فهرست مطالب

فصلنامه جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
پیاپی 34 (بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/01/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مهسا قانع، محمود آروین*، سعید ملکی صفحات 1-22

    امروزه بسیاری از شهرهای کشور، با مشکلاتی همچون معضلات بافت های فرسوده مواجه هستند، در راستای حل این معضلات راه حل های مختلفی از سوی متخصصان و نظریه پردازان ارایه شده است که از جمله می توان به بازآفرینی اشاره کرد. یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی، به کارگیری محرک های توسعه است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی انواع محرک های توسعه شهری و میزان تاثیرگذاری آن ها در بازآفرینی بافت فرسوده، مجله شاهجوق شهر سمنان است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در سه مقیاس کلان، متوسط و خرد (16 شاخص) تدوین شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پرسشنامه اول شامل متخصصان حوزه و برنامه ریزی شهری و مسیولان شهر سمنان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری پرسشنامه دوم، ساکنان محله شاهجوق هستند که با توجه به جمعیت محله، 5710 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل پرسشنامه متخصصان از روش دیمتل استفاده شد و به منظور تحلیل پاسخ شهروندان، از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک توسعه در مقیاس بزرگ با امتیاز 0.65 (شاخص های پارک و محوطه سازی) دارای بیشترین درجه اهمیت و محرک توسعه در مقیاس خرد (0.47) دارای کمترین درجه اهمیت ازنظر ساکنان است. همچنین ازنظر متخصصان و مسیولان شهری شاخص های پارک، محوطه سازی، پیاده راه که در مقیاس بزرگ قرار می گیرند، بالاترین اولویت را دارند.

    کلیدواژگان: بافت فرسوده، بازآفرینی، محرک های توسعه، محله شاهجوق سمنان
  • بهروز ناروئی*، یاسر معرب، حسن دارابی صفحات 23-44

    ایجاد فضاهای سبز پایدار در شهرها بدون انتخاب گیاهان مناسب و تاب آور نسبت به شرایط محیطی، امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش ارایه روشی مدون برای کمک به متخصصان حوزه فضای سبز شهری درجهت انتخاب گونه های گیاهی تاب آور نسبت به شرایط محیطی خاص هر منطقه است. تحقیق حاضر تلاش بر کمی کردن پارامترهای کیفی خصوصیات گونه های گیاهی به منظور ارزیابی مقایسه ای آن ها در ارتباط با شاخص های تاب آوری را دارد؛ بنابراین درابتدا شاخص ها و زیرمولفه های تاب آوری گیاهان (مانند سازگاری به شرایط خاک، آب، اقلیم، آلودگی های شهری و شرایط اکولوژیک) براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تعیین شد. پس از آن گونه های درختی و درختچه ای موجود (غالب) و پیشنهادی مناسب برای توسعه فضای سبز شهری زاهدان براساس مطالعات مختلف و نظرات متخصصان مشخص شد. در این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP برای به دست آوردن وزن هریک از شاخص ها و زیرمولفه های تاب آوری گیاهان و همچنین از مدل TOPSIS برای رتبه بندی تاب آوری گونه های گیاهی درختی و درختچه ای بومی و پیشنهادی در ارتباط با شاخص ها و مولفه های تاب آوری از دیدگاه 15 کارشناس در حوزه فضای سبز و باغبانی شهری زاهدان استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان، مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر تاب آوری گیاهان در فضاهای سبز شهری زاهدان به ترتیب اولویت، تحت تاثیر شاخص آب (365/0)، خاک (276/0)، اقلیم (179/0)، شرایط اکولوژیک (118/0) و آلودگی شهری (062/0) هستند. همچنین مقاومت گیاهان به کمبود آب با امتیاز 169/0، مقاومت گیاهان به شوری خاک با امتیاز 118/0، مقاومت گیاهان به شرایط تبخیر و تعرق با امتیاز 087/0، مقاومت گیاهان به عوامل نامساعد محیطی با امتیاز 070/0 و مقاومت به آلودگی آب با امتیاز 022/0 به ترتیب اولویت، به عنوان مهم ترین زیرمولفه های تاب آوری گیاهان در الگوی کشت فضاهای سبز شهری زاهدان اهمیت می یابند. درنهایت رتبه بندی از میزان تاب آوری گونه های گیاهی بومی و پیشنهادی به منظور استفاده در فضای سبز شهری زاهدان صورت پذیرفت.

    کلیدواژگان: فضاهای سبز پایدار، تاب آوری اکولوژیک، مناطق گرم و خشک، شهر زاهدان
  • الهام ایزدفر، فرزانه ساسانپور*، سیمین تولائی، محمد سلیمانی صفحات 45-68

    بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسایل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دایمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیش روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.

    کلیدواژگان: آینده پژوهی، بازآفرینی شهری پایدار، سناریو، بافت ناکارآمد منطقه 14 شهرداری اصفهان
  • علی اکبر عنابستانی*، عاطفه جمعه ای، خدیجه بوزرجمهری صفحات 69-90

    امروزه به دلیل افزایش رفت و آمد در مکان های روستایی برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت به ویژه در فصل بهار و تابستان، باعث وجود حجم انبوهی از زباله های پراکنده در روستاها شده و از طرفی منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مسئله ضرورت حفظ محیط زیست را در روستا از طریق مدیریت پسماند دو چندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش، یافتن راهکارهایی برای افزایش مشارکت مردم روستا در فرایند مدیریت پسماند در بخش نیمبلوک، شهرستان قاین است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش در منطقه روستایی بخش نیمبلوک پرداخته شد. در این تحقیق روستاهای که بیشتر از 70 خانوار هستند، به عنوان روستاهای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. حجم جامعه برابر با 2555 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 160 سرپرست خانوار روستایی با میزان خطای 0.075صدم محاسبه شد. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آن ها از نرم افزار smart pls2 و spss، و برای اولویت بندی روستاها از نظر میزان مشارکتشان در مدیریت پسماند از مدل VIKOR استفاده شد. نتایج یافته های به دست آمده در این رابطه نشان داد که با توجه به سطح معناداری کمتر از 0.05 و اینکه کران های بالا و پایین تمام مولفه ها مثبت بوده، بنابراین تفاوت آماری معناداری بالاتر از حد متوسط مورد تایید است و فرض H1 تایید می شود.

    کلیدواژگان: مشارکت مردم، مشارکت روستاییان، پسماند روستایی، مدیریت پسماند، بخش نیمبلوک
  • کرامت الله زیاری*، محمد بیرانوند، احمد حاتمی صفحات 91-108

    جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تاثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.

    کلیدواژگان: شهر خلاق، جغرافیای خلاقیت، مدل ویکور، مدل دیمتیل، شهرستان های استان لرستان
  • نجمه ایزدفر، محمدرضا رضایی* صفحات 109-130

    توسعه سریع شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و پیشرفت های تکنولوژیکی، تاثیرات قابل توجهی بر بافت های شهری بر جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه پدیدارشدن بافت های ناکارآمد شهری شده است. رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با سیاست یکپارچه، جامع نگر و عملیاتی با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار باعث بهبود و ارتقای کیفی بافت های ناکارآمد شهری با اهداف یکپارچه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می شود. رویکرد آینده پژوهی، درجهت رسیدن به توسعه پایدار و مواجهه با مشکلات آینده شهرهاست. این رویکرد، به عنوان شیوه و روش شناختی با درنظرگرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. هدف این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی موثر بر بازآفرینی پایدار ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 است. بر این مبنا روش این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است و به منظور تجزیه و تحلیل متغیرها، از ترکیبی از مدل های کمی و کیفی همچون تحلیل ساختاری میک مک و روش دلفی انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که عوامل کلیدی موثر بر آینده بازآفرینی شهر یزد در افق 1414 شامل «تحریم های بین المللی»، «نهادهای اجتماعی و مدنی»، «تورم»، « نهادهای موازی در اغلب بخش های حاکمیتی»، «تمرکز اداره ها و مراکز دولتی در پایتخت»، «عملکرد دستگاه های نظارتی و بازرسی»، «سرمایه گذاری داخلی و خارجی»، «فناوری های نوین»، «بحران نظام اداری» و « بحران مالی» است.

    کلیدواژگان: عوامل کلیدی موثر، بازآفرینی پایدار، آینده پژوهی، بافت ناکارآمد شهر یزد
  • مریم کیانی صدر*، صلاح الدین محمودی، زهرا ویسی صفحات 131-146

    توسعه روز افزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در مناطق حساس و شکننده کوهستانی ایران طی سال های اخیر و نبود برنامه ریزی مدون و جامع برای گردشگری این مناطق، لزوم توجه خاص به این مناطق را تشدید کرده است؛ ازاین رو در راستای رویکرد توسعه پایدار گردشگری (طبیعت گردی) در مناطق کوهستانی ایران با استناد به روش ظرفیت برد گردشگری، آستانه ظرفیت پذیرش منطقه حفاظت شده کوهستانی سفیدکوه واقع در استان لرستان در سال 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور به برآورد ظرفیت برد منطقه ازطریق مدل ظرفیت برد (تحمل) توریسم TCC در سه سطح فیزیکی، واقعی و موثر در منطقه پرداخته و مشخص شد که ظرفیت برد واقعی و موثر در سایت شماره دو در زون گردشگری متمرکز بیشتر از سایت شماره یک است و همچنین سایت شماره 6 و 10 در زون گردشگری گسترده به ترتیب کمترین و بیشترین  ظرفیت برد واقعی و موثر را از بین ده سایت موجود به خود اختصاص داده اند.

    کلیدواژگان: ظرفیت برد، گردشگری، منطقه حفاظت شده، سفیدکوه
  • محمد سلمانی مقدم، محمدعلی زنگنه اسدی، ابراهیم تقوی مقدم*، زهرا پوریان صفحات 147-170

    افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین، تبدیل روستاهای بزرگ به شهر و پذیرفتن نقش مرکزیت اداری یک روستا-شهر، باعث رشد ازهم گسیخته کالبد شهری می شود. نابهنجاری در ساختار فضایی شهر باعث چالش ها و مشکلات عدیده ای در نظام برنامه ریزی شهری و مدیریت مخاطرات شهری می شود. عوامل ژیومورفولوژیکی، مهم ترین و اثر گذارترین پارامترهای موثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و منطق فازی است. در این تحقیق از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی وتصاویر ماهواره ای استفاده و اطلاعات حاصل از آن در ژیودیتابیس (GIS) ساماندهی شد؛ سپس 15 شاخص مهم و اساسی در 4 گروه اصلی ژیومورفولوژی، زمین شناسی، کاربری و محیطی، دسترسی، تعیین و لایه های اطلاعاتی آن ها ساخته شد. در راستای هدف تحقیق، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، روش تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی استفاده و پهنه های مناسب توسعه فیزیکی شهر بجنورد معرفی شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نرخ رشد جمعیت شهری نشان دهنده افزایش وسعت شهر و تغییر کاربری هاست. مطابق با بررسی های انجام شده، مساحت محدوده شهری در سال 1999، 36/28 کیلومتر مربع بوده است که این میزان در سال 2016 به 38/38 کیلومتر مربع رسیده است که حاکی از آن است که 11/10 کیلومتر مربع به وسعت شهر افزوده شده است. 3/5 درصد از محدوده های افزایش یافته در کلاس کاربری باغی، 05/4 در کلاس اراضی کشاورزی، 5/7 در کلاس مراتع درجه 1، 89/17 درصد در کلاس درجه 2 و 09/65 درصد در محدوده های بایر اطراف شهر و روستاها واقع شده اند. نتایج تحقیق حاصل از سه روش نشان می دهد، به ترتیب 1/51 و 5/81 کیلومتر مربع از دشت بجنورد در کلاس مناسب و بسیار مناسب قرار دارند که جمعا 5/16 درصد از دشت بجنورد را در بر می گیرند. این عرصه ها منطبق بر مناطق غربی و جنوب غربی شهر بجنورد در امتداد جاده بجنورد-گرگان و بجنورد-اسفراین قرار گرفته و از نظر ژیومورفولوژیکی مناسب ترین اراضی هستند. محاسبات نشان می دهد، روش منطق فازی در اختصاص شرط های ریاضی و جبری و ایجاد لایه های اطلاعاتی دقیق و علمی است و در مقابل، در روشANP  ارتباط و همبستگی بین معیار ها در سیستم، لحاظ شده و تصمیم گیری را واقعی و سازنده تر می کند؛ ازاین رو پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی، از تلفیق این دو مدل (FANP) استفاده شود.

    کلیدواژگان: بجنورد، توسعه فیزیکی، ژئومورفولوژی، تحلیل شبکه (ANP)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، فازی
  • حسین طهماسبی مقدم، محمدتقی حیدری*، محسن احدنژادروشتی، مهناز واعظ الیواری صفحات 171-188

    امروزه در پی تحولات کالبدی فضایی سریع در شهرها، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر پایه دو اصل ارزش های توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی است که در پی دستیابی به اهدافی همچون توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربری های با فعالیت های مزاحم و تدوین معیارها و استانداردهای مناسب کاربری است. به همین منظور، ارزیابی توزیع فضایی مشاغل مزاحم، برای اطمینان خاطر از استقرار منطقی آن ها و رعایت تناسبات لازم در شهرها ضروری است. با توجه به رویکرد فوق، هدف پژوهش حاضر اولویت بندی نواحی شهر زنجان در جهت ساماندهی و تبیین توزیع فضایی مشاغل مزاحم شهری است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوردی داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از رویکرد کارشناس محور (مصاحبه با 50 نفر از متخصصان امر) است. شاخص نزدیک ترین همسایگی در جهت شناسایی الگوی پراکنش فضایی، از مدل رگرسیون جغرافیایی وزنی درجهت نقش تراکم جمعیت و از مدل Topsis برای تعیین اولویت های ساماندهی نواحی شهری استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، الگوی پراکنش مشاغل مزاحم در شهر زنجان، از الگوی خوشه ای تبعیت کرده و تراکم جمعیت در نوع الگوی پراکنش نقشی ایفا کرده که این تمرکز بیشتر در ناحیه 9 از منطقه 2 و بیشتر در ناحیه اسلام آباد به صورت خطی است که از دلایل عمده آن می توان به عدم جذب ساکنان آن در مشاغل رسمی، بیکاری به خصوص بعد از سال 1390، درآمد کم، مهاجرت از روستا به شهر و سکونت مهاجران در این ناحیه به علت قیمت ارزان مسکن و بی توجهی جدی مدیریت شهری به تغییر کاربری و فعالیت ها اشاره کرد.

    کلیدواژگان: کاربری اراضی، مشاغل مزاحم، الگوهای فضایی، ساماندهی، شهر زنجان
  • عاطفه ابطحی نیا*، مهدی ثقفی، آمنه ابطحی نیا صفحات 189-208
    نحوه پراکنش فضاهای ورزشی در مناطق مختلف شهر می تواند در الگوی مطلوب و کارایی عملکردی شهر تاثیر مستقیم داشته باشد؛ از سوی دیگر، توزیع مناسب کاربری ورزشی باعث افزایش قدرت انتخاب و استفاده از فضاهای ورزشی می شود و د رنتیجه مطلوبیت زندگی افزایش می یابد. با توجه به نقش بنیادی زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، حضور زنان در فعالیت های ورزشی اهمیت بیشتری پیدا می کند. شهر ایرانشهر با سرانه فضای ورزشی 28/0 مترمربع برای هر نفر، از توزیع مناسب فضای ورزشی برخوردار نیست؛ به طوری که تفاضل سرانه فضای ورزشی بین وضع موجود و استاندارد سرانه در ایران و جهان به ترتیب 33/0 و 72/1 مترمربع است. این تحقیق با ارایه الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه فضاهای ورزشی این شهر است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است، به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شد و با استفاده از آن ها، چگونگی توزیع اماکن ورزشی شهر ایرانشهر بررسی و تحلیل شده و ضمن ترسیم وضع موجود، چگونگی وضع مطلوب آن با مکان یابی فضاهای جدید ورزشی ارایه شده است. بدین منظور ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی فضاهای ورزشی شناسایی و پس از گردآوری اطلاعات و آماده سازی لایه های مربوط به هر معیار، نقشه های فاکتور فازی تهیه شد. لایه های اطلاعاتی بر مبنای مدل های هم پوشانی فازی با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله، گزینه هایی به عنوان مکان مطلوب پیشنهاد شد که به 5 طبقه بسیارمناسب تا بسیار نامناسب تقسیم بندی شد. مناسب ترین مکان برای ساخت اماکن ورزشی شامل بخش وسیعی از شمال محله زکریای رازی، مرکز محله 3 شهری، قسمتی زیادی از مرکز 4 شهری، جنوب مرکز فردوسی، مرکز 5 شهری و بخشی از مرکز زیباشهر است. بر اساس وسعت، مناطق بسیارمناسب معادل 16/20 درصد و مناطق بسیارنامناسب معادل 59/19 درصد از کل فضای شهر است.
    کلیدواژگان: مکان یابی، توزیع بهینه، اماکن ورزشی، سلامت زنان، منطق فازی، ایرانشهر