، این کشور همچنان با سطحی از اعتراض ها و نارضایتی ها روبه رو خواهد بود. در آینده بلندمدت نیز به رغم ایجاد برخی تغییرات در ساختار قدرت، چالش های عمده تا حدود زیادی تداوم خواهد داشت. حمایت از نظام سیاسی دموکراتیک عراق و ارایه حمایت های لازم برای افزایش کارآمدی آن؛ افزایش انسجام و هماهنگی جریان های شیعی؛ بازنگری و ارتقا در دیپلماسی عمومی عراق و ترمیم ذهنیت های منفی برخی از گروه های اجتماعی عراق درخصوص ایران؛ توجه به طرح های نفوذ یا سدبندی نفوذ ازسوی بازیگران رقیب و حفظ تعاملات راهبردی با عراق؛ و تاکید بر اهمیت دیدگاه ها و مطالبات مردم عراق از مهم ترین اقدامات ایران درقبال این بحران در عراق هستند.

  • سیامک بهرامی صفحه 42

    منطقه اقلیم در قانون نوشته شده عراق حاکمیت فردی مستقلی ندارد و حتی شهروندان آن درقبال دولت مرکزی دارای حقوق و تعهداتی هستند. بی ثباتی در عراق می تواند آثار خاصی را بر ماهیت حکمرانی موجود در اقلیم بگذارد؛ برای مثال، تغییر در دو حوزه قانون اساسی و قانون انتخابات به شدت حکمرانی موجود در اقلیم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. چنانچه نظام سیاسی به یونیتری تغییر کند، کل حقوق فدرالی کردها در قالب مجلس مستقل، حکومت مستقل و استقلال عمل در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، نظامی و امنیتی ازدست خواهد رفت. تغییر احتمالی نظام حکومتی به ریاست جمهوری نیز هم موقعیت کردها را ضعیف خواهد کرد؛ زیرا قطعا رییس جمهوری «شیعه» عنان قدرت را دردست خواهد گرفت و همچنین سهمیه کردها در حکومت و دولت ضعیف خواهد شد و نظام سهمیه ای که تضمین کننده حقوق آنان بود، به شدت تحت فشار قرار می گیرد. بهترین وضعیت برای جمهوری اسلامی ایران، عراق یکپارچه و منسجم است. انجام اصلاحات اساسی در قالب تغییر نظام سیاسی ممکن است ایران را در عراق ضعیف نماید. در باب اقلیم کردستان نیز وضعیت دوگانه فعلی برای منافع جمهوری اسلامی ایران مناسب به نظر می رسد. گسترش دامنه بحران در عراق احتمال دارد هم آمریکا و هم کردها را به سوی استقلال آنها در حالت حداقل و ایجاد محور کردی متحد از حکمرانی های متفاوت، از عراق تا سوریه در حالت حداکثر سوق دهد؛ ازاین رو، ایران باید بکوشد چه در عراق و چه در اقلیم، بحران را کنترل، و نظام موجود را حفظ کند. شرایط عراق برای امنیت ایران و قدرت منطقه ای این کشور دارای ابعاد حیاتی است؛ به همین دلیل، می توان به دستگاه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توصیه کرد که همچنان از عراق یکپارچه، کنترل بحران ها و تضمین حضور گروه های مختلف در حاکمیت حمایت کند. تکیه بر جریان های خاص و حمایت از گروه های ویژه که به نوعی این یکپارچگی را تهدید می کنند، منافع ایران در عراق را در آینده تهدید خواهد نمود.

  • نجمیه پوراسمعیلی صفحه 56

    یکی از تحلیل های مفید برای سیاست گذاران جمهوری اسلامی ایران، بررسی مسئله چرایی نگاه اعتراضی بخشی از شیعیان عراق به ایران و سیاست های آن در عراق است. آنچه قابل توجه است اینکه نشانه هایی از تغییرات در نگاه و ذهنیت جامعه شیعه عراق درباره ایران و ایرانی به خصوص پس از برطرف شدن تهدید عینی داعش بروز و نمود یافته است. سوءبرداشت معترضان عراقی درباره ایران ابعاد مهمی دارد که عبارت اند از: 1. سیاه نمایی اقدامات ایران به عنوان رقیب (اغراق در شرارت دشمن)، 2. توجیه و عقلایی جلوه دادن رفتار اعتراضی خود و 3. ناچیز شمردن قدرت نسبی ایران (به عنوان دشمن خود). وقتی این سه عامل با دو انگیزه ترس از وضعیت حال و آینده عراق و غرور ملی ازسوی معترضان همراه می شود می تواند فاجعه بار باشد. برداشت و سوءبرداشت جامعه عراق از سیاست های جمهوری اسلامی ایران در عراق در بستر عوامل ذیل صورت می گیرد: برداشت و سوءبرداشت در پرتو پیشینه تاریخی منازعه عرب عجم؛ برداشت و سوءبرداشت از حضور فعال و آشکار ایران در عراق؛ برداشت و سوءبرداشت از نیروهای حشد الشعبی به مثابه عامل وابسته به ایران؛ برداشت و سوءبرداشت از حشد الشعبی به مثابه تضعیف دولت مرکزی؛ برداشت و سوءبرداشت از مشکلات عراق به عنوان نتیجه سیاست های ایران. به نظر می رسد بخشی از جامعه عراق تصور مثبتی از الگوی جمهوری اسلامی ایران در سیاست ورزی ندارند و از این برداشت پیروی می کنند که ایران می خواهد الگوی مدنظر خود را بر عراق نیز حاکم کند. آنها بر این باورند که در الگوی جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی، اولویت نخست، امنیت و گسترش نفوذ است که براین مبنا، ایران، عراق را پلی برای توسعه طلبی خود در منطقه می داند. همچنین بخشی از جامعه عراق با سبک زندگی برخاسته از حکومت اسلامی در ایران موافق نیستند. لزوم تغییر سیاست همسایگی ایران با عراق و تغییر نگاه ایران به عراق و رصد ذهنیت شیعیان عراق درباره ایران و سیاست های این کشور به عنوان راهکار پیشنهاد می گردد.

  • شهرام فتاحی صفحه 66

    اصولا باور به تکوین هلال شیعی با مرکزیت و سیادت ایران و تبعیت دیگر شیعیان به ویژه شیعیان عراق و دولت نوبنیاد آنها با توجه به شانتاژهای جبهه غربی عربی و برخی موانع ساختاری و هویتی فعلا از غایت خود به دور است. جمهوری اسلامی از طریق همکاری با دولت دوست در عراق می تواند به بسیاری از اهداف استراتژیک خود ازجمله: تعریف جدید از مشارکت در ترتیبات امنیتی منطقه و تنظیم روابط متعادل با جهان عرب و قدرت های بزرگ دست یابد. بازی های آینده در منطقه غرب آسیا نه صرفا براساس ایدیولوژی، بلکه برای تثبیت حوزه های نفوذ و نقش ها صورت می پذیرد. دراین راستا، درجه نفوذ و نقش ایران در منطقه به درجه اتصال استراتژیک و هدایت روابط با گروه های سیاسی متحد و دوست بستگی دارد؛ نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران از طریق این گروه های سیاسی باید فراتر از مسایل صرفا امنیتی تقابلی به سوی مسایل استراتژیک و نقش سازی هدایت گردد. برخی ناهمخوانی های معرفتی و کارکردی شیعیان عراق با جمهوری اسلامی ایران، واکنش تخاصمی جهان عرب به تکوین هلال شیعی، رادیکالیزه شدن رویکرد اعراب سنی عراق به تحولات دهه اخیر در قالب سلفی گرایی تکفیری و تروریسم، مانع تراشی های مدیریت شده توسط آمریکا و غیره از مهم ترین دلایل تبدیل احتمالی «اتصال استراتژیک» به «ابهام استراتژیک» در روابط دو کشور ایران و عراق به شمار می روند. مجموعه ای از دلایل قومیتی و عقیدتی نزد شیعیان عراق نظیر: تعلق خاطر به قومیت عربی و جایگاه تاریخی آنان در جهان عرب؛ اختلاف نگرش در باب مقوله حکومت دینی؛ فشارهای پایان ناپذیر منطقه ای و بین المللی؛ و مفاسد عدیده، انکارناپذیر و ساختاری دولتمردان کنونی عراق که باتاسف از منظر حکومت شوندگان عراقی منتسب به تهران هستند باعث فرسایش اعتبار رجال شیعی کنونی عراق و حتی تقلیل روزافزون جایگاه جمهوری اسلامی ایران شده است. این روزها داعیه اتصال استراتژیک میان دو کشور، بیشتر به ابهام استراتژیک شباهت دارد و طبعا جمهوری اسلامی ایران هرگز نمی تواند بدون تنش زدایی در حوزه منطقه و جهان، فقط به تبع علقه های ایدیولوژیک، بغداد را حوزه نفوذ ابدی استراتژیک خویش بداند.

  • هدایت حاتمی صفحه 77

    هرگاه عراق با بی ثباتی سیاسی همراه بوده، واردات این کشور و امکان صادرات کالا نیز کاهش یافته است؛ بااین حال، ایران در سال های اخیر، با سرمایه گذاری در بخش های مربوط به تولید و فروش برق و گاز طبیعی به روند روبه رشدی در زمینه صادرات دست یافته است. عراق بیش از پانزده درصد کل نیازهای غیرنفتی خود را از ایران تامین می کند که 33 درصد این میزان از طریق شش گمرک استان کرمانشاه انجام می شود و این اتفاق زمینه اشتغال بیش از سه هزار نفر را به صورت مستقیم، و هزاران نفر را به صورت غیرمستقیم فراهم کرده است. کرمانشاه ازلحاظ اهمیت جغرافیایی دروازه ورود به بازارهای سوریه، لبنان، اردن، ترکیه و اروپا از طریق عراق است. صادرات به 35 کشور از طریق گمرکات این استان صورت می پذیرد و این امر هم برای ایران و هم برای عراق سودآور است. تردد زوار از مرز خسروی امکان ایجاد بسیاری از مراکز خدماتی، مانند: هتل، رستوران، غذاخوری های بین راهی، توسعه گردشگری، ایجاد بازارچه های مرزی، و توسعه حمل ونقل را فراهم می کند که تاثیر بسیار زیادی بر درآمد، اشتغال و کاهش ناهنجاری های اجتماعی به خصوص قاچاق کالا دارد. کرمانشاه ازلحاظ توریست درمانی نیز یکی از استان های هدف بیماران عراقی است و هم اکنون در این شهر، بسیاری از بیمارستان ها پذیرای بیماران عراق هستند و چند طرح هتل بیمارستان نیز درحال ساخت است که بی شک، در ایجاد اشتغال، درآمدزایی، گردشگری و دیگر حوزه ها آثار مثبتی خواهد داشت. بی ثباتی در عراق بر بسیاری از ظرفیت های درآمدزایی استان کرمانشاه ازجمله هتل ها، حمل ونقل و اماکن خدماتی؛ تصمیم گیری مسیولان استان درخصوص توسعه زیرساخت ها، ایجاد بزرگراه ها و یا بازارچه های مرزی؛ کاهش تردد مسافران از طریق کرمانشاه به خصوص بخش عربی؛ افزایش ورود کالاهای قاچاق به کشور؛ نقض توافقنامه هایی که درخصوص توسعه مبادلات تجاری مرزی منعقد شده؛ تامین بخشی از نیازهای وارداتی ایران؛ و توسعه صنعت گردشگری و توریسم درمانی اثرگذار است. کمک به مقامات عراقی برای افزایش ثبات و تامین امنیت در این کشور، افزایش تبادلات اقتصادی میان دو سوی مرز و افزایش سرمایه گذاری در استان های همجوار با عراق به عنوان راهکار برای سیاستمداران و تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران قابل توجه است.

  • فرزاد رستمی* صفحه 85

    آنچه در عراق 2019 گذشت، تا حد بسیاری محصول فرایند فرسایشی شدن امنیت و دولت سازی است. بی ثباتی سیاسی طولانی مدت، تخریب ساختارها و زیربناها توسط داعش، درگیری های سیاسی و عملیات خرابکارانه بقایای نیروهای بعثی از عواملی هستند که شکل گیری موج دوم تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) را کلید زده اند. متغیرهای اثرگذار بر شکل گیری ناآرامی های عراق شامل متغیرهای داخلی و متغیرهای منطقه ای و بین المللی می شوند. در بخش مسایل داخلی می توان به ساختار چندفرهنگی و چندقومی عراق اشاره کرد. متغیرهای خارجی ازجمله جهت گیری همسایگان عراق (در قالب متغیرهای منطقه ای) هم در تشدید نارضایتی ها در مقطع فعلی اثرگذارند. در قالب متغیرهای فرامنطقه ای نیز می توان گفت آمریکا خواهان این است که ساختار قدرت در عراق متضاد با رویکردها و راهبردهای خود این کشور درقبال عراق نباشد. موج نوین اعتراضات دربرگیرنده تعریفی مشخص از خودباوری و استقلال در تصمیم گیری، به اضافه مدیریت اوضاع داخلی این کشور در قالب تقویت حکمرانی مطلوب است. این رویکرد نشان می دهد که این موج از تحولات، اصول، قواعد، هنجارها و دستورالعمل های مشخص تری دارد و به واقعیت منطقه ای غرب آسیا نزدیک تر است؛ زیرا به دنبال حذف شیوه های حکمرانی سنتی و جایگزینی آن با استراتژی نوینی به نام حکمرانی مطلوب، مدیریت کارآمد و پاسخگوست. اعتراضات اخیر عراق (اکتبر 2019) در دو وجه می تواند بر امنیت ملی ایران اثرگذار باشد: یک وجه آن، همان اهتمام ملی به مطالبه گری و اصرار به تحقق مدیریت کارآمد و به طور کلی، تحقق حکمرانی مطلوب است و وجه دیگر را باید در استمرار سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ و متحدان منطقه ای آن بر جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد. یکی از اهداف آمریکا شکستن دیوار امنیتی ایران در گستره منطقه و ایجاد وضعیت بحران در کنار مرزهای این کشور است. در مقطع فعلی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری نیازمند چاشنی تدبیر و آینده نگری درباره مسایل و بحران های منطقه ای است. سیاست خارجی مبتنی بر تنش زدایی منطقه ای و به فعل درآوردن ظرفیت های راهبردی جدید ازجمله در عراق، از الزامات سیاست گذاری منطقه ای جمهوری اسلامی محسوب می گردد.

  • طهمورث غلامی صفحه 95

    علی رغم خواست بخشی از افکار عمومی عراق و برخی جریان های سیاسی این کشور در چهارچوب پارلمان و دولت، خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق به آسانی سال 2011 نیست. این امر ازیک سو، با محدودیت های استراتژیکی که متوجه منافع آمریکاست مواجه است و ازسوی دیگر، در مسیر خروج، برخی موانع اجرایی و عملیاتی جدی وجود دارند. در شرایط کنونی، ماهیت و کم وکیف معادلات قدرت و امنیت در منطقه تغییر یافته و شرایط برای خروج نیروهای آمریکا دشوار شده است. این نیروها برای خروج از عراق با دو دسته محدودیت مواجه اند: اول، محدودیت های استراتژیکی که ایالات متحده آمریکا قادر به نادیده گرفتن پیامدهای استراتژیک و اساسی آنها نیست و شامل موارد زیر است: تداوم ماموریت مبارزه با داعش، پیوند تحولات سوریه و عراق، رقابت با ایران، و نگرانی از حضور رقبای بین المللی مانند: چین و روسیه؛ و دوم، محدودیت های اجرایی و عملیاتی که به مواردی مانند: ناتوانی دولت در عراق، نبود اجماع میان جناح های داخلی عراق و ترس از تحریم های احتمالی آمریکا علیه عراق اشاره دارد. تحریم هزینه های شدیدی برای بغداد به دنبال دارد و به معنی پایان یافتن تمامی پیوندهایش با آمریکاست که برای واشینگتن به شدت پرهزینه و برای رقبای آن سودمند است؛ لذا محتمل ترین سناریو، حضور نیروهای آمریکایی در قالب ناتو و یا ایتلاف بین المللی علیه داعش است که ازسوی بغداد به عنوان امری مشروع پذیرفته می شود و دامنه انتقادات مردمی به حضور آمریکا در عراق را کاهش می دهد. ترامپ هم توانسته است هزینه های آمریکا در عراق را میان اعضای ناتو تقسیم، و نفوذ آمریکا در عراق را حفظ کند. دراین راستا، چند توصیه راهبردی را می توان به جمهوری اسلامی ایران ارایه نمود: الف) باید مواظب بود که برخی از جریان های داخلی عراق، مسئولیت خروج نیروهای آمریکایی از عراق و پیامدهای بعد از آن را متوجه ایران نکنند تا نتوانند از این طریق، به احساسات ضد ایرانی در عراق دامن بزنند؛ و ب) دولت ایران باید بکوشد که از طریق گفتگو با همه جریان های داخلی عراق، آنها را به موضعی مشترک برساند و براین مبنا، باهم به تصمیمی واحد برسند؛ به همین علت، به نظر می رسد گزینه خروج مدیریت شده آمریکا از عراق برای ایران نیز مطلوب باشد.