فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 7 (تیر 1398)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 7 (تیر 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/04/18
  • تعداد عناوین: 9
|
  • عابد اکبری صفحه 4
  • علی اسمعیلی اردکانی صفحه 13

    هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی در حریم هوایی ایران و همچنین توقیف نفتکش بریتانیایی اقدامی واقع گرایانه، تاکتیکی و برمبنای یک ضرورت استراتژیک بوده است. تردید در توانایی ایران برای عملیاتی کردن اقتدار خود در دادن پاسخ جدی به تهدیدات محیط پیرامونی باعث می شد که دیگر تهدیدات تهران جدی گرفته نشود و دشمن با محاسبات اشتباه گام های بعدی را انتخاب کند. هدف این واکنش واقع گرایانه، نشان دادن اراده جمهوری اسلامی ایران در پاسخگویی به هرگونه فشار نظامی امنیتی بود. تهران با این اقدام، پیام روشنی به کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای مخابره، و به شکل غیرمستقیم اعلام کرد که تهدیداتش قابلیت عملیاتی شدن دارد و در ابعاد منطقه ای و بین المللی اثرگذار خواهد بود. نکته قابل توجه دیگر درجهت ارزیابی واکنش ایران در مقابل موضوع پهپاد و نفتکش این است که این واکنش نه در قالبی تهاجمی و به منظور تامین امنیت ملی با حداکثر اقدامات، بلکه با هدف تامین امنیت سرزمینی صورت گرفته است. به عبارتی دیگر پاسخ ایران به هر دو اقدام حداکثری و برمبنای اقدام تدافعی فعال بود. منطق بازی در خلیج فارس هنوز برمبنای حاصل جمع جبری صفر نیست. علت این امر نیز وجود کانال های سیاسی دیپلماتیک از زمان برجام و دولت های مشتاق میانجی میان دو طرف است. حرکت به سمت جنگ احتمالی زمانی اتفاق خواهد افتاد که با ازبین رفتن کارکرد کانال پیام های غیرمستقیم، بازی به سمت حاصل جمع جبری صفر تغییر کند. این واکنش، قدرت چانه زنی ایران در سطح منطقه ای را (که بسیاری تحلیلگران باور داشتند بعد از برجام ازدست رفته است) دوچندان کرد. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که به این اصل معتقد باشیم زمانی می شود با قدرت های بزرگ وارد مذاکره شد و از سوی آنها مورد احترام قرار گرفت که سررریز قدرت یک کشور مورد پذیرش و شناسایی بین المللی قرار گرفته شده باشد.

  • محمد جعفری، سعیده احمدی صفحه 19

    اصلی ترین هدف تحریم های جدید آمریکا علیه ایران، تاثیر عمیق بر اقتصاد کشور و افزایش فشار اقتصادی بر مردم با هدف افزایش نارضایتی و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت است. آمریکا این فشار را بر اقتصاد ایران ازطریق ایجاد مشکلات جدی برای همکاری های ایران با جامعه بین المللی عملی می سازد. تحریم های یکجانبه آمریکا دارای تبعات منفی بر بخش های مختلف کشور بوده است. بسیاری از صنایع که به واردات مواد اولیه از خارج وابسته اند، دچار زیان های اساسی و جدی خواهند شد. هرچند در این بین فرصت هایی نیز وجود دارد که مسیولان باید با استفاده از آنها، شرایط را برای اصلاحات اقتصادی مغتنم شمرند و بسترهای لازم را برای حذف همیشگی نفت از اقتصاد فراهم کنند. یکی از بخش های اصلی اقتصاد کشور که به شدت تحت تاثیر بازگشت تحریم های آمریکا قرار گرفت، بخش انرژی شامل نفت و گاز کشور است. تحریم های آمریکا توانسته است از قدرت ایران در زمینه حمل و فروش نفت به عنوان بخش مهمی از اقتصاد و یکی از منابع مهم درآمدهای ارزی کشور و نیز از درآمدهای دولت بکاهد. از دیگر حوزه هایی که تحت تاثیر تحریم های آمریکا قرارگرفته است می توانیم به بخش های خودرو، بنادر و کشتیرانی، مالی و بانکی، بخش عمومی، و بودجه دولت اشاره کنیم. تحریم ها در حوزه های مختلف می توانند فرصتی برای افزایش تاب آوری اقتصادی و خودکفایی در تولیدات ملی باشند؛ در حوزه هایی چون: پتروشیمی، صنعت خودرو و قطعه سازی، خدمات کشتیرانی، و تجارت بدون دلار. پیگیری جدی اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، تعجیل در تدوین راهکارهای سیاسی اقتصادی، استفاده از توان بخش خصوصی در عرصه های اقتصاد و سیاست، پیگیری حقوقی تحریم ها از مراجع ذی صلاح، و استفاده حداکثری ایران از تقابل بین اتحادیه اروپا و چین با آمریکا از راهکارهایی هستند که باید برای مقابله با تبعات منفی تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران مورد توجه قرار گیرند.

  • محمدحسین دهقانیان صفحه 29

    جنگ تجاری آمریکا و چین را باید جنگ سردی نوین تلقی نمود، با این تفاوت بارز که جنگ سرد میان اتحاد شوروی و ایالات متحده بیشتر جنگی ایدیولوژیک محور بود، اما جنگ سرد نوین عمدتا ژیواکونومیک محور است. به علاوه، به این جهت باید آن را جنگ سردی نوین دانست که به سیاست تعامل با چین به عنوان سیاست اصلی آمریکا در برابر چین درحدود سه دهه گذشته پایان می دهد. اینکه آمریکا به چه دلایلی به سیاست تعامل خود با چین پایان می دهد به ثابت شدن نادرستی دو مفروض اساسی این سیاست بازمی گردد. مفروض نخست این بود که تعامل با چین و کمک به جذب آن در اقتصاد جهانی، این کشور را به تهدیدی برای ایالات متحده تبدیل نخواهد کرد و به عبارت دیگر، چین نمی تواند به سرعت به قدرتی بزرگ تبدیل شود و مفروض دوم نیز این بود که فضای باز اقتصادی در چین به فضای باز سیاسی تبدیل خواهد شد و بنابراین، توسعه اقتصادی چین به توسعه سیاسی و دموکراتیک سازی این کشور خواهد انجامید. الگوی روابط ایران و چین در چند دهه گذشته به تدریج از عناصر و مولفه های نسبتا پایداری برخوردار شده است که بعید است با جنگ سرد تجاری چین و آمریکا تغییر اساسی در آن رخ دهد و فقط درصورت تداوم این جنگ می توان شاهد تحول تدریجی در این الگو بود. در روابط دوجانبه ایران و چین، ایالات متحده همواره در نقش عامل سوم اثرگذار حضور داشته است و سرانجام آنکه، هرچه تنوع در مناسبات خارجی کشور بیشتر باشد، چین به بهبود روابط خود با ایران توجه بیشتری خواهد کرد. هرچه دو قدرت نخست جهان در جنگ تجاری خود بیش ازپیش درگیر شوند، به نفع ایران خواهد بود؛ به این ترتیب، به نظر می رسد اقدامات زیر به تامین منافع کشور کمک کند: افزایش مبادلات اقتصادی ایران با کشورهای منطقه و تنوع سازی در مراودات تجاری، افزایش پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با کشورهای شرق آسیا، و جلوگیری از بازگشت تحریم های تحت فصل هفت منشور سازمان ملل متحد.

  • عابد اکبری صفحه 36

    مهم ترین علت اهمیت یافتن انتخابات اتحادیه اروپا در سال 2019 این است که همچنان پارلمان اروپا ستون فقرات مردم سالاری و اجرای قانون در جهان غرب به شمار می آید. جبهه اروپاگرا در پارلمان اروپا با این انتخابات به تعادل دوباره رسید. دو نیروی بزرگ حاکم بر سیاست های اتحادیه اروپا در دهه های متوالی یعنی محافظه کاران راست میانه از حزب خلق اروپایی و سوسیال دموکرات های چپ میانه برای اولین بار اکثریت خود را ازدست دادند. ازسوی دیگر، لیبرال های میانه و حزب سبزهای حامیان محیط زیست موفقیت بزرگی به دست آوردند. بنابراین، موازنه قوا بین احزاب اروپاگرا به سمت چپ متمایل شده و به یک معنا، به سمت آزادی های مدنی و سیاست های آب و هوایی گرایش پیدا کرده است. با توجه به کاهش قدرت احزاب سنتی حاکم بر پارلمان اروپا پیش بینی می شود در آینده اصلاحات ساختاری بیشتری در اتحادیه اروپا به وقوع بپیوندد. این موج می تواند با فراهم کردن رضایت شهروندان جوان اروپا نگرش اروپاناباوری را به حاشیه براند و حتی بر فتوحات احزاب راست افراطی در سطح ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپا اثر بگذارد. با توجه به نتایج انتخابات پارلمانی اروپا پیش بینی می شود در آینده، مسیر پارلمان اروپا علاوه بر ورود به تحولات داخلی ساختاری، برای پاسخ گویی به نیاز فوری ایجاد تغییر و اصلاحات عمده در نحوه برخورد با مسایل ازسوی اتحادیه اروپا، در سطح بین المللی نیز دیدگاه های خود را تغییر دهد. آرمان گرایی احزاب سبز و عبور از احتیاط درونی شده احزاب مسلط راست و چپ میانه، در سطح بین المللی نیز هویت اروپایی را مطرح خواهد کرد. نتیجه انتخابات پارلمان نشان می دهد که اتحادیه اروپا همچنان به الزامات و تعهدات خود درقبال ایران ادامه خواهد داد و این خبری ناخوشایند برای صهیونیست ها، سعودی ها و اماراتی هاست. ازسوی دیگر، سایر پرونده ها مانند راه حل تحمیلی به فلسطین، انزوای قطر، و قرار گرفتن اخوان المسلمین در فهرست گروه های تروریستی از دیگر مسایلی هستند که اتحادیه اروپا در آنها نگاهی متفاوت با آمریکا خواهد داشت.

  • حسین آجورلو صفحه 51

    با توجه به سطح بالای تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی و نیز تصاعد بحران میان آمریکا و ایران در خلیج فارس، بحث احتمال رویارویی نظامی ایران و رژیم صهیونیستی ازسوی برخی از ناظران و تحلیل گران مطرح شده است. با توجه به تحولات اخیر و روندهای موجود در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا می توان گفت آغاز هرگونه درگیری نظامی احتمالی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی با موانع جدی ای روبه روست که مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. قدرت موشکی و دفاعی ایران و متحدان منطقه ای آن؛ 2. عدم تمایل ایران به آغازگر بودن جنگ؛ 3. نزدیکی انتخابات رژیم صهیونیستی؛ 4. تلاش آمریکا برای پیشبرد طرح معامله قرن؛ 5. حضور فعالانه روسیه برای کنترل تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی. با توجه به موانع گفته شده، احتمال درگیری نظامی ایران و رژیم صهیونیستی پایین است؛ ولی می توان برخی از موارد را عوامل افزایش دهنده احتمال جنگ دانست که بیش از آنکه روندمحور باشند، رخدادمحورند. مهم ترین این عوامل عبارت اند از: 1. افزایش تنش میان ایران و آمریکا؛ 2. خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی؛ و 3. اقدام ماجراجویانه رژیم صهیونیستی برای وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران. با توجه به موانع و عوامل افزایش دهنده، احتمال وقوع جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی در شرایط فعلی پایین است و این جنگ احتمالی بیشتر از اینکه مبتنی بر روندها باشد، رخدادمحور به حساب می آید. به نظر می رسد در این شرایط، با حفظ راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران درقبال رژیم صهیونیستی، چند توصیه سیاستی و تاکتیکی می تواند به مدیریت تحولات و تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی کمک کند که مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. سناریوپردازی تحولات و روند های پیش رو برای حفظ بازدارندگی و پاسخ در برابر ماجراجویی مبتنی بر اصل تناسب؛ و 2. تقویت اقدامات کنشی علیه رژیم صهیونیستی، به جای اقدامات اعلامی و شعاری از تریبون های رسمی و غیررسمی.

  • سلمان رضوی صفحه 57

    بیست و یکمین انتخابات رژیم صهیونیستی در 20 فروردین 98 برگزار شد و سرانجام یازده حزب وارد کنست شدند. در این دوره، حزب لیکود با 35 کرسی (پنج کرسی بیشتر از دوره قبل) رای اول را به خود اختصاص داد. با اینکه نتانیاهو تنها گزینه توانمند برای تشکیل کابینه به شمار می رفت، پس از ناکامی در تجمیع دیدگاه های حزب «اسراییل بیتنا» با احزاب مذهبی و برای اینکه بعد از مهلت 42روزه، رییس جمهور شخص دیگری را کاندیدای تشکیل کابینه نکند، با اکثریت آرا، درخواست برگزاری انتخابات مجدد در 17 سپتامبر (26 شهریور) را تصویب کرد و خود نیز منحل شد. براساس آرایش سیاسی موجود در رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود و بنی گانتس، رهبر ایتلاف آبی سفید، دو کاندیدای اصلی برای تشکیل کابینه و نخست وزیری هستند. نتانیاهو که طی ده سال گذشته در مسند نخست وزیری بوده، همواره ایران را تهدید اصلی اسراییل بر شمرده است. اظهارات خصمانه و تهاجمی وی در سه، چهار سال اخیر و به ویژه پس از شکست داعش در سوریه و طبیعتا تقویت جبهه مقاومت در این کشور به شدت افزایش یافته و به اولویت اول دولت نتانیاهو در سیاست خارجی اش تبدیل شده است. گانتس نظام ایران را شر می داند و براین نظر است که چالش های اساسی فراروی غرب عبارت اند از: ایران افراطی، تروریسم اسلامی، و بی ثباتی منطقه ای. به زعم وی، زمانی که امنیت اسراییل با تهدید مواجه شود، هیچ تفاوتی بین او و نتانیاهو وجود ندارد؛ به بیان دیگر، در زمان تهدید این رژیم توسط ایران و متحدانش هیچ فرقی بین راست و چپ و یا دولت ایتلافی و اپوزیسیون وجود نخواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران باید از آمادگی لازم برای هر نوع حمله نظامی محدود یا گسترده، پیگیری اقتصاد مقاومتی برای مقابله با پیامدهای تحریم های ظالمانه، و حضور در سوریه به عنوان اهرم بازدارنده استراتژیک در مقابل رژیم صهیونیستی برخوردار باشد. تلاش درجهت کاهش تنش با همسایگان عرب، گسترش روابط با قدرت های رقیب آمریکا همچون روسیه و چین و افزایش تعاملات اقتصادی سیاسی با همسایگان، و تقویت اتحاد و انسجام ملی نیز می تواند راهکارهای مقابله ای با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران باشد.

  • احسان موحدیان صفحه 65

    اثرگذاری برخی از علوم و فناوری های جدید بر حوزه علوم انسانی همزمان با پیشرفت سریع آنها درحال افزایش است. یکی از این حوزه های جدید علمی هوش مصنوعی است که بی توجهی به نقش آفرینی آن در عرصه هایی همچون روابط و امنیت بین الملل چه بسا کشور را دچار خسران کند. نحوه استفاده دولت ها از هوش مصنوعی پیامدهای مهمی برای حوزه روابط بین الملل خواهد داشت و اگر دولتی در این حوزه از قدرتی نامتعارف برخوردار باشد، می تواند از این طریق به چنان توانی دست یابد که موجودیت دیگر کشورها را تهدید کند؛ برای مثال، می توان به استفاده از هوش مصنوعی برای طراحی و تولید سلاح های خودران و بدون نیاز به هدایت و کنترل سربازان و نیروهای مسلح اشاره کرد. امروزه برخی نهادهای بین المللی و نیز رژیم ها، پیمان ها و عهدنامه های جهانی به منظور کمک به خلع سلاح، جلوگیری از تکثیر سلاح های کشتار جمعی، میانجی گری بین المللی و غیره طراحی شده اند که متناسب با شرایط فناورانه جهان در قرن بیستم بوده و هم پای تحولات علمی دنیا به پیش نیامده اند؛ لذا این سازکارها در عصر حاکمیت هوش مصنوعی عملا کارآیی و تاثیر خود را که تا پیش از این نیز چندان قابل توجه نبوده است ازدست خواهند داد. نبردهای مبتنی بر استفاده از سلاح های هوش مصنوعی محدود به حوزه های فیزیکی نخواهند بود و به دشوارتر شدن و مرگبارتر شدن درگیری های سایبری و حتی جنگ رسانه ای نیز می انجامند؛ در درحال حاضر، شواهدی دال بر توجه جدی به آثار مهم این فناوری نوظهور بر مقوله های مرتبط با علوم انسانی در کشور مشاهده نمی شود. در این شرایط ضروری است یک ستاد مرکزی یا مرکز فرماندهی با اختیارات گسترده و در سطوح عالی تصمیم گیری، برای مشخص کردن استراتژی و سیاست نظام در برخورد با مقوله هوش مصنوعی در حوزه های مرتبط با علوم انسانی تشکیل شود.

  • صفحه 75

    موضوع انسجام و وحدت اسلامی از همان ابتدای انقلاب اسلامی ایران مورد دغدغه رهبران آن بوده و با گذشت چهار دهه نیز همچنان از آرمان های آن محسوب می شود. انسجام اسلامی می تواند جهان اسلام را در مقابل تهدیداتی همچون: تکفیر، توسعه طلبی صهیونیسم و اختلافات درونی حفظ کند. برای پیشبرد انسجام اسلامی باید از ظرفیت های گوناگون استفاده کرد و یکی از این ظرفیت ها کنگره عظیم حج است. انتقال پیام کارکرد یک رسانه است و حج نیز یک ابرپیام است؛ زیرا در هر سال، مسلمانان کشورهای مختلف جهان در کنار هم مناسک مشترک و نمادین انجام می‎دهند و هرکدام از آنها زمینه‎ای برای رسانه‎ای شدن هستند. علاوه بر حضور گسترده مردم، پیام صلح طلبی و مسالمت جویی مسلمانان یکی دیگر از سوژه های رسانه ای است؛ با توجه به اینکه درباره اکثر احکام حج در بین مسلمانان اختلاف نظری وجود ندارد، این صلح و اشتراک بیش ازپیش به چشم می‎خورد و همین مسئله ظرفیتی مهم در توسعه انسجام اسلامی خواهد بود. حج برای تقویت انسجام اسلامی و به تبع آن، حرکت به سوی ایجاد نظم امنیتی اسلامی دارای ظرفیت هایی است که مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. ظرفیت کاهش اختلافات مذهبی، قومی و سیاسی با استفاده از فضای معنوی حج؛ 2. ظرفیت دیپلماسی رسمی که می تواند زمینه ساز دیدارهای رسمی و غیررسمی میان مقامات سیاسی و امنیتی حاضر در حج باشد؛ 3. ظرفیت دیپلماسی خط دو که می تواند زمینه ملاقات نخبگان سیاسی و دینی، رسمی و غیررسمی را در یک فضای معنوی برای رایزنی در امور مهم دوجانبه و چندجانبه و انتقال پیام های غیررسمی فراهم سازد؛ 4. ظرفیت دیپلماسی عمومی که می تواند درخصوص تحولات درونی و بیرونی و همچنین تهدیدات واقعی جهان اسلام به جای تهدیدات برساخته آگاهی بخشی کند.