فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 2 (بهمن 1397)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 2 (بهمن 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/14
  • تعداد عناوین: 9
|
  • عابد اکبری صفحه 4
  • حسین آجورلو صفحه 13

    بر اساس اخبار منتشرشده، آمریکا به دنبال اجرای طرحی برای ایجاد منطقه امن در نوار شمالی شرق فرات به عرض حدود 32 کیلومتر و طول 460 کیلومتر است. به نظر می رسد حفاظت از پناه جویان و آوارگان و نیروهای کرد، پوششی بر هدف اصلی این کشور در بحران سوریه یعنی تداوم حضور سیاسی و امنیتی در این بحران با کمترین هزینه و نیرو باشد. ایجاد منطقه امن در شمال سوریه با موانعی روبه روست که برخی از مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. اهداف متعارض حامیان طرح منطقه امن‎‎؛ 2. نبود طرحی روشن و مشخص برای اجرای منطقه امن؛ 3. توافقات اخیر میان طرف های درگیر و قدرت های منطقه ای و بین المللی. درمورد پیامدهای تحقق ایجاد منطقه امن در شمال سوریه می توان این موارد را عنوان کرد: 1. طولانی شدن بحران سوریه؛ 2. افزایش تنش میان بازیگران این بحران؛ 3. افزایش تحرکات گروه های تروریستی و تکفیری. درمورد پیامدهای ایجاد منطقه امن در شمال سوریه بر محور مقاومت می توان موارد زیر را بیان کرد: 1. یکی از اهداف آمریکا برای حضور در سوریه تحت هر عنوان و طرحی، تضعیف محور مقاومت است و تحقق اهداف این طرح می تواند برای محور مقاومت چالش آفرین باشد؛ 2. ایجاد منطقه امن زمینه ساز طولانی تر شدن بحران سوریه می شود که این امر نیز برخلاف اهداف محور مقاومت در پایان بخشی به بحران سوریه است؛ 3. طرح ایجاد منطقه امن زمینه ساز ایجاد اختلال در روند آستانه و ایجاد اختلاف میان ترکیه، روسیه و ایران است و تضعیف روند آستانه با اهداف کلان محور مقاومت در حل وفصل بحران سوریه بدون حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا درتضاد است. برای جلوگیری از تحقق این طرح آمریکایی می توان راه کارهایی را ارایه کرد که مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. تقویت بیش از پیش روند آستانه؛ 2. رصد دقیق تحرکات سیاسی و میدانی آمریکا و متحدانش در سوریه؛ 3. تقویت نظامی ارتش سوریه و محور مقاومت در شمال سوریه؛ 4. افزایش رایزنی ها میان جمهوری اسلامی ایران با ترکیه؛ 5. افزایش رایزنی ها با کردها و اعراب ساکن در شمال سوریه.

  • رامین ندیمی صفحه 21

    افزایش نگرانی هایی از گسترش حضور و تحرکات نظامی چین در آب های پیرامون ژاپن، افزایش پروازهای گشتی بمب افکن های استراتژیک روسیه در نزدیکی حریم هوایی اش و همچنین آزمایش های موشکی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای کره شمالی موجب شده است که دولت شینزو آبه تصمیم بگیرد در سیاست های دفاعی کشور تجدیدنظر کند. دولت ژاپن در چهارچوب تغییر سیاست های دفاعی خود که از پایان جنگ جهانی دوم بی سابقه ارزیابی می شود، قصد دارد ظرف پنج سال آینده یک «رهنمون برنامه دفاعی ملی» و نیز طرحی را برای افزایش خریدهای نظامی خود تهیه و تدوین کند. دو مورد از مهم ترین بخش های تقویت قدرت نظامی ژاپن در قالب برنامه های جدید عبارت اند از: نخست، تبدیل ارتش این کشور به بزرگ ترین دارنده جت های جنگنده نسل پنجم رادارگریز F-35 پس از آمریکا و دوم، تبدیل دو فروند ناو بالگردبر «کلاس ایزومو»ی نیروی دریایی ژاپن به ناو هواپیمابر. درهمین حال، افزایش هزینه های نظامی ژاپن و دستیابی این کشور به تسلیحات جدیدی مانند جنگنده های رادارگریز و ناو هواپیمابر، پرسش هایی را درباره قصد «قدرت افکنی» ازسوی توکیو، احتمال احداث پایگاه نظامی در خارج مرزهای این کشور، و همچنین ورود به ایتلاف های نظامی علی رغم ممنوعیت برخی از این اقدامات توسط قانون اساسی ژاپن مطرح کرده است. تدابیر دفاعی جدید ژاپن بحث های انتقادی را در منطقه شرق آسیا و حتی در داخل این کشور پدید آورده است. شماری از تحلیل گران آسیایی و ژاپنی بر این باورند که طرح های توکیو می توانند روابط چین و ژاپن را پیچیده تر سازند و بهانه لازم را برای اقدامات تهاجمی تر در منطقه، به پکن بدهند. چنین شرایطی می تواند به درگیری نظامی بزرگی منجر شود.

  • دلیله رحیمی آشتیانی صفحه 34

    تغییر اقلیم به صورت کلی اشاره به تغییر در الگوهای آب و هوایی یا تغییرات آب و هوایی خاص گفته می شود؛ یعنی هرگونه تغییر عمده در الگوهای مورد انتظار وضعیت «میانگین» آب وهوایی که در طولانی مدت در منطقه ای خاص یا برای تمام الگوهای آب و هوایی جهانی رخ بدهد. تغییرات آب وهوایی را بی تردید می توان بزرگ ترین تهدید زیست محیطی دوران اخیر دانست که بازتاب تغییرات غیرمعمول و غیرمتعارف در فضای درونی اتمسفر زمین و فجایع حاصل از آن در قسمت های گوناگون کره زمین است. تغییرات اقلیم از تهدیداتی است که اثری چندجانبه و فراگیر ولی آرام دارد؛ به این ترتیب، درصورت نداشتن آمادگی برای رویارویی با آن، تقابل با مخاطرات ناشی از آن در کوتاه مدت غیرممکن به نظر می رسد. مهم ترین مخاطرات تغییرات آب و هوایی برای امنیت ملی ایران را می توان به این ترتیب برشمرد: ورشکستگی آبی، ناامنی اقتصادی، ناامنی غذایی، مهاجرت، ناامنی اجتماعی، و ناامنی سیاسی. با وجود همه مخاطراتی که تغییرات آب وهوایی برای ایران ایجاد می کند فرصت هایی را نیز پیش روی کشور قرار می دهد؛ ازجمله: امکان تبدیل شدن به قطب انرژی منطقه، کسب اعتبار بین المللی در مبارزه با تغییرات آب وهوایی به عنوان یکی از قربانیان این مخاطره، و بهبود وضعیت رویارویی با این پدیده در داخل.

  • مهتاب ابراهیمی صفحه 42

    - ایران، کشوری که موقعیت ژیوپلیتیک، منابع غنی انرژی، دسترسی به آب های آزاد و بسیاری از ظرفیت های دیگر را در اختیار دارد، می توانست با توجه به گشایش های به وجودآمده در دوره پسابرجام، با تکیه بر حمل ونقل دریایی از این ظرفیت های موجود برای رشد و توسعه اقتصادی خود بهره بگیرد. - برجام به عنوان دستاورد روابط بین المللی که در سایه آن، تحریم های جامعه جهانی علیه کشورمان برچیده شد، جدای از منافع سیاسی، منافع اقتصادی را نیز با خود به همراه داشت که از میان آنها می توان به دستاوردهای بخش حمل ونقل دریایی اشاره کرد که شاهرگ تجارت به حساب می آید و پس از برجام توانست به سرعت محدودیت های خود را پشت سر بگذارد. - تحریم های یک جانبه آمریکا در حوزه بنادر و کشتیرانی ایران از آبان 1397 به مانعی بر سر راه توسعه حمل ونقل دریایی تبدیل شده است. بنابراین، با توجه به اهمیت بخش حمل ونقل دریایی برای اقتصاد کشور، طراحی و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش تبعات منفی تحریم ها بر این بخش بسیار ضروری است. - مهم ترین این راهکارها جلوگیری از نشت راهکارها و اقدامات مقابله ای برای دور زدن تحریم ها، تلاش برای حفظ خطوط کشتیرانی خارجی باقی مانده در ایران، برنامه ریزی در دو سطح کلان و خرد، جایگزینی بیمه های خارجی و تقویت بیمه های داخلی، ایجاد بنگاه های کوچک و متوسط (اس ام ای) در اپراتور بنادر و توسعه سریع تر بندر چابهار است.

  • سید عبدالله رضوی صفحه 52

    وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی موجب شده است که حفظ سهم بازار و قیمت بهینه نفت خام به منظور تامین امنیت اقتصادی کشور از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. در ماه های اخیر، صنعت نفت و گاز و فروش نفت خام ایران با توقف همکاری و سرمایه گذاری های شرکت های بین المللی نفت که در حوزه توسعه میادین نفت درحال فعالیت بودند روبه رو شده و به دنبال آن، صادرات نفت خام ایران نیز به همین دلیل کاهش معناداری را تجربه کرده است. با اعمال فشار اخیر آمریکا و حذف بخشی از نفت خام ایران از بازار جهانی نفت، فرصت های صادرات نفت خام ایران برای عراق، روسیه و عربستان به کشورهای اروپایی و آسیایی مشتری ایران برای افزایش سهمیه خود از صادرات نفت فراهم شده است. متزلزل شدن توافقات پسابرجام درمورد بازگشت سهم صادرات نفت خام ایران به آسیا و اروپا باعث ازدست رفتن بازارهای صادراتی نفت خام کشور شده است. اعمال فشار آمریکا به مشتریان آسیایی و کمک به رقبای ایران (عربستان، روسیه، عراق و...) در راستای فراهم شدن فضا برای آمریکا جهت افزایش سهم صادرات خود به آسیا، امنیت بازارهای صادراتی کشور را با مخاطرات جدی روبه رو ساخته است.

  • سمیه مروتی صفحه 63

    تلاش برای پایان حضور هفده ساله آمریکا در افغانستان منجربه مذاکرات پی در پی نمایندگان این کشور با نمایندگان طالبان در دوحه و ابوظبی در ماه های اخیر شده است. خروج تمامی نیروهای خارجی از افغانستان و تشکیل دولت موقت دو شرط اصلی طالبان برای پذیرش صلح است و این درحالی است که کارزار انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نیز در جریان است. گفتنی است که این امر روندهای آتی در این کشور را در هاله ای از ابهام نگه داشته است. موفقیت مذاکرات صلح آمریکا با طالبان به معنای پذیرش نقش این گروه در آینده افغانستان است. حضور این گروه به طور قطع با واکنش تند بسیاری از مردم افغانستان که خاطره چهار دهه جنگ داخلی را ازسر گذرانده اند روبه روخواهد شد؛ ازاین رو، احتمال افزایش تنش در این کشور بسیار بالا خواهد بود. صلح در افغانستان و پایان درگیری ها در این کشور فقط از منظر پایان جنگ با طالبان قابل توجه نیست، بلکه افغانستان در نقش کشوری که طی دهه های اخیر تاثیر و تاثر بسیاری بر کشورهای همسایه و منطقه داشته، محل ورود و قدرت نمایی این بازیگران نیز هست و ازاین رو، صلح بدون پذیرش نقش و جایگاه بازیگران اصلی خارجی ماندگار نخواهد بود؛ برهمین اساس، هریک از بازیگران اصلی سعی دارند رویه صلح موردنظر خویش را پیگیری کنند تا از این رهگذر، تامین منافع راهبردی خود را در افغانستان تضمین کنند. افغانستان در محیط پیرامونی امنیتی ایران قرار دارد؛ ازاین رو، تمامی تحولات این کشور، به خصوص موضوعاتی که پایه امنیتی دارند، از منظر ج.ا.ایران حایز اهمیت ا ند. احتمال بازگشت تدریجی طالبان به صحنه اجتماعی و سیاسی افغانستان به طور قطع موجب تغییر و بازبینی دستور کار سیاسی و امنیتی ایران در این کشور خواهد شد.

  • حسام الدین حجت زاده صفحه 71

    عمران خان، نخست وزیر پاکستان، با گذشت بیش از صد روز از آغاز به کار دولتش، هنوز موفق نشده است بر معضلات مختلف اقتصادی این کشور مسلط شود. وی در این مدت تلاش داشته است به منظور حل مشکلات مالی پاکستان، استقراض های میلیارد دلاری از چین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و نیز مذاکره فشرده با صندوق بین المللی پول را در دستور کار قرار بدهد. عمران خان در قالب این وام گرفتن ها درصدد جلب سرمایه گذاری دولت های سه گانه فوق برآمده که در این زمینه موفق بوده است. باوجوداین، ورود هرچه بیشتر سعودی و امارات به پاکستان در پوشش سرمایه گذاری در پروژه های عظیمی همچون احداث پالایشگاه پتروشیمی، استخراج معادن و غیره در ایالت بلوچستان پاکستان، به وضوح زنگ خطر را برای امنیت شرق و جنوب شرقی جمهوری اسلامی ایران به صدا درآورده است. عمران خان و دولتش در زمینه جنگ افغانستان نیز برخلاف دولت پیشین پاکستان به رهبری حزب مسلم لیگ/ نواز، رویکردی تعاملی با آمریکا درپیش گرفته است. براساس این رویکرد، نخست وزیر پاکستان قصد دارد به بهانه کمک به مذاکرات صلح آمریکا و طالبان، هم منافع بلندمدت خود را در افغانستان تامین نماید و هم کمک های اقتصادی و نظامی واشینگتن به اسلام آباد را که مدتی است به حال تعلیق درآمده است دوباره برقرار کند. نزدیکی دوباره و تدریجی پاکستان به آمریکا می تواند به تقویت جایگاه و نفوذ سیاسی و اطلاعاتی دولت دونالد ترامپ در پاکستان بینجامد. پیامد این امر، تشدید اقدامات تروریستی گروه های تجزیه طلب افراط گرا و تروریست از داخل خاک پاکستان برضد جمهوری اسلامی ایران است. به علاوه، احتمال می رود فشارهای آمریکایی ها به دولت عمران خان برای سنگ اندازی بیشتر در روند خارج شدن ایران از زیر فشار تحریم های یک جانبه واشینگتن با کمک برخی کشورهای منطقه مانند هند، چین و روسیه بیشتر شود.

  • صفحه 83

    اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه بار دیگر رخدادمحور بودن تحولات خاورمیانه را به اثبات رساند. این مسئله فرصت ها و تهدیدهای بسیاری را برای دیگر بازیگران منطقه ای ازجمله: ایران، ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی فراهم می کند. همچنین بازیگران فرامنطقه ای همچون روسیه، چین و اتحادیه اروپا نیز سعی خواهند داشت که از شرایط فوق بهره برداری کنند. خروج نیروهای آمریکایی همراه با واگذاری رسمی شمال سوریه به ترکیه، سناریوهای مرتبط با منطقه سازی، ایتلاف سازی و برون سپاری نقش ها را برای فهم راهبردهای آینده آمریکا در منطقه دوباره مطرح کرد. همزمانی رویدادهای منطقه ای همچون شکل گیری ایتلاف استراتژیک میسا، کنفرانس لهستان، نشست استراتژیک قطر، نشست امنیتی ابوظبی و خروج نیروهای آمریکایی از سوریه گواه رسیدن منطقه به لحظه ای سرنوشت ساز است. با عنایت به رویکرد کنونی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی به نظر می رسد اجماعی منطقه ای و بین المللی برای به زانو درآوردن ایران درحال شکل گیری است. با توجه به تهدیدانگاری حضور ایران در سوریه برای رژیم صهیونیستی، خروج نظامیان آمریکایی از این منطقه می تواند زمینه درگیری های این دو بازیگر را در صحنه سوریه افزایش دهد. خلا حضور آمریکا در سوریه را به طور قطع روسیه و ترکیه پر خواهند کرد. به نظر می رسد که سوریه پاداشی برای جذب این بازیگران در ایتلاف ضد ایرانی و یا خنثی سازی آنان باشد؛ ازاین رو، جمهوری اسلامی برای تحکیم قدرت خویش در سوریه باید در شیوه و ابزار همکاری های آتی خود با دمشق پس از پایان بحران بازبینی جدی نماید.

|